تدکس TEDx دانشگاه تهران
باعث افتخار بود که همراه تیم برگزار کننده و مجری برنامه باشم
فیلمی از صحبتهای کوتاهی که داشتم، اینجا خواهم گذاشت و داستان ورودم به این تیم رو...
عکسهایی با برخی از سخنرانان مراسم و تیم اجرا که عجلهای گرفته شده رو میگذارم و مابقی رو سرفرصت
@SAJADSOLEIMANICOM
باعث افتخار بود که همراه تیم برگزار کننده و مجری برنامه باشم
فیلمی از صحبتهای کوتاهی که داشتم، اینجا خواهم گذاشت و داستان ورودم به این تیم رو...
عکسهایی با برخی از سخنرانان مراسم و تیم اجرا که عجلهای گرفته شده رو میگذارم و مابقی رو سرفرصت
@SAJADSOLEIMANICOM
👍8
جلسه مشاوره و کوچینگ دیروز فوقالعاده عالی بود عکس یادگاری گرفتیم که بعداً بهش اشاره کنیم
@SajadSoleimaniCom
--------------------------
اگر نیازمند مشاوره کسبوکار و بیزینس کوچینگ یا طراحی استراتژی مخصوص به خودتون هستید، اینجا (داخل تلگرام) پیام ارسال کنید.
@SajadSoleimaniCom
--------------------------
اگر نیازمند مشاوره کسبوکار و بیزینس کوچینگ یا طراحی استراتژی مخصوص به خودتون هستید، اینجا (داخل تلگرام) پیام ارسال کنید.
👍6
بازخورد یکی از مراجعان 👆 به جلسه کوچینگ و مشاوره آخری که داشتیم:
-------------------
جدول مندلیف به این دلیل در شیمی مهمه که تونسته عناصر مختلف را در کنار هم با نظم مشخصی بچینه و جزئیات مختلف اون ها را در قالب یک کل واحد و در یک جدول گردآوری کنه.
معادلات ماکسول در فیزیک از اون جهت حائز اهمیت هستند که روابط میان الکتریسیته ساکن، میدان الکتریکی و میدان مغناطیسی را در قالب مجموعه معادلاتی منظم کردند و در نتیجه این کل نگری و تجمیع این کمیت های به ظاهر مستقل فیزیکی، امواج الکترومغناطیسی کشف شدند.
جلسه گذشته برای من چنین کارکردی داشت.
بحث کسب و کار و ثروت آفرینی، دنبال کردن موارد مورد علاقه در زندگی، شیوه مواجه با ابهام، و نقش شانس در نتایجی که به آن ها میرسیم و نوع نگاه به تعریف چشم انداز، مواردی بودند که مدت زمان طولانی تلاش کرده بودم تا بتوانم آن ها را در قالب یک تعریف کل نگرانه و جامع بگنجانم اما هر بار یک یا دو مورد در تعریف پیشنهادی نامانوس می ماندند.
اما پنجشنبه بالاخره به این مدل دست یافتیم✅👌👌
مدلی که در آن نوع گام برداشتن در جهت معیشت، کسب و کار و ثروت به خوبی تعریف شده، جایگاه دنبال کردن علایق و عاشقانه ها ذیل تلاش های مادی مشخص شده، آن هم نه به شیوه ای دلخوشکنک و بازی طور، بلکه با امکان متحول کردن آینده جوری که احتمال دارد این ۲۰ درصدی ها ۸۰ درصد آینده را تشکیل دهند. آنچه همزیستی کردن خواندیمش. همچنین کات های عمودی منقطع کننده مسیر زندگی با خطوط موازی ای که تا آخر عمر امتداد دارند جایگزین شدند و این کار، عامل زمان را از زنجیر عقل محدود و مهندسی نگر آزاد کرد و سپرد به مرحله بعد: مرحله در آغوش گرفتن ابهام، افزایش پیچیدگی به صورت فعالانه با گسترش ارتباطات با انسان ها، مطالعات متفاوت و شانسی، خود را در معرض تجربیاتِ جورِ دیگر و متفاوت گذاشتن و متفاوت فکر کردن. موردی که با به رسمیت شناختن تاس ما به کرانستان می برد و ما را در رهگذر قوهای سیاه (با ارتقا شناخت و آگاهی، قوهای سیاه مثبت) قرار می دهد.
