روانکوک
#کودک_درون #کودک_طبیعی #کودک_سازگار #کودک_منزوی #کودک_ناسازگار #آموزشی @TA9Gram 👇👇👇👇👇
همانطور که در پست قبل اشاره شد کودک درون با ما به دنیا می آید و تا آخر عمر با ماست. در ابتدا کودک تمام انسانها ویژگیهای مشترکی را به نمایش می گذارند. از آن جمله امید، شادی، در لحظه زندگی کردن، پیرو اصل لذت کوتاه مدت بودن و موارد دیگری که در پستهای قبلی به آنها اشاره شده است. تمامی این ویژگی ها را به آن وجه طبیعی و تغییر شکل نداده و اصیل کودک نسبت می دهیم و در تحلیل رفتار متقابل به این بخش از کودک، "#کودک_طبیعی" می گوییم.
اما کودک در روند تربیت و بر اثر اطاعت و پیروی از "والد" و عناصر والدی تغییر شکل می دهد. به آن قسمت از کودک درون که از یک دستور یا پیام والدی اطاعت می کند "#کودک_سازگار" گفته می شود. در واقع وقتی شخصی در حالت "کودک سازگار" قرار دارد بخشی از نیاز کودک طبیعی خود را نا دیده گرفته است(در پستهای آتی بیشتر در این زمینه صحبت می کنیم).
وقتی کودک از اطاعت و سازگاری با "والد" یا دستور والدی خسته شود، وارد حالت شخصیتی "#کودک_منزوی" می شود و در نهایت آن هنگام که تحمل کودک از سازگاری و انزوا به پایان رسد سر به ناسازگاری یا قیام علیه "والد" یا دستور والدی می گذارد که در تحلیل رفتار متقابل ، این بخش از کودک را "#کودک_ناسازگار" می نامیم.
در ادامه در مورد سازگاری، انزوا و ناسازگاری کودک بیشتر توضیح خواهم داد.
با من همراه باشید.
این صفحه را به دوستان خود معرفی کنید🙏🙏🙏
#آموزشی
@TA9Gram
اما کودک در روند تربیت و بر اثر اطاعت و پیروی از "والد" و عناصر والدی تغییر شکل می دهد. به آن قسمت از کودک درون که از یک دستور یا پیام والدی اطاعت می کند "#کودک_سازگار" گفته می شود. در واقع وقتی شخصی در حالت "کودک سازگار" قرار دارد بخشی از نیاز کودک طبیعی خود را نا دیده گرفته است(در پستهای آتی بیشتر در این زمینه صحبت می کنیم).
وقتی کودک از اطاعت و سازگاری با "والد" یا دستور والدی خسته شود، وارد حالت شخصیتی "#کودک_منزوی" می شود و در نهایت آن هنگام که تحمل کودک از سازگاری و انزوا به پایان رسد سر به ناسازگاری یا قیام علیه "والد" یا دستور والدی می گذارد که در تحلیل رفتار متقابل ، این بخش از کودک را "#کودک_ناسازگار" می نامیم.
در ادامه در مورد سازگاری، انزوا و ناسازگاری کودک بیشتر توضیح خواهم داد.
با من همراه باشید.
این صفحه را به دوستان خود معرفی کنید🙏🙏🙏
#آموزشی
@TA9Gram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کودک_طبیعی سانسور نشده ست. احساساتش رو ،هر چی که باشه بروز میده و میشه احساسش رو به وضوح در چهره ش دید.
اما چی میشه بعضیا وقتی بزرگ میشن دیگه نمیشه احساسشون رو تو چهره شون دید؟
#روان_کوک
@TA9Gram
اما چی میشه بعضیا وقتی بزرگ میشن دیگه نمیشه احساسشون رو تو چهره شون دید؟
#روان_کوک
@TA9Gram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه ای از ویژگیهای اصیل کودک.
