سام شیرازی مقام
88 subscribers
162 photos
18 videos
8 files
261 links
کارآفرین سریالی و مدیرعامل تجارتخانه شیرازی
دانش آموخته مدرسه بازرگانی لندن
“در اینجا درباره فین‌تک، فناوری‌های مالی و اندکی اقتصاد و سیاست می نویسم.”
انتشار محتوا با ذکر منبع مجاز است
Download Telegram
ناصرالدین شاه شیری داشت که جیره حیوان هفته ای یک گوسفند بود
‏پس از چندی برایش خبر می برند شیر لاغر و نحیف شده
‏تحقیق می کنند می بینند نگهبان هر بار یک ران گوسفند را می دزدد
‏کسی را مامور می کنند تا بپای او شود
‏چندی می گذرد دوباره خبر می برند
‏چه نشسته ای که شیر در حال جان دادن است!
پی جو که می شوند روشن می شود مامور و نگهبان همدست شده و نصف گوسفند را می دزدند
‏شاه که می فهمد چنین شده
‏دستور می دهد مامور را تی پایی بزنند
‏و از سر ناگزیری می گوید:
‏یک ران گوسفند برود بهتر است تا شیر تلف شود!
آقای مصباحی مقدم تاریخ برای تفریح نیست ، آزموده را آزمودن خطاست بجای ناظر شرعی گذاشتن قوانین بانک مرکزی را اصلاح کنید تا هر بانکی نتواند برای کسب سود بیشتر خلق پول کرده و ملکش را چند بربر بفروشد!
بزرگترین ضربه را چپی‌های کمونیسم مأب به اسلام زدند که با عقاید غلط و تفسیرهای نابجا و طمع قدرت به دنبال روحانیت افتادند و با وسیله قراردادن آنان جامعه مذهبی را پلکانی برای رسیدن به قدرت و ثروت کردند. اگر به اخلاص! چپی های دیروز و ثروت اندوزی اصلاح طلبان امروز نگاهی بیندازید متوجه می شوید.
اقدام معنی دار آیت الله حسینی حائری مقتدی صدر را در یک سردرگمی عجیبی قرار داده است. حضرت آیت الله حائری که پس از شهید آیت الله صدر و به وصیت ایشان بعنوان مرجع دینی مقلدان ایشان معرفی شده بود، امروز اعلام کرد به دلیل ناتوانی جسمی از مرجعیت انصراف داده و از مقلدانش خواست تا از حضرت آیت الله خامنه ای که شایسته ترین فرد برای رهبری امت اسلامی است پیروی کنند. ایشان اضافه کرده اند هر کسی بخواهد با بهره‌بردن از نام دو شهید صدر میان مردم عراق اختلاف بیندازد و درحالی که فاقد درجه اجتهاد و دیگر شرایط لازم است بخواهد رهبری شرعی را بر عهده بگیرد از صدری ها نیست. این مرجع شیعیان اگرچه نامی از مقتدی صدر نبرده، اما پر واضح است که با این اقدام ضمن برائت از مقتدی، خواسته تا تکلیف مقلدان خود را در این بزنگاه حساس روشن و برایشان راه را از چاه مشخص نماید. ایشان با این اقدام تاریخی، ضمن اثبات بصیرت و آگاهی بی نظیرشان پیام پیام بسیار مهم و معنی داری منتقل کردند و در واقع حق را از باطل مشخص نمودند. نام بردن از آیت الله خامنه ای و معرفی ایشان به مقلدان خود، ضمن روشن کردن مسیر برای مردم عراق، خصوصا حامیان جریان صدر، حاوی این پیام بود که هم مردم و هم مقتدی صدر بدانند طرف حق، و طرف باطل کدامند.
