انتشارات ‌روزنه
2.73K subscribers
1.5K photos
165 videos
38 files
1.52K links
کسی تنهاست که کتاب نمی‌خواند

آدرس: تهران، خیابان ولیعصر، بالاتر از خیابان شهید بهشتی، کوچه نادر، پلاک 3، واحد 2
شماره تماس:
88721514
86124538
اینستاگرام:
www.instagram.com/rowzanehnashr

ارتباط با ادمین:
@rowzanehadmin
Download Telegram
افسانه‌های از مد افتاده درباره کتاب‌های الکترونیک
میتولوژی کتاب‌های الکترونیک (۲)

افسانه: کتاب الکترونیک را همه جا می‌شود با خودتان ببرید.
مجموعه کتاب‌های تالکینی یا اکو و .. .که ما چاپ کرده‌ایم حتی در یک کیف متوسط هم درست جا نمی‌گیرد. کیف کوچک پیش‌کش! اما همین مجموعه یک گوشه کوچولویی از حافظه تلفن موبایل یا تبلت شما را اشغال می‌کند. همین موبایل‌ها با اضافه کردن یک چیپ حافظه هزاران کتاب را می‌تواند در خود جای دهد.

حقیقت:این که کتاب را همه جا با خود بتوانید ببرید به هر حال حال مزیت هست، اگر مجموعه مدارکی را که به آن نیاز دارید یا سندهای اداری و یا فرهنگ لغات و چیزهایی از این دست در حافظه تلفن یا دستگاه کتاب‌خوان شما باشد خیلی هم خوب است و اصلا کمک می‌کند. اما در سایر موارد این امر اصلا هم مزیت مهمی محسوب نمی‌شود. شما تمام کتاب‌های تالکین یا تمام کتاب‌های اکو یا مجموعه هری پاتر را گوشه تلفن‌‌ یا تبلت یا کتاب‌خوان‌تان حبس می‌کنید و همین! اما کی می‌تواند این همه برگ کتاب را در یک یا حتی چند نوبت مطالعه کند؟ تمام مدت زمانی که چشم می‌تواند روی صفحه کوچولوی موبایل یا متوسط تبلت متمرکز باشد مگر چقدر است؟

برخی از سایت‌ها بیشترین توصیه‌ای که برای خواندن روی وسایل الکترونیک کرده‌اند در طول سفرهای شهری است. صبح که می‌روید سر کار توی کوچه و خیابان که کتاب نمی‌خوانید. فوقش می روید سراغ سایت‌ها و بخصوص در تلگرام وقت می‌گذرانید. در خارج از ایران هم همه صبح‌ها و در بیرون خانه دنبال ایمیل‌ها و پیام‌های الکترونیک و شبکه‌های اجتماعی و نظایر آن هستند. کتاب خواندن و بخصوص مطالعه ادبیات یا کتاب‌های فنی یا موارد دیگر به یک جور فراغت ذهنی و تمرکزی – ولو کوتاه مدت - نیاز دارد که در بیرون از خانه و در جریان کارهای روزمره ،معمولا دست نمی‌دهد.

اخیرا یکی از سایت‌های کتاب‌خانه‌ای انگلیسی زبان فهرستی از کتاب‌هایی که می‌شود توی خیابان خواند ارائه کرده است. این کتاب‌ها همه‌شان تقریبا کتاب‌های داستان کوتاه هستند. محل خواندن آن‌ها را هم توی قطار مترو و برای کسانی که از حومه لندن به شهر اصلی می‌روند دانسته است. این هر چند که به هر حال مطالعه است اما خیلی هم جدی نیست. بیشتر به درد هدر ندادن وقت می‌خورد.

@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
http://rowzanehnashr.com/telegram/telegram01/vaght-e-har-deltangi.jpg

یادآر ز شمع مرده یادآر،‌
کتابی برای یادآوری شمع‌های مرده دیارمان!

شاید شما هم متوجه شده باشید که اطلاعات همه ما در مورد افراد مهم تاریخ‌مان چقدر کم است. تازه آن‌چه را هم که می‌دانیم به شدت سطحی است. در درس‌های دبیرستانمان به نام برخی از افراد اشاره مختصری می‌شوید. خودمان هم یا وقت نمی‌کنیم یا کنج‌کاوی آن را نداریم که چیز بیشتری درباره زنان و مردان تاریخ‌مان یاد بگیریم و بدانیم. این میانه بسیاری هم پیدا می‌شوند که در این باره به ما کالای تقلبی می‌فروشند. کسی را که کار خوبی نکرده را چنان بزرگ می‌کنند که او را از زمره قدیسین می‌پندارند و اما کسانی دیگر که نقش‌های بزرگ در فرهنگ و تاریخ کشورمان بازی کرده‌اند را اصلا به جا نمی‌آوریم یا نمی‌دانیم که چه کار بزرگی کرده‌اند. زندگی‌نامه‌ درباره افراد تاریخی و فرهنگی ایران کم است.

