هشت مدل درآمدی آنلاین برای کسبوکارهای اینترنتی (بخش نخست)
✍️دیو چافی
معمولا با صاحبان سایتهایی روبهرو میشوم که ایدهای برای راهاندازی یک وبسایت جدید دارند و تمام دغدغه آنها یافتن راهکاری است که بتوانند متناسب با تعداد بازدیدکنندگان سایت، میزان درآمدشان را افزایش دهند.
در ادامه به هشت مدل درآمدی برای کسبوکارهایی اینترنتی که در زمینه تولید محتوا فعالیت دارند اشاره شده است که نتیجه تجربه و تحقیقات من بر درآمدزایی کسبوکارهای اینترنتی و بازاریابی دیجیتال است
1️⃣درآمد حاصل از دسترسی به محتوا از طریق اشتراک
در این شیوه، مجموعهای از اسناد برای دورهای یکماهه یا معمولا یکساله قابلدسترسی است. برای مثال، چند سال قبل، در سایت FT.com عضو شدم و با پرداخت سالانه حدود ۸۰ پوند، به بخش تکنولوژیهای دیجیتال این سایت دسترسی پیدا کردم. اعضای Smart Insights Expert در این انجمن آنلاین، اشتراک یکساله دارند.
2️⃣درآمد حاصل از پرداخت در ازای هر بار دسترسی به اسناد
در اینجا به ازای هر بار دسترسی به یک سند، ویدیو یا کلیپ موسیقی قابل دانلود، باید مبلغی پرداخت شود. در این روش ممکن است از رمز عبور یا شیوههای مدیریت حقوق دیجیتالی برای حفظ اسناد استفاده شود.
برای مثال، من برای دسترسی به جزئیات کاربردیترین کتابهای راهنما در حوزه بازاریابی اینترنتی مبلغی را به Marketing Sherpa پرداخت کردهام.
مدیریت حقوق دیجیتالی (DRM) به معنای استفاده از تکنولوژیهای مختلف با هدف جلوگیری از توزیع خدمات و محتوای دیجیتال، مانند نرمافزار، موسیقی، فیلم یا دیگر دادههای دیجیتالی، است.
3️⃣درآمد حاصل از نمایش تبلیغات CPM در سایت
(مثل تبلیغات روی بنرها و آسمانخراشها)
عبارت CPM مخفف cost per thousand و به معنای هزینه به ازای هزار بار نمایش آگهی است و حرف M نیز از کلمه Mille (به معنی هزار) گرفته شده است. در این روش مالک سایتی مثل FT.com با توجه به تعداد نمایش آگهیها به بازدیدکنندگان سایت، مبلغی را بر اساس کارتی نرخ بها یا rate card price (مثلا ۵۰ پوند برای هر CPM) از صاحبان آگهی دریافت میکند. آگهیها، یا از طریق بخش خدمات تبلیغاتی خود سایت ارائه میشوند، یا عموماً از طریق شبکههای تبلیغاتی سومی مانند Google AdSense که البته خود من هم از شیوه دوم استفاده میکنم.
منبع: www.ictstartups.ir
#مدل_درآمدی
🚀 پویتک | مرکز گسترش کسب و کارهای نوپا
@poytek
✍️دیو چافی
معمولا با صاحبان سایتهایی روبهرو میشوم که ایدهای برای راهاندازی یک وبسایت جدید دارند و تمام دغدغه آنها یافتن راهکاری است که بتوانند متناسب با تعداد بازدیدکنندگان سایت، میزان درآمدشان را افزایش دهند.
در ادامه به هشت مدل درآمدی برای کسبوکارهایی اینترنتی که در زمینه تولید محتوا فعالیت دارند اشاره شده است که نتیجه تجربه و تحقیقات من بر درآمدزایی کسبوکارهای اینترنتی و بازاریابی دیجیتال است
1️⃣درآمد حاصل از دسترسی به محتوا از طریق اشتراک
در این شیوه، مجموعهای از اسناد برای دورهای یکماهه یا معمولا یکساله قابلدسترسی است. برای مثال، چند سال قبل، در سایت FT.com عضو شدم و با پرداخت سالانه حدود ۸۰ پوند، به بخش تکنولوژیهای دیجیتال این سایت دسترسی پیدا کردم. اعضای Smart Insights Expert در این انجمن آنلاین، اشتراک یکساله دارند.
