...
امروز، روز تولد یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر است.
#محمد_علی_جمالزاده نه تنها پدر داستانکوتاه یا داستاننویسی نوین ایرانیاست، که قسمتی از تاریخ ایراناست.
برای خواندن آثار جمالزاده باید از تاریخ روزگارش هم بدانی و با ادبیات روزگارش هم آشنا باشی.
با اینکه هیچوقت به ایران برنگشت اما در تمام آثار داستانی و غیرداستانیاش، از تاریخ گرفته تا ترجمه، هویت ایرانی موج میزند.
دیشب یکی از نویسندگان موثر ایرانی، دور از وطن، درگذشت. #ایرج_پزشکزاد بزرگ خالق #دایی_جان_ناپلئون
و من بهاین فکر کردم شب تولد #محمد_علی_جمالزاده، باز نویسندهای، دور از وطن، به دیار باقی شتافت.
روح هر دوی این عزیزان قرین آرامش.
اما به قول #حضرت_حافظ
ثبتاست بر جریدهی عالم دوام ما
حتما آثار جمالزاده را مطالعه بفرمایید.
#محمد_علی_جمالزاده
#روز_تولد_محمد_علی_جمال_زاده
#ایرج_پزشکزاد
#داستان_نویسی_نوین_ایرانی
#فارسی_شکر_است
#یکی_بود_یکی_نبود
#بیست_و_سوم_دی_ماه
امروز، روز تولد یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر است.
#محمد_علی_جمالزاده نه تنها پدر داستانکوتاه یا داستاننویسی نوین ایرانیاست، که قسمتی از تاریخ ایراناست.
برای خواندن آثار جمالزاده باید از تاریخ روزگارش هم بدانی و با ادبیات روزگارش هم آشنا باشی.
با اینکه هیچوقت به ایران برنگشت اما در تمام آثار داستانی و غیرداستانیاش، از تاریخ گرفته تا ترجمه، هویت ایرانی موج میزند.
دیشب یکی از نویسندگان موثر ایرانی، دور از وطن، درگذشت. #ایرج_پزشکزاد بزرگ خالق #دایی_جان_ناپلئون
و من بهاین فکر کردم شب تولد #محمد_علی_جمالزاده، باز نویسندهای، دور از وطن، به دیار باقی شتافت.
روح هر دوی این عزیزان قرین آرامش.
اما به قول #حضرت_حافظ
ثبتاست بر جریدهی عالم دوام ما
حتما آثار جمالزاده را مطالعه بفرمایید.
#محمد_علی_جمالزاده
#روز_تولد_محمد_علی_جمال_زاده
#ایرج_پزشکزاد
#داستان_نویسی_نوین_ایرانی
#فارسی_شکر_است
#یکی_بود_یکی_نبود
#بیست_و_سوم_دی_ماه
شماره دهم نشریه تاریخ اندیش با موضوع نام ایران و هویت ایرانی در تاریخ منتشر شد.
این شماره که تصویر روی جلدش با عکسی از احمد عزیزپور از یکی از نمادهای پر هویت ایرانی یعنی سرباز هخامنشی مزین شده است، صلابت و ماندگاری و خلل ناپذیری هویت ایرانی را به تصویر کشیده است. که علی رغم بی توجهی ها و کم لطفی ها و شکسته گی ها اما همچنان با آرامش و استوار پابرجاست و گوشش بدهکار هیچ چیز نیست.
@tarikhandishmag
این شماره که تصویر روی جلدش با عکسی از احمد عزیزپور از یکی از نمادهای پر هویت ایرانی یعنی سرباز هخامنشی مزین شده است، صلابت و ماندگاری و خلل ناپذیری هویت ایرانی را به تصویر کشیده است. که علی رغم بی توجهی ها و کم لطفی ها و شکسته گی ها اما همچنان با آرامش و استوار پابرجاست و گوشش بدهکار هیچ چیز نیست.
@tarikhandishmag
شماره دهم مجله تاریخ اندیش با موضوع نام ایران و هویت ایرانی در تاریخ منتشر شد.
در این شماره می خوانید:
مولفه های تداوم بخش هویت ایرانی از منظر پژوهش گران معاصر/ دکتر فرهاد پروانه.
تاملی بر پیشینه مفاهیم ملی با تکیه بر عصر ناصری/ دکتر عبدالمجید ایدی.
بازشناسی هویت ایرانی در قرن یکم تا چهارم هجری/ دکتر عباس رخشانی- سید مجتبی حسینی کفشدار.
نقش حمدالله مستوفی قزوینی در احیای هویت و آگاهی ایرانی در عصر ایلخانان/ دکتر نادر پروین- آرزو رحمانی.