در تعریف چشم انداز، دیدم به مسئله عوض شد و با دخیل کردن شانس، گام برداشتن با ابهام و اضافه کردن خطوط موازی نوع دیگری به آن می نگرم.
می دانم دیدن دنیا از این درچه ی نو به نیاز به تمرین دارد. اما خود یافتن این مدل من را غرق خوشحالی عمیقی کرده از جنسی متفاوت.
شروعی تازه را تجربه می کنم. نمی دانم انتهایش چه می شود اما می دانم در مسیری رو به جلو هستم.
خیلی ممنون آقا سجاد از اینکه در این سفر چند ماهه همراهم بودید که در نتیجه اش قله ی بلند پنجشنبه را فتح کردیم. 🤝 🙏
به امید فتوحات پیش رو 💪
----------------------
به باور من، بزرگترین خدمت کوچ و مشاور، بزرگتر کردن فضای اندیشه و افکار مراجع هست، تکنیک دادن خوبه اما پرورش ذهن استراتژیک، بهتره.
اگر شما هم تمایل به شرکت در جلسه مشاوره و بیزینس کوچینگ سجاد سلیمانی دارید، اینجا (تلگرام) پیام بدهید.
@SajadSoleimaniCom
-------------------
جدول مندلیف به این دلیل در شیمی مهمه که تونسته عناصر مختلف را در کنار هم با نظم مشخصی بچینه و جزئیات مختلف اون ها را در قالب یک کل واحد و در یک جدول گردآوری کنه.
معادلات ماکسول در فیزیک از اون جهت حائز اهمیت هستند که روابط میان الکتریسیته ساکن، میدان الکتریکی و میدان مغناطیسی را در قالب مجموعه معادلاتی منظم کردند و در نتیجه این کل نگری و تجمیع این کمیت های به ظاهر مستقل فیزیکی، امواج الکترومغناطیسی کشف شدند.
جلسه گذشته برای من چنین کارکردی داشت.
بحث کسب و کار و ثروت آفرینی، دنبال کردن موارد مورد علاقه در زندگی، شیوه مواجه با ابهام، و نقش شانس در نتایجی که به آن ها میرسیم و نوع نگاه به تعریف چشم انداز، مواردی بودند که مدت زمان طولانی تلاش کرده بودم تا بتوانم آن ها را در قالب یک تعریف کل نگرانه و جامع بگنجانم اما هر بار یک یا دو مورد در تعریف پیشنهادی نامانوس می ماندند.
اما پنجشنبه بالاخره به این مدل دست یافتیم✅👌👌
مدلی که در آن نوع گام برداشتن در جهت معیشت، کسب و کار و ثروت به خوبی تعریف شده، جایگاه دنبال کردن علایق و عاشقانه ها ذیل تلاش های مادی مشخص شده، آن هم نه به شیوه ای دلخوشکنک و بازی طور، بلکه با امکان متحول کردن آینده جوری که احتمال دارد این ۲۰ درصدی ها ۸۰ درصد آینده را تشکیل دهند. آنچه همزیستی کردن خواندیمش. همچنین کات های عمودی منقطع کننده مسیر زندگی با خطوط موازی ای که تا آخر عمر امتداد دارند جایگزین شدند و این کار، عامل زمان را از زنجیر عقل محدود و مهندسی نگر آزاد کرد و سپرد به مرحله بعد: مرحله در آغوش گرفتن ابهام، افزایش پیچیدگی به صورت فعالانه با گسترش ارتباطات با انسان ها، مطالعات متفاوت و شانسی، خود را در معرض تجربیاتِ جورِ دیگر و متفاوت گذاشتن و متفاوت فکر کردن. موردی که با به رسمیت شناختن تاس ما به کرانستان می برد و ما را در رهگذر قوهای سیاه (با ارتقا شناخت و آگاهی، قوهای سیاه مثبت) قرار می دهد.
