🔵 ریشه قرآنی و روایی ثارالله
🔷 «ثار» از ريشه «ثَأر» و «ثُؤرة» به معناى «انتقام و خونخواهى» و نيز به معناى «خون» آمده است. [۱]
۱٫ براى «ثارالله» معانى و وجوه مختلفى ذكر شده كه هر يك تفسير خاص خود را مى طلبد. در مجموع به اين معنا است كه: خداوند، ولىّ دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب مى كند؛ چرا كه ريختن خون سيدالشهدا در كربلا، تجاوز به حريم و حرمت الهى و طرف شدن با خداوند است. به طور كلى از آن جهت كه اهل بيت(ع)«آل الله» هستند، شهادت اين امامان، ريخته شدن خونِ متعلق به خداوند است. [۲]
اگر چه اين واژه در قرآن نيامده است؛ ليكن مى توان آن را با آيات قرآنى اين گونه توجيه نمود. خداوند مى فرمايد: «مَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطَنًا؛ آن كس كه مظلوم كشته شده، براى ولى اش سلطه (و حق قصاص) قرار داديم.» [۳] ادامه...
http://safirkarbala.ir/%d8%b1%db%8c%d8%b4%d9%87-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86%db%8c-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%ab%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87/
🔷 «ثار» از ريشه «ثَأر» و «ثُؤرة» به معناى «انتقام و خونخواهى» و نيز به معناى «خون» آمده است. [۱]
۱٫ براى «ثارالله» معانى و وجوه مختلفى ذكر شده كه هر يك تفسير خاص خود را مى طلبد. در مجموع به اين معنا است كه: خداوند، ولىّ دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب مى كند؛ چرا كه ريختن خون سيدالشهدا در كربلا، تجاوز به حريم و حرمت الهى و طرف شدن با خداوند است. به طور كلى از آن جهت كه اهل بيت(ع)«آل الله» هستند، شهادت اين امامان، ريخته شدن خونِ متعلق به خداوند است. [۲]
اگر چه اين واژه در قرآن نيامده است؛ ليكن مى توان آن را با آيات قرآنى اين گونه توجيه نمود. خداوند مى فرمايد: «مَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطَنًا؛ آن كس كه مظلوم كشته شده، براى ولى اش سلطه (و حق قصاص) قرار داديم.» [۳] ادامه...
http://safirkarbala.ir/%d8%b1%db%8c%d8%b4%d9%87-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86%db%8c-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%ab%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 زمانی که از کوفیان پرسیدند چی شد که زدید زیر قولتون؟ گفتند یارانه مون رو قطع میکردند...
#رائفی_پور
#رائفی_پور
وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود
کندند از مدینه و در کربلا زدند
وز تیشهٔ ستیزه در آن دشت کوفیان
بس نخلها ز گلشن آل عبا زدند
پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید
بر حلق تشنهٔ خلف مرتضی زدند
@safirkarbala_ir
کندند از مدینه و در کربلا زدند
وز تیشهٔ ستیزه در آن دشت کوفیان
بس نخلها ز گلشن آل عبا زدند
پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید
بر حلق تشنهٔ خلف مرتضی زدند
@safirkarbala_ir
#معرفی_کتاب
خودت را مهیا کن زینب که حادثه دارد به اوج خودش نزدیک میشود.
اکنون هنگامه وداع فرا رسیده است.
اینگونه قدم برداشتن حسین و اینسان پیش آمدن تو ، خبر از فراقی عظیم میدهد.
خودت را مهیا کن زینب که لحظه وداع فرا میرسد.
همه تحملها که تا کنون کرده ای ، تمرین بوده است ، همه مقاومتها ، مقدمه بوده است و همه تابها و توانها، تدارک این لحظه عظیم امتحان!
#کتاب_آفتاب_در_حجاب
سید مهدی شجاعی
@safirkarbala_ir
خودت را مهیا کن زینب که حادثه دارد به اوج خودش نزدیک میشود.