بررسی هویت ایرانی در جشن های باستانی عصر صفویه و قاجاریه/ خدیجه مرادی.
حضور پارس ها در میان کتیبه های اورارتویی/ دکتر مریم دارا.
هویت ایرانیان در شبه قاره هند( مطالعه موردی ایرانیان ساکن شهر بیدر)/ دکتر حسن خادمی رامهرمزی- مرضیه ریاحی نژاد.
نام ایران در شعر شعرای عصر سامانی و غزنوی/ مسعود مقیمی.
چرا در شب های چله، شاهنامه می خوانیم؟( یک بررسی اسطوره شناختی)/مهدی سعیدی.
خودآگاهی ملی ایرانیان، ریشه ای عمیق در دل فرهنگ کهن این سرزمین/ در گفتگو با دکتر محمد بهرام زاده.
برای دریافت این شماره نشریه تاریخ اندیش با ما از طریق شماره های تماس و یا سایت نشریه در ارتباط باشید.
@tarikhandishmag
در این شماره می خوانید:
مولفه های تداوم بخش هویت ایرانی از منظر پژوهش گران معاصر/ دکتر فرهاد پروانه.
تاملی بر پیشینه مفاهیم ملی با تکیه بر عصر ناصری/ دکتر عبدالمجید ایدی.
بازشناسی هویت ایرانی در قرن یکم تا چهارم هجری/ دکتر عباس رخشانی- سید مجتبی حسینی کفشدار.
نقش حمدالله مستوفی قزوینی در احیای هویت و آگاهی ایرانی در عصر ایلخانان/ دکتر نادر پروین- آرزو رحمانی.
بررسی هویت ایرانی در جشن های باستانی عصر صفویه و قاجاریه/ خدیجه مرادی.
حضور پارس ها در میان کتیبه های اورارتویی/ دکتر مریم دارا.
هویت ایرانیان در شبه قاره هند( مطالعه موردی ایرانیان ساکن شهر بیدر)/ دکتر حسن خادمی رامهرمزی- مرضیه ریاحی نژاد.
نام ایران در شعر شعرای عصر سامانی و غزنوی/ مسعود مقیمی.
چرا در شب های چله، شاهنامه می خوانیم؟( یک بررسی اسطوره شناختی)/مهدی سعیدی.
خودآگاهی ملی ایرانیان، ریشه ای عمیق در دل فرهنگ کهن این سرزمین/ در گفتگو با دکتر محمد بهرام زاده.
برای دریافت این شماره نشریه تاریخ اندیش با ما از طریق شماره های تماس و یا سایت نشریه در ارتباط باشید.
@tarikhandishmag
ایران یک نام و مقوله فرهنگی و هویتی ریشه دار و کهن است و ایرانیان از دیرباز به این هویت واقف بودند و تحت مولفه های آن به حیات اجتماعی خود ادامه دادند.
اگر می خواهید این مولفه ها را بیشتر بشناسید این شماره مجله تاریخ اندیش را بخوانید.
@tarikhandishmag
اگر می خواهید این مولفه ها را بیشتر بشناسید این شماره مجله تاریخ اندیش را بخوانید.
@tarikhandishmag
Forwarded from کتابخانه افتخار
ارائه مقاله «بنیاد نخستین آکادمی بینالمللی علوم ستارهشناسی (رصد خانه مراغه) و خواجه نصیرالدین طوسی» توسط: افتخار قاسم زاده
تاریخ ارائه: ۵ اسفند ۱۴۰۰
ساعت: ۱۶:۲۰ الی ۱۶:۴۰
دانشگاه شهید بهشتی تهران
همایش بین المللی بزرگداشت حکیم خواجه نصیر الدین طوسی
http://icknt.sbu.ac.ir/paper?manu=52570
#کتابخانه_افتخار
@librayeftekhar
تاریخ ارائه: ۵ اسفند ۱۴۰۰
ساعت: ۱۶:۲۰ الی ۱۶:۴۰
دانشگاه شهید بهشتی تهران
همایش بین المللی بزرگداشت حکیم خواجه نصیر الدین طوسی
http://icknt.sbu.ac.ir/paper?manu=52570
#کتابخانه_افتخار
@librayeftekhar
بوف هنوز در اوج پرواز می کند ...
صادق هدایت 119 ساله شد. او در مدت عمر زمینی اش که 48 سال داشت ، توانست پاچه ورمالیده ها و خنزرپنزریها و لکاته ها را هر طوری هست تحمل کند و سرانجام بند را گسست و خود را آزاد کرد. ولی قبل از فرار از زمین خاکی اثری از خود به جای گذاشت به نام "بوف کور" این بوف که کور هم بود نام و یاد و خاطره وهنر و نبوغ صادق هدایت را زنده و پاینده نگه داشت و با اینکه از تولد بوف کور 85 سال می گذرد ، هنوز هم در اوج است و معجزه می کند.
