Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از اهداف اندیشه ورزی در کارگاه اندیشه خود شناسی است.
تعمق در هر موضوعی که بتواند ما را به خود مان آشنا تر کند یک امکان برای گفت و گو در کارگاه اندیشه خواهد بود.
یکی از آن موضوعات،خیر است. وقتی کسی برای شما طلب خیر میکند در واقع آرزوی قوی تر شدن وجود شما را داشته است.
چرا؟
چون خیر به معنای بودن است مثلا وقتی کسی می گوید خیر از جوانی است بینی در واقع می گوید وجود جوانی را درک کنی و آنرا از دست ندهی.
اگر کسی می گوید خیر در این است که راست بگوییم منظورش آن است که راست گویی بر آمده از وجود و انعکاس وجود است.
سلامتی، روشنایی، زیبایی خیر هستند سلامتی امر وجودی است و وقتی وجود آنرا درک می کنیم که بیماری مانع حضورش شده. یا نور امر وجودی و خیر است و وقتی مانعی جلوی آن میآید و سایه را ذهن ما انتزاع می کند می فهمیم که وجود نور چیست. در واقع نور هست ولی گویی ما از آن در حجاب هستیم.
رابطه خیر و وجود از آن جهت اهمیت دارد که یکی از مهم ترین مراتب خیر خود ما هستیم همانگونه که یکی از مهم ترین مراتب وجود هم خود ما هستیم.
اصلا بعضی موضوع خودشناسی را وجود شناسی اطلاق میکنند.
تعمق در هر موضوعی که بتواند ما را به خود مان آشنا تر کند یک امکان برای گفت و گو در کارگاه اندیشه خواهد بود.
یکی از آن موضوعات،خیر است. وقتی کسی برای شما طلب خیر میکند در واقع آرزوی قوی تر شدن وجود شما را داشته است.
چرا؟
چون خیر به معنای بودن است مثلا وقتی کسی می گوید خیر از جوانی است بینی در واقع می گوید وجود جوانی را درک کنی و آنرا از دست ندهی.
اگر کسی می گوید خیر در این است که راست بگوییم منظورش آن است که راست گویی بر آمده از وجود و انعکاس وجود است.
سلامتی، روشنایی، زیبایی خیر هستند سلامتی امر وجودی است و وقتی وجود آنرا درک می کنیم که بیماری مانع حضورش شده. یا نور امر وجودی و خیر است و وقتی مانعی جلوی آن میآید و سایه را ذهن ما انتزاع می کند می فهمیم که وجود نور چیست. در واقع نور هست ولی گویی ما از آن در حجاب هستیم.
رابطه خیر و وجود از آن جهت اهمیت دارد که یکی از مهم ترین مراتب خیر خود ما هستیم همانگونه که یکی از مهم ترین مراتب وجود هم خود ما هستیم.
اصلا بعضی موضوع خودشناسی را وجود شناسی اطلاق میکنند.
✍️پیش تر در 6 یادداشت مقاله ایی را با عنوان مساله ایی به نام بی مساله ایی را نوشته بودم. با همت نشریه رشد فردا این مقاله در شماره7 اردیبهشت1403 منتشر شد. در زیر مقدمه آنرا می آورم.
مساله ایی به نام بی مساله ایی
آموزش مسئلهمحور، مدرسه یادگیرنده، معلم پژوهنده
مقدمه
🔻این مقاله با طرح انبوهی از سوالات و مسایل با شیوه جدیدی قرار است تلنگری برای سنجش و ارتقاء مدرسه یادگیرنده باشد. در روند این مقاله که ناشی از روند پژوهی و مطالعۀ فلسفی و تحلیلی نگارنده است تلاش شده تا با روندی نرم پیش سازمان دهنده های یادگیری در لابلای مثال ها و گفت و گوهای واقعی به عنوان اولین حلقه های یادگیری معلمان و مربیان طرح گردد. به عبارتی این مقاله هم طرح چالشی به نام فرار از مساله در اکثر ارکان آموزشی و تربیتی ما است و هم اهمیت و ضرورت و اهمیت پژوهش و پژوهیدن تبیین شده و در آخر چند راهکار عملی که نگارنده در آن ها کوشیده و نتایج آنرا در، مطالعات و پژوهش های خود مشاهده کرده است آورده شده است.
احمدرضا آذربایجانی(آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
لینک یادداشت:👇👇
اینجا
Telegram
مساله ایی به نام بی مساله ایی
آموزش مسئلهمحور، مدرسه یادگیرنده، معلم پژوهنده
مقدمه
🔻این مقاله با طرح انبوهی از سوالات و مسایل با شیوه جدیدی قرار است تلنگری برای سنجش و ارتقاء مدرسه یادگیرنده باشد. در روند این مقاله که ناشی از روند پژوهی و مطالعۀ فلسفی و تحلیلی نگارنده است تلاش شده تا با روندی نرم پیش سازمان دهنده های یادگیری در لابلای مثال ها و گفت و گوهای واقعی به عنوان اولین حلقه های یادگیری معلمان و مربیان طرح گردد. به عبارتی این مقاله هم طرح چالشی به نام فرار از مساله در اکثر ارکان آموزشی و تربیتی ما است و هم اهمیت و ضرورت و اهمیت پژوهش و پژوهیدن تبیین شده و در آخر چند راهکار عملی که نگارنده در آن ها کوشیده و نتایج آنرا در، مطالعات و پژوهش های خود مشاهده کرده است آورده شده است.
احمدرضا آذربایجانی(آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
لینک یادداشت:👇👇
اینجا
Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سندرم وانمود یا اقدام به خودکشی
یکی از سندرم های شایع در جوامع مدرن به ویژه خسته و ویژه تر در بین نوجوانان دختر، وانمود کردن یا اقدام کردن برای خودکشی است.
چرا خودکشی هست؟
چرا افراد ولو تحصیل کرده یا مرفه باید خود کشی کنند؟
چرا این سندرم در بین نوجوانان به ویژه دختران آن هم در شهرهای بزرگ شایع تر است؟
آیا فشارهای شغلی، تکالیف، درس و تدریس یا عدم علاقه، افسردگی ها، بیماری های روانی، فشار رسانه ها، اقتصاد، استرس های مداوم و وسواس ها و.. منجر به خود کشی شده اند؟
چه راهی برای جلوگیری از خود کشی هست؟
قرار نیست در این جا راهی برای جلوگیری از خودکشی بیان کرد، چون این موضوع یک مسأله با وجوه گسترده است اما بر اساس نگاه فلسفی و تربیتی خودم یک چیز را به صرافت فهمیده و تجربه هم کرده ام که عدم خودشناسی عامل اصلی خودکشی است.
بریده ای که از کارگاه گذارده ام طرح مسأله است و در بریده بعدی که پس از آن به اشتراک می گذارم گفت و گو بر این موضوع متمرکز است که «من» امر مجرد است یعنی «ضد» ندارد و از بین رفتنی نیست. اگر ما در خود شناسی بفهمیم که موجود مجرد هستیم خود کشی برای ما خواهد مرد.
یکی از سندرم های شایع در جوامع مدرن به ویژه خسته و ویژه تر در بین نوجوانان دختر، وانمود کردن یا اقدام کردن برای خودکشی است.
چرا خودکشی هست؟
چرا افراد ولو تحصیل کرده یا مرفه باید خود کشی کنند؟
چرا این سندرم در بین نوجوانان به ویژه دختران آن هم در شهرهای بزرگ شایع تر است؟
آیا فشارهای شغلی، تکالیف، درس و تدریس یا عدم علاقه، افسردگی ها، بیماری های روانی، فشار رسانه ها، اقتصاد، استرس های مداوم و وسواس ها و.. منجر به خود کشی شده اند؟
چه راهی برای جلوگیری از خود کشی هست؟
قرار نیست در این جا راهی برای جلوگیری از خودکشی بیان کرد، چون این موضوع یک مسأله با وجوه گسترده است اما بر اساس نگاه فلسفی و تربیتی خودم یک چیز را به صرافت فهمیده و تجربه هم کرده ام که عدم خودشناسی عامل اصلی خودکشی است.
بریده ای که از کارگاه گذارده ام طرح مسأله است و در بریده بعدی که پس از آن به اشتراک می گذارم گفت و گو بر این موضوع متمرکز است که «من» امر مجرد است یعنی «ضد» ندارد و از بین رفتنی نیست. اگر ما در خود شناسی بفهمیم که موجود مجرد هستیم خود کشی برای ما خواهد مرد.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✍️فهم امر مجرد و رابطه ی آن با خودکشی
🔸تربیت های جدید در جهان و بالتبع در ایران معطوف به نگاه تجربی و حس گرایانه بوده است. این نگاه در عین آنکه ساده، قابل فهم، همگانی و متضمن رفاه در زندگی دنیای افراد است ولی یک حجاب آهنین در مقابل روح و جان انسان برای فهم خدا، خود، عقل، امر غیب و امر مجرد است.
🔻تربیت مبتنی بر تجربه ی حسی فقط هر چه زمانی و هر چه مکانی باشد را میشناسد و یا در صورت پیشرفته تر بودن لزوما هر چیزی با تحلیل ریاضی قابل درک باشد را اصیل میداند. چنین تربیت شدگانی در رویارویی با امر مجرد به دلیل عدم قدرت تعمق و خود شناسی لازم، آنرا منکر شده و دانشمند و آگاه و یا باورمند به امر مجرد را مهمل گو و احمق فرض میکنند.