2️⃣درآمد حاصل از پرداخت در ازای هر بار دسترسی به اسناد
در اینجا به ازای هر بار دسترسی به یک سند، ویدیو یا کلیپ موسیقی قابل دانلود، باید مبلغی پرداخت شود. در این روش ممکن است از رمز عبور یا شیوههای مدیریت حقوق دیجیتالی برای حفظ اسناد استفاده شود.
برای مثال، من برای دسترسی به جزئیات کاربردیترین کتابهای راهنما در حوزه بازاریابی اینترنتی مبلغی را به Marketing Sherpa پرداخت کردهام.
مدیریت حقوق دیجیتالی (DRM) به معنای استفاده از تکنولوژیهای مختلف با هدف جلوگیری از توزیع خدمات و محتوای دیجیتال، مانند نرمافزار، موسیقی، فیلم یا دیگر دادههای دیجیتالی، است.
3️⃣درآمد حاصل از نمایش تبلیغات CPM در سایت
(مثل تبلیغات روی بنرها و آسمانخراشها)
عبارت CPM مخفف cost per thousand و به معنای هزینه به ازای هزار بار نمایش آگهی است و حرف M نیز از کلمه Mille (به معنی هزار) گرفته شده است. در این روش مالک سایتی مثل FT.com با توجه به تعداد نمایش آگهیها به بازدیدکنندگان سایت، مبلغی را بر اساس کارتی نرخ بها یا rate card price (مثلا ۵۰ پوند برای هر CPM) از صاحبان آگهی دریافت میکند. آگهیها، یا از طریق بخش خدمات تبلیغاتی خود سایت ارائه میشوند، یا عموماً از طریق شبکههای تبلیغاتی سومی مانند Google AdSense که البته خود من هم از شیوه دوم استفاده میکنم.
منبع: www.ictstartups.ir
#مدل_درآمدی
🚀 پویتک | مرکز گسترش کسب و کارهای نوپا
@poytek
هشت مدل درآمدی آنلاین برای کسبوکارهای اینترنتی (بخش دوم)
✍️دیو چافی
4️⃣درآمد حاصل از تبلیغات CPC در سایت
(پرداخت به ازای کلیک روی متن آگهی)
عبارت CPC مخفف Cost Per Click است. در این روش صاحبان آگهی نهفقط برای تعداد دفعات نمایش آگهی خود بلکه در ازای هر بار کلیک هم باید مبلغی را بپردازند. این موارد معمولا آگهیهای متنی هستند که شبیه به لینکهای حمایتشده در موتورهای جستجو هستند، با این تفاوت که از طریق یک شبکه سوم مانند Google AdSense روی موتورهای جستجو ارائه میشوند.
معمولا مبلغی که باید به ازای هر کلیک پرداخت شود به شکل باورنکردنی بالا است و بین ۱/۰ تا ۴ پوند است. حتی در برخی از موضوعات مثل «بیمه عمر» که ارزش درآمدی بالایی برای صاحب تبلیغ دارد این مبلغ به بیش از ۴۰ پوند هم میرسد.
موتورهای جستجو و ناشران وب هم میتوانند درصدی منطقی از این مبلغ را بهعنوان درآمد برای خود در نظر بگیرند.
درآمدهای شبکه گوگل (Google Network Revenues) از راه تبلیغات حدود یکسوم از کل درآمد گوگل را در برمیگیرد. به نظر من، شبکههای تولید محتوای گوگل یکی از بزرگترین رازها در حوزه بازاریابی آنلاین از طریق موتورهای جستجو مثل گوگل است و بیش از یکسوم از درآمد آنها از طریق این شبکهها تولید میشود؛ اما برخی از صاحبان آگهیها متوجه نیستند که آگهیشان فراتر از موتورهای جستجو نمایش داده میشود بنابراین اهداف دیگر را در نظر نمیگیرند.
گوگل بهعنوان مبتکر این طرح، برای فرمتهای مختلف واحدهای تبلیغاتی، مانند تبلیغات متنی، تبلیغات دیداری و ویدئویی، گزینههایی را هم پیشنهاد میکند و حتی امروزه، هزینه به ازای عملکرد را بهعنوان بخشی از طرح پرداخت به ازای عملکرد در نظر گرفته است.
5️⃣کسب درآمد از راه حمایت مالی از بخشهای سایت یا انواع محتوا (معمولا درآمدی ثابت برای یک دوره زمانی است)
یک شرکت میتواند برای تبلیغ کانال یا بخشی از سایت هزینهای را بپردازد. برای مثال بانک HSBC میتواند از بخش مالی یک سایت رسانهای حمایت مالی کند. این نوع قراردادها معمولا برای مبلغی ثابت در سال بسته میشوند و همچنین ممکن است بخشی از یک توافق دوطرفه باشد و در آن هیچیک از طرفین مبلغی نمیپردازد.