کنجکاو
پیرو اصل لذت کوتاه مدت
بودن در لحظه حال
ساده و زودباور
اعتماد بی قید و شرط
ایمان
#کودک_طبیعی
#روان_کوک
@TA9Gram
کنجکاو
پیرو اصل لذت کوتاه مدت
بودن در لحظه حال
ساده و زودباور
اعتماد بی قید و شرط
ایمان
#کودک_طبیعی
#روان_کوک
@TA9Gram
Forwarded from روانکوک
Forwarded from روانکوک
همانطور که در پست قبل اشاره شد کودک درون با ما به دنیا می آید و تا آخر عمر با ماست. در ابتدا کودک تمام انسانها ویژگیهای مشترکی را به نمایش می گذارند. از آن جمله امید، شادی، در لحظه زندگی کردن، پیرو اصل لذت کوتاه مدت بودن و موارد دیگری که در پستهای قبلی به آنها اشاره شده است. تمامی این ویژگی ها را به آن وجه طبیعی و تغییر شکل نداده و اصیل کودک نسبت می دهیم و در تحلیل رفتار متقابل به این بخش از کودک، "#کودک_طبیعی" می گوییم.
اما کودک در روند تربیت و بر اثر اطاعت و پیروی از "والد" و عناصر والدی تغییر شکل می دهد. به آن قسمت از کودک درون که از یک دستور یا پیام والدی اطاعت می کند "#کودک_سازگار" گفته می شود. در واقع وقتی شخصی در حالت "کودک سازگار" قرار دارد بخشی از نیاز کودک طبیعی خود را نا دیده گرفته است(در پستهای آتی بیشتر در این زمینه صحبت می کنیم).
وقتی کودک از اطاعت و سازگاری با "والد" یا دستور والدی خسته شود، وارد حالت شخصیتی "#کودک_منزوی" می شود و در نهایت آن هنگام که تحمل کودک از سازگاری و انزوا به پایان رسد سر به ناسازگاری یا قیام علیه "والد" یا دستور والدی می گذارد که در تحلیل رفتار متقابل ، این بخش از کودک را "#کودک_ناسازگار" می نامیم.
در ادامه در مورد سازگاری، انزوا و ناسازگاری کودک بیشتر توضیح خواهم داد.
با من همراه باشید.
این صفحه را به دوستان خود معرفی کنید🙏🙏🙏
#آموزشی
@TA9Gram
اما کودک در روند تربیت و بر اثر اطاعت و پیروی از "والد" و عناصر والدی تغییر شکل می دهد. به آن قسمت از کودک درون که از یک دستور یا پیام والدی اطاعت می کند "#کودک_سازگار" گفته می شود. در واقع وقتی شخصی در حالت "کودک سازگار" قرار دارد بخشی از نیاز کودک طبیعی خود را نا دیده گرفته است(در پستهای آتی بیشتر در این زمینه صحبت می کنیم).
وقتی کودک از اطاعت و سازگاری با "والد" یا دستور والدی خسته شود، وارد حالت شخصیتی "#کودک_منزوی" می شود و در نهایت آن هنگام که تحمل کودک از سازگاری و انزوا به پایان رسد سر به ناسازگاری یا قیام علیه "والد" یا دستور والدی می گذارد که در تحلیل رفتار متقابل ، این بخش از کودک را "#کودک_ناسازگار" می نامیم.
در ادامه در مورد سازگاری، انزوا و ناسازگاری کودک بیشتر توضیح خواهم داد.
با من همراه باشید.
این صفحه را به دوستان خود معرفی کنید🙏🙏🙏
#آموزشی
@TA9Gram
Forwarded from روانکوک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه ای از ویژگیهای اصیل کودک.
کنجکاو
پیرو اصل لذت کوتاه مدت
بودن در لحظه حال
ساده و زودباور
اعتماد بی قید و شرط
ایمان
#کودک_طبیعی
#روان_کوک
@TA9Gram
کنجکاو
پیرو اصل لذت کوتاه مدت
بودن در لحظه حال
ساده و زودباور
اعتماد بی قید و شرط
ایمان
#کودک_طبیعی
#روان_کوک
@TA9Gram
Forwarded from روانکوک
Forwarded from روانکوک
Forwarded from روانکوک
همانطور که در پست قبل اشاره شد کودک درون با ما به دنیا می آید و تا آخر عمر با ماست. در ابتدا کودک تمام انسانها ویژگیهای مشترکی را به نمایش می گذارند. از آن جمله امید، شادی، در لحظه زندگی کردن، پیرو اصل لذت کوتاه مدت بودن و موارد دیگری که در پستهای قبلی به آنها اشاره شده است. تمامی این ویژگی ها را به آن وجه طبیعی و تغییر شکل نداده و اصیل کودک نسبت می دهیم و در تحلیل رفتار متقابل به این بخش از کودک، "#کودک_طبیعی" می گوییم.
