انتشارات ‌روزنه
2.74K subscribers
1.5K photos
165 videos
38 files
1.52K links
کسی تنهاست که کتاب نمی‌خواند

آدرس: تهران، خیابان ولیعصر، بالاتر از خیابان شهید بهشتی، کوچه نادر، پلاک 3، واحد 2
شماره تماس:
88721514
86124538
اینستاگرام:
www.instagram.com/rowzanehnashr

ارتباط با ادمین:
@rowzanehadmin
Download Telegram
استیون هاوکینز دانشمند ریاضی و فیزیک و نویسنده کتاب بسیار معروف و پرفروش تاریخچه زمان در سن ۷۶ سالگی درگذشت. او بیشتر عمرش را در حالتی از فلج گذراند و در همان حال هم به تمام موفقیت‌هایش رسید.
از کتابی که نوشته‌ام متنفرم! – ۱

نوشتن بیشتر وقت‌ها روندی سخت و طولانی دارد. در میانه نوشتن آدم ممکن است از کارش متنفر شود. همه نویسنده‌ها صرفنظر از بد یا خوب یا شاهکار بودن کارشان لحظاتی داشته‌اند که از کارشان متنفر بوده‌اند. کتاب در حال نوشته شدن مسائل بسیاری دارد که نویسنده باید حلشان کند. بنابراین بیشتر کتاب‌ها بارها بازنویسی می‌شوند. یکی از مواقعی که نویسنده از کارش متنفر می‌شود وقتی است که تعداد این بازنویسی‌ها زیاد می‌شود. سایت لیت‌هاب حتی در این باره تخمینی هم داده و نوشته است که نویسندگان وقتی به بازنویسی سیزدهم تا بیست و هفتم کارشان!! می‌رسند، دیگر جوش می‌آورند و از کتاب‌شان متنفر می‌شوند! اما برخی از نویسندگان دلیل‌های دیگری برای متنفر بودن از کتابشان دارند.


۱ - کلیشه‌ای بودن.
جی جی بالارد کتابی داشته به نام «یادی از ناکجا» که از آن متنفر بوده .

خود بالارد درباره این کتاب در مصاحبه‌ای گفته است که نوشتن آن را فقط برای رفع نیاز مالی‌اش به سرانجام رسانیده و خودش می‌داند که کتابش کلیشه‌ای و مزخرف است. او گفته که کتاب را در سال ۱۹۵۶ نوشته و در آن سال او وضع مالی و روانی خوبی نداشته است. در این سال او ۳۰ ساله بوده و سه فرزند داشته و احساس پیری می‌کرده و به این نتیجه رسیده بوده که در آینده هم چیزی نخواهد شد و به جایی نخواهد رسید. هر روز برای رسیدن به محل کارش مقدار زیادی پیاده‌روی داشته کاملا خسته بوده است.

روزی در همین سال همسرش به او می‌گویند که «برای سفر تفریحی دو هفته‌ای پولی در بساط نداریم. بنابراین حالا که نمی‌توانیم جایی برویم چرا در این دو هفته یک کتاب نمی‌نویسی». بالارد شوخی شوخی فکر می‌کند که باشه بذار ببینیم چی میشه! و بعد پشت ماشین تحریر می‌نشیند و به قول خودش شش هزار کلمه در روز می‌نویسد. برای این که داستان را به سرعت سرهم کند راهی دیگر جز استفاده از کلیشه‌های مواردی که در دیگر داستان‌های موفق امتحان خود را پس داده‌اند پیدا نمی‌کند. بنابراین هر چه کلیشه می‌شناخته را به کار می‌گیرد و در ده روز سروته کار را به هم می‌اورد.

بعد نسخه اولیه کتاب را به کسی می‌دهد تا برایش بفروشد و آن شخص که بعدا نماینده‌اش شده آن را به ناشری می‌فروشد و از این کار ۳۰۰ پوند گیرش می‌آید و از چاپ‌های بعدی کتاب نیز مبالغی دشت می‌کند و همین باعث می‌شود که او کارهای دیگرش را ول کند و بچسبد به نویسندگی و نوشتن کتاب معروفترش به نام «دنیای غرق شده» را شروع کند و همین طور پیش برود تا آخر. بعدها هم همیشه بالارد از کتاب «دنیای غرق شده» به عنوان اولین رمانش نام می‌برده و آن قبلی را به کلی منکر بوده است.

