📝📝📝 «قایق راندن بدون پارو»
🔻🔻🔻نگاهی به کتاب «مرگنامه اولا کارین» به قلم #مریم_نورائینژاد منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
چکیده:
🖊 تصور کنیم یک روز خیلی معمولی در میان همه روزمرگیهای بهظاهر ساده و بیاهمیت متوجه شویم دست چپمان آنگونه که میخواهیم حرکت نمیکند. اولین واکنش ما به چنین رخدادی، مراجعه به پزشک و نسبت دادن این وضعیت به یک تنش عصبی یا ناکارآمدی یکی از اعضای داخلی بدن است. اما اگر این روند ادامه پیدا کند و هر یک از ما متوجه شویم به بیماری نادری مبتلا شدهایم که بهزودی سلسله اعصاب بدنمان را از کار میاندازد و قدرت کارهای کوچک روزمرهمان مانند غذا خوردن و... را از ما میگیرد؛ چه واکنشی خواهیم داشت؟
🖊 اینکه دولتی بتواند به گونهای برنامهریزی کند که فرد مبتلا به یک بیماری نادر و غیرقابل درمان و با عاقبت تلخ مرگ، تا آخرین لحظه عمرش، انسانی زندگی کند؛ کاری است بس قابل تحسین. در چنین سیستمی که همدلی و همراهی با بیمار از جمله اولویتهای درمان محسوب میشود، علاوه بر رفع نیازمندیهای فیزیکی فرد مبتلا، مراقبت از آنچه این بیماری بر سر نزدیکان بیمار میآورد نیز قابل تامل است. روندی انسانی و اخلاقی که از سیستم کارآمد دولتهای اسکاندیناوی و در راس آن سوئد برمیآید و بس.
🖊 مخاطب ایرانی این خود زندگینامه فوقالعاده با احساس، علاوه بر تحسین تصمیم اولا برای نوشتن تا آخرین لحظات زندگی، با واقعیت گزنده فقدان حمایتهای اجتماعی دولتی، روبرو میشود. بیاییم فکر کنیم اتفاقی که برای اولا افتاد برای هر یک از ما بیفتد. آیا میتوانیم انتظار داشته باشیم محل زندگیمان به سرعت برایمان مناسبسازی شود؟ آیا فرزندانمان بیش از خودمان از این بیماری آسیب روحی و روانی نخواهند دید؟ آیا ممکن است دولت برایمان پرستار و متخصصانی همدل بفرستد که همزمان با پیشرفت بیماری مراقبتشان از ما بیشتر و بیشتر شود؟
📚اطلاعات کتاب. عنوان: مرگنامه اولا کارین. نویسنده: اولا کارین لیندکوئیست. مترجم: پریسا موسوی. ناشر. روزنه
🔗 لینک کامل خبر:
tinyurl.com/y4egmyuq
🆔 @rowzanehnashr
🔻🔻🔻نگاهی به کتاب «مرگنامه اولا کارین» به قلم #مریم_نورائینژاد منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
چکیده:
🖊 تصور کنیم یک روز خیلی معمولی در میان همه روزمرگیهای بهظاهر ساده و بیاهمیت متوجه شویم دست چپمان آنگونه که میخواهیم حرکت نمیکند. اولین واکنش ما به چنین رخدادی، مراجعه به پزشک و نسبت دادن این وضعیت به یک تنش عصبی یا ناکارآمدی یکی از اعضای داخلی بدن است. اما اگر این روند ادامه پیدا کند و هر یک از ما متوجه شویم به بیماری نادری مبتلا شدهایم که بهزودی سلسله اعصاب بدنمان را از کار میاندازد و قدرت کارهای کوچک روزمرهمان مانند غذا خوردن و... را از ما میگیرد؛ چه واکنشی خواهیم داشت؟
🖊 اینکه دولتی بتواند به گونهای برنامهریزی کند که فرد مبتلا به یک بیماری نادر و غیرقابل درمان و با عاقبت تلخ مرگ، تا آخرین لحظه عمرش، انسانی زندگی کند؛ کاری است بس قابل تحسین. در چنین سیستمی که همدلی و همراهی با بیمار از جمله اولویتهای درمان محسوب میشود، علاوه بر رفع نیازمندیهای فیزیکی فرد مبتلا، مراقبت از آنچه این بیماری بر سر نزدیکان بیمار میآورد نیز قابل تامل است. روندی انسانی و اخلاقی که از سیستم کارآمد دولتهای اسکاندیناوی و در راس آن سوئد برمیآید و بس.
🖊 مخاطب ایرانی این خود زندگینامه فوقالعاده با احساس، علاوه بر تحسین تصمیم اولا برای نوشتن تا آخرین لحظات زندگی، با واقعیت گزنده فقدان حمایتهای اجتماعی دولتی، روبرو میشود. بیاییم فکر کنیم اتفاقی که برای اولا افتاد برای هر یک از ما بیفتد. آیا میتوانیم انتظار داشته باشیم محل زندگیمان به سرعت برایمان مناسبسازی شود؟ آیا فرزندانمان بیش از خودمان از این بیماری آسیب روحی و روانی نخواهند دید؟ آیا ممکن است دولت برایمان پرستار و متخصصانی همدل بفرستد که همزمان با پیشرفت بیماری مراقبتشان از ما بیشتر و بیشتر شود؟
📚اطلاعات کتاب. عنوان: مرگنامه اولا کارین. نویسنده: اولا کارین لیندکوئیست. مترجم: پریسا موسوی. ناشر. روزنه
🔗 لینک کامل خبر:
tinyurl.com/y4egmyuq
🆔 @rowzanehnashr
Telegraph
قایق راندن بدون پارو
تصور کنیم یک روز خیلی معمولی در میان همه روزمرگیهای بهظاهر ساده و بیاهمیت متوجه شویم دست چپمان آنگونه که میخواهیم حرکت نمیکند. اولین واکنش ما به چنین رخدادی، مراجعه به پزشک و نسبت دادن این وضعیت به یک تنش عصبی یا ناکارآمدی یکی از اعضای داخلی…