کتاب «وقت هر دلتنگی» نوشته شده تا بخشی هر چند کوچک از این نقیصه را برطرف کند. این کتابی است نوشته فرشاد قوشچی که قبل از آن کتاب «شصت سالی عاشقی» را از او دیده‌ایم. آن کتاب هم هم‌چنان نوری بر گذشته‌ای نه‌چندان دور می‌انداخت و درباره یکی از رجال کمتر شناخته شده معاصر به نام مرتضی کیوان و همسرش خانم پوری سلطانی بود. در آن کتاب داستان زندگی این دو را بازشناسی می‌کند و نشان می‌دهد که بعد از کشته شدن مرتضی کیوان به دلایل سیاسی همسرش پوری سلطانی تصمیم می‌گیرد که سیاست رها کند و به راه آموختن دانش به هم‌وطنانش برود و کاری کند که فرهنگ و سواد ما از راه کتاب‌خواندن افرون‌تر شود.

کتاب «وقت هر دلتنگی» به برخی از مردان سیاست و علم و فرهنگ دیار ما می‌پردازد. کسانی بسیار معروف مثل علامه دهخدا که علی‌رغم این که نامش را بسیار شنیده‌ام ممکن است درباره کارهایش کمتر دانسته باشیم و یا مانند محمد علی فروغی که به دلایلی آشکار کمتر شناخته شده و در حقش کمی تا قسمتی جفا شده است و ممکن است به طور کلی درباره او اشتباه کنیم و دیگرانی مرحوم شمشیری که شاید اسمش را از زبان پدرانمان شنیده باشیم که از چلوکباب‌هایش تعریف کنند ولی ندانیم که فعال سیاسی بوده و زمانی نقشی بازی کرده که خیلی از پدران ما بازی نکردند یا حتی مانند حیدر رقابی که نه ما نه پدرمان ممکن است حتی نامش را نشنیده‌ باشند.

کتاب درباره دکتر حسین فاطمی، علی‌اکبرخان دهخدا، میرزاده عشقی، خانم فخرالدوله، محمدحسن شمشیری، غلامرضا تختی، حیدر رقابی،‌ محمدعلی فروغی و غلامحسین صدیقی فصل‌های مجزا و توضیحاتی کافی دارد. نویسنده هر کجا که توانسته و میسرش بوده،‌ تصاویری هم به کتاب افزوده که لااقل به شکل این افراد در یادمان بماند. از جمله اقدامات دیگری که او صورت داده ذکر محل دفن این بزرگان است تا اگر زمانی به گورستان‌های مشهور قدیمی گذارمان افتاد از نزدیک بر سر مزار آن‌ها فاتحه‌ای بخوانیم و یادشان را گرامی بداریم.

اطلاعات این کتاب در لینک به نشانی زیر موجود است.

http://rowzanehnashr.com/17-010.html

@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
رابطه خواندن و مطالعه با طول عمر

افزایش طول عمر با مطالعه امکانپذیر خواهد بود؟ بله مطالعات جدید نشان می‌دهد افرادی که در هر روز حداقل به مدت ۳۰ دقیقه کتاب می‌خوانند، از زندگی طولانی‌تری بهره خواهند برد.

که براساس مطالعه‌ای که بر روی ۳۶۳۵ نفر انجام شد، افرادی که ۵۰ سال یا بیشتر داشتند و در طول زندگی خود عادت به کتاب‌ خواندن داشته‌اند طول‌عمر حدود دو سال بیشتر از افرادی که کتاب نمی‌خوانند، خواهند داشت. به عبارت دیگر آن‌ها از ۲۳ ماه زندگی بیشتر بهره می‌برند.

این یافته‌ها در دانشکده سلامت عمومی دانشگاه ییل به دست آمده است. این پژوهش نشان می‌دهد که هرچه افراد مطالعه بیشتری داشته باشند، عمری طولانی‌تر خواهند داشت. تنها ۳.۵ ساعت مطالعه در طول هفته می‌تواند تفاوت قابل توجهی ایجاد کند.

این تحقیق تنها رابطه‌ی بین مطالعه و طول عمر را نشان می‌دهد اما از علت و نحوه اثر آن چیزی نمی‌گوید. این پژوهش، تحقیقات موجود که نشان می‌دادند مطالعه باعث می‌شود که مغز فعال و سلامت باقی بماند را اثبات می‌کند.
تحقیقات نشان می‌دهد که فرآیند آهسته مطالعه عمیق یک کتاب اثر درگیری شناختی خواهد داشت. این نتیجه قبلا در دانشگاه اموری آنتالیا به دست آمده بود و نشان می‌داد خواندن یک رمان باعث تحریک و تقویت قسمت‌های پردازش زبان در مغز می‌شود. به عبارتی دیگر مطالعه کردن می‌تواند تمرینی برای تقویت مغز باشد، کاری شبیه به تمرینی که در باشگاه برای تقویت بدن انجام می‌دهیم.

