گپ 8
61 subscribers
731 photos
69 videos
2.06K links
فلسفه، ادبیات،متن، اشعار
🔹

ادرس سایت : www.gap8.ir که مورد صیانت قرار گرفت و فیلتر شد
مدیر کانال



@gharib811


@F2022_400









@wwwgap8ir : ایدی کانال
Download Telegram
#اردلان_سرفراز


دلم تنگ است

دلم می سوزد از باغی که می سوزد

نه دیداری نه بیداری

نه دستی از سر یاری

مرا آشفته می دارد

چنین آشفته بازاری

تمام عمر بستیم و شکستیم

به جز بار پشیمانی نبستیم

جوانی را سفر کردیم تا مرگ

نفهمیدیم به دنبال چه هستیم

عجب آشفته بازاریست دنیا

عجب بیهوده تکراریست دنیا

میان آنچه باید باشد و نیست

عجب فرسوده دیواریست دنیا

چه رنجی از محبت ها کشیدیم

برهنه پا به تیغستان دویدیم

نگاهی آشنا در این همه چشم

ندیدیم و ندیدیم و ندیدیم

سبک باران ساحل ها ندیدند

به دوش خستگان باریست دنیا

مرا درموج حسرت ها رها کرد

عجب یار وفاداریست دنیا

عجب خواب پریشانی ست دنیا

عجب آشفته بازاریست دنیا

عجب بیهوده تکراریست دنیا

میان آنچه باید باشد و نیست

عجب فرسوده دیواریست دنیا






http://www.gap8.ir/sher1101/
#اردلان_سرفراز


به من اونکه بدی آموخت تو بودی

تو بودی . تو بودی

منو آتیش زد و خود سوخت تو بودی

تو بودی . تو بودی

اون که با تیر به زهر آلوده ی عشق

دل و دیده به هم دوخت تو بودی

اون که با شعبده بازی به نیرنگ

لب فریاد منو دوخت تو بودی

به من اونکه بدی آموخت تو بودی

تو بودی تو بودی

منو آتیش زده و خود سوخت تو بودی

آخر این قصه ی ما از خود ما از ابتدا پیدا بود

نیرنگ بود ریا بود

دشمن ما از خود ما هر

لحظه بین ما بود

از ما بود . با ما بود

تو منو به بازی تلخی کشوندی

که ندونسته به انتها رسوندی

من به خواب تو . تو جادو شده ی خواب

دشمن ما رو سر سفره نشوندی

اون که دل به قصه ها باخت تو بودی

تو بودی . تو بودی

خنمونو روی آب ساخت تو بودی

تو بودی . تو بودی

آخر این قصه ی ما . از خود ما از ابتدا پیدا بود

نیرنگ بود . رویا بود

دشمن ما از خود ما هر لحظه بین ما بود

تو بودی . تو بودی





http://www.gap8.ir/sher1099/
#اردلان_سرفراز


آدم خیلی حقیره بازیچه ی تقدیره

پل بین دو مرگه

مرگی که ناگزیره

حتی خود تولد

آغاز راه مرگه

حدیث عمر و آدم

حدیث باد و برگه

آغاز یک سفر بود

وقتی نفس کشیدیم

با هر نفس هزار بار

به سوی مرگ دویدیم

تو این قمار کوتاه

نبرده هستی باختیم

تا خنده رو ببینیم

از گریه آینه ساختیم

آدم خیلی حقیره

بازیچه ی تقدیره

پل بین دو مرگه

مرگی که ناگزیره

فرصت همین امروزه

برای عاشق بودن

فردا می پرسیم از هم

غریبه ای یا دشمن

ای آشنای امروز

عشق منو باور کن

فردا غریبه هستی

امروز و با من سر کن

تولد هر قصه

یک جاده ی کوتاهه

اول و آخر مرگه

بودن میون راهه

اگر چه عاجزانه

تسلیم سرنوشتیم

با هم بیا بمیریم

شاید یک روز برگشتیم

آدم خیلی حقیره

بازیچه ی تقدیره

گل بین دو مرگه

مرگی که ناگزیره





http://www.gap8.ir/sher0300/
به بچه های تو و من، وقتی یه روز بزرگ شدن
فردا که میخوان بدونن، کجا به دنیا اومدن
بگو جوابمون چیه، حرفه حسابمون چیه

تکلیفه اون خونه ای که، شده خرابمون چیه
تکلیفه اون خونه ای که، شده خرابمون چیه
گناه هر چی که گذشت، به گردن ما بود و هست
از ما اگر بُتی شکست، بُت های تازه جاش نشست
هیچکس به غیر از خود ما، از خود ما فریب نخورد
هیچکس به غیر از خود ما، ما رو به بیراهه نبرد
به بچه های تو و من، وقتی یه روز بزرگ شدن
فردا که میخوان بدونن، کجا به دنیا اومدن
بگو جوابمون چیه، حرفه حسابمون چیه

تکلیفه اون خونه ای که، شده خرابمون چیه
گناه هر چی که گذشت، به گردن ما بود و هست
از ما اگر بُتی شکست، بُت های تازه جاش نشست
هیچکس به غیر از خود ما، از خود ما فریب نخورد
هیچکس به غیر از خود ما، ما رو به بیراهه نبرد
به بچه هامون چی بگیم، بگیم که بی هویتیم
گدای حق خودمون، پشت درای غربتیم
گدای حق خودمون، پشت درای غربتیم
به بچه هامون چی بگیم؟ که از کدوم ولایتیم؟
گدای حق خودمون، پشت درای غربتیم
گدای حق خودمون، پشت درای غربتیم



#داریوش_اقبالی

#اردلان_سرفراز
ای نازنین ای نازنین در آینه ما را ببین
از شرم این صد چهره ها در آینه افتاده چین

از تند باد حادثه گفتی که جان در برده ایم

اما چه جان در بردنی ؟ !! دیریست که در خود مرده ایم

ای نازنین ای نازنین در آینه ما را ببین

از شرم این صد چهره ها درآینه افتاده چین

اینجا به جز درد و دروغ همخانه ای با ما نبود

در غربت من مثل من هرگز کسی تنها نبود

عشق و شعور و اعتقاد کالای بازار کساد

سوداگران در شکل دوست بر نارفیقان شرم باد

هجرت سرابی بود و بس خوابی که تعبیری نداشت

هرکس که روزی یار بود اینجا مرا تنها گذاشت . اینجا مرا تنها گذاشت

ای نازنین ای نازنین در آینه ما را ببین

از شرم این صد چهره ها در آینه افتاده چین

من با تو گریه کرده ام در سوگ همراهان خویش

آنانکه عاشق مانده اند در خانه بر پیمان خویش

ای مثل من در خود اسیر لیلای من با من بمیر

تنها به یمن مرگ ما این قصه می ماند به جا

هجرت سرابی بود و بس خوابی که تعبیری نداشت

هرکس که روزی یار بود اینجا مرا تنها گذاشت . اینجا مرا تنها گذاشت

ای نازنیــن ای نازنیــن . در آینــه ما را ببیــن

از شرم این صد چهره ها در آینه افتاده چین

ای مثل من درخود اسیر لیلای من با من بمیر

تنها به یمن مرگ ما این قصه می ماند به جا

ای نازنیــن ای نازنیــن . در آینــه ما را ببیــن

از شرم این صد چهره ها در آینه افتاده چین


#اردلان_سرفراز
#داریوش_اقبالی