انتشارات ‌روزنه
1.89K subscribers
1.08K photos
103 videos
37 files
1.12K links
کسی تنهاست که کتاب نمی‌خواند

آدرس: تهران، خیابان ولیعصر، بالاتر از خیابان شهید بهشتی، کوچه نادر، پلاک 3، واحد 2
شماره تماس:
88721514
86124538
اینستاگرام:
www.instagram.com/rowzanehnashr

ارتباط با ادمین:
@rowzanehadmin
Download Telegram
📚
.

#تازه_های_نشر

نام کتاب : پدران، پسران و سرزمین بینشان
نویسنده : هِشام مَطَر
ترجمه: مریم الماسی
چاپ : اول
قطع : رقعی
سال چاپ : 1397
تعداد صفحه : 276
قیمت : 33500 تومان

کتاب بازگشت مرا به گریه انداخت و چیزهایی درباره‌ی عشق و وطن به من آموخت. چیماماندا نگزی آدیچی
من پسر مرد عجیب و بزرگی هستم. وقتی، مثل بیشتر بچه‌ها، در کودکی با او مخالفت می‌کردم به این دلیل بود که از نتایج عقایدش می‌ترسیدم. اولین بار بود که یاد گرفتم آدم نمی‌تواند بقیه را از کارهای خطرناک بازدارد. در رابطه با پدرم آرزوهایی معمولی داشتم. مثل پسر مشهور ادیسه و مثل همه‌ی پسرها، آرزو می‌کردم دست‌کم پدرم مردی خوشبخت بود که در خانه‌ی خودش پیر می‌شد. اما برخلاف تلماکوس، بعد از بیست‌وپنج سال، هنوز باید مرگ نامعلوم و سکوت پدرم را تحمل کنم. قطعیتی که مراسم ختم به دنبال دارد آرزوی من است. آدم باید بتواند استخوان‌ها را دست بگیرد، در قبر بگذارد، روی خاک دست بکشد و فاتحه‌ای بخواند... از متن کتاب
هشام مطر در نیویورک در خانواده‌ای لیبیایی متولد شد. او کودکی‌اش را در طرابلس و قاهره و بیش‌تر بزرگسالی‌اش را در لندن گذرانده است. کتاب بازگشت در سال 2017 برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر شد و تا به حال به بیش از سی زبان ترجمه شده است.



#خاطرات #سرگذشتنامه #سفر #لیبی
🏆#برنده_جایزه_پولیتزر_سال_2017

🆔 @rowzanehnashr

https://goo.gl/b3XPDp
این کشور پدران و پسران را از هم جدا می‌کند و باعث شده بسیاری از مسافران مسیر خود را گم کنند. اینجا گم شدن کار ساده‌ای است. تلماکوس، ادگار، هملت و پسران بی‌شمار دیگری ماجراهای شخصی خودشان را در سکوت پشت سر گذاشتند، از جایی نامعلوم بین گذشته و حال سردرآوردند و سرگردان به نظر می‌رسند. این مردها، مثل همه‌ی مردها، از طریق مرد دیگری به این جهان آمده‌اند. کسی که حامی آن‌هاست، در را برایشان باز می‌کند، و اگر خوش‌شانس باشند، لبخند به لب دارد و ضربه‌ای دلگرم‌کننده روی شانه‌شان می‌زند. و پدران، که خودشان زمانی پسر کسی بوده‌اند، می‌دانند حضور شبح‌وار دستشان تا آخر عمرِ پسرانشان با آن‌ها باقی می‌ماند. می‌دانند هر مسئولیتی به شانه‌ی پسرانشان گذاشته و هر بوسه‌ای که بر آن‌ها زده شود، آن شانه‌ها تا ابد به پدران وفادار می‌مانند و دست مردی را که آن‌ها را برای ورود به جهان راهنمایی کرده هرگز فراموش نمی‌کنند. مرد بودن یعنی بخشی از این زنجیره بودن؛ زنجيره‌ی قدردانی و به خاطر داشتن، سرزنش کردن و به فراموشی سپردن، تسلیم شدن و طغیان کردن. این زنجیره آن قدر ادامه پیدا می‌کند تا نگاه خیره‌ی پسر خسته می‌شود و وقتی به گذشته نگاه می‌کند چیزی جز سایه‌ها نمی‌بیند.


نام کتاب : پدران، پسران و سرزمین بینشان
نویسنده : هِشام مَطَر
ترجمه: مریم الماسی
#نشررونه #انتشارات_روزنه
#خاطرات #سرگذشتنامه #سفر #لیبی
🏆#برنده_چایزه_پولیتزر_سال_2017
#کتاب_خوب_بخوانیم #پیشنهاد_کتاب
#کسی_تنهاست_که_کتاب_نمیخواند

🛒برای خرید اینترنتی کتاب👈 اینجا👉 کلیک کنید