این حرکت آیت الله حائری بنیان تفکرات مقتدی صدر را فرو خواهد ریخت و حامیان واقعی شهیدان صدر را از اردوگاه مقتدی دور خواهد کرد. هرچند مقتدی صدر پس از این تصمیمِ آیت الله حائری اعلام کرد برای همیشه از سیاست کناره خواهد گرفت، لیکن با سوابقی که از وی موجود است، احتمال تحرکات مجدد از سوی او وجود دارد، و یقینا اگر زمانی تصمیم به بازگشت بگیرد، هستند نفوذی هایی که اراذل و اوباش را گرد او جمع کنند و سبب آشفتگی گردند. اما اتفاق مهم امروز مشروعیت زدایی از مقتدی بود که جبهه بندی ها را روشن و تکلیف جریانهای شیعی عراق را روشن تر از پیش نمود.
اکنون برخورد با قانون شکنان و اوباش نیز برای نهادهای قانونی راحت تر است، زیرا حق واضح تر از همیشه شده است و قطعا عقلای عشایر عراق درک بهتری از شرایط خواهند داشت، خصوصا آنکه در بیانیه آیت الله حائری تلویحا بر ادعای رهبری احتمالی مقتدی صدر خطی قرمز کشیده شده است. این حرکت تاریخی آیت الله حائری همچنین پیروان واقعی شهیدان صدر را به پیروان حضرت آیت الله سیستانی نزدیک تر میکند، خصوصا اینکه در روزهای اخیر صدری ها در واکنش به مواضع نماینده آیت الله سیستانی که مردم را صرفا به تبعیت از مرجعیت و نه شخص دیگری دعوت کرده بود واکنش نشان داده بودند!
فهم چیستی و چرایی جریان صدر بدون شناخت پایگاه اجتماعی و سیاسیش، شهرک صدر، ممکن نیست، این شهر عمدتا شیعه نشین حومه بغداد زمان عبدالکریم قاسم با نام شهر انقلاب (ثورة) ساخته شد، شیعیان ار جنوب به آنجا آورده شدند، بسیاری از ساکنین در آن دوره به حزب کمونیست پیوستند، در جنگ تحمیلی بسیاری از ساکنینش به ارتش صدام خدمت کردند. آنزمان نامش شهرک صدام بود، بنابراین از لحاظ جریان شناسی سیاسی این شهرک با باقی شیعیان عراق تفاوتهای بسیار دارند. فقر، بیکاری جوانان و کم سوادی از واقعیتهای شهرک است.میتوان گفت بدون پشتوانه این شهرک عرصه بر پوپولیسم مقتدی صدر تنگ می شود.
بنابراین کسانی که دغدغه روابط ایران و عراق را دارند باید بکوشند نخست مختصات اجتماعی-سیاسی این شهرک را با کار میدانی دقیق بشناسند، سپس محرومیت زدایی از این شهرک را جزو اولویت های برنامه ها قرار دهند و همزمان در آنجا کار فرهنگی انجام دهند، تا دست بدخواهان کوتاه شود!
در این مملکت هر وقت چشم اجانب به ثروت های این مردم دوخته می شد یا مشکلی بوجود می آمد ⁧ #مرجعیت_شیعه⁩ وارد صحنه می شد و دست اجانب رو کوتاه می کرد و مشکلات مردم رو حل می کرد. مرجعیت از بین رفت و اجانب و چپاولگران حمله ور شدن!
آنچه در این روزها بر فضای رسانه‌ای میگذرد، خصوصا سکوت رسانه های رسمی و همچنین دفتر آیت‌الله خامنه ای از دید من تنها یک دلیل دارد و آن هم تست و بررسی واکنش جامعه است برای هدفی که در پرده‌ای از ابهام قرار دارد؟
البته باید بگویم این یادداشت صرفا یک تحلیل شخصی است و مبتنی است بر اطلاعات آشکار؛ و البته اشاراتی به سوابق روایت تاریخی.
آنچه مشخص و کاملا بدیهی است؛ در صورت وخامت و یا حتی فوت آیت‌الله خامنه‌ای این خبر با این ابعاد و تبعات فراوان سیاسی و اجتماعی و بین المللی نمیتواند بیش از ۲ الی ۳ روز پنهان بماند.
