قرارگاه فرهنگی سفیر کربلا
19 subscribers
472 photos
90 videos
5 files
113 links
وبسایت:
👉 https://safirkarbala.ir

اینستاگرام:
👉 https://instagram.com/safirkarbala_ir

کانال قرآن:
👉 @safirqoran

مدیر موکب: خانم کردی
تلفن: 09127320617
آیدی تلگرام:
@Taha0617
شماره کارت موکب:
6273811088055667
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توصیه‌ای از آیت‌الله بهجت به زائران کربلا

مرحوم آیت الله بهجت خطاب به زائران کربلا می‌فرمایند: در حرم امام حسین (ع) ۱۰ ذکر مصیبت حضرت علی اصغر (ع) به صورت مختصر هم شده به جا بیاورید.
🔔 فایده هشدار

🔶 كسى كه تو را (از چيز خطرناكى) بترساند مانند كسى است كه تو را(به امر خيرى) بشارت دهد.

#نهج_البلاغه_حکمت_59
پرسش:
آيا قيام امام حسين علیه السلام و فرهنگ عاشورا، مى تواند دليلى بر بطلان طرفداران جدايى دين از سياست (سكولاريسم) باشد؟
برخى در جهت اثبات جدايى دين از سياست چنين القا مى كنند كه قيام امام حسين علیه السلام صد در صد دموكراتيك و به خواست مردم انجام گرفته است و با اين كار نفى حاكميت خداوند را به امام علیه السلام نسبت مى دهند:
«خروج و حركت سيدالشهدا از مدينه و مكه به كربلا و به قصد كوفه، بنا به اصرار و دعوت شفاهى و كتبى انبوه سران و مردم كوفه، براى نجات آنها از ظلم و فساد اموى و عهده دار شدن زمامدارى و اداره امور آنان بود. دعوتى بود صد در صد مردمى و دموكراتيك... جنگ و شهادت يا قيام و نهضت امام حسين علیه السلام و اصحاب او، علاوه بر آن يك عمل دفاعى صد در صد در حفظ و حيثيت اسلام و جان و ناموسشان بود؛ نشان از اين حقيقت مى داد كه خلافت و حكومت از ديدگاه امام و اسلام، نه از آن يزيد و خلفا است، نه از آن خودشان و نه از خدا؛ بلكه از آنِ امت و به انتخاب خودشان است» [1].
واقعيات تاريخى و تحليل سخنان امام حسين علیه السلام به خوبى بيانگر الهى - دينى بودن اقدامات سياسى امام حسين علیه السلام و در نتيجه ردّ نظريه طرفداران سكولاريسم است. جهت تبيين اين موضوع و اينكه اقدامات امام حسين علیه السلام در راستاى چه نوع حكومتى بود، لازم است به تفاوت هاى مهم حكومت دينى با حكومت سكولار توجه شود؛ زيرا اين دو در امور مهمى نظير فلسفه و اهداف حكومت، نوع مشروعيت حكومت، شرايط حاكم اسلامى و... تفاوت هاى اساسى دارند. از اين رو به اختصار به تبيين ديدگاه آن امام شهيد درباره موضوعات ياد شده مى پردازيم:
يك. فلسفه و اهداف حكومت
امام حسين علیه السلام - بر خلاف نظام هاى سكولار و مكاتب سياسى رايج دنيا - اهداف حكومت را بسيار فراتر از تأمين رفاه و امنيت دنيوى و معيشتى مردم مى داند.
آن حضرت به هنگام ترك مدينه - و قبل از اينكه مسأله دعوت و يا بيعت كوفيان مطرح باشد - يكى از اهداف قيام خويش را، اصلاح جامعه اسلامى و انجام فريضه امر به معروف و نهى از منكر اعلام مى نمايد: «اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فِى اُمَّةِ جِدّى، اُريد اَنْ اَمَرَ بالْمَعْرُوفِ وَ انْهى عَنِ الْمُنْكَرِ» [2]
معناى اين انگيزه اين است كه اگر امام از عدم تشكيل حكومت و نقض عهد مردم كوفه نيز مطمئن بود - بدون توجه به علم غيب ايشان - دست از خروج و قيام خود بر نمى داشت؛ چرا كه انگيزه اصلى و اولى قيام حضرت، همان احياى دين بود و مسأله حكومت و زمامدارى در مراحل بعدى قرار داشت.
سيدالشهدا علیه السلام در سخنرانى مهمى كه در اواخر عمر معاويه در موسم حج و سرزمين منا و با حضور صدها تن از رجال و شخصيت هاى مذهبى و سياسى عصر خويش ايراد كرد، اهداف خود را از تلاش براى به دست گرفتن حكومت چنين ترسيم فرمود:
«اللهم انك تعلم انه لم يكن ما كان منّا تنافسا فى سلطان و لا التماسا فى فضول  الحطام و لكن لنزى المعالم من دينك و نظهر الاصلاح فى بلادك و يأمن المظلومون من عبادك و يعمل بفرائضك و سننك و احكامك». [3]
آن حضرت پس از بيان اين نكته كه نه به دنبال سلطنت و رياست بر مردم هستم و نه در پى رسيدن به ثروت و مال دنيا، اهداف خود را چنين تعيين مى كند:
1. آشكار كردن نشانه هاى دين الهى،
2. اصلاح در روى زمين،
3. ايجاد امنيت براى بندگان مظلوم،
4. عمل كردن به واجبات، سنت ها و احكام و قوانين الهى. [4]
حضرت اباعبداللّه علیه السلام در گفت و گويى كه با فرزدق در مسير مكّه به كوفه، در منزل صفاح دارد، مى فرمايد:
«يا فرزدق! ان هولاء قوم لزموا طاعة الشيطان و تركوا اطاعة الرحمن و اظهروا الفساد فى الارض، و ابطلوا الحدود و شربوا الخمور و استأثروا فى اموال الفقرا و المساكين و انا اولى مَن قام بنصرة دين اللّه و اعزاز شرعه و الجهاد فى سبيله لتكون كلمة اللّه هى العلياء». [5]
در اين قسمت امام علیه السلام امويان را به عنوان نخستين سكولارهاى واقعى در درون جامعه اسلامى - كه در انديشه كنار نهادن دين الهى هستند - معرفى مى كند و هدف خويش را مقابله با آنان و برپايى دين الهى مى داند. آن حضرت به روشنى فلسفه حكومت را «برترى كلمة اللّه» بيان مى نمايد و روشن است كه بر پايى دين اسلام به صورت كامل، سعادت دنيوى و اخروى افراد را تضمين خواهد نمود.
دو. مشروعيت الهى حكومت
بررسى سخنان امام حسين علیه السلام ثابت مى كند كه مشروعيت حكومت، فقط الهى است و حكومتى مشروع است كه فقها از طرف خداوند منصوب باشند و رأى و بيعت مردم هيچ گونه تأثيرى در مشروعيت حكومت ندارد - هر چند تأثير آن در كارآمدى حكومت حائز اهميت است - آن گونه كه افراد ناآگاه و فريفته مكاتب سياسى غرب و يا مغرض از سكولار بودن حكومت - حتى در زمان حضور امام معصوم علیه السلام - سخن مى گويند و در صددند تا جنبه الهى و آسمانى حكومت را به هر نحوى انكار نمايند!
امام علیه السلام به فرماندار مدينه - كه...
@safirkarbala_ir
درخواست بیعت از آن حضرت براى و محلّ الرحمة و بنا فتح اللّه و بنا يختم و يزيد رجل فاسق شارب الخمر و قاتل النفس المحرمة معلنٌ بالفسق و مثلى لايبايع مثله». [6] در اين جمله امام حسين علیه السلام - ضمن برشمردن دلايل مشروعيت خويش براى حكومت بر جامعه اسلامى - به دلايل نامشروع بودن حكومت يزيد اشاره مى كند كه به سبب فقدان نصب الهى، نه تنها هيچ گونه مشروعيتى براى تصدى و رهبرى جامعه اسلامى ندارد؛ بلكه به دليل ارتكاب محارم الهى و ناديده گرفتن حدود الهى، حتى هيچ مصلحتى در بيعت با او وجود ندارد.
عدم بيعت امام حسين علیه السلام با يزيد - با اينكه اكثريت مردم او را پذيرفته بودند - و قيام عليه يزيد، به خوبى دلالت بر لزوم مشروعيت الهى حاكم و همبستگى «دين و سياست» و ردّ نظريه سكولاريسم دارد. هر چند حتى اگر آن حضرت علیه السلام قيام نمى كردند، باز هم عدم بيعت با يزيد به تنهايى بر اين موضوع دلالت داشت.
امام حسين علیه السلام در روايات متعدد، بر انتقال مشروعيت حكومت از طريق وحى و پيامبر صلّی الله علیه و آله به ائمه علیهم السلام و خودش تأكيد مى كند: «اِنَّ مَجارِى الاُمُورِ وَ الاَحْكامِ عَلى اَيْدِى الْعُلَماءِ بِاللّه الأمناءِ عَلى حَلالِهِ وَ حَرامِهِ». [7]
نكته روشن در اين روايت اين است كه نه تنها امام علیه السلام مردم را متولّى زمامدارى و حكومت ندانسته؛ بلكه حق حاكميت را به عهده علما - و به طور متيقن خود ائمه - نهاده است. [8]
