تجمع و راهپیمایی سراسری بازنشستگان مخابرات در شهرهای مختلف کشور
بازنشستگان مخابرات در شهرهای مختلف کشور از جمله زنجان، تهران، گیلان، تبریز، کردستان، مریوان، کرمانشاه و برخی شهرهای دیگر در اعتراض به تبعیض و ظلم و فساد بنیاد تعاون سپاه و ستاد اجرایی فرمان خمینی، بطور متحدانه و با سر دادن شعارهای کوبنده ای دست به تجمع و راهپیمایی زدند.
بازنشستگان مخابرات که در دوشنبه های هر هفته در شهرهای مختلف کشور دست به اعتراض میزنند، می گویند: «از زمان واگذاری مخابرات به نهادهای قدرت، خدمات رفاهی و مزایای شغلی آنان بهطور سیستماتیک کاهش یافته و مطالبات قانونیشان نادیده گرفته شده است.»
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
بازنشستگان مخابرات در شهرهای مختلف کشور از جمله زنجان، تهران، گیلان، تبریز، کردستان، مریوان، کرمانشاه و برخی شهرهای دیگر در اعتراض به تبعیض و ظلم و فساد بنیاد تعاون سپاه و ستاد اجرایی فرمان خمینی، بطور متحدانه و با سر دادن شعارهای کوبنده ای دست به تجمع و راهپیمایی زدند.
بازنشستگان مخابرات که در دوشنبه های هر هفته در شهرهای مختلف کشور دست به اعتراض میزنند، می گویند: «از زمان واگذاری مخابرات به نهادهای قدرت، خدمات رفاهی و مزایای شغلی آنان بهطور سیستماتیک کاهش یافته و مطالبات قانونیشان نادیده گرفته شده است.»
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بوشهر اعتراض مالباختگان خودرویی!
مدعی عدالت! حمایت حمایت
اعتراض مالباختگان خودرویی در شهرستان «جم»، در برابر ساختمان دادگستری کل استان
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
مدعی عدالت! حمایت حمایت
اعتراض مالباختگان خودرویی در شهرستان «جم»، در برابر ساختمان دادگستری کل استان
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
سینمای ایران، بهویژه پس از انقلاب ۵۷، در چارچوبی محدود و سانسورشده تنفس میکند. با اینکه گاهی میکوشد آیینهای برای جامعه باشد، اما اغلب دچار محافظهکاری یا زبان استعاره و نماد میشود. در مورد قتلهای ناموسی، این سؤال اساسی مطرح میشود:
آیا سینما دارد خشونت را به چالش میکشد، یا با بازتولید آن در قالبی زیباشناختی، آن را نرم و قابلهضم میکند؟!
فیلم خانه پدری از کیانوش عیاری، یک شاهکار تلخ و بیواسطه است. فیلم در همان دقایق ابتدایی با صحنهای سنگین و بیرحمانه روبهرویمان میکند: قتل دختری به دستور پدر و به دست برادر و دفن او در زیرزمین خانه، تنها به خاطر «ناموس».
عیاری این قتل را نه به عنوان یک حادثه، بلکه بهمثابه زخمی مزمن در بطن تاریخ این خانه (که نماد جامعه مردسالار ایرانیست) نشان میدهد. هر نسل بعدی، بهنحوی با این جنایت درگیر میشود: یا در سکوت، یا در ادامهدادن آن.
در این فیلم، خانه تنها یک مکان نیست، بلکه خود بدل به استعارهای میشود از فرهنگی که قرنهاست بر گورهای بسته بنا شده. دیوارهای ضخیم، اتاقهای تاریک، و زیرزمینی که جسد در آن دفن میشود، همه ساختارهای نظام پدرسالار را مجسم میکنند. در این فضا، قتل نه یک اتفاق، بلکه بخشی از ساختار است. سینما با بهتصویر کشیدن این «خانه»، به مخاطب میگوید: این تاریخ دفنشده، هنوز نفس میکشد.
قتلهای ناموسی در فیلمهایی مانند خانه پدری یا حتی در فیلمهای غیرمستقیمتر، همواره با کلمهای مصلحتجویانه توجیه میشوند: «غیرت»، «آبرو»، «شرف». این مفاهیم در بستر فرهنگ مردسالارانه، به سلاحی برای خاموشکردن زن تبدیل شدهاند. زن موجودی تهدیدکنندهی نظم است، و مرگ او، بازگرداندن تعادل.
