قمپز
2.36K subscribers
1.08K photos
369 videos
13 files
172 links
😁محفل طنز قمپز😁
بزرگترین محفل طنز کشور پهناور قم

ارسال نظرات و اثرات:
https://eitaa.com/adabqomadmin

ادمین اصلی کانال:
@artghom_ir

🔸صفحه اینستاگرام🔸
https://www.instagram.com/qompoz.ir
🔸صفحه یوتیوب🔸
https://www.youtube.com/@qompoz
Download Telegram
چند دعای نوروزی

خداوندا. ميوه ها وآجيل هايم را به تو مى سپارم .آن هارا از گزند مهمانان مصون دار.

پروردگارا.مكر مهمانانى كه تعدادشان راپشت آيفون تصويرى ،كمتر از آن چه هستند نشان مى دهند،به خودشان باز گردان.

كردگارا!اقوامى را كه راهشان را كج مى كنند تا در ايام عيد سرى هم به ما بزنند،به راه راست هدايت فرما.

مهربانا!چند گونى كنگر عطا فرما تاشرمنده مهمانان لنگر انداز نباشم.

بارالها! در ايام نوروز ،مرا گرفتار چهره هاى ماندگار نفرما.

رحمانا!اشتهاى مهمانانانم را كور ودست آنان را از لنگ وپاچه مرغم دور دار.

روزى دها! هرچند كه خواسته اى نابه جاست اماحقوقم را لااقل تا پانزدهم فروردين درپناه خودت حفظ كن.

#مصطفی_مشایخی
#قمپز 😎
😎 @qompoz
هرچند که سیلاب فراوان داریم
از شوش گرفته تا گلستان داریم
اما دلمان محکم و قرص است همه
زیرا که مدیریت بحران داریم

#مصطفی_مشایخی
#قمپز 😎
😎 @qompoz
منم ڪه شهره‌ی شهرم به نان درآوردن
و برج‌های سمج را به آخر آوردن

اداره رفتن و بعدش یڪی دوتا شرڪت
سپس مسافر از آن ور به این ور آوردن

ڪتابِ شعر و رمان در پیاده‌رو چیدن
لباس و ادڪلون از قشم و بندر آوردن

از ابتدای تاهل وظیفه ام شده است
شبیه غول چراغ آرزو برآوردن

طلا و عطر و گلایول به هر مناسبتی
بنا به امر و تقاضای همسر آورد

برای بابڪ و منصور و شیده از گوشی
بگیر تا ژل و گیتار و دفتر آوردن

برای زهره و داماد لنگراندازم
همیشه از سر بازار ڪنگر آوردن

سه چار شیفته باید دوید، راحت نیست
خروس و خربزه حتی چغندر آوردن

خلاصه ڪار من این روزها همین شده است
به هر دری زدن و جیب پر تر آوردن

#مصطفی_مشایخی
#روز_مرد

#قمپز 😎
😎@qompoz
در ذات هرکه یک سرِ سوزن مرام نیست
شاید کسی به شدت او ناتمام نیست