🔺اگر از ما سوال کنند که:
❓عدد و یا همان شماره از کجا آمده و به کجا خواهد رفت؟
🔸ناگزیر خواهیم گفت عدد از «واحد» آمده است، با واحد هم هست و به همان سو هم خواهد رفت.
🔻ذهن تجربه گرا واحد را با عدد یک اشتباه می گیرد، عدد یک به شماره در آمده، قابل تقسیم است ولی منظور ما از واحد آن است که می شمارد، تقسیم می کند ولی خودش نه به..
بقیه را در لینک زیر بخوانید:
اینجا
🔸تربیت های جدید در جهان و بالتبع در ایران معطوف به نگاه تجربی و حس گرایانه بوده است. این نگاه در عین آنکه ساده، قابل فهم، همگانی و متضمن رفاه در زندگی دنیای افراد است ولی یک حجاب آهنین در مقابل روح و جان انسان برای فهم خدا، خود، عقل، امر غیب و امر مجرد است.
🔻تربیت مبتنی بر تجربه ی حسی فقط هر چه زمانی و هر چه مکانی باشد را میشناسد و یا در صورت پیشرفته تر بودن لزوما هر چیزی با تحلیل ریاضی قابل درک باشد را اصیل میداند. چنین تربیت شدگانی در رویارویی با امر مجرد به دلیل عدم قدرت تعمق و خود شناسی لازم، آنرا منکر شده و دانشمند و آگاه و یا باورمند به امر مجرد را مهمل گو و احمق فرض میکنند.
🔺اگر از ما سوال کنند که:
❓عدد و یا همان شماره از کجا آمده و به کجا خواهد رفت؟
🔸ناگزیر خواهیم گفت عدد از «واحد» آمده است، با واحد هم هست و به همان سو هم خواهد رفت.
🔻ذهن تجربه گرا واحد را با عدد یک اشتباه می گیرد، عدد یک به شماره در آمده، قابل تقسیم است ولی منظور ما از واحد آن است که می شمارد، تقسیم می کند ولی خودش نه به..
بقیه را در لینک زیر بخوانید:
اینجا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✍️اگر معلم بتواند تمرکز شاگرد را برای یادگیری تقویت کند، یادگیری او اثر بخش تر خواهد شد.
«تمرکز شاگرد» یعنی بالا بودن درجه حضور او در زمان یادگیری.
🔻شاید در کلاس های الکترونیک نسبت به کلاس حضوری، امکان کاهش درجه تمرکز به شدت وجود داشته باشد ولی از آن سو به همان نسبت یا بسیار بیشتر امکان افزایش تمرکز هم هست.
🔻اگر دوربین شاگرد وصل نباشد، در این حالت گاهی حتی در زمان برپایی کلاس ، او کار دیگری انجام دهد. مثلا محتوای داخل رایانه را چک کند با حتی مشغول بازیهای رایانه ای باشند.
مدیریت همین موضوع یکی از موانع تمرکز را حذف خواهد کرد.
🔻وقتی بین مربی و شاگرد سوال و جوابی رد و بدل نشود، تمرکز شاگرد کاهش پیدا خواهد کرد.
🔻زمانی که دوربین وصل میشود مربی با تسلط بیشتری از طریق مشاهده چهره ها درجه تمرکز اعضا را اندازه گیری می کند و در صورت لزوم با شاگردی که تمرکز کمتری دارد از طریق پرسش و پاسخ، تمرکز او را تقویت خواهد کرد.
▫️مربی درجه حضور شاگرد را از روش های زیر تقویت میکند:
مشاهده چهرهها
تشویق به دیدن چهره هم شاگردیها در زمان ابراز نظر
مشارکت در فعالیت
گوش دادن
ارزیابی هر باره
تشویق به نت برداری
ارزشیابی پایانی
.
«تمرکز شاگرد» یعنی بالا بودن درجه حضور او در زمان یادگیری.
🔻شاید در کلاس های الکترونیک نسبت به کلاس حضوری، امکان کاهش درجه تمرکز به شدت وجود داشته باشد ولی از آن سو به همان نسبت یا بسیار بیشتر امکان افزایش تمرکز هم هست.
🔻اگر دوربین شاگرد وصل نباشد، در این حالت گاهی حتی در زمان برپایی کلاس ، او کار دیگری انجام دهد. مثلا محتوای داخل رایانه را چک کند با حتی مشغول بازیهای رایانه ای باشند.
مدیریت همین موضوع یکی از موانع تمرکز را حذف خواهد کرد.
🔻وقتی بین مربی و شاگرد سوال و جوابی رد و بدل نشود، تمرکز شاگرد کاهش پیدا خواهد کرد.
🔻زمانی که دوربین وصل میشود مربی با تسلط بیشتری از طریق مشاهده چهره ها درجه تمرکز اعضا را اندازه گیری می کند و در صورت لزوم با شاگردی که تمرکز کمتری دارد از طریق پرسش و پاسخ، تمرکز او را تقویت خواهد کرد.
▫️مربی درجه حضور شاگرد را از روش های زیر تقویت میکند:
مشاهده چهرهها
تشویق به دیدن چهره هم شاگردیها در زمان ابراز نظر
مشارکت در فعالیت
گوش دادن
ارزیابی هر باره
تشویق به نت برداری
ارزشیابی پایانی
.
✍️رویای تربیت یا تربیت رویا
🔻رویاها ما را می سازند یا ما رویاها را می سازیم؟
🔻نقش تربیت در ایجاد رویا چیست؟ نقش رویا ها در تربیت چیست ؟
▫️در نگاه اول، به نظر می رسد ما چیزی غیر از رویاهای مان نباشیم.
👌 اگر هر جا می رویم نا امیدی و قهر و کینه و حسد به بار می آوریم چون رویاهای تشکیل دهنده ما از این منابع بوده است و همنشینی با ما میوه اش رویاهایی است که فقط به درد دوزخ می خورد.
و
👌اگر همنشینی با ما یعنی محبت و امید و عقل، دال بر رویاهای خوبی است که با آن همنشین بوده ایم.
🔘 آیا تاکنون دیده اید کسی خودشناسی کند و رویاهای او کینه و شهوت و حسد باشد؟
یا
آیا دیده اید افراد خودشناسی که به دلیل خودشکوفا شدن میوههای شان غیر از ظهور زیبایی، آرامش و شادی و امنیت باشد؟
▫️این مقدمات حاوی این مطلب است که:
🔻۱. رویاهایی هستند که ما را می سازند.
🔻۲. رویاهایی هستند که ما آنها را ساخته ایم.
و
🔻۳. رویاهایی هستند که ما آنها را کشف می کنیم.
▫️ رویاهایی را که ما را می سازند از طبیعت و محیط و اجتماع ما بر آمده اند، اینکه ما در کویر به دنیا آمده باشیم یا محیط جنگلی یا در غرب یا شرق باشیم، خانواده مقید به ارتباطات یا گوشه گیری، محیط پرتنش و دعوا یا محیط منطبق بر عدالت و.. همه در این رویا سازی نقش دارند.
🔘رویاهایی که ما می سازیم ناشی از دو امر می تواند باشد که به صورت مستقیم تعلیم و تربیت متولی آنهاست.
البته هر دو امر اجزا و مراتبی دارند.
مثلا اینکه تعلیم و تربیت با یا بدون همکاری رسانه، در جریان سلب و ایجاب با ما چگونه رفتار کند می تواند دایره صورت پردازی و رویا و آرزوی ما را به شدت تحت الشعاع قرار دهد اینکه منابع درسی ما چه باشند، منابع شناخت ما چه باشند همه در ساخت رویاهای ما موثر هستند. اگر رویاهای اکثر دانش آموزان پسر قهرمانی فوتبال است ناشی از در معرض قرار دادن شاگردان در این موضوع است دانش آموزان بعضی از مدارس در دنیا به شدت مذهبی و در بعضی مدارس به شدت لامذهب هستند. رویاهای ما که به دنیا یا آخرت یا هر دو منجر می شود ناشی از این در معرض قرار گرفتن است
اما
اما تعلیم و تربیت می تواند کار مهم دیگری نیز انجام دهد که بر اساس طبیعت و فطرت افراد امکان خودشناسی برای شاگردان فراهم کند تا آنها بر اساس کشف های شان با تصاویر و واژگانی که به آنها داده شده رویا بسازند. این رویاسازی یعنی خودشکوفایی.
▫️سقراط، نیچه، ابن سینا، شکسپیر، سعدی، حافظ، ادیسون، انیشتین، هیچکاک، کانت، ملاصدرا، شجریان و. انسانهای خودشکوفای دیگر در جهان حاصل رویای کسی نیستند شاید راهنما و مشاور هم داشته اند ولی آنها رویاهای خودشان را بر اساس خودشناسی کشف و بر اساس امکان و ظرفیتی که داشته اند آنرا ساخته اند و الهام بخش کسانی نیز بوده اند که ظرفیت های شناختی مشترک داشته اند. به طور مثال اگر ما در جستجوی عدالت و انصاف باشیم فارغ از دین و مذهب و مرام که در آن قرار داریم آنرا از هر انسان منصف و عادلی در جهان و در طول تاریخ دریافت می کنیم.