رویکرد حمایت مالی با هزینه ثابت در سال ۲۰۰۵ بهطور گستردهای توسط Alex Tew مورداستفاده قرار گرفت. او در آن زمان جوان ۲۱ سالهای بود که در یکی از دانشگاههای انگلستان درس میخواند و نگران بازپرداخت وامهای دانشجوییاش بود. البته پس از به دست آوردن یکمیلیون دلار ظرف ۴ ماه از طریق راهاندازی سایت Million Dollar Homepage دیگر نگرانی از این بابت برایش باقی نماند!
صفحهاش به ده هزار بلوک صد پیکسلی تقسیم میشد (هر بلوک به ابعاد ۱۰*۱۰ پیکسل) و درمجموع یکمیلیون پیکسل بود. الکس ۵۰ پوند صرف خرید نام دامنه (www.milliondollarhomepage.com) و بسته میزبانی وب یا web-hosting اولیه کرد. ابتدا کارش را با یک صفحه خالی شروع کرد و بعدها خودش طراحی صفحه را انجام داد.
منبع: www.ictstartups.ir
#مدل_درآمدی
🚀 پویتک | مرکز گسترش کسب و کارهای نوپا
@poytek
✍️دیو چافی
4️⃣درآمد حاصل از تبلیغات CPC در سایت
(پرداخت به ازای کلیک روی متن آگهی)
عبارت CPC مخفف Cost Per Click است. در این روش صاحبان آگهی نهفقط برای تعداد دفعات نمایش آگهی خود بلکه در ازای هر بار کلیک هم باید مبلغی را بپردازند. این موارد معمولا آگهیهای متنی هستند که شبیه به لینکهای حمایتشده در موتورهای جستجو هستند، با این تفاوت که از طریق یک شبکه سوم مانند Google AdSense روی موتورهای جستجو ارائه میشوند.
معمولا مبلغی که باید به ازای هر کلیک پرداخت شود به شکل باورنکردنی بالا است و بین ۱/۰ تا ۴ پوند است. حتی در برخی از موضوعات مثل «بیمه عمر» که ارزش درآمدی بالایی برای صاحب تبلیغ دارد این مبلغ به بیش از ۴۰ پوند هم میرسد.
موتورهای جستجو و ناشران وب هم میتوانند درصدی منطقی از این مبلغ را بهعنوان درآمد برای خود در نظر بگیرند.
درآمدهای شبکه گوگل (Google Network Revenues) از راه تبلیغات حدود یکسوم از کل درآمد گوگل را در برمیگیرد. به نظر من، شبکههای تولید محتوای گوگل یکی از بزرگترین رازها در حوزه بازاریابی آنلاین از طریق موتورهای جستجو مثل گوگل است و بیش از یکسوم از درآمد آنها از طریق این شبکهها تولید میشود؛ اما برخی از صاحبان آگهیها متوجه نیستند که آگهیشان فراتر از موتورهای جستجو نمایش داده میشود بنابراین اهداف دیگر را در نظر نمیگیرند.
گوگل بهعنوان مبتکر این طرح، برای فرمتهای مختلف واحدهای تبلیغاتی، مانند تبلیغات متنی، تبلیغات دیداری و ویدئویی، گزینههایی را هم پیشنهاد میکند و حتی امروزه، هزینه به ازای عملکرد را بهعنوان بخشی از طرح پرداخت به ازای عملکرد در نظر گرفته است.
5️⃣کسب درآمد از راه حمایت مالی از بخشهای سایت یا انواع محتوا (معمولا درآمدی ثابت برای یک دوره زمانی است)
یک شرکت میتواند برای تبلیغ کانال یا بخشی از سایت هزینهای را بپردازد. برای مثال بانک HSBC میتواند از بخش مالی یک سایت رسانهای حمایت مالی کند. این نوع قراردادها معمولا برای مبلغی ثابت در سال بسته میشوند و همچنین ممکن است بخشی از یک توافق دوطرفه باشد و در آن هیچیک از طرفین مبلغی نمیپردازد.
