📚 .
✅اسفند دیگر قشنگ نیست. باید دود بشود برود هوا و من با یک دوچرخه برای همیشه بهار را ترک کنم و بروم به یک زمستان سرد و مثل وقتی که سرباز بودم، یخ بزنم و چشمهایم خیره بماند، به روزهایی که دیگر برنمیگردد. اسفند را دیگر دوست ندارم. دیگر اسفند را نمیخواهم. اسفند را میبخشم به کودکانِ کار که پشت چراغ قرمز خیابانها، برای رانندههای عصبانی دودش کنند، تا شاید کسی مثل من بغض کند و دلش برای آنها بسوزد و یک اسکناس هرچند تومانی بگذارد کف دست سیاه و سوختهی آنها.
📖از کتاب #دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
✍️نوشتهی #فاضل_ترکمن
طراح جلد: #آذرخش_فراهانی
📚#انتشارات_روزنه
_ عکس از #فربد_مولوی
#اسفند
🆔 @rowzanehnashr
ارتباط با ادمین:
🆔@rowzanehadmin
https://goo.gl/1y9JZb
✅اسفند دیگر قشنگ نیست. باید دود بشود برود هوا و من با یک دوچرخه برای همیشه بهار را ترک کنم و بروم به یک زمستان سرد و مثل وقتی که سرباز بودم، یخ بزنم و چشمهایم خیره بماند، به روزهایی که دیگر برنمیگردد. اسفند را دیگر دوست ندارم. دیگر اسفند را نمیخواهم. اسفند را میبخشم به کودکانِ کار که پشت چراغ قرمز خیابانها، برای رانندههای عصبانی دودش کنند، تا شاید کسی مثل من بغض کند و دلش برای آنها بسوزد و یک اسکناس هرچند تومانی بگذارد کف دست سیاه و سوختهی آنها.
📖از کتاب #دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
✍️نوشتهی #فاضل_ترکمن
طراح جلد: #آذرخش_فراهانی
📚#انتشارات_روزنه
_ عکس از #فربد_مولوی
#اسفند
🆔 @rowzanehnashr
ارتباط با ادمین:
🆔@rowzanehadmin
https://goo.gl/1y9JZb