بوف کوری که با بدترین وضع در غربت به دنیا آمد و با ابتدایی ترین وضع به صورت دست نوشته در 50 نسخه تکثیر شد و فقط به عده معدودی رسید ، آن بوف چنان بال و پری گشود که ابتدا در فرانسه و انگلیس و بعد در تمام اروپا پرگشود و رفته رفته تبدیل به سیمرغی باشکوه شد و تمام قاره های امریکا ، آسیا ، آفریقا و استرالیا را فتح کرد.
برای دریافتن عظمت این پرواز شاید بی مناسبت نباشد بگوییم "بوف کور" به 47 زبان در سراسر دنیا ترجمه شده است و در بعضی کشورها چندین مترجم به صورت مجزا دست به ترجمه این کتاب زده اند و آن را چاپ و منتشر کرده اند. برای نمونه در کشور ترکیه این کتاب توسط 16 مترجم و در کشورهای انگلیسی زبان توسط 4 مترجم به طور جداگانه چاپ و منتشر شده است. در 85 سالی که گذشت 100 مترجم به کار ترجمه این کتاب دست زده اند و همه آنها از اساتید دانشگاه های کشورهای مختلف ، شرق شناس ، پژوهشگر، ادیب ، روزنامه نگار ، هنرمند ، دیپلمات ، فعال سیاسی و فیلسوف بوده اند.
این کتاب شکوهمند و نویسنده 119 ساله اش از معروفترین نویسندگان معاصر در جهان شدند. یک چنین عظمتی را کمتر می توان در ادبیات فارسی ملاحظه کرد.
عمو جان تولدت را تبریک می گویم ، تو بالاتر از آنی که ما بتوانیم اندیشه کنیم.
جهانگیرهدایت
بهمن ماه 1400 خورشیدی
صادق هدایت 119 ساله شد. او در مدت عمر زمینی اش که 48 سال داشت ، توانست پاچه ورمالیده ها و خنزرپنزریها و لکاته ها را هر طوری هست تحمل کند و سرانجام بند را گسست و خود را آزاد کرد. ولی قبل از فرار از زمین خاکی اثری از خود به جای گذاشت به نام "بوف کور" این بوف که کور هم بود نام و یاد و خاطره وهنر و نبوغ صادق هدایت را زنده و پاینده نگه داشت و با اینکه از تولد بوف کور 85 سال می گذرد ، هنوز هم در اوج است و معجزه می کند.
بوف کوری که با بدترین وضع در غربت به دنیا آمد و با ابتدایی ترین وضع به صورت دست نوشته در 50 نسخه تکثیر شد و فقط به عده معدودی رسید ، آن بوف چنان بال و پری گشود که ابتدا در فرانسه و انگلیس و بعد در تمام اروپا پرگشود و رفته رفته تبدیل به سیمرغی باشکوه شد و تمام قاره های امریکا ، آسیا ، آفریقا و استرالیا را فتح کرد.
برای دریافتن عظمت این پرواز شاید بی مناسبت نباشد بگوییم "بوف کور" به 47 زبان در سراسر دنیا ترجمه شده است و در بعضی کشورها چندین مترجم به صورت مجزا دست به ترجمه این کتاب زده اند و آن را چاپ و منتشر کرده اند. برای نمونه در کشور ترکیه این کتاب توسط 16 مترجم و در کشورهای انگلیسی زبان توسط 4 مترجم به طور جداگانه چاپ و منتشر شده است. در 85 سالی که گذشت 100 مترجم به کار ترجمه این کتاب دست زده اند و همه آنها از اساتید دانشگاه های کشورهای مختلف ، شرق شناس ، پژوهشگر، ادیب ، روزنامه نگار ، هنرمند ، دیپلمات ، فعال سیاسی و فیلسوف بوده اند.
این کتاب شکوهمند و نویسنده 119 ساله اش از معروفترین نویسندگان معاصر در جهان شدند. یک چنین عظمتی را کمتر می توان در ادبیات فارسی ملاحظه کرد.
عمو جان تولدت را تبریک می گویم ، تو بالاتر از آنی که ما بتوانیم اندیشه کنیم.
جهانگیرهدایت
بهمن ماه 1400 خورشیدی
ایرانیان بر خلاف بسیاری از جوامع فهمی از ایرانی بودن و هویت خود در طول تاریخ داشته اند،تفاوت این فهم ملی با نوع جدید ناسیونالیسمی قرن بیستمی در چه مواردی است؟
تقابل میان اندیشه های امت گرایانه با گرایش های ناسیونالیستی چه پیامدهایی در ایران داشته است؟
علت رو به فزونی هویت گرایی ملی در سال های اخیر به چه دلایلی است؟
نظریه های عمده در خصوص جدید یا قدیم بودن ملیت از منظر پژوهشگرانی چون احمد اشرف و جواد طباطبایی آیا در باب ایرانی و ایرانیت نیز صدق می کند؟
پاسخ این پرسش ها را در شماره دهم فصلنامه تاریخ اندیش با موضوع نام ایران و هویت ایرانی بخوانید.
