دیدار نوروزی اعضای کانون نویسندگان ایران
دیدار نوروزی اعضای کانون نویسندگان ایران عصر شنبه ۹ فروردینماه جاری در منزل حسن صانعی، شاعر و از اعضای قدیمی و پایدار کانون نویسندگان ایران در فضایی رفیقانه و صمیمانه برگزار شد.
به رسم همه ساله این دیدار به دعوت هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران صورت پذیرفت. گروهی از اعضا گرد هم آمدند و ضمن نقل خاطرات، یادکرد درگذشتان کانون و گفت و شنودهای مرسوم، سال نو را با امید به روزهایی بهتر برای مردمان این جغرافیای دردمند به یکدیگر شادباش گفتند.
بازنشر:
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
دیدار نوروزی اعضای کانون نویسندگان ایران عصر شنبه ۹ فروردینماه جاری در منزل حسن صانعی، شاعر و از اعضای قدیمی و پایدار کانون نویسندگان ایران در فضایی رفیقانه و صمیمانه برگزار شد.
به رسم همه ساله این دیدار به دعوت هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران صورت پذیرفت. گروهی از اعضا گرد هم آمدند و ضمن نقل خاطرات، یادکرد درگذشتان کانون و گفت و شنودهای مرسوم، سال نو را با امید به روزهایی بهتر برای مردمان این جغرافیای دردمند به یکدیگر شادباش گفتند.
بازنشر:
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
#سخن_روز
ضرورت دامنزدن به مبارزات جاری کارگران
همانطور که بارها گفتهایم، از نظر ما کمونیستها مبارزهی اقتصادی و روزمرهکارگران بخش مهم و جداییناپذیری از مبارزهی طبقهی کارگر بر علیه سرمایهداری است. اعتراضات و اعتصابهای روزمرهی کارگران بر سر خواستهای اقتصادی و رفاهی و یا برای مقابله با تعرض سرمایهداران بهسطح زندگی و کار و معیشت کارگران، مبارزهای است که برای جلوگیری از وخیمترشدن زندگی کارگران و برای بهبود شرایط فروش و افزایش بهای نیروی کار صورت میپذیرد. مبارزات کارگران بهمثابه یکی از خصوصیات عینی و لایتجزای نظام سرمایهداری تا زمانی که این نظام پابرجاست، با شدت و دامنهی کمتر یا بیشتر، اما بهطور مداوم و همواره جریان خواهد داشت.
از این رو همواره این وظیفه در برابر کمونیستها قرار دارد که برای یاریرساندن به سازمانیابی، هدایت و بهپیروزیرساندن
ادامه سخن روز را در لینک زیر:
https://tinyurl.com/2d5fae9p
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
ضرورت دامنزدن به مبارزات جاری کارگران
همانطور که بارها گفتهایم، از نظر ما کمونیستها مبارزهی اقتصادی و روزمرهکارگران بخش مهم و جداییناپذیری از مبارزهی طبقهی کارگر بر علیه سرمایهداری است. اعتراضات و اعتصابهای روزمرهی کارگران بر سر خواستهای اقتصادی و رفاهی و یا برای مقابله با تعرض سرمایهداران بهسطح زندگی و کار و معیشت کارگران، مبارزهای است که برای جلوگیری از وخیمترشدن زندگی کارگران و برای بهبود شرایط فروش و افزایش بهای نیروی کار صورت میپذیرد. مبارزات کارگران بهمثابه یکی از خصوصیات عینی و لایتجزای نظام سرمایهداری تا زمانی که این نظام پابرجاست، با شدت و دامنهی کمتر یا بیشتر، اما بهطور مداوم و همواره جریان خواهد داشت.
از این رو همواره این وظیفه در برابر کمونیستها قرار دارد که برای یاریرساندن به سازمانیابی، هدایت و بهپیروزیرساندن
ادامه سخن روز را در لینک زیر:
https://tinyurl.com/2d5fae9p
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اعتراضات کشاورزان اصفهانی ادامه دارد
از ۳ فروردین تا ۱۱ فروردین، فقط دروغ شنیدیم! گفتند آب نیست، اما ۲۸۰ میلیون مترمکعب آب ناپدید شده! گفتند خشکسالی است، اما مافیا و صنایع از سهم ما سیراب میشوند!
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
از ۳ فروردین تا ۱۱ فروردین، فقط دروغ شنیدیم! گفتند آب نیست، اما ۲۸۰ میلیون مترمکعب آب ناپدید شده! گفتند خشکسالی است، اما مافیا و صنایع از سهم ما سیراب میشوند!
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و زمین دیوانه شد
وقتی از آدمیانش بریدند....
✍️🎙شعر و صدا: شیرکو بیکس
زیرنویس فارسی
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
وقتی از آدمیانش بریدند....
✍️🎙شعر و صدا: شیرکو بیکس
زیرنویس فارسی
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
#سخن_روز
تشکیل "دولت انتقالی"
گامی دیگر در جهت تثبیت حکومت استبداد اسلامی در سوریه
احمد الشرع، رئیس جمهور "موقت" سوریه در شامگاه شنبه نهم فروردین در دمشق اعضای "دولت انتقالی" جدید در این کشور را معرفی کرد. هر چند بعد از کشتار بیش از هزار نفر از علوی ها در غرب سوریه در اسفند ماه گذشته، احمد الشرع از سوی قدرت های غربی تحت فشار قرار گرفته شد، که دولت فراگیر و شامل جوامع مختلف قومی و مذهبی این کشور تشکیل دهد، اما همانطور که انتظار می رفت همه پست های کلیدی دولت در انحصار نزدیکان احمد الشرع و هیئت تحریر الشام قرار گرفته اند. در دولت انتقالی جدید پستی به عنوان نخست وزیر دیده نمیشود و همه قدرت اجرایی در دست احمد الشرع متمرکز است. حکومت اسلامی سوریه و رسانه های وابسته به آن اگر چه، از دوره "ریاست جمهوری موقت" و "دولت انتقالی" سخن می گویند، اما در عالم واقع و بر اساس "اعلامیه قانون اساسی موقت" که احمد الشرع آن را در روز پنجشنبه ۱۳ مارس ۲۰۲۵ برابر با ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ امضا کرد، ماهیت نظام سیاسی حاکم در سوریه و مبانی قانونی آن تعیین شده است و تمام ارکان قوه مقننه، قضائیه و مجریه برای مدت پنج سال در انحصار احمد الشرع و نزدیکان وی در هیئت تحریر شام قرار گرفته اند.
ادامه سخن روز در لینک زیر:
https://is.gd/D1RdFk
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
تشکیل "دولت انتقالی"
گامی دیگر در جهت تثبیت حکومت استبداد اسلامی در سوریه
احمد الشرع، رئیس جمهور "موقت" سوریه در شامگاه شنبه نهم فروردین در دمشق اعضای "دولت انتقالی" جدید در این کشور را معرفی کرد. هر چند بعد از کشتار بیش از هزار نفر از علوی ها در غرب سوریه در اسفند ماه گذشته، احمد الشرع از سوی قدرت های غربی تحت فشار قرار گرفته شد، که دولت فراگیر و شامل جوامع مختلف قومی و مذهبی این کشور تشکیل دهد، اما همانطور که انتظار می رفت همه پست های کلیدی دولت در انحصار نزدیکان احمد الشرع و هیئت تحریر الشام قرار گرفته اند. در دولت انتقالی جدید پستی به عنوان نخست وزیر دیده نمیشود و همه قدرت اجرایی در دست احمد الشرع متمرکز است. حکومت اسلامی سوریه و رسانه های وابسته به آن اگر چه، از دوره "ریاست جمهوری موقت" و "دولت انتقالی" سخن می گویند، اما در عالم واقع و بر اساس "اعلامیه قانون اساسی موقت" که احمد الشرع آن را در روز پنجشنبه ۱۳ مارس ۲۰۲۵ برابر با ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ امضا کرد، ماهیت نظام سیاسی حاکم در سوریه و مبانی قانونی آن تعیین شده است و تمام ارکان قوه مقننه، قضائیه و مجریه برای مدت پنج سال در انحصار احمد الشرع و نزدیکان وی در هیئت تحریر شام قرار گرفته اند.
ادامه سخن روز در لینک زیر:
https://is.gd/D1RdFk
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
Telegraph
#سخن_روز
گامی دیگر در جهت تثبیت حکومت استبداد اسلامی در سوریه احمد الشرع، رئیس جمهور "موقت" سوریه در شامگاه شنبه نهم فروردین در دمشق اعضای "دولت انتقالی" جدید در این کشور را معرفی کرد. هر چند بعد از کشتار بیش از هزار نفر از علوی ها در غرب سوریه در اسفند ماه گذشته،…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برنامه رویدادهای هفته
تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://t.me/KomalaCpiranTv
https://alternative-shorai.tv
https://cpiran.org
https://komala.co
تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://t.me/KomalaCpiranTv
https://alternative-shorai.tv
https://cpiran.org
https://komala.co
افزایش سن و سابقهی بازنشستگی از فروردین سال ۱۴۰۴ اجراء میشود.
آییننامهی تغییر سن بازنشستگی برای سال ۱۴۰۴ ابلاغ شده است و از فروردینماه قابل اجراءست؛ براساس آن برای بازنشستگی لازم است یا ۶۲ ساله باشید یا ۳۵ سال سابقهی کار داشته باشید.
در مقررات جدید، سابقهی بازنشستگی بهصورت پلکانی افزایش مییابد اما این مقررات شامل بیمهشدگان زیر ۲۸ سال سابقه بوده و شامل بیمهشدگان بالای ۲۸ سال سابقه نمیشود.
در عینحال، هنوز برای بازنشستگان سخت و زیانآور تکلیفی ابلاغ نشده و مشخص نیست برای سنوات ارفاقی بازنشستگی پیش از موعد چه تصمیمی خواهند گرفت.
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
آییننامهی تغییر سن بازنشستگی برای سال ۱۴۰۴ ابلاغ شده است و از فروردینماه قابل اجراءست؛ براساس آن برای بازنشستگی لازم است یا ۶۲ ساله باشید یا ۳۵ سال سابقهی کار داشته باشید.
در مقررات جدید، سابقهی بازنشستگی بهصورت پلکانی افزایش مییابد اما این مقررات شامل بیمهشدگان زیر ۲۸ سال سابقه بوده و شامل بیمهشدگان بالای ۲۸ سال سابقه نمیشود.
در عینحال، هنوز برای بازنشستگان سخت و زیانآور تکلیفی ابلاغ نشده و مشخص نیست برای سنوات ارفاقی بازنشستگی پیش از موعد چه تصمیمی خواهند گرفت.
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
🔴 از دانشگاه غیراجتماعی به دانشگاه ضداجتماعی
در حاشیهی اعتراضات دانشگاه خواجه نصیر
برای ترسیم سیمای واقعی دانشگاه، فراتر از تبلیغات و شعارها و شعرها، که منفک از ترکیب طبقاتی دانشگاه همچنان به ما میگویند: «دانشگاه زنده است»؛ شاید برای اولینبار در تاریخ نهاد دانشگاه در ایران با دانشگاهی مواجه شدهایم که تحت عنوان «مطالبهگری» از پلیس میخواهد از نهاد دانشگاه در مقابل جامعه حفاظت کند و این البته به ترکیب طبقاتی دانشگاه، به دانشگاه طبقاتی و به دانشگاهی تحتِ اِشغال بیارتباط نیست.
روز ۲۱ اسفندماه ۱۴۰۳، جمعی از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، در پی فراخوان شورای صنفی پردیس رضایینژادِ این دانشگاه، در اعتراض به آنچه «نقض امنیت» خوانده میشد متحصن شدند و بنا بر نوشتهی خبرنامهی امیرکبیر این تحصن با «پیروزی» پایان یافت. تجمع دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر را باید به نوعی تداوم منطقی تجمعات اخیر در دانشگاه تهران بعد از کشته شدن امیرمحمد خالقی دانست (که در مورد آن به زودی متن مستقلی منتشر خواهیم کرد).
نگاهی به بیانیهی شورای صنفی دانشجویان خواجه نصیر که نه در کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور، بلکه در خبرنامهی امیرکبیر منتشر شده است، به خوبی نشان میدهد این نهاد صنفی که کمتر از یک دهه پیش، نهادی برای مبارزهی صنفی و گاه طبقاتی دانشجویان در برابر روند پولیسازی دانشگاه و کالاییسازی آموزش بود؛ اکنون متاثر از ترکیب طبقاتی دانشگاه پیگیر کدام مطالبات است، چه نگاهی به جامعه دارد و چه ربطی به جامعه پیدا میکند.
فروردین ۱۴۰۴
کمیته دانشجویی اول اردیبهشت
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/4iRkuHy
در حاشیهی اعتراضات دانشگاه خواجه نصیر
برای ترسیم سیمای واقعی دانشگاه، فراتر از تبلیغات و شعارها و شعرها، که منفک از ترکیب طبقاتی دانشگاه همچنان به ما میگویند: «دانشگاه زنده است»؛ شاید برای اولینبار در تاریخ نهاد دانشگاه در ایران با دانشگاهی مواجه شدهایم که تحت عنوان «مطالبهگری» از پلیس میخواهد از نهاد دانشگاه در مقابل جامعه حفاظت کند و این البته به ترکیب طبقاتی دانشگاه، به دانشگاه طبقاتی و به دانشگاهی تحتِ اِشغال بیارتباط نیست.
روز ۲۱ اسفندماه ۱۴۰۳، جمعی از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، در پی فراخوان شورای صنفی پردیس رضایینژادِ این دانشگاه، در اعتراض به آنچه «نقض امنیت» خوانده میشد متحصن شدند و بنا بر نوشتهی خبرنامهی امیرکبیر این تحصن با «پیروزی» پایان یافت. تجمع دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر را باید به نوعی تداوم منطقی تجمعات اخیر در دانشگاه تهران بعد از کشته شدن امیرمحمد خالقی دانست (که در مورد آن به زودی متن مستقلی منتشر خواهیم کرد).
نگاهی به بیانیهی شورای صنفی دانشجویان خواجه نصیر که نه در کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور، بلکه در خبرنامهی امیرکبیر منتشر شده است، به خوبی نشان میدهد این نهاد صنفی که کمتر از یک دهه پیش، نهادی برای مبارزهی صنفی و گاه طبقاتی دانشجویان در برابر روند پولیسازی دانشگاه و کالاییسازی آموزش بود؛ اکنون متاثر از ترکیب طبقاتی دانشگاه پیگیر کدام مطالبات است، چه نگاهی به جامعه دارد و چه ربطی به جامعه پیدا میکند.
فروردین ۱۴۰۴
کمیته دانشجویی اول اردیبهشت
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/4iRkuHy
Telegraph
از دانشگاه غیراجتماعی به دانشگاه ضداجتماعی
در حاشیهی اعتراضات دانشگاه خواجه نصیر برای ترسیم سیمای واقعی دانشگاه، فراتر از تبلیغات و شعارها و شعرها، که منفک از ترکیب طبقاتی دانشگاه همچنان به ما میگویند: «دانشگاه زنده است»؛ شاید برای اولینبار در تاریخ نهاد دانشگاه در ایران با دانشگاهی مواجه شدهایم…
یک کولبر بر اثر سانحه رانندگی در مسیر جوانرود – ثلاث باباجانی جان خود را از دست داد
شامگاه روز دوشنبه ١١ فروردین ١٤٠٤، یک #کولبر جوان به نام «#شهاب_کریمی» فرزند احمد اهل روستای «بانگار» ساکن «تازه آباد» ثلاث باباجانی به علت تصادف در مسیر جوانرود – ثلاث باباجانی جان خود را از دست داد.
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
شامگاه روز دوشنبه ١١ فروردین ١٤٠٤، یک #کولبر جوان به نام «#شهاب_کریمی» فرزند احمد اهل روستای «بانگار» ساکن «تازه آباد» ثلاث باباجانی به علت تصادف در مسیر جوانرود – ثلاث باباجانی جان خود را از دست داد.
دوشنبه ۱۱ فروردین ماه
۳۱ مارس ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
گلرخ ایرایی از زندان اوین: جوانان انقلابی ایران اقتدار و استبداد را در هیچ چارچوب و لباسی بر نمیتابند
همبندی سابقم «بهاره هدایت» در استودیوی مُجازی که جمهوری اسلامی در تهران در اختیارش قرار میدهد مینشیند و با سلطنتطلبان اعلام همبستگی میکند.
با تحریک حس ناسیونالیستیِ مردمی که به سبب زیستن در سایهی حکومتی دینی، هرگونه تمایلات ملیگرایانهشان تحقیر شد به تخریب نیروهای انقلابی برمیخیزد و با نادیدهانگاریِ مخالفان رژیم، اپوزسیون را به جریان سلطنتطلب تقلیل میدهد.
ما و آنان همیشه با هم تفاوت داشتیم. آنان پیش از این نیز در تشکلهای مُجاز دانشجویی و حزبی فعالیت میکردند. عضو دفتر تحکیم وحدتی بودند که توسط روحالله خمینی و با اشارهی او کلید خورد و همیشه بر سفرهای که رژیم برایشان پهن کرد، نشستند و پای در رکابِ قاتلان دههی شصت که بعدها با عنوان اصلاحطلبان اعلام موجودیت کردند، به کار سیاسی در جهت حفظ رژیم کوشیدند.
مانند ما در خانهی خود بیگانه نبودند. در اختناق موجود مُجاز به ثبت تشکیلات و تاسیس حزب بودند و امکان کار سیاسی همیشه برایشان مهیا بود.
اما ما از محذوفین و مطرودین هستیم. در جریانات حکومتی استحاله نشدیم و شرف را به بهای سهمی از گوشهی میزی که رژیم تدارک دید رها نکردیم و بهای ایستادگیمان را به طرد شدن از محافل مُجاز پرداختیم.
مردم فریب نمیخورند و به یاد میآورند.
اصلاحطلبان بعد از دی ۹۶ پایگاه اجتماعی خود را برای همیشه از دست دادند. بیست سال تلاشِ فرزندان خاتمی نافرجام ماند و احزاب اصلاحطلب منحل و دفاترشان تعطیل یا به متروکه بدل شدند و اصلاحطلبان قدرت قانعکنندگی قبل را از دست دادند.
اصلاحات علاوه بر از دست دادن اقبال مردمی از درون ریزش کرد و جز بدنهای نحیف از آن باقی نماند و نمیتواند مثل قبل ناجیِ رژیم باشد. آن هم در شرایطی که رژیم در سراشیبی سقوط است و دیگر نمیتوان با گشودنِ راه و روزنه و بدون داشتن نیروی پیاده به نجات نظم موجود و حفظ نظام کوشید.
نیاز به سیاهی لشکر است. برای حفظ ساختار قدرت. برای نجات اقتدارگرایی.
بحث بقا و نابودیِ سیستم است و حفظ ساختار قدرتی که حاضر است در خود استحاله شود. لباس و کلامش را تغییر دهد. شعارهایش را عوض کند، ولی بماند.
پس باید ائتلاف کرد و این ائتلاف میان نیروهایی که ساختارهایی مشابه دارند شکل میگیرد. میان اصلاحطلبان و سلطنتطلبان. هر دو در پی احیای قدرتی مطلقه و خواهان اقتدارگرایی. اقتدار اصلاحطلبان را در دههی شصت تجربه کردیم. نیروی امنیتی، قضائی و نظامیِ در خدمتشان و اقدامات فرهنگیشان را زیستیم؛ و با سلطنتطلبان فارغ از پیشینهی تاریخی استبدادیشان، با برنامههایی برای احیای ساواک و شعارهایی ارتجاعی و حذفی که گویای خاستگاهی از رسیدن به جامعهای تکصداست، آشنا هستیم.
نمیتوان بدون توضیحی در مورد شباهتهای «ولایت فقاهتی» و «ولایت سلطنتی» از دامن این ملعون به آغوش آن گُجسته پناه برد و با ایجاد فضایی سانتیمانتال و نفیِ فضای انقلابی و تخریب یا نادیدهانگاریِ انقلابیون به انتظار فروپاشی نشست. در قیاس میان مذهب و ملیگرایی نمیتوان به استفادهی حاکمان از ابزارهای ایدئولوژیک (مذهب و ناسیونالیسم) برای تحکیم قدرت و مشروعیت خود اشاره نکرد و فراموش کرد حاکمانِ اقتدارطلب برای تاسیس و حفظ قدرت خود به یکی از این دو عامل متکی هستند.
«مثلث قدرت» و _اتکای حاکمان بر نیروی نظامی و نیروی مذهبی_ را، که در گذر زمان به _اتکای حاکمان بر نیروی نظامی و ناسیونالیسم_ تغییر کرد؛ و بهرهای که دیکتاتورها از مذهب یا ناسیونالیسم برای تحکیم قدرت و تهییج توده بردهاند را از یاد نبریم. ناآگاهانه کمک کردن به شکلگیری اقتداری دیگر مسئولیت سنگینی به عهدهمان میگذارد و چنانچه آگاهانه بر طبلی این چنین بکوبیم، جز اپورتونیسم و بهره بردن از حس تحقیر شدهی مردمی تحت ستم هدفی نداریم.
بذری که محمدرضا پهلوی کاشت و ائتلافی که همواره با نیروهای مرتجع مذهبی داشت، به حذف نیروهای مترقی و پیشرو انجامید و به قدرت گرفتن اسلامگراها و حکومت آخوندی ختم شد.
جوانان انقلابی ایران، برآمده از بذری هستند که به واسطهی بیش از یک قرن مبارزه علیه ستم و استثمار در ایران کاشته شد و هر یک حلقهای هستند در زنجیر مبارزانِ راه آزادی. جوانان انقلابی ایران اقتدار و استبداد را در هیچ چارچوب و لباسی بر نمیتابند و جملات قصار روشنفکران فرصتطلب از مسیر مبارزه با اقتدارگرایی خارجشان نمیکند.
گلرخ ایرایی
فروردین ۱۴۰۴
زندان اوین
بازنشر:
سه شنبه ۱۲ فروردین ماه
۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
همبندی سابقم «بهاره هدایت» در استودیوی مُجازی که جمهوری اسلامی در تهران در اختیارش قرار میدهد مینشیند و با سلطنتطلبان اعلام همبستگی میکند.
با تحریک حس ناسیونالیستیِ مردمی که به سبب زیستن در سایهی حکومتی دینی، هرگونه تمایلات ملیگرایانهشان تحقیر شد به تخریب نیروهای انقلابی برمیخیزد و با نادیدهانگاریِ مخالفان رژیم، اپوزسیون را به جریان سلطنتطلب تقلیل میدهد.
ما و آنان همیشه با هم تفاوت داشتیم. آنان پیش از این نیز در تشکلهای مُجاز دانشجویی و حزبی فعالیت میکردند. عضو دفتر تحکیم وحدتی بودند که توسط روحالله خمینی و با اشارهی او کلید خورد و همیشه بر سفرهای که رژیم برایشان پهن کرد، نشستند و پای در رکابِ قاتلان دههی شصت که بعدها با عنوان اصلاحطلبان اعلام موجودیت کردند، به کار سیاسی در جهت حفظ رژیم کوشیدند.
مانند ما در خانهی خود بیگانه نبودند. در اختناق موجود مُجاز به ثبت تشکیلات و تاسیس حزب بودند و امکان کار سیاسی همیشه برایشان مهیا بود.
اما ما از محذوفین و مطرودین هستیم. در جریانات حکومتی استحاله نشدیم و شرف را به بهای سهمی از گوشهی میزی که رژیم تدارک دید رها نکردیم و بهای ایستادگیمان را به طرد شدن از محافل مُجاز پرداختیم.
مردم فریب نمیخورند و به یاد میآورند.
اصلاحطلبان بعد از دی ۹۶ پایگاه اجتماعی خود را برای همیشه از دست دادند. بیست سال تلاشِ فرزندان خاتمی نافرجام ماند و احزاب اصلاحطلب منحل و دفاترشان تعطیل یا به متروکه بدل شدند و اصلاحطلبان قدرت قانعکنندگی قبل را از دست دادند.
اصلاحات علاوه بر از دست دادن اقبال مردمی از درون ریزش کرد و جز بدنهای نحیف از آن باقی نماند و نمیتواند مثل قبل ناجیِ رژیم باشد. آن هم در شرایطی که رژیم در سراشیبی سقوط است و دیگر نمیتوان با گشودنِ راه و روزنه و بدون داشتن نیروی پیاده به نجات نظم موجود و حفظ نظام کوشید.
نیاز به سیاهی لشکر است. برای حفظ ساختار قدرت. برای نجات اقتدارگرایی.
بحث بقا و نابودیِ سیستم است و حفظ ساختار قدرتی که حاضر است در خود استحاله شود. لباس و کلامش را تغییر دهد. شعارهایش را عوض کند، ولی بماند.
پس باید ائتلاف کرد و این ائتلاف میان نیروهایی که ساختارهایی مشابه دارند شکل میگیرد. میان اصلاحطلبان و سلطنتطلبان. هر دو در پی احیای قدرتی مطلقه و خواهان اقتدارگرایی. اقتدار اصلاحطلبان را در دههی شصت تجربه کردیم. نیروی امنیتی، قضائی و نظامیِ در خدمتشان و اقدامات فرهنگیشان را زیستیم؛ و با سلطنتطلبان فارغ از پیشینهی تاریخی استبدادیشان، با برنامههایی برای احیای ساواک و شعارهایی ارتجاعی و حذفی که گویای خاستگاهی از رسیدن به جامعهای تکصداست، آشنا هستیم.
نمیتوان بدون توضیحی در مورد شباهتهای «ولایت فقاهتی» و «ولایت سلطنتی» از دامن این ملعون به آغوش آن گُجسته پناه برد و با ایجاد فضایی سانتیمانتال و نفیِ فضای انقلابی و تخریب یا نادیدهانگاریِ انقلابیون به انتظار فروپاشی نشست. در قیاس میان مذهب و ملیگرایی نمیتوان به استفادهی حاکمان از ابزارهای ایدئولوژیک (مذهب و ناسیونالیسم) برای تحکیم قدرت و مشروعیت خود اشاره نکرد و فراموش کرد حاکمانِ اقتدارطلب برای تاسیس و حفظ قدرت خود به یکی از این دو عامل متکی هستند.
«مثلث قدرت» و _اتکای حاکمان بر نیروی نظامی و نیروی مذهبی_ را، که در گذر زمان به _اتکای حاکمان بر نیروی نظامی و ناسیونالیسم_ تغییر کرد؛ و بهرهای که دیکتاتورها از مذهب یا ناسیونالیسم برای تحکیم قدرت و تهییج توده بردهاند را از یاد نبریم. ناآگاهانه کمک کردن به شکلگیری اقتداری دیگر مسئولیت سنگینی به عهدهمان میگذارد و چنانچه آگاهانه بر طبلی این چنین بکوبیم، جز اپورتونیسم و بهره بردن از حس تحقیر شدهی مردمی تحت ستم هدفی نداریم.
بذری که محمدرضا پهلوی کاشت و ائتلافی که همواره با نیروهای مرتجع مذهبی داشت، به حذف نیروهای مترقی و پیشرو انجامید و به قدرت گرفتن اسلامگراها و حکومت آخوندی ختم شد.
جوانان انقلابی ایران، برآمده از بذری هستند که به واسطهی بیش از یک قرن مبارزه علیه ستم و استثمار در ایران کاشته شد و هر یک حلقهای هستند در زنجیر مبارزانِ راه آزادی. جوانان انقلابی ایران اقتدار و استبداد را در هیچ چارچوب و لباسی بر نمیتابند و جملات قصار روشنفکران فرصتطلب از مسیر مبارزه با اقتدارگرایی خارجشان نمیکند.
گلرخ ایرایی
فروردین ۱۴۰۴
زندان اوین
بازنشر:
سه شنبه ۱۲ فروردین ماه
۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
Telegram
Peshrawcpiran
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومهله در تلگرام
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴برنامه حزب و فعالین- استراتژی حزب کمونیست ایران
🔹بخش اول
تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://t.me/KomalaCpiranTv
https://alternative-shorai.tv
https://cpiran.org
https://komala.co
🔹بخش اول
تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://t.me/KomalaCpiranTv
https://alternative-shorai.tv
https://cpiran.org
https://komala.co
تسلیت و رنجنامه ای از فعال کارگری زندانی ناهید خداجو
با درود و عرض ادب به خانواده بسیار عزیزم، ناصر و نادیا، نسرین و نواب و همسران و فرزندانشان، بستگان و نزدیکان، رفقا و دوستانم، خانوادههای جانباختگان و مردم مبارز شهر سنندج.
از دست دادن مادر رنجدیده ام و عزیزتر از جانم را به خانواده بسیار عزیزم، خاله و دایی و همسران و فرزندانشان، اقوام و نزدیکان، رفقای
عزیزم بویژه خانواده های جانباختگان که درد مشترکمان را با هم زندگی کرده ایم و مردم مبارز و انقلابی شهر سنندج تسلیت میگویم.
غم از دست دادن مادر خوبم با توجه به شرایط جسمی و بیماری اش بار سنگینی است. اما تحمل مرگ عزیزانم که همگی جان بر سر آزادی و برابری نهاده اند بخشی از زندگی مبارزاتی ام بوده و میباشد.
با این حال، برای فرزندی که اینک مادرش را از دست داده و در زمان اعدام پدر در دهه ۶۰ در زندان بود و از دیدار پدر محروم شد و پس از ۳۴ سال در زمان مرگ مادر، بار دیگر توسط ستمگران به بند کشیده شده و از دیدار مادر نیز محروم مانده، تحمل چنین شرایطی بی نهایت دردناک است.
اما سرنوشت من و خانواده ام و شرایط جانگاهی که بر ما تحمیل شده است تنها گوشه کوچکی از رنج و محنت و ظلم و ستم حکومتی است که ۴۶ سال است با شقاوتی غیر قابل تصور، سرنوشت میلیونها انسان را به گروگان گرفته است.
من امسال نهمین سال از مجموع دو دوره زندانی شدنم را در بند زنان زندان اوین سپری میکنم. مادرم همیشه، چون کوهی استوار در مقابل تمامی مصائب و رنجهای بی پایان و فشار روحی و روانی اعدام پدر عزیز تر از جانم و از دست دادن برادران جانم و همسر عزیزم ایستاد و مقاومت کرد، اما در سال ۹۸ با توجه به کهولت سن و تحمل درد و رنج های فراوان، شنیدن مشکلات دیگر را تاب نیاورد و باشنیدن حکم ۶ سال زندان و ۷۶ ضربه شلاق برای من، جا به جا سکته کرد و حدود ۶ سال در بستر بیماری با شرایط بی نهایت دردناکی دست و پنجه نرم کرد.
طبق گفته خانواده ام در یک سال و نیم اخیر شرایط بیماری و وضعیت جسمی مادرم وخیم تر از گذشته شده بود تا جایی که دیگر قادر به حرکت و انجام ابتدایی ترین کارهایش نبود.
همینجا از نواب برادر بسیار عزیزم و از جان جانانم ژیلا زوج بسیار عزیز نواب، برای پرستاری و مراقبت از مادرمان تشکر و قدردانی ویژه ای دارم و هرگز زحمات این دوران سخت را که آنان بر دوش کشیدند، فراموش نخواهم کرد.
دهه ۶۰ که در زندان بودم پدرم را نیروهای اطلاعات سنندج در سال ۶۹ احضار تلفنی و بازداشت کردند و پس از چند ماه شکنجه فراوان او را اعدام و در حالیکه خانواده منتظر آزادیش بود این جنایت را به آنان اعلام کردند. خانواده سراسیمه به دادگاه به اصطلاح انقلاب و اطلاعات مراجعه کردند تا از چگونگی و دلیل این جنایت کسب خبر کنند اما نه تنها پاسخی دریافت نکردند بلکه هنوز نمیدانیم پدرم را به چه اتهامی اعدام کردند. حتی بدلیل آثار شکنجه فراوان بر پیکر پدرم، جسد او را همچون هزاران هزار عزیز اعدامی دیگر تحویل ندادند و هنوز پس از گذشت ۳۴ سال از آن جنایت، محل دفن پدر عزیزتر از جانم را به ما اعلام نکرده اند.
مادر رنجدیده ام در طول سالهای پس از اعدام پدر و با جسمی و روحی دردمند، بارها جهت کسب اطلاع از محل دفن پدر به بیدادگاههای حکومت مراجعه کرد اما هر بار یا اظهار بی اطلاعی کردند و یا این انسان دردمند را فریب داده و چند آدرس نادرست دادند و مادر بدنبال عزیزش، شبانه چندین آدرس و نشانی داده شده را نبش قبر کرد اما هیچکدام پدر عزیزتر از جانم نبودند.
کم نیستند انسانهای شریف و آزادیخواهی که با یک تلفن احضار شدند و هرگز به خانه بر نگشتند، این جنایتها تنها بخش کوچکی از تاریخ ننگین ۴۶ ساله حکومتی است که سرانش با ژست مستضعف پناهی انقلاب ۵۷ را سر بریدند.
پدرم زمانی که زندان بود خانواده به دلیل فشارهای بیش از حد بر من، از وضعیت و شرایط پدر چیزی نمیگفتند، هر بار سوال میکردم میگفتند نگران نباش، بابا بازداشت شده و آزاد میشود، اما جلادان حکومت او را به قتل رسانده بودند. من دیگر هرگز او را ندیدم و تنها سه روز پس از آزادی ام در کمال ناباوری از اعدام پدرم مطلع شدم.
اکنون مادر عزیزم، نور دیده ام را با دنیایی تالم از دست داده ام و متاسفانه نتوانستم کنارش باشم.
با مرگ مادر، بار دیگر تمام درد و رنج دهه ۶۰ ، اعدام پدر و محرومیت از دیدن روی ماهش و حس یافتن نشانی از این انسان بزرگ در وجودم شعله کشید. اما من، روی به کرانه های طلوع خورشید آزادی ایستاده ام و خواهم ایستاد.
ناگفته ها بسیارند. از وضعیت زندگی، درد و رنج، ویرانی کشور، فقر و فلاکت و سرکوب خونین زنان و جوانان، کارگران و معلمان و آنچه که بر ما مردم ایران طی این سالها گذشته است هزارن هزار جلد کتاب میتوان نوشت.
سه شنبه ۱۲ فروردین ماه
۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
با درود و عرض ادب به خانواده بسیار عزیزم، ناصر و نادیا، نسرین و نواب و همسران و فرزندانشان، بستگان و نزدیکان، رفقا و دوستانم، خانوادههای جانباختگان و مردم مبارز شهر سنندج.
از دست دادن مادر رنجدیده ام و عزیزتر از جانم را به خانواده بسیار عزیزم، خاله و دایی و همسران و فرزندانشان، اقوام و نزدیکان، رفقای
عزیزم بویژه خانواده های جانباختگان که درد مشترکمان را با هم زندگی کرده ایم و مردم مبارز و انقلابی شهر سنندج تسلیت میگویم.
غم از دست دادن مادر خوبم با توجه به شرایط جسمی و بیماری اش بار سنگینی است. اما تحمل مرگ عزیزانم که همگی جان بر سر آزادی و برابری نهاده اند بخشی از زندگی مبارزاتی ام بوده و میباشد.
با این حال، برای فرزندی که اینک مادرش را از دست داده و در زمان اعدام پدر در دهه ۶۰ در زندان بود و از دیدار پدر محروم شد و پس از ۳۴ سال در زمان مرگ مادر، بار دیگر توسط ستمگران به بند کشیده شده و از دیدار مادر نیز محروم مانده، تحمل چنین شرایطی بی نهایت دردناک است.
اما سرنوشت من و خانواده ام و شرایط جانگاهی که بر ما تحمیل شده است تنها گوشه کوچکی از رنج و محنت و ظلم و ستم حکومتی است که ۴۶ سال است با شقاوتی غیر قابل تصور، سرنوشت میلیونها انسان را به گروگان گرفته است.
من امسال نهمین سال از مجموع دو دوره زندانی شدنم را در بند زنان زندان اوین سپری میکنم. مادرم همیشه، چون کوهی استوار در مقابل تمامی مصائب و رنجهای بی پایان و فشار روحی و روانی اعدام پدر عزیز تر از جانم و از دست دادن برادران جانم و همسر عزیزم ایستاد و مقاومت کرد، اما در سال ۹۸ با توجه به کهولت سن و تحمل درد و رنج های فراوان، شنیدن مشکلات دیگر را تاب نیاورد و باشنیدن حکم ۶ سال زندان و ۷۶ ضربه شلاق برای من، جا به جا سکته کرد و حدود ۶ سال در بستر بیماری با شرایط بی نهایت دردناکی دست و پنجه نرم کرد.
طبق گفته خانواده ام در یک سال و نیم اخیر شرایط بیماری و وضعیت جسمی مادرم وخیم تر از گذشته شده بود تا جایی که دیگر قادر به حرکت و انجام ابتدایی ترین کارهایش نبود.
همینجا از نواب برادر بسیار عزیزم و از جان جانانم ژیلا زوج بسیار عزیز نواب، برای پرستاری و مراقبت از مادرمان تشکر و قدردانی ویژه ای دارم و هرگز زحمات این دوران سخت را که آنان بر دوش کشیدند، فراموش نخواهم کرد.
دهه ۶۰ که در زندان بودم پدرم را نیروهای اطلاعات سنندج در سال ۶۹ احضار تلفنی و بازداشت کردند و پس از چند ماه شکنجه فراوان او را اعدام و در حالیکه خانواده منتظر آزادیش بود این جنایت را به آنان اعلام کردند. خانواده سراسیمه به دادگاه به اصطلاح انقلاب و اطلاعات مراجعه کردند تا از چگونگی و دلیل این جنایت کسب خبر کنند اما نه تنها پاسخی دریافت نکردند بلکه هنوز نمیدانیم پدرم را به چه اتهامی اعدام کردند. حتی بدلیل آثار شکنجه فراوان بر پیکر پدرم، جسد او را همچون هزاران هزار عزیز اعدامی دیگر تحویل ندادند و هنوز پس از گذشت ۳۴ سال از آن جنایت، محل دفن پدر عزیزتر از جانم را به ما اعلام نکرده اند.
مادر رنجدیده ام در طول سالهای پس از اعدام پدر و با جسمی و روحی دردمند، بارها جهت کسب اطلاع از محل دفن پدر به بیدادگاههای حکومت مراجعه کرد اما هر بار یا اظهار بی اطلاعی کردند و یا این انسان دردمند را فریب داده و چند آدرس نادرست دادند و مادر بدنبال عزیزش، شبانه چندین آدرس و نشانی داده شده را نبش قبر کرد اما هیچکدام پدر عزیزتر از جانم نبودند.
کم نیستند انسانهای شریف و آزادیخواهی که با یک تلفن احضار شدند و هرگز به خانه بر نگشتند، این جنایتها تنها بخش کوچکی از تاریخ ننگین ۴۶ ساله حکومتی است که سرانش با ژست مستضعف پناهی انقلاب ۵۷ را سر بریدند.
پدرم زمانی که زندان بود خانواده به دلیل فشارهای بیش از حد بر من، از وضعیت و شرایط پدر چیزی نمیگفتند، هر بار سوال میکردم میگفتند نگران نباش، بابا بازداشت شده و آزاد میشود، اما جلادان حکومت او را به قتل رسانده بودند. من دیگر هرگز او را ندیدم و تنها سه روز پس از آزادی ام در کمال ناباوری از اعدام پدرم مطلع شدم.
اکنون مادر عزیزم، نور دیده ام را با دنیایی تالم از دست داده ام و متاسفانه نتوانستم کنارش باشم.
با مرگ مادر، بار دیگر تمام درد و رنج دهه ۶۰ ، اعدام پدر و محرومیت از دیدن روی ماهش و حس یافتن نشانی از این انسان بزرگ در وجودم شعله کشید. اما من، روی به کرانه های طلوع خورشید آزادی ایستاده ام و خواهم ایستاد.
ناگفته ها بسیارند. از وضعیت زندگی، درد و رنج، ویرانی کشور، فقر و فلاکت و سرکوب خونین زنان و جوانان، کارگران و معلمان و آنچه که بر ما مردم ایران طی این سالها گذشته است هزارن هزار جلد کتاب میتوان نوشت.