پژوهش ها همچنین نشان می‌دهد که خواندن کتاب‌های داستانی باعث افزایش احساس همدلی و قوی‌تر شدن ارتباط با دیگران و جهان اطراف می‌شود ، به ما کمک می‌کند که شاد‌تر باشیم و بنابراین زندگی طولانی‌تری داشته باشیم.

در این میان نکته جالب در این پژوهش اینجا است که یافته‌ها نشان می‌دهد که خواندن کتاب تاثیر بییشتری بر افزایش طول عمر نسبت به خواندن مجلات و روزنامه‌ها دارد
.
آلیسون سیل می‌گوید:
که علت این اتفاق این است که کتاب خواندن مغز انسان را بیشتر درگیر می‌کند و فواید شناختی بالایی دارد به همین دلیل طول عمر انسان افزایش می‌یابد.
افراد نمونه برای این مطالعه به سه گروه تقسیم شده بودند؛ گروهی که هیچ مطالعه‌ای نداشتند، گروهی که در هفته ۳.۵ ساعت مطالعه می‌کردند و گروهی که زمان مطالعه‌ای بیش از ۳.۵ ساعت در هفته داشتند.

با در نظر گرفتن عوامی چون جنیست، نژاد و تحصیلات، پس از گذشت ۱۲ سال، افرادی که در هفته بیش از ۳.۵ ساعت مطالعه داشتند،‌ دارای ۲۳‌ درصد مرگ و میر کمتر بودند.احتمال مرگ کسانی که ۳.۵ ساعت در هفته را به مطالعه اختصاص می‌دادند نیز ۱۷ درصد نسبت به اشخاصی که اصلا مطالعه نمی‌کردند، کمتر بوده است.
محققان در حال حاضر به بررسی این‌ سوالات می‌پردازند که آیا تفاوتی بین تاثیر خواندن کتاب‌های داستان و افسانه‌ای و کتاب‌های غیر‌داستانی وجود دارد یا خیر و این‌که آیا کتاب‌های صوتی و کتاب‌های الکترونیکی هم به اندازه کتاب‌های کاغذی مفید و تاثیر‌گذار هستند.

در هر حال این یافته‌ها مهر تاییدی بود بر این‌که چقدر مطالعه می‌تواند برای سلامت انسان مفید باشد. در سال ۲۰۰۹ محققان دریافتند که مطالعه مرتب باعث افزایش فعالیت مغز و جلوگیری از زوال عقل می‌شود. در سال ۲۰۰۹ هم تحقیقی به عمل آمد که نشان می‌داد مطالعه باعث می‌شود که سطح استرس انسان کاهش یابد.
در حالی‌که تحقیقات بیشتری نیاز است تا به طور قطع ثابت شود علاقه ما به کتاب باعث می‌شود که طول عمری بیشتر و ذهنی قوی‌تر و سالم داشته باشیم،‌ مطمئنا هیچ ضرری ندارد اگر شروع به مطالعه کتاب‌هایی که در اطرافمان وجود دارد، کنیم.

نقل از سایت تدبیر و امید

@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
افسانه های از مد افتاده درباره کتابهای الکترونیک میتولوژی کتابهای الکترونیک (۳)

افسانه:
کتاب الکترونیک ارزانتر از کتاب کاغذی است! چون هزینه فیلم و زینک و چاپ و صحافی و پخش ندارد. بقیه هزینه هایش هم کم است و حتی از نویسنده کتابش را به شکل الکترونیکی آماده کرده باشد و مثل به صورت فایل ورد تحویل بدهد حتی هزینه حروفچینی هم ندارد و بنابراین دستی به سروروی متن الکترونیک می کشی و می شود کتاب الکترونیک.

حقیقت:
کتاب الکترونیک زیاد هم ارزانتر تمام نمی شود. بالاخره ناشران باید زندگانی شان توسط کتاب الکترونیک تامین شود و بنابراین باید هزینه خود را از آن در بیاورند و سود هم بکنند تا اصلا کتابی بتوانند بیرون بدهند. پس فقط شاید همان هزینه های آماده سازی کتاب معمولی باید از آن کم شود. اما هزینه های معمولی ناشر سرجایش است

اولا کتابی که از نویسنده تحویل گرفته می شود نیاز به دستکاری و ویرایش و تصحیح دارد.

در ثانی اگر ناشر از کارش سردربیاورد باید مقداری نه چندان کم کد و برنامه هم به پرونده الکترونیک اضافه کند تا حالت کتاب الکترونیک به آن بدهد.

