Peshrawcpiran
924 subscribers
28.8K photos
15.1K videos
884 files
27.5K links
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومه‌له در تلگرام

✉️پيام ها و تصاويرتان را به آی‌دی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar

www.instagram.com/Peshrawcpiran

www.facebook.com/Peshrawcpiran

نشانی وب‌سایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
Download Telegram
#ماتریالیسم_دیالکتیک

#درس_دوازدهم

بخش دوم
(3)
مقصود از اسلوب فلسفی آن شیوه و وسیله معین شناخت است که امکان دهد قوانین عام همه روندهای طبیعی و اجتماعی تحقیق، کشف و بیان گردد و در نتیجه تعیین شود که چه اقدام و روشی باید برای نیل به هدف معین بر اساس تحقیق و کشفی که شده انجام پذیرد.
دیالکتیک ماتریالیستی یک چنین اسلوب علمی را به دست می دهد. ماتریالیسم دیالکتیک در مجموعه خود هم یک تئوری است و هم یک اسلوب عمومی شناخت. نقش ویژه دیالکتیک در این میان عبارت است از تدوین عام ترین و کلی ترین مقولات و قوانین و در ضمن تدوین پایه های یک اسلوب علمی و اجرای آن در تمام رشته های فعالیت انسانی.
فلسفه بورژوایی به علت خصلت ارتجاعی و ضد علمی خود از تدوین یک اسلوب فلسفی واحد علمی و جامع عاجز است. ریشه این عجز در آن است که ایده آلیسم جهان مادی را از روند شناخت و تجربه جدا می کند. فلسفه بورژوایی در واقع مرکب از بخش هایی به کلی مجزا از هم و آئین های جدا و ناهمگون است که در بخش مسائل و قوانین وجود ( اونتولوژی ) در بخش دیگر مسائل شناخت (گنوسئولوژی) در جایی قوانین و اشکال تفکر (منطق) و در جای دیگر تئوری ارزش ها (اکسیولوژی ) مورد بحث قرار می گیرد. این جدایی و عدم رابطه بین واقعیت عینی و تفکر و تجربه بشری  نشانی از حاکمیت اسلوب متافیزیک در فلسفه معاصر بورژوایی است . 
مقصود از متافیزیک در اینجا اسلوب فلسفی ضد دیالکتیکی است. بنابر این تعریف متافیزیک بر یک جهان بینی ذهن گرا، غیر فعال و غیر جامع متکی است، ارتباطات ضرور و سرچشمه درونی حرکت و در نتیجه دورنمای تکامل را نمی بیند. به همین علل نمی تواند به شناخت کامل روند های طبیعت و جامعه بیانجامد و راهنمای عمل باشد.
در عصر ما مسائل اسلوبی اهمیت فزاینده ای می یابند. نقش اسلوب علمی دیالکتیک ماتریالیستی به علت دو روند مهم جهان معاصر که با یکدیگر پیوند نزدیک دارند پیوسته رو به افزایش است، یکی روند انقلاب اجتماعی و دیگری روند انقلاب علمی و فنی.
- روند نخست گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم در مقیاس جهانی است که خود نشانی است از شناخت قوانین عینی اجتماعی و کار بست آن ها توسط انسان و مرحله جدیدی است از قدرت انسان بر مناسبات اجتماعی.
-روند دوم تحولات بنیادی و به کلی نویی است که در دانش ها و تکنیک جریان دارد و ثمره کیفیتا تازه شناخت قوانین عینی طبیعت و مرحله جدیدی است از تسلط انسان بر قوای طبیعت.
این دو روند و رویدادهای دورانساز وابسته به آنها از یک سو خصلت دیالکتیک همه پدیده ها و روندهای طبیعت و اجتماع و تفکر را نشان می دهد و از سوی دیگر صحت بی تردید و اهمیت درجه اول اسلوب (متدلوژی ) مارکسیستی را به اثبات می رساند.
متدلوژی علمی عبارت است از بکار بردن اصول ماتریالیسم دیالکتیک در مورد روند شناخت و پراتیک اجتماعی .
(4)
مارکسیسم تئوری را از پراتیک اخذ می کند و آن را برای تغییر انقلابی جهان به کار می برد. دیالکتیک ماتریالیستی واقعیت را به طور عینی و علمی تجزیه و تحلیل می کند و در زمینه اجتماعی جوانب مختلف زندگی جامعه را در تحول آن مطالعه می کند. اهمیت انقلابی و انتقادی دیالکتیک ماتریالیستی و تباین آن با هر گونه اپورتونیسم از همین جا ناشی می شود. دیالکتیک زنده و پویای مارکسیستی در زمینه اجتماعی نقش و رسالت پرولتاریا و نابودی حتمی سرمایه داری و پیروزی قطعی سوسیالیسم را در مقیاس جهانی ثابت می کند. دیالکتیک ماتریالیستی قوانین پیشرفت اجتماعی دورنمای نبرد انقلابی خلق ها، راه ها و وسایل نیلی به هدف های مبارزه آزادی بخش را روشن می کند.به همین جهت دیالکتیک روح و هسته انقلابی مارکسیسم تئوری انقلابی تکامل و در عین حال شیوه شناخت و تغییر واقعیت است.در زمان ما بویژه آموختن شیوه علمی و بکار بردن درست مقولات و قوانین دیالکتیک اهمیت فراوان دارد.
#ماتریالیسم_دیالکتیک

