🔻چرا نابرابری "امکان پذیر" اما برابری
"امکان ناپذیر" است؟
✍ #بهرام_مرادی
🔻جهان سرمایه داری، این سیستم نابرابر، ناعدل، و ضد انسانی که بر ثروت و سامان کل جامعه بشری چنگ انداخته و به شیوه ای کاملا "غلط" و "نادرست" به کنترل آن پرداخته، عامل و سبب اصلی تمامی "ناعدالتیها" و "نابرابریها" در زندگی بشریت بوده است. نابرابری، این پدیده و ساخته شده افکار پوسیده نظام سرمایه داری، با گندیدگی و پوسیدگی اش، با بکاربردن زور و سرکوب، با براه انداختن جنگ و خونریزی، با متوسل شدن به دروغ و فریب، جهل و خرافات، و با بکارگیری و استفاده کردن از مذهب بعنوان آلت و ابزاری برای منحرف کردن حقایق در اذهان عموم، در زندگی انسانها دخالتگر "اصلی" بوده و باینصورت جهان را بسوی نابرابری و ناعدالتی "مطلق" سوق داده است. جهانی که "غرق" در رنج و محنت برای اکثریت ساکنین آن، و خوشی و لذت برای "اقلیت" ساکنین آن بوده است.
نابرابری، یک پدیده ازلی نبوده و بدون شک ابدی هم نخواهد ماند. اما از آنجائیکه یک تفکر "وارونه" که زیر بنای آن سیستم "بربریت" سرمایه داری است و جهان را در مسیری "نادرست" هدایت کرده، این روند کماکان بقوت خود باقی مانده که بوی "عفونت" و "گندیدگی اش" بیش از هر زمانی در قرن حاضر نمایان تراست. نابرابری یا بعبارت دیگر نامیزان بودن وزنه زندگی انسانها نسبت بهمدیگر، بخودی خود عملی "زشت" و "فجیع" بشمار میرود که هرگز با منتطق "جور" در نمیآید و قابل "هضم" نیست. نابرابری، تنها به کام و آرزوی آن عده از انسانها قابل تمجید و ستایش است که خود "دست اندرکاران"، "گردانندگان" و
"عاملان" اصلی این سیستم وارونه و ضد انسانی هستند. انسانها از لحاظ ساختار فیزیکی و جسمی هیچ کم و زیادی نسبت بهمدیگر ندارند. چرا باید زندگی به خواست و آرزوی اقلیتی مفتخور و برعکس میل و آرزوی اکثریتی که تولید کنندگان "اصلی" و "واقعی" در هر جامعه ای بشمار میروند و از رنج و ثمره خود بیگانه اند، بچرخد؟ آیا براستی نابرابری پدیده ای "طبیعی ست" و یا ماورای "توان" و "خلاقت" انسان است که نتواند آنرا بنفع کل بشریت تغییر داد و برابری کامل را جایگزین آن ساخت؟
دلایل در این موارد بخوبی روشن و نمایان است. "طعم" سرمایه، "مفتخوری"، اندوختن" ثروت" و "سامان" و بیشتر از دیگران داشتن، و خلاصه "حڕص" و "طمعیست" که انسان به شیوه های "نادرست" به آن عادت داده شده و به این راحتی و آسانی دست بردار آن نیست. لذا، تفکر پوسیده سرمایه داری برای ادامه چنین دستاورد "نامشروع" و غیر "قانونی"، هیچ ابائی از نابود ساختن زندگی میلیونی انسانهای همنوع خود را در سر ندارد و تنها در فکر و حفظ منافع مادی و افزودن هر چه بیشتر بر سرمایه اش است. سرمایه داران و صاحبان اصلی "قدرت"، که حاصل رنج انسان کارگر و تولید کننده است، بخوبی میدانند که برابری "امکان پذیرتر" و "عملی تر" از نابرابریست. اما آنها همچون "معتادانی" که به دام اعتیاد می افتند هستند که برای ادامه حیات خود تا دم "مرگ" به استفاده از مواد مخدر نیاز شدید دارند. "اعتیاد" شکل و شیوه های مختلفی دارد که معتاد شدن به اندوختن سرمایه، یکی از شیوه های آن بشمار میرود. در اینجاست که "نابرابری" و "ناعدالتی" دامنگیر زندگی بشری شده و جای "عدالت" و "برابری" را بخود گرفته است.