ثالثا: اگر به کتاب الکترونیک صوت و تصویر و انیمیشن و قابلیت تعاملی افزوده شود به قیمت کتاب افزوده می شود. ناشر باید کسانی را استخدام کند که اهل موشن گرافیک و تولید فایل های صوتی و برنامه نویسی و غیره باشند. اینها هزینه شان به مراتب از کارمندان عادی ناشر بالاتر است. و باید از طریق بار کردن این هزینه ها بر قیمت کتاب اصلی آن را برگردانند.

بنابراین کتاب الکترونیکی اگر باب شود فقط تا مدتی ارزانتر خواهد بود. و بعد قیمتش بی شک بالا خواهد کشید. از جانب دیگر به همین دلیل ممکن است که کتاب هایی که به صوت و تصویر و تعامل احتیاج ندارند را به زور به آن اضافه کنند تا دلیلی برای بالابردن قیمت داشته باشند.

خود کتابخوانی به این شکل هم هزینه دارد. کسانی که از کتابهای الکترونیک سود میبرند این تبلیغات یک سویه را کرده اند که کار خودشان بالا بگیرد. شما برای خواندن کتاب الکترونیک حداقل به یک موبایل احتیاج دارید و تا یک میلیون تومان دستکم باید برایش خرج کنید. شما این را هزینه نم یدانید اما این هزینه است. اگر دارید روی این وسیله کتاب می خوانید در واقع دارید هزینه این کار را میپردازید.

اگر برای این کار وسیله اختصاصی مثل دستگاه های کتابخوان را بخرید دوباره یک هزینه دیگر را متحمل شده اید. جناب آقای بزوس مالک سایت آمازون برای این که کتابهای ارزانتر سایت خودش را بتواند به شما بفروشد وادارتان می کند که یک دستگاه کتابخوان کیندل بخرید. دستگاه را خودش تولید می کند و کاری کرده که کتاب ها را باید در آن بار کنید و بخوانید. آمازون این دستگاه را با کمال زرنگی جزو هزینه کتاب به حساب نمی آورد. وقتی از شما چیزی در حدود صد دلار گرفت و کتابخوان را تحویل داد از آن به بعد کتاب های ارزانقیمت ترش را میتوانید بخرید و روی همان دستگاه بخوانید. اما این دستگاه کار دیگری هم می کند؟ نه! فقط به درد کتاب هایی می خورد که آقای بزوس به شما می فروشد. شما هنوز اولین کتابتان را نخریده اید اما پول حداقل ده کتاب معمولی را پرداخته اید. بسیاری از مالکان این دستگاه ها در نهایت شاید بیست عدد کتاب بیشتر نخرند. این معامله ا ی سراسر ضرر است. چون پول ده تایش را پیشاپیش پرداخته اند. فقط آن ها که تعداد کتاب های زیادی را روی دستگاه دارند شاید در نهایت سود کنند. اما تعداد زیاد کتاب روی کتابخوان خودش مسئله دیگری است که به آن خواهیم پرداخت و صلاح نیست آدم چنین کاری بکند.

دستگاه های کتابخوان دیگر هم هستند که شرکت ها ی دیگر رقیب تولید میکنند آن ها حتی شاید گرانتر هم باشند و محاسبه اقتصادیشان هم به باز به همین شکل است.
@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
#چاپـمجدد


چاپ سوم کتاب:

فقها و حکومت
نوشته محمد جعفری هرندی

منتشر شده و هم اکنون در بازار است

اطلاعات کتاب در نشانی زیر در دسترس شماست:
http://rowzanehnashr.com/08-028.html
@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
#چاپـمجدد
#معماری و ساختمان
#مهردادقیومی-بیدهندی

چاپ چهارم کتاب
معماری و راز جاودانگی
نوشته : کریستف الکساندر
ترجمه : مهرداد قیومی بیدهندی

منتشر شد و هم اکنون در بازار در اختیار علاقمندان است.

اطلاعات کتاب در نشانی زیر در سایت روزنه در دسترس شماست.

http://rowzanehnashr.com/08-013.html
@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
افسانه‌های از مد افتاده درباره کتاب‌های الکترونیک میتولوژی کتاب‌های الکترونیک (۴)

افسانه:
کتاب الکترونیک جای کمی می گیرد و امن‌تر هم هست

حقیقت:
این که تعداد زیادی - مثلا بگوییم صد تا!!- کتاب در یک محل کوچک مثلا در موبایل یا کتاب‌خوان جمع شده باشند در ابتدا ممکن است که عالی به نظر برسد اما در نهایت استفاده چندانی ندارد. شما نمی توانید به راحتی یعنی مثل کتاب‌های معمولی چند تا را با هم باز کنید و بعد از این به آن و از آن به دیگری بروید تا مثلا یک مقاله را کامل کنید. در این هنگام عملا به زحمت می افتید. مشکلات خواندن و تمام شدن باطری و کوچکی حروف و بالاو پایین و راست و چپ کردن صفحه برای خواندن مطالب را هم هر کسی کتاب الکترونیک خوانده باشد دیده و از نزدیک لمس کرده است و همین اشاره کاملا کافی است.