🌹اگر یکی از اهداف کارگاه اندیشه خودشناسی است لزوما برای آن است که به نقش و اهمیت کشف رویاهای مستقل هر فرد که سازگار با طبیعت و فطرت است توجه دارد.
احمد رضا آذربایجانی (آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
یادداشت های مرا در کانال نکته ها و نغزهای تربیتی بخوانید.
https://t.me/sarveyasin
🔻رویاها ما را می سازند یا ما رویاها را می سازیم؟
🔻نقش تربیت در ایجاد رویا چیست؟ نقش رویا ها در تربیت چیست ؟
▫️در نگاه اول، به نظر می رسد ما چیزی غیر از رویاهای مان نباشیم.
👌 اگر هر جا می رویم نا امیدی و قهر و کینه و حسد به بار می آوریم چون رویاهای تشکیل دهنده ما از این منابع بوده است و همنشینی با ما میوه اش رویاهایی است که فقط به درد دوزخ می خورد.
و
👌اگر همنشینی با ما یعنی محبت و امید و عقل، دال بر رویاهای خوبی است که با آن همنشین بوده ایم.
🔘 آیا تاکنون دیده اید کسی خودشناسی کند و رویاهای او کینه و شهوت و حسد باشد؟
یا
آیا دیده اید افراد خودشناسی که به دلیل خودشکوفا شدن میوههای شان غیر از ظهور زیبایی، آرامش و شادی و امنیت باشد؟
▫️این مقدمات حاوی این مطلب است که:
🔻۱. رویاهایی هستند که ما را می سازند.
🔻۲. رویاهایی هستند که ما آنها را ساخته ایم.
و
🔻۳. رویاهایی هستند که ما آنها را کشف می کنیم.
▫️ رویاهایی را که ما را می سازند از طبیعت و محیط و اجتماع ما بر آمده اند، اینکه ما در کویر به دنیا آمده باشیم یا محیط جنگلی یا در غرب یا شرق باشیم، خانواده مقید به ارتباطات یا گوشه گیری، محیط پرتنش و دعوا یا محیط منطبق بر عدالت و.. همه در این رویا سازی نقش دارند.
🔘رویاهایی که ما می سازیم ناشی از دو امر می تواند باشد که به صورت مستقیم تعلیم و تربیت متولی آنهاست.
البته هر دو امر اجزا و مراتبی دارند.
مثلا اینکه تعلیم و تربیت با یا بدون همکاری رسانه، در جریان سلب و ایجاب با ما چگونه رفتار کند می تواند دایره صورت پردازی و رویا و آرزوی ما را به شدت تحت الشعاع قرار دهد اینکه منابع درسی ما چه باشند، منابع شناخت ما چه باشند همه در ساخت رویاهای ما موثر هستند. اگر رویاهای اکثر دانش آموزان پسر قهرمانی فوتبال است ناشی از در معرض قرار دادن شاگردان در این موضوع است دانش آموزان بعضی از مدارس در دنیا به شدت مذهبی و در بعضی مدارس به شدت لامذهب هستند. رویاهای ما که به دنیا یا آخرت یا هر دو منجر می شود ناشی از این در معرض قرار گرفتن است
اما
اما تعلیم و تربیت می تواند کار مهم دیگری نیز انجام دهد که بر اساس طبیعت و فطرت افراد امکان خودشناسی برای شاگردان فراهم کند تا آنها بر اساس کشف های شان با تصاویر و واژگانی که به آنها داده شده رویا بسازند. این رویاسازی یعنی خودشکوفایی.
▫️سقراط، نیچه، ابن سینا، شکسپیر، سعدی، حافظ، ادیسون، انیشتین، هیچکاک، کانت، ملاصدرا، شجریان و. انسانهای خودشکوفای دیگر در جهان حاصل رویای کسی نیستند شاید راهنما و مشاور هم داشته اند ولی آنها رویاهای خودشان را بر اساس خودشناسی کشف و بر اساس امکان و ظرفیتی که داشته اند آنرا ساخته اند و الهام بخش کسانی نیز بوده اند که ظرفیت های شناختی مشترک داشته اند. به طور مثال اگر ما در جستجوی عدالت و انصاف باشیم فارغ از دین و مذهب و مرام که در آن قرار داریم آنرا از هر انسان منصف و عادلی در جهان و در طول تاریخ دریافت می کنیم.
🌹اگر یکی از اهداف کارگاه اندیشه خودشناسی است لزوما برای آن است که به نقش و اهمیت کشف رویاهای مستقل هر فرد که سازگار با طبیعت و فطرت است توجه دارد.
احمد رضا آذربایجانی (آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
یادداشت های مرا در کانال نکته ها و نغزهای تربیتی بخوانید.
https://t.me/sarveyasin
Telegram
نکته ها و نغزهای تربیتی
من احمد رضا آذربایجانی(آذر)به عنوان یک فعال فرهنگی و پژوهشگر تربیتی پیش تر یادداشت هایی داشتم که در آن به مسایل و موارد تربیتی و حوزه های مرتبط می پرداختم. به نظرم رسید که هم آن یادداشت ها و هم بعضی از جستجو ها و پژوهش هایم را در اینجا به اشتراک بگذارم.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تعمق در موضوع رویا امکان خوبی برای آن است که شاگردان اهمیت خودشناسی را بفهمند. آنها برای آنکه رویای خودشان را بر اساس فطرت و طبیعت بسازند راهی ندارند جز خودشناسی.
Forwarded from انستیتو مدرسه گفتوگو
✨وبینار رایگان تربیتی✨
📌موضوع:
چالش های نوجوانی و گفت و گو
👨💻 ارائه دهنده:
دکتر احمدرضا آذربایجانی
متخصص ، نویسنده ، پژوهشگر و مربی تعلیم و تربیت / مربی اندیشه ورزی و هنر
📎مخاطبین:
اولیا، معلمان، مربیان و مشاوران تربیتی
📅زمان:
۱۷ تیر، ساعت۱۵ تا ۱۷
📨اینستاگرام، تلگرام و بله:
@dialogueschool_urmia
☎️شماره تماس:
0914 204 1629
📍لینک ثبت نام:
https://survey.porsline.ir/s/p1AGnYU
⌚️مهلت ثبت نام:
۱۵تیرماه
🌱مدرسه گفتوگو آراد | ارومیه
📌موضوع:
چالش های نوجوانی و گفت و گو
👨💻 ارائه دهنده:
دکتر احمدرضا آذربایجانی
متخصص ، نویسنده ، پژوهشگر و مربی تعلیم و تربیت / مربی اندیشه ورزی و هنر
📎مخاطبین:
اولیا، معلمان، مربیان و مشاوران تربیتی
📅زمان:
۱۷ تیر، ساعت۱۵ تا ۱۷
📨اینستاگرام، تلگرام و بله:
@dialogueschool_urmia
☎️شماره تماس:
0914 204 1629
📍لینک ثبت نام:
https://survey.porsline.ir/s/p1AGnYU
⌚️مهلت ثبت نام:
۱۵تیرماه
🌱مدرسه گفتوگو آراد | ارومیه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نفس کشیدن و تفکر
آیا قدر شناسی بدون اندیشه و شناخت ممکن است ؟
ما چقدر قدر و ارزش نفس های خودمان را می دانیم ؟
مولوی می گوید: در حالی که عنکبوتان از ترس شکم شان، مگس را کنسرو (قدید) می کنند اما اهل معرفت با هر نفسی که می کشند گویی دو سال رشد می کنند چون در آن تعمق میکنند. اکثر ما بی تفاوت از نفس کشیدن خود و بی توجه به رازهای نهفته در نفس و زندگی مان عمر عزیز را از دست می دهیم.
عارفان به هر نفس دو عید
عنکبوتان مگس قدید کنند.
#کارگاه_اندیشه
آیا قدر شناسی بدون اندیشه و شناخت ممکن است ؟
ما چقدر قدر و ارزش نفس های خودمان را می دانیم ؟
مولوی می گوید: در حالی که عنکبوتان از ترس شکم شان، مگس را کنسرو (قدید) می کنند اما اهل معرفت با هر نفسی که می کشند گویی دو سال رشد می کنند چون در آن تعمق میکنند. اکثر ما بی تفاوت از نفس کشیدن خود و بی توجه به رازهای نهفته در نفس و زندگی مان عمر عزیز را از دست می دهیم.
عارفان به هر نفس دو عید
عنکبوتان مگس قدید کنند.
#کارگاه_اندیشه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صبر/انتظار مثبت یا انتظار منفی؟
هربار که در کارگاه اندیشه گفت و گو می کنیم من هم در کنار شاگردانم موارد و نکات تازه ای یاد می گیرم که بعضی از آنها به حقیقت، نغز هستند.
در یکی از کارگاه ها در موضوع «صبر» تعمق کردیم، در گفت و گو ها فهمیدیم که صبر یعنی انتظار برای شدن، برای میوه و ثمر، برای گشایش و فرج.