راه های دسترسی به این مجله از طریق شماره های تماس و یا دسترسی از طریق سایت نشریه به آدرس www tarikhandish.ir بخش فروشگاه می باشد.
تقابل میان اندیشه های امت گرایانه با گرایش های ناسیونالیستی چه پیامدهایی در ایران داشته است؟
علت رو به فزونی هویت گرایی ملی در سال های اخیر به چه دلایلی است؟
نظریه های عمده در خصوص جدید یا قدیم بودن ملیت از منظر پژوهشگرانی چون احمد اشرف و جواد طباطبایی آیا در باب ایرانی و ایرانیت نیز صدق می کند؟
پاسخ این پرسش ها را در شماره دهم فصلنامه تاریخ اندیش با موضوع نام ایران و هویت ایرانی بخوانید.
راه های دسترسی به این مجله از طریق شماره های تماس و یا دسترسی از طریق سایت نشریه به آدرس www tarikhandish.ir بخش فروشگاه می باشد.
Forwarded from خبر فوری 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥سخنان پیشاندیشانه دکتر علیاکبر جلالی استاد دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت ایران در سال۱۳۸۰ و احساس امروز ( مصاحبه چندیپیش)وی اکنون که نگرانیها از تشدید محدویت اینترنت و فضای مجازی در قالب طرح موسوم به « صیانت » بالا گرفته است، مورد توجه کاربران مجازی قرار گرفته و در شبکههای اجتماعی ( منجمله توییتر فارسی)دست به دست میشود . جلالی از فعلان توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاربردهای آن است.
✔️ | Join Us
🔴 | @Telnews
✔️ | Join Us
🔴 | @Telnews
اثبات سیادت از طریق ژنتیک
✍رسول سعیدی زاده
@tarikhandishmag
در گذشته سیادت افراد از طریق وجود شجره نامه و شهادت دو نفر عادل به اثبات می رسید؛ اما علاوه بر این دو روش، از راه های دیگری نیز می توان در این باره بهره جُست، که یک راه آن در این جا به صورت فرضیه تأیید شده و به صورت نظریه علمی ذکر می شود.
با ایجاد گروه سادات و مفاخر اسلامی(تراجم و انساب سابق) در سال 1380 خورشیدی در بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، این جانب از سال 1381ش. موظف به پاسخگویی به مراجعات سادات و بررسی اسناد آنان شدم و این وظیفه همچنان تا سال 1394ش. ادامه داشته است. در طول این مدت که به درخواست مراجعان کارهای مثل تأیید سیادت یا تکمیل شجره انجام می شد، فرضیه های درباره روش های شناسایی سیادت افراد ارایه کردم. این فرضیه ها بعدها از طریق وبلاگ «سواد اعظم» در سطح اینترنت به اشتراک گذاشته شد که بحث های زیادی به ویژه در جامعه سادات برانگیخت، و تماس های فراوانی نیز از نقاط مختلف کشور ایران در همین ارتباط گرفته شد.
این فرضیه ها شامل پنج فرض بوده و در هر فرضی یک روش برای شناسایی سادات و سیادت افراد بیان شده است. یکی از فرض های آن تأیید سیادت اشخاص از طریق تحلیل ژن است. روش بررسی ژنتیکی افراد برای تأیید تبارشناسی سادات، به وسیله دکتر علی فرازمند از دانشگاه تهران و دکتر ریحانه سیدابراهیمی از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پس از نمونه برداری از جمعیت سادات و غیر سادات مورد تأیید قرار گرفته و تبدیل به نظریه علمی گردید.
ارتباط ژنی سادات بین نسل های مختلف در میان جنس مذکر یک جمعیت بوده و این ارتباط شامل خانم های سیده نیست؛ زیرا در جنس زن کروموزوم Y وجود ندارد. البته این گفته تعارض با روایات وارده درباره انتقال سیادت به فرزند(اعم از پسر و دختر) و سیده بودن جنس مؤنث ندارد.
