#شعر
دریا نمیتواند استخوانها را پنهان کند برادر
تنِ شکستهی قایق را نمیتواند
موهای آوارهی این کودک را نمیتواند
نمیتواند پنهان کند که شقیقههای تو زنده نیست
نبض ندارد
مادرم میگفت او که برادر تو نیست
زبان تو را نمیفهمد
ولی من که زبان دریا را
موهای آواره را
آواره را میفهمم
دریا نمیتواند خیال خانهات را پنهان کند
که نشست روی زانوهایش
و دیگر برنخاست
دریا نمیتواند بفهمد
که خارج از خانه ، محله ، مرز
عبدالمجید هم میتواند زنده باشد
میتواند آرام نفس بکشد
قدم بزند
دریا نمیتواند بفهمد
که قدمهای هیچ آدمی
زمین را به اندازهی این گلنگدنِ شکسته ، خراش نداده است
و گَردِ زندگی
از نشستن خانهات بر زمین
برخاستهاست
#سپیده_نیکرو
#رگباد
#انتشارات_روزنه
@rowzanehnashr
دریا نمیتواند استخوانها را پنهان کند برادر
تنِ شکستهی قایق را نمیتواند
موهای آوارهی این کودک را نمیتواند
نمیتواند پنهان کند که شقیقههای تو زنده نیست
نبض ندارد
مادرم میگفت او که برادر تو نیست
زبان تو را نمیفهمد
ولی من که زبان دریا را
موهای آواره را
آواره را میفهمم
دریا نمیتواند خیال خانهات را پنهان کند
که نشست روی زانوهایش
و دیگر برنخاست
دریا نمیتواند بفهمد
که خارج از خانه ، محله ، مرز
عبدالمجید هم میتواند زنده باشد
میتواند آرام نفس بکشد
قدم بزند
دریا نمیتواند بفهمد
که قدمهای هیچ آدمی
زمین را به اندازهی این گلنگدنِ شکسته ، خراش نداده است
و گَردِ زندگی
از نشستن خانهات بر زمین
برخاستهاست
#سپیده_نیکرو
#رگباد
#انتشارات_روزنه
@rowzanehnashr