در نظام و سیستم نابرابر جامعه است که انسان همنوع خود را به "استثمار" میکشاند، از نیرو و شیره جانش که برای تولید بکار میگیرد آشکارا دزدی میکند، تولیدات بیشتر را بمنظور "سود" بیشتر بر انسان کارگر تحمیل میکند و در ازایش همانقدر پول به او پرداخت میکند که بزحمت کفاف مخارج روزانه اش واقع گردد تا مجبور شود هر روزه در خدمت "ظالمانه اش" قرار گیرد. در همین سیستم نابرابر سرمایه داریست که انسانها همدیگر را بر مبنای "ملیت"، "مذهب"، "جنسیت" و "رنگ پوست" میشناسند. با "دروغ" و "فریب" بقدرت میرسند، جنگهای ویرانگر و ضد انسانی را به بهانه های واهی بین ملتها براه می انداز ند و جان صدها و میلیونها انسان ستمدیده را قربانی بقای "ننگینشان" میکنند. زندان، شکنجه، اعدام، فقر، بیحقوقی و خلاصه تمامی مصائبی که انسان با آن روبروست، در راستای سیستم و نظام نابرابر سرمایه داری است که تاکنون بر امکان پذیری آن پافشاری کرده اند.اما برابری، که سرمایه داران وجود آنرا "امکان ناپذیر" قلمداد میکنند و با تمام قدرتشان جلو آنرا "سد" کرده، و هزینه های "هنگفتی" را علیه ایجاد چنین سیستم عادلانه ای به شیوه های گوناگون بهدر میدهند، نه تنها "امکان پذیر" بوده، بلکه کاملا برعکس آنچه که در سیستم "نابرابر" سرمایه داری وجود دارد، هست. سیستمی که در آن هیچ انسانی دیگر ترس بیکاری و نداری را در سر نمی پروراند. از جنگهای ویرانگر گرفته، تا زندان، شکنجه، اعدام، سنگسار و تمامی بی حقوقیها و مصائبی که در نظام ضد انسانی و بربریت سرمایه داری بر زندگی بشریت و بطور ناخواسته تحمیل شده،👇
"امکان ناپذیر" است؟
✍ #بهرام_مرادی
🔻جهان سرمایه داری، این سیستم نابرابر، ناعدل، و ضد انسانی که بر ثروت و سامان کل جامعه بشری چنگ انداخته و به شیوه ای کاملا "غلط" و "نادرست" به کنترل آن پرداخته، عامل و سبب اصلی تمامی "ناعدالتیها" و "نابرابریها" در زندگی بشریت بوده است. نابرابری، این پدیده و ساخته شده افکار پوسیده نظام سرمایه داری، با گندیدگی و پوسیدگی اش، با بکاربردن زور و سرکوب، با براه انداختن جنگ و خونریزی، با متوسل شدن به دروغ و فریب، جهل و خرافات، و با بکارگیری و استفاده کردن از مذهب بعنوان آلت و ابزاری برای منحرف کردن حقایق در اذهان عموم، در زندگی انسانها دخالتگر "اصلی" بوده و باینصورت جهان را بسوی نابرابری و ناعدالتی "مطلق" سوق داده است. جهانی که "غرق" در رنج و محنت برای اکثریت ساکنین آن، و خوشی و لذت برای "اقلیت" ساکنین آن بوده است.