حجم نمونه های گرفته شده باید زیاد و قابل اعتنا باشد. در نمونه های ارایه شده توسط دکتر علی فرازمند و دکتر ریحانه سیدابراهیمی فقدان زیادی حجم نمونه ها دیده می شود. به عبارت دیگر، اگرچه دو گزارش درباره تشخیص سیادت افراد در دست داریم، ولی بررسی دوباره و چند باره موضوع توسط متخصص ژنتیک جمعیت، موجب تثبت بیشتر این نظریه خواهد شد؛ اما بنابر گفته دکتر محمدصادق فلاح تحلیل ژن در جمعیت سادات(چه کم و چه زیاد) هیچ گونه مشکلی ندارد.
با توجه به شایع نبودن این روش از اثبات سیادت در جامعه ایران؛ و وجود مدعیان سیادت در ایران و کشورهای خارج، و همچنین مراجعات افراد مدعی سیادت به بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی به عنوان متولی تبارشناسی سادات در ایران و مشهد، برای گرفتن تأیید سیادت، و سرانجام وجود مرکزی به نام بنیاد ژنتیک در شهر مشهد، می توان تحلیل ژن را یکی از روش های اثبات سیادت در افراد قرار داد.
یادداشت «اثبات سیادت از طریق ژنتیک»، در صفحه هشتم روزنامه گیلان امروز، سال بیست و چهارم، شماره 5943، چهارشنبه 4 اسفند 1400
@tarikhandishmag
✍رسول سعیدی زاده
@tarikhandishmag
در گذشته سیادت افراد از طریق وجود شجره نامه و شهادت دو نفر عادل به اثبات می رسید؛ اما علاوه بر این دو روش، از راه های دیگری نیز می توان در این باره بهره جُست، که یک راه آن در این جا به صورت فرضیه تأیید شده و به صورت نظریه علمی ذکر می شود.
با ایجاد گروه سادات و مفاخر اسلامی(تراجم و انساب سابق) در سال 1380 خورشیدی در بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، این جانب از سال 1381ش. موظف به پاسخگویی به مراجعات سادات و بررسی اسناد آنان شدم و این وظیفه همچنان تا سال 1394ش. ادامه داشته است. در طول این مدت که به درخواست مراجعان کارهای مثل تأیید سیادت یا تکمیل شجره انجام می شد، فرضیه های درباره روش های شناسایی سیادت افراد ارایه کردم. این فرضیه ها بعدها از طریق وبلاگ «سواد اعظم» در سطح اینترنت به اشتراک گذاشته شد که بحث های زیادی به ویژه در جامعه سادات برانگیخت، و تماس های فراوانی نیز از نقاط مختلف کشور ایران در همین ارتباط گرفته شد.
این فرضیه ها شامل پنج فرض بوده و در هر فرضی یک روش برای شناسایی سادات و سیادت افراد بیان شده است. یکی از فرض های آن تأیید سیادت اشخاص از طریق تحلیل ژن است. روش بررسی ژنتیکی افراد برای تأیید تبارشناسی سادات، به وسیله دکتر علی فرازمند از دانشگاه تهران و دکتر ریحانه سیدابراهیمی از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پس از نمونه برداری از جمعیت سادات و غیر سادات مورد تأیید قرار گرفته و تبدیل به نظریه علمی گردید.
ارتباط ژنی سادات بین نسل های مختلف در میان جنس مذکر یک جمعیت بوده و این ارتباط شامل خانم های سیده نیست؛ زیرا در جنس زن کروموزوم Y وجود ندارد. البته این گفته تعارض با روایات وارده درباره انتقال سیادت به فرزند(اعم از پسر و دختر) و سیده بودن جنس مؤنث ندارد.
حجم نمونه های گرفته شده باید زیاد و قابل اعتنا باشد. در نمونه های ارایه شده توسط دکتر علی فرازمند و دکتر ریحانه سیدابراهیمی فقدان زیادی حجم نمونه ها دیده می شود. به عبارت دیگر، اگرچه دو گزارش درباره تشخیص سیادت افراد در دست داریم، ولی بررسی دوباره و چند باره موضوع توسط متخصص ژنتیک جمعیت، موجب تثبت بیشتر این نظریه خواهد شد؛ اما بنابر گفته دکتر محمدصادق فلاح تحلیل ژن در جمعیت سادات(چه کم و چه زیاد) هیچ گونه مشکلی ندارد.
با توجه به شایع نبودن این روش از اثبات سیادت در جامعه ایران؛ و وجود مدعیان سیادت در ایران و کشورهای خارج، و همچنین مراجعات افراد مدعی سیادت به بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی به عنوان متولی تبارشناسی سادات در ایران و مشهد، برای گرفتن تأیید سیادت، و سرانجام وجود مرکزی به نام بنیاد ژنتیک در شهر مشهد، می توان تحلیل ژن را یکی از روش های اثبات سیادت در افراد قرار داد.
