⭕️ تقویم تاریخ
امروز دوشنبه، ۱۱ اردیبهشت، ۱ می
▫️ روز جهانی کار و کارگر
⏳ زادروز
#یاسمینا_رضا (۱۹۵۹)
نویسنده و بازیگر فرانسوی. پدرش ژان رضا نیمه ایرانی، نیمه روس است.
اولین نمایشنامه او «گفتگوهای پس از خاکسپاری» است که با موفقیتی چشمگیر مواجه شد و جایزه مولیر را از آن خود کرد. پس از آن مسخ کافکا را برای اجرایی از #رومن_پولانسکی ترجمه کرد و دوباره جایزه مولیر را کسب کرد. در سال ۱۹۹۴ با نمایشنامه #هنر به اوج شهرت رسید هنر برای اولین بار در همان سال ۱۹۹۴ در فرانسه اجرا شد و پس از به دست آوردن جایزه مولیر توانست جوایز دیگری را هم در سطح دنیا از آن خود کند، جوایزی مانند ایوینگ استاندارد، لارنس الیویه، فانی و تونی. این متن در کشورهای مختلفی مانند آمریکا، بریتانیا، آلمان، روسیه، آفریقای جنوبی، اسکاندیناوی و ایران به صحنه آمده است و کارگردانان مختلفی سعی کردهاند برداشت خود را از این نمایش انتقادی عرضه کنند. این نمایشنامه توسط #داریوش_مودبیان به فارسی ترجمه شده و توسط زندهیاد #داوود_رشیدی و همچنین #پارسا_پیروزفر روی صحنه رفته است.
داستان این نمایش، جدال کلامی و فوقالعاده جذاب سه دوست است بر سر تابلوی سفیدی که یکی از ایشان به قیمت گزافی خریده و در این تابلو نشانههایی از شعور مدرن آدمی را میبیند و دیگری که به اصول کلاسیک پایبند است، آنرا رد میکند. دوست سوم موضع ثابتی ندارد و هر از گاه به داد دوستانش میرسد و کفه بحث و استدلال یکی را در برابر دیگری تقویت میکند. در واقع هنر، تراژدی فهم انسان از موقعیت خود در جهان هستی است.
● وداع با
#کیومرث_صابری (۱۳۸۳-۱۳۲۰)
با نام مستعار گلآقا، پایهگذارِ مؤسسهٔ گُلآقا، نویسنده، طنزنویس طناز و بسیار دوستداشتنی که همیشه ترجیح میداد خودش را یک معلم بخواند.
او در دولت موقت مهندس بازرگان سمت مدیر کل وزارت آموزش و پرورش را داشت و مدتی عنوان مشاور فرهنگی نخستوزیر؛ #محمد_علی_رجایی را نیز یدک میکشید. و در سال ۱۳۶۲، در حالی که امکان پذیرفتن پست وزارت را نیز داشت ناگهان از همهٔ مسئولیتهای دولتی خود کناره گرفت و از ۲۳ دی ۱۳۶۳ شروع به نوشتن یادداشتهای روزانهٔ طنز با نام مستعار «گل آقا» در ستونی ثابت با عنوان «دو کلمه حرف حساب» و با محتوای انتقادی در صفحهٔ سوم روزنامه اطلاعات کرد، که نقطه عطفی در طنزنویسی ایران محسوب میشود. پس از گذشت شش سال از نوشتن یادداشتهای دو کلمه حرف حساب، صابری تصمیم گرفت که اولین هفتهنامهٔ طنز پس از انقلاب را منتشر سازد. وی با هدف تیراژ صد هزار نسخه، در ۱ آبان سال ۱۳۶۹ اولین نسخهٔ هفتهنامهٔ گل آقا را به قیمت ۱۵ تومان منتشر کرد که با نایاب شدن آن مجبور به تجدید چاپش شد.
