کانال کندوکاوفلسفی برای کودکان و نوجوانان/ دکتر سعید ناجی
779 subscribers
246 photos
11 videos
14 files
144 links
سلام. این کانال برای اطلاع رسانی در زمینه فعالیت ها و دستاوردهای فبک (فلسفه برای کودکان و نوجوانان)در ایران طراحی شده است.
ادمین کانال: دکتر سعید ناجی
اینستا: p4c.ir
سایت: p4c.ir
Download Telegram
ید، همانقدر هم این احساسات و رفتارها را در مقابل ما داشته باشند. اینکه بزرگترها از ما مشورت بگیرند امکان دارد که یک بچه کوچکتر خیلی چیزهای بیشتری برای گفتن داشته باشد، امکان دارد ذهن بازتری نسبت به بزرگترها در یک موضوع داشته باشد. یا انتقادپذیری: خیلی از بزرگترها معمولا وقتی که از طرف یک بچه‌ای یا یک شخص کوچکتر مورد انتقاد قرار می‌گیرند، به دلیل تجربیات بیشتری که دارند احساس می‌کند که نسبت به آن بچه درست می‌گوید ولی در حقیقت ممکن است چنین چیزی امکان نداشته باشد. درخواست ما از بزرگترها این است که به این مسئله واقعا توجه کنند و این مسئله را از دیدگاه مختلف مورد بررسی قرار دهند و خود را گاهی به جای آن بچه‌ای بگذارند که دوست دارد حرفش شنیده شود.

 

آیسان: یکی دیگر از خواسته‌های ما از بزرگترها این است که بزرگترها گاهی اوقات ما را سانسور می‌کنند. وقتی که ما در جمعی صحبت می‌کنیم به دلیل اینکه فکر می کنند که چون بقیه از ما بزرگتر هستند و حق آنها برای حرف زدن بیشتر است به ما می‌گویند که ساکت باش؛ آرام؛ تو حرف نزن و بحث بزرگترهاست. ولی باید به این نکته برسند که ما هم اگر بعضی اوقات در جمع ها باشیم به نفعمان است و شاید در این بین حرفی بزنیم که به آن معضل کمکی کند.

 

مینا: یک خواسته‌ای هم از آموزش و پرورش داشتم. روند بقیه کلاسهایی که ما درآنها هستیم به این صورت است که ما در بحث‌ها شرکت نداریم و در اصل یک سری مطالب به ما یاد داده  می‌شود و ما آنها را دریافت می‌کنیم. خیلی جای بحث برای ما ندارد که بتوانیم اظهار نظر کنیم. به نظر من خیلی بهتر است که این روند جاری در کلاس های فلسفه برای کودکان را در بقیه کلاس های آموزش و پرورش اجرا کنیم.

 

مهریار: خدمت والدین و بزرگترها به نکته ای می‌خواستم اشاره کنم که مقدار بیشتر تجربیاتتان و اینکه تجربه‌های بیشتری دارید لزوما دلیل بر جامع بودن تجربه هایتان نیست و ممکن است شما تجربه بیشتری داشته باشید ولی در یک مورد خاص ممکن است به دلیل تجربیاتتان نتوانید تصمیم درستی را اخذ نمایید. ممکن است حتی بچه های خیلی کوچکتر با تجربه‌های خیلی کمتر خیلی مناسبتر باشند. بنابراین مقدار تجربیاتتان دلیل بر مناسب بودن و جامع بودنشان نیست.

 

پرنیان: و اینکه ما خیلی خوشحال می‌شویم که بزرگترها نسبت به موضوعات مطرح شده فکر کنند و اینکه اگر در توانشان هست به آنها عمل کنند و اینکه ما آنچه را که می‌خواستیم در اینجا مطرح کردیم.

