انتشارات ‌روزنه
2.72K subscribers
1.45K photos
161 videos
38 files
1.47K links
کسی تنهاست که کتاب نمی‌خواند

آدرس: تهران، خیابان ولیعصر، بالاتر از خیابان شهید بهشتی، کوچه نادر، پلاک 3، واحد 2
شماره تماس:
88721514
86124538
اینستاگرام:
www.instagram.com/rowzanehnashr

ارتباط با ادمین:
@rowzanehadmin
Download Telegram
توماس_برنهاد، نویسنده‌ی اتریشی، در داستان “#قدم_زدن” علت و سبب بروز دیوانه‌گی کارر، و نیز اندیشه به هستی و تفکر را موضوع خود قرار داده است. درون‌مایه‌ی بیماری روانی، جنون، که در اینجا چونان نتیجه‌ی اندیشیدن به جهان و تفکر به نمایش گذاشته می‌شود از همان رمان نخستین‌اش. “زمهریر” در آثار برنهارد نقش برجسته‌ دارد. در قدم زدن یک منِ بی‌نام و ناشناس، که خود خاموش است و یا به‌ندرت به سخن در می‌آید داستان را از زبان شخص دوم (اوهلر) روایت می‌کند که با راوی سخن می‌گوید و یا آنچه شخص سوم (کارر) به شخص دوم (اوهلر) گفته. به همین سبب در داستان قدم زدن چهار صد و هفتاد و چهار با از اوهلر نقل قول می‌شود. کرانیگاه این داستان، فرم و زبان است تا ابلاغ محتوا. به نمایش گذاشتن اندیشیدن؛ تبدیل روندِ رنج‌بار اندیشیدن به زبان.
#نیچه در “فراسوی نیک و بد”، پاره‌ی هفدهم می‌نویسد: اما در باب خرافات منطقیان: من هرگز از انگشت نهادن بر یک واقعیت خرده‌-ریز دست‌بردار نیستم، واقعیتی که این خرافتیان از آن روگردانند-یعنی اینکه اندیشه هنگامی فرا می‌رسد که “او” می‌خواهد. نه آن‌گاه که “من” می‌خواهم؛ چنان‌که اگر بگوییم که موضوع “من” شرطِ معمولِ “می‌اندیشم” است، واقعیت را واژگونه کرده‌ایم. او می‌اندیشد: اما این‌که این “او” درست همان “من” نامدارِ قدیمی است یا نه. نرم نرمک بگویم، که این نیز تنها یک فرض است یک ادعاست، و به هیچ‌وجه “یقینِ بی‌واسطه” نیست.

@rowzanehnashr
📻 #معرفی_کتاب:
توماس برنهاد، نویسنده‌ی اتریشی، در داستان “قدم زدن” علت و سبب بروز دیوانه‌گی کارر، و نیز اندیشه به هستی و تفکر را موضوع خود قرار داده است. درون‌مایه‌ی بیماری روانی، جنون، که در اینجا چونان نتیجه‌ی اندیشیدن به جهان و تفکر به نمایش گذاشته می‌شود. در قدم زدن یک منِ بی‌نام و ناشناس، که خود خاموش است و یا به‌ندرت به سخن در می‌آید داستان را از زبان شخص دوم روایت می‌کند که با راوی سخن می‌گوید. اندیشیدن؛ تبدیل روندِ رنج‌بار اندیشیدن به زبان.
نیچه در “فراسوی نیک و بد”، پاره‌ی هفدهم می‌نویسد: اما در باب خرافات منطقیان: من هرگز از انگشت نهادن بر یک واقعیت خرده‌-ریز دست‌بردار نیستم، واقعیتی که این خرافاتیان از آن روگردانند-یعنی اینکه اندیشه هنگامی فرا می‌رسد که “او” می‌خواهد. نه آن‌گاه که “من” می‌خواهم؛ چنان‌که اگر بگوییم که موضوع “من” شرطِ معمولِ “می‌اندیشم” است، واقعیت را واژگونه کرده‌ایم. او می‌اندیشد: اما این‌که این “او” درست همان “من” نامدارِ قدیمی است یا نه. نرم نرمک بگویم، که این نیز تنها یک فرض است یک ادعاست، و به هیچ‌وجه “یقینِ بی‌واسطه” نیست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📖 #قدم_زدن
✍️ #توماس_برنهارد 📑برگردان #شهروز_رشید
📚#انتشارات_روزنه


🆔 @rowzanehnashr

https://goo.gl/wyTtSY