اما کودک در روند تربیت و بر اثر اطاعت و پیروی از "والد" و عناصر والدی تغییر شکل می دهد. به آن قسمت از کودک درون که از یک دستور یا پیام والدی اطاعت می کند "#کودک_سازگار" گفته می شود. در واقع وقتی شخصی در حالت "کودک سازگار" قرار دارد بخشی از نیاز کودک طبیعی خود را نا دیده گرفته است(در پستهای آتی بیشتر در این زمینه صحبت می کنیم).
وقتی کودک از اطاعت و سازگاری با "والد" یا دستور والدی خسته شود، وارد حالت شخصیتی "#کودک_منزوی" می شود و در نهایت آن هنگام که تحمل کودک از سازگاری و انزوا به پایان رسد سر به ناسازگاری یا قیام علیه "والد" یا دستور والدی می گذارد که در تحلیل رفتار متقابل ، این بخش از کودک را "#کودک_ناسازگار" می نامیم.
در ادامه در مورد سازگاری، انزوا و ناسازگاری کودک بیشتر توضیح خواهم داد.
با من همراه باشید.
این صفحه را به دوستان خود معرفی کنید🙏🙏🙏
#آموزشی
@TA9Gram
اما کودک در روند تربیت و بر اثر اطاعت و پیروی از "والد" و عناصر والدی تغییر شکل می دهد. به آن قسمت از کودک درون که از یک دستور یا پیام والدی اطاعت می کند "#کودک_سازگار" گفته می شود. در واقع وقتی شخصی در حالت "کودک سازگار" قرار دارد بخشی از نیاز کودک طبیعی خود را نا دیده گرفته است(در پستهای آتی بیشتر در این زمینه صحبت می کنیم).
وقتی کودک از اطاعت و سازگاری با "والد" یا دستور والدی خسته شود، وارد حالت شخصیتی "#کودک_منزوی" می شود و در نهایت آن هنگام که تحمل کودک از سازگاری و انزوا به پایان رسد سر به ناسازگاری یا قیام علیه "والد" یا دستور والدی می گذارد که در تحلیل رفتار متقابل ، این بخش از کودک را "#کودک_ناسازگار" می نامیم.
در ادامه در مورد سازگاری، انزوا و ناسازگاری کودک بیشتر توضیح خواهم داد.
با من همراه باشید.
این صفحه را به دوستان خود معرفی کنید🙏🙏🙏
#آموزشی
@TA9Gram
Forwarded from روانکوک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه ای از ویژگیهای اصیل کودک.
کنجکاو
پیرو اصل لذت کوتاه مدت
بودن در لحظه حال
ساده و زودباور
اعتماد بی قید و شرط
ایمان
#کودک_طبیعی
#روان_کوک
@TA9Gram
کنجکاو
پیرو اصل لذت کوتاه مدت
بودن در لحظه حال
ساده و زودباور
اعتماد بی قید و شرط
ایمان
#کودک_طبیعی
#روان_کوک
@TA9Gram
ویژگیهای پنجگانۀ کودکان از نگاه روسو
روسو میگوید: «ببینید بچهها تا به دست ما بزرگ سالها ضایع نشدهاند، چه ویژگیهای جالبی دارند!». سپس، پنچ ویژگیِ کودکان را میشمارد و معتقد است: این که مسیح در سه انجیل از چهار انجیل میگفت «تا کودک نشوید، وارد ملکوت پدر آسمانی من نمیشوید» به خاطر همین پنج ویژگی است که بچه دارند. امّا این پنچ ویژی اصلاً در ما بزرک سالها نیست.