یکی از حضار: بچه‌ها با کار کردن در فبک یک زبان مشترک پیدا کرده‌اند؟ آیا می توانند با دیگر دوستانشان که در فبک کار نکرده‌اند هم به یک زبان مشترک برسند؟ دوم اینکه بچه‌ها در سن نوجوانی هستند آیا مشکلی با اسم فبک ندارند، اینکه برای فلسفه برای کودکان کار می‌کنند با واژه کودک مشکلی ندارند؟

 

مینا: مسلما بچه‌هایی که با آنها کار شده نمی‌توانند راحت و آنگونه که در بین خودشان بوده‌اند و آنگونه که افکار بازتری دارند با بقیه هم صحبت کنند و ارتباط برقرار کنند. ولی ما که این چیزها را می‌دانیم و پیشرفت‌هایی داشته‌ایم می توانیم به دیگرانی که این چیزها را تجربه نکرده‌اند و به دلایل مختلف این پیشرفت‌ها را نداشته‌اند کمک کنیم و سعی کنیم با اینکه خیلی وقتها در مقابل ما جبهه می‌گیرند آنها را متقاعد کنیم. دوم اینکه یک نکته‌ی دیگری که در این کلاس‌ها یاد گرفته‌ایم اینکه با لفظ ها مشکل نداشته باشیم و سعی کنیم بیشتر مسائل را درک کنیم تا اینکه لفظ‌ها را درک کنیم.

 

صبا: هر شخصی چه یک ساله و چه پنجاه ساله کودک محسوب می‌شود، چرا که از نظر شخص من تا زمانی که ذهن شما در حال باز شدن است شما کودک هستید. بنابراین در این سنی هم که ما هستیم ذهن در حال شکل گرفتن است و تازه می فهمیم که چگونه مسائل را درک کنیم بنابراین از نظر ما الان اوج کودکی ما است.

 

یکی از حضار:  فکر می کنم در مدارس دولتی کتاب تفکر و پژوهشی که تدریس ‌می‌شود با چیزی که ما آن را تدریس کردیم (من جزو اولین دوره‌ای بودم که مربی‌گری  فبک را شروع کردم) فرق می کند. متفاوت از فکرپروری و فلسفیدن است. اصلا در آن مایه چیزی در کتابهای مدارس دولتی وجود ندارد. این کار چون فوق برنامه است در مدارس دولتی می گذارند و فکر نمی کنم که آموزش و پرورش خیلی موافق تشکیل این کلاسها در جاهای دیگر باشد.

 

یکی دیگر از حضار: آیا بچه‌هایی که دوره فبک را گذرانده‌اند، باعث شده تا به مطالعه فلسفه و آرای تاریخ فلسفه علاقه‌مند شوند و آنها را مطالعه کنند؟

 

آیسان: ما به خاطر بعضی از بحثها و دوجبهه‌ای بودن آنها، مجبور می‌شدیم بحث های مختلفی را داشته باشیم و به یک سری نتایج کلی می‌رسیدیم. اما بعضی اوقات انها با هم متفاوتند و ما برای اینکه بفهمیم که کدام درست‌ترند مجبور به تحقیقات می‌شدیم و نظر فلسفه دانان بزرگ را بدانیم. به همین دلیل بعضی اوقات تحقیق کرده‌ایم و مطالبی راجع به آنها فرا گرفته‌ایم.
 

مینا: حقیقتا شخص من خیلی علاقمند به خواندن تاریخ فلسفه نبوده‌ام. روندی که در کلاس‌ها وجود دارد یک روند کاملا غیرتئوری است که بچه‌ها بیشتر افکار خودشان را می‌آورند و یک هیجان خاصی دارد. من شخصا اگر می‌خواستم کتابهای فلسفه را بخوانم شاید خشکتر از روند کلاس بود و مطمئنا محیط کلاس خیلی جذابتر از آن بود. من شخصا جذب نشدم.

 