یادداشت «اثبات سیادت از طریق ژنتیک»، در صفحه هشتم روزنامه گیلان امروز، سال بیست و چهارم، شماره 5943، چهارشنبه 4 اسفند 1400
@tarikhandishmag
ایده یا مفهوم ایران نوعی تلقی، برداشت، تصور، ادراک و استنباط اندیشه ورزان، نخبگان ،اهل قلم و سایر طبقات از جغرافیا، اندیشه سیاسی، و فرهنگ کهن ایران می باشد. با و جود آن که ایران جغرافیایی و سیاسی در طول تاریخ غالباً دچار تغییر و تحول گردیده ، آن چه تداوم مفهوم ایران تا دوران معاصر را موجب گردیده، هوشیاری و آگاهی تاریخی نخبگان و اهل قلم ایران و مساعی ایشان در راستای حفظ و حراست از عناصر فرهنگ ایرانی و فرهنگ رایج در این سرزمین ( ایران فرهنگی) بوده است. از اینرو حتی سلسله های بیگانه ای که بر این سرزمین حاکم می شدند در وهله اول در صدد بازیابی قلمرو جغرافیایی و باز آفرینی اندیشه سیاسی ایران بر می آمدند. آگاهی از ایده ایران در دوره های مختلف در متون و نوشته های دینی ، تاریخی و ادبی و نیز ادبیات شفاهی این سرزمین نمود و تجلی یافته است. ایده ایران یا مفهوم ایران به مثابه یک پدیده ی سرزمینی ، فرهنگی و سیاسی از دوران پیش از اسلام به طور خاص از عصر ساسانیان آغاز گردیده و تا دوره های تاریخ معاصر ادامه یافته است. به بیانی دیگر این آگاهی تاریخی در آغاز حیات قومی مردم ایران تکوین پیدا کرده و از ورای گسست های تاریخی در دوره های تاریخ باستان و قدیم و نیز دوران جدید آن ، تدوام پیدا کرده است.
📝بخش هایی از مقاله تاملی در پیشینه مفاهیم ملی با تکیه بر عصر ناصری از دکتر عبدالمجید ایدی، منتشر شده در شماره دهم فصلنامه تاریخ اندیش
📝بخش هایی از مقاله تاملی در پیشینه مفاهیم ملی با تکیه بر عصر ناصری از دکتر عبدالمجید ایدی، منتشر شده در شماره دهم فصلنامه تاریخ اندیش
Forwarded from آذریها |Azariha
ملاحظاتی در باره زبان مادری
🖋استاد کاوه بیات
آنچه امروزه هویت ملی ایرانیان را تشکیل داده، او را در مقام یک ملت دیرپا و کهنسال از بسیاری از دیگر ملل، مشخص و متمایز میسازد، وجودی است فوقالعاده متنوع و متکثر. اگرچه هر از گاه بنا به اقتضای روزگار وجه یا وجوهی از این وجود رنگ شاخصتری به خود گرفته، دیگر وجود آن را تحتالشعاع قرار میدهد، برای مثال در مقطعی وجه سرزمینی ایرانیت اهمیت مییابد یا در مقطعی دیگر وجه مذهبی یا زبانی آن ولی در نهایت دوام و استمرار یکی به قیمت حذف دیگری، قابل تصور هم نیست چه رسد به تجویز و توصیه و این در مورد تمامی جنبههای متفاوت این پدیده صدق میکند؛ از تعلقات زبانی و گویشی متفاوت گرفته تا گرایشهای گوناگون دینی و مذهبی و انبوهی از دیگر لایههایی که ترکیب درهم تنیده این طیف متنوع را تشکیل میدهد؛ طیف گوناگون و متنوعی که به هر حال و در کل، در فرآیندی که هماینک از آن بهعنوان جهانیسازی و دیگر تعاریف مشابه یاد میشود در معرض فرسایشی اساسی قرار دارد. موقعیت زبانها و گویشهای رایج در ایران ـ از جمله زبان فارسی ـ در یک چنین چارچوبی قرار میگیرد.
با این حال اگر در مقام مقایسه برآییم زبان فارسی بهرغم تمام مسائل پیش گفته، در مقایسه با دیگر زبانها و گویشهای رایج در این سرزمین در وضعیت به مراتب مستحکمتری قرار دارد. توضیح علل و زمینههای شکلگیری یک چنین موقعیتی که حاصل فرآیندی است با یک قدمت چند هزار ساله البته بحث دیگری است و خارج از حوصله چنین یادداشتهای گذرایی. به هر روی وضعیت دیگر زبانها و گویشهای رایج در ایران صورتی متفاوت دارد.
