روایت یک فاجعه خاموش | وقتی برق میرود، جان میمیرد
قطعی برق در بخش کشاورزی و آبزیپروری، حالا دیگر فقط یک اختلال ساده نیست؛ فاجعهای تمامعیار است که زیر پوست روستاها و مزارع کشور جریان دارد.
یکی از فعالان حوزه پرورش ماهی در شهرستانهای گناباد، سرایان و قائن میگوید:
«بهدلیل قطعی ناگهانی برق، بدون هیچ هشدار یا پیامکی، تمام ماهیهای داخل استخرها تلف شدند. الان بیایید و نگاه کنید... این کیسهها پر از ماهیهای مرده است؛ ماهیهایی که برای تغذیهشان از غذای مخصوص کیلویی ۱۰۰ هزار تومان استفاده شده بود.»
او ادامه میدهد:
«ما برای دریافت پیامک اطلاعرسانی قطع برق ثبتنام کرده بودیم. اما نه پیامی آمد، نه خبری از هشدار بود. وقتی تماس گرفتیم، فقط گفتند: معلوم نیست کی وصل میشود!»
در شرایطی که این فعالان با سختی فراوان، هزینه خرید موتور برق را نیز تقبل کردهاند، نبود اطلاعرسانی، برنامهریزی و پاسخگویی، تلاش شبانهروزی آنان را به نابودی کشانده است.
نتیجه؟
دهها تن ماهی نابود شد. میلیونها تومان سرمایه از بین رفت. و هیچکس، هیچ نهادی، پاسخگو نیست.
این تنها یک نمونه از دهها مورد مشابه در مناطق دیگر کشور است.
وقتی برق میرود، فقط لامپ خاموش نمیشود؛ جان مردم، نان سفرهشان، و امیدشان هم خاموش میشود.
جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه
۹ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
قطعی برق در بخش کشاورزی و آبزیپروری، حالا دیگر فقط یک اختلال ساده نیست؛ فاجعهای تمامعیار است که زیر پوست روستاها و مزارع کشور جریان دارد.
یکی از فعالان حوزه پرورش ماهی در شهرستانهای گناباد، سرایان و قائن میگوید:
«بهدلیل قطعی ناگهانی برق، بدون هیچ هشدار یا پیامکی، تمام ماهیهای داخل استخرها تلف شدند. الان بیایید و نگاه کنید... این کیسهها پر از ماهیهای مرده است؛ ماهیهایی که برای تغذیهشان از غذای مخصوص کیلویی ۱۰۰ هزار تومان استفاده شده بود.»
او ادامه میدهد:
«ما برای دریافت پیامک اطلاعرسانی قطع برق ثبتنام کرده بودیم. اما نه پیامی آمد، نه خبری از هشدار بود. وقتی تماس گرفتیم، فقط گفتند: معلوم نیست کی وصل میشود!»
در شرایطی که این فعالان با سختی فراوان، هزینه خرید موتور برق را نیز تقبل کردهاند، نبود اطلاعرسانی، برنامهریزی و پاسخگویی، تلاش شبانهروزی آنان را به نابودی کشانده است.
نتیجه؟
دهها تن ماهی نابود شد. میلیونها تومان سرمایه از بین رفت. و هیچکس، هیچ نهادی، پاسخگو نیست.
این تنها یک نمونه از دهها مورد مشابه در مناطق دیگر کشور است.
وقتی برق میرود، فقط لامپ خاموش نمیشود؛ جان مردم، نان سفرهشان، و امیدشان هم خاموش میشود.
جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه
۹ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
از فراخوان دو هفته اعتراض به اعدامها حمایت میکنیم
فراخوانی به موقع با سه امضا ی نهاد اعدام نکنید، نهاد دادخواهان و جمعی از خانواده های محکومین به اعدام، علیه اعدام ها داده شده است. این فراخوان همگان را به اعتراضی سراسری از تاریخ سه شنبه ۲۳ اردیبهشت تا سه شنبه ۶ خرداد دعوت میکند. شورای سازماندهی اعتراضا ت کارگران پیمانی نفت و شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت (ارکان ثالث ) از این فراخوان حمایت میکند. همه با هم علیه اعدام به میدان بیاییم. اعلام کنیم که اعدام و کشتن انسانها با هر اتهام و جرمی ممنوع.