انتشار خبر ملاقات آیت‌الله خامنه‌ای با ورزشکاران نیز با توجه به پوشش رسانه‌های رسمی وابسته به جریان قدرت و همچنین اشخاص شناخته شده نمیتواند اساسا کذب باشد.
البته باید توجه داشت بیماری احتمالی برای فردی به سن رهبر جمهوری اسلامی امری کاملا طبیعی است و با توجه به عدم انتشار عکس یا فیلم از دیدار ایشان (تا این لحظه) با ورزشکاران میتوان به سوابق تاریخی رجوع کرد.
میدانیم که آیت الله خامنه ای یا دفتر او جز در مواقعی که بیماری وی علنی باشد، مثل دوران ابتدایی رهبری او که در بیمارستان بستری شده بود و یا چند سال اخیر بعلت عمل جراحی پروستات هرگز اجازه دیدار علنی در بستر بیماری را به کسی یا کسانی علنی ندادند.
پس احتمالا اگر مبتلا به بیماری ای فرضی هم در این ایام بوده باشد، حالتی معمولی شبیه به غالب بیماری‌هایی است که در بعض سخنرانی های عمومی وی هم مشهود است صورت گرفته و احتمالا پس از درمان کسالت، دوران نقاهت را طی می‌کنند.
اما چون قرار است بنا به گفته مطلعین، دیداری در ابتدای کنگره شهدای ورزشکار که گویا ماه آینده برگزار میشود داشته باشد و پخش هم شود؛ باید به انتظار پخش آن دیدار نشست.
لازم به ذکر است چند سالیست رویه آیت الله خامنه ای نشان می‌دهد که دست اندرکاران کنگره های مختلف را دعوت می‌کند و بعد فیلم آن دیدار در ابتدای تشکیل کنگره ها پخش می‌شود.
البته همه میدانیم که این بیماری های آیت الله خامنه ای سابقه هم دارد که به کرات در خاطرات سالهای مختلف اکبر هاشمی رفسنجانی جزییات آن آمده است.
از انتشار عکس قدیمی توسط علی رضوانی خبرنگار پر حاشیه صدا و سیما و تحت مدیریت تیم جلیلیون صدا و سیما کار می‌کند تا سکوت محض دفتر رهبر جمهوری اسلامی و پایگاه اطلاع رسانی رهبری و همچنین پایگاه اینترنتی دفتر نشر آثار آیت الله خامنه ای تنها یک هدف را میتوان استنباط کرد که میخواهند دوران نقاهت آیت‌الله خامنه‌ای کاملا تمام شود و با یک سخنرانی در محفلی عمومی مخاطبان را غافلگیر و مخالفان با تحلیل های فراوان را ضایع کنند.
بنابراین هرچند کوچکترین خبری در مورد رهبر جمهوری اسلامی مورد توجه بسیاری از مردم، سیاستمداران داخلی و خارجی، علاقمندان و مخالفان و گروههای سیاسی است اما باید یاد آور شد اگر کوچکترین خبر قابل اتکایی شود رسانه‌های رسمی داخلی و یا خارجی با منابع موثق خبر را منتشر میکنند.
شایعات صرفا وقت و انرژی شما از توجه به مسایل اصلی و مهم جاری میگیرد و تلف میکند و شاید ناخواسته شما را وارد همان هدف مطلوب تست نمایند تا بازخوردها را چک کنند.
از توالی پیام سخنگوی وزارت امورخارجه مبنی بر اینکه آمریکا نمی تواند پس از #برجام به پروژه های اقتصادی ایران وارد شود و جمله پرونده برجام بسته شده است بایدن خطاب به لاپید نباید به این راحتی گذشت.
کاش ⁧ #احمد_کاظمی⁩ بود و دریوزگی و التماس روس ها رو برای خرید⁧ #پهپاد⁩ های ایرانی می دید! حیف که ناجوانمردانه شهید شد.
ایکاش در دنیای سیاست زنگ‌ زده‌ مان هم همینطور بودیم! دشمنی با دنیا چه نفعی برای ملت ما داشته جز تاراج ثروت مان به اسم تحریم و دور زدن تحریم!؟
👍1
انانیموس هم شده بساط سرگرمی ملت ‌و مضحکه شدن اعتراضات
🤣1
ایران سرزمین فرصت های بر باد رفته

برلین و ابوظبی توافق گازی امضا کردند
امارات جایگزین روسیه در بازار آلمان!
اولاف شولتز، صدراعظم آلمان در دومین روز سفر منطقه‌ای در امارات متحده عربی توافقی برای تامین گاز مایع برای آلمان امضا کرد. آلمان از جمله کشورهای اروپایی است که می‌کوشد منابع انرژی کشورهای منطقه را جایگزین واردات منابع انرژی از روسیه کند.
برلین پیش از حمله روسیه به اوکراین ۵۵ درصد منابع گاز مورد نیاز خود را از مسکو تامین می‌کرد. این فرصت بادآورده هم از دست ایران رفت و هزاران اثراتی مثبت اقتصادی و سیاسی که از فروش گاز بر ایران مترتب بود اسیر غفلت و نادانی شد.
😢1
کانادا پلیس امنیت اخلاقی و چند نهاد و مسئول ایرانی را تحریم می‌کند. هر چی از طنز ماجرا بگم کمه 😂
پادشاهی به کشتن بیگناهی فرمان داد. گفت: ای ملک به موجب خشمی که تو را بر من است آزار خود مجوی که این عقوبت بر من به یک نفس به سر آید و بزه آن بر تو جاوید بماند!
سلیمان به خاطر گناهانش ( او از حدود تعیین‌شده برایش تجاوز کرد زیرا تصور می‌کرد زیرپا گذاشتن احکام بر خِرَدش تأثیر نمی‌گذارد) تاج و تخت، ثروت و خِرد خود را از دست داد. در ابتدا او حاکم جهان زندگان و جهان مردگان بود اما حاکمیت جهان مردگان از دست او خارج شد؛ سپس تنها اسرائیل برایش باقی ماند و حتی همان را هم از دست داد و خدمتکاران و تخت‌خوابش برایش باقی ماندند.
دربارهٔ مرگ سلیمان نقل شده که خدای متعال به او وحی نمود: نشانه مرگ تو رویش درختی به نام «خرنوبه» در بیت‌المقدس است. روزی سلیمان متوجه شد که درختی در بیت المقدس روییده‌است. از او پرسید: چه نام داری؟ گفت: «خرنوبه»! سلیمان بی‌درنگ به محل عبادتش بازگشت و همان‌طور که ایستاده بود از دنیا رفت، در حالتی که بر عصایش تکیه داده بود. سلیمان بعد از مرگش چند روزی به همان وضع بود و جنّ‌ها و انسان‌ها به تصوّر این‌که او زنده است و نگاهشان می‌کند، مانند گذشته مشغول فعالیت بودند تا سرانجام موریانه‌ای وارد عصایش شده و درون آن را خورد. عصا شکست و سلیمان بر زمین افتاد.
باطنا این مردم هیچوقت زیر بار زور نرفتن و اعتقادات و عواطف خودشون رو در حوادث تاریخی بیشمار حفظ کردند. ⁧ #هزاردستان⁩ ⁧ #مهسا_امینی
سام شیرازی مقام pinned «بزرگترین ضربه را چپی‌های کمونیسم مأب به اسلام زدند که با عقاید غلط و تفسیرهای نابجا و طمع قدرت به دنبال روحانیت افتادند و با وسیله قراردادن آنان جامعه مذهبی را پلکانی برای رسیدن به قدرت و ثروت کردند. اگر به اخلاص! چپی های دیروز و ثروت اندوزی اصلاح طلبان امروز…»
دو برادر یکی خدمت سلطان کردی و دیگر به زور بازو نان خوردی.
