روزگاری…(بگو هفشده سال
پیش از اینها، که رفته ام از یاد)
یک هنرمندِ فاقد مسکن
رفت روزی وزارت ارشاد
چون دم در رسید، با خود گفت:
«می روم تو، هر آنچه بادا باد»
نوک بینی خود گرفت و رفت
راست پیش وزیر و پس اِستاد
گفت: «در روز اول خلقت
که خدا این جهان نمود آباد
چون به مستضعفین زمین بخشید
اسم این جانب از قلم افتاد
حال، البته با کمی تأخیر
من به خدمت رسیده ام، دلشاد
تا مگر قطعه ای زمین بخشید
بروم منزلی کنم ایجاد»
گفت با وی وزیر، با لبخند:
«بنده از دیدن شمایم شاد
چون هنرمند قدر می بیند
باید الحق به صدر بنشیناد
می نویسم زمین به اسم الان
می دهم خدمت شما استاد!
آن گه از «قطعه ی هنرمندان»
قطعه ای هم به شخص ایشان داد
#رضا_رفیع
#قمپز 😎
😎 @qompoz
پیش از اینها، که رفته ام از یاد)
یک هنرمندِ فاقد مسکن
رفت روزی وزارت ارشاد
چون دم در رسید، با خود گفت:
«می روم تو، هر آنچه بادا باد»
نوک بینی خود گرفت و رفت
راست پیش وزیر و پس اِستاد
گفت: «در روز اول خلقت
که خدا این جهان نمود آباد
چون به مستضعفین زمین بخشید
اسم این جانب از قلم افتاد
حال، البته با کمی تأخیر
من به خدمت رسیده ام، دلشاد
تا مگر قطعه ای زمین بخشید
بروم منزلی کنم ایجاد»
گفت با وی وزیر، با لبخند:
«بنده از دیدن شمایم شاد
چون هنرمند قدر می بیند
باید الحق به صدر بنشیناد
می نویسم زمین به اسم الان
می دهم خدمت شما استاد!
آن گه از «قطعه ی هنرمندان»
قطعه ای هم به شخص ایشان داد
#رضا_رفیع
#قمپز 😎
😎 @qompoz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ببینید: شعر طنز شاعران قم برای#رضا_رفیع مهمان محفل قمپز
ارائه شده توسط #سید_جواد_یثریی در چهل و هفتمین محفل #قمپز
#قمپز۴۷
#قمپز 😎
😎 @qompoz
ارائه شده توسط #سید_جواد_یثریی در چهل و هفتمین محفل #قمپز
#قمپز۴۷
#قمپز 😎
😎 @qompoz
دلم از آتش هجران رخت سوزیده
زیر بار غم عشقت کمرم قوزیده
دارد از چهره به در می زند این چشم ضعیف
بس که دیده به درِ آمدنت دوزیده
هر چه از حلقه موذی صفتان بیرونم
هر که را می نگرم باز کمی موذیده
سینه ام دیر مغان است و رفیقان هر یک
مشعلی زآتش موجود برافروزیده
آدمی معدن عشق است اگر کشف شود
چون نشابور که خیامی و فیروزیده
هر کسی گفت که آموختنی نیست وفا
به خدا از خودم این نکته بیاموزیده
آنکه می گفت که چرک کف دست است دلار
بی شرف در حد یک برج زر اندوزیده
چون که دیروز گذشته است چرا پس الان
ملت امروز رها کرده و دیروزیده؟
شب نمی ماند اگر چه شب یلدا باشد
عاقبت هر شب تاری به تهش روزیده
من سخنگو نشدم تا به کسی فحش دهم
هر کسی فحش دهد خود شده پفیوزیده
قافیه بد نشود گر چه به تنگ آمده است
شده هر طور خودش جور کند روزی ده
#رضا_رفیع
#قمپز 😎
😎 @qompoz
زیر بار غم عشقت کمرم قوزیده
دارد از چهره به در می زند این چشم ضعیف
بس که دیده به درِ آمدنت دوزیده
هر چه از حلقه موذی صفتان بیرونم
هر که را می نگرم باز کمی موذیده
سینه ام دیر مغان است و رفیقان هر یک
مشعلی زآتش موجود برافروزیده
آدمی معدن عشق است اگر کشف شود
چون نشابور که خیامی و فیروزیده
هر کسی گفت که آموختنی نیست وفا
به خدا از خودم این نکته بیاموزیده
آنکه می گفت که چرک کف دست است دلار
بی شرف در حد یک برج زر اندوزیده
چون که دیروز گذشته است چرا پس الان
ملت امروز رها کرده و دیروزیده؟
شب نمی ماند اگر چه شب یلدا باشد
عاقبت هر شب تاری به تهش روزیده
من سخنگو نشدم تا به کسی فحش دهم
هر کسی فحش دهد خود شده پفیوزیده
قافیه بد نشود گر چه به تنگ آمده است
شده هر طور خودش جور کند روزی ده
#رضا_رفیع
#قمپز 😎
😎 @qompoz