گل آقا به لحاظ سیاسی یکی از باهوشترین و مؤثرترین رفورمیستهای ایران است او در جریان روی کار آمدن دولت اصلاحات در ۱۳۷۶، با شوخی معروفش: "بنویسید خاتمی و بخوانید ناطق نوری" نقشی اساسی داشت. وی همواره با شوخیهایش، زهر حملههای جناح راست سیاسی را که تلاش میکردند (و میکنند) با تکیه بر تعصاب عامه، "نخبگان" را -که بازوی مطالبات اجتماعی و تجدیدنظرطلبی در عرصه قدرت هستند- رو در روی هم قرار دهند، خنثی میکرد.
بدینسان میتوان گفت که در تمام سالهای فعالیت، هنرمندان، نویسندگان و نخبگان بهنوعی زیر پر و بالش بودند. در همان سال ۱۳۷۶ که #عباس_کیارستمی جایزه نخل طلای کن فرانسه را از دستان #کاترین_دونوو، ستاره زیبا و پر فروغ فرانسوی دریافت کرد، دونوو او را بهطرز غافلگیرکننده ای(!) بوسید. بلافاصله در رسانهها، مجلس و شماری از مطبوعات ایران با هدایت روزنامه وزین و مطلوب #کیهان طوفانی برای به هیجان آوردن احساسات مذهبی مردم -و چه بسا نابودی زودهنگام این هنرمند- به پا شد. خیلیها به او توصیه کردند که به ایران بازنگردد. بسیاری نیز در فضایی چشم نگران، منتظر عقوبتهای تلخ برای این نخستین جایزه مهم سینمایی بودند. ولی، روز قبل از ورود کیارستمی به ایران "گل آقا" با سرزندگی همیشگیاش روی پیشخوان روزنامهفروشیها، در حالی قرار گرفت که روی جلد، شاغلام (یکی از شخصیتهای کارتونی مجله) از کیارستمی هنگام پایین آمدن از پلههای هواپیما میپرسد: نخل "طلا" چطور بود؟
... و کیارستمی سرمست که هنوز جای بوسه دونوو را از صورتش پاک نکرده خندهکنان میگوید:
"طلا" نگو، "بلا" بگو...!!!
کیومرث صابری فومنی در صبح روز ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۸۳ در بیمارستان مهر تهران بر اثر ابتلا به سرطان خون دارفانی را وداع گفت.
یادش گرامی...
@rowzanehnashr
امروز دوشنبه، ۱۱ اردیبهشت، ۱ می
▫️ روز جهانی کار و کارگر
⏳ زادروز
#یاسمینا_رضا (۱۹۵۹)
نویسنده و بازیگر فرانسوی. پدرش ژان رضا نیمه ایرانی، نیمه روس است.
اولین نمایشنامه او «گفتگوهای پس از خاکسپاری» است که با موفقیتی چشمگیر مواجه شد و جایزه مولیر را از آن خود کرد. پس از آن مسخ کافکا را برای اجرایی از #رومن_پولانسکی ترجمه کرد و دوباره جایزه مولیر را کسب کرد. در سال ۱۹۹۴ با نمایشنامه #هنر به اوج شهرت رسید هنر برای اولین بار در همان سال ۱۹۹۴ در فرانسه اجرا شد و پس از به دست آوردن جایزه مولیر توانست جوایز دیگری را هم در سطح دنیا از آن خود کند، جوایزی مانند ایوینگ استاندارد، لارنس الیویه، فانی و تونی. این متن در کشورهای مختلفی مانند آمریکا، بریتانیا، آلمان، روسیه، آفریقای جنوبی، اسکاندیناوی و ایران به صحنه آمده است و کارگردانان مختلفی سعی کردهاند برداشت خود را از این نمایش انتقادی عرضه کنند. این نمایشنامه توسط #داریوش_مودبیان به فارسی ترجمه شده و توسط زندهیاد #داوود_رشیدی و همچنین #پارسا_پیروزفر روی صحنه رفته است.
داستان این نمایش، جدال کلامی و فوقالعاده جذاب سه دوست است بر سر تابلوی سفیدی که یکی از ایشان به قیمت گزافی خریده و در این تابلو نشانههایی از شعور مدرن آدمی را میبیند و دیگری که به اصول کلاسیک پایبند است، آنرا رد میکند. دوست سوم موضع ثابتی ندارد و هر از گاه به داد دوستانش میرسد و کفه بحث و استدلال یکی را در برابر دیگری تقویت میکند. در واقع هنر، تراژدی فهم انسان از موقعیت خود در جهان هستی است.
