سـدرة المنتـهیٰ
133 subscribers
273 photos
28 videos
8 links
رسانه کارگروه مهدویت انجمن اسلامی دانشجویان ۱۳۴۸
Download Telegram
🌱بسم‌رب‌القلم🌱

پسر جوانی بیمار شد. اشتهای او کور شد و از خوردن هر چیزی معده‌اش او را معذور داشت
حکیم به او عسل تجویز کرد.

جوان می‌ترسید باز از خوردن عسل دچار دل‌پیچه شود لذا نمی‌‌خورد. حکیم گفت: بخور و نترس که من کنار تو هستم. جوان خورد و بدون هیچ دردی معده‌اش عسل را پذیرفت.

حکیم گفت: می‌دانی چرا عسل را  معده تو قبول کرد و پس نزد و زود هضم شد؟
جوان گفت: نمی‌دانم.
حکیم گفت: عسل تنها خوراکی در جهان طبیعت است که قبل از هضم کردن تو، یک‌بار در معده زنبور هضم شده است.

پس بدان که عسل غذای معده توست و سخن غذای روح توست. و اگر می‌خواهی حرف تو را بپذیرند و پس نزنند و زود هضم شود، سعی کن قبل سخن گفتن، سخنان خود را مانند زنبور که عسل را در معده‌اش هضم می‌کند، تو نیز در مغزت سبک سنگین و هضم کن سپس بر زبان بیاور!

#حکایتی_زیبا


@sedrtolmontaha ٰسـدرة المنتـهی


💥هشام جوانی بود از یاران امام صادق علیه السلام، روزی به بصره رفت تا در کلاس مردی که به امامت اعتقادی نداشت شرکت کند.

💥بعد از کلاس هشام از مرد پرسید: آیا تو چشم داری؟ مرد گفت این چه سوال احمقانه ای است چرا از چیزی که می بینی می پرسی؟ گفت: سوالات من همینطور است. گفت خیلی خب بپرس. هشام از مرد پرسید: آیا تو چشم، بینی و زبان و گوش داری؟ مرد گفت آری دارم. گفت با آنها چه می کنی؟ مرد وظایف همه اعضایش را یکی یکی گفت. بعد پرسید: عقل هم داری. گفت آری. پرسید وظیفه اش چیست؟ گفت او هر چه که بر حواسم می گذرد را می گیرد و صحیح و باطلش را مشخص می کند.

💥پرسید آیا وقتی اعضای بدن سالم هستند هم به عقل نیاز است؟ گفت: بله چون اگر اعضا در وظایفشان دچار تردید شوند به عقل رجوع می کنند. پرسید پس خداوند عقل را برای رفع تردید اعضا قرار داده است. گفت درست است. پرسید: چطور خداوند برای اداره اعضای بدن تو رهبر و پیشوایی گذاشته اما این همه انسان را بدون امام آفریده تا در شک و حیرت بمانند.
اما مرد دیگر جوابی نداشت که بدهد...

📚اصول کافی؛باب الاضطرار الی الحجه
حدیث ۳،ج۱


#حکایتی_زیبا

@sedrtolmontaha ٰسـدرة المنتـهی
🔵 یک داستان یک پند


🔹 پیرمردی که پشتش خمیده بود، پایش آبله زده بود و چرک و خون از پایش سرازیر بود. که برای مهمانی در میان قوم خود آمده بود.

🔸 نبی مکرم اسلام (ص) هم در آن مهمانی، برای طعام دعوت شده بودند. پیرمرد، نزد هر کسی که می‌نشست، از کنار او برخواستند و کناری می‌رفتند. اما نبی مکرم اسلام (ص) به پای او برخواستند و نزد خود نشاندند و با او در کاسه‌ای هم غذا شدند.

🔹فرمودند: چرا حال عبادت را در شما نمی بینم؟! گفتند: حال عبادت در چیست؟فرمودند: در تواضع، هرگاه انسان متواضع و مظلوم دیدید با او تواضع کنید و چون متکبری دیدید با او تکبر کنید تا تحقیر شود.

🔸به خدا قسم (در عالم الست) خدای تعالی مرا اختیار داد که بنده‌ای رسول باشم، یا فرشته‌ای نبی (مانند جبرییل) باشم. سکوت کردم و دوست من از ملائکه جبرییل بود او را نگریستم، جبرییل گفت: خدای را تواضع کن، گفتم می‌خواهم بنده و رسول باشم.

🔹جبرئیل کارش به مراتب از پیامبر (ص) آسان‌تر بود و مشکل شماتت و درد و رنج و... مردم را نداشت.



═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═

#حکایتی_زیبا



@sedrtolmontaha ٰسـدرة المنتـهی

#حکایتی_زیبا
#پندانه

در هر شرایطی همین‌قدر اخلاق‌مدار باشید

🍃یکی از دوستام و خانمش می‌خواستن از هم جدا بشن.

🍃یه روز تو یه مهمونی بودیم، ازش پرسیدم:
خانمت چه مشکلی داره که می‌خوای طلاقش بدی؟

🍃گفت:
یه مرد هیچ‌وقت عیب زنشو به کسی نمی‌گه.

🍃وقتی از هم جدا شدن، پرسیدم:
چرا طلاقش دادی؟

🍃گفت:
آدم پشت سر دختر مردم حرف نمی‌زنه.

🍃بعد از چند ماه از هم جدا شدن و سالِ بعدش خانمش با یکی دیگه ازدواج کرد.

🍃یه روز ازش پرسیدم:
خب حالا بگو چرا طلاقش دادی؟

🍃گفت:
یه مرد هیچ‌وقت پشت سر زنِ مردم حرف نمی‌زنه.

🔰یادمان نرود نامردترین انسان کسی است که راز دوران دوستی را به وقت دشمنی فاش سازد.
‌‌‌‌


#انجمن_اسلامی_دانشجویان_۱۳۴۸
@IASSBMU