@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
از کتابی که نوشته‌ام متنفرم! - ۲

۲ – منتقدان

یان فلمینگ معرف حضور همه کتاب‌خوان‌ها هست. اگر هم نباشد فیلم‌هایی که بر اساس کتاب‌هایش ساخته شده را بسیاری از کتاب‌نخوان‌ها هم دیده‌اند. تمام سریال سینمایی جیمزباند انگلیسی مامور دو صفر ۷ از توی کتاب‌های او درآمد. البته بگذریم که همین الان که فلمینگ فوت شده هنوز هم فیلم جیمزباندی ساخته می‌شود و بازارش هم. هم‌چنان سکه است اما خلق ماموری سوپر انسان که برای کشتن هر کسی مجوز دارد و در خدمت ملکه انگلیس است و همه دنیا قدرت و مهارتش را می‌ستایند و مرتب دنیا را ار فاجعه نجات می‌دهد کار فلمینگ است.

تمام سریال سینمایی باند قبل از تبدیل به فیلم شدن به شکل کتاب منتشر می‌شد. یکی از این کتاب‌ها که بعدا فیلم شد کتاب «جاسوسی که مرا دوست داشت» بود. او در ابتدا خودش هم کتاب را دوست داشت اما بعد از چاپ کتاب ناقدها به جانش افتادند و پنبه کتاب را اساسی زدند چون این کتاب جور دیگری شروع می‌شد و از همان ابتدا جیمز باند در صحنه حضور نداشت و برخلاف کتاب‌های دیگرش روایت آن از زبان و ذهن یک دخترخانم می‌آمد و کمی بعد جیمزباند در صحنه حاضر می‌شد و این کمی باعث گرفته شدن حال خوانندگان شده بود. ناقدان هم از فرصت استفاده کردند و چنان در انتقاد کردن افراط کردند که فلمینگ به طور کلی از کتابش متنفر شد.

علت هجوم ناقدان به کتاب آن بود که به طور کلی جیمزباند کتاب بچه دبیرستانی‌های انگلیسی بود و آن‌ها هم دوستدار هیجان و بزن و بکش از همان ابتدای کتاب بودند. اما خود فلمینگ فکر می‌کرد کتاب‌هایش را افراد سن و سال‌دارتر و بزرگتر بیشتر می‌خوانند و برای همین هم قدری فاز کتک کاری و بزن و له کن را در کتاب دیرتر شروع کرده بود. خودش هم اعتراف کرد که تعجب کرده از این که مشتری کتاب‌هایش نوجوانان هستند.

به هر حال کتاب‌های فلمینگ هر جوری نوشته شده باشند به طور کلی کتاب‌های خوبی نیستند و مصرف محدود و تاریخ‌دار دارند. فیلم‌های باند هم همین طور! از زمانی که جنگ سرد تمام شده، باند دچار کمبود دشمن حسابی شده است. شوروی‌ها دیگر نیستند که بشود مثل برگ پاییزی دروشان کرد. باند سیاسی است و دشمن سیاسی حسابی برایش پیدا نمی‌شود. ساختن فیلم درباره انواع راه‌های نجات دنیا به دلایل غیرسیاسی - مثل سنگ آسمانی، طوفان‌های بسیار شدید و میکروب‌های کشنده و خزعبلاتی از این قبیل! - را هم قبلا آمریکایی‌ها شروع کرده بودند و چیزی به باند نماسید. اما البته فروش بالای این سریال سینمایی همچنان ادامه دارد. کل فیلم‌های باند بیشتر از تمام سریال‌های سینمایی دیگر جهان فروش داشته است.