در مورد امنیت هم نکاتی مطرح است:

اگر موبایل یا تبلت شما دزدیده شود در حقیقت صد تا از کتاب‌هایتان را هم با آن از دست داده‌اید. مثل این که شب بخوابید و صبح بیدار شوید و ببینید یک قفسه از کتاب‌های گوشه اتاقتان دیگر نیست. البته مطمئن هستیم که جناب دزد ، آدم کتاب‌خوانی نیست چون اگر کتاب‌خوان بود دزد نمی‌شد! پس به فکرش نمی رسد که آن‌ها را بتواند بفروشد. اما شما باید تمام آن کتاب‌ها را دوباره بخرید.

اگر موبایل‌تان احتیاج به تعمیر پیدا کرد آن گاه کتاب‌خانه‌تان هم همراه آن برای تعمیرات می‌رود. خواهید گفت من یک کپی دیگر از این کتاب‌ها مثلا روی هارد دیسکم دارد. اما برنامه‌های کتاب‌خوانی و برخی دستگاه‌های کتاب‌خوان‌ها اجازه می‌دهند که روی کتاب‌ یادداشت بگذارید یا جاهای مهم را خط بکشید. آن یادداشت‌ها در همان تلفن خراب می‌مانند نسخه هارد دیسکی شما کتابی است که باید از اول در آن یادداشت بنویسید. تازه اگر این نسخه یدکی روی دستگاهی غیر از کتاب‌خوان باز شود. اگر باز نشود که مصیبت عظماست!

با خراب شدن هارد دیسکتان چطورید؟ این بار دیگر همه چیزتان به انضمام کتاب‌هایتان از دست می روند. همه به هم! گم شدن دیسک نوری و حافظه فلش هم خیلی خیلی راحت‌تر از گم شدن یک قفسه کتاب در خانه شماست. بنابراین امنیت بیشتر کتاب‌های الکترونیک بیشتر یک شعاری است که از دهان فروشندگان این کتاب‌ها شنیده می‌شود و در جهان بیرونی اتفاقا این کتاب‌ها به شدت آسیب‌پذیرترند.

@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
معرفی کتاب دانشنامه سیاست حزبی

همه کشورها با حزب‌ها سروکار داشته و کار کرده‌اند. برخی زودتر و برخی دیرتر. اما تجربه‌ها گوناگون و آثار حضور حزب‌ها متفاوت بوده است. در انگلستان حزب‌ها همیشه در چارچوب‌های عرفی و مشخصی که بیشترش را هم بنا بر سنت خودشان تعیین شده حرکت کرده‌اند. در فرانسه هم رفتار احزاب کمی تا قسمتی معقول بوده است. آلمان اما با سربرداشتن حزب ناسیونال سوسیالیست به رهبری هیتلر و بعد قبضه قدرت در دستان رهبران دیوانه و متوهم آن‌ها اول اروپا و بعد کل جهان را به آتش کشید. در اروپای شرقی تمام حزب‌های قدرتمند در واقع اشرار محلی ایدئولوژیک بودند که نیروهای خارجی آن‌ها را در استخدام داشتند. احزاب کمونیست اروپای شرقی هر کدام به حکومت رسید دیگر نرفت و برسرکار ماند و آنقدر بر این کار پای فشرد تا بکلی منقرض شد.

در آمریکا هر دو حزب عمده آن هر چه هستند به هر حال از طریق قانون‌های مختلف هدایت و محدود می‌شوند. و قانون چنان حرف آخر را می‌زند که وقتی معلوم شد یک رئیس جمهوری از دفتر مرکزی حزب دیگری جاسوسی کرده مجبورش کردند استعفا کند. اما پایین دست همین کشور یعنی مکزیک تجربه حزبی به کلی متفاوتی داشته است. چنانکه در آن یک حزب از ۱۹۲۷ تا ۲۰۰۰ همیشه سرکار بود و آنقدر این در قدرت ماندن ادامه داشت که به آن حزب سلطنتی می‌گفتند و معلوم نیست با چه ساز و کاری این همه مدت سرکار مانده بود. در آمریکای جنوبی هم احزاب هیچوقت نتوانستد نظام حزبی درست و درمانی داشته باشد و همیشه با براندازی اشرار نظامی طرفدار آمریکا مواجه بودند.