در حین بحث، بعضی معتقد بودند که صبر، مثبت و منفی دارد، این در حالی بود که در تعریف بالا با توجه به آنکه در صبر، چشم به راه امر وجودی (مثبت)بودیم و در این حالت تصور منفی آن منطقی نیست.
و اما دلیل کسانی که معتقد بودند صبر منفی داریم:
آنها معتقد بودند بعضی منتظرند تا دیگران یا دیگری نابود شوند یا انتظار می کشند تا چیزی از بین برود.
اینکه منتظر باشیم که مثلاً بد اخلاقی در فردی بمیرد یا انتظار بکشیم که تورم و ربا از بین برود در ذات خود مثبت هستند و نتیجه صبر ما اینجا اخلاق نیک و یا سلامت اقتصادی است. پس اینجا هم صبر انتظار مثبت است ولی اگر انتظار بکشیم تا انسانی یا گروه و تیمی که غیر ما هستند زمین بخورند و نیست و نابود شوند، یک توهم از صبر است و ..
بقیه مطلب را اینجا بخوانید.
احمدرضا آذربایجانی پژوهشگر علوم تربیتی.
هربار که در کارگاه اندیشه گفت و گو می کنیم من هم در کنار شاگردانم موارد و نکات تازه ای یاد می گیرم که بعضی از آنها به حقیقت، نغز هستند.
در یکی از کارگاه ها در موضوع «صبر» تعمق کردیم، در گفت و گو ها فهمیدیم که صبر یعنی انتظار برای شدن، برای میوه و ثمر، برای گشایش و فرج.
در حین بحث، بعضی معتقد بودند که صبر، مثبت و منفی دارد، این در حالی بود که در تعریف بالا با توجه به آنکه در صبر، چشم به راه امر وجودی (مثبت)بودیم و در این حالت تصور منفی آن منطقی نیست.
و اما دلیل کسانی که معتقد بودند صبر منفی داریم:
آنها معتقد بودند بعضی منتظرند تا دیگران یا دیگری نابود شوند یا انتظار می کشند تا چیزی از بین برود.
اینکه منتظر باشیم که مثلاً بد اخلاقی در فردی بمیرد یا انتظار بکشیم که تورم و ربا از بین برود در ذات خود مثبت هستند و نتیجه صبر ما اینجا اخلاق نیک و یا سلامت اقتصادی است. پس اینجا هم صبر انتظار مثبت است ولی اگر انتظار بکشیم تا انسانی یا گروه و تیمی که غیر ما هستند زمین بخورند و نیست و نابود شوند، یک توهم از صبر است و ..
بقیه مطلب را اینجا بخوانید.
احمدرضا آذربایجانی پژوهشگر علوم تربیتی.
✍صبر/انتظار مثبت یا انتظار منفی؟
▫️هربار که در کارگاه اندیشه گفت و گو می کنیم من هم در کنار شاگردانم موارد و نکات تازه ای یاد می گیرم که بعضی از آنها به حقیقت، نغز هستند.
🔻در یکی از کارگاه ها در موضوع «صبر» تعمق کردیم، در گفت و گو ها فهمیدیم که صبر یعنی انتظار برای شدن، انتظار برای میوه و ثمر ، انتظار برای گشایش و فرج.
در حین بحث، یکی از اعضاء معتقد بود که صبر، مثبت و منفی دارد، این در حالی بود که در تعریف بالا با توجه به آنکه ما در صبر، چشم به راه امر وجودی (مثبت)بودیم و در این حالت تصور منفی آن منطقی نیست.
▫️و اما دلیل کسانی که معتقد بودند صبر منفی داریم:
🔻آنها معتقد بودند بعضی منتظر هستند تا دیگران یا دیگری نابود شوند یا انتظار می کشند تا چیزی از بین برود.
اینکه ما انتظار بکشیم که مثل بد اخلاقی در فردی بمیرد یا انتظار بکشیم که تورم و ربا از بین برود در ذات خود مثبت هستند و نتیجه صبر ما اینجا اخلاق نیک و یا سلامت اقتصادی است. پس اینجا هم صبر انتظار مثبت است ولی اگر انتظار بکشیم تا انسانی یا گروه و تیمی که غیر ما هستند زمین بخورند و نیست و نابود شوند، یک توهم از صبر است و افراد این چنین افراد کینه جویی هستند که در دل شان هر بار به دلیل نیت بدشان هم عصبی و بی طاقت می شوند و هم خودشان را به رنجی وا میدارند که در آن رشد حقیقی نیست پس آن صبر نیست و در حقیقت صبر انتظار برای رسیدن به امری است که یا وجودی است یا مراتب بالاتر وجود را مطالبه دارد.
✍نتیجه گیری من در موضوع صبر که در بالا آمد تامل و ارزشیابی شخص خود من از این گفت و گو ها است و فکر کنم برای خواننده مطالب تازگی داشته باشد.
نوشته های مرا در کانال نکته ها و نغزهای تربیتی بخوانید
https://t.me/sarveyasin/301
احمد رضا آذربایجانی پژوهشگر علوم تربیتی
▫️هربار که در کارگاه اندیشه گفت و گو می کنیم من هم در کنار شاگردانم موارد و نکات تازه ای یاد می گیرم که بعضی از آنها به حقیقت، نغز هستند.
🔻در یکی از کارگاه ها در موضوع «صبر» تعمق کردیم، در گفت و گو ها فهمیدیم که صبر یعنی انتظار برای شدن، انتظار برای میوه و ثمر ، انتظار برای گشایش و فرج.
در حین بحث، یکی از اعضاء معتقد بود که صبر، مثبت و منفی دارد، این در حالی بود که در تعریف بالا با توجه به آنکه ما در صبر، چشم به راه امر وجودی (مثبت)بودیم و در این حالت تصور منفی آن منطقی نیست.
▫️و اما دلیل کسانی که معتقد بودند صبر منفی داریم:
🔻آنها معتقد بودند بعضی منتظر هستند تا دیگران یا دیگری نابود شوند یا انتظار می کشند تا چیزی از بین برود.
اینکه ما انتظار بکشیم که مثل بد اخلاقی در فردی بمیرد یا انتظار بکشیم که تورم و ربا از بین برود در ذات خود مثبت هستند و نتیجه صبر ما اینجا اخلاق نیک و یا سلامت اقتصادی است. پس اینجا هم صبر انتظار مثبت است ولی اگر انتظار بکشیم تا انسانی یا گروه و تیمی که غیر ما هستند زمین بخورند و نیست و نابود شوند، یک توهم از صبر است و افراد این چنین افراد کینه جویی هستند که در دل شان هر بار به دلیل نیت بدشان هم عصبی و بی طاقت می شوند و هم خودشان را به رنجی وا میدارند که در آن رشد حقیقی نیست پس آن صبر نیست و در حقیقت صبر انتظار برای رسیدن به امری است که یا وجودی است یا مراتب بالاتر وجود را مطالبه دارد.
✍نتیجه گیری من در موضوع صبر که در بالا آمد تامل و ارزشیابی شخص خود من از این گفت و گو ها است و فکر کنم برای خواننده مطالب تازگی داشته باشد.
نوشته های مرا در کانال نکته ها و نغزهای تربیتی بخوانید
https://t.me/sarveyasin/301
احمد رضا آذربایجانی پژوهشگر علوم تربیتی
Telegram
نکته ها و نغزهای تربیتی
صبر/انتظار مثبت یا انتظار منفی؟
هربار که در کارگاه اندیشه گفت و گو می کنیم من هم در کنار شاگردانم موارد و نکات تازه ای یاد می گیرم که بعضی از آنها به حقیقت، نغز هستند.
در یکی از کارگاه ها در موضوع «صبر» تعمق کردیم، در گفت و گو ها فهمیدیم که صبر یعنی انتظار…
هربار که در کارگاه اندیشه گفت و گو می کنیم من هم در کنار شاگردانم موارد و نکات تازه ای یاد می گیرم که بعضی از آنها به حقیقت، نغز هستند.
در یکی از کارگاه ها در موضوع «صبر» تعمق کردیم، در گفت و گو ها فهمیدیم که صبر یعنی انتظار…
✍نقش تعلیم و تربیت در خواسته ها و نخواسته های ما؟
▫️اگر کاغذی به ما بدهند و بگویند خواسته هایت را بنویس اکثرا در کوتاه ترین زمان شروع به نوشتن می کنیم و ممکنست تقاضای چند کاغذ دیگر هم داشته باشیم ولی به محض آنکه بگویند آنچه نمی خواهی را بنویس ناچار هستیم تا اندیشه کنیم.
🔻پیش تر هم نمونه ای از این گفت وگو ها را به اشتراک گذارده بودم ولی نکته مهمی که در این کارگاه و چند کارگاه مشابه داشتم این بود که اکثر کودکان و نوجوانان خواسته اول شان «پول» و مال زیاد بود. دلیل آنرا نیز اینگونه می گفتند که برای داشتن خانواده خوب، حفظ سلامتی، لذت های خوب و هر خواسته دیگر پول نیاز است.
برای تماشای ویدیو کلیک کنید
🔻از حیث منطقی سخت است که امور مهمی چون محبت، داشتن دوست، خیرخواهی، حکمت و... به امر اعتباری مثل پول وابسته باشد برای همین هر شخص اندیشه ورزی اذعان خواهد کرد که شاید پول مهم باشد ولی قاعدتا اولویت اول نمیتواند باشد.