ترانه: من حقیقتا خیلی جذب شدم و کتابهای خیلی مختلفی را مطالعه کردم که یکی از آنها فلسفه بود بخصوص بعد از نمایشگاهی که برای غرفه فبک گذاشتم. اما مدارس غیر انتفاعی این فرصت را به بچه‌ها نمی دهند که در طول سال بخواهند مطالعه‌ای به غیر از درسها داشته باشند و تنها فرصت ما هم زنگ های فبک هست که می توانیم راجع به فلسفه صحبت کنیم و در طول تابستان هم بچه ها استراحت می‌کنند.  شخصی فرمودند که آموزش و پرورش شاید زیاد موافق این روند نباشد که این کلاس ها در همه مراکز دایر شود. اما واقعا کلاسهای فلسفه برای کودکان چیزی که بوده فقط خوبی بوده است. ما الان می تونیم در جامعه خودمان را بالا بکشیم و هم اینکه برای جامعه آسیبی محسوب نمی شویم. چون خیلی ها با این جمله که فرزند من کلاس فلسفه برای کودکان می‌رود فکر می‌کنند الان قرار است یا به جامعه آسیبی بزند و یا خودش زیر فشار جامعه خرد شود. اما برعکس بوده و ما می توانیم برای جامعه آدم های مفیدتری باشیم و از خودمان بهتر مراقبت کنیم.
Forwarded from deleted account
@Philsoph اهمیت فلسفه.mp4
7.8 MB
چگونگی آموزش فلسفه در مقاطع سنی پایین در مدارس استرالیا