در تعریف چشم انداز، دیدم به مسئله عوض شد و با دخیل کردن شانس، گام برداشتن با ابهام و اضافه کردن خطوط موازی نوع دیگری به آن می نگرم.
می دانم دیدن دنیا از این درچه ی نو به نیاز به تمرین دارد. اما خود یافتن این مدل من را غرق خوشحالی عمیقی کرده از جنسی متفاوت.
شروعی تازه را تجربه می کنم. نمی دانم انتهایش چه می شود اما می دانم در مسیری رو به جلو هستم.
خیلی ممنون آقا سجاد از اینکه در این سفر چند ماهه همراهم بودید که در نتیجه اش قله ی بلند پنجشنبه را فتح کردیم. 🤝 🙏
به امید فتوحات پیش رو 💪
----------------------
به باور من، بزرگترین خدمت کوچ و مشاور، بزرگتر کردن فضای اندیشه و افکار مراجع هست، تکنیک دادن خوبه اما پرورش ذهن استراتژیک، بهتره.
اگر شما هم تمایل به شرکت در جلسه مشاوره و بیزینس کوچینگ سجاد سلیمانی دارید، اینجا (تلگرام) پیام بدهید.
@SajadSoleimaniCom
👍7
Forwarded from Aknon podcast پادکست اکنون (Sajad Soleimani)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رانت جمهوری اسلامی به صنعت پوشاک
بخشی از گفتگوی سجاد سلیمانی با علی بهرامپور (هم بنیانگذار برند کانی راش - پوشاک آقایان) در قسمت ۳۳ پادکست اکنون
▫️ویدیو کامل گفتگو در یوتیوب
https://youtu.be/La9yRG4x1FY?si=8Z64oEQT0_N-CJ21
▫️شنیدن فایل صوتی در کستباکس
▫️شنیدن فایل صوتی در تلگرام (بزودی)
لینک منابع تکمیلی و اطلاعات داخل گفتگو
@AknonPodcast | پادکست اکنون
بخشی از گفتگوی سجاد سلیمانی با علی بهرامپور (هم بنیانگذار برند کانی راش - پوشاک آقایان) در قسمت ۳۳ پادکست اکنون
▫️ویدیو کامل گفتگو در یوتیوب
https://youtu.be/La9yRG4x1FY?si=8Z64oEQT0_N-CJ21
▫️شنیدن فایل صوتی در کستباکس
▫️شنیدن فایل صوتی در تلگرام (بزودی)
لینک منابع تکمیلی و اطلاعات داخل گفتگو
@AknonPodcast | پادکست اکنون
👍7
روش مشاوره و کوچینگ من به صاحبان کسبوکار و مدیران، برای درست و دقیق فکر کردن
@SajadSoleimaniCom
--------------------------
اگر شما هم نیازمند بیزینس کوچینگ و مشاوره استراتژی کسبوکار با سجاد سلیمانی هستید، اینجا (در تلگرام) پیام بدهید.
@SajadSoleimaniCom
--------------------------
اگر شما هم نیازمند بیزینس کوچینگ و مشاوره استراتژی کسبوکار با سجاد سلیمانی هستید، اینجا (در تلگرام) پیام بدهید.
👍5
👍5
اولین تجربه مجری بودن
من هیچوقت #مجری نبودم، هرچند سخنرانی کردم، تدریس داشتم.
اولین اجرا رو هفته قبل، در «تدکس دانشگاه تهران» تجربه کردم.
TEDx university of Tehran
------
شوک اول
اون هم به این صورت که شب مراسم بچههای تدکس، تماس گرفتند و گفتند فردا صبح برنامه است، نپرس چرا ولی مجری نداریم بیا اجرا کن.
منم گفتم چشم. ساعت ده شب توی دانشکده هنرهای زیبای #دانشگاه_تهران توضیحات کوتاهی گرفتم، و تازه متوجه شدم موضوع اصلی درباره #شهر_متمدن هست 😵💫
------
شوک دوم
گفتم اشکالی نداره، نوت برداری میکنم و فردا از روی کاغذ، صحبت میکنم و یهجوری جمعش میکنم،
گفتند نه، نمیشه، طبق ضوابط #تد، سخنران و مجری حق نداره کاغذ با خودش ببره بالا 😵💫
------
برای کسی که مجری نبوده، موضوع تحصیلی و کاریش، #شهر نیست و در یکی از مهمترین رویدادها (که جنبه انتشار جهانی هم داره)، قبول این مسئولیت واقعاً سخته.