از دست رفتن چنان میراثی، همانند دیگر جوانب بر جای مانده از این طیف متنوع و گوناگون که هویت ملی ایران را تشکیل میدهد، آسیبهایی غیرقابل جبران بر جای خواهد گذاشت. از اینرو بخشی از نگرانیها و خواستههایی که تحت عنوان پاسداری از زبان مادری طرح و بیان میشود امر قابل درکی است. ولی در این میان پرسشی که مطرح میشود آن است که چه پیش آمده که خواستههایی بدین روشنی و قابل درک به معضلی اساسی و موضوعی توأم با نگرانیهای مختلف تبدیل شده است؟
شاید مروری بر پارهای از علل و دلایل پیشامد یک چنین نگرانی و دغدغهای راه را برای سعی و تلاش در جهت برطرف کردن آنها هموارتر کند.
نگرانیها از دورهای آغاز شد که در چارچوب شکلگیری مجموعهای از تحرکات ناسیونالیستی در حوزههای همجوار موضوع گروهی از زبان و گویشهای رایج در نواحی مرزی ایران و نوع پیوند آنها با زبان فارسی محل بحث و مناقشه قرار گرفت.
سرآغاز این بحث به سالهای پایانی قرن نوزدهم و مراحل نخست قرن بعدی برمیگردد که امپراتوریهای روسیه و عثمانی (مانند همتای اتریشی خود) در سراشیب زوال و فروپاشی، زمینهساز شکلگیری و برآمدن مجموعهای از تحرکات ملی و به اصطلاح امروز «هویتطلب» در میان اقوام و ملل تابعه خود شدند که در نهایت در کنار دولت ـ ملتسازیهای جدید موجب طرح و بحث مضامینی از آن دست نیز شدند.
شکلگیری نوع ترکگرایی در میان تاتارهای قازان و کریمه در روسیه تزاری، تسری تدریجی این اندیشه به دیگر حوزههای ترک زمان امپراتوری روسیه، پا گرفتن آن در میان محافل ترکگرای استانبول که عثمانیگرایی را پدیده محکوم به زوال دیده و در جستوجوی بدیلی بودند محصول اصلی این فرآیند بود.
با تأکید و توجه فزاینده این تحرک جدید به دیگر حوزههای ترکزبان اطراف ـ آنچه میتوانست به این امپراتوری جدید و رؤیایی الحاق گردد ـ سرگذشت و سرنوشت «ترکان» ایران نیز مورد بحث و مناقشه قرار گرفت، البته به گونهای که رسم اینگونه تحرکات است بدون اینکه روح خود این «ترکان» نیز از این امر باخبر باشد.
در چارچوب یک چنین مباحثی بود که وضعیت زبان فارسی در مقام یک انتخاب طبیعی، زبان میانجی مردمان این سرزمین که در طول قرون و اعصار شکل گرفته بود و اتفاقاً سلسلههای ترکزبان ایران نیز در رونق و اعتلای آن نقش تعیین کنندهای ایفا کردند، به زبان تحمیلی یک قوم واهی، موسوم به «قوم فارس» تقلیل داده شد. بخش اصلی مباحثی که در حال حاضر تحت عنوان ««زبان مادری» مطرح میشود در یک چنین چارچوبی شکل گرفتند.
...
ادامه مقاله👇
🖋استاد کاوه بیات
آنچه امروزه هویت ملی ایرانیان را تشکیل داده، او را در مقام یک ملت دیرپا و کهنسال از بسیاری از دیگر ملل، مشخص و متمایز میسازد، وجودی است فوقالعاده متنوع و متکثر. اگرچه هر از گاه بنا به اقتضای روزگار وجه یا وجوهی از این وجود رنگ شاخصتری به خود گرفته، دیگر وجود آن را تحتالشعاع قرار میدهد، برای مثال در مقطعی وجه سرزمینی ایرانیت اهمیت مییابد یا در مقطعی دیگر وجه مذهبی یا زبانی آن ولی در نهایت دوام و استمرار یکی به قیمت حذف دیگری، قابل تصور هم نیست چه رسد به تجویز و توصیه و این در مورد تمامی جنبههای متفاوت این پدیده صدق میکند؛ از تعلقات زبانی و گویشی متفاوت گرفته تا گرایشهای گوناگون دینی و مذهبی و انبوهی از دیگر لایههایی که ترکیب درهم تنیده این طیف متنوع را تشکیل میدهد؛ طیف گوناگون و متنوعی که به هر حال و در کل، در فرآیندی که هماینک از آن بهعنوان جهانیسازی و دیگر تعاریف مشابه یاد میشود در معرض فرسایشی اساسی قرار دارد. موقعیت زبانها و گویشهای رایج در ایران ـ از جمله زبان فارسی ـ در یک چنین چارچوبی قرار میگیرد.