🤔من به عنوان یک پژوهشگر تربیتی با این سوال مواجه شدم که:
▫️اولویت ما انسانها چه باید باشد که تعلیم و تربیت برای آن بکوشد؟
▫️آیا تعلیم و تربیت باید بکوشد تا کاسب کارانه بیندیشیم، فقط در جستجوی راههای میان بر اقتصادی برای کسب مال بیشتر باشیم؟
▫️فرض کنید ما دغدغه نان و تامین اجتماعی نداشته باشیم آنگاه چه میخواهیم؟
در این شرایط در جستجوی احترام و کسب آبرو نزد انسان ها خواهیم بود.
🔻فرض کنید احترام و عزت کافی هم نثار شما شد آنگاه چه میخواهیم؟
در آن حالت چیزی نمی خواهیم غیر از آنکه خودمان را بفهمیم و خودمان را کشف کنیم. بیش از آنکه نگران مال ، تامین اجتماعی، نگران احترام و آبرو باشیم نگران خودمان خواهیم شد که ما از کجا آمده ایم؟ کجا هستیم؟کجا می خواهیم برویم؟
🔻در آن شرایط در جستجوی خودمان هستیم. وقتی خودمان را بشناسیم آنگاه خودمان با ابزاری که به دست آورده ایم شکوفا میشود منظور از ابزار یعنی زبان و تصاویری که در آن بزرگ شده ایم. یعنی انسان خودشناس در جایی که هنر و زبان هنر بوده در هنر خودش را نشان میدهد، اگر در خانواده ای صنعتی بزرگ شده باشیم خودشکوفایی ما در صنعت و دانش های منتج به صنعت خود را نمایان میکند.
👌تعلیم و تربیت مسوول است که در کنار سواد مالی به کودکان و نوجوان و دانشجویان و والدین، به آنها یاد بدهد که اولین خواسته های آنان باید مهربانی و محبت و عشق باشد نه پول.
🔻اعضا جامعه نسبت به هم مسوول هستند، اگر کسی بیمار شد نباید دغدغه پول برای درمان داشته باشد. اگر پزشکانی نیستند که از قیمت خودشان بزنند تعلیم و تربیت مسوول است، اگر خانواده ها به هم کمک نمیکنند تعلیم و تربیت مسوول است. اگر کسی ورشکست شد و دیگران تلاش نمی کنند تا او را با آموختن و مال خود حمایت کنند تعلیم و تربیت مسوول است.
🔻تعلیم و تربیت را نیز لزوما تعلیم و تربیت رسمی فرض نکنید، چه بسا انتخاب های رسانه ای، اجتماعی و دوستان خانوادگی ما هم جزو این تعلیم و تربیت پنهان و آشکار محسوب میشوند.
احمدرضا آذربایجانی(آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
نوشته های مرا در کانال نکته ها و نغزهای تربیتی بخوانید.
▫️اگر کاغذی به ما بدهند و بگویند خواسته هایت را بنویس اکثرا در کوتاه ترین زمان شروع به نوشتن می کنیم و ممکنست تقاضای چند کاغذ دیگر هم داشته باشیم ولی به محض آنکه بگویند آنچه نمی خواهی را بنویس ناچار هستیم تا اندیشه کنیم.
🔻پیش تر هم نمونه ای از این گفت وگو ها را به اشتراک گذارده بودم ولی نکته مهمی که در این کارگاه و چند کارگاه مشابه داشتم این بود که اکثر کودکان و نوجوانان خواسته اول شان «پول» و مال زیاد بود. دلیل آنرا نیز اینگونه می گفتند که برای داشتن خانواده خوب، حفظ سلامتی، لذت های خوب و هر خواسته دیگر پول نیاز است.
برای تماشای ویدیو کلیک کنید
🔻از حیث منطقی سخت است که امور مهمی چون محبت، داشتن دوست، خیرخواهی، حکمت و... به امر اعتباری مثل پول وابسته باشد برای همین هر شخص اندیشه ورزی اذعان خواهد کرد که شاید پول مهم باشد ولی قاعدتا اولویت اول نمیتواند باشد.
🤔من به عنوان یک پژوهشگر تربیتی با این سوال مواجه شدم که:
▫️اولویت ما انسانها چه باید باشد که تعلیم و تربیت برای آن بکوشد؟
▫️آیا تعلیم و تربیت باید بکوشد تا کاسب کارانه بیندیشیم، فقط در جستجوی راههای میان بر اقتصادی برای کسب مال بیشتر باشیم؟
▫️فرض کنید ما دغدغه نان و تامین اجتماعی نداشته باشیم آنگاه چه میخواهیم؟
در این شرایط در جستجوی احترام و کسب آبرو نزد انسان ها خواهیم بود.
🔻فرض کنید احترام و عزت کافی هم نثار شما شد آنگاه چه میخواهیم؟
در آن حالت چیزی نمی خواهیم غیر از آنکه خودمان را بفهمیم و خودمان را کشف کنیم. بیش از آنکه نگران مال ، تامین اجتماعی، نگران احترام و آبرو باشیم نگران خودمان خواهیم شد که ما از کجا آمده ایم؟ کجا هستیم؟کجا می خواهیم برویم؟
🔻در آن شرایط در جستجوی خودمان هستیم. وقتی خودمان را بشناسیم آنگاه خودمان با ابزاری که به دست آورده ایم شکوفا میشود منظور از ابزار یعنی زبان و تصاویری که در آن بزرگ شده ایم. یعنی انسان خودشناس در جایی که هنر و زبان هنر بوده در هنر خودش را نشان میدهد، اگر در خانواده ای صنعتی بزرگ شده باشیم خودشکوفایی ما در صنعت و دانش های منتج به صنعت خود را نمایان میکند.
👌تعلیم و تربیت مسوول است که در کنار سواد مالی به کودکان و نوجوان و دانشجویان و والدین، به آنها یاد بدهد که اولین خواسته های آنان باید مهربانی و محبت و عشق باشد نه پول.
🔻اعضا جامعه نسبت به هم مسوول هستند، اگر کسی بیمار شد نباید دغدغه پول برای درمان داشته باشد. اگر پزشکانی نیستند که از قیمت خودشان بزنند تعلیم و تربیت مسوول است، اگر خانواده ها به هم کمک نمیکنند تعلیم و تربیت مسوول است. اگر کسی ورشکست شد و دیگران تلاش نمی کنند تا او را با آموختن و مال خود حمایت کنند تعلیم و تربیت مسوول است.
🔻تعلیم و تربیت را نیز لزوما تعلیم و تربیت رسمی فرض نکنید، چه بسا انتخاب های رسانه ای، اجتماعی و دوستان خانوادگی ما هم جزو این تعلیم و تربیت پنهان و آشکار محسوب میشوند.
احمدرضا آذربایجانی(آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
نوشته های مرا در کانال نکته ها و نغزهای تربیتی بخوانید.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✍نقش تعلیم و تربیت در خواسته ها و نخواسته های ما؟
▫️اگر کاغذی به ما بدهند و بگویند خواسته هایت را بنویس اکثرا در کوتاه ترین زمان شروع به نوشتن می کنیم و ممکنست تقاضای چند کاغذ دیگر هم داشته باشیم ولی به محض آنکه بگویند آنچه نمی خواهی را بنویس ناچار هستیم تا اندیشه کنیم.
✍نقش تعلیم و تربیت در خواسته ها و نخواسته های ما؟
▫️اگر کاغذی به ما بدهند و بگویند خواسته هایت را بنویس اکثرا در کوتاه ترین زمان شروع به نوشتن می کنیم و ممکنست تقاضای چند کاغذ دیگر هم داشته باشیم ولی به محض آنکه بگویند آنچه نمی خواهی را بنویس ناچار هستیم تا اندیشه کنیم.
🤔من به عنوان یک پژوهشگر تربیتی با این سوال مواجه شدم که:
▫️اولویت ما انسانها چه باید باشد که تعلیم و تربیت برای آن بکوشد؟
▫️آیا تعلیم و تربیت باید بکوشد تا کاسب کارانه بیندیشیم، فقط در جستجوی راههای میان بر اقتصادی برای کسب مال بیشتر باشیم؟
تعلیم و تربیت مسوول است که در کنار سواد مالی....
برای مطالعه بقیه مطلب کلیک کنید.
▫️اگر کاغذی به ما بدهند و بگویند خواسته هایت را بنویس اکثرا در کوتاه ترین زمان شروع به نوشتن می کنیم و ممکنست تقاضای چند کاغذ دیگر هم داشته باشیم ولی به محض آنکه بگویند آنچه نمی خواهی را بنویس ناچار هستیم تا اندیشه کنیم.
✍نقش تعلیم و تربیت در خواسته ها و نخواسته های ما؟
▫️اگر کاغذی به ما بدهند و بگویند خواسته هایت را بنویس اکثرا در کوتاه ترین زمان شروع به نوشتن می کنیم و ممکنست تقاضای چند کاغذ دیگر هم داشته باشیم ولی به محض آنکه بگویند آنچه نمی خواهی را بنویس ناچار هستیم تا اندیشه کنیم.
🤔من به عنوان یک پژوهشگر تربیتی با این سوال مواجه شدم که:
▫️اولویت ما انسانها چه باید باشد که تعلیم و تربیت برای آن بکوشد؟
▫️آیا تعلیم و تربیت باید بکوشد تا کاسب کارانه بیندیشیم، فقط در جستجوی راههای میان بر اقتصادی برای کسب مال بیشتر باشیم؟
تعلیم و تربیت مسوول است که در کنار سواد مالی....
برای مطالعه بقیه مطلب کلیک کنید.
✍ ذهن وسواس گرا
بخش اول
▫️برای آنکه سایه ی این خطر سهمگین را در خود و اطراف مشاهده کنیم به داستان واقعی زیر و تحلیل آن با دقت توجه کنید:
➖ سال ها پیش به اتفاق دو نفر دیگر برای شنا به استخر رفتم، شهرام آنکه کوچکتر از هر سه ی ما بود، شاگرد من و محسن یعنی بزرگتر ین نفر ما، از رفقا بود. با سوال من که آیا جستن از سکوی پرش در استخر، کار دشواری است؟ قرار شد به بالای آن رفته و برای شیرجه زدن مهیا شویم، وقتی بالا رفتیم با دیدن فاصله ای که باید به پایین بپریم هول بر مان داشت.
😄 شهرام بدون فکر کردن گفت: من که دیوانه ام و سریعا در آب جست. او با توجه به آنکه هنوز مهارت پیدا نکرده بود اندکی تعادل اش را از دست داد و باپریدن بدونِ مطالعه، کمی درد در ناحیه ی ران داشت ولی خودش را از تک وتا نینداخت و دوباره پرید و این بار با تجربه تر و از پریدن هم لذت میبرد. من هم پریدن او و دیگران که از آن بالا در آب شیرجه می زدند را با دقت وارسی میکردم، با آنکه پریدن هول انگیز بود ولی عقل می گفت، حرکت بهتر از توقف است، پس با استفاده از تجربه دیگران در آب جست زده و از قضا، حس خوبی هم داشتم.
😢 از محسن که در سکوی پرش فقط به پایین می نگریست، خواهش کردم تا به نظرِ من اعتماد کند و در آب شیرجه بزند ولی او دقیقا تا سوتِ پایانِ وقتِ استخر فقط از بالای سکو، به پایین می نگریست.
پس از اتمام، هر سه با هم خدا حافظی کرده و جدا شدیم. یک سال بعد، محسن را در خیابان دیدم، او پس از حال و احوال، اشاره کرد که از آن شب که در هول و اضطراب شیرجه زدن بوده، تقریبا اکثر شب ها در رویا می بیند که از بالای سکوی پرش به استخر مینگرد.
از او خواهش کردم که مجددا به استخر برویم، در نظر داشتم هر طور شده راضی اش کنم با پریدن( ولو به صورت انداختن و غافلگیر کردن او) کاری کنم که از آن هول عبور کند ولی او با هوش بالایی که داشت متوجه شد و از آمدن طفره رفت. آخرین باری که قبل از بیماری افسردگی شدیدش، با او تماس داشتم پنج سال بعد از رفتن به استخر بود. متاسفانه متوجه شدم، او به این نتیجه رسیده که کلا استخر رفتن کار احمقانه ای است و هول و اضطراب پریدن، او را به گمراهی انداخته بود .
🔷 تحلیل موضوع:
🔻 ۱. شهرام، در این داستان اهل عملِ بدون نظر بود.
🔻 ۲. محسن، در این داستان گویی اهل نظر بود ولی به شیوه ی اندازه گیری دیگران شکاک بود و یا آنچنان به شیوه ی اندازه گیریِ ناقصِ خود اعتماد داشت که در توهم نظر بدون عمل بود.
🔻 ۳. من تلاش داشتم تا رابطه ای بین حرکتِ درست و ایستادنِ درست را تمیز دهم و این پندار و رفتار برایم لذت به همراه داشت و حداقل در اضطراب نمانده بودم.
🔻 ۴. اگر قرار بود بین آن دو یک نفر را برای دوستی ترجیح دهم، بدون شک شهرام را انتخاب می کردم.
🔻 ۵. تجربه نشان داده اثر گذاری بر امثال محسن، بسیار سخت و گاه امری نشدنی است.
🔻 ۶. شهرام بدون آنکه منتظرِ «هدایت» باشد گویی با توکل در آب پرید، توکل بدونِ هدایتِ عمیق قطعا خطا است ولی به مذمومی و پلیدی توقفِ ناشی از توهم نیست.
🔻 ۷. محسن ده سال بعد به خاطر اختلال وسواس فکری بستری شد، او فردی منفعل و جدا است که به دلیل وسواس تقریبا هیج دوست و یاری ندارد. او صاحب فرزند نشد و همسرش را نیز از دست داد.
✔ "وسواس"، گمراهی ای است با چهره ی هدایت؛ فردی که دچار وسواس است، نه قدرت تصمیم گیری برای انتخاب جدید را دارد و نه به کسی
‼️‼️‼️
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید
اینجا
نوشته های مرا در کانال نکته ها و نغزهای تربیتی بخوانید.
https://t.me/sarveyasin
احمدرضا آذربایجانی (آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
بخش اول
▫️برای آنکه سایه ی این خطر سهمگین را در خود و اطراف مشاهده کنیم به داستان واقعی زیر و تحلیل آن با دقت توجه کنید:
➖ سال ها پیش به اتفاق دو نفر دیگر برای شنا به استخر رفتم، شهرام آنکه کوچکتر از هر سه ی ما بود، شاگرد من و محسن یعنی بزرگتر ین نفر ما، از رفقا بود. با سوال من که آیا جستن از سکوی پرش در استخر، کار دشواری است؟ قرار شد به بالای آن رفته و برای شیرجه زدن مهیا شویم، وقتی بالا رفتیم با دیدن فاصله ای که باید به پایین بپریم هول بر مان داشت.
😄 شهرام بدون فکر کردن گفت: من که دیوانه ام و سریعا در آب جست. او با توجه به آنکه هنوز مهارت پیدا نکرده بود اندکی تعادل اش را از دست داد و باپریدن بدونِ مطالعه، کمی درد در ناحیه ی ران داشت ولی خودش را از تک وتا نینداخت و دوباره پرید و این بار با تجربه تر و از پریدن هم لذت میبرد. من هم پریدن او و دیگران که از آن بالا در آب شیرجه می زدند را با دقت وارسی میکردم، با آنکه پریدن هول انگیز بود ولی عقل می گفت، حرکت بهتر از توقف است، پس با استفاده از تجربه دیگران در آب جست زده و از قضا، حس خوبی هم داشتم.
😢 از محسن که در سکوی پرش فقط به پایین می نگریست، خواهش کردم تا به نظرِ من اعتماد کند و در آب شیرجه بزند ولی او دقیقا تا سوتِ پایانِ وقتِ استخر فقط از بالای سکو، به پایین می نگریست.
پس از اتمام، هر سه با هم خدا حافظی کرده و جدا شدیم. یک سال بعد، محسن را در خیابان دیدم، او پس از حال و احوال، اشاره کرد که از آن شب که در هول و اضطراب شیرجه زدن بوده، تقریبا اکثر شب ها در رویا می بیند که از بالای سکوی پرش به استخر مینگرد.
از او خواهش کردم که مجددا به استخر برویم، در نظر داشتم هر طور شده راضی اش کنم با پریدن( ولو به صورت انداختن و غافلگیر کردن او) کاری کنم که از آن هول عبور کند ولی او با هوش بالایی که داشت متوجه شد و از آمدن طفره رفت. آخرین باری که قبل از بیماری افسردگی شدیدش، با او تماس داشتم پنج سال بعد از رفتن به استخر بود. متاسفانه متوجه شدم، او به این نتیجه رسیده که کلا استخر رفتن کار احمقانه ای است و هول و اضطراب پریدن، او را به گمراهی انداخته بود .
🔷 تحلیل موضوع:
🔻 ۱. شهرام، در این داستان اهل عملِ بدون نظر بود.
🔻 ۲. محسن، در این داستان گویی اهل نظر بود ولی به شیوه ی اندازه گیری دیگران شکاک بود و یا آنچنان به شیوه ی اندازه گیریِ ناقصِ خود اعتماد داشت که در توهم نظر بدون عمل بود.
🔻 ۳. من تلاش داشتم تا رابطه ای بین حرکتِ درست و ایستادنِ درست را تمیز دهم و این پندار و رفتار برایم لذت به همراه داشت و حداقل در اضطراب نمانده بودم.
🔻 ۴. اگر قرار بود بین آن دو یک نفر را برای دوستی ترجیح دهم، بدون شک شهرام را انتخاب می کردم.
🔻 ۵. تجربه نشان داده اثر گذاری بر امثال محسن، بسیار سخت و گاه امری نشدنی است.
🔻 ۶. شهرام بدون آنکه منتظرِ «هدایت» باشد گویی با توکل در آب پرید، توکل بدونِ هدایتِ عمیق قطعا خطا است ولی به مذمومی و پلیدی توقفِ ناشی از توهم نیست.