اما چرا قبول کردم؟
بخاطر اینکه این برنامه #دواطلبانه و دانشجویی بود.
------
ویدیو صحبتها که منتشر بشه، جمعبندی پایانی خودم هم منتشر میکنم که در ستایش چهار موضوع صحبت کردم:
- در ستایش کار داوطلبانه
- در ستایش #امید
- در ستایش نسل جدید
- در ستایش #ابهام.
--------
خیلی خسته شدم و استرس کشیدم ولی خوشحالم که جزوی از تیم اجرا بودم. به امید توسعه این کنشگریها در شهر
@SajadSoleimaniCom
من هیچوقت #مجری نبودم، هرچند سخنرانی کردم، تدریس داشتم.
اولین اجرا رو هفته قبل، در «تدکس دانشگاه تهران» تجربه کردم.
TEDx university of Tehran
------
شوک اول
اون هم به این صورت که شب مراسم بچههای تدکس، تماس گرفتند و گفتند فردا صبح برنامه است، نپرس چرا ولی مجری نداریم بیا اجرا کن.
منم گفتم چشم. ساعت ده شب توی دانشکده هنرهای زیبای #دانشگاه_تهران توضیحات کوتاهی گرفتم، و تازه متوجه شدم موضوع اصلی درباره #شهر_متمدن هست 😵💫
------
شوک دوم
گفتم اشکالی نداره، نوت برداری میکنم و فردا از روی کاغذ، صحبت میکنم و یهجوری جمعش میکنم،
گفتند نه، نمیشه، طبق ضوابط #تد، سخنران و مجری حق نداره کاغذ با خودش ببره بالا 😵💫
------
برای کسی که مجری نبوده، موضوع تحصیلی و کاریش، #شهر نیست و در یکی از مهمترین رویدادها (که جنبه انتشار جهانی هم داره)، قبول این مسئولیت واقعاً سخته.
اما چرا قبول کردم؟
بخاطر اینکه این برنامه #دواطلبانه و دانشجویی بود.
------
ویدیو صحبتها که منتشر بشه، جمعبندی پایانی خودم هم منتشر میکنم که در ستایش چهار موضوع صحبت کردم:
- در ستایش کار داوطلبانه
- در ستایش #امید
- در ستایش نسل جدید
- در ستایش #ابهام.
--------
خیلی خسته شدم و استرس کشیدم ولی خوشحالم که جزوی از تیم اجرا بودم. به امید توسعه این کنشگریها در شهر
@SajadSoleimaniCom
👍16
🔸️ بی ناموس پدرت هست! 😵💫
➕ببخشید که عنوان این نوشته بی ادبانه است اما اگر جلو بروید متوجه می شوید که داستان چیست. امروز می خواهم راجع به چالشی بنویسم که خودم مبتلا به آن هستم. اول نوشته کوتاهی را با هم مرور کنیم که باعث شد به این مساله توجه کنم. در شبکه های اجتماعی کسی نوشته بود:توهین، فرصت تأمل و تعامل رو از آدمها میگیره. وقتی به کسی میگویید «بی ناموس! ۲+۲ میشود ۴»نمیگوید بله مطلب درستی است و حق با شماست! خواهد گفت: بیناموس پدرت است!