برتولت برشت میگفت: "هنر باید نه آینهای باشد که واقعیت را بازتاب دهد، بلکه چکشی که با آن واقعیت را شکل میدهند."
سینمای ایران اگر بخواهد در برابر قتلهای ناموسی نقش واقعی ایفا کند، باید از آینهبودن عبور کرده و چکش شود؛ چکشی برای شکستن دیوار سکوت، دفنشدن، و تقدس دروغین «ناموس».
@RahayiZan
بازنشر:
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
آیا سینما دارد خشونت را به چالش میکشد، یا با بازتولید آن در قالبی زیباشناختی، آن را نرم و قابلهضم میکند؟!
فیلم خانه پدری از کیانوش عیاری، یک شاهکار تلخ و بیواسطه است. فیلم در همان دقایق ابتدایی با صحنهای سنگین و بیرحمانه روبهرویمان میکند: قتل دختری به دستور پدر و به دست برادر و دفن او در زیرزمین خانه، تنها به خاطر «ناموس».
عیاری این قتل را نه به عنوان یک حادثه، بلکه بهمثابه زخمی مزمن در بطن تاریخ این خانه (که نماد جامعه مردسالار ایرانیست) نشان میدهد. هر نسل بعدی، بهنحوی با این جنایت درگیر میشود: یا در سکوت، یا در ادامهدادن آن.
در این فیلم، خانه تنها یک مکان نیست، بلکه خود بدل به استعارهای میشود از فرهنگی که قرنهاست بر گورهای بسته بنا شده. دیوارهای ضخیم، اتاقهای تاریک، و زیرزمینی که جسد در آن دفن میشود، همه ساختارهای نظام پدرسالار را مجسم میکنند. در این فضا، قتل نه یک اتفاق، بلکه بخشی از ساختار است. سینما با بهتصویر کشیدن این «خانه»، به مخاطب میگوید: این تاریخ دفنشده، هنوز نفس میکشد.
قتلهای ناموسی در فیلمهایی مانند خانه پدری یا حتی در فیلمهای غیرمستقیمتر، همواره با کلمهای مصلحتجویانه توجیه میشوند: «غیرت»، «آبرو»، «شرف». این مفاهیم در بستر فرهنگ مردسالارانه، به سلاحی برای خاموشکردن زن تبدیل شدهاند. زن موجودی تهدیدکنندهی نظم است، و مرگ او، بازگرداندن تعادل.
برتولت برشت میگفت: "هنر باید نه آینهای باشد که واقعیت را بازتاب دهد، بلکه چکشی که با آن واقعیت را شکل میدهند."
سینمای ایران اگر بخواهد در برابر قتلهای ناموسی نقش واقعی ایفا کند، باید از آینهبودن عبور کرده و چکش شود؛ چکشی برای شکستن دیوار سکوت، دفنشدن، و تقدس دروغین «ناموس».
@RahayiZan
بازنشر:
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
Telegram
Peshrawcpiran
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومهله در تلگرام
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
🔴نشریهی شماره ۵۱۳ "جهان امروز"
نشریهی سیاسی "حزب کمونیست ایران"
منتشر شد.
🔸نشریهی "جهان امروز" هر ۱۵ روز یکبار منتشر میشود.
🔹لینک نشریه:
https://cpiran.org/wp/wp-content/uploads/2025/04/JE513.pdf
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
نشریهی سیاسی "حزب کمونیست ایران"
منتشر شد.
🔸نشریهی "جهان امروز" هر ۱۵ روز یکبار منتشر میشود.
🔹لینک نشریه:
https://cpiran.org/wp/wp-content/uploads/2025/04/JE513.pdf
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
کرایه اتوبوس، مترو و تاکسی از امروز گران شد
بنابر گزارش رسانه های داخلی،از امروز نرخ کرایهٔ اتوبوس، مترو و تاکسی در تهران گران میشود. رئیس کمیسیون حملونقل ترافیک شهر تهران میگوید که نرخها بهصورت میانگین ۳۶.۸ درصد افزایشیافته است.
۲ ماه پیش اعضای شورایشهر تهران لایحهٔ نرخ حملونقل عمومی را تصویب و میانگین نرخ را کمتر از سقف تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی تعیین کردند.
نرخ بلیت اتوبوس بی.آر.تی ۲ هزار و ۷۵۰ تومان و قیمت بلیت اتوبوسهای معمولی به ۳ هزار تومان رسید. قیمت بلیت مترو ۲۵ درصد و تاکسی هم حدود ۳۸ درصد بالا رفت.
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
بنابر گزارش رسانه های داخلی،از امروز نرخ کرایهٔ اتوبوس، مترو و تاکسی در تهران گران میشود. رئیس کمیسیون حملونقل ترافیک شهر تهران میگوید که نرخها بهصورت میانگین ۳۶.۸ درصد افزایشیافته است.
۲ ماه پیش اعضای شورایشهر تهران لایحهٔ نرخ حملونقل عمومی را تصویب و میانگین نرخ را کمتر از سقف تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی تعیین کردند.
نرخ بلیت اتوبوس بی.آر.تی ۲ هزار و ۷۵۰ تومان و قیمت بلیت اتوبوسهای معمولی به ۳ هزار تومان رسید. قیمت بلیت مترو ۲۵ درصد و تاکسی هم حدود ۳۸ درصد بالا رفت.
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
قطع تماس تلفنی ۵ زندانی سیاسی محکوم به اعدام؛ افزایش فشار برای انتقال اجباری به قزلحصار
پنج زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان اوین، شامل اکبر دانشورکار، سیدمحمد تقوی سنگدهی، بابک علیپور، پویا قبادی بیستونی و وحید بنیعامریان، از روز یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ از حق تماس تلفنی با خانوادههای خود محروم شدهاند. مقامات زندان، کارتهای تلفن و عابربانک این افراد را مسدود کردهاند. یک منبع مطلع به هرانا گفته که این اقدام بخشی از فشارها برای وادار کردن آنان به پذیرش انتقال اجباری به زندان قزلحصار کرج است.
پیشتر در تاریخ ۲۷ فروردین، تلاش برای انتقال این زندانیان با مقاومت خود آنها و دیگر زندانیان سیاسی ناکام مانده بود.
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
پنج زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان اوین، شامل اکبر دانشورکار، سیدمحمد تقوی سنگدهی، بابک علیپور، پویا قبادی بیستونی و وحید بنیعامریان، از روز یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ از حق تماس تلفنی با خانوادههای خود محروم شدهاند. مقامات زندان، کارتهای تلفن و عابربانک این افراد را مسدود کردهاند. یک منبع مطلع به هرانا گفته که این اقدام بخشی از فشارها برای وادار کردن آنان به پذیرش انتقال اجباری به زندان قزلحصار کرج است.
پیشتر در تاریخ ۲۷ فروردین، تلاش برای انتقال این زندانیان با مقاومت خود آنها و دیگر زندانیان سیاسی ناکام مانده بود.
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
اتحادیههای بزرگ کارگری ایتالیا:
پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی را آزاد کنید
اتحادیههای بزرگ کارگری ایتالیا طی نامه ای به سفیر جمهوری اسلامي، خواستار آزادی پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی شدند.
دبیرخانههای ملی اتحادیههای کارگری CGIL، CISL و UIL ایتالیا در نامهای به محمد صبوری، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا خواستار آزادی پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی شدهاند.
این درخواست به نمایندگی از سوی زنان این سه سازمان بزرگ کارگری ایتالیا مطرح شده است.
در این نامه یادآوری شده که این سه زن به دلیل فعالیتهایشان بازداشت، شکنجه و در یک روند دادرسی ناعادلانه محکوم شده و اکنون تحت شرایط بسیار سختی در زندان نگهداری میشوند.
در بخشی از این نامه آمده است:
«توقف اعدامها، لغو محکومیتها و آزادی پخشان عزیزی، وریشه مرادی ،شریفه محمدی وسایر زندانیان سیاسی،مدنی،کارگری، همچنین رعایت آزادیهای سندیکایی، سیاسی و مذهبی، برای ما - و امیدوارم برای شما نیز - گامی مهم در جهت بهبود روابط بین ملتها و کشورها باشد.»...
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی را آزاد کنید
اتحادیههای بزرگ کارگری ایتالیا طی نامه ای به سفیر جمهوری اسلامي، خواستار آزادی پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی شدند.
دبیرخانههای ملی اتحادیههای کارگری CGIL، CISL و UIL ایتالیا در نامهای به محمد صبوری، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا خواستار آزادی پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی شدهاند.
این درخواست به نمایندگی از سوی زنان این سه سازمان بزرگ کارگری ایتالیا مطرح شده است.
در این نامه یادآوری شده که این سه زن به دلیل فعالیتهایشان بازداشت، شکنجه و در یک روند دادرسی ناعادلانه محکوم شده و اکنون تحت شرایط بسیار سختی در زندان نگهداری میشوند.
در بخشی از این نامه آمده است:
«توقف اعدامها، لغو محکومیتها و آزادی پخشان عزیزی، وریشه مرادی ،شریفه محمدی وسایر زندانیان سیاسی،مدنی،کارگری، همچنین رعایت آزادیهای سندیکایی، سیاسی و مذهبی، برای ما - و امیدوارم برای شما نیز - گامی مهم در جهت بهبود روابط بین ملتها و کشورها باشد.»...
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
محکومیت سهماهه منصوره عرفانیان، فعال صنفی معلمان مشهد به اتهام تبلیغ علیه نظام
بر اساس اخبار رسیده به کانال چالش صنفی معلمان ایران #منصوره_عرفانیان، فعال صنفی معلمان در مشهد، روز دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، بهصورت حضوری از رأی دادگاه مربوط به پروندهای که در ۱۵ مهر ۱۴۰۲ همزمان با بازداشت او تشکیل شده بود، مطلع گردید.
بر اساس این حکم، خانم عرفانیان در خصوص اتهام «تبانی علیه امنیت کشور» با توجه به اینکه درخواست صنفی جمعی معلمان از رئیس قوه قضائیه جهت آزادی معلمان زندانی مصداق عنوان مجرمانه تشخیص داده نشد تبرئه گردید.
با این حال، وی از بابت «فعالیت تبلیغی علیه نظام در فضای مجازی» به ۳ ماه حبس تعزیری محکوم گردید.
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
بر اساس اخبار رسیده به کانال چالش صنفی معلمان ایران #منصوره_عرفانیان، فعال صنفی معلمان در مشهد، روز دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، بهصورت حضوری از رأی دادگاه مربوط به پروندهای که در ۱۵ مهر ۱۴۰۲ همزمان با بازداشت او تشکیل شده بود، مطلع گردید.
بر اساس این حکم، خانم عرفانیان در خصوص اتهام «تبانی علیه امنیت کشور» با توجه به اینکه درخواست صنفی جمعی معلمان از رئیس قوه قضائیه جهت آزادی معلمان زندانی مصداق عنوان مجرمانه تشخیص داده نشد تبرئه گردید.
با این حال، وی از بابت «فعالیت تبلیغی علیه نظام در فضای مجازی» به ۳ ماه حبس تعزیری محکوم گردید.
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
نگاهی به فیلم خانه ی پدری
✍️شیوا سبحانی
امروزه روز سایل ارتباط جمعی، مدیاها ، نحله های مختلف هنری اعم از سینما و تلویزیون ، ادبیات، شعر ، نمایشنامه و موسیقی بیشتر از هر زمانی میتوانند القا کننده و رسانای مفاهیم طبقاتی خود باشند.حتی میزان آگاهی و عدم آگاهی مولف از روندهای اجتماعی، زیبایی شناسی هنری و موضع وی، له یا علیه این پدیده ها از اثر هنری فراتر رود بسیار محتلملتر شده است. گاها هنرمندان به دلیل پرداختن به ریشه های واقعیت و دقیقتر شدن در چگونگی و تولید و بازتولید این مناسبات خواسته یا ناخواسته، فراتر از باید ها و نبایدهای شخصی خویش می روند که البته نمونه اش در تاریخ هنر کم نیست. نویسنده ای چون بالزاک، اگرچه به طبقه ی بالای جامعه ی فرانسه تعلق داشت اما باواقع گرایی موجود در کارهایش بیشتر از هرکسی فساد و روابط بیمارگونه ی طبقه ی اشراف زمان خود را افشا کرد، و الگویی برای بسیاری از نویسندگان دیگر شد.
ادامه مطلب در لینک زیر:
https://tinyurl.com/24uaamd6
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
✍️شیوا سبحانی
امروزه روز سایل ارتباط جمعی، مدیاها ، نحله های مختلف هنری اعم از سینما و تلویزیون ، ادبیات، شعر ، نمایشنامه و موسیقی بیشتر از هر زمانی میتوانند القا کننده و رسانای مفاهیم طبقاتی خود باشند.حتی میزان آگاهی و عدم آگاهی مولف از روندهای اجتماعی، زیبایی شناسی هنری و موضع وی، له یا علیه این پدیده ها از اثر هنری فراتر رود بسیار محتلملتر شده است. گاها هنرمندان به دلیل پرداختن به ریشه های واقعیت و دقیقتر شدن در چگونگی و تولید و بازتولید این مناسبات خواسته یا ناخواسته، فراتر از باید ها و نبایدهای شخصی خویش می روند که البته نمونه اش در تاریخ هنر کم نیست. نویسنده ای چون بالزاک، اگرچه به طبقه ی بالای جامعه ی فرانسه تعلق داشت اما باواقع گرایی موجود در کارهایش بیشتر از هرکسی فساد و روابط بیمارگونه ی طبقه ی اشراف زمان خود را افشا کرد، و الگویی برای بسیاری از نویسندگان دیگر شد.
ادامه مطلب در لینک زیر:
https://tinyurl.com/24uaamd6
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
🔴مدرسه پادگان نیست!
✍ آرام فرج الهی
تفاهمنامهی اخیر میان فرمانده کل انتظامی و وزیر آموزش و پرورش، که به موجب آن نیروهای پلیس اجازه حضور مستقیم در مدارس و دخالت در «امور فرهنگی» از جمله کنترل حجاب دانشآموزان را یافتهاند، باید بهعنوان یک پروژهی گستردهتر برای امنیتیسازی کامل نظام آموزشی در ایران تحلیل شود. این سیاست، در امتداد سلسله تلاشهای جمهوری اسلامی برای اعمال کنترل هرچه شدیدتر بر نهادهای مدنی و تربیتی، نه تنها پیامدهای اجتماعی و روانی وخیمی در پی خواهد داشت، بلکه در ذات خود تلاشی برای سرکوب نسلی است که دیگر به فرمان گذشته تن نمیدهد.
نهاد آموزش و پرورش در هر جامعهای، صحنهی تقابل دو نیروست: یکی متمایل به رهایی، خلاقیت و رشد فردی؛ و دیگری کوشنده در جهت مهار، همشکلسازی و بازتولید نظم مسلط. در ساختار جمهوری اسلامی، کفهی دوم همواره سنگینتر بوده، اما تفاهمنامه اخیر نقطهای کیفی در این روند است: آموزش، اکنون نه فقط تابع ایدئولوژی رسمی، بلکه مستقیماً زیر چتر نهادهای امنیتی و سرکوبگر قرار میگیرد.
مقولهای چون «حجاب» که در بیان رسمی حاکمیت بهعنوان یک ارزش دینی، فرهنگی، ملی معرفی میشود، در عمل ابزار اصلی برای مهار و کنترل بدن و ذهن زنان و در نهایت مردان هم هست؛ و اجرای آن در محیط آموزشی، بهویژه با حضور فیزیکی نیروهای پلیس، چیزی جز تحمیل زورمندانهی انضباط ایدئولوژیک نخواهد بود. این تنها یک «قانون» نیست؛ این سیاستی حسابشده برای حذف هر نشانهای از سوژهگی، اختیار و اعتراض در نسل جوان است.
حال که جمهوری اسلامی میدان مبارزه یعنی خیابان را به نوعی به زنان باخته است، باید صراحتاً گفت که ورود پلیس به مدرسه،به معنای گسترش خشونت نهادمند در یکی از حساسترین و بی دفاع ترین بسترهای اجتماعی است. این اقدام، نماد عریان سلطهی سیاسی بر بدن، رفتار، و حتی افکار نسل نوجوان است. در شرایطی که نهادهای آموزشی باید پناهگاهی باشد برای خلاقیت، گفتوگو و تفکر انتقادی، اکنون قرار است به فضایی مملو از خشونت، ترس، کنترل و اطاعت تبدیل شود.
سکوت در برابر این سیاست نه محافظهکاری، بلکه جبران ناپذیر است. تشکلاتی مانند شورای هماهنگی تشکلات صنفی فرهنگیان که در تمام این چند دهه بخشی از مبارزات خود را به شرایط آموزش و کیفیت فضای آموزشی معطوف کرده اند و عملا به تریبونی برای دفاع از کرامت انسانی، آزادیهای بنیادین و حقوق کودکان بدل گشته و نیز بخشهای دیگر طبقه ی کارگر که به نوعی متشکل هستند و همیشه با اطلاعیه های مشترک مواضع سوسیالییستی خود را در موارد مختلف و حساس بیان کرده اند باید با اقدامی هماهنگ و سراسری علیه اقدام لشکرکشی به مدارس قد علم کنند چرا که عملا هرروزه فرزندان خود را به جای مدرسه به سلولهای بازجویی و شکنجه ی ماموران و بازجویان جمهوری اسلامی می فرستند.
واقعیت آن است که نسل امروز نوجوانان، زیستهاند، دیدهاند، فهمیدهاند، و معترضاند. زبان زور، دیگر نه تنها ناکارآمد، بلکه خشمآفرین و واکنشبرانگیز است. امنیتیسازی مدارس، همچون گاز اشکآور در کلاس درس، تنها منجر به انفجار خواهد شد؛ انفجار آگاهی، نافرمانی، و طغیان.
نظام سیاسی ایران، با چنین تصمیماتی، عملاً خود را در برابر نسلی قرار میدهد که خواهان آزادی، کرامت و زیست برابر است. این تقابل نه آموزشی است و نه فرهنگی، بلکه نبردی است میان نظم استبدادی و آیندهای رهاییطلب.آموزش اگر بخواهد معنا داشته باشد، باید از سلطهی پلیسی و امنیتی رهایی یابد. رسالت آموزش، تربیت انسان آزاد، آگاه و خلاق است؛ نه تولید شهروند مطیع و ترسان. اگر مدارس به پایگاههای سرکوب بدل شوند، آنچه از دل آنها بیرون خواهد آمد نه جامعهای سالم و شکوفا، بلکه نسلی پر از زخم، خشونت درونیشده و خشم فروخورده خواهد بود.امروز وظیفهی هر انسان متعهد به شکل فردی و تمام تشکلات کارگری و تشکلات مدنی این است که بگوید: پلیس را از مدرسه بیرون کنید .پیش از آنکه مدرسه دیگر مدرسه نباشد، و آموزش به ابزار خاموشسازی کامل جامعه بدل گردد.
📌 یادداشتهای مندرج در این کانال، صرفاً دیدگاههای شخصی نویسندگان بوده و لزوماً مواضع شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را منعکس نمیکند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
✍ آرام فرج الهی
تفاهمنامهی اخیر میان فرمانده کل انتظامی و وزیر آموزش و پرورش، که به موجب آن نیروهای پلیس اجازه حضور مستقیم در مدارس و دخالت در «امور فرهنگی» از جمله کنترل حجاب دانشآموزان را یافتهاند، باید بهعنوان یک پروژهی گستردهتر برای امنیتیسازی کامل نظام آموزشی در ایران تحلیل شود. این سیاست، در امتداد سلسله تلاشهای جمهوری اسلامی برای اعمال کنترل هرچه شدیدتر بر نهادهای مدنی و تربیتی، نه تنها پیامدهای اجتماعی و روانی وخیمی در پی خواهد داشت، بلکه در ذات خود تلاشی برای سرکوب نسلی است که دیگر به فرمان گذشته تن نمیدهد.
نهاد آموزش و پرورش در هر جامعهای، صحنهی تقابل دو نیروست: یکی متمایل به رهایی، خلاقیت و رشد فردی؛ و دیگری کوشنده در جهت مهار، همشکلسازی و بازتولید نظم مسلط. در ساختار جمهوری اسلامی، کفهی دوم همواره سنگینتر بوده، اما تفاهمنامه اخیر نقطهای کیفی در این روند است: آموزش، اکنون نه فقط تابع ایدئولوژی رسمی، بلکه مستقیماً زیر چتر نهادهای امنیتی و سرکوبگر قرار میگیرد.
مقولهای چون «حجاب» که در بیان رسمی حاکمیت بهعنوان یک ارزش دینی، فرهنگی، ملی معرفی میشود، در عمل ابزار اصلی برای مهار و کنترل بدن و ذهن زنان و در نهایت مردان هم هست؛ و اجرای آن در محیط آموزشی، بهویژه با حضور فیزیکی نیروهای پلیس، چیزی جز تحمیل زورمندانهی انضباط ایدئولوژیک نخواهد بود. این تنها یک «قانون» نیست؛ این سیاستی حسابشده برای حذف هر نشانهای از سوژهگی، اختیار و اعتراض در نسل جوان است.
