Peshrawcpiran
918 subscribers
28.3K photos
14.6K videos
881 files
26.7K links
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومه‌له در تلگرام

✉️پيام ها و تصاويرتان را به آی‌دی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar

www.instagram.com/Peshrawcpiran

www.facebook.com/Peshrawcpiran

نشانی وب‌سایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
Download Telegram
#استراتژی_حزب_کمونیست_ایران"


*مصوب کنگره یازدهم حزب *

#بخش_اول



#اصول_و_مبانی_استراتژی_ما:


مقدمه:
حزب کمونیست ایران دارای چند سند پایه ای است که در مقاطع مختلف فعالیت حزب تهیه شده اند، این اسناد معرف هویت، اهداف، جایگاه سیاسی و خط مشی مبارزاتی ما هستند. این اسناد متکی به جهان بینی علمی ما، ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی و تجربیات تاریخی جنبش کارگری و کمونیستی جهانی هستند. "بیانیه حزب کمونیست ایران"، "برنامه حزب کمونیست ایران"، "اساسنامه حزب کمونیست ایران"، "استراتژی حزب کمونیست ایران"، از جمله این اسناد هستند. این اسناد بر مباحث تئوریک مارکس اتکاء دارند و از صحت و حقانیت علمی برخوردار هستند و به دلیل همین پشتوانه علمی در مسیری تکاملی قرار دارند. کنگره های ما فرصتی هستند که در آنجا می توانیم یکبار دیگر آنها را بازبینی کنیم و تلاش کنیم به کمک آخرین دستآوردهای علمی و تجربیات مبارزاتی خود و کارگران و کمونیستهای جهان به روزشان نمائیم. نوشته حاضر که در کنگره یازدهم حزب به تصویب رسیده است، یک جمع بندی مجدد از بحث استراتژی حزب است. 

استراتژی معادل واژهی "راهبرد" در زبان فارسی است. استراتژی یکی از مفاهیم جامعه شناسی علمی است. استراتژی ابعاد کلان فعالیت ها را قبل از آنکه رویاروئی های مشخص شکل بگیرند، بیان می کند. استراتژی در یک نبرد معین (در بحث ما مبارزه طبقاتی و سیاسی)، بر اساس ارزیابی واقعی از توان طرفهای درگیر، ابزارهایی که در اختیار دارند و نیز شناخت دقیق از شرایط عینی میدان نبرد طرح ریزی میشود. ارزیابی نادرست از توان نیروهای متخاصم، ارزیابی نادرست از حرکات احتمالی دشمن و مسائلی از این قبیل، میتواند به از کف رفتن فرصتها و یا به شکست و فاجعه منجر شود. از اینرو استراتژی درست بایستی بر اساس داده های واقعی و عینی و بر تحلیل علمی استوار باشد. استراتژی راه کار ما برای تغییر جهان پیرامون است. اگر برنامه بیان آرزوهای ما نیست، بلکه طرح اقدامات و مطالباتی است که مبنای واقعی و علمی دارند و ملزومات عملی شدن آن هم در جامعه امروز فراهم آمده است، اگر برنامه از هم اکنون ابزاری است که به وسیله آن کمونیستها اهدافشان را به جامعه معرفی میکنند؛ استراتژی هم "چه باید کرد"های ما را در هر دوره تعیین میکند. به همان اندازه که برنامه ما واقعبینانه و عملی است، استراتژی ما نیز به همان اندازه به دور از خیالپردازی و عملی است و می تواند امکان پیروزی طبقه کارگر را به روشنی نشان دهد. عملی شدن هر استراتژی معینی تاکتیک ، سیاست و فنون متناسب با خود را میطلبد.