وقتى ابن زبير از بيعت امام علیه السلام با يزيد سؤال كرد، آن حضرت ضمن پاسخ منفى، علّت آن را انتقال حق حاكميت جامعه اسلامى به خودش، بعد از شهادت امام حسن علیه السلام ذكر مى كند: «انى لا أبايع له ابدا لان الامر انما كان لى من بعد اخى الحسن». [9]
امام همچنين در نامه به مردم بصره نوشت: «ما خاندان و اوليا و اوصيا و وارثان او (پيامبر صلّی الله علیه و آله) و سزاوارترين مردم به جانشينى او هستيم كه ديگران بر ما سبقت جستند و ما تسليم شديم. تفرقه نخواستيم و به وحدت پاسخ داديم. اين در حالى بود كه مى دانستيم ما بر امر ولايت از متوليان آن شايسته تريم». [10] و يا در نامه اى به اشراف كوفه مى نويسد: «انّى احقّ بهذالامر لقرابتى من رسول اللّه صلّی الله علیه و آله». (11)
سه. شرايط حاكم اسلامى
از ديدگاه امام حسين علیه السلام فلسفه و هدف حكومت، حاكميت احكام و قوانين دينى است تا در پرتو آن سعادت دنيا و آخرت مردم تأمين گردد، و مشروعيت آن فقط  به نصب الهى است. در اين صورت بديهى است كه بايد حاكم آن از شرايط ويژه اى برخوردار باشد:
1. علم به احكام الهى
يكى از محورهاى مخالفت امام حسين علیه السلام با خلفا همين نكته بود. آن حضرت در يك گفت و گو خطاب به خليفه دوم اظهار داشت: «صرت الحاكم عليهم بكتاب نزل فيهم لا تعرف معجمه و لا تدرى تأويله الاّ سماع الا ذان؛ تو بر آنان حاكم شدى، آن هم حكومت با كتابى كه در خاندان محمّد صلّی الله علیه و آله فرود آمد و تو از نكات سربسته و تأويل آن جز شنيدن به گوش ها چيزى نمى دانى». [12]
آن حضرت در جمع رجال و شخصيت هاى مذهبى و سياسى در سرزمين منا نيز فرمود: «امور بايد به دست «عالمان باللّه» باشد كه امين حلال و حرام خدا هستند و در زمان حضور مصداق بارز آن امام معصوم علیه السلام است».
2. عامل به كتاب خدا و سنت پيامبر صلّی الله علیه و آله
امام در نامه خود به كوفيان در اين زمينه مى فرمايد: «فلعمرى ماالامام الا العامل باالكتاب، و الآخذ بالقسط، و الدائن بالحق، و الحابس نفسه على ذات اللّه » [13] كه دلالت صريح بر «عمل به قرآن» و «وقف خود در راه خدا» به عنوان شرايط حاكم دارد.
3. برپا كننده عدالت
از ديدگاه امام حسين علیه السلام عدالت و اقامه آن، از شرايط و وظايف بسيار مهم براى حاكم اسلامى است؛ چنان كه در نامه خويش به كوفيان مى فرمايد: «والاخذ بالقسط» و يا در موارد متعدد ديگرى يكى از دلايل عدم مشروعيت خلفا و حاكمان اموى را فقدان اين موضوع مى داند.
بنابراين از ديدگاه امام حسين علیه السلام و فرهنگ عاشورا، دين با سياست پيوندى عميق و ناگسستنى دارد و اهداف و فلسفه حكومت ها، مشروعيت و شرايط حاكم و زمامدار، كاركرد و كار ويژه هاى دولت، همه بايد بر اساس احكام و آموزه هاى الهى و در راستاى تحقق آن و تأمين سعادت دنيوى و اخروى بشر باشد.
پی نوشت:
1. بازرگان، مهدى،آخرت و خدا هدف بعثت، تهران، ص43.
2. بحارالانوار .
3. تحف العقول، ص243.
4. سيد جواد ورعى، حكومت دين از ديدگاه امام حسين علیه السلام، مجموعه مقالات همايش امام حسين علیه السلام، ص288.
5. موسوعه كلمات امام حسين علیه السلام، ص 336.
6. بحارالانوار، ج44، ص325.
7. همان، ص 278.
8. قدردانى قراملكى، محمد حسن، سكولاريسم در مسيحيت و اسلام، ص317.
9. موسوعه كلمات امام حسين علیه السلام، ص278.
10. همان، ص315.
11. همان، ص377.
@safirkarbala_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روایتِ ‌تصویریِ کربلا .pdf
9.4 MB
↖️ روایت تصویری - تاریخیِ واقعهٔ کربلا (از اول تا دهم محرم‌الحرام ۶۱ هجری)
🌀 اصلی‌ترین حرف کربلا که مورد غفلت قرار می‌گیرد چیست؟