➕این جمله مرا به فکر فرو برد که حرف حق اگر با لحن نابحق گفته شود نتیجه عکس دارد. ما و از جمله خود من چقدر ناتوانیم که با هم محترمانه مخالفت کنیم، مودبانه نقد کنیم و با متانت تعامل کنیم. این مشکل فراگیر است، حتی در بین خبرگان و نخبگان ما. به یک نمونه واقعی توجه کنید:دو تن از اساتید دانشگاه این فرصت را پیدا کردند که با یکی از مدیران ارشد کشور گفتگویی اختصاصی و طولانی داشته باشند فرصتی که برای همه حتی نخبگان به این راحتی فراهم نمی شود، در همان ابتدای جلسه جمله ای که گفتند چنین بود:«شما حرف بی ربطی زدید».آن هم با لحنی بد و از بالا به پایین. هیچ اشکالی ندارد که شما یک مدیر ارشد کشور را شجاعانه و جسورانه نقد کنید این نشانه استقلال و آزادمنشی شماست اما اینکه نمی توانید آن را به شیوه ای موثر منتقل کنید نشانه چیز دیگری است.
🛜تحلیل و تجویز کاربردی:
بارها و بارها شنیده ایم که باید هنر گفتگو را بیاموزیم. اما می دانیم که گفتگو که همیشه گل و بلبل نیست.در بیشتر موارد، من یک باور دارم و شما باوری دیگر.چگونه با هم مخالفت کنیم و همدیگر را نقد کنیم که کار به جای باریک نکشد و تیتری که در بالا خواندیم را تجربه نکنیم؟ همه ما باید این مهارت را بیاموزیم:مهارت مخالفت محترمانه. برای شروع این ۶ نکته را تمرین کنیم:
➕جملات را با تو شروع نکنیم! جملاتی که بدون فاعل آغاز می شود یا با من آغاز می شود راهی برای تمرکز بر خود ایده است، نه شخصی که می خواهیم با او مخالفت کنیم. جملاتی مانند«اینجوری به نظر می رسه که یا من اینجوری برداشت می کنم که...»خیلی کمتر حساسیت برانگیزند به جای آنکه بگوییم «تو/شما گفتی که ...».
➕مخالفت های خود را حتی الامکان (یعنی اگه شد) در جمع نگویید.بازخوردهای منفی در حضور جمع تقابل برانگیزند و افراد احساس می کنند که به جای آنکه ایده یا عملکرد آنان را نقد کنید، دارید ترور شخصیت می کنید.(رفرنس)
➕به جای مخالفت صریح ابتدا ابراز تردید کنید:با طرح سوالات هوشمندانه در خصوص نظراتی که با آن ها مخالف هستید ابراز تردید کنید و سعی کنید به گونه ای این کار را انجام دهید که دیگران را به سمت تردید ببرید و سپس مخالفت خود را اعلام کنید.مثلا اینگونه آغاز کنید: در مورد این ایده یک سری چیزها هست که من نمی دونم و در موردش تردید دارم....
➕مسیر را به سمت راه حل جایگزین کج کنید: به جای اینکه مستقیم یک ایده را نقد کنید، بگویید که در کنار ایده شما،می توانیم ایده دیگری را نیز مطرح کنیم یا از منظر دیگری به آن نگاه کنیم. اینگونه مسیر بحث به جای تقابل به سمت تعامل می رود (رفرنس).
➕دیگران را احمق تصور نکنید. مثلا کتابی وجود دارد به نام هنر کنار آمدن با احمقها! خب کسی که این کتاب را می خوانند،تصور می کنند که بالاخره هر کسی می تواند یک احمق بالقوه باشد و آنگاه خود به خود نگاهش به وی از بالا به پایین و غیرمحترمانه خواهد شد.
➕جای فرار بگذارید.یک مشکل رایج این است که افراد ایده را مساوی خودشان می گیرند و اگر ایده نقد شد احساس می کنند که شخصیت شان، شعورشان، باهوشی شان و خبرگی شان زیر سوال رفته است. چه باید کرد؟ ایده تان را مساوی شخصیت تان نگیرید.همان ابتدا که ایده خود را مطرح میکنید برای خودتان جای فرار بگذارید. بگویید که این یک ایده ناقص است که فعلا به آن معتقد هستید و اصلا مطرح کرده اید که در معرض نقد و تکمیل قرار بگیرد.خودتان هم به این ایده نقدهایی دارید و در مورد آن تردیدهایی دارید به این ترتیب از این به بعد هر کسی شما را نقد کرد می توانید نقدها را بشنوید و سپس ایده خود را بهبود دهید و ایده کامل تر را ارایه کنید. شما همیشه راه فراری برای بازگشت از ایده و پس گرفتن ایده دارید. در ضمن چون گفته اید که خودتان هم در مورد ایده حرف ها و نقدهایی دارید، با زیرسوال رفتن ایده، زیر سوال نمی روید.