۱. ویژگی اوّل این که بچهها تا وقتی که احتیاج به چیزی نداشته باشند، سراغاش نمی روند. یعنی تا گرسنه نشوند سراغ غذا نمیروند. و تا احتیاجاش برطرف شد، از آن چیز دست میکشد. امّا ما بزرگسالها درست عکسِ این هستیم. به چیزی احتیاج پیدا نکرده، به آن اقبال میکنیم. بعد هم که احتیاجمان برآورده شد، باز دست بردار نیستیم.
۲. ویژگی دوّم بچهها در اینجا و اکنون زندگی کردن است. هیچ بچهای در گذشته و آینده زندگی نمیکند. در اینجا و اکنون زندگی میکند. امّا ما بزرگ سالها در اینجا و اکنون زندگی نمیکنیم.
۳. سوّم، این که بچهها تظاهر ندارند. بچه اگر الآن خشم نشان میدهد، واقعاً خشمگین است. امّا ما بزرگسالها گاهی دارد قند توی دلمان آب میشود، ولی، به تظاهر، خشم نشان میدهیم. این به خاطر مصلحتهایی است که در نظر میگیریم. مثلاً میدانیم که احتیاجاتی نسبت به طرف مقابل داریم. به خاطر همین، با این که در دل میخواهیم خونِ طرف را بریزیم، در ظاهر لبخند میزنیم و ماچ و بوسه و صبّحکم الله و.. از این بازیهایی که بلدیم در میآوریم. امّا بچّهها اینجور نیستند. بچّهها اصلاً فیلمبازی نمیکنند. ما دائماً در حال فیلمبازی کردن هستیم. یعنی تهِ دلمان یک چیز است، امّا دستمان پی یک کار دیگر میرود. زبانمان چیزی میگوید، دلمان چیز دیگری. ولی بچهها ظاهر و باطن همیناند که هستند. تا از یک دوستاش بدش میآید، میگوید که : «من با تو قهرم!». با خودش نمیگوید: «بگذار محاسبه کنم ببینم به نفعام هست با او قهر کنم یا نه! اگر قهر کنم، این قهر یک تبعاتی خواهد داشت. مثلاً فردا ممکن است من از پاککن بخواهم و او ندهد. یا اصلاً شاید یک روز شیرینیای داشت که من خیلی دوست داشتم..». ولی وقتی هم که آمد و گفت: «من با تو آشتیام!»، واقعاً دیگر کینهای از طرف به دل ندارد. امّا من و شما خیلی وقتها با هم قهریم، در حالی که واقعاً با هم آشتی هستیم. خیلی وقتها هم با هم آشتیایم، در حالی که واقعاً با هم قهریم. که این دوّمی اش بیشتر است. خب، این بازیها در ما بزرگسالها وجود دارد و در بچهها نیست.
۴. ویژگی چهارم اینکه بچهها فاصلۀ بین احساسات عواطفشان خیلی کم است. نمیدانم شما هیچوقت توجّه کردهاید که گاهی بچه هنوز اشک دارد از چشمهایش میسُرد پایین، هوز به گونهاش نرسیده، ازدیدنِ یک چیزِ خندهدار ميزند زیرِ خنده. امّا مثلاً ما اگر در جلسهای از یک چیزی ناراحت شویم، حالا ولو این که بعد از گذشت زمانی آن ناراحتی برطرف شود و در دل شاد هم باشیم، با خودمان میگوییم نباید به این سرعت شادیمان را بروز دهیم. باید چند ساعتی بگذاریم بگذرد، بعد. میترسیم بگویند: «این چه حالی است که این آقا دارد؟ الآن غمگین بود، حالا میخندد..!». پس سعی میکنیم آهستهآهسته از شادی به غم، و از غم به شادی، تغییر چهره دهیم. چون برایمان مهّم است که دیگران دربارۀ ما چه نظری داشته باشند. امّا بچهها اینجور نیستند.
۵. و ویژگی پنجم این که بچهها خیلی گریه میکنند. ما بزرگسالها گریه کردن را زشت تلقّی میکنیم. نمیدانیم که چقدر، از لحاظ روانی، گریه کردن برایمان سلامت میآورد.