💢کانال دوستداران فلسفه :
💎 @Philsoph
نشست « نقش قصه در تفکر انتقادي، خلاق و مراقبتي» 24 بهمن ( دانشگاه فرهنگيان پرديس چمران خيابان حکيميه)و کارگاه « نقش قصه در تفکر انتقادي، خلاق و مراقبتي» 29 بهمن در کانون پرورش فکري کودکان ونوجوانان
تحلیلی از حلقه کندوکاو کودکان کار در کتابخانه ملی
سمانه عسکری
روز چهارشنبه 30 دی 1394 در کتابخانه ملی، با اجرای جناب آقای دکتر ناجی گفتگویی جمعی بین کودکان کار - 10 تا 15 سال - به سبک فلسفه برای کودکان صورت گرفت. در این گفتگو، کودکان به صورت حلقه کنار هم نشستند، حلقه¬ای که در آن قرار نبود کسی برای آنها حرف بزند یامطالب از قبل تعیین شده¬ای را به آنها آموزش دهد، بلکه در این حلقه به آنها فرصت داده شد تا خودشان حرف بزنند، فکر کنند، کشف کنند و به صورت جمعی کندوکاو کنند. این حلقه نه تنها به آنها هویت جمعی می¬دهد، بلکه هویت فردی نیز به آنها می¬بخشد، زیرا بعضی از این بچه¬ها حتی اوراق هویتی هم نداشتند و خودشان هم به این قضیه واقف هستند که هویت ندارند، اما وقتی وارد چنین گفتگوی جمعی می¬شوند و از آنها پرسیده می¬شود «تو چی فکر میکنی؟ تو چی میخوای؟ نظر تو چیه؟ .... جدا از آنچه که خانواده یا معلم ها بهت یاد دادند... خود خودت نظرت چیه؟»خودشان را مهم و صاحب هویت حس می¬کنند و این به آنها عزت نفس می¬دهد تا در مقابل آسیب¬هایی که با آن مواجه¬اند بتوانند از خودشان مراقبت کنند.
گفتگو با این سؤال شروع شد «مهمترین چیز در زندگی¬تان چیست؟»
هر کدام از آنها از زاویه دید خود و متناسب با دغدغه¬هایش به این سؤال پاسخ دادند. در پاسخ¬هایشان به نحو غیر مستقیم و گاه مستقیم از دغدغه¬ها و درگیری¬های زندگی¬شان و آرزوهایشان می¬گفتند.
حسین می¬خواست فوتبالیست شود تا خانواده¬اش را خوشحال کند. ابوالفضل هم دوست داشت فوتبالیست شود. محمد مهمترین چیز زندگی¬اش این بود که سایه¬ی پدر و مادرش همیشه بالای سرش باشد، چون معتقد است که وقتی پا به این دنیا گذاشت آنها از او حمایت کردند و او نیز دوست دارد زحمتشان را جبران کند و احساس وظیفه می¬کند. فرید می¬خواست مدیر بانک شود تا پولدار شود و به خانواده¬اش کمک کند. مختار هم مهمترین چیز زندگی¬اش خانواده¬اش بود؛ اینکه از لحاظ مالی به خانواده کمک کند و همیشه پیش آنها باشد. مهدی هم دوست داشت مهندس ساختمان شود و برای مردم خانه بسازد و به مردم کمک کند تا بدون خانه نمانند. فهمیمه آرزویش این بود که دکتر جراح شود تا هم درآمد خوبی به دست بیاورد و هم آرزوی پدر و مادرش را برآورده کند. برای ثریا حجاب از همه چیز مهمتر بود. لیلا کتاب خواندن را مهمترین چیز می دانست، چون می¬گفت باعث می¬شود بیشتر بفهمم و بدانم. آرزوی صدیقه این بود که عزیزترین کس¬اش اعتیادش را ترک کند تا در زندگی آرامش به دست بیاورد و کسی هم از این بابت مسخره¬اش نکند. ریحانه دوست داشت معلم شود تا بچه¬ها را با سواد کند تا خیلی چیزها را بفهمند. فاطمه هنر پیشگی را دوست داشت. ستاره دوست داشت نقاش شود. فرهاد می¬خواست بوکسور شود تا افتخار کشورش شود.شکوفه هم می خواست دکتر جراح شود، چون هم علاقه داشت و هم معتقد بود این شغل ارزشش را دارد زحمت بکشد و می¬تواند زحمات خانواده را جبران کند.