آقای "ایکس" هم از این شکلْ گونه‌هاست
جز فکر شاخ و شانه‌کشی‌های عام نیست

با اسم و عکس فیک فقط فحش می‌دهد
ملزم به حفظ شأن ادب در کلام نیست

فعلا کلیدواژه ی او "خوار مادر" است
عمرش بدون پرت و پلا مستدام نیست

کامنت می گذارد و شلیک می‌کند
منظورش از پیام به جز انهدام نیست

ممکن نمی‌شود که ببینیم ساعتی
اوضاع در فضای مجازی درام نیست

دیدم قشنگ گوشه ی پیجی نوشته اند
در فحش لذتی ست که در احترام نیست

#مصطفی_مشایخی
#قمپز 😎

😎@qompoz
ما چه افطارها که کم خوردیم
کی، کجا تا پساوَرم خوردیم؟

این که تا خرتناق، شایعه است
آن چه را عرض می‌کنم خوردیم

چندخرما و نان کنجددار
با دوتا چای تازه‌دم خوردیم

از هلیمی که طعم خوبی داشت
نه زیادی که یک شکم خوردیم

دو رقم آش:رشته و ترشی
در قدح بود و یک رقم خوردیم

قرمه سبزی به انضمام پلو
هم‌چنین قیمه با کلم خوردیم

تا که کفران نعمتی نشود
سوپ و ته‌چین مرغ هم خوردیم

قلیه ماهی فقط به اصرارِ
میزبان‌های محترم خوردیم

بعد از آن هم زلوبیا و ژله
با سه تا پرتقال بم خوردیم

سفره از ده قلم غذا پربود
ما فقط پنج شش قلم خوردیم

بین هر لقمه هم به یاد دوتا
بینوا یا گرسنه غم خوردیم

#مصطفی_مشایخی
#ماه_رمضان

#قمپز 😎
😎@qompoz
رباعیات گوشتی

یک روز در این سفره کبابی بوده ست
ماهیچه‌ی بی‌حد و حسابی بوده ست
هر لکه‌ی قرمز که در آن می بینی
از قیمه‌ی خوش رنگ و لعابی بوده ست
____________________

از جوجه‌کباب، یادمانی مانده ست
غضروفی و تکه استخوانی مانده ست
دیگی که به غاز کم محلی می‌کرد
در حسرت پخت ‌سنگدانی مانده ست
____________________
رفتیم دو پرس شام خوشگل بخوریم
استیک اگر نشد، شنیسل بخوریم
با نیم‌نگاهی به مِنوها دیدیم
شاید بشود فقط فلافل بخوریم
____________________
از گوشت چه خاطرات نابی داریم
با درد ندیدنش عذابی داریم
از آن همه سور و ساط امروز فقط
یک کله‌پیاز و تنگ آبی داریم

#مصطفی_مشایخی

#قمپز😎
😎 @qompoz
این جمجمه‌ی شوهرِ زاری بوده ست
او آدم ده شیفته‌کاری بوده ست
آن حفره که روی بینی‌اش می‌بینی
از ضربه‌ی مشت‌های یاری بوده ست

#مصطفی_مشایخی
#قمپز 😎
😎 @qompoz
شام هجران

دوباره خاطرم از رفتنت پریشان است
فضای زندگی‌ام رنگ شام هجران است

دلم کلافه‌تر از سیر و سرکه می‌جوشد
دمای حوصله‌ام روی خط بحران است

شب است و شمع و شباویز و یک شبح درسقف
نگاه پنجره از سایه‌ام هراسان است

تمام ثانیه‌ها بی‌قرار آمدنت
اگرچه خانه‌ی ما روز هم شبستان است

سه ساعت است که رفتی، بگو کجایی برق!
گمان نکن به تحمل رسیدن آسان است

بیا بیا که پر از التهاب و دلهره‌ام
برای نفت چراغم که رو به پایان است

#مصطفی_مشایخی
#قمپز 😎
😎 @qompoz
🔻نقیضه ای بر شعر ایرج میرزا:

‍ "گویند مرا چو زاد مادر"
در لاک خودم خزیدن آموخت

هر وقت صدای من در آمد
با توپ و تشر کپیدن آموخت

شب ها برِ ماهواره تا صبح
بیدار نشست و دیدن آموخت

یک شیشه ی شیر بیخ حلقم
جاداد و به من مکیدن آموخت

بنشاند مرا کنار قلیان
آداب خفن کشیدن آموخت

هر روز حدود هفت ساعت
چت کرد و به من چتیدن آموخت

یک حرف و دو حرف بر زبانم
ننهاد و فقط شنیدن آموخت

دستم نگرفت و در خیابان
دنبال خودش دویدن آموخت

تا نق نزنم که خسته هستم
از دکه پفک خریدن آموخت

وقتی که پدر به خانه آمد
دعوا و به هم پریدن آموخت

هرچند که کند از تنم پوست
تا هستم و هست دارمش دوست

#مصطفی_مشایخی

به بهانه تولد ایرج میرزا

#قمپز 😎
😎 @qompoz