در آسیا — به غیر از هند — احزاب چیزی جز انجمن‌های اشرار ثروتمند یا اجامر و اوباش ایدئولوژیک نبوده‌اند. حزب کمونیست چین از همان اول مسلح بود و به کمک حنگ سرکار آمد و به طور کلی اصلا هیچ قاعده‌ای را قبول نداشت و تا همین امروز با دیکتاتوری و سرکوب حکومت کرده و سرکار مانده حتی با وجود تغییر ایدئولوژی حکومت را حاضر نیست رها کند. در روسیه هم که مادر تمام حزب‌های سرکوبگر بعد از جنگ جهانی است سلطه حزب کمونیست از روز به وجود آمدنش تا روز انقراض قدرتش ادامه داشت.

در ایران کلا تجربه حزبی همواره مشکوک بوده است. مشهورترین حزب یک‌پارچه ایرانی هیچ نبود جز وابسته و شعبه خارجی یک حزب بیگانه با ایدئولوژی غیربومی که می‌خواست کشور را کاملا قبضه و تسلیم همسایه شمالی کند. بسیار از احزاب دیگر ایران نیز دست‌ساز و قلابی بوده‌اند و تنها کارشان پول گرفتن از خارجی برای خدمت در جهت اهداف آن‌ها بود. حزب‌های بعد از انقلاب هم همگی مصلحتی و دست‌ساز و بی‌خاصیت بوده‌اند.

بنابراین ما به همراه بیشتر جهان تجربه خوبی از احزاب نداریم و کلا اصلا نمی‌دانیم که حزب چه باید باشد و چه کار باید بکند. از جانب دیگر حیات سیاسی کشور غیرپادشاهی اگر قرار باشد پویا باشد باید در آن احزاب درست و حسابی فعال باشند. نیاز به وجود احزاب درست همه جا و از همه جا بیشتر در ایران احساس می‌شود. ما در زمینه حزب و رابطه آن با سیاست و قدرت تعلیم ندیده‌ایم.

کتاب بسیار مهم و کم نظیر «دانشنامه سیاسی حزبی» که توسط انتشارات روزنه تهیه و وارد بازار کتاب ایران شده است راهنمای تعلیماتی و تحقیقاتی و آموزشی خوبی برای شناسایی و تبیین رابطه احزاب با سیاست و قدرت و حکومت است و قصدش روشن کردن تاریکی‌های درک فارسی زبانان درباره احزاب و کارکرد آن‌هاست. این کتاب که در یک زمان مناسب و در جای درست خود به زیور زبان فارسی آراسته شده در زمینه آموزش حزبی منبعی بسیار موثق و قدرتمندی است.کتاب محصول سال ۲۰۰۶ و فراهم آمده از مقاله‌های موضوعی گروهی از استادهای برجسته علوم سیاسی دانشگاه‌های معتبر جهان است و سردبیر و ویراستار و ناشر آن هم دانشگاه آکسفورد انگلیس است و مرجعی بسیار قدرتمند در این زمینه در سراسر جهان تلقی می‌شود و دانش‌پژوهان و محققان و علاقمندان می‌توانند با خیالی راحت از موثق بودن مطالب آن را مورد استفاده قرار دهند.

این کتاب شش بخش و هر بخش یک موضوع دارد. موضوع‌ هر فصل به خوبی و کاملا هوشمندانه انتخاب شد. تعریف حزب، کارکردهای حزب، تشکیلات حزبی، حزب و جامعه، احزاب و دولت و احزاب در آینده نام موضوعی هر یک از این شش بخش است.

در هر بخش چند مقاله است که هر یک را نویسنده و محقق و استادی توانا در زمینه سیاسی نگاشته است و به موضوع آن بخش از زوایای دید این استاد نگریسته شده است. مطالب این مقاله‌ها زبان غامض سیاسی معمول این متون را ندارد و تا سرحد ممکن ساده و روشن نگاشته شده‌اند و انصافا زاویه دید محققان کتاب هم بسیار مناسب از کار در‌امده است و مطالب مورد پرسش زیادی را پاسخ داده یا روش کرده‌اند. کتاب نمایه بسیار خوبی دارد که از طریق آن می‌توان مطابق میل خواننده در آن مطالب را خوبی یافت و مورد استفاده قرار داد
چاپ‌ مجدد این کتاب در مدتی بسیار کوتاه و با فاصله اندک از چاپ اول آن نشاندهنده استقبال خوانندگان کنجکاو و اندیشمند ایرانی از این کتاب است. چاپ دوم این کتاب اکنون منتشر شده است و دربازار در خدمت اندیشه ایرانی است.