نابرابری، یک پدیده ازلی نبوده و بدون شک ابدی هم نخواهد ماند. اما از آنجائیکه یک تفکر "وارونه" که زیر بنای آن سیستم "بربریت" سرمایه داری است و جهان را در مسیری "نادرست" هدایت کرده، این روند کماکان بقوت خود باقی مانده که بوی "عفونت" و "گندیدگی اش" بیش از هر زمانی در قرن حاضر نمایان تراست. نابرابری یا بعبارت دیگر نامیزان بودن وزنه زندگی انسانها نسبت بهمدیگر، بخودی خود عملی "زشت" و "فجیع" بشمار میرود که هرگز با منتطق "جور" در نمیآید و قابل "هضم" نیست. نابرابری، تنها به کام و آرزوی آن عده از انسانها قابل تمجید و ستایش است که خود "دست اندرکاران"، "گردانندگان" و
"عاملان" اصلی این سیستم وارونه و ضد انسانی هستند. انسانها از لحاظ ساختار فیزیکی و جسمی هیچ کم و زیادی نسبت بهمدیگر ندارند. چرا باید زندگی به خواست و آرزوی اقلیتی مفتخور و برعکس میل و آرزوی اکثریتی که تولید کنندگان "اصلی" و "واقعی" در هر جامعه ای بشمار میروند و از رنج و ثمره خود بیگانه اند، بچرخد؟ آیا براستی نابرابری پدیده ای "طبیعی ست" و یا ماورای "توان" و "خلاقت" انسان است که نتواند آنرا بنفع کل بشریت تغییر داد و برابری کامل را جایگزین آن ساخت؟
دلایل در این موارد بخوبی روشن و نمایان است. "طعم" سرمایه، "مفتخوری"، اندوختن" ثروت" و "سامان" و بیشتر از دیگران داشتن، و خلاصه "حڕص" و "طمعیست" که انسان به شیوه های "نادرست" به آن عادت داده شده و به این راحتی و آسانی دست بردار آن نیست. لذا، تفکر پوسیده سرمایه داری برای ادامه چنین دستاورد "نامشروع" و غیر "قانونی"، هیچ ابائی از نابود ساختن زندگی میلیونی انسانهای همنوع خود را در سر ندارد و تنها در فکر و حفظ منافع مادی و افزودن هر چه بیشتر بر سرمایه اش است. سرمایه داران و صاحبان اصلی "قدرت"، که حاصل رنج انسان کارگر و تولید کننده است، بخوبی میدانند که برابری "امکان پذیرتر" و "عملی تر" از نابرابریست. اما آنها همچون "معتادانی" که به دام اعتیاد می افتند هستند که برای ادامه حیات خود تا دم "مرگ" به استفاده از مواد مخدر نیاز شدید دارند. "اعتیاد" شکل و شیوه های مختلفی دارد که معتاد شدن به اندوختن سرمایه، یکی از شیوه های آن بشمار میرود. در اینجاست که "نابرابری" و "ناعدالتی" دامنگیر زندگی بشری شده و جای "عدالت" و "برابری" را بخود گرفته است.
در نظام و سیستم نابرابر جامعه است که انسان همنوع خود را به "استثمار" میکشاند، از نیرو و شیره جانش که برای تولید بکار میگیرد آشکارا دزدی میکند، تولیدات بیشتر را بمنظور "سود" بیشتر بر انسان کارگر تحمیل میکند و در ازایش همانقدر پول به او پرداخت میکند که بزحمت کفاف مخارج روزانه اش واقع گردد تا مجبور شود هر روزه در خدمت "ظالمانه اش" قرار گیرد. در همین سیستم نابرابر سرمایه داریست که انسانها همدیگر را بر مبنای "ملیت"، "مذهب"، "جنسیت" و "رنگ پوست" میشناسند. با "دروغ" و "فریب" بقدرت میرسند، جنگهای ویرانگر و ضد انسانی را به بهانه های واهی بین ملتها براه می انداز ند و جان صدها و میلیونها انسان ستمدیده را قربانی بقای "ننگینشان" میکنند. زندان، شکنجه، اعدام، فقر، بیحقوقی و خلاصه تمامی مصائبی که انسان با آن روبروست، در راستای سیستم و نظام نابرابر سرمایه داری است که تاکنون بر امکان پذیری آن پافشاری کرده اند.اما برابری، که سرمایه داران وجود آنرا "امکان ناپذیر" قلمداد میکنند و با تمام قدرتشان جلو آنرا "سد" کرده، و هزینه های "هنگفتی" را علیه ایجاد چنین سیستم عادلانه ای به شیوه های گوناگون بهدر میدهند، نه تنها "امکان پذیر" بوده، بلکه کاملا برعکس آنچه که در سیستم "نابرابر" سرمایه داری وجود دارد، هست. سیستمی که در آن هیچ انسانی دیگر ترس بیکاری و نداری را در سر نمی پروراند. از جنگهای ویرانگر گرفته، تا زندان، شکنجه، اعدام، سنگسار و تمامی بی حقوقیها و مصائبی که در نظام ضد انسانی و بربریت سرمایه داری بر زندگی بشریت و بطور ناخواسته تحمیل شده،👇