📚معرفی رمانِ #دیوباد
«دیوباد»، نوشتهی ساناز حائری، داستانی است ۱۳۶صفحهای در چهار فصل.
دیوباد در اشعار نظامی به چند معنی آمده که یکی از آنها بادهای سیاهی است که آسمان را تیره و تار میکند.
محور اصلی داستان نیز بر همین مبناست و رویکرد استعاری و شعرگونه ی متن وامدارِ متون کلاسیک ایرانی است. سبک نوشتاری نویسنده از عناصر مختلف گردباد یعنی فرمهای دایرهای، حفرهها و آشفتگی پیروی میکند و در هر فصل – که نمایندهی یکی از فصول سال است - یک راوی زن، در فضایی وهمآور، تجربیات عجیب و شخصیاش را از زندگی و عشق و... بازگو میکند.
داستان ارجاعاتی به ادبیات ایران و غرب و متون مذهبی دارد؛ دنیایی عجیب و رؤیاگون که در آن، تشخیص انسان، حیوان، فرشته و شیطان گاه بسیار دشوار میشود.
📚بخشی از متنِ رمانِ «دیوباد»
نیمههای شب بود. تاریکی زبانش را بر پیکر دخترِ شب میکشید و ماه با تک چشم گِردش، از آسمان آویزان شده بود و آنها را دید میزد. ناگهان صدایی شنیدم. ترسیدم. برگشتم.
برگشتم و نگاهی به لاشهی گور انداختم. سپیدی چشمش چشمانم را کور کرد. مردمک سپید ماه در چشم نیمهبازِ گور پیدا بود. وحشت تمام جانم را گرفت. مات و منگ دستم را به سویش دراز کردم و ندایش دادم.
او که، غرق در خود، خیره بر آتش نشسته بود ناگهان سربرآورد و نگاه کرد. باد میآمد و از دور صدای موسیقی غریبی را با خود میآورد. از بلندای آسمان... گویی فرشتهای با دهانی زخمخورده آواز میخواند؛ فرشتهای که پاهایش در عمق زمین گرفتار بود و ماه بر دوشش سنگینی میکرد...
آن کپهی سرد و تیره تکانی خورد و پیکر بیجانش را دیدم که پوست خاک را شکافت. بهسختی از جایش بلند شد و دستانش را بر لبههای آن حفرهی نمناک گرفت و بیرون آمد. از حفرهی گور. یا حفرهی...
https://goo.gl/vTCwrK
#انتشارات_روزنه
«دیوباد»، نوشتهی ساناز حائری، داستانی است ۱۳۶صفحهای در چهار فصل.
دیوباد در اشعار نظامی به چند معنی آمده که یکی از آنها بادهای سیاهی است که آسمان را تیره و تار میکند.
محور اصلی داستان نیز بر همین مبناست و رویکرد استعاری و شعرگونه ی متن وامدارِ متون کلاسیک ایرانی است. سبک نوشتاری نویسنده از عناصر مختلف گردباد یعنی فرمهای دایرهای، حفرهها و آشفتگی پیروی میکند و در هر فصل – که نمایندهی یکی از فصول سال است - یک راوی زن، در فضایی وهمآور، تجربیات عجیب و شخصیاش را از زندگی و عشق و... بازگو میکند.
داستان ارجاعاتی به ادبیات ایران و غرب و متون مذهبی دارد؛ دنیایی عجیب و رؤیاگون که در آن، تشخیص انسان، حیوان، فرشته و شیطان گاه بسیار دشوار میشود.
📚بخشی از متنِ رمانِ «دیوباد»
نیمههای شب بود. تاریکی زبانش را بر پیکر دخترِ شب میکشید و ماه با تک چشم گِردش، از آسمان آویزان شده بود و آنها را دید میزد. ناگهان صدایی شنیدم. ترسیدم. برگشتم.