مشخصات این کتاب در سایت ما به نشانی زیر آمده است.


http://rowzanehnashr.com/08-052.html
@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
چاپ دوم کتاب:
دانشنامه سیاست حزبی
نوشته: ریچارد کروتی، ریچارد اس. کاتر
ترجمه: محسن میردامادی، سید علیرضا بهشتی شیرازی

هم اکنون در بازار است
http://rowzanehnashr.com/08-052.html
@rowzanenashr
http://
http://rowzanehnashr.com/telegram/telegram01/%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%B3%D8%AA%D9%88%DB%8C.jpg

تولستوی نویسنده بزرگ روسی در خیابان ناخواسته به خانمی تنه زد.
زن شروع به فحاشی و ناسزا گفتن کرد.
تولستوی صبر کرد تا بیانات خانم تمام شد و بعد با ادب کلاه از سر برداشت و عذرخواهی کرد و در پایان خود را معرفی کرد.
خانم شرمنده شد و با ناراحتی پرسید: «چرا زودتر خودتان را معرفی نکردید؟»
تولستوی گفت: «خانم شما چنان غرق معرفی خودتان بودید که مجالی برای معرفی خودم به من ندادید.»
افسانه‌های از مد افتاده درباره کتاب‌های الکترونیک میتولوژی کتاب‌های الکترونیک (۵)

افسانه:
کتاب الکترونیکی جنگل‌های جهان را نجات می‌دهد چون قطع درخت برای درست کردن کاغذ دیگر لازم نیست.

واقعیت:
کتاب الکترونیک تولید چوب صنعتی را کاهش می‌دهد. اما این به معنای نجات درخت‌ها و جنگلها به طور کلی نیست. در نروژ دولت به کمک برنامه ریزی و تکنولوژی توانست کاری کند که جنگل تبدیل به کارخانه تولید درخت شود. در نتیجه نه تنها از پهنه جنگل‌هایشان چیزی کم نشد بلکه با کمال تعجب گستره آن افزایش خوبی هم داشت. چون برایشان صرف می‌کرد داشتند به خوبی چوب تولید می کردند و محیط زندگی‌شان هم بسیار بهداشتی‌تر شده بود.

پس از رواج کتاب‌ها الکترونیک صادرات چوب و کاغذ نروژ بسیار کاهش یافت. چند وقت پیش یکی از مقامات آن کشور جایی گفته بود. جف بزوس –مالک سایت آمازون و بزرگترین فروشنده کتاب‌های الکترونیک- آفت اقتصاد ما شده و درآمد ما از تولید کاغذ را بسیار پایین آورده است. اگر آن روند قبلی ادامه می‌یافت ممکن بود تجربه نروژ در کشورهای مستعد دیگر هم به کار گرفته شود و بعد اصلا تولید جنگل‌های صنعتی خودش یک رشته کاری خوب شود که به محیط و اتمسفر هم حسابی کمک می‌کند. حالا اما دیگر درست کردن این جور جنگل‌ها صرفی ندارد.

در ضمن گرمایش زمین بیشتر از کتاب‌خواندن دارد کار جنگل‌ها را به خرابی می‌کشد. قبلا می‌گفتند درخت‌های قطع شده در جنگل‌های برزیل دارد می‌رود به کارخانه‌های عظیم تولید کاغذ. اما اکنون که مصرف کاغذ پایین آمده قطع درختان کمتر که نشده بلکه بیشتر هم شده. ولی اکنون محصول این درخت‌بری به کارخانه‌های عظیم دیگری می‌رود که به جای کاغذ چیزهای دیگری تولید می‌کنند. برزیلی‌ها در این ده ساله که دوران حکومت کتاب الکترونیک محسوب می‌شود حجم بسیار بزرگتری از جنگل‌هایشان را هم به دلیل درخت‌بری برای به دست آوردن زمین کشاورزی و هم گرمایش زمین از دست داده‌اند. پس کتاب معمولی کاغذی بیچاره ما دیگر متهم اصلی نیست.

@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/
کتاب نوشتن از دوران ماضی تا دوران معاصر

کتاب را چطوری می‌نویسند؟ جواب بستگی به دورانی دارد که در آن زندگی می‌کنید. قبل از قرن بیستم به ناچار با قلم و سایر ادوات نوشتن و با کمک دست! همان کاری که در مدرسه به همه‌مان یاد می‌دهند. فکرش را بکنید چقدر باید کار سختی باشد. تصور این که این همه کتاب‌های بزرگ و حجیم را صفحه به صفحه با دست نوشته‌اند کمی دشوار است. خیلی از ماها حوصله خواندن این همه را هم نداریم. اما دست‌کم نسخه کتاب با دست‌خط خود نویسنده به عنوان اثری برجسته برجای خواهد ماند و چه بسا صدها سال بعد در حراج ساتبی دوران خودش میلیون‌ها دلار فروش رود و جیب عده‌ای را پر پول کند.