🔴 مقصر اصلی کربلا قاتلین نبودند، خاذلین بودند؛ آنها که یاری نکردند! نشستند و نگاه کردند!

🔴 هیچکدام از ما امکان ندارد ما جزء قاتلین حسین(ع) قرار بگیریم، اما جزء خاذلین چطورر؟

#ویژگی‌های_شخصیتی_دینداران_و_دینگریزان

⭕️ ما علاوه بر قاتلان، باید خاذلان حسین(ع) را هم لعنت کنیم؛ آنهایی که نشستند و نگاه کردند.

👌مهمترین عبرتی که باید از کربلا بگیریم دوری کردن از این ویژگی شخصیتی است: «یاری نکردن حق در بزنگاه» در آن لحظۀ حساس، اگر حسین(ع) را کمک نکنیم، کار تمام است! این بزرگترین عبرتی است که باید از عاشورا گرفت.

⭕️ برخی خوبان، سرِ بزنگاه که باید حق را کمک کنند، می‌گویند: حالا چند روز سکوت کنیم، ببینیم چه می‌شود!

⭕️ اگر حسین(ع) در کربلا تنها مانده، به‌خاطر آدم‌بدها نبود؛ به‌خاطر #نامردها بود

⭕️ ثمرۀ مهم عاشورا، نفرت پیدا کردن از دشمنان حسین(ع) است؛ نه علاقمند شدن به حسین(ع)

#حجت_الاسلام_پناهیان:

💠 ثمرۀ مهم عاشورا و روضه‌های حسین(ع) برای ما، آشنایی با حسین(ع) و علاقمند شدن به ایشان نیست(این محبت را در اثر صفای دل به شما داده‌اند) بلکه ثمرۀ مهم عاشورا، نفرت پیدا کردن از دشمنان امام حسین(ع) است.

💠 عاشورا بیشتر می‌خواهد جبهۀ مقابل حسین(ع) را رسوا کند و ما را از آنها متنفر کند. در عاشورا، حسین(ع) ما را دور خودش جمع کرده که دشمنانش را به ما معرفی کند تا از آنها متنفر باشیم، از آنها فاصله بگیریم و حتی یک‌ذره هم شبیه آنها نباشیم.

💠 ذکری که فرموده‌اند در روز عاشورا مستحب است بارها بگویید این است: «لعنت بر قاتلین حسین(ع)». این حسّ مقدس باید در ما تقویت شود که ما نمی‌خواهیم ذره‌ای مثل دشمنان حسین(ع) باشیم.

💠 اصلی‌ترین حرف کربلا که مورد غفلت قرار می‌گیرد چیست؟ امام حسین(ع) در سخنان خود با کوفیان، یک ویژگی شخصیتی را مطرح می‌کند که مهمترین عبرتی است که باید از دشمنان حسین(ع) بگیریم و سعی کنیم این ویژگی رذیلانه را از شخصیت خودمان دور کنیم.

💠 یک ویژگی شخصیتی در برخی افراد هست که خداوند از آن به‌شدت متنفر است و آن اینکه تو شاهد باشی جلوی تو به مؤمنین ظلم کنند و هیچ کاری نکنی! «وَ هُمْ عَلى‏ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنينَ شُهُودٌ»(بروج/7)

💠 پست‌ترین ویژگی شخصیتی که در قاتلین حسین(ع) بود که باید از دل‌مان دور بیندازیم، این است که حسین(ع) به آنها می‌فرماید: «به خدا قسم، یاری نکردن(نامردی و عهدشکنی) در خون شماست»(الْخَذْلُ فِيكُمْ مَعْرُوف.‏.؛ بحارالانوار/45 /83 و تحف‌العقول/241) درد کربلا، قاتلین حسین(ع) نبودند؛ درد کربلا، تنها گذاشتن امام حسین(ع) و یاری نکردن او و عهدشکنی بود. دردِ امام حسین(ع) این نیست که بعضی‌ها قاتل و جنایت‌کارند؛ دردِ ایشان از یاری نشدن و تنها ماندن است.