باری این توانگر گفت درویش را که: چرا خدمت نکنی تا از مشقت کار کردن برهی؟
گفت: تو چرا کار نکنی تا از مذلّت خدمت رهایی یابی که خردمندان گفته‌اند نان خود خوردن و نشستن به که کمر شمشیر زرّین به خدمت بستن.
به دست آهن تفته کردن خمیر
به از دست بر سینه پیش امیر

عمر گرانمایه در این صرف شد
تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا

ای شکم خیره به نانی بساز
تا نکنی پشت به خدمت دو تا

شیخ اجل حضرت سعدی
ریشه بحران اوکراین

بحران اوکراین ربطی به اوکراین نداشته و ندارد. جنگی بود علیه آلمان و پروژه‌ عظیم ادغام روسیه در اروپا.
واشنگتن خطوط انتقال گاز را تهدیدی برای برتری خود در اروپا می‌دانسته و می‌داند و هیچ فرصتی را برای خرابکاری در تجارت گاز میان روسیه و آلمان از دست نداد.
اما چرا؟
برای پاسخ، بد نیست با این نقل قول از جورج فریدمن شروع کنیم که:
‏«منافع اولیه ایالات متحده، که صد سال در جنگ اول، دوم و جنگ سرد برایش جنگیده، بر سر اتحاد آلمان و روسیه بوده است. روسیه و آلمان متحد تنها نیرویی است که می‌توانند آمریکا را تهدید کند. پس مطمئن باشید اتفاق نخواهد افتاد.»
پیش از جنگ، خط لوله‌ گاز نورد استریم ۲ کاملاً عملیاتی و آماده بهره برداری بود. همه منتظر بازرسی‌های فنی نهایی، و تحویل گاز بودند.
خط لوله‌ای که نوید انرژی پایدار، پاک و ارزان برای خانواده‌های آلمانی و همینطور مشاغل و صنایع اون کشور رو می‌داد.
از طرف دیگر، این به معنای افزایش قابل توجهی در درآمد گاز برای روسیه و همچنین افزایش نرخ رشد اقتصادی برای این دو کشور می‌بود. یک تجارت برد-برد برای هر دو طرف.
طبیعی بود که نهادهای تصمیم‌گیر در سیاست خارجی آمریکا از این روند خشنود نباشند.
آنچه آمریکا را به وحشت انداخته بود، چشم‌اندازی بود که این وابستگی متقابل نویدش رو می‌داد.
وابستگی دو کشور به هم یعنی اعتماد و اعتماد یعنی گسترش تجارت و گسترش تجارت یعنی گرمتر شدن روابط این دو کشور مهم.
‏و این یعنی تغییر پارادایم امنیتی میان آلمان و روسیه. کابوسی که آمریکا صد سال برای محقق نشدنش جنگیده است.
در دنیایی که آلمان و روسیه دوستان و شرکای تجاری هستند، نه نیازی به پایگاه های نظامی آمریکاست، نه نیازی به تسلیحات و سیستم های موشکی گران قیمت و در نهایت، نه نیازی به ناتو وحتی نه نیازی به انجام معاملات انرژی به دلار و ذخیره دلاری برای تعادل کسری تجاری.
معاملات مستقیم بین‌المللی و ایجاد شبکه‌های غیردلاری یعنی کاهش شدید ارزش دلار و تغییر چشمگیر قدرت اقتصادی امریکا.
یعنی از بین رفتن یکی از مهمترین ابزارهای اعمال قدرت آمریکا در عرصه‌های بین‌المللی.
نورد استریم فقط یک خط لوله نبود، بلکه دریچه ای به سوی آینده‌ای بود که دنیا را تغییر می‌داد. آینده ای که در آن اروپا و آسیا به هم نزدیکتر شده و به یک منطقه تجاری آزاد و عظیم تبدیل میشدند.