➕خلاصه آنکه اگر بیاموزیم چگونه مودبانه دیگران را نقد کنیم و چگونه محترمانه با دیگران مخالفت کنیم، آنگاه کار به تقابل و خصومت کشیده نمی شود. باید تمرین کنیم اول از همه، خودم! توسعه یعنی حل مسایل جمعی. حل مسایل کشور یا سازمان یا استان مدیون کسانی است که می توانند با هم محترمانه مخالفت کنند و به یک جمع بندی متفاوت از موضع اولیه شان برسند.
📝 دکتر مجتبی لشکربلوکی
@SajadSoleimaniCom
➕ببخشید که عنوان این نوشته بی ادبانه است اما اگر جلو بروید متوجه می شوید که داستان چیست. امروز می خواهم راجع به چالشی بنویسم که خودم مبتلا به آن هستم. اول نوشته کوتاهی را با هم مرور کنیم که باعث شد به این مساله توجه کنم. در شبکه های اجتماعی کسی نوشته بود:توهین، فرصت تأمل و تعامل رو از آدمها میگیره. وقتی به کسی میگویید «بی ناموس! ۲+۲ میشود ۴»نمیگوید بله مطلب درستی است و حق با شماست! خواهد گفت: بیناموس پدرت است!
➕این جمله مرا به فکر فرو برد که حرف حق اگر با لحن نابحق گفته شود نتیجه عکس دارد. ما و از جمله خود من چقدر ناتوانیم که با هم محترمانه مخالفت کنیم، مودبانه نقد کنیم و با متانت تعامل کنیم. این مشکل فراگیر است، حتی در بین خبرگان و نخبگان ما. به یک نمونه واقعی توجه کنید:دو تن از اساتید دانشگاه این فرصت را پیدا کردند که با یکی از مدیران ارشد کشور گفتگویی اختصاصی و طولانی داشته باشند فرصتی که برای همه حتی نخبگان به این راحتی فراهم نمی شود، در همان ابتدای جلسه جمله ای که گفتند چنین بود:«شما حرف بی ربطی زدید».آن هم با لحنی بد و از بالا به پایین. هیچ اشکالی ندارد که شما یک مدیر ارشد کشور را شجاعانه و جسورانه نقد کنید این نشانه استقلال و آزادمنشی شماست اما اینکه نمی توانید آن را به شیوه ای موثر منتقل کنید نشانه چیز دیگری است.
🛜تحلیل و تجویز کاربردی:
بارها و بارها شنیده ایم که باید هنر گفتگو را بیاموزیم. اما می دانیم که گفتگو که همیشه گل و بلبل نیست.در بیشتر موارد، من یک باور دارم و شما باوری دیگر.چگونه با هم مخالفت کنیم و همدیگر را نقد کنیم که کار به جای باریک نکشد و تیتری که در بالا خواندیم را تجربه نکنیم؟ همه ما باید این مهارت را بیاموزیم:مهارت مخالفت محترمانه. برای شروع این ۶ نکته را تمرین کنیم:
➕جملات را با تو شروع نکنیم! جملاتی که بدون فاعل آغاز می شود یا با من آغاز می شود راهی برای تمرکز بر خود ایده است، نه شخصی که می خواهیم با او مخالفت کنیم. جملاتی مانند«اینجوری به نظر می رسه که یا من اینجوری برداشت می کنم که...»خیلی کمتر حساسیت برانگیزند به جای آنکه بگوییم «تو/شما گفتی که ...».