اکثر بچه¬ها کمک کردن به خانواده و حمایت از آنها برایشان مهم بود و دلشان می¬خواست خانواده¬شان را خوشحال کنند و در خوشحالی¬ها و ناراحتی¬شان پیشش¬شان باشند. بعضی¬ها هم دلشان می¬خواست پولدار بشوند و درآمد خوب داشته باشند و هدفشان از پولدار شدن این بود که هم وضع خودشان خوب شود و هم به پدر و مادر و دیگران بتوانند کمک کنند. فرید با همه¬ی وجود دلش می¬خواست وقتی پولدار شد همه¬ی پولش را برای کمک به دیگران و پدر و مادرش ببخشد، دلیلش هم این بود که فقیرها بنده¬های خدا هستند و وقتی این جمله را گفت اشک در چشمانش جمع شد، انگار می¬خواست از درد خودش بگوید. حسین می¬گفت یک جور دیگر هم می¬توان کمک کرد اگر کسی به دیگری قرض داشته باشد قرضی¬اش را بدهیم. (حسین)
بعد برای اینکه ملاک¬ها و حرف¬های بچه¬ها دقیق¬تر شود این سؤال مطرح شد: فرض کنید در آینده پولدار شدید چقدر را به دیگران می¬بخشید و چقدر را برای خودتان نگه می¬دارید؟
اکثر بچه¬ها نصف برای خودشان می¬خواستند و نصف برای دیگران و بعضی می¬خواستند بیشتر به دیگران ببخشند، چون دوست داشتند به فقیرهایی که پول ندارند و خانه ندارند کمک کنند.بعد از کندوکاوی که بین بچه¬ها صورت گرفت به ملاک¬هایی برای بخشش اشاره کردند: 1. بخشش حد و مرز دارد و باید در بخشش احتیاط کرد و تا جایی بخشید که خودمان ضرر نکنیم و به خودمان آسیب نرسد. (فهیمه) 2. خیلی کم بخشیدن هم خوب نیست، چون تا جایی باید به دیگران کمک کنیم تا گرسنگی¬ فقیران را رفع کنیم و مشکلاتشان را تا حدودی برطرف کنیم. (حسین)
در پایان، نظر خود بچه¬ها در مورد کلاس خواسته شد اینکه این کلاس چه فایده¬ای برایشان داشت و چه چیزهایی یاد گرفتند؟
فایده¬اش این بود که ببینیم تا کجا ببخشیم و چقدر ببخشیم و کسانی که به کمک نیاز دارند به آنها کمک کنیم. (شکوفه)
یاد گرفتیم به آرزوهایمان فکر کنیم، اینکه چطوری آرزوهایمان را انتخاب کنیم نه اینکه آرزوهای الکی و بی¬خودی داشته ب
اشیم، آرزوهایی که فایده ندارد و بعد از مدتی آن را رها می¬کنیم. (حسین)
در مورد تصمیمات زندگی یادگرفتیم فکر کنیم. (ابوالفضل و فهیمه)
الان تصمیم بگیریم که وقتی بزرگ شدیم چه کار کنیم. (مختار)
کارهایی که می¬خواهم با همه¬ی وجودم انجام دهم، اول در موردش فکر کنم و تحقیق کنم. (فرهاد)
در مورد شغل، احساسات، والدین و... فکر کنیم. (ریحانه)
همه¬ی آنها به این موضوع اشاره کردند که این کلاس فرصتی برای فکر کردن بود.
بعد از اتمام جلسه نظر حاضرینی که در جمعیت امام علی بر روی این کودکان کار می¬کنند و با آنها در ارتباط¬اند پرسیده شد. آنها از این جلسه خیلی راضی بودند و خواهان این بودند که کاش همیشه چنین کندوکاوی را می¬توانستند با بچه¬ها داشته باشند. دلیلشان این بود که بچه¬¬ها عمیقاً درگیر بحث شده بودند و به شکل غیر مستقیم به چیزهایی اشاره می¬کردند که واقعیت زندگی¬شان بود و دغدغه¬شان محسوب می-شدو چه خوب است که در این زمینه¬ها فکر کنند و به گفتگو بپردازند.
گزارشی از نشست نقد و بررسی پویانمایی (انیمیشن) درون و برون (Inside out)
از منظر روان شناسی، فلسفه ذهن و علوم تربیتی و فلسفه برای کودکان