• بحثهای اولیه در زمینه استراتژی کمونیستها در جنبش کارگری بعد از انتشار "مانیفست حزب کمونیست" که در واقع برنامه کمونیستها در سالهای دهه چهل و پنجاه قرن نوزدهم بود، در ارتباط با مبارزه برای تحقق این برنامه مطرح شد. "مارکس" و "انگلس" هر دو استراتژی "اتحادیه کمونیستها" در جنبش کارگری و مبارزات دوره انقلابی سالهای 1848-1851 در اروپا را طرح ریزی کردند. همچنین از زاویه "استراتژی کمونیستی" به ارزیابی از کمون پاریس (1871) و دست آوردها و علل شکست آن پرداختند. اما در سالهای بعد از آن، مارکس تمام توجه خود را به تکمیل "کاپیتال" و تحلیل ریشه های نظام اقتصادی سرمایه داری معطوف نمود. بعد از مرگ مارکس و سپس انگلس، بحثهای مربوط به استراتژی احزاب چپ و کمونیست در سالهای نخست قرن بیستم، اساسا تحت تأثیر مباحث حزب "سوسیال دموکرات آلمان" و نظریهپردازان آن حزب ("کائوتسکی" و "برنشتاین") قرار گرفت. آنها دیدگاههای مارکس را در مورد "استراتژی انقلابی" طبقه کارگر کنار گذاشتند و به سردمداران "استراتژی رفرمیستی" در جنبش جهانی چپ و کمونیستی تبدیل شدند. "بلشویکها" و در رأس آنها "لنین" وارد این مباحثات شدند و در مقابل "استراتژی رفرمیستی" سوسیال دموکراتهای آلمان ایستادند. شکست انقلاب 1905 روسیه برای لنین و یارانش در حزب بلشویک تجربهای شد تا استراتژی خود را به منظور به پیروزی رساندن انقلاب کارگری در روسیه، در انقلاب 1917عملی سازند. اما این مباحث بسیار زود از دایره اوضاع مشخص روسیه فراتر رفت و به عنوان تجربه ای در جنبش کارگری و کمونیستی جهان به کار گرفته شد. آثار معروف لنین در این دوره، "وظایف سوسیال دموکراتهای روس"، "دو تاکتیک در جنبش سوسیال دموکراسی" و بعدها "یک گام به پیش دو گام به پس" و "چپروی بیماری کودکانه کمونیسم"، دفاعیات درخشانی از یک استراتژی سوسیالیستی برای به پیروزی رساندن انقلاب کارگری هستند.


🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
🚩#اصول_و_مبانی_استراتژی_ما

مقدمه:

حزب کمونیست ایران دارای چند سند پایه ای است که در مقاطع مختلف فعالیت حزب تهیه شده اند، این اسناد معرف هویت، اهداف، جایگاه سیاسی و خط مشی مبارزاتی ما هستند. این اسناد متکی به جهان بینی علمی ما، ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی و تجربیات تاریخی جنبش کارگری و کمونیستی جهانی هستند. "بیانیه حزب کمونیست ایران"، "برنامه حزب کمونیست ایران"، "اساسنامه حزب کمونیست ایران"، "استراتژی حزب کمونیست ایران"، از جمله این اسناد هستند. این اسناد بر مباحث تئوریک مارکس اتکاء دارند و از صحت و حقانیت علمی برخوردار هستند و به دلیل همین پشتوانه علمی در مسیری تکاملی قرار دارند. کنگره های ما فرصتی هستند که در آنجا می توانیم یکبار دیگر آنها را بازبینی کنیم و تلاش کنیم به کمک آخرین دستآوردهای علمی و تجربیات مبارزاتی خود و کارگران و کمونیستهای جهان به روزشان نمائیم. نوشته حاضر که در کنگره یازدهم حزب به تصویب رسیده است، یک جمع بندی مجدد از بحث استراتژی حزب است.


🆔 @peshrawcpiran
#اصول_و_مبانی_استراتژی_ما

استراتژی معادل واژهی "راهبرد" در زبان فارسی است. استراتژی یکی از مفاهیم جامعه شناسی علمی است. استراتژی ابعاد کلان فعالیت ها را قبل از آنکه رویاروئی های مشخص شکل بگیرند، بیان می کند. استراتژی در یک نبرد معین (در بحث ما مبارزه طبقاتی و سیاسی)، بر اساس ارزیابی واقعی از توان طرفهای درگیر، ابزارهایی که در اختیار دارند و نیز شناخت دقیق از شرایط عینی میدان نبرد طرح ریزی میشود. ارزیابی نادرست از توان نیروهای متخاصم، ارزیابی نادرست از حرکات احتمالی دشمن و مسائلی از این قبیل، میتواند به از کف رفتن فرصتها و یا به شکست و فاجعه منجر شود. از اینرو استراتژی درست بایستی بر اساس داده های واقعی و عینی و بر تحلیل علمی استوار باشد. استراتژی راه کار ما برای تغییر جهان پیرامون است. اگر برنامه بیان آرزوهای ما نیست، بلکه طرح اقدامات و مطالباتی است که مبنای واقعی و علمی دارند و ملزومات عملی شدن آن هم در جامعه امروز فراهم آمده است، اگر برنامه از هم اکنون ابزاری است که به وسیله آن کمونیستها اهدافشان را به جامعه معرفی میکنند؛ استراتژی هم "چه باید کرد"های ما را در هر دوره تعیین میکند.
🆔 @peshrawcpiran
#اصول_و_مبانی_استراتژی_ما


