لطفابالهجه قمی بخونیتون🤡🤡🤡
رمضون ماه گسنگیه ننه
گسنگی راه بندگیه ننه
بندگی علت خلقته و
خلقتت واسه زندگیه ننه
توف توشانسم که ازهمه دنیا
یه دونه نره بووووووووووق سهم منه
مثل بز،می چری دم افطار
میخوری کل سفره رویه تنه
خلاصه مخلص کلوم این که
آدم ازروزه هاش نباس بزنه
گفتم ازبزدوباره گشنم شد
چشمم ازگشنگی پرازنم شد
-نمدونم واس چی چی یهویی آب
گوشت بزباش زسفره ها جم شد
قنویت روکه میدونی شی شی هه؟
سایش ازتوآش ماکم شد
بعدشونزده ساعت ونصفی
روزه داری که پشتمون خم شد
یه نفس کلمنونروبالا
بچه مرده شبیه آدم شو
آخ الهی که پنبه روت بمالن
انق خوردی دلم به هم ،هم شد
خلاصه مخلص کلوم این که
ادم ازروزه هاش نباس بزنه
#سید_مصطفی_فاطمی_نویسی_نفس
@darhavalieeshgh
#قمپز 😎
😎 @qompoz
رمضون ماه گسنگیه ننه
گسنگی راه بندگیه ننه
بندگی علت خلقته و
خلقتت واسه زندگیه ننه
توف توشانسم که ازهمه دنیا
یه دونه نره بووووووووووق سهم منه
مثل بز،می چری دم افطار
میخوری کل سفره رویه تنه
خلاصه مخلص کلوم این که
آدم ازروزه هاش نباس بزنه
گفتم ازبزدوباره گشنم شد
چشمم ازگشنگی پرازنم شد
-نمدونم واس چی چی یهویی آب
گوشت بزباش زسفره ها جم شد
قنویت روکه میدونی شی شی هه؟
سایش ازتوآش ماکم شد
بعدشونزده ساعت ونصفی
روزه داری که پشتمون خم شد
یه نفس کلمنونروبالا
بچه مرده شبیه آدم شو
آخ الهی که پنبه روت بمالن
انق خوردی دلم به هم ،هم شد
خلاصه مخلص کلوم این که
ادم ازروزه هاش نباس بزنه
#سید_مصطفی_فاطمی_نویسی_نفس
@darhavalieeshgh
#قمپز 😎
😎 @qompoz
ديشب بي خوابي زدبه سرمو هركاري كردم كه خوابم ببره نشدكه نشد.حتي گوسفند شمردم اونم نه يبارو دوبار ده بار ازجلوبه عقب .ازچپ به راست و.... ولي خوابم نبرد كه نبرد.
ديگه مجبورشدم از حربه اخرم استفاده كنم.هميشه دراين مواقع جوري كه ذهنم بشنوه ولي خونواده ازخواب نپرند ميگم پاشم برم يه كتاب بيارم بخونم كه در90درصد مواقع فعل جمله رونميتونم بگم و خوابم ميگيره ولي ديشب ....حتي بلندشدم ولي خبر ينيود.كورمال كورمال خودمو به كتابخانه پدر رسوندم واولين كتابي كه دستم اومد برداشتم واومدم زيرنور چراغ گوشيم اسمشو خوندم.... "پليس وخانواده" كه ناگهان فكري به نظرم رسيد.
اماده شدم و خيلي شيك رفتم سركوچه و4تاشاخه گل نرگس ازگل فروشي محل كه نميدونم چراتااون موقهع شب هميشه بازه خريدم ورفتم كلانتري محل تا هم بهشون خسته نباشيدبگم وهم هفته پليس رو بهشون تبريك بگم
بالاخره هرجوربود خودم روبه اتاق افسرنگهبان رسوندم
تواتاق ي جوون 22/23ساله كه مثل من ادم لاغرونحيفي بود داشت باجزئيات ومو به مو واب وتاب تمام گزارش ميداد كه چجوري سارق باتهديد گوشي سادش رو دزديده و....
افسرنگهبان كه چشماش ازززور خواب بشدت پف كرده بود يه نگاهي به جوون انداخت و گفت:
_خب اينارو ولش خودت چي مصرف ميكني؟
باديدن اين صحنه ترجيح دادم محل روترك كنم
دسته گل رو دادم به جوون و به يه بهانه اي اومدم بيرون...
وقت برگشتن ياد اون شعر نوستالوژيك پليس افتادم
شبا كه ما ميخوابيم...