در سال ۱۹۷۷ از کتاب «جاسوسی که مرا دوست داشت» به رغم انتقادهایی که از آن شد فیلمی ساخته شد با شرکت راجر مور با بودجه ۱۴ میلیون دلار که در نهایت ۱۸۵ میلیون دلار ازش پول درآمد و بنابراین حسابی موفق بود و نشان داد که نوجوانان در سینما دیگر زیاد نفود نداشتند یا اگر هم داشتند فلمینگ را بخشیده بودند.
@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
—------------------------------
#تازه_های_نشر
چهارمجموعه شعر تازه به بازار کتاب رسید
نشر روزنه با انتشار چهار کتاب، بخش شعر خود را افتتاح کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، نشر روزنه با انتشار چهار عنوان اثر تازه در حوزه شعر معاصر، بخش تازه‌ای را به فعالیت‌های خود در بازار کتاب اضافه کرد.
فاضل ترکمن دبیر مجموعه ادبیات و هنر انتشارات روزنه با اعلام این خبر عنوان کرد: تابه‌حال چهار کتاب از این مجموعه منتشر شده که عبارتند از «رگباد» سروده‌ سپیده نیک‌رو، «زیبایی‌ات به‌وقت محلی» سروده‌ مرتضی بخشایش، «غزل برای غزل» سروده‌ احمد ابومحبوب و «معجزه در ساعت ۵ عصر» سروده‌ سجاد روشنی.

وی همچنین گفت: هر چهار مجموعه شعر چاپ‌شده‌ فعلی در قالب سپید سروده شده‌اند، اما قرار نیست در مجموعه‌ شعرِ روزنه صرفاً شعر سپید چاپ کنیم. معیار ما شعر خوب است و از تمام قالب‌ها و جریان‌های مختلف شعر فارسی برای بررسی، کتاب می‌پذیریم.
ترکمن تصریح کرد: درواقع شعرِ روزنه قرار است صدای تمام جریان‌های مختلف را منعکس کند.
شایان ذکر است مجموعه‌های شعرِ روزنه در قطع پالتویی و با طراحی جلد سهیل حسینی منتشر شده است.

http://uupload.ir/files/nqar_sher1.jpg

https://t.me/rowzanehnashr
از کتابی که نوشته‌ام متنفرم - ۳

کتاب‌‌ تروریستی

آمریکایی‌ها وسط جنگ ویتنام گیر افتاده بودند و نه راه پس داشتند و نه راه پیش. فکر می‌کردند که چند روزه جنگ را ببرند و چند سالی از آن می‌گذشت و هیچ کاری نتوانسته بودند بکنند. یواش یواش هزینه جنگ سر به جهنم گذاشت و سربازهایشان تمام شد و کشوری که مدعی بود سرباز حرفه‌ای دارد و نیاز به سربازی وظیفه ندارد مجبور شد مردم عادی را هم به زور به جنگ فرابخواند.

در این میانه نسل جدید اصلا دوست نداشت به جنگ برود. از دلیل شروع جنگ سردر نمی‌آورد و به طور کلی آن را جنگ خودش نمی‌دانست و نمی‌خواست در جنگ دیگران کشته شود. جوانان و روشنفکرترها در آمریکا هر روز تظاهرات می‌کردند و در مقابل رفتن به جنگ مقاومت می‌کردند و می‌خواستند سر به تن حکومتی که برای جان آن‌ها هیچ ارزشی قائل نیست، نباشد.


یکی از این جوانان ویلیام پاول بود. او پا را از حد تظاهرات فراتر گذاشت و تصمیم به مقاومت از نوع خشونت گرفت و در ۱۹۷۱ و در سن ۱۹ سالگی درست وسط بحبوحه جنگ ویتنام کتابی نوشت به نام «کتاب آشپزی هرج‌ومرج طلبان» که تا آن هنگام مشابهی نداشت.

سراسر این کتاب پر است از فرمول‌ها و روش‌های درست کردن بمب‌های کوچک و کاشت و آن و تهیه گاز اشک آور و ساخت صداخفه‌کن و خنثی کردن گازهای خطرناکی که برای تظاهرکنندگان به کار گرفته می‌شد و چیزهایی از این قبیل. خودش می‌گوید: «این کتاب را وقتی درگیر جنبش‌های ضد جنگ بودم نوشتم و بیشتر محصولی اشتباه از خشم دوران بلوغم بود. در آن دوران منتظر بودم که به خدمت فراخوانده شوم و به جنگی بروم که هیچ به آن معتقد نبودم و به این نظر رسیده بودم که خشونت برای ایجاد تغییرات سیاسی توجیه دارد.»