تجارتی که قدرت و رونق متقابل آنها را افزایش می داد و ایالات متحده جزئی از آن نبود.
رابطه‌ای گرم میان آلمان و روسیه نشان دهنده پایان نظم جهانی "تک قطبی" آمریکا بود. اتحادی برای تسریع زوال ابرقدرتی بود که در این ورطه گام گذاشته بود.
‏به همین دلیل واشنگتن مصمم بود هر کاری میتواند علیه نورد استریم و حفظ آلمان در مدار خود انجام دهد.

بودن یا نبودن مسأله این است!

و اینجاست که اوکراین اهمیت پیدا می‌کند. اوکراین «ابزار منتخب» آمریکا برای نابود کردن نورد استریم و ایجاد فاصله بین آلمان و روسیه بود.
کلیشه‌ها کلیشه شدند چون جواب می‌دهند. استراتژی کهنه ولی کارامدِ “تفرقه بینداز و حکومت کن” اثر گذار بود و اروپایی ها در نهایت ساده لوحی فریب آمریکا را خوردند.
واشنگتن با هدف نشان دادن روسیه بعنوان یک تهدید امنیتی برای اروپا دست به کار شد. تصویری از پوتین، یک متجاوز خونخوار با خلق و خوی ناپایدار.
‏اخراج روسیه از مسابقات ورزشی، مصادره اموال روسها، و حتی رحم نکردن به گربه‌های روسی رو به خاطر بیاورید.
عملیات با تکرار این جمله که "روسیه در حال برنامه ریزی و تدارک برای حمله به اوکراین است و هدف نهایی کل اروپاست” آغاز شد. تمام حقه‌ها و روشهای جنگ روانی برای شیطان‌سازی از روسیه به کار گرفته شد. اما نه روسیه، بلکه هدف آلمان بود.
به لطف دولت دست‌نشانده ویکتوریا نولاند، پوتین مجبور به انتخاب میان این دو گزینه شد:
کشتار روس تباران اوکراینی توسط نازی‌ها و پذیرش حضور نظامی و استقرار سیستم‌های موشکی ناتو در نزدیکی روسیه و یا حمله به اوکراین، از دست دادن نورداستریم!
بنابرین منطقی بود که دولت آمریکا دیگر تلاشی برای تصویب تحریم علیه روسیه نکند. و حتی در ابتدای امسال، بایدن کنگره را متقاعد کرد که اعمال تحریم‌های جدید،ممکن است افکار عمومی آلمان را علیه ما بسیج کند،
آنهم وقتی که افکار عمومی از نورداستریم حمایت می‌کنند.
هدف، اجرای برنامه‌ای بود که آلمان چاره‌ای جز دست شستن از گاز روسیه نداشته باشد.
‏پوتین از میان دو گزینه‌ی بسیار بد، گزینه‌ی کمتر-بد را انتخاب کرد.
اما شیطان‌سازی از پوتین پایان کار نبود. آلمانها در تمام دوران جنگ به دنبال راهی برای پایان دادن به درگیری بودند.
بعد از عقب نشینی روسها از بخش بزرگی از سرزمین های اشغال شده و بسنده کردن به ایجاد یک بافر زون در مناطق روس تبار اوکراین، امید آن می‌رفت که شاید جنگ به پایان خودش رسیده.
‏تا اینکه آمریکا فن آخر جنگ را زد و تمام امیدهای آلمان را سوزاند تا دیگر چیزی برای از دست دادن وجود نداشته باشد.
و در آخر، با افزایش سطح تنش میان (به اصطلاح) اوکراین و روسیه و کشیده شدن جنگ به زمستان، آلمان، مهمترین متحد آمریکا، توسط خود ایالات متحده، به مسلخ برده شد.
راست گفت کیسینجر که:
‏«دشمن آمریکا بودن خطرناک، ولی دوست امریکا بودن مرگبار است»