رویکرد حمایت مالی با هزینه ثابت در سال ۲۰۰۵ بهطور گستردهای توسط Alex Tew مورداستفاده قرار گرفت. او در آن زمان جوان ۲۱ سالهای بود که در یکی از دانشگاههای انگلستان درس میخواند و نگران بازپرداخت وامهای دانشجوییاش بود. البته پس از به دست آوردن یکمیلیون دلار ظرف ۴ ماه از طریق راهاندازی سایت Million Dollar Homepage دیگر نگرانی از این بابت برایش باقی نماند!
صفحهاش به ده هزار بلوک صد پیکسلی تقسیم میشد (هر بلوک به ابعاد ۱۰*۱۰ پیکسل) و درمجموع یکمیلیون پیکسل بود. الکس ۵۰ پوند صرف خرید نام دامنه (www.milliondollarhomepage.com) و بسته میزبانی وب یا web-hosting اولیه کرد. ابتدا کارش را با یک صفحه خالی شروع کرد و بعدها خودش طراحی صفحه را انجام داد.
منبع: www.ictstartups.ir
#مدل_درآمدی
🚀 پویتک | مرکز گسترش کسب و کارهای نوپا
@poytek
هشت مدل درآمدی آنلاین برای کسبوکارهای اینترنتی (بخش سوم و پایانی)
✍️دیو چافی
6️⃣درآمد وابسته یا رابطهای (CPA، اما میتواند CPC هم باشد)
درآمد وابسته یا رابطهای مبتنی بر کمیسیون است بهعنوانمثال، من کتابهای آمازون را روی سایت شخصیام DaveChaffey.com به نمایش گذاشتم و سایت آمازون حدود ۵% از قیمت پشت جلد کتاب را به من پرداخت کرد. چنین توافقی را گاهی با نام هزینه به ازای اکتساب یا CPA میشناسند.
این رویکرد به شکل فزایندهای جایگزین شیوههایی مانند CPM و CPC شده و باعث افزایش قدرت چانهزنی صاحبان آگهیها شده است؛ مثلا در سال ۲۰۰۵، شرکت تولیدی Unilever بهجای شیوه معامله سنتی CPM، برای انجام معاملات CPA با ناشران آنلاین قرارداد بست و بابت هر آدرس ایمیل کسب شده از سوی ناشران، مبلغی را پرداخت کرد.
اگرچه این موضوع بستگی به قدرت ناشر دارد و آنها رویهمرفته اغلب از قراردادهای CPM درآمد بیشتری خواهند داشت. در ضمن ناشر نمیتواند در میزان خلاقیت آگهی یا جذابیت آن برای کلیک دخالت کند که البته تمامی این موارد نرخ کلیک بر روی آگهی و درنتیجه CPM را تحت تاثیر قرار میدهد.
7️⃣دسترسی به دادههای مشترکین برای بازاریابی ایمیلی
دادههایی که مالک سایت درباره مشتریانش دارد به شکل بالقوه هم میتواند ارزشمند باشد چراکه میتواند انواع مختلف ایمیلها را برای مشتریانش بفرستد البته اگر اجازه ارسال ایمیل از سوی ناشر یا شخص ثالث را از مشتری گرفته باشد و مشتری رضایت داشته باشد. مالک سایت میتواند برای تبلیغاتی که در خبرنامه خود جای میدهد مبلغی را دریافت کند یا میتواند از طرف صاحبان آگهی پیامهای جداگانه بفرستد. روش دیگر، انجام تحقیقات بازار روی مشتریان سایت است.
8️⃣اجازه امکان دسترسی به مشتریان برای جستجوی آنلاین
شرکت The teen site Dubit نمونهای از شرکتهایی است که از این شیوه برای کسب درآمد از طریق نظرسنجیها استفاده میکند.
با توجه به کلیه روشهای کسب درآمد ذکر شده، صاحب سایت به دنبال ترکیبی از بهترین تکنیکهاست تا درآمد خود را به حداکثر برساند. صاحبان سایتها معمولا برای ارزیابی میزان اثربخشی و درآمدزایی صفحات یا سایتهای مختلفی که در پرتفولیوی خود دارند از دو روش استفاده میکنند. نخست eCPM یا هزینه به ازای هزار بازدیدِ موثر است.
این شاخص به کل درآمد (یا هزینه برای صاحبان آگهی) که از هر صفحه یا سایت به دست میآید نگاه میکند. با افزایش واحدهای تبلیغاتی در هر صفحه این متغیر هم افزایش مییابد و به همین دلیل است که گاه میبینید برخی سایتها مملو از تبلیغات است. رویکرد دیگر برای ارزیابی اثربخشی درآمدزایی سایت یا صفحه، درآمد به ازای هر کلیک (RPC) است که گاه آن را Earnings Per Click یا EPC نیز مینامند.