به همان اندازه که برنامه ما واقعبینانه و عملی است، استراتژی ما نیز به همان اندازه به دور از خیالپردازی و عملی است و می تواند امکان پیروزی طبقه کارگر را به روشنی نشان دهد. عملی شدن هر استراتژی معینی تاکتیک ، سیاست و فنون متناسب با خود را میطلبد.

• بحثهای اولیه در زمینه استراتژی کمونیستها در جنبش کارگری بعد از انتشار "مانیفست حزب کمونیست" که در واقع برنامه کمونیستها در سالهای دهه چهل و پنجاه قرن نوزدهم بود، در ارتباط با مبارزه برای تحقق این برنامه مطرح شد. "مارکس" و "انگلس" هر دو استراتژی "اتحادیه کمونیستها" در جنبش کارگری و مبارزات دوره انقلابی سالهای 1848-1851 در اروپا را طرح ریزی کردند. همچنین از زاویه "استراتژی کمونیستی" به ارزیابی از کمون پاریس (1871) و دست آوردها و علل شکست آن پرداختند. اما در سالهای بعد از آن، مارکس تمام توجه خود را به تکمیل "کاپیتال" و تحلیل ریشه های نظام اقتصادی سرمایه داری معطوف نمود.
🆔 @peshrawcpiran
#اصول_و_مبانی_استراتژی_ما

بلشویکها" و در رأس آنها "لنین" وارد این مباحثات شدند و در مقابل "استراتژی رفرمیستی" سوسیال دموکراتهای آلمان ایستادند. شکست انقلاب 1905 روسیه برای لنین و یارانش در حزب بلشویک تجربهای شد تا استراتژی خود را به منظور به پیروزی رساندن انقلاب کارگری در روسیه، در انقلاب 1917عملی سازند. اما این مباحث بسیار زود از دایره اوضاع مشخص روسیه فراتر رفت و به عنوان تجربه ای در جنبش کارگری و کمونیستی جهان به کار گرفته شد. آثار معروف لنین در این دوره، "وظایف سوسیال دموکراتهای روس"، "دو تاکتیک در جنبش سوسیال دموکراسی" و بعدها "یک گام به پیش دو گام به پس" و "چپروی بیماری کودکانه کمونیسم"، دفاعیات درخشانی از یک استراتژی سوسیالیستی برای به پیروزی رساندن انقلاب کارگری هستند. اکنون اگرچه بسیاری از مسائل زمانه ما در این زمینه دگرگون شده اند، اما متدولوژی ای که در این آثار در تبیین استراتژی کمونیستها به کار گرفته شده است، در دوره کنونی نیز میتواند به عنوان یک تجربه ارزشمند مورد استفاده قرار بگیرد.
🆔 @peshrawcpiran
#اصول_و_مبانی_استراتژی_ما