● وداع با
#کیومرث_صابری (۱۳۸۳-۱۳۲۰)
با نام مستعار گلآقا، پایهگذارِ مؤسسهٔ گُلآقا، نویسنده، طنزنویس طناز و بسیار دوستداشتنی که همیشه ترجیح میداد خودش را یک معلم بخواند.
او در دولت موقت مهندس بازرگان سمت مدیر کل وزارت آموزش و پرورش را داشت و مدتی عنوان مشاور فرهنگی نخستوزیر؛ #محمد_علی_رجایی را نیز یدک میکشید. و در سال ۱۳۶۲، در حالی که امکان پذیرفتن پست وزارت را نیز داشت ناگهان از همهٔ مسئولیتهای دولتی خود کناره گرفت و از ۲۳ دی ۱۳۶۳ شروع به نوشتن یادداشتهای روزانهٔ طنز با نام مستعار «گل آقا» در ستونی ثابت با عنوان «دو کلمه حرف حساب» و با محتوای انتقادی در صفحهٔ سوم روزنامه اطلاعات کرد، که نقطه عطفی در طنزنویسی ایران محسوب میشود. پس از گذشت شش سال از نوشتن یادداشتهای دو کلمه حرف حساب، صابری تصمیم گرفت که اولین هفتهنامهٔ طنز پس از انقلاب را منتشر سازد. وی با هدف تیراژ صد هزار نسخه، در ۱ آبان سال ۱۳۶۹ اولین نسخهٔ هفتهنامهٔ گل آقا را به قیمت ۱۵ تومان منتشر کرد که با نایاب شدن آن مجبور به تجدید چاپش شد.
گل آقا به لحاظ سیاسی یکی از باهوشترین و مؤثرترین رفورمیستهای ایران است او در جریان روی کار آمدن دولت اصلاحات در ۱۳۷۶، با شوخی معروفش: "بنویسید خاتمی و بخوانید ناطق نوری" نقشی اساسی داشت. وی همواره با شوخیهایش، زهر حملههای جناح راست سیاسی را که تلاش میکردند (و میکنند) با تکیه بر تعصاب عامه، "نخبگان" را -که بازوی مطالبات اجتماعی و تجدیدنظرطلبی در عرصه قدرت هستند- رو در روی هم قرار دهند، خنثی میکرد.
بدینسان میتوان گفت که در تمام سالهای فعالیت، هنرمندان، نویسندگان و نخبگان بهنوعی زیر پر و بالش بودند. در همان سال ۱۳۷۶ که #عباس_کیارستمی جایزه نخل طلای کن فرانسه را از دستان #کاترین_دونوو، ستاره زیبا و پر فروغ فرانسوی دریافت کرد، دونوو او را بهطرز غافلگیرکننده ای(!) بوسید. بلافاصله در رسانهها، مجلس و شماری از مطبوعات ایران با هدایت روزنامه وزین و مطلوب #کیهان طوفانی برای به هیجان آوردن احساسات مذهبی مردم -و چه بسا نابودی زودهنگام این هنرمند- به پا شد. خیلیها به او توصیه کردند که به ایران بازنگردد. بسیاری نیز در فضایی چشم نگران، منتظر عقوبتهای تلخ برای این نخستین جایزه مهم سینمایی بودند. ولی، روز قبل از ورود کیارستمی به ایران "گل آقا" با سرزندگی همیشگیاش روی پیشخوان روزنامهفروشیها، در حالی قرار گرفت که روی جلد، شاغلام (یکی از شخصیتهای کارتونی مجله) از کیارستمی هنگام پایین آمدن از پلههای هواپیما میپرسد: نخل "طلا" چطور بود؟
... و کیارستمی سرمست که هنوز جای بوسه دونوو را از صورتش پاک نکرده خندهکنان میگوید:
"طلا" نگو، "بلا" بگو...!!!
کیومرث صابری فومنی در صبح روز ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۸۳ در بیمارستان مهر تهران بر اثر ابتلا به سرطان خون دارفانی را وداع گفت.
یادش گرامی...
@rowzanehnashr