حال که جمهوری اسلامی میدان مبارزه یعنی خیابان را به نوعی به زنان باخته است، باید صراحتاً گفت که ورود پلیس به مدرسه،به معنای گسترش خشونت نهادمند در یکی از حساسترین و بی دفاع ترین بسترهای اجتماعی است. این اقدام، نماد عریان سلطهی سیاسی بر بدن، رفتار، و حتی افکار نسل نوجوان است. در شرایطی که نهادهای آموزشی باید پناهگاهی باشد برای خلاقیت، گفتوگو و تفکر انتقادی، اکنون قرار است به فضایی مملو از خشونت، ترس، کنترل و اطاعت تبدیل شود.
سکوت در برابر این سیاست نه محافظهکاری، بلکه جبران ناپذیر است. تشکلاتی مانند شورای هماهنگی تشکلات صنفی فرهنگیان که در تمام این چند دهه بخشی از مبارزات خود را به شرایط آموزش و کیفیت فضای آموزشی معطوف کرده اند و عملا به تریبونی برای دفاع از کرامت انسانی، آزادیهای بنیادین و حقوق کودکان بدل گشته و نیز بخشهای دیگر طبقه ی کارگر که به نوعی متشکل هستند و همیشه با اطلاعیه های مشترک مواضع سوسیالییستی خود را در موارد مختلف و حساس بیان کرده اند باید با اقدامی هماهنگ و سراسری علیه اقدام لشکرکشی به مدارس قد علم کنند چرا که عملا هرروزه فرزندان خود را به جای مدرسه به سلولهای بازجویی و شکنجه ی ماموران و بازجویان جمهوری اسلامی می فرستند.
واقعیت آن است که نسل امروز نوجوانان، زیستهاند، دیدهاند، فهمیدهاند، و معترضاند. زبان زور، دیگر نه تنها ناکارآمد، بلکه خشمآفرین و واکنشبرانگیز است. امنیتیسازی مدارس، همچون گاز اشکآور در کلاس درس، تنها منجر به انفجار خواهد شد؛ انفجار آگاهی، نافرمانی، و طغیان.
نظام سیاسی ایران، با چنین تصمیماتی، عملاً خود را در برابر نسلی قرار میدهد که خواهان آزادی، کرامت و زیست برابر است. این تقابل نه آموزشی است و نه فرهنگی، بلکه نبردی است میان نظم استبدادی و آیندهای رهاییطلب.آموزش اگر بخواهد معنا داشته باشد، باید از سلطهی پلیسی و امنیتی رهایی یابد. رسالت آموزش، تربیت انسان آزاد، آگاه و خلاق است؛ نه تولید شهروند مطیع و ترسان. اگر مدارس به پایگاههای سرکوب بدل شوند، آنچه از دل آنها بیرون خواهد آمد نه جامعهای سالم و شکوفا، بلکه نسلی پر از زخم، خشونت درونیشده و خشم فروخورده خواهد بود.امروز وظیفهی هر انسان متعهد به شکل فردی و تمام تشکلات کارگری و تشکلات مدنی این است که بگوید: پلیس را از مدرسه بیرون کنید .پیش از آنکه مدرسه دیگر مدرسه نباشد، و آموزش به ابزار خاموشسازی کامل جامعه بدل گردد.
📌 یادداشتهای مندرج در این کانال، صرفاً دیدگاههای شخصی نویسندگان بوده و لزوماً مواضع شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را منعکس نمیکند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴سرنوشت مذاکرات امریکا و رژیم اسلامی، رویکردها، مدافعان و مخالفان جنبش چپ
🎙️گفتگوی علی دماوندی با:
رضا مقدم و صلاح مازوجی
https://www.youtube.com/watch?v=fayw5Pox_Vk
https://t.me/+9ysZiE_6mkZjZDZk
ShorayeHamkary@gmail.com
🎙️گفتگوی علی دماوندی با:
رضا مقدم و صلاح مازوجی
https://www.youtube.com/watch?v=fayw5Pox_Vk
https://t.me/+9ysZiE_6mkZjZDZk
ShorayeHamkary@gmail.com