🔻 ۷. محسن ده سال بعد به خاطر اختلال وسواس فکری بستری شد، او فردی منفعل و جدا است که به دلیل وسواس تقریبا هیج دوست و یاری ندارد. او صاحب فرزند نشد و همسرش را نیز از دست داد.
✔ "وسواس"، گمراهی ای است با چهره ی هدایت؛ فردی که دچار وسواس است، نه قدرت تصمیم گیری برای انتخاب جدید را دارد و نه به کسی
‼️‼️‼️
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید
اینجا
نوشته های مرا در کانال نکته ها و نغزهای تربیتی بخوانید.
https://t.me/sarveyasin
احمدرضا آذربایجانی (آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
Telegram
نکته ها و نغزهای تربیتی
من احمد رضا آذربایجانی(آذر)به عنوان یک فعال فرهنگی و پژوهشگر تربیتی پیش تر یادداشت هایی داشتم که در آن به مسایل و موارد تربیتی و حوزه های مرتبط می پرداختم. به نظرم رسید که هم آن یادداشت ها و هم بعضی از جستجو ها و پژوهش هایم را در اینجا به اشتراک بگذارم.
✔ ادامه مطلب از یادداشت بالا لینک)
✔ "وسواس"، گمراهی ای است با چهره ی هدایت؛ فردی که دچار وسواس است، نه قدرت تصمیم گیری برای انتخاب جدید را دارد و نه به کسی اعتماد دارد که او را به حرکت وا دارد؛
🔻 او از رویارویی و رو برو شدن با حقایق تازه دچار ترس و وحشت می شود.
🔻 تقریبا اینگونه افراد هیچ استاد، معلم، بزرگتر و ولی ای را برای مشورت و کمک به تصمیم نمی شناسند و لزوما با کسانی مشورت میکنند که نظر آنها را فقط تایید کنند؛ آنها از بیماری خود لذت برده و همنشینی بدون نقادی با چنین افرادی امکان سرایت دارد،
🔻 ریشه ی این گرفتاری از حیث روانشناختی، اکثرا ارث از والدین و خانواده است. ولی از حیث تربیتی، تاثیرات جامعه و تعلیم و تربیتِ بیمار نیز به آن افزوده میشود، از حیث دینی، ریشه ی وسواس، خود رأیی احتراز از طاعات که لزوما برای "بندگی" است( افراد وسواسی ممکن است به آداب و نیایش ها وابسته و معتاد باشند)، عدم ولایت پذیری اگاهانه و در یک کلام گرفتارشدن در دام شیطان است.
☝ اگر از روبرو و رویارو شدن با یادگیری جدید،
☝ اگر از روبرو و رویارو شدن با تحول و ساخت جدید،
☝ اگر از روبرو و رویارو شدن با اموری که در نیاکان، اجداد و حافظه ی شما غریب و نا آشنا است می ترسید و مضطرب هستید،
☝ اگر از روبرو شدن و رویارو شدن با یک آشتی که اعضاء و افراد عاقل، با تقوا و سالم جامعه( ترجیحا غریبه و متخصص) آنرا تایید میکنند وحشت دارید، در اولین فرصت با یک روانشناس خبره در امر درمان وسواس مشورت کنید و حتی هزینه ی طولانی درمان را به جان بخرید تا هم از زندگی لذت ببرید و هم مرگ بهتری داشته باشید و هم اطرافیان را در رنج و عذاب غوطه ور نکنید.
🔷 در سفارش بالا نگفتیم با سفارش "عقل" ، بلکه گفتیم سفارش "عاقل"، چون توهم عقلی نگریِ تام در افراد وسواسی به وفور وجود دارد، آنها به کسانی پناه می برند که اکثرا خودشان یا دچار وسواس هستند یا مانعی برای افکار بیمار آنها نیستند.
🌷 این یادداشت را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید.🌷
پژوهشگر علوم تربیتی دکتر احمدرضا آذر
✔ "وسواس"، گمراهی ای است با چهره ی هدایت؛ فردی که دچار وسواس است، نه قدرت تصمیم گیری برای انتخاب جدید را دارد و نه به کسی اعتماد دارد که او را به حرکت وا دارد؛
🔻 او از رویارویی و رو برو شدن با حقایق تازه دچار ترس و وحشت می شود.
🔻 تقریبا اینگونه افراد هیچ استاد، معلم، بزرگتر و ولی ای را برای مشورت و کمک به تصمیم نمی شناسند و لزوما با کسانی مشورت میکنند که نظر آنها را فقط تایید کنند؛ آنها از بیماری خود لذت برده و همنشینی بدون نقادی با چنین افرادی امکان سرایت دارد،
🔻 ریشه ی این گرفتاری از حیث روانشناختی، اکثرا ارث از والدین و خانواده است. ولی از حیث تربیتی، تاثیرات جامعه و تعلیم و تربیتِ بیمار نیز به آن افزوده میشود، از حیث دینی، ریشه ی وسواس، خود رأیی احتراز از طاعات که لزوما برای "بندگی" است( افراد وسواسی ممکن است به آداب و نیایش ها وابسته و معتاد باشند)، عدم ولایت پذیری اگاهانه و در یک کلام گرفتارشدن در دام شیطان است.
☝ اگر از روبرو و رویارو شدن با یادگیری جدید،
☝ اگر از روبرو و رویارو شدن با تحول و ساخت جدید،
☝ اگر از روبرو و رویارو شدن با اموری که در نیاکان، اجداد و حافظه ی شما غریب و نا آشنا است می ترسید و مضطرب هستید،
☝ اگر از روبرو شدن و رویارو شدن با یک آشتی که اعضاء و افراد عاقل، با تقوا و سالم جامعه( ترجیحا غریبه و متخصص) آنرا تایید میکنند وحشت دارید، در اولین فرصت با یک روانشناس خبره در امر درمان وسواس مشورت کنید و حتی هزینه ی طولانی درمان را به جان بخرید تا هم از زندگی لذت ببرید و هم مرگ بهتری داشته باشید و هم اطرافیان را در رنج و عذاب غوطه ور نکنید.
🔷 در سفارش بالا نگفتیم با سفارش "عقل" ، بلکه گفتیم سفارش "عاقل"، چون توهم عقلی نگریِ تام در افراد وسواسی به وفور وجود دارد، آنها به کسانی پناه می برند که اکثرا خودشان یا دچار وسواس هستند یا مانعی برای افکار بیمار آنها نیستند.
🌷 این یادداشت را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید.🌷
پژوهشگر علوم تربیتی دکتر احمدرضا آذر
Telegram
نکته ها و نغزهای تربیتی
✍ ذهن وسواس گرا
بخش اول
▫️برای آنکه سایه ی این خطر سهمگین را در خود و اطراف مشاهده کنیم به داستان واقعی زیر و تحلیل آن با دقت توجه کنید:
➖ سال ها پیش به اتفاق دو نفر دیگر برای شنا به استخر رفتم، شهرام آنکه کوچکتر از هر سه ی ما بود، شاگرد من و محسن یعنی…
بخش اول
▫️برای آنکه سایه ی این خطر سهمگین را در خود و اطراف مشاهده کنیم به داستان واقعی زیر و تحلیل آن با دقت توجه کنید:
➖ سال ها پیش به اتفاق دو نفر دیگر برای شنا به استخر رفتم، شهرام آنکه کوچکتر از هر سه ی ما بود، شاگرد من و محسن یعنی…
✍مسأله ای برای اندیشه ورزی
▫️مسأله خنده و خندیدن
🔻در نوجوانی مشغله ذهنی، رشد بدنی و رویارویی با مسایل آینده، نوجوانان را حساس تر می کند به ویژه تمرکز او در این زمان کاهش پیدا میکند. تجربیات مربیان هنر و اندیشه، این زمان را علیرغم کاهش تمرکز و گاه شکنندگی و زود رنجی نوجوان، زمان مهمی برای یادگیری میدانند چون آثار این تلاشها و جستجوها بعدتر خودشان را نشان خواهد داد.
🔻اکثرا کودکان گروه تمایز یا نوجوانانی که از سنین هجده عبور کرده و در مرحله تحلیل و نقد و آفرینش قرار دارند، مسایلی برای مطرح کردن در کارگاه اندیشه و حلقه های گفت و گو در آستین دارند و آنرا در زمان گفت و گو طرح میکنند ولی نوجوانان دوران تحلیل و نقد که بین چهارده تا هفده سال هستند، کمتر طرح مسأله دارند یا ادعا میکنند که مشکل یا کنجکاوی یا پیچیدگی پیدا نکرده اند که بخواهند آنرا به عنوان سوغات و تلنگر گفت و گو در کارگاه اندیشه طرح کنند.
🔻قاعدتا کار تسهیلگر اینجا سخت تر است و باید در حین گپ و گفت(که بسیار مورد علاقه این دوران است) فضا را برای مسأله ها و طرح مسأله مهیا کند.
▫️در کارگاه حاضر وقتی اعضاء به نحوی از طرح مسأله طفره می رفتند و می گفتند هیچ مسأله ای نیست که لیاقت بحث و گفت و گو داشته باشد به محض خندیدن چند نفر با اشاره به اینکه مسایل برای گفت و گو لزوما طرح مشکلات پیش آمده به عنوان حل دردسر نیست بلکه فرد پژوهنده وقتی در موضوعات تعمق میکند خود حس کنجکاوی و تمایل او برای کشف هم خودش یک دشواری و مشکل است که با طرح مسأله آنرا برطرف میکند و لذت می برد. و همانجا بود که برای مثال موضوع خنده را طرح کردم و تعمق در آن برای اعضا بدن بخش بود، به خصوص اینکه می توانستند هم عملا خنده را تجربه جدید کنند و هم در آن تعمق کنند.