💠 حسین(ع) در ادامه می‌فرماید: «لعنت خدا بر ناکثین» ناکثین کسانی هستند که بعد از پیمان، نامردی می‌کنند و پیمان می‌شکنند! این خصلت شخصیتی برخی است. ناکثین را باید شناخت. مشکل اصلی کربلا، ناکثین و خاذلینِ حسین(ع) بودند و الا قاتلین همیشه در طول تاریخ بوده‌اند.

💠 مسألۀ اصلی کربلا، #ناکثین و #خاذلین هستند؛ ناکث بودن در خون آن مردم بود. ما علاوه بر قاتلان، باید خاذلان حسین(ع) را هم لعنت کنیم. خاذلان کسانی هستند که نشستند و نگاه کردند. زینب(س) هم عصر عاشورا به عمر سعد فرمود: تو داری نگاه می‌کنی و حسین(ع) را می‌کُشند؟(ارشاد مفید/2/ 112) یعنی تو هم از خاذلین هستی.

💠 چرا ما بیشتر از قاتلین حسین(ع)، باید از خاذلین متنفر باشیم؟ چون آنها مقصر اصلی کربلا هستند! و الا در این دنیا، قاتلین همیشه بوده‌اند و این طبیعی است، دنیا بهشت نیست که آدم بد اصلاً نباشد! اگر حسین(ع) در کربلا تنها مانده، به‌خاطر آدم‌بدها نبود، بلکه به‌خاطر نامردها بود. بله، هیچ‌کدام از ما امکان ندارد جزء قاتلین حسین(ع) قرار بگیریم، اما جزء خاذلین چطور؟ آن لحظۀ حساس، اگر حسین(ع) را کمک نکنیم، کار تمام است! این بزرگترین عبرتی است که باید از عاشورا گرفت. باید عمیقاً از خاذلین و ناکثین متنفر باشیم.

💠بعضی از خوبان، سرِ بزنگاه که باید حق را کمک کنند، می‌گویند: «حالا چند روز سکوت کنیم ببینیم چه می‌شود!» جبهۀ حق الان به تو نیاز دارد، خودت را برای کِی نگه داشته‌ای؟!

💠 خاذل و ناکث بودن(عهدشکنی و نامردی) جزء شخصیت پلید بعضی افراد است. خیلی از نخبگان جوامع بشری این‌طوری می‌شوند. خیلی بد است که روی ما حساب کنند، اما در لحظۀ حساس، کمک نکنیم. وقتی امام زمان(ع) هم می‌آید عده‌ای از شیعیان، یک‌دفعه‌ای کنار می‌کشند.

#استاد_پناهیان
@Panahian_ir
@safirkarbala_ir
خواص درمانی عدس از نگاه معصومین(ع)
در روایتی آمده است که مردی از قساوت دل به پیامبر (ص) شکایت کرد. رسول خدا دستور خوردن عدس را به او فرمود. (1)
از رسول خدا (ص) وارد شده که: «پیامبری از قساوت دل‌های قوم خود به خدا شکایت نمود. خدا امر کرد عدس بخورند، چون عدس دل را نرم، اشک چشم را جاری و تکبر را می‌برد و آن غذای نیکان است» (2)
امیرالمۆمنین علی (ع) هم فرموده است: خوردن عدس قلب را نازک رقّت و آمدن اشک را سرعت می‌بخشد.

در همین راستا امام رضا (ع) هم به نقل از پدرانش از رسول خدا (ص) فرمود: «علیکم بالعدس، فأنه مُبارک، مقدس، یَرِق القلب و یکثر الدمعة و قد مبارک فیه سبعون نبیاً آخرهم عیسی بن مریم»؛ بر شما باد عدس، زیرا که مبارک و مقدس است، دل را نرم و اشک چشم را زیاد می‌نماید، هفتاد پیغمبر او را مبارک گردانیده‌اند که آخر آن‌ها عیسی بن مریم است. (3)
سویق عدس تشنگی را زایل می‌کند و معده را قوت می‌دهد و صفرا را فرو می‌نشاند و معده را پاک می‌کند و هفتاد درد را دواست و هیجان خون و حرارت را برطرف می‌کند.(4)
1. محاسن، ج 2، ص504
2. مکارم الاخلاق، ص 512
3. عیون اخبار، ج 2، ص 41،
4.مکارم، ص 215
@safirkarbala_ir
1398 haram roze j6
<unknown>
#استاد_میرباقری | «روضه» حضرت قاسم.
حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها)

@mirbaqeri_ir
@safirkarbala_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM