محله «تجارتخانه قاجار» تبریز
زندگی جاریست و گره خورده به خیابان
و «چای» که بهانه دورهمی شبانه است
@SajadSoleimaniCom
چقدر این خیابان و این فضا، منو یاد بغداد و خیابان المتنبی انداخت، جایی که قدیمیترین کافه خاورمیانه رو داره و انتهای خیابان به رودخانهای وصله و همینطور صندلیهای داخل خیابان، زندگی رو به محله پیوند زدن...
زندگی جاریست و گره خورده به خیابان
و «چای» که بهانه دورهمی شبانه است
@SajadSoleimaniCom
چقدر این خیابان و این فضا، منو یاد بغداد و خیابان المتنبی انداخت، جایی که قدیمیترین کافه خاورمیانه رو داره و انتهای خیابان به رودخانهای وصله و همینطور صندلیهای داخل خیابان، زندگی رو به محله پیوند زدن...
👍6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاباب + هایده + تبریز
ترکیب جذابیه ❤️
ترکیب جذابیه ❤️
👍5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صبح زیبا، کافه جذاب و آرام
ترکیب «املت و قهوه» یعنی انرژی لازم واسه دراوردن یه لقمه نون حلال 🤓
#کافه@sajadsoleimanicom
ترکیب «املت و قهوه» یعنی انرژی لازم واسه دراوردن یه لقمه نون حلال 🤓
#کافه@sajadsoleimanicom
👍6
تجارت، چالشهای خودش رو داره
این بخشی از بار ماست که از بوشهر فرستادیم تبریز و خریدار تحویل نگرفت تا بتونه از بیخ گوش منو ببره 🥲 منم اومدم شهرک صنعتی، بالاسر بار و به ماشینها گفتم خالی نکنند، بریم. کجا؟ هرجایی بجز اینجا (من با آدم دروغگو و بدقول، کار نمیکنم)
غافل از اینکه من سرتاسر ایران و شهر به شهر، رفقایی دارم که روز مبادا میتونم روشون حساب کنم. تماس گرفتم با یکی از دوستانی که کارخونهدار هستند و مستقیم رفتیم تحویلش بدیم و تمام.
@SajadSoleimaniCom
یک نفر دیگه به لیست سیاه ما برای «هرگز کار نکردن» اضافه شد، اما لذت تجارت کم نشد.
این بخشی از بار ماست که از بوشهر فرستادیم تبریز و خریدار تحویل نگرفت تا بتونه از بیخ گوش منو ببره 🥲 منم اومدم شهرک صنعتی، بالاسر بار و به ماشینها گفتم خالی نکنند، بریم. کجا؟ هرجایی بجز اینجا (من با آدم دروغگو و بدقول، کار نمیکنم)
غافل از اینکه من سرتاسر ایران و شهر به شهر، رفقایی دارم که روز مبادا میتونم روشون حساب کنم. تماس گرفتم با یکی از دوستانی که کارخونهدار هستند و مستقیم رفتیم تحویلش بدیم و تمام.
@SajadSoleimaniCom
یک نفر دیگه به لیست سیاه ما برای «هرگز کار نکردن» اضافه شد، اما لذت تجارت کم نشد.
👍14
افتخار داشتم هفته قبل، به همراه برخی از عزیزان و بزرگان، در کلاس Design MBA دانشگاه تهران باشم و کمی از «تفکر طراح+بیزینس معماری» صحبت کنم
با دکتر فلاح (مدیریت این دوره) هم قرار گذاشتیم ماه آینده یک قسمت از پادکست اکنون را در این دوره ضبط کنیم
@SajadSoleimaniCom
با دکتر فلاح (مدیریت این دوره) هم قرار گذاشتیم ماه آینده یک قسمت از پادکست اکنون را در این دوره ضبط کنیم
@SajadSoleimaniCom
👍4
Forwarded from گاراژ ــ مهدی تدینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتخاب ملکه زیبایی در باشگاه گرگان تهران، شهریور ۱۳۴۱.
اون آقای مصباحزاده پایهگذار و مدیر روزنامه کیهان بود. به مزهپرونی آخر گزارشگر هم دقت کنید😁
#ویدئوی_تاریخی
@Garajetadayoni | گاراژ
اون آقای مصباحزاده پایهگذار و مدیر روزنامه کیهان بود. به مزهپرونی آخر گزارشگر هم دقت کنید
#ویدئوی_تاریخی
@Garajetadayoni | گاراژ
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4
امشب مهمان یکی از دوستان تبریزی خوش مشرب و با معرفت بودم در این رستوران فوقالعاده زیبا، با معماری جذاب، موسیقی دلنشین و با سلیقه، غذاهای دلچسب و واقعاً خوش سلیقه. تجربه بینظیری بود
@SajadSoleimaniCom
@SajadSoleimaniCom
👍5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازدید از کارخونه دوستان عزیزم در تبریز
و ذوق کردن برای پیشرفتهاشون
@SajadSoleimaniCom
یه روزی قصه این عزیزان رو هم خواهم گفت تا روند رشد یک بیزینسمن واقعی رو تماشا کنید و ازش لذت ببرید.
و ذوق کردن برای پیشرفتهاشون
@SajadSoleimaniCom
یه روزی قصه این عزیزان رو هم خواهم گفت تا روند رشد یک بیزینسمن واقعی رو تماشا کنید و ازش لذت ببرید.
👍8
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اومدم آهنگ «آذری قیزلاری / دختران آذری» رو بشنوم و از فضای کوههای اطراف تبریز لذت ببرم، یهویی تگرگ زد، چه تگرگی!
@SajadSoleimaniCom
من همیشه دیوانه بازی های بهار رو دوست داشتم، یه ساعت گرم، یه ساعت تگرگ، بعدش هم نسیم خنک دلچسب
@SajadSoleimaniCom
من همیشه دیوانه بازی های بهار رو دوست داشتم، یه ساعت گرم، یه ساعت تگرگ، بعدش هم نسیم خنک دلچسب
👍4
گرمای خونههای ترکهای تبریز
لهجه دلنشین
گره خورده به شیرینی
مزین به فرشهای دستباف و سنتی
@SajadSoleimaniCom
تضادها و تفاوتها، همیشه فرصتی برای «تجربه لذتِ کشف کردن» برای من بوده و «لذتِ ارتباط با آدمها».
لهجه دلنشین
گره خورده به شیرینی
مزین به فرشهای دستباف و سنتی
@SajadSoleimaniCom
تضادها و تفاوتها، همیشه فرصتی برای «تجربه لذتِ کشف کردن» برای من بوده و «لذتِ ارتباط با آدمها».
👍6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کسی که به اندازه کافی «مشاهدهگر» هست، از دیدن جهان لذت میبره و در هر جایی، هر چیزی، هرکسی، موضوعی تازه/متفاوت پیدا میکنه
@SajadSoleimaniCom
رادیوی عزادار! با دوچرخهسوار تبریزی در نگاه یک مسافر، ترکیب جذابیه. چقدر قصه میشه براش ساخت….
@SajadSoleimaniCom
رادیوی عزادار! با دوچرخهسوار تبریزی در نگاه یک مسافر، ترکیب جذابیه. چقدر قصه میشه براش ساخت….
👍5👎1
یکساختمان بسیار کهن و تاریخی و پرخاطره که اکنون «کافه کتاب هنگام» تبریز هست
چای خواستم، یک کتاب هم به انتخاب سرآشپز بهم دادن، مقدمهای جذاب که فقط یک اسم رو ازش بیرون کشیدم
به اون یک و نیم میلیون نفر بیگناه و بدسرنوشت فکر کنید! به همین سادگی.
قابل توجه جهادیها و جنگطلبان داخلی!
#کافه@sajadsoleimanicom
چای خواستم، یک کتاب هم به انتخاب سرآشپز بهم دادن، مقدمهای جذاب که فقط یک اسم رو ازش بیرون کشیدم
به اون یک و نیم میلیون نفر بیگناه و بدسرنوشت فکر کنید! به همین سادگی.
قابل توجه جهادیها و جنگطلبان داخلی!
#کافه@sajadsoleimanicom
👍6
سجاد سلیمانی | توسعه کسبوکار
ریشه اشتیاق ما... یک جمله جذاب از سایمون سینک خوندم، گفتم برای شما هم بیانش کنم. بعدش تصمیم گرفتم از چت جیپیتی بخواهم که توضیحات رو با مثالهایی بیان کنه که قابل فهم باشه، نتیجه این شد 👇
ریشه اشتیاق ما
جملهی:
رو میشه اینطور ترجمه و تفسیر کرد:
🟢 ترجمهی ساده:
اشتیاق واقعی ما ریشه در هویت و شخصیت ما دارد، نه در کارهایی که انجام میدهیم.
🟡 توضیح کلی:
نویسنده میخواهد بگوید که شور و شوق و علاقهی واقعی یک فرد از درون شخصیت، ارزشها، باورها و روحیاتش سرچشمه میگیرد، نه صرفاً از شغل، فعالیتها یا کارهایی که در ظاهر انجام میدهد.
به عبارت دیگر، ممکن است دو نفر دقیقاً یک کار را انجام دهند، ولی یکی از آنها عمیقاً به آن علاقه دارد چون با شخصیتش هماهنگ است، و دیگری فقط از روی اجبار یا نیاز مالی آن کار را میکند، بیهیچ اشتیاقی.
__
🔵 مثالهای متنوع برای درک بهتر:
✅ مثال ۱:
فرض کن دو نفر معلم هستند.
یکی عاشق یاد دادن و دیدن رشد بچههاست. حتی اگر شغلش چیز دیگری هم بود، باز هم به دیگران کمک میکرد چون از درون «معلم» است.
نفر دوم فقط چون معلمی شغل پایدار و قابل قبولی بوده، این مسیر را انتخاب کرده. شور و شوقی نسبت به آن ندارد.
💡 پس: شور معلم اول، از "بودنش" میاد، نه "شغلش".
✅ مثال ۲:
یک نفر نقاشه، ولی فقط برای پول کار میکنه.
در مقابل، شخص دیگهای ممکنه حتی شغلش چیز دیگهای باشه (مثلاً مهندس باشه)، ولی هر شب ساعتها نقاشی میکشه چون نقاشی بخشی از وجودشه، حتی بدون پول یا شهرت.
💡 پس: علاقهی واقعی اون مهندس به نقاشی، در وجودشه؛ نه اینکه فقط یه "کاری" انجام بده.
✅ مثال ۳ (از زندگی خودت):
فرض کن توی بازرگانی اکنون، کارت فقط خرید و فروش کالا نیست. تو عاشق ایجاد ارتباط، پیدا کردن محصولات باکیفیت، و راحتتر کردن زندگی مردم هستی. حتی اگه کار اصلیات فروش نباشه، باز هم دنبال ایجاد ارزش برای آدمها هستی.
💡 این یعنی اشتیاقت ریشه در شخصیتت داره، نه صرفاً در عنوان شغلیت یا کاری که انجام میدی.
🔴 خلاصه و جمعبندی:
✅ کارهایی که انجام میدیم میتونن تغییر کنن، اما اون چیزی که ما واقعاً هستیم و بهش علاقه داریم، همیشه با ماست.
✅ نویسنده میخواد بگه اگر دنبال علاقهی واقعیمون هستیم، باید به درونمون نگاه کنیم نه صرفاً به ظاهر کارهامون.
✅ شور و اشتیاق واقعی، از هویت و باورها میاد، نه فقط از فعالیتهای بیرونی.
@SajadSoleimaniCom
جملهی:
"Our passion lies deep in who we are, not what we do."
رو میشه اینطور ترجمه و تفسیر کرد:
🟢 ترجمهی ساده:
اشتیاق واقعی ما ریشه در هویت و شخصیت ما دارد، نه در کارهایی که انجام میدهیم.
🟡 توضیح کلی:
نویسنده میخواهد بگوید که شور و شوق و علاقهی واقعی یک فرد از درون شخصیت، ارزشها، باورها و روحیاتش سرچشمه میگیرد، نه صرفاً از شغل، فعالیتها یا کارهایی که در ظاهر انجام میدهد.
به عبارت دیگر، ممکن است دو نفر دقیقاً یک کار را انجام دهند، ولی یکی از آنها عمیقاً به آن علاقه دارد چون با شخصیتش هماهنگ است، و دیگری فقط از روی اجبار یا نیاز مالی آن کار را میکند، بیهیچ اشتیاقی.
__
🔵 مثالهای متنوع برای درک بهتر:
✅ مثال ۱:
فرض کن دو نفر معلم هستند.
یکی عاشق یاد دادن و دیدن رشد بچههاست. حتی اگر شغلش چیز دیگری هم بود، باز هم به دیگران کمک میکرد چون از درون «معلم» است.
نفر دوم فقط چون معلمی شغل پایدار و قابل قبولی بوده، این مسیر را انتخاب کرده. شور و شوقی نسبت به آن ندارد.
💡 پس: شور معلم اول، از "بودنش" میاد، نه "شغلش".
✅ مثال ۲:
یک نفر نقاشه، ولی فقط برای پول کار میکنه.
در مقابل، شخص دیگهای ممکنه حتی شغلش چیز دیگهای باشه (مثلاً مهندس باشه)، ولی هر شب ساعتها نقاشی میکشه چون نقاشی بخشی از وجودشه، حتی بدون پول یا شهرت.
💡 پس: علاقهی واقعی اون مهندس به نقاشی، در وجودشه؛ نه اینکه فقط یه "کاری" انجام بده.
✅ مثال ۳ (از زندگی خودت):
فرض کن توی بازرگانی اکنون، کارت فقط خرید و فروش کالا نیست. تو عاشق ایجاد ارتباط، پیدا کردن محصولات باکیفیت، و راحتتر کردن زندگی مردم هستی. حتی اگه کار اصلیات فروش نباشه، باز هم دنبال ایجاد ارزش برای آدمها هستی.
💡 این یعنی اشتیاقت ریشه در شخصیتت داره، نه صرفاً در عنوان شغلیت یا کاری که انجام میدی.
🔴 خلاصه و جمعبندی:
✅ کارهایی که انجام میدیم میتونن تغییر کنن، اما اون چیزی که ما واقعاً هستیم و بهش علاقه داریم، همیشه با ماست.
✅ نویسنده میخواد بگه اگر دنبال علاقهی واقعیمون هستیم، باید به درونمون نگاه کنیم نه صرفاً به ظاهر کارهامون.
✅ شور و اشتیاق واقعی، از هویت و باورها میاد، نه فقط از فعالیتهای بیرونی.
@SajadSoleimaniCom
👍6
Audio
اندیشه سیاسی سعیدی
▫️دکتر احمد بستانی
عضو هئیت علمی دانشگاه خوارزمی
@DrBostani
امیدوارم فرصت کنید بشنوید و از شنیدنش لذت ببرید.
اگر به مفاهیم عمیق اندیشه سیاسی علاقمند هستید، کانال آقای دکتر بستانی را دنبال کنید.
#سعدی@SajadSoleimaniCom
▫️دکتر احمد بستانی
عضو هئیت علمی دانشگاه خوارزمی
@DrBostani
امیدوارم فرصت کنید بشنوید و از شنیدنش لذت ببرید.
اگر به مفاهیم عمیق اندیشه سیاسی علاقمند هستید، کانال آقای دکتر بستانی را دنبال کنید.
#سعدی@SajadSoleimaniCom
👍4