با این حال اگر در مقام مقایسه برآییم زبان فارسی بهرغم تمام مسائل پیش گفته، در مقایسه با دیگر زبانها و گویشهای رایج در این سرزمین در وضعیت به مراتب مستحکمتری قرار دارد. توضیح علل و زمینههای شکلگیری یک چنین موقعیتی که حاصل فرآیندی است با یک قدمت چند هزار ساله البته بحث دیگری است و خارج از حوصله چنین یادداشتهای گذرایی. به هر روی وضعیت دیگر زبانها و گویشهای رایج در ایران صورتی متفاوت دارد.
از دست رفتن چنان میراثی، همانند دیگر جوانب بر جای مانده از این طیف متنوع و گوناگون که هویت ملی ایران را تشکیل میدهد، آسیبهایی غیرقابل جبران بر جای خواهد گذاشت. از اینرو بخشی از نگرانیها و خواستههایی که تحت عنوان پاسداری از زبان مادری طرح و بیان میشود امر قابل درکی است. ولی در این میان پرسشی که مطرح میشود آن است که چه پیش آمده که خواستههایی بدین روشنی و قابل درک به معضلی اساسی و موضوعی توأم با نگرانیهای مختلف تبدیل شده است؟
شاید مروری بر پارهای از علل و دلایل پیشامد یک چنین نگرانی و دغدغهای راه را برای سعی و تلاش در جهت برطرف کردن آنها هموارتر کند.
نگرانیها از دورهای آغاز شد که در چارچوب شکلگیری مجموعهای از تحرکات ناسیونالیستی در حوزههای همجوار موضوع گروهی از زبان و گویشهای رایج در نواحی مرزی ایران و نوع پیوند آنها با زبان فارسی محل بحث و مناقشه قرار گرفت.
سرآغاز این بحث به سالهای پایانی قرن نوزدهم و مراحل نخست قرن بعدی برمیگردد که امپراتوریهای روسیه و عثمانی (مانند همتای اتریشی خود) در سراشیب زوال و فروپاشی، زمینهساز شکلگیری و برآمدن مجموعهای از تحرکات ملی و به اصطلاح امروز «هویتطلب» در میان اقوام و ملل تابعه خود شدند که در نهایت در کنار دولت ـ ملتسازیهای جدید موجب طرح و بحث مضامینی از آن دست نیز شدند.
شکلگیری نوع ترکگرایی در میان تاتارهای قازان و کریمه در روسیه تزاری، تسری تدریجی این اندیشه به دیگر حوزههای ترک زمان امپراتوری روسیه، پا گرفتن آن در میان محافل ترکگرای استانبول که عثمانیگرایی را پدیده محکوم به زوال دیده و در جستوجوی بدیلی بودند محصول اصلی این فرآیند بود.
با تأکید و توجه فزاینده این تحرک جدید به دیگر حوزههای ترکزبان اطراف ـ آنچه میتوانست به این امپراتوری جدید و رؤیایی الحاق گردد ـ سرگذشت و سرنوشت «ترکان» ایران نیز مورد بحث و مناقشه قرار گرفت، البته به گونهای که رسم اینگونه تحرکات است بدون اینکه روح خود این «ترکان» نیز از این امر باخبر باشد.
در چارچوب یک چنین مباحثی بود که وضعیت زبان فارسی در مقام یک انتخاب طبیعی، زبان میانجی مردمان این سرزمین که در طول قرون و اعصار شکل گرفته بود و اتفاقاً سلسلههای ترکزبان ایران نیز در رونق و اعتلای آن نقش تعیین کنندهای ایفا کردند، به زبان تحمیلی یک قوم واهی، موسوم به «قوم فارس» تقلیل داده شد. بخش اصلی مباحثی که در حال حاضر تحت عنوان ««زبان مادری» مطرح میشود در یک چنین چارچوبی شکل گرفتند.
...
ادامه مقاله👇
Telegraph
ملاحظاتی درباره زبان مادری
آنچه امروزه هویت ملی ایرانیان را تشکیل داده، او را در مقام یک ملت دیرپا و کهنسال از بسیاری از دیگر ملل، مشخص و متمایز میسازد، وجودی است فوقالعاده متنوع و متکثر. اگرچه هر از گاه بنا به اقتضای روزگار وجه یا وجوهی از این وجود رنگ شاخصتری به خود گرفته، دیگر…
📣آیا شماره جدید مجله تاریخ اندیش را با موضوع هویت ایرانی دریافت کرده اید؟
تصویر این مجله را با پس زمینه آثار تاریخی شهرتان برای ما ارسال کنید. به سه تصویر برتر جایزه ای تعلق خواهد گرفت...
@tarikhandishmag
تصویر این مجله را با پس زمینه آثار تاریخی شهرتان برای ما ارسال کنید. به سه تصویر برتر جایزه ای تعلق خواهد گرفت...
@tarikhandishmag