این شاخص بهطور خاص موردتوجه بازاریابی وابسته یا رابطهای است که از طریق کمیسیون، کسب درآمد میکند و بازدیدکننده با هر کلیک به خردهفروشی ثالث مثل آمازون راه مییابد و سپس از آنجا خرید میکند.
منبع: www.ictstartups.ir
#مدل_درآمدی
🚀 پویتک | مرکز گسترش کسب و کارهای نوپا
@poytek
✍️دیو چافی
6️⃣درآمد وابسته یا رابطهای (CPA، اما میتواند CPC هم باشد)
درآمد وابسته یا رابطهای مبتنی بر کمیسیون است بهعنوانمثال، من کتابهای آمازون را روی سایت شخصیام DaveChaffey.com به نمایش گذاشتم و سایت آمازون حدود ۵% از قیمت پشت جلد کتاب را به من پرداخت کرد. چنین توافقی را گاهی با نام هزینه به ازای اکتساب یا CPA میشناسند.
این رویکرد به شکل فزایندهای جایگزین شیوههایی مانند CPM و CPC شده و باعث افزایش قدرت چانهزنی صاحبان آگهیها شده است؛ مثلا در سال ۲۰۰۵، شرکت تولیدی Unilever بهجای شیوه معامله سنتی CPM، برای انجام معاملات CPA با ناشران آنلاین قرارداد بست و بابت هر آدرس ایمیل کسب شده از سوی ناشران، مبلغی را پرداخت کرد.
اگرچه این موضوع بستگی به قدرت ناشر دارد و آنها رویهمرفته اغلب از قراردادهای CPM درآمد بیشتری خواهند داشت. در ضمن ناشر نمیتواند در میزان خلاقیت آگهی یا جذابیت آن برای کلیک دخالت کند که البته تمامی این موارد نرخ کلیک بر روی آگهی و درنتیجه CPM را تحت تاثیر قرار میدهد.
7️⃣دسترسی به دادههای مشترکین برای بازاریابی ایمیلی
دادههایی که مالک سایت درباره مشتریانش دارد به شکل بالقوه هم میتواند ارزشمند باشد چراکه میتواند انواع مختلف ایمیلها را برای مشتریانش بفرستد البته اگر اجازه ارسال ایمیل از سوی ناشر یا شخص ثالث را از مشتری گرفته باشد و مشتری رضایت داشته باشد. مالک سایت میتواند برای تبلیغاتی که در خبرنامه خود جای میدهد مبلغی را دریافت کند یا میتواند از طرف صاحبان آگهی پیامهای جداگانه بفرستد. روش دیگر، انجام تحقیقات بازار روی مشتریان سایت است.
8️⃣اجازه امکان دسترسی به مشتریان برای جستجوی آنلاین
شرکت The teen site Dubit نمونهای از شرکتهایی است که از این شیوه برای کسب درآمد از طریق نظرسنجیها استفاده میکند.
با توجه به کلیه روشهای کسب درآمد ذکر شده، صاحب سایت به دنبال ترکیبی از بهترین تکنیکهاست تا درآمد خود را به حداکثر برساند. صاحبان سایتها معمولا برای ارزیابی میزان اثربخشی و درآمدزایی صفحات یا سایتهای مختلفی که در پرتفولیوی خود دارند از دو روش استفاده میکنند. نخست eCPM یا هزینه به ازای هزار بازدیدِ موثر است.
این شاخص به کل درآمد (یا هزینه برای صاحبان آگهی) که از هر صفحه یا سایت به دست میآید نگاه میکند. با افزایش واحدهای تبلیغاتی در هر صفحه این متغیر هم افزایش مییابد و به همین دلیل است که گاه میبینید برخی سایتها مملو از تبلیغات است. رویکرد دیگر برای ارزیابی اثربخشی درآمدزایی سایت یا صفحه، درآمد به ازای هر کلیک (RPC) است که گاه آن را Earnings Per Click یا EPC نیز مینامند.
این شاخص بهطور خاص موردتوجه بازاریابی وابسته یا رابطهای است که از طریق کمیسیون، کسب درآمد میکند و بازدیدکننده با هر کلیک به خردهفروشی ثالث مثل آمازون راه مییابد و سپس از آنجا خرید میکند.
منبع: www.ictstartups.ir
#مدل_درآمدی
🚀 پویتک | مرکز گسترش کسب و کارهای نوپا
@poytek