به اعدام ، این جنایت آشکار علیه بشریت باید پایان داد.
شریفه محمدی، عباس دریس و منوچهر فلاح سه فعال کارگری در خطر اعدام هستند. پخشان عزیزی و وریشه مرادی و شمار بسیاری دیگر خطر اعدام تهدیدشان میکند. این انسانهای معترض و دوست داشتنی باید فورا آزاد شوند. باید مجازات شنیع اعدام متوقف و همه احکام اعدام لغو شود!
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت (ارکان ثالث)
بازنشر:
جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه
۹ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
فراخوانی به موقع با سه امضا ی نهاد اعدام نکنید، نهاد دادخواهان و جمعی از خانواده های محکومین به اعدام، علیه اعدام ها داده شده است. این فراخوان همگان را به اعتراضی سراسری از تاریخ سه شنبه ۲۳ اردیبهشت تا سه شنبه ۶ خرداد دعوت میکند. شورای سازماندهی اعتراضا ت کارگران پیمانی نفت و شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت (ارکان ثالث ) از این فراخوان حمایت میکند. همه با هم علیه اعدام به میدان بیاییم. اعلام کنیم که اعدام و کشتن انسانها با هر اتهام و جرمی ممنوع.
به اعدام ، این جنایت آشکار علیه بشریت باید پایان داد.
شریفه محمدی، عباس دریس و منوچهر فلاح سه فعال کارگری در خطر اعدام هستند. پخشان عزیزی و وریشه مرادی و شمار بسیاری دیگر خطر اعدام تهدیدشان میکند. این انسانهای معترض و دوست داشتنی باید فورا آزاد شوند. باید مجازات شنیع اعدام متوقف و همه احکام اعدام لغو شود!
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت (ارکان ثالث)
بازنشر:
جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه
۹ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
Telegram
Peshrawcpiran
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومهله در تلگرام
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
🔴 «ایستاده جان دادن»
به یاد و خاطره معلم اعدامی
مقاوم و پرشکوه
بهسان کوه
بهسان شاهو
یادت گرامی
رفیق کوه و کمر
یادت گرامی
رفیق شعر و شاملو
یادت گرامی
رفیق کودکان محروم
گفته بودی
نسیم یادت را خواهد برد
از میان میلهها و بلندی حصار
حالا کودکان دیروز
زنان و مردان رنجکشیدهی امروز
برایَت دست تکان میدهند
برای نسیمی که
از لابهلای بلوطهای شاهو میگذرد
وقتی میگویند
یادی ئەزیزت پیرۆز
یکی از نسیم میپرسد
گور بینشانش کجاست؟
و نسیم تا اعماق قلبش نفوذ میکند
نامت جاوید
رها از بند
رفیق بیکفن!
فرزاد!
«یئلماز»
۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۹، تلفنهای اندرزگاه هفت زندان اوین قطع شد تا پیش از پایان هفته معلم، فرزاد را اعدام کنند. محبوبیت و بیگناهی فرزاد چنان بارز بود که زندانبان ناچار شد حکم را در سکوت اجرا کند؛ به همین دلیل تلفنها را قطع کردند تا کسی از انتقال فرزاد و علی حیدریان برای اعدام باخبر نشود.
بجز فرزاد کمانگر و علی حیدریان، آنسوتر فرهاد وکیلی را از بند ۳۵۰ زندانیان سیاسی و شیرین علمهولی را از بند زنان فراخواندند و به همراه یک زندانی سیاسی دیگر به نام مهدی اسلامیان به دار آویختند.
فرزاد سحرگاه ۱۹ اردیبهشت اعدام شد، یعنی در آخرین روزِ هفته معلم. این اعدام پیامی بود برای آنان که تصور میکردند دوران دههی طلایی شصت به پایان رسیده است. در خرداد ۸۸، نئوخطامامیها برای بازگرداندن نخستوزیر آن دوران به قدرت، مردم را به اعتراض فراخواندند. اما وقتی با هزینه روبرو شدند، مردم را تنها گذاشتند. نخستوزیر آن دوران، گویی تازه متوجه عمق فاجعه شده بود، اعدام ۱۹ اردیبهشت را محکوم کرد. اشتباه محاسبهاش این بود که فراموش کرده بود در دهه اعدامها، خود نخستوزیر بوده است. با وجود این، او خط قرمز را رد کرده بود و مجازات شد.
اعدام پنج زندانی سیاسی، پیامی روشن پس از اعتراضات ۸۸ داشت: اگر سیستم بخواهد، هنوز قادر است بهراحتی به دهه شصت بازگردد، حتی اگر آمران و دستاندرکاران آن دهه رنگ عوض کرده و لباس اصلاحطلبی پوشیده باشند.
امروز هم اعدامهای دستهجمعی ادامه دارد. فقط در یک روز، چهارشنبه، پنج نفر را در قزلحصار اعدام کردند. کیفرخواستها با اتهام بغی و محاربه روانه دادگاه میشود. در میان محکومان، زن و مرد، پیر و جوان، فعال سیاسی و کارگری به چشم میخورند که در صف اجرای حکماند. اعدام، اصلیترین ابزار سرکوب است. طبیعی است که در برابر آن باید مقاومت جانانه کرد. شکلگیری، گسترش و ادامهی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» با تمام محدودیتها و خطرات از سوی زندانیان، مصداق بارز این مقاومت جانانه در برابر اعدام است.
پس از انتشار خبر اعدام، خانواده و دوستان اعدامیها به اوین و سپس به بهشت زهرا مراجعه کردند تا نشانی بیابند. اما هرگز محل دفن را به دایهسلطنه، مادر فرزاد، و دیگر خانوادهها نگفتند. گویی حاکمیت میخواهد آشکارا بگوید که هنوز میتواند اعدام کند و جنازه را هم تحویل ندهد؛ قدرتش را به رخ میکشد.
اما هر جا سرکوب هست، مقاومت هم جاری و ساری است. مانند روایت اعدام فرزاد، او را پنهانی دفن کردند. اما همانگونه که فرزاد همیشه میگفت، نسیم، یادش را از اوین تا شاهو، و از شاهو تا سلیمانیه و روژاوا با خود برده است.
✍🏽 #جعفر_ابراهیمی
بازنویسی یادداشت اردیبهشت ۱۴۰۴
منبع: کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
به یاد و خاطره معلم اعدامی
مقاوم و پرشکوه
بهسان کوه
بهسان شاهو
یادت گرامی
رفیق کوه و کمر
یادت گرامی
رفیق شعر و شاملو
یادت گرامی
رفیق کودکان محروم
گفته بودی
نسیم یادت را خواهد برد
از میان میلهها و بلندی حصار
حالا کودکان دیروز
زنان و مردان رنجکشیدهی امروز
برایَت دست تکان میدهند
برای نسیمی که
از لابهلای بلوطهای شاهو میگذرد
وقتی میگویند
یادی ئەزیزت پیرۆز
یکی از نسیم میپرسد
گور بینشانش کجاست؟
و نسیم تا اعماق قلبش نفوذ میکند
نامت جاوید
رها از بند
رفیق بیکفن!
فرزاد!
«یئلماز»
۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۹، تلفنهای اندرزگاه هفت زندان اوین قطع شد تا پیش از پایان هفته معلم، فرزاد را اعدام کنند. محبوبیت و بیگناهی فرزاد چنان بارز بود که زندانبان ناچار شد حکم را در سکوت اجرا کند؛ به همین دلیل تلفنها را قطع کردند تا کسی از انتقال فرزاد و علی حیدریان برای اعدام باخبر نشود.
بجز فرزاد کمانگر و علی حیدریان، آنسوتر فرهاد وکیلی را از بند ۳۵۰ زندانیان سیاسی و شیرین علمهولی را از بند زنان فراخواندند و به همراه یک زندانی سیاسی دیگر به نام مهدی اسلامیان به دار آویختند.