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
سه‌شنبه مورخ 22 دی ماه سال 1394


دکتر روح‌الله کریمی:
آنچه فيلم بر آن تأكيد مي‌ورزد اين است كه كنترل ما به دست عواطف ماست. فيلم مبتني بر يك نگاه ماشينيستي عميق به انسان است. رايلي در واقع يك انسان نيست، بلكه رباتي است پيچيده كه رفتار و نياتش را «اشخاصي» ديگر در درون او، عواطفش در درجۀ اول و كارگران بخش خاطراتش در درجۀ دوم، كنترل مي‌كنند. رايلي شبيه عروسك خيمه‌شب‌بازي است كه تيم مستقر در مقر فرماندهي در ذهنش، او را كنترل مي‌كنند.
آنچه انيميشن «درون و برون» به ما نشان مي‌دهد تركيبي شگفت، تحت تأثير روان‌شناسان و دانشمندان علوم شناختي معاصر، از رويكرد دكارتيان عقل‌گرا و رويكرد هيوم تجربه‌گراست. «اراده» در دكارت فعال است و ادراكات، احساسات و تصورات همگي در هيوم منفعل‌اند. در «درون و برون» همچون هيوم با مجموعه‌اي از عواطف مواجهيم كه موجب شكل گرفتن تصور ما از آنچه «خود» مي‌دانيم مي‌شوند، اما بر خلاف تصور هيوم، اين عواطف داراي مشخصاتي هستند كه دكارتيان به اراده نسبت مي‌دادند، يعني عواطف فعالند و آنچه آنها درون ما انجام مي‌دهند، موجب رفتاري مي‌شود كه براي ما در بيرون قابل مشاهده است. خلاصه اينكه، در «درون و بيرون» پيوند غريبي ميان عواطف هيومي و ارادۀ دكارتي برقرار شده است. هيوم و بعدها پوزيتويست‌هاي طرفدار او، همواره به نقد اراده از اين منظر پرداخته بودند كه اراده گويي در جعبۀ سياهي است كه قابل تبيين نيست و مشخص نمي‌شود كه بالاخره چگونه عامل محركه مي‌تواند باشد. عواطف هيومي چون خود منفعل بودند دچار اين اشكال نمي‌شدند. اما وقتي عواطف هيومي داراي همان مشخصات ارادۀ دكارتيان مي‌شود و از حالت انفعال درآمده و فعال مي‌گردند، اين پرسش به درستي قابل طرح است كه اگر قصد طبيعت‌گرايان از دست كشيدن از اراده، قابل تبيين نبودن آن و در نتيجه انكار آن بوده است، چگونه بار ديگر به عواطفي قائل شده‌اند كه دقيقاً همان ويژگي را دارد. اگر بخواهيم به طور عيني‌تر پرسش كنيم چه كسي به «شادي» دستور مي‌دهد كه بعد از شنيدن حرف مادرش، بايد دكمۀ لبخند را فشار دهد؟ اگر رايلي به طور خودانگيختهچنين كرده است، چه تفاوتي با ارادۀ خودانگيخته كه تجربه‌گرايان در تلاش براي عبور از آن بودند، خواهد داشت؟ همچنين در «درون و برون» جايي براي باورها، شناخت و تفكر ما و نقشي كه مي‌تواند در داوري‌ها و رفتار ما ايفا كند، درنظر گرفته نمي‌شود.
خلاصه مطالب جناب آقای دکتر شیخ‌رضایی
در نشست پویانمایی اینساید آوت
از انیمیشن درون و برون می توان در حلقه های کندوکاو استفاده کرد و موضوعاتی مربوط به فلسفه ذهن را به بحث گذاشت. به خصوص سه موضوع در این انیمیشن جالب توجه است. مساله اول مربوط به عواطف است. در این فیلم با پنج عاطفه اصلی آشنا می شویم و همین می تواند دستمایه پرسش های خوبی قرار گیرد. مانند اینکه اصولا عواطف چیست. عواطف اصلی کدام است. چرا عواطف مهم است و ایا می توان عواطف را از هم تفکیک کرد یا خیر. آشنایی با عواطف گام اول برای تقویت حس همدلی در کودکان است و بدون همددلی اخلاق نیز شکل نخواهد گرفت
موضوع دوم به خود یا خویشتن مربوط است. چه چیزی من را همان شخص چند سال پیش می کند. به عبارت دیگر چیستی و کیستی من به چه عاملی بستگی دارد. در این انیمیشن تاکید زیادی بر حافظه شده است و گویی حافظه به عنوان تعریف کننده هویت شخصی در نظر گرفته شده است. این می تواند دستمایه پرسش هایی درباره هویت شخصی و نقش خاطرات در تداوم آن باشد
سرانجام موضوع سوم به مغالطه آدمک مربوط است. در این انیمیشن چنان نشان داده شده است که در ذهن ما آدمک هایی وجود دارند که کار ادراک و مدیریت عواطف را بر عهده دارند. این موضعی قدیمی در فلسفه ذهن است که در قرن های پیش مدافعانی داشته است. اما امروزه می دانیم که چنین فرضی مغالطه آمیز است. بحث درباره مزایا و معایب نظریه آدمک و قدرت تبیینی آن در فلسفه ذهن هم موضوع دیگری است که با این انیمیشن می شود درباره آن با کودکان و نوجوانان بحث کرد