اکنون هنگامه وداع فرا رسیده است.
اینگونه قدم برداشتن حسین و اینسان پیش آمدن تو ، خبر از فراقی عظیم میدهد.
خودت را مهیا کن زینب که لحظه وداع فرا میرسد.
همه تحملها که تا کنون کرده ای ، تمرین بوده است ، همه مقاومتها ، مقدمه بوده است و همه تابها و توانها، تدارک این لحظه عظیم امتحان!
#کتاب_آفتاب_در_حجاب
سید مهدی شجاعی
@safirkarbala_ir
پایبندی امام حسین علیه السلام به صلحنامه امام حسن علیه السلام
دکتر محمد حسین رجبی دوانی
#شبهه عدم پایبندی امام حسین علیه السلام به صلحنامه امام حسن علیه السلام
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پاسخ_به_شبهات
@rajabidavani
@safirkarbala_ir
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پاسخ_به_شبهات
@rajabidavani
@safirkarbala_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اثر_گریه_بر_امام_حسین
#استاد_عابدینی
#سمت_خدا
قبل از اینکه اشک جاری شود خداوند او را شامل رحمت خودش میکند
@safirkarbala_ir
#استاد_عابدینی
#سمت_خدا
قبل از اینکه اشک جاری شود خداوند او را شامل رحمت خودش میکند
@safirkarbala_ir
باز این چه شورش است...
استاد میرباقری
▪️باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
▪️باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
▪️این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
▪️گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
▪️گر خوانمش قیامتِ دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرّم است
▪️در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است...
▪️کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا
▪️گر چشم روزگار بر او زار میگریست
خون میگذشت از سر ایوان کربلا
▪️نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا...
▪️زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
▪️از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا...
@mirbaqeri_ir
@safirkarbala_ir
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
▪️باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
▪️این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
▪️گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
▪️گر خوانمش قیامتِ دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرّم است
▪️در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است...
▪️کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا
▪️گر چشم روزگار بر او زار میگریست
خون میگذشت از سر ایوان کربلا
▪️نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا...
▪️زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
▪️از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا...
@mirbaqeri_ir
@safirkarbala_ir
🔻ما در عاشورا در کجای کار هستیم؟! «طِرِمّٰاح» هستیم یا «ضحاک مشرقی» یا «حُرّ» یا «سعیدبنعبدالله» یا «حبیب»؟!
🔻برای عاشورای سال بعد، نماز و روزههای قضا را جبران کنید و قرضهایتان را بدهید و آماده باشید.
«ما اگر سال ۶۱ هجری بودیم، آیا واقعاً لبیک گفته بودیم و خونمان را پیش روی امام حسین(ع) داده بودیم؟ یا اینکه طوافهایمان را میکردیم و میگفتیم موسم حج هست و بعد هم به خانههایمان میرفتیم؟!
یا اینکه مثل «طِرِمّٰاح» هنوز داشتیم گندم به یمن میبردیم؟! یا این که ظهر عاشورا اسبمان را بر میداشتیم و در میرفتیم؟! (ضحاک مشرقی با حضرت برخورد، گفت آقا تا امید پیروزی هست، من با شما هستم. ظهر عاشورا گفت آقا، دیگر امید پیروزی نیست. اسبش را سوار شد و رفت.) ما جزء کدامها بودیم؟ آنهایی بودیم که شب عاشورا صفمان را جدا میکردیم و میرفتیم؟ وقتی خبر شهادت مسلم رسید، صفمان را جدا میکردیم و میرفتیم؟
واقعا کجای کار بودیم؟
الحمدالله قلوب محبین سیدالشهداء(ع) به برکت عاشورا همه نورانی است. انشاءالله وقتی حضرت پا به رکاب بگذارند همه سربازیم. ولی سعید بن عبدالله با بقیه فرق میکند! دیگر اصحاب نماز خواندند، ولی او سپر آنها شده است. ما حاضر بودیم سپر امام حسین(ع) شویم تا حضرت نماز بخواند؟ تیرها را به جان بخریم که تیر به سیدالشهداء(ع) نخورد. این سوال امروز است که ما واقعا کجای کاریم؟ اگر نقطهقوتهای اصحاب در ما نباشد و نقطهضعفهای دشمنان و آنهایی که با حضرت درگیر شدند و دنبال غنائم و پول بودند و خیمه حضرت را به طمع دنیا غارت کردند در ما باشد، چه؟! آنهایی که تا رفتند خودشان را جمعوجور کنند و به امام حسین(ع) برسند، کاروان حضرت رفت. آنهایی که دلشان می خواست بیتفاوت باشند و به قول معروف سری که درد نمیکند دستمال نمیپیچند. اگر این نقطهضعفها در ما باشد، ما سال ۶۱ هجری همان جاها قرار میگرفتیم.