حالا اگر ازهمۀ حرفهایی که ممکن است راجع به این ویژگیها گفته شود بگذریم، بالاخره ژان ژاک روسو میگفت: شما بزرگسالها کدامتان اینجوری هستید؟ هیچ کداممان نیستیم. بعد میگفت: چرا تا وقتی بچه بودید اینگونه بودید، نازنین بودید، و حالا که بزرگ شده اید اینگونه نیستید؟
اوّل تو چنان بُدی که کس چون تو نبود
و آخر تو چنان شدی که کس چون تو
مباد..!
#کودک_طبیعی
#شخصیت_سالم
#روان_کوک
@TA9Gram
روسو میگوید: «ببینید بچهها تا به دست ما بزرگ سالها ضایع نشدهاند، چه ویژگیهای جالبی دارند!». سپس، پنچ ویژگیِ کودکان را میشمارد و معتقد است: این که مسیح در سه انجیل از چهار انجیل میگفت «تا کودک نشوید، وارد ملکوت پدر آسمانی من نمیشوید» به خاطر همین پنج ویژگی است که بچه دارند. امّا این پنچ ویژی اصلاً در ما بزرک سالها نیست.
۱. ویژگی اوّل این که بچهها تا وقتی که احتیاج به چیزی نداشته باشند، سراغاش نمی روند. یعنی تا گرسنه نشوند سراغ غذا نمیروند. و تا احتیاجاش برطرف شد، از آن چیز دست میکشد. امّا ما بزرگسالها درست عکسِ این هستیم. به چیزی احتیاج پیدا نکرده، به آن اقبال میکنیم. بعد هم که احتیاجمان برآورده شد، باز دست بردار نیستیم.
۲. ویژگی دوّم بچهها در اینجا و اکنون زندگی کردن است. هیچ بچهای در گذشته و آینده زندگی نمیکند. در اینجا و اکنون زندگی میکند. امّا ما بزرگ سالها در اینجا و اکنون زندگی نمیکنیم.
۳. سوّم، این که بچهها تظاهر ندارند. بچه اگر الآن خشم نشان میدهد، واقعاً خشمگین است. امّا ما بزرگسالها گاهی دارد قند توی دلمان آب میشود، ولی، به تظاهر، خشم نشان میدهیم. این به خاطر مصلحتهایی است که در نظر میگیریم. مثلاً میدانیم که احتیاجاتی نسبت به طرف مقابل داریم. به خاطر همین، با این که در دل میخواهیم خونِ طرف را بریزیم، در ظاهر لبخند میزنیم و ماچ و بوسه و صبّحکم الله و.. از این بازیهایی که بلدیم در میآوریم. امّا بچّهها اینجور نیستند. بچّهها اصلاً فیلمبازی نمیکنند. ما دائماً در حال فیلمبازی کردن هستیم. یعنی تهِ دلمان یک چیز است، امّا دستمان پی یک کار دیگر میرود. زبانمان چیزی میگوید، دلمان چیز دیگری. ولی بچهها ظاهر و باطن همیناند که هستند. تا از یک دوستاش بدش میآید، میگوید که : «من با تو قهرم!». با خودش نمیگوید: «بگذار محاسبه کنم ببینم به نفعام هست با او قهر کنم یا نه! اگر قهر کنم، این قهر یک تبعاتی خواهد داشت. مثلاً فردا ممکن است من از پاککن بخواهم و او ندهد. یا اصلاً شاید یک روز شیرینیای داشت که من خیلی دوست داشتم..». ولی وقتی هم که آمد و گفت: «من با تو آشتیام!»، واقعاً دیگر کینهای از طرف به دل ندارد. امّا من و شما خیلی وقتها با هم قهریم، در حالی که واقعاً با هم آشتی هستیم. خیلی وقتها هم با هم آشتیایم، در حالی که واقعاً با هم قهریم. که این دوّمی اش بیشتر است. خب، این بازیها در ما بزرگسالها وجود دارد و در بچهها نیست.