خلاصه ی مطالب سرکار خانم دکتر مهرنوش هدایتی در نشست پویانمایی اینساید آوت
فیلم دو ایده بزرگ در خصوص هیجانات را ارائه می‌دهد :
1- هیجانات عامل اساسی در نگرش ما به جهان هستند. هیجانات تاثیر بسزایی بر ادراک ما، توجه ما، حافظه ما و قضاوت‌های ما دارند. این هیجانات ما هستند که ما را در وضعیت‌های مهم زندگی راهنمایی می‌کنند.
2- افراد در سنت‌ها و فرهنگ‌های مختلف تمایل دارند که هیجانات را با یک واژگان اجتماعی یا دستور زبان تعاملی ارجاع دهند. هیجانات به تعاملات ما با سایر افراد هم ساختار و هم محتوی می‌بخشد. مثلا وقتی فردی عاشق دیگری می‌شود در تمامی جوامع میل دارد برای او هدیه یا گل بخرد، او را لمس کند، به او بنگرد، برایش شعر بسراید و ... تمام این بافت ارتباطی از از احساس ما نشات می‌گیرد و شاید همین هیجان و احساس است که فراتر از هر مرز و بومی انسان‌ها را به یکدیگر متصل می‌سازد. اگر زبان فیلم دوبله نشده بود و ما فقط تصاویر را می‌دیدیم به راحتی تشخیص می‌دادیم که رایلی وقتی غمگین است سعی می‌کند به خاطرات خوب گذشته چنگ بیاندازد.
      ارزیابی مهارت های تقویت شده در کارگاه فبک از زبان کودکان           http://www.ihcs.ac.ir/Pages/Features/NewsDetail.aspx?id=13182                                                                                        در دوره عملی کارگاه تربیت مربی که در تاریخ دهم اسفند سال 1394 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد کارگاهی با کودکان تحت عنوان فلسفه­ ورزی در حلقه کندوکاوی با دانش­ آموزان چهارم ابتدایی تشکیل شد و دانش­ آموزان بعد از اتمام گفتگو از تأثیراتی که کلاس­های فلسفه برای کودکان بر روی آنها گذاشته گفتند و کارگاه را به وجد آوردند.                                          سارا گفت: از زمانی که این کلاس‌ها را شرکت می‌کنم اخلاقم خیلی بهتر شده.
سارا برای اینکه توضیح دهد که این کلاس­ها باعث شده صبر و تحملش بالا برود مثال زد: شهربازی که می­رم قبلاً وقتی که می­خواستم بازی کنم می­رفتم جلو، اما الان منتظر می­مونم.
 سارا در ادامه گفت: هر دفعه که شما داستان جدیدی را برای ما می‌خوانید و چیز جدیدی در کلاس یاد می­گیریم، اگر اتفاقی شبیه آن برای ما اتفاق بیافتد، ما می‌دانیم که در مقابل آن چگونه رفتار کنیم.
روژینا: ما در ابتدا نمی توانستیم نظرات و پیشنهادات خوب بدهیم، ولی الان می توانیم ایده و پیشنهادات خوبی بدهیم.
یاسمن: من هم قبلاً صبور نبودم، ولی از زمان یادگیری مهارت­ها در کلاس، صبورتر شده­ام و همین­طور می توانیم پیشنهادات عاقلانه بدهیم.
زهرا: این کلاس روی رفتارهای من تأثیر گذاشته. من قبلاً همیشه در خانه حوصله‌ام سر می‌رفت و مثلاً چند دقیقه دور میز می‌دویدم و بی‌قراری می‌کردم، ولی الان دیگه حوصله‌ام سر نمی‌رود، این کلاس‌ها انرژی خاصی دارد، حرف­هایی که می­زنیم انرژی مثبتی دارد و باعث می‌شود که ما توی افکار خودمان برویم و بیشتر فکر کنیم و دیگه در خانه حوصله­ام سر نمی­رود.
ما می­توانیم بهتر فکر کنیم در مورد مشکلاتی که اتفاق می­افتد.
سارینا: کسی که خجالتی باشد و نتواند در جمع صحبت کند، با شرکت در این کلاسها می‌تواند مهارت صحبت کردن پیدا کند و در جمع خجالتی نباشد.
مارال: این کلاس مهارت زندگی است، یعنی توی زندگی مهارت داشته باش. من قبلاً آنقدر که حوصله­ام سر می­رفت سر مامانم را می خوردم. می‌رفتم پیش مامانم او از دست من فرار می کرد و می‌رفت حیاط خلوت. ولی الان در این کلاسها انرژی مان تخلیه می شود و دیگر سر مامانم را نمی­خورم.
پرمیس: من می‌تونم در این کلاسها مشکلاتم رو با دوستانم مطرح کنم و حل کنم.
آرتینا: من از کوچکی دوست داشتم مشکلاتم را خودم حل کنم نه اینکه مدام بروم به پدر و مادرم بگویم. مشکلاتم را با آنها در میان می­گذارم، اما الان با این کلاس­ها خودم بهتر می­توانم مشکلاتم را حل کنم.
  