🤔واقعیت آن است که فلاسفه در خصوص گریه و خنده و ماهیت آن اعلام پیچیدگی میکنند و بر این نظر هستند که ماهیت آن هنوز برای بشر متعین نیست.
🔻 روانشناسان نیز خنده یا گریه را لزوما انبساط یا انقباض تفسیر می کنند و بیشتر به آثار آن می پردازند تا خود آن.
▫️ویدیوی زیر بخشی از کارگاه اندیشه ای است که در بالا در مورد آن نوشتم.
احمدرضا آذربایجانی (آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
به نظر شما ماهیت خنده چیست؟
▫️مسأله خنده و خندیدن
🔻در نوجوانی مشغله ذهنی، رشد بدنی و رویارویی با مسایل آینده، نوجوانان را حساس تر می کند به ویژه تمرکز او در این زمان کاهش پیدا میکند. تجربیات مربیان هنر و اندیشه، این زمان را علیرغم کاهش تمرکز و گاه شکنندگی و زود رنجی نوجوان، زمان مهمی برای یادگیری میدانند چون آثار این تلاشها و جستجوها بعدتر خودشان را نشان خواهد داد.
🔻اکثرا کودکان گروه تمایز یا نوجوانانی که از سنین هجده عبور کرده و در مرحله تحلیل و نقد و آفرینش قرار دارند، مسایلی برای مطرح کردن در کارگاه اندیشه و حلقه های گفت و گو در آستین دارند و آنرا در زمان گفت و گو طرح میکنند ولی نوجوانان دوران تحلیل و نقد که بین چهارده تا هفده سال هستند، کمتر طرح مسأله دارند یا ادعا میکنند که مشکل یا کنجکاوی یا پیچیدگی پیدا نکرده اند که بخواهند آنرا به عنوان سوغات و تلنگر گفت و گو در کارگاه اندیشه طرح کنند.
🔻قاعدتا کار تسهیلگر اینجا سخت تر است و باید در حین گپ و گفت(که بسیار مورد علاقه این دوران است) فضا را برای مسأله ها و طرح مسأله مهیا کند.
▫️در کارگاه حاضر وقتی اعضاء به نحوی از طرح مسأله طفره می رفتند و می گفتند هیچ مسأله ای نیست که لیاقت بحث و گفت و گو داشته باشد به محض خندیدن چند نفر با اشاره به اینکه مسایل برای گفت و گو لزوما طرح مشکلات پیش آمده به عنوان حل دردسر نیست بلکه فرد پژوهنده وقتی در موضوعات تعمق میکند خود حس کنجکاوی و تمایل او برای کشف هم خودش یک دشواری و مشکل است که با طرح مسأله آنرا برطرف میکند و لذت می برد. و همانجا بود که برای مثال موضوع خنده را طرح کردم و تعمق در آن برای اعضا بدن بخش بود، به خصوص اینکه می توانستند هم عملا خنده را تجربه جدید کنند و هم در آن تعمق کنند.
🤔واقعیت آن است که فلاسفه در خصوص گریه و خنده و ماهیت آن اعلام پیچیدگی میکنند و بر این نظر هستند که ماهیت آن هنوز برای بشر متعین نیست.
🔻 روانشناسان نیز خنده یا گریه را لزوما انبساط یا انقباض تفسیر می کنند و بیشتر به آثار آن می پردازند تا خود آن.
▫️ویدیوی زیر بخشی از کارگاه اندیشه ای است که در بالا در مورد آن نوشتم.
احمدرضا آذربایجانی (آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
به نظر شما ماهیت خنده چیست؟
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✍مسأله ای برای اندیشه ورزی
▫️مسأله خنده و خندیدن
🔻در نوجوانی مشغله ذهنی، رشد بدنی و رویارویی با مسایل آینده، نوجوانان را حساس تر می کند به ویژه تمرکز او در این زمان کاهش پیدا میکند. تجربیات مربیان هنر و اندیشه، این زمان را علیرغم کاهش تمرکز و گاه شکنندگی و زود رنجی نوجوان، زمان مهمی برای یادگیری میدانند چون آثار این تلاشها و جستجوها بعدتر خودشان را نشان خواهد داد.
🔻اکثرا کودکان گروه تمایز یا نوجوانانی که از سنین هجده عبور کرده و در مرحله تحلیل و نقد و آفرینش قرار دارند، مسایلی برای مطرح کردن در کارگاه اندیشه و حلقه های گفت و گو در آستین دارند و آنرا در زمان گفت و گو طرح میکنند ولی نوجوانان دوران تحلیل و نقد که بین چهارده تا هفده سال هستند، کمتر طرح مسأله دارند یا ادعا میکنند که مشکل یا کنجکاوی یا پیچیدگی پیدا نکرده اند که بخواهند آنرا به عنوان سوغات و تلنگر گفت و گو در کارگاه اندیشه طرح کنند.
🔻قاعدتا کار تسهیلگر اینجا سخت تر است و باید در حین گپ و گفت(که بسیار مورد علاقه این دوران است) فضا را برای مسأله ها و طرح مسأله مهیا کند.
▫️در کارگاه حاضر وقتی اعضا....
برای خواندن ادامه مطلب لینک را بفشارد.
▫️مسأله خنده و خندیدن
🔻در نوجوانی مشغله ذهنی، رشد بدنی و رویارویی با مسایل آینده، نوجوانان را حساس تر می کند به ویژه تمرکز او در این زمان کاهش پیدا میکند. تجربیات مربیان هنر و اندیشه، این زمان را علیرغم کاهش تمرکز و گاه شکنندگی و زود رنجی نوجوان، زمان مهمی برای یادگیری میدانند چون آثار این تلاشها و جستجوها بعدتر خودشان را نشان خواهد داد.
🔻اکثرا کودکان گروه تمایز یا نوجوانانی که از سنین هجده عبور کرده و در مرحله تحلیل و نقد و آفرینش قرار دارند، مسایلی برای مطرح کردن در کارگاه اندیشه و حلقه های گفت و گو در آستین دارند و آنرا در زمان گفت و گو طرح میکنند ولی نوجوانان دوران تحلیل و نقد که بین چهارده تا هفده سال هستند، کمتر طرح مسأله دارند یا ادعا میکنند که مشکل یا کنجکاوی یا پیچیدگی پیدا نکرده اند که بخواهند آنرا به عنوان سوغات و تلنگر گفت و گو در کارگاه اندیشه طرح کنند.
🔻قاعدتا کار تسهیلگر اینجا سخت تر است و باید در حین گپ و گفت(که بسیار مورد علاقه این دوران است) فضا را برای مسأله ها و طرح مسأله مهیا کند.
▫️در کارگاه حاضر وقتی اعضا....
برای خواندن ادامه مطلب لینک را بفشارد.
Forwarded from انستیتو مدرسه گفتوگو
☘پیشنهاد ویژه مدرسه گفت و گو
🔻شما می توانید از جشنواره چله تابستانی کتابراه استفاده کنید و کتابهای صوتی گفت و گو محور در لینک زیر با پنجاه درصد تخفیف استفاده کنید
🌀کتابهای گفت و گو محور پیشنهادی شاید کف سنی داشته باشد ولی به دلیل اندیشه محور بودن برای بزرگسالان به ویژه والدین و مربیان نیز مفید است.
🔘برای تهیه کتابهای صوتی یاد شده با تخفیف ویژه از طریق لینک زیر وارد شوید.
اینجا
در زمان خرید کتاب برای استفاده از تخفیف پنجاه درصدی کدtbs50 را در منوی تخفیف وارد کنید.
انستیتو مدرسه گفتوگو
مرکز تخصصی تربیت کودک و توسعه حرفهای معلمان
این مدرسه فرق میکند! 🌱
🌐 www.dialogueschool.ir
☎️ ۰۲۱۶۶۴۵۹۱۴۳
🆔 @dialogueschool_ir
🔻شما می توانید از جشنواره چله تابستانی کتابراه استفاده کنید و کتابهای صوتی گفت و گو محور در لینک زیر با پنجاه درصد تخفیف استفاده کنید
🌀کتابهای گفت و گو محور پیشنهادی شاید کف سنی داشته باشد ولی به دلیل اندیشه محور بودن برای بزرگسالان به ویژه والدین و مربیان نیز مفید است.
🔘برای تهیه کتابهای صوتی یاد شده با تخفیف ویژه از طریق لینک زیر وارد شوید.
اینجا
در زمان خرید کتاب برای استفاده از تخفیف پنجاه درصدی کدtbs50 را در منوی تخفیف وارد کنید.
انستیتو مدرسه گفتوگو
مرکز تخصصی تربیت کودک و توسعه حرفهای معلمان
این مدرسه فرق میکند! 🌱
🌐 www.dialogueschool.ir
☎️ ۰۲۱۶۶۴۵۹۱۴۳
🆔 @dialogueschool_ir