➕مخالفت های خود را حتی الامکان (یعنی اگه شد) در جمع نگویید.بازخوردهای منفی در حضور جمع تقابل برانگیزند و افراد احساس می کنند که به جای آنکه ایده یا عملکرد آنان را نقد کنید، دارید ترور شخصیت می کنید.(رفرنس)
➕به جای مخالفت صریح ابتدا ابراز تردید کنید:با طرح سوالات هوشمندانه در خصوص نظراتی که با آن ها مخالف هستید ابراز تردید کنید و سعی کنید به گونه ای این کار را انجام دهید که دیگران را به سمت تردید ببرید و سپس مخالفت خود را اعلام کنید.مثلا اینگونه آغاز کنید: در مورد این ایده یک سری چیزها هست که من نمی دونم و در موردش تردید دارم....
➕مسیر را به سمت راه حل جایگزین کج کنید: به جای اینکه مستقیم یک ایده را نقد کنید، بگویید که در کنار ایده شما،می توانیم ایده دیگری را نیز مطرح کنیم یا از منظر دیگری به آن نگاه کنیم. اینگونه مسیر بحث به جای تقابل به سمت تعامل می رود (رفرنس).
➕دیگران را احمق تصور نکنید. مثلا کتابی وجود دارد به نام هنر کنار آمدن با احمقها! خب کسی که این کتاب را می خوانند،تصور می کنند که بالاخره هر کسی می تواند یک احمق بالقوه باشد و آنگاه خود به خود نگاهش به وی از بالا به پایین و غیرمحترمانه خواهد شد.
➕جای فرار بگذارید.یک مشکل رایج این است که افراد ایده را مساوی خودشان می گیرند و اگر ایده نقد شد احساس می کنند که شخصیت شان، شعورشان، باهوشی شان و خبرگی شان زیر سوال رفته است. چه باید کرد؟ ایده تان را مساوی شخصیت تان نگیرید.همان ابتدا که ایده خود را مطرح میکنید برای خودتان جای فرار بگذارید. بگویید که این یک ایده ناقص است که فعلا به آن معتقد هستید و اصلا مطرح کرده اید که در معرض نقد و تکمیل قرار بگیرد.خودتان هم به این ایده نقدهایی دارید و در مورد آن تردیدهایی دارید به این ترتیب از این به بعد هر کسی شما را نقد کرد می توانید نقدها را بشنوید و سپس ایده خود را بهبود دهید و ایده کامل تر را ارایه کنید. شما همیشه راه فراری برای بازگشت از ایده و پس گرفتن ایده دارید. در ضمن چون گفته اید که خودتان هم در مورد ایده حرف ها و نقدهایی دارید، با زیرسوال رفتن ایده، زیر سوال نمی روید.
➕خلاصه آنکه اگر بیاموزیم چگونه مودبانه دیگران را نقد کنیم و چگونه محترمانه با دیگران مخالفت کنیم، آنگاه کار به تقابل و خصومت کشیده نمی شود. باید تمرین کنیم اول از همه، خودم! توسعه یعنی حل مسایل جمعی. حل مسایل کشور یا سازمان یا استان مدیون کسانی است که می توانند با هم محترمانه مخالفت کنند و به یک جمع بندی متفاوت از موضع اولیه شان برسند.
📝 دکتر مجتبی لشکربلوکی
@SajadSoleimaniCom
👍15👎1
AknonPodcast33
قسمت ۳۳ پادکست اکنون
گفتگو با علی بهرامپور (همبنیانگذار برند کانی راش - پوشاک آقایان) توسط سجاد سلیمانی
▫️ویدیو کامل گفتگو در یوتیوب
https://youtu.be/La9yRG4x1FY?si=8Z64oEQT0_N-CJ21
لینک منابع تکمیلی و اطلاعات داخل گفتگو
@AknonPodcast | پادکست اکنون
گفتگو با علی بهرامپور (همبنیانگذار برند کانی راش - پوشاک آقایان) توسط سجاد سلیمانی
▫️ویدیو کامل گفتگو در یوتیوب
https://youtu.be/La9yRG4x1FY?si=8Z64oEQT0_N-CJ21
لینک منابع تکمیلی و اطلاعات داخل گفتگو
@AknonPodcast | پادکست اکنون
👍6
این هم فایل صوتی 👆 برای دوستانی که سختشون هست یوتیوب ببینند یا در کستباکس بشنوند
👍8