خلاصه مطالب دکتر  
سعید ناجی
، در نشست پویانمایی اینساید آوت
این سخنرانی به تببین پذیری وجود انسانی در روانشناسی و دیدگاه فلسفه برای کودکان اختصاص دارد. روانشناسی از یک سو چون علم است از لحاظ معرفتی نمیتواند بالاتر از علوم دیگر قرار گیرد . بر اساس نتایج اخیر معرفت شناسی علوم نمیتوانند حکم نهایی را صادر کنند و تنها معارف و نظریاتی را در اختیار ما میگذارند که بطور موقتی بتوان مشکلات روزمره را رفع و رجوع کرد. این حکم در خصوص روانشناسی هم صادق است این در حالیکه روانشناسان گهگاه دیده میشود که در باره انسان ها بویژه در باره ذهن آنها با اطمینان و قاطعیت سخن گفته و حکم صادر میکنند. اما باید در نظر گرفت که مدعیات این رشته هم فقط یک نظریه اند و اعتبار نظریات روانشناسی نمیتواند بیش از اعتبار دانش های تجربی دیگر باشد. بخشی از روانشناسی که مربوط به دوران پوزیتیویسم است هنوز همان سبک و لحن را بویژه در کشورمان حفظ کرده است. این جزو فرهنگ شده و مردم به روانشناسان به چشم افرادی نگاه میکنند که از حقایق درون آنها و درون انسان خبر میدهند.
 اما روانشناسی نقطه ضعف دیگری هم دارد که این موضوع در اگزیستانسیالیسم با تعریفی که از وجود فی نفسه، لنفسه و لغیره داده میشود مشخص میشود. بر این اساس انسان بر خلاف اشیا که تعریف ثابتی دارند موجودی است که خودش را تعریف میکند. ما شاید بتوانیم در باره اشیا حکم هایی صادر کنیم که نزدیک به حقیقت باشد یا ارتباط ما را با آن اشیا به نحوی سرو سامان دهد ولی هیچ علمی نمیتواند در باره انسان همین حکم موقتی را صادر کند. این خود انسان است باید خودش را تعریف کند. انسان به هر نحوی که تعریف شود به خاطر اختیار و آزادی اش از زیر آن تعریف بیرون میلغزد. این تعریف ناپذیری انسان و کودک به نحوی در برنامه فبک مورد توجه واقع شده است. بنابراین سخن گفتن از انسان و یا بخشی از وجود انسانی که اراده و اختیار را برای او به ارمغان می آورد که اصطلاحا به عنوان نفس یا خود شناخته میشود کاری سخت بلکه غیر ممکن است. از این رو روانشناسان یا از این امر سخن نمیگویند و یا آنرا به فراموشی سپرده و یا کتمانش میکنند. در انیمیشن اینساید آوت و به احتمال زیاد نظریه روانشناسی پشتوانه آن این اتفاق افتاده است.
در کلاسهای برنامه فلسفه برای کودکان خودشان هستند که خودشان را تعریف میکنند. برنامه درسی قبلی بر اساس روانشناسی تربیتی برای آنها تدارک دیده نمیشود. آنها علایق ، دغدغه ها و سوالهای خود را مطرح میکنند و و پاسخها و راه حل های خود انهاست که به پرسشهایشان داده میشود. یعنی خودشان کندوکاو می کنند و به پاسخهای خود میرسند. از ین جهت برنامه فلسفه برای کودکان تاثیری بیش از راه حل هایی که روانشناسی برای را مشکلات و مسائل آنها پیشنهاد میکند دارد. آنها مشکلات و مسائل خود را شناسایی و راه حل های خود را میابند و این موجب ایمان به آن راه حل و تصمیم جزمتر برای رفع آن مشکل است به همین منوال مسائل و ارزشهای اخلاقی هم به سرعت قابل رفع است.
در این ویدئو مشاهده خواهیم کرد که یادگیری فلسفه می‌تواند چه تاثیری در نحوه نگرش دانش‌آموزان داشته باشد .👇👇👇👇
Forwarded from deleted account
تاثیر فلسفه بر نوجوانان - @Philsoph.mp4
12.5 MB
در این ویدئو مشاهده خواهیم کرد که یادگیری فلسفه چه تاثیری در نحوه نگرش دانش‌آموزان دارد

💢کانال دوستداران فلسفه :
💎 @Philsoph
نقش داستان های بومی در آموزش تفکر به کودک و نوجوان
هفتم اردیبهشت 95
🌿🌿
@ihcss ]
تغییر زمان و برنامه نشست داستانهای فارسی و برنامه فبک