۴. ویژگی چهارم اینکه بچهها فاصلۀ بین احساسات عواطفشان خیلی کم است. نمیدانم شما هیچوقت توجّه کردهاید که گاهی بچه هنوز اشک دارد از چشمهایش میسُرد پایین، هوز به گونهاش نرسیده، ازدیدنِ یک چیزِ خندهدار ميزند زیرِ خنده. امّا مثلاً ما اگر در جلسهای از یک چیزی ناراحت شویم، حالا ولو این که بعد از گذشت زمانی آن ناراحتی برطرف شود و در دل شاد هم باشیم، با خودمان میگوییم نباید به این سرعت شادیمان را بروز دهیم. باید چند ساعتی بگذاریم بگذرد، بعد. میترسیم بگویند: «این چه حالی است که این آقا دارد؟ الآن غمگین بود، حالا میخندد..!». پس سعی میکنیم آهستهآهسته از شادی به غم، و از غم به شادی، تغییر چهره دهیم. چون برایمان مهّم است که دیگران دربارۀ ما چه نظری داشته باشند. امّا بچهها اینجور نیستند.
۵. و ویژگی پنجم این که بچهها خیلی گریه میکنند. ما بزرگسالها گریه کردن را زشت تلقّی میکنیم. نمیدانیم که چقدر، از لحاظ روانی، گریه کردن برایمان سلامت میآورد.
حالا اگر ازهمۀ حرفهایی که ممکن است راجع به این ویژگیها گفته شود بگذریم، بالاخره ژان ژاک روسو میگفت: شما بزرگسالها کدامتان اینجوری هستید؟ هیچ کداممان نیستیم. بعد میگفت: چرا تا وقتی بچه بودید اینگونه بودید، نازنین بودید، و حالا که بزرگ شده اید اینگونه نیستید؟
اوّل تو چنان بُدی که کس چون تو نبود
و آخر تو چنان شدی که کس چون تو
مباد..!
#کودک_طبیعی
#شخصیت_سالم
#روان_کوک
@TA9Gram
Forwarded from روانکوک
ویژگیهای پنجگانۀ کودکان از نگاه روسو
روسو میگوید: «ببینید بچهها تا به دست ما بزرگ سالها ضایع نشدهاند، چه ویژگیهای جالبی دارند!». سپس، پنچ ویژگیِ کودکان را میشمارد و معتقد است: این که مسیح در سه انجیل از چهار انجیل میگفت «تا کودک نشوید، وارد ملکوت پدر آسمانی من نمیشوید» به خاطر همین پنج ویژگی است که بچه دارند. امّا این پنچ ویژی اصلاً در ما بزرک سالها نیست.
۱. ویژگی اوّل این که بچهها تا وقتی که احتیاج به چیزی نداشته باشند، سراغاش نمی روند. یعنی تا گرسنه نشوند سراغ غذا نمیروند. و تا احتیاجاش برطرف شد، از آن چیز دست میکشد. امّا ما بزرگسالها درست عکسِ این هستیم. به چیزی احتیاج پیدا نکرده، به آن اقبال میکنیم. بعد هم که احتیاجمان برآورده شد، باز دست بردار نیستیم.
۲. ویژگی دوّم بچهها در اینجا و اکنون زندگی کردن است. هیچ بچهای در گذشته و آینده زندگی نمیکند. در اینجا و اکنون زندگی میکند. امّا ما بزرگ سالها در اینجا و اکنون زندگی نمیکنیم.
۳. سوّم، این که بچهها تظاهر ندارند. بچه اگر الآن خشم نشان میدهد، واقعاً خشمگین است. امّا ما بزرگسالها گاهی دارد قند توی دلمان آب میشود، ولی، به تظاهر، خشم نشان میدهیم. این به خاطر مصلحتهایی است که در نظر میگیریم. مثلاً میدانیم که احتیاجاتی نسبت به طرف مقابل داریم. به خاطر همین، با این که در دل میخواهیم خونِ طرف را بریزیم، در ظاهر لبخند میزنیم و ماچ و بوسه و صبّحکم الله و.. از این بازیهایی که بلدیم در میآوریم. امّا بچّهها اینجور نیستند. بچّهها اصلاً فیلمبازی نمیکنند. ما دائماً در حال فیلمبازی کردن هستیم. یعنی تهِ دلمان یک چیز است، امّا دستمان پی یک کار دیگر میرود. زبانمان چیزی میگوید، دلمان چیز دیگری. ولی بچهها ظاهر و باطن همیناند که هستند. تا از یک دوستاش بدش میآید، میگوید که : «من با تو قهرم!». با خودش نمیگوید: «بگذار محاسبه کنم ببینم به نفعام هست با او قهر کنم یا نه! اگر قهر کنم، این قهر یک تبعاتی خواهد داشت. مثلاً فردا ممکن است من از پاککن بخواهم و او ندهد. یا اصلاً شاید یک روز شیرینیای داشت که من خیلی دوست داشتم..». ولی وقتی هم که آمد و گفت: «من با تو آشتیام!»، واقعاً دیگر کینهای از طرف به دل ندارد. امّا من و شما خیلی وقتها با هم قهریم، در حالی که واقعاً با هم آشتی هستیم. خیلی وقتها هم با هم آشتیایم، در حالی که واقعاً با هم قهریم. که این دوّمی اش بیشتر است. خب، این بازیها در ما بزرگسالها وجود دارد و در بچهها نیست.