کمی پیش از قرن بیستم و در سراسر این قرن تا انتهایش عمل نوشتن از دست به ماشین تحریر منتقل شد. ماشین تحریر معروف ارنست همینگوی مارک رویال کوایت و مدل دولوکس بوده است. جک لندن با یک ماشین تحریر مارک کولومبیا می نوشته، مارک تواین به ماشین تحریر رمینگتون علاقه داشته است و با آن کار می‌کرده است. مایا آنجلو با ماشین تحریر برقی می‌نوشته، تنسی ویلیامزهم با یک دستگاه تایپ اولیوتی کارش را پیش می برده است. مدرن‌ترین این‌ها ایزاک ازیموف از تایپ سلکتریک آی‌بی‌ام استفاده می کرده است. هنوز هم اگر یکی از این دستگاه‌ها را داشته باشید تماشای کارش واقعا سرگرم کننده است. بخصوص ماشین سلکتریک آی‌بی‌ام که حروفش روی یک گوی کوچولو نقش شده بود و این گوی کوچک به راحتی عوض می‌شد و نوع حروف ماشین را می‌توانستید تغییر بدهید. کسانی که در کار انتشارات در ایران سابقه قبل از انقلاب داشته باشند احتمالا پاره‌‌هایی از حروف‌چینی‌شان را با این ماشین انجام داده‌اند. خط فارسی ماشین سلکتریک آی‌بی‌ام همین امروز هم از زیباترین حروف چاپی است.

در انتهای قرن بیستم دوران غلبه کامپیوتر شروع شد. البته خیلی‌ها در آن دوران و تا امروز هم دست از سر قلم و کاغذ یا تایپ برنداشته و به قول خودشان بر هم نخواهند داشت. کوینتین تارانتینو از جمله کسانی است که فقط با قلم می‌نویسد از ماشین تحریر و کام‍پیوتر استفاده نمی‌کند. می گوید این برای من یک جور رسم نمادین است که از قلم استفاده کنم. هر وقت قراره یک فیلم‌نامه بنویسم به یک نوشت افزار فروشی می‌روم و یک دفترچه می‌خرم – فقط یکی نه مثلا ده تا – و بعد به همراه آن ده تا قلم نوک نمدی سیاه و ده تا قلم نوک نمدی قرمز و بعد توی آن دفترچه می‌نویسم تا پر شود و بعد یک دفترچه دیگر می‌خرم و همین طور تا آخر.

خانم جویس کرول اوتس که یکی از خوره‌های نوشتن است آن همه کتابی را که نوشته همه با دست بوده است. البته حرفش استدلالی‌تر از تارانتینو است. می‌گوید: «چرا فکر می‌کنید با دست نوشتن غیرعادیه؟ تا همین دوران اخیر تمام کتاب‌ها با دست نوشته می‌شده‌اند. نوشتن نتیجه تفکر و برنامه‌ریزی و رویاپردازی است تمام این چیزها،‌ به عمل نوشتن با دست ختم می‌شود این ادامه همه آن مراحل است» جرج کلونی هم که تا به حال چیزهایی نوشته است می‌گوید با دست راحت‌تر است. از کامپیوتر سر در نمی‌آورد. خانم دانیل استیل نویسنده کتاب‌های پرفروش – و آبکی! -هم به جای کامیپوتر از یک ماشین تایپ اولمپیای مدل ۱۹۴۶ – از آن مدل‌های باستانی‌اش – استفاده می‌کند.

در مقابل مرحوم گابریل گارسیا مارکز به محض این که کتاب‌هایش پرفروش شد و پول و پله‌ای به هم زد رفت سراغ کامپیوتر و یکی از مدل‌های گرانقیمت اولیه کامپیوتر مکیناتش اپل را هم خرید. و بعد خوره کام‍پیوتر از آب درآمد و در کار نوشتن با کامپیوتر حسابی استاد شد. اومبرتو اکو هم از کامپیوتر استفاده می‌کرد اما او از کامپیوترهای معمولی غیراپل استفاده می‌کرد. یک بار در اواخر عمر نوشته بود که سیستم عامل ویستا برای کامپیوترش نصب کرده بوده و این سیستم عامل چیز مزخرفی از آب درآمده است و بعد کسانی از او پول گرفته‌اند که سیستم عاملش را به عقب برگردانند و تبدیل به xp کنند. با همان نثر بامزه و متین خودش چیزی به این مضمون نوشته بود که اینها برای عقب بردن ما هم ازمان پول می‌گیرند. استیون کینگ هم مک‌بوک پرو دارد و خیلی هم ازش راضی است. دن براون که اصلا همه چیزش توی کامپیوتر است.

نرم افزار بیشتر نویسندگان مایکروسافت ورد است. بی شک! اما دنیا دارد عوض می‌شود. الان نرم‌افزارهای دیگری دارند رو می‌آیند که کار نوشتن خلاق را آسان‌تر می‌کنند و مجهز به هوش مصنوعی و دسترسی به انباره‌‌های داده‌های مختلف هستند. نوشتن دارد پوست می‌اندازد و نسل جدید با کامپیوتر طوری کتاب خواهند نوشت که اعجاب برانگیز خواهد بود.


@rowzanenashr
http://rowzanehnashr.com/