👈ایام محرم، ایام اینگونه محاسبههاست. واقعا آدم باید محاسبه کند که کجاییم. اگر به جایگاه اصحاب رسیدید، خوشا به حالتان. یعنی اگر در عاشورای امام حسین(ع) بابی به روی شما از عاشورا باز شد و حاضر شدید خونتان را پیش روی امام حسین(ع) بدهید که «طوبی لکم و حسن مأب» و اگر نیست از الآن خودمان را آماده کنیم. روز این تصمیمهای بزرگ عاشوراست. مثل شب قدر که تمام میشود از فردای شب قدر دوباره باید برای شب قدر بعد آماده شوی. اگر بشود، الحمدلله به یک درجه بالاتر میرسید. اگر کسی درب عاشورا به رویش باز شده و مثل حُر شده، بداند که از حر بالاتر هم در کربلا هست: حبیب هم هست. خودش را آماده کند برای سال بعد، تا حبیب بشود. پناه بر خدا اگر نشدیم، باید خیلی به امام حسین(ع) التماس کنیم. که آقا این قافله شما دارد میرود، اگر هنوز تعلقات داریم، قرضهایمان را ندادیم، نماز قضاهایمان را نخواندیم، وصیتنامهمان را ننوشتهایم و هزار هوسهایی که داریم و هنوز مرد این راه نشدیم، در روز عاشورا که درهای عاشورای حقیقی سال ۶۱ باز است، مصمم شویم که فدایی امام حسین(ع) باشیم.
... اگر خدای نکرده مثل بنده بارتان هنوز روی زمین است، از همین الآن برای عاشورای سال بعد آماده بشوید. فرض کنید حضرت میخواهند سال آینده قیام کنند. بارهایمان را ببندیم، نمازهایمان را بخوانیم، قرضهایمان را بدهیم، گندم زن و بچهمان را ببریم که حضرت را دم کوفه نبینیم که بگویند کجا میروی؟ بگوییم داریم گندم برای اهل و عیال میبریم!
یک سال فرصت داریم و در این یک سال بارمان را ببندیم. تا همین که صدای حضرت از کنار کعبه بلند شد در قافله حضرت باشیم... .»
استاد میرباقری
@ostadmirbaqeri
@safirkarbala_ir
🔻برای عاشورای سال بعد، نماز و روزههای قضا را جبران کنید و قرضهایتان را بدهید و آماده باشید.
«ما اگر سال ۶۱ هجری بودیم، آیا واقعاً لبیک گفته بودیم و خونمان را پیش روی امام حسین(ع) داده بودیم؟ یا اینکه طوافهایمان را میکردیم و میگفتیم موسم حج هست و بعد هم به خانههایمان میرفتیم؟!