در مقطع انقلاب 1357 سازمانهای درون "جنبش چپ ایران" هنوز تصویر روشنی از اهداف برنامهای خود نداشتند. پراکندگی سازمانی و سلطه دیدگاههای عموم خلقی بر تفکر و عمل "جنبش چپ ایران"، اجازه نداد که استراتژی روشنی در قبال شرایط جدید در پیش بگیرد. مشکل چپ ایران در آن دوره اگر چه ظاهرا معرفتی بود، اما از یک زاویه ماتریالیستی در پایه ای ترین سطح دلیل آن بازتاب وزن اجتماعی خرده بورژوازی در جامعه ایران و حضور فعال این طبقه در عرصه مبارزات سیاسی آن دوره بود. نمایندگان فکری این طبقه در درون " چپ ایران"، حامل دیدگاههای "پوپولیستی" بودند. در همان حال طبقه کارگر هم اگرچه نتوانسته بود رهبری سیاسی خود را شکل بدهد، اما با حضور مؤثر خود در صحنه مبارزه بر علیه رژیم شاه و سرمایه داران، توانسته بود اعتبار اجتماعی غیرقابل انکاری در سطح جامعه ایران کسب کند و زمینه و امکان اجتماعی دور شدن "چپ ایران" از دیدگاههای خرده بورژوایانه مسلط را فراهم سازد. 
🆔 @peshrawcpiran
#اصول_و_مبانی_استراتژی_ما


حضور طبقه کارگر در جریان انقلاب 1357 و پایداری جریان کمونیستی در کردستان در مقابل رژیم اسلامی، به "چپ رادیکال" ایران امکان داد که با اعتماد به نفس بیشتری خود را برای دوره پس از شکست انقلاب ایران آماده سازد. برنامه حزب کمونیست ایران و تشکیل حزب کمونیست ابزار این حرکت بودند. اکنون به حکم شرایط عینی مبارزه طبقاتی و تکامل چپ ایران، مفاهیم برنامه ای تا حدود زیادی بعنوان یک دستاورد در سطح جنبش چپ ایران تثبیت شده اند و کم و بیش درک مشترکی از آنها وجود دارد. به همین دلیل انشعابهای سالهای اخیر در میان نیروهای سیاسی چپ ایران هیچکدام بر سر تفاوتهای برنامه ای نبوده اند. از اینرو امروز در واقع، استراتژی آن حلقه اصلی ای است که جداییها و یا ائتلافها و نزدیکیها را میتواند توضیح بدهد.
🆔 @peshrawcpiran
#اصول_و_مبانی_استراتژی_ما

مبارزه سیاسی و طبقاتی طبقه کارگر مجموعه ای از اقدامات منفرد و منزوی و نامربوط به همدیگر نیستند، بلکه این مبارزه پروسه ای به هم پیوسته است. طبقه کارگر برای بهبود شرایط کار و زندگی اش به طور طبیعی مبارزه میکند، در نتیجه این مبارزه عقب نشینی هائی را به دشمن طبقاتی تحمیل میکند، شرایط زندگی اش بهبود مییابد، بهبود شرایط زندگی به وی فرصت پرداختن به امور دیگری را میدهد، با روشنفکران کمونیست و انقلابی ارتباط برقرار میکند، افق پیشارویش بازتر میشود، جایگاه خود را به عنوان یک طبقه درمییابد، وارد میدان مبارزه سیاسی میشود، با مبارزات خود آزادیهای دموکراتیک و حقوق عمومیتری را به دشمن تحمیل میکند، کسب آزادیهای دموکراتیک به وی فرصت سازمانیابی و تشکل را میدهد، راههای قانونی برای تغییر مناسبات موجود را بر روی خود بسته میبیند، حزب سیاسی کمونیستی خود را ایجاد می کند و یا به حزب سیاسی کمونیستی موجود پیوند می خورد، درمییابد که وی اساسا به دلیل محرومیتش از مالکیت بر ابزار تولید است که به اسارت سرمایه درآمده است
🆔 @peshrawcpiran
#اصول_و_مبانی_استراتژی_ما

برای رهائی از این اسارت، انقلاب می کند، با انقلاب خود ماشین دولتی بورژوازی را درهم میشکند، قانون اساسی خود را به تائید اکثریت جامعه میرساند، دولت خود را تشکیل می دهد، تولید برای تأمین نیازهای جامعه را جایگزین تولید برای سود می کند. این پروسه همچنان ادامه دارد تا تحقق برابری و رفاه، این دو را هم با تغییرات گام به گام و به تدریج، با پروژه توسعه اقتصادی و تولید انبوه و در نتیجه تغییر فرهنگ و اخلاقیات جامعه عملی میکند و سپس با پایان دادن قطعی به نظام طبقاتی و استقرار جامعه کمونیستی وجود دولت نیز غیر ضروری می شود و پروسه زوال آن نیز به فرجام خواهد رسید. چنانکه میبینیم این یک پروسه بدون وقفه و به هم پیوسته است. در خلال این پروسه ممکن است شکستها و عقبنشینیهایی پیش بیاید، توقف های کوتاه مدتی تحمیل شود، اما جهت اصلی حرکت تغییر نخواهد کرد. درک این پیوستگی از ملزومات تعیین یک استراتژی پیروزمند است.
🆔 @peshrawcpiran
#اصول_و_مبانی_استراتژی_ما