برگشتم و نگاهی به لاشهی گور انداختم. سپیدی چشمش چشمانم را کور کرد. مردمک سپید ماه در چشم نیمهبازِ گور پیدا بود. وحشت تمام جانم را گرفت. مات و منگ دستم را به سویش دراز کردم و ندایش دادم.
او که، غرق در خود، خیره بر آتش نشسته بود ناگهان سربرآورد و نگاه کرد. باد میآمد و از دور صدای موسیقی غریبی را با خود میآورد. از بلندای آسمان... گویی فرشتهای با دهانی زخمخورده آواز میخواند؛ فرشتهای که پاهایش در عمق زمین گرفتار بود و ماه بر دوشش سنگینی میکرد...
آن کپهی سرد و تیره تکانی خورد و پیکر بیجانش را دیدم که پوست خاک را شکافت. بهسختی از جایش بلند شد و دستانش را بر لبههای آن حفرهی نمناک گرفت و بیرون آمد. از حفرهی گور. یا حفرهی...
https://goo.gl/vTCwrK
#انتشارات_روزنه
📕
・・・
جلسه ی نقد و بررسی رمان #دیوباد ، روز شنبه بیستم مهرماه در #موسسه_فرهنگی_هنری_هفت_اقلیم برگزار می شود. از تمامی دوستان و علاقمندان به ادبیات، به خصوص کسانی که کتابم را خوانده اند، دعوت میکنم تا در این جلسه شرکت کنند.
آدرس :خیابان شریعتی ، بعد از ملک ، نرسیده به خیابان پلیس ، روبروی شهرداری ، پلاک 569
#دیوباد #ساناز_حائری #نشر_روزنه #نقد_ادبی #نقد_بررسی #هفت_اقلیم_هنر
・・・
جلسه ی نقد و بررسی رمان #دیوباد ، روز شنبه بیستم مهرماه در #موسسه_فرهنگی_هنری_هفت_اقلیم برگزار می شود. از تمامی دوستان و علاقمندان به ادبیات، به خصوص کسانی که کتابم را خوانده اند، دعوت میکنم تا در این جلسه شرکت کنند.
آدرس :خیابان شریعتی ، بعد از ملک ، نرسیده به خیابان پلیس ، روبروی شهرداری ، پلاک 569
#دیوباد #ساناز_حائری #نشر_روزنه #نقد_ادبی #نقد_بررسی #هفت_اقلیم_هنر
دیوباد رمانی است در چهارفصل که هم به ادبیات پست مدرن پهلو میزند و هم به ادبیات تمثیلی. در این کتاب با خرده روایتهایی مواجهایم که با منطقی شاعرانه بازگو شدهاند، در نتیجه مخاطب همواره در مرز بین تخیل و واقعیت حرکت میکند. بخش عمدهی کتاب به بحران روابط انسانی و بیان حالات درونی شخصیتهایی میپردازد که با شیوههای معمول داستان نگاری در ذهن مخاطب نقش نمیبندند بلکه رفته رفته و از طریق دیالوگها جان میگیرند.
علیرغم حضور پررنگ زنان در داستان،
توجه به ارجاعات اساطیری و اشاره مداوم به حفره و خلاء، مخاطب را به چیزی ورای یک نگرش فمنیستی ساده هدایت میکند:
جهان زاییدهی یک نقصان، حفره یا شکاف غیرقابل ترمیم است: حفرهی گردباد.
📚 نام کتاب #دیوباد
✍️ نوشتهی #ساناز_حائری
#انتشارات_روزنه
علیرغم حضور پررنگ زنان در داستان،
توجه به ارجاعات اساطیری و اشاره مداوم به حفره و خلاء، مخاطب را به چیزی ورای یک نگرش فمنیستی ساده هدایت میکند:
جهان زاییدهی یک نقصان، حفره یا شکاف غیرقابل ترمیم است: حفرهی گردباد.
📚 نام کتاب #دیوباد
✍️ نوشتهی #ساناز_حائری
#انتشارات_روزنه