یا اینکه مثل «طِرِمّٰاح» هنوز داشتیم گندم به یمن میبردیم؟! یا این که ظهر عاشورا اسبمان را بر میداشتیم و در میرفتیم؟! (ضحاک مشرقی با حضرت برخورد، گفت آقا تا امید پیروزی هست، من با شما هستم. ظهر عاشورا گفت آقا، دیگر امید پیروزی نیست. اسبش را سوار شد و رفت.) ما جزء کدامها بودیم؟ آنهایی بودیم که شب عاشورا صفمان را جدا میکردیم و میرفتیم؟ وقتی خبر شهادت مسلم رسید، صفمان را جدا میکردیم و میرفتیم؟
واقعا کجای کار بودیم؟
الحمدالله قلوب محبین سیدالشهداء(ع) به برکت عاشورا همه نورانی است. انشاءالله وقتی حضرت پا به رکاب بگذارند همه سربازیم. ولی سعید بن عبدالله با بقیه فرق میکند! دیگر اصحاب نماز خواندند، ولی او سپر آنها شده است. ما حاضر بودیم سپر امام حسین(ع) شویم تا حضرت نماز بخواند؟ تیرها را به جان بخریم که تیر به سیدالشهداء(ع) نخورد. این سوال امروز است که ما واقعا کجای کاریم؟ اگر نقطهقوتهای اصحاب در ما نباشد و نقطهضعفهای دشمنان و آنهایی که با حضرت درگیر شدند و دنبال غنائم و پول بودند و خیمه حضرت را به طمع دنیا غارت کردند در ما باشد، چه؟! آنهایی که تا رفتند خودشان را جمعوجور کنند و به امام حسین(ع) برسند، کاروان حضرت رفت. آنهایی که دلشان می خواست بیتفاوت باشند و به قول معروف سری که درد نمیکند دستمال نمیپیچند. اگر این نقطهضعفها در ما باشد، ما سال ۶۱ هجری همان جاها قرار میگرفتیم.
👈ایام محرم، ایام اینگونه محاسبههاست. واقعا آدم باید محاسبه کند که کجاییم. اگر به جایگاه اصحاب رسیدید، خوشا به حالتان. یعنی اگر در عاشورای امام حسین(ع) بابی به روی شما از عاشورا باز شد و حاضر شدید خونتان را پیش روی امام حسین(ع) بدهید که «طوبی لکم و حسن مأب» و اگر نیست از الآن خودمان را آماده کنیم. روز این تصمیمهای بزرگ عاشوراست. مثل شب قدر که تمام میشود از فردای شب قدر دوباره باید برای شب قدر بعد آماده شوی. اگر بشود، الحمدلله به یک درجه بالاتر میرسید. اگر کسی درب عاشورا به رویش باز شده و مثل حُر شده، بداند که از حر بالاتر هم در کربلا هست: حبیب هم هست. خودش را آماده کند برای سال بعد، تا حبیب بشود. پناه بر خدا اگر نشدیم، باید خیلی به امام حسین(ع) التماس کنیم. که آقا این قافله شما دارد میرود، اگر هنوز تعلقات داریم، قرضهایمان را ندادیم، نماز قضاهایمان را نخواندیم، وصیتنامهمان را ننوشتهایم و هزار هوسهایی که داریم و هنوز مرد این راه نشدیم، در روز عاشورا که درهای عاشورای حقیقی سال ۶۱ باز است، مصمم شویم که فدایی امام حسین(ع) باشیم.
... اگر خدای نکرده مثل بنده بارتان هنوز روی زمین است، از همین الآن برای عاشورای سال بعد آماده بشوید. فرض کنید حضرت میخواهند سال آینده قیام کنند. بارهایمان را ببندیم، نمازهایمان را بخوانیم، قرضهایمان را بدهیم، گندم زن و بچهمان را ببریم که حضرت را دم کوفه نبینیم که بگویند کجا میروی؟ بگوییم داریم گندم برای اهل و عیال میبریم!
یک سال فرصت داریم و در این یک سال بارمان را ببندیم. تا همین که صدای حضرت از کنار کعبه بلند شد در قافله حضرت باشیم... .»
استاد میرباقری
@ostadmirbaqeri
@safirkarbala_ir