۴. ویژگی چهارم اینکه بچهها فاصلۀ بین احساسات عواطفشان خیلی کم است. نمیدانم شما هیچوقت توجّه کردهاید که گاهی بچه هنوز اشک دارد از چشمهایش میسُرد پایین، هوز به گونهاش نرسیده، ازدیدنِ یک چیزِ خندهدار ميزند زیرِ خنده. امّا مثلاً ما اگر در جلسهای از یک چیزی ناراحت شویم، حالا ولو این که بعد از گذشت زمانی آن ناراحتی برطرف شود و در دل شاد هم باشیم، با خودمان میگوییم نباید به این سرعت شادیمان را بروز دهیم. باید چند ساعتی بگذاریم بگذرد، بعد. میترسیم بگویند: «این چه حالی است که این آقا دارد؟ الآن غمگین بود، حالا میخندد..!». پس سعی میکنیم آهستهآهسته از شادی به غم، و از غم به شادی، تغییر چهره دهیم. چون برایمان مهّم است که دیگران دربارۀ ما چه نظری داشته باشند. امّا بچهها اینجور نیستند.
۵. و ویژگی پنجم این که بچهها خیلی گریه میکنند. ما بزرگسالها گریه کردن را زشت تلقّی میکنیم. نمیدانیم که چقدر، از لحاظ روانی، گریه کردن برایمان سلامت میآورد.
حالا اگر ازهمۀ حرفهایی که ممکن است راجع به این ویژگیها گفته شود بگذریم، بالاخره ژان ژاک روسو میگفت: شما بزرگسالها کدامتان اینجوری هستید؟ هیچ کداممان نیستیم. بعد میگفت: چرا تا وقتی بچه بودید اینگونه بودید، نازنین بودید، و حالا که بزرگ شده اید اینگونه نیستید؟
اوّل تو چنان بُدی که کس چون تو نبود
و آخر تو چنان شدی که کس چون تو
مباد..!
#کودک_طبیعی
#شخصیت_سالم
#روان_کوک
@TA9Gram
روسو میگوید: «ببینید بچهها تا به دست ما بزرگ سالها ضایع نشدهاند، چه ویژگیهای جالبی دارند!». سپس، پنچ ویژگیِ کودکان را میشمارد و معتقد است: این که مسیح در سه انجیل از چهار انجیل میگفت «تا کودک نشوید، وارد ملکوت پدر آسمانی من نمیشوید» به خاطر همین پنج ویژگی است که بچه دارند. امّا این پنچ ویژی اصلاً در ما بزرک سالها نیست.
۱. ویژگی اوّل این که بچهها تا وقتی که احتیاج به چیزی نداشته باشند، سراغاش نمی روند. یعنی تا گرسنه نشوند سراغ غذا نمیروند. و تا احتیاجاش برطرف شد، از آن چیز دست میکشد. امّا ما بزرگسالها درست عکسِ این هستیم. به چیزی احتیاج پیدا نکرده، به آن اقبال میکنیم. بعد هم که احتیاجمان برآورده شد، باز دست بردار نیستیم.
۲. ویژگی دوّم بچهها در اینجا و اکنون زندگی کردن است. هیچ بچهای در گذشته و آینده زندگی نمیکند. در اینجا و اکنون زندگی میکند. امّا ما بزرگ سالها در اینجا و اکنون زندگی نمیکنیم.
۳. سوّم، این که بچهها تظاهر ندارند. بچه اگر الآن خشم نشان میدهد، واقعاً خشمگین است. امّا ما بزرگسالها گاهی دارد قند توی دلمان آب میشود، ولی، به تظاهر، خشم نشان میدهیم. این به خاطر مصلحتهایی است که در نظر میگیریم. مثلاً میدانیم که احتیاجاتی نسبت به طرف مقابل داریم. به خاطر همین، با این که در دل میخواهیم خونِ طرف را بریزیم، در ظاهر لبخند میزنیم و ماچ و بوسه و صبّحکم الله و.. از این بازیهایی که بلدیم در میآوریم. امّا بچّهها اینجور نیستند. بچّهها اصلاً فیلمبازی نمیکنند. ما دائماً در حال فیلمبازی کردن هستیم. یعنی تهِ دلمان یک چیز است، امّا دستمان پی یک کار دیگر میرود. زبانمان چیزی میگوید، دلمان چیز دیگری. ولی بچهها ظاهر و باطن همیناند که هستند. تا از یک دوستاش بدش میآید، میگوید که : «من با تو قهرم!». با خودش نمیگوید: «بگذار محاسبه کنم ببینم به نفعام هست با او قهر کنم یا نه! اگر قهر کنم، این قهر یک تبعاتی خواهد داشت. مثلاً فردا ممکن است من از پاککن بخواهم و او ندهد. یا اصلاً شاید یک روز شیرینیای داشت که من خیلی دوست داشتم..». ولی وقتی هم که آمد و گفت: «من با تو آشتیام!»، واقعاً دیگر کینهای از طرف به دل ندارد. امّا من و شما خیلی وقتها با هم قهریم، در حالی که واقعاً با هم آشتی هستیم. خیلی وقتها هم با هم آشتیایم، در حالی که واقعاً با هم قهریم. که این دوّمی اش بیشتر است. خب، این بازیها در ما بزرگسالها وجود دارد و در بچهها نیست.
۴. ویژگی چهارم اینکه بچهها فاصلۀ بین احساسات عواطفشان خیلی کم است. نمیدانم شما هیچوقت توجّه کردهاید که گاهی بچه هنوز اشک دارد از چشمهایش میسُرد پایین، هوز به گونهاش نرسیده، ازدیدنِ یک چیزِ خندهدار ميزند زیرِ خنده. امّا مثلاً ما اگر در جلسهای از یک چیزی ناراحت شویم، حالا ولو این که بعد از گذشت زمانی آن ناراحتی برطرف شود و در دل شاد هم باشیم، با خودمان میگوییم نباید به این سرعت شادیمان را بروز دهیم. باید چند ساعتی بگذاریم بگذرد، بعد. میترسیم بگویند: «این چه حالی است که این آقا دارد؟ الآن غمگین بود، حالا میخندد..!». پس سعی میکنیم آهستهآهسته از شادی به غم، و از غم به شادی، تغییر چهره دهیم. چون برایمان مهّم است که دیگران دربارۀ ما چه نظری داشته باشند. امّا بچهها اینجور نیستند.
۵. و ویژگی پنجم این که بچهها خیلی گریه میکنند. ما بزرگسالها گریه کردن را زشت تلقّی میکنیم. نمیدانیم که چقدر، از لحاظ روانی، گریه کردن برایمان سلامت میآورد.
حالا اگر ازهمۀ حرفهایی که ممکن است راجع به این ویژگیها گفته شود بگذریم، بالاخره ژان ژاک روسو میگفت: شما بزرگسالها کدامتان اینجوری هستید؟ هیچ کداممان نیستیم. بعد میگفت: چرا تا وقتی بچه بودید اینگونه بودید، نازنین بودید، و حالا که بزرگ شده اید اینگونه نیستید؟
اوّل تو چنان بُدی که کس چون تو نبود
و آخر تو چنان شدی که کس چون تو
مباد..!
#کودک_طبیعی
#شخصیت_سالم
#روان_کوک
@TA9Gram