#درس_دوازدهم

بخش دوم
(3)
مقصود از اسلوب فلسفی آن شیوه و وسیله معین شناخت است که امکان دهد قوانین عام همه روندهای طبیعی و اجتماعی تحقیق، کشف و بیان گردد و در نتیجه تعیین شود که چه اقدام و روشی باید برای نیل به هدف معین بر اساس تحقیق و کشفی که شده انجام پذیرد.
دیالکتیک ماتریالیستی یک چنین اسلوب علمی را به دست می دهد. ماتریالیسم دیالکتیک در مجموعه خود هم یک تئوری است و هم یک اسلوب عمومی شناخت. نقش ویژه دیالکتیک در این میان عبارت است از تدوین عام ترین و کلی ترین مقولات و قوانین و در ضمن تدوین پایه های یک اسلوب علمی و اجرای آن در تمام رشته های فعالیت انسانی.
فلسفه بورژوایی به علت خصلت ارتجاعی و ضد علمی خود از تدوین یک اسلوب فلسفی واحد علمی و جامع عاجز است. ریشه این عجز در آن است که ایده آلیسم جهان مادی را از روند شناخت و تجربه جدا می کند. فلسفه بورژوایی در واقع مرکب از بخش هایی به کلی مجزا از هم و آئین های جدا و ناهمگون است که در بخش مسائل و قوانین وجود ( اونتولوژی ) در بخش دیگر مسائل شناخت (گنوسئولوژی) در جایی قوانین و اشکال تفکر (منطق) و در جای دیگر تئوری ارزش ها (اکسیولوژی ) مورد بحث قرار می گیرد. این جدایی و عدم رابطه بین واقعیت عینی و تفکر و تجربه بشری  نشانی از حاکمیت اسلوب متافیزیک در فلسفه معاصر بورژوایی است . 
مقصود از متافیزیک در اینجا اسلوب فلسفی ضد دیالکتیکی است. بنابر این تعریف متافیزیک بر یک جهان بینی ذهن گرا، غیر فعال و غیر جامع متکی است، ارتباطات ضرور و سرچشمه درونی حرکت و در نتیجه دورنمای تکامل را نمی بیند. به همین علل نمی تواند به شناخت کامل روند های طبیعت و جامعه بیانجامد و راهنمای عمل باشد.
در عصر ما مسائل اسلوبی اهمیت فزاینده ای می یابند. نقش اسلوب علمی دیالکتیک ماتریالیستی به علت دو روند مهم جهان معاصر که با یکدیگر پیوند نزدیک دارند پیوسته رو به افزایش است، یکی روند انقلاب اجتماعی و دیگری روند انقلاب علمی و فنی.
- روند نخست گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم در مقیاس جهانی است که خود نشانی است از شناخت قوانین عینی اجتماعی و کار بست آن ها توسط انسان و مرحله جدیدی است از قدرت انسان بر مناسبات اجتماعی.
-روند دوم تحولات بنیادی و به کلی نویی است که در دانش ها و تکنیک جریان دارد و ثمره کیفیتا تازه شناخت قوانین عینی طبیعت و مرحله جدیدی است از تسلط انسان بر قوای طبیعت.
این دو روند و رویدادهای دورانساز وابسته به آنها از یک سو خصلت دیالکتیک همه پدیده ها و روندهای طبیعت و اجتماع و تفکر را نشان می دهد و از سوی دیگر صحت بی تردید و اهمیت درجه اول اسلوب (متدلوژی ) مارکسیستی را به اثبات می رساند.
متدلوژی علمی عبارت است از بکار بردن اصول ماتریالیسم دیالکتیک در مورد روند شناخت و پراتیک اجتماعی .
(4)
مارکسیسم تئوری را از پراتیک اخذ می کند و آن را برای تغییر انقلابی جهان به کار می برد. دیالکتیک ماتریالیستی واقعیت را به طور عینی و علمی تجزیه و تحلیل می کند و در زمینه اجتماعی جوانب مختلف زندگی جامعه را در تحول آن مطالعه می کند. اهمیت انقلابی و انتقادی دیالکتیک ماتریالیستی و تباین آن با هر گونه اپورتونیسم از همین جا ناشی می شود. دیالکتیک زنده و پویای مارکسیستی در زمینه اجتماعی نقش و رسالت پرولتاریا و نابودی حتمی سرمایه داری و پیروزی قطعی سوسیالیسم را در مقیاس جهانی ثابت می کند. دیالکتیک ماتریالیستی قوانین پیشرفت اجتماعی دورنمای نبرد انقلابی خلق ها، راه ها و وسایل نیلی به هدف های مبارزه آزادی بخش را روشن می کند.به همین جهت دیالکتیک روح و هسته انقلابی مارکسیسم تئوری انقلابی تکامل و در عین حال شیوه شناخت و تغییر واقعیت است.در زمان ما بویژه آموختن شیوه علمی و بکار بردن درست مقولات و قوانین دیالکتیک اهمیت فراوان دارد.
🆔 @peshrawcpiran