فرزاد سحرگاه ۱۹ اردیبهشت اعدام شد، یعنی در آخرین روزِ هفته معلم. این اعدام پیامی بود برای آنان که تصور میکردند دوران دههی طلایی شصت به پایان رسیده است. در خرداد ۸۸، نئوخطامامیها برای بازگرداندن نخستوزیر آن دوران به قدرت، مردم را به اعتراض فراخواندند. اما وقتی با هزینه روبرو شدند، مردم را تنها گذاشتند. نخستوزیر آن دوران، گویی تازه متوجه عمق فاجعه شده بود، اعدام ۱۹ اردیبهشت را محکوم کرد. اشتباه محاسبهاش این بود که فراموش کرده بود در دهه اعدامها، خود نخستوزیر بوده است. با وجود این، او خط قرمز را رد کرده بود و مجازات شد.
اعدام پنج زندانی سیاسی، پیامی روشن پس از اعتراضات ۸۸ داشت: اگر سیستم بخواهد، هنوز قادر است بهراحتی به دهه شصت بازگردد، حتی اگر آمران و دستاندرکاران آن دهه رنگ عوض کرده و لباس اصلاحطلبی پوشیده باشند.
امروز هم اعدامهای دستهجمعی ادامه دارد. فقط در یک روز، چهارشنبه، پنج نفر را در قزلحصار اعدام کردند. کیفرخواستها با اتهام بغی و محاربه روانه دادگاه میشود. در میان محکومان، زن و مرد، پیر و جوان، فعال سیاسی و کارگری به چشم میخورند که در صف اجرای حکماند. اعدام، اصلیترین ابزار سرکوب است. طبیعی است که در برابر آن باید مقاومت جانانه کرد. شکلگیری، گسترش و ادامهی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» با تمام محدودیتها و خطرات از سوی زندانیان، مصداق بارز این مقاومت جانانه در برابر اعدام است.
پس از انتشار خبر اعدام، خانواده و دوستان اعدامیها به اوین و سپس به بهشت زهرا مراجعه کردند تا نشانی بیابند. اما هرگز محل دفن را به دایهسلطنه، مادر فرزاد، و دیگر خانوادهها نگفتند. گویی حاکمیت میخواهد آشکارا بگوید که هنوز میتواند اعدام کند و جنازه را هم تحویل ندهد؛ قدرتش را به رخ میکشد.
اما هر جا سرکوب هست، مقاومت هم جاری و ساری است. مانند روایت اعدام فرزاد، او را پنهانی دفن کردند. اما همانگونه که فرزاد همیشه میگفت، نسیم، یادش را از اوین تا شاهو، و از شاهو تا سلیمانیه و روژاوا با خود برده است.
✍🏽 #جعفر_ابراهیمی
بازنویسی یادداشت اردیبهشت ۱۴۰۴
منبع: کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به ياد فرزاد كمانگر🌹
جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه
۹ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه
۹ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
قطعنامه درباره استراتژی ما در جنبش کردستان
این قطعنامه در کنگره ششم کومه له
اردیبهشت ۱۳۶۷، به تصویب رسیده است
جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه
۹ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
این قطعنامه در کنگره ششم کومه له
اردیبهشت ۱۳۶۷، به تصویب رسیده است
جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه
۹ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ادامه اعتراضات در گناوه؛ مردم خواستار حفظ زمینهای فرودگاه و راهاندازی پروازها
برای دومین هفته پیاپی، جمعی از شهروندان گناوه با تجمع در محل فرودگاه این شهر، اعتراض خود را نسبت به واگذاری زمینهای فرودگاه اعلام کردند.
معترضان خواستار جلوگیری از واگذاری این اراضی و حفظ کاربری فرودگاهی آنها هستند. همچنین، فعالسازی فرودگاه و راهاندازی پروازهای مسافربری از دیگر مطالبات مردم گناوه در این تجمع بود.
جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه
۹ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
برای دومین هفته پیاپی، جمعی از شهروندان گناوه با تجمع در محل فرودگاه این شهر، اعتراض خود را نسبت به واگذاری زمینهای فرودگاه اعلام کردند.
معترضان خواستار جلوگیری از واگذاری این اراضی و حفظ کاربری فرودگاهی آنها هستند. همچنین، فعالسازی فرودگاه و راهاندازی پروازهای مسافربری از دیگر مطالبات مردم گناوه در این تجمع بود.
جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه
۹ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ارسالی
تجمع اعتراضی در همدان برای احقاق