کتاب او به صورت نسخه‌های زیراکسی و یا با چاپ بد به تعداد زیاد منتشر و به شدت محبوب شد. پلیس آمریکا از این کتاب بسیار صدمه خورد زیرا با کسانی مواجه شده بود که تا حدی مسلح‌تر و مجهزتر از قبل بودند و در جواب ضربه‌ها، کم و بیش ضربه می‌زدند و دیگر کتک خور صرف نبودند. می گویند که پس از این کتاب تظاهرات معمولی تبدیل به یک جنگ داخلی کوچک شده بود پلیس سلطه‌ مطلقش را بر تظاهر کنندگان از دست داده بود. و این ادامه داشت تا جنگ ویتنام را که یک دموکرات شروع کرده بود توسط یک جمهوری‌خواه به پایان رسید.

پس از جنگ اما کتاب متروک نشد و به حیات خود ادامه داد. هر اتفاقی که می‌افتاد مردم با روش‌های این کتاب دست به مقاومت می‌زدند. به طور کلی این کتاب هنوز هم در آمریکا هم چاپ می‌شود و هم به صورت زیراکسی و چاپ‌های فوری در دسترس است و هنوز هم بین جوانان چنان محبوب است که باشگاه طرفداران خاص خودش را هم دارد. خود پاول در سال ۲۰۰۰ به این باشگاه پیام داد که لطفا دیگر این کتاب را چاپ نکنید. او در واقع از شهرتی که توسط این کتاب برایش حاصل شد بود متنفر شده بود. اما هیچ گوش شنوایی برای این خواهش وجود نداشت و ندارد. هنوز هم از این کتاب برای خشونت علیه پلیس استفاده می‌کنند. در وب تاریک هم این کتاب را به همراه انواع کتاب‌های ناجور دیگر هرج‌ومرج طلبان دست به دست می‌کنند و دامنه نفوذ و کاربردش هر روز هم بیشتر می‌شود. غولی که از شیشه بیرون آمد دیگر به آن بر نمی‌‌گردد.


@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
ترجمه فرانسوی کتاب «گراف گربه» نوشته هادی تقی‌زاده در نمایشگاه کتاب پاریس رونمایی شد.
ترجمه فرانسوی کتاب «گربه گراف» نوشته «هادی تقی‌زاده» که فارسی آن را انتشارات روزنه به چاپ رسانیده بود، در نمایشگاه کتاب پاریس رونمایی شد. این کتاب را خانم میترا فرزاد – استاد دانشگاهی مهندسی پاریس – به فرانسوی ترجمه کرده است و توسط انتشارات شمع و مه با همراهی انتشارات فرانسوی ادیسیون لاولا به چاپ رسیده است.

افشین شحنه تبار مدیر نشر شمع و مه در مصاحبه با ایبنا گفته: «گراف گربه یکی از قوی‌ترین آثار معاصر در رده فانتزی اجتماعی است و با داشتن موضوع بومی ایرانی قابلیت برگرداندن به زبان‌های دیگر را نیز دارد و مطمئنا در خارج از ایران آینده خوبی دارد.»

ناشر برای این کتاب در کشورهای فرانسه زبان، تور کتاب‌خوانی هم قرار است برگذار کند. کتاب گراف گربه در ۱۳۹۱ توسط نشر روزنه به بازار زبان فارسی عرضه شد و در ایران هم موفقیت‌هایی نظیر برگزیده شدن به عنوان بهترین کتاب متفاوت سال داشته است و در جایزه مهرگان ادب هم شایسته تقدیر شناخته شد.