هر جامعه ای در مقاطعی خواه ناخواه در معرض تحولات و رویدادهای مهمی قرار خواهد گرفت. این تحولات و رویدادها ممکن است وقوع یک شرایط انقلابی، اشغال نظامی به وسیله قوای خارجی، وقوع جنگ و یا حتی یک فاجعه طبیعی باشد. حزب سیاسی که در اینگونه لحظات حساس حیات جامعه، در نقطه عطفهای سیاسی و اجتماعی، بتواند با استراتژی درست و با عمل آگاهانه، سازمان یافته و به موقع، جامعه را به سمت درستی هدایت کند، یا حتی نقش مثبت چشمگیری در چنین مقطعی ایفا کند، به سرعت اجتماعی و توده گیر خواهد شد. برعکس، چنانچه در چنین مقاطعی این فرصتها را از دست بدهد، با سالهای طولانی کار روتین نمیتواند آن را جبران کند و فرصت تاریخی را از دست داده است. همانگونه که سیاستهای درست در این مقاطع نقش سرنوشت سازی دارند، سیاستهای نادرست هم میتوانند احزاب را به قهقرا برانند.
🆔 @peshrawcpiran
#اصول_و_مبانی_استراتژی_ما

اساسا اجتماعی شدن یک حزب محصول پیوند خوردن با جنبشهای پیشرو اجتماعی و ایفای نقش مثبت در چنین دوران هائی است. برای مثال می توان به موارد مثبت و منفی زیر اشاره کرد: حزب بلشویک در ماههای فوریه تا اکتبر 1917؛ کومه له در سالهای 1357 – 1358؛ چپ کردستان عراق در سال 1991 و در جریان کوچ مردم؛ اکثریت چریکهای فدایی خلق در دفاع از خمینی در سالهای پس از انقلاب ایران؛ حزب توده ایران در جریان جنگ جهانی دوم که در نتیجه پافشاری بر "واگذاری امتیاز نفت شمال به روسیه" نفوذش را از دست داد، و یا "جبهه ملی" که با شعار ملی کردن صنعت نفت توده گیر شد.
🆔 @peshrawcpiran
#اصول_و_مبانی_استراتژی_ما

وجه اقتصادی انقلاب در نتیجهی تکامل تدریجی و از دل مجموعهای از تغییرات رو به جلو اتفاق می افتد. تغییرات آرام و تدریجی (رفرم) و تغییرات تند و ناگهانی (انقلاب)، در هم تنیده شده اند و در یک رابطه دیالکتیکی با هم قرار دارند. انقلاب در یک جامعه از دل تغییرات تدریجی زاده می شود و پس از پیروزی انقلاب جامعه از نو راه تغییرات تدریجی را در پیش خواهد گرفت. در این مسیر رفرم های اقتصادی غالبا رفرم های سیاسی را بدنبال خواهند داشت. به عنوان مثال، انقلاب مشروطیت ( 1905- 1912) بازتاب سیاسی پیدایش نظام سرمایهداری در ایران بود و اصلاحات ارضی "محمد رضا شاه" جواب به نیازهای رشد سرمایه داری در این کشور بودند. سیستم حقوقی جاری را می توان با یک فرمان عوض کرد اما رسیدن به فراوانی و رفاه، هر چند آهنگ آنهم سریع باشد، خواه ناخواه تحولی تدریجی خواهد بود. بدین ترتیب میبینیم که ما با یک دو قطبی بین انقلاب و رفرم روبرو نیستیم. انقلاب اجتماعی بدون رفرم حادث نمیشود و انقلاب پس از آنکه تکلیف تضادهای کهن را یکسره کرد، خود راه تغییرات تدریجی (رفرم) را در پیش میگیرد
🆔 @peshrawcpiran