سه شنبه ۱۲ فروردین ماه
۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
Telegram
Peshrawcpiran
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومهله در تلگرام
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
«ادامه کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته شصتودوم با همراهی ۳۸ زندان مختلف؛
تأیید حکم اعدام زندانی سیاسی حمید حسیننژاد حیدرانلو توسط دیوان عالی.
حکومت ولایتفقیه حتی در ایام نوروز و در ماه رمضان، مجازات ضدانسانی اعدام را متوقف نکرده است و در روزهای اخیر، شماری از زندانیان قربانی ولع سیریناپذیر حاکمان ایران به اعدام و سرکوب محکوم شدهاند. در همین فاصله، حکم اعدام زندانی سیاسی حمید حسیننژاد حیدرانلو، اهل چالدران، که به “بغی” متهم شده است، توسط دیوان عالی حکومت تأیید و در تاریخ ۴ فروردین به وی ابلاغ شده است. بنابراین خطر اجرای حکم او بسیار جدی است و ضروری است صدای این زندانی و دیگر محکومان به اعدام باشیم.
لیست اسامی و عکس زندانیان سیاسی محکوم به اعدام
حمید حسیننژاد حیدرانلو
ما نسبت به احتمال اجرای احکام اعدام بعد از پایان تعطیلات، بهخصوص نسبت به اجرای حکم کسانی که حکم ظالمانه آنان تأیید شده، هشدار میدهیم. پرونده وریشه مرادی در دیوان عالی است. ما خواهان لغو فوری حکم اعدام وریشه مرادی از سوی دیوان عالی هستیم، زیرا این حکم نه یک تصمیم قضایی، بلکه یک قتل دولتی از پیش طراحیشده است و نسبت به تأیید حکم ایشان و سایر زندانیان ابراز نگرانی شدید میکنیم و در مقابل آن مقاومت خواهیم کرد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» ضمن ابراز انزجار از اعدامهای سبعانه و احکام ضدانسانی اعدام فارغ از هر نوع اتهامی، خواهان لغو اعدام در ایران است.
همانطور که در هفتههای گذشته شاهد حضور و تجمع جمعی از خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام در مقابل زندان لاکان رشت، اوین، سقز و در شهر سنقر بودیم، در همراهی و همدلی با این خانوادهها از تمامی مردم آزادیخواه و خانواده زندانیانی که عزیزانشان محکوم به اعدام هستند، میخواهیم در مکانهای عمومی، مقابل زندانها یا هر مکان دیگر تجمع اعتراضی برگزار کنند و خواهان لغو حکم ضدبشری اعدام باشند.
زیرا که این طبیعیترین، مشروعترین و منطقیترین حقوق خانوادهها و هر انسان آزاده و عموم شهروندان است که علیه احکام ظالمانه اعدام اعتراض کنند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۱۲ فروردین در هفته شصتودوم در ۳۸ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
هفته شصتودوم
۱۲ فروردین ۱۴۰۴
سه شنبه ۱۲ فروردین ماه
۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
تأیید حکم اعدام زندانی سیاسی حمید حسیننژاد حیدرانلو توسط دیوان عالی.
حکومت ولایتفقیه حتی در ایام نوروز و در ماه رمضان، مجازات ضدانسانی اعدام را متوقف نکرده است و در روزهای اخیر، شماری از زندانیان قربانی ولع سیریناپذیر حاکمان ایران به اعدام و سرکوب محکوم شدهاند. در همین فاصله، حکم اعدام زندانی سیاسی حمید حسیننژاد حیدرانلو، اهل چالدران، که به “بغی” متهم شده است، توسط دیوان عالی حکومت تأیید و در تاریخ ۴ فروردین به وی ابلاغ شده است. بنابراین خطر اجرای حکم او بسیار جدی است و ضروری است صدای این زندانی و دیگر محکومان به اعدام باشیم.
لیست اسامی و عکس زندانیان سیاسی محکوم به اعدام
حمید حسیننژاد حیدرانلو
ما نسبت به احتمال اجرای احکام اعدام بعد از پایان تعطیلات، بهخصوص نسبت به اجرای حکم کسانی که حکم ظالمانه آنان تأیید شده، هشدار میدهیم. پرونده وریشه مرادی در دیوان عالی است. ما خواهان لغو فوری حکم اعدام وریشه مرادی از سوی دیوان عالی هستیم، زیرا این حکم نه یک تصمیم قضایی، بلکه یک قتل دولتی از پیش طراحیشده است و نسبت به تأیید حکم ایشان و سایر زندانیان ابراز نگرانی شدید میکنیم و در مقابل آن مقاومت خواهیم کرد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» ضمن ابراز انزجار از اعدامهای سبعانه و احکام ضدانسانی اعدام فارغ از هر نوع اتهامی، خواهان لغو اعدام در ایران است.
همانطور که در هفتههای گذشته شاهد حضور و تجمع جمعی از خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام در مقابل زندان لاکان رشت، اوین، سقز و در شهر سنقر بودیم، در همراهی و همدلی با این خانوادهها از تمامی مردم آزادیخواه و خانواده زندانیانی که عزیزانشان محکوم به اعدام هستند، میخواهیم در مکانهای عمومی، مقابل زندانها یا هر مکان دیگر تجمع اعتراضی برگزار کنند و خواهان لغو حکم ضدبشری اعدام باشند.
زیرا که این طبیعیترین، مشروعترین و منطقیترین حقوق خانوادهها و هر انسان آزاده و عموم شهروندان است که علیه احکام ظالمانه اعدام اعتراض کنند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۱۲ فروردین در هفته شصتودوم در ۳۸ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
هفته شصتودوم
۱۲ فروردین ۱۴۰۴
سه شنبه ۱۲ فروردین ماه
۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
Telegram
Peshrawcpiran
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومهله در تلگرام
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co