مشخصات این کتاب را در سایت ما به نشانی زیر خواهید یافت.
http://rowzanehnashr.com/03-033.html

@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
"ولگردهای دارما" به چاپ چهارم رسید/ "بیگ‌سور" و "ناهار لخت" در راهِ نشر

سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: رمان "ولگردهای دارما" تجدید چاپ شد. چاپ چهارم این رمان که با ترجمه فرید قدمی و توسط نشر روزنه به بازار کتاب آمده است با قیمت 21500 تومان و در 312 صفحه منتشر شده است.
فرید قدمی نویسنده و مترجمی است که به‌واسطه‌ی ترجمه‌ بیش از دوازده اثر از شاعران و نویسندگان نسل بیت و معرفی چهره‌هایی همچون جک کروآک، آلن گینزبرگ و ویلیام باروز به مخاطبان فارسی نامش در ایران با نسل بیت گره خورده است.
او درباره این رمان می‌گوید: "ولگردهای دارما" در 1958 منتشر شد؛ رمانی که بخش بزرگی از آن درباره سفرهای کروآک در کوه‌ها، جنگل‌ها و جاده‌های امریکا و مکزیک است: درباره مراقبه‌های بودیستی، مکاشفه‌ها، مفت سواری‌ها و مهمانی‌های بزرگ. "ولگردهای دارما" آنچنان مخاطبانش را تحت تاثیر قرار داد که جنبش عظیم "کوله‌پشتی" را در میان جوانان امریکا به راه انداخت: جوانانی که پس از خواندن رمان کوله‌هاشان را بستند و به دل کوه‌ها و جنگل‌ها و جاده‌ها زدند. بسیاری از منتقدان "ولگردهای دارما" را بهترین رمان کروآک می‌دانند. با انتشار رمان‌های بعدی، روزبه‌روز بر شهرت کروآک افزوده شد و با آغاز دهه 1960 این شهرت دیگر کروآک را به ستوه آورد: آنقدری که خیلی از دوستانش افسردگی و مرگ او را، در 47سالگی و اوج شهرت و محبوبیت‌اش، ناشی از همین شهرت زیاد می‌دانستند.
مجموعه داستان "کریسمس گردی: پیش‌نوشتارهای ناهار لخت" از ویلیام باروز و رمان‌های "بارش کلاه‌مکزیکی" و "ویلارد و جایزه‌های بولینگ‌اش" از ریچارد براتیگان از دیگر ترجمه‌های قدمی از آثار نسل بیت است.
او همچنین از انتشار رمان "بیگ‌سور" از جک کروآک پس از اخذ مجوز از وزارت ارشاد خبر داد و گفت که اکنون روی ترجمه‌ی رمان‌های "ناهار لخت" از ویلیام باروز و "زندگی‌های زیرزمینی" از جک کروآک کار می‌کند و امیدوار است که تا پایان شهریور 97 ترجمه این آثار نیز به پایان برسد.

http://uupload.ir/files/8p5g_darma.jpg

https://t.me/rowzanehnashr
حافظ را با اشعاری سیاسی-منکراتی در تقویم 97 ابراهیم رها دوباره بشناسید
.
.
.
الا یا ایهاال هرچی را می‌توانید در تمامی کتاب‌فروشی‌های معتبر بیابید.
#انتشارات_روزنه
نام کتاب : شرقِ غرب
نویسنده: میروسلاو پنکوف
مترجم: محمدحسین واقف
چاپ : اول
قطع : رقعی
سال چاپ : 1396
تعداد صفحه : 188
قیمت: 165,000 ریال

این کتاب روایت بلغارستان است؛ از تسلط عثمانی بر آن کشور، از جنگ‌های آزادسازی از دست عثمانی‌ها، از جنگ‌های بالکان، از استبداد و سقوط کمونیسم. داستان‌هایی از این مجموعه هم از اکنون بلغارستان سخن می‌گویند، از آنهایی که به دنبال زندگی بهتر به غرب رفته‌اند. اما این کتاب تاریخ نیست، کتابی است که تاریخ را از لابه‌لای زندگی افراد روایت می‌کند و داستان‌هایش در نهایت تصویری یکپارچه از گذشته و اکنون بلغارستان به ما می‌دهد. تصویری که برای خواننده‌ی فارسی‌زبان بسیار آشناست. میروسلاو پنکوف جوان در این کتاب با نثری غنی و روایتی دل‌نشین، شخصیت‌هایی فراموش‌نشدنی خلق کرده است تا روایت‌گر تاریخ و آدم‌هایش باشند.