اما نه انگاربايد يكم تغييرش بدم:
شباكه مابيداريم اقا پليسه توخوابه
ما سريال ميبينيم اون فكرنون وآبه
اقا پليسه زرنگه
با شاكيا ميجنگه
ماپليس ودوست داريم
بهش احترام ميزاريم
#سید_مصطفی_فاطمی_نویسی
#قمپز 😎
@qompoz 😎
ديگه مجبورشدم از حربه اخرم استفاده كنم.هميشه دراين مواقع جوري كه ذهنم بشنوه ولي خونواده ازخواب نپرند ميگم پاشم برم يه كتاب بيارم بخونم كه در90درصد مواقع فعل جمله رونميتونم بگم و خوابم ميگيره ولي ديشب ....حتي بلندشدم ولي خبر ينيود.كورمال كورمال خودمو به كتابخانه پدر رسوندم واولين كتابي كه دستم اومد برداشتم واومدم زيرنور چراغ گوشيم اسمشو خوندم.... "پليس وخانواده" كه ناگهان فكري به نظرم رسيد.
اماده شدم و خيلي شيك رفتم سركوچه و4تاشاخه گل نرگس ازگل فروشي محل كه نميدونم چراتااون موقهع شب هميشه بازه خريدم ورفتم كلانتري محل تا هم بهشون خسته نباشيدبگم وهم هفته پليس رو بهشون تبريك بگم
بالاخره هرجوربود خودم روبه اتاق افسرنگهبان رسوندم
تواتاق ي جوون 22/23ساله كه مثل من ادم لاغرونحيفي بود داشت باجزئيات ومو به مو واب وتاب تمام گزارش ميداد كه چجوري سارق باتهديد گوشي سادش رو دزديده و....
افسرنگهبان كه چشماش ازززور خواب بشدت پف كرده بود يه نگاهي به جوون انداخت و گفت:
_خب اينارو ولش خودت چي مصرف ميكني؟
باديدن اين صحنه ترجيح دادم محل روترك كنم
دسته گل رو دادم به جوون و به يه بهانه اي اومدم بيرون...
وقت برگشتن ياد اون شعر نوستالوژيك پليس افتادم
شبا كه ما ميخوابيم...
اما نه انگاربايد يكم تغييرش بدم:
شباكه مابيداريم اقا پليسه توخوابه
ما سريال ميبينيم اون فكرنون وآبه
اقا پليسه زرنگه
با شاكيا ميجنگه
ماپليس ودوست داريم
بهش احترام ميزاريم
#سید_مصطفی_فاطمی_نویسی
#قمپز 😎
@qompoz 😎
«این کوزه چو من عاشق زاری بودهست»
یا کودک لوس و ته تغاری بودهست
فرقی نکند کدامشان بوده، یقین
از مدرسهی خویش فراری بودهست
#سید_مصطفی_فاطمی_نویسی (نفس)
@qompoz
یا کودک لوس و ته تغاری بودهست
فرقی نکند کدامشان بوده، یقین
از مدرسهی خویش فراری بودهست
#سید_مصطفی_فاطمی_نویسی (نفس)
@qompoz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سید_مصطفی_فاطمی_نویسی جهت اخذ وام کمدرصد به تُرکستان سفر کرده.
ماجرای این سفر پرحاشیه را از زبان خودش میشنویم.
@qompoz 💸
ماجرای این سفر پرحاشیه را از زبان خودش میشنویم.
@qompoz 💸
Forwarded from درحوالی عشق (nafas)
تا که داری به دست خود جارو
دست و پای مرا بکن پارو
ریه هایم فدای چشمانت
آب و جوهرنمک، بُود دارو
در جواب، گلم، نفس، عشقم
جان عَمَّت، به من نگو یارو
نردبان کن مرا، برو بالا
دشمنت، اینچنین ببر از رو
شستشو را به من محول کن!
هرچه خواهی بگو کمان ابرو
در عوض از تو خواهشی دارم
جان عمت به من نگو یارو
بسکه کَل کَل نموده ای با من
میروم تا جزایر فارو
"کار دنیا همیشه برعکس است"
شده دنیا به دیده ام وارو
حرفهای مرا فقط بِشِنو
از بلندای گنبذ و بارو
هرچه خواهی بگو به من اما
جان عمّت به من نگو یارو
#سید_مصطفی_فاطمی_نویسی
درحوالی عشق👇🏻
@darhavalieeshgh
دست و پای مرا بکن پارو
ریه هایم فدای چشمانت
آب و جوهرنمک، بُود دارو
در جواب، گلم، نفس، عشقم
جان عَمَّت، به من نگو یارو
نردبان کن مرا، برو بالا
دشمنت، اینچنین ببر از رو
شستشو را به من محول کن!
هرچه خواهی بگو کمان ابرو
در عوض از تو خواهشی دارم
جان عمت به من نگو یارو
بسکه کَل کَل نموده ای با من
میروم تا جزایر فارو
"کار دنیا همیشه برعکس است"
شده دنیا به دیده ام وارو
حرفهای مرا فقط بِشِنو
از بلندای گنبذ و بارو
هرچه خواهی بگو به من اما
جان عمّت به من نگو یارو
#سید_مصطفی_فاطمی_نویسی
درحوالی عشق👇🏻
@darhavalieeshgh