http://uupload.ir/files/sxmw_shargh.jpg

https://t.me/rowzanehnashr

#تازه_های_نشر #انتشارات_روزنه #داستان
از کتابی که نوشته‌ام متنفرم؟– نه نیستم! فقط یک خورده دلخورم – ۴

معاون و مشوق جنایت

روزی نیست که در آمریکا چیزی از هفت‌تیرکشی و کابوی‌بازی دانش‌آموزان با سلاح‌های واقعی و کشته شدن کسانی نشنویم که هیچ گناهی نداشته‌اند جز حضور در نزدیکی آدم‌کش‌ها! قضیه آزادی حمل سلاح در آمریکا که می‌گویند جزو قانون اساسی‌شان است و سود شرکت‌های سازنده اسلحه و عوامل فرهنگی دیگر دست به دست هم داده‌اند و تحصیل در دبیرستان‌های آمریکایی را تبدیل به کابوس کرده‌اند. در همین سال لااقل چهار بار قتل دسته‌جمعی توسط دانش‌آموزان اتفاق افتاد که هر بار از دفعه قبلی فجیع‌تر بود.

بعد از تمام این قتل‌ها گروه‌های گوناگون مردم به این آزادی اعتراض می‌کنند و خواهان جمع‌آوری سلاح از جامعه می‌شوند و چند روزی تظاهرات و غیره جریان دارد و در روزنامه‌ها و مجله‌ها و سایت‌ها بحث می‌کنند و بعد واقعه بر طبق قاعده مکعب ۹۰ فراموش می‌شود. قانون مکعب ۹۰ می گوید که ۹۰درصد آمریکایی‌ها ۹۰ درصد خواسته‌هایشان را پس از ۹۰ روز که پی‌گیری کردند و نتیجه نداد فراموش می‌کنند. اما تحولی که در دوران ترامپ رخ داد قضیه را تاسف‌بارتر و مسخره‌تر کرده است. ترامپ خواهان آن شد که به معلم‌ها و دبیر‌ها هم اسلحه داده شود تا سرکلاس اگر بچه‌ای با اسلحه تهدیدی کرد معلم بتواند او را بکشد.

استفن کینگ کتابی دارد به نام «خشم» که طرح و پیش‌نویس آن را در نوجوانی نوشت و بعد به صورت کتاب منتشر کرد. این کتاب درباره بچه‌ای است که اسلحه به دست به مدرسه می‌رود و معلمش را می‌کشد و بچه‌ها را گروگان می‌گیرد. کتاب البته شلخته و بدون کشش است و کتاب خوبی از آب در نیامده است. تا اینجا بجز از غیرانسانی و به خاطر یک مشت دلار نوشتن چیز دیگری درباره آن نمی‌توان سراغ کرد. اما در دهه هشتاد میلادی کتاب را در قفسه کتاب‌ها و جیب تیراندازانی که در دبیرستان‌ها و دبستان‌ها قتل‌عام کردند پیدا کردند. چند مورد که این قضیه اتفاق افتاد یواش یواش صدای معترضان به این نویسنده بالا رفت و اوج گرفت. آن‌ها می‌گفتند حتی اگر این کتاب الهام‌بخش آدم‌کش‌ها نبوده باشد اما به آن‌ها انگیزه داده و خودشان را با قهرمان کتاب در یک جبهه می‌دیده‌اند و آن‌ها را توجیه کرده است.

واکنش‌های علیه کتاب خشم آنقدر بالا گرفت که بالاخره در سال ۲۰۱۳ نویسنده اعلام کرده که از ناشر خواسته که کتاب را دیگر چاپ نکند. حالا در مجموعه آثار استفن کینگ این کتاب دیگر دیده نمی‌شود. اما نکته تاسف آور آن است که جناب نویسنده خودش را کمی تا قسمتی مغبون تصور می‌کند و بارها دراظهاراتش نشان داده که این کار را با تاسف کرده و کتابش ارزش‌های دیگری هم داشته که نادیده گرفته شده است. از نویسنده‌های بازاری بیشتر از این نمی‌توان انتظار داشت.

@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
سال نو مبارک و فرخنده!
از گلستان من ببر ورقی
نمیرم از این پس که من زنده‌ام
یکی درخت گل اندر فضای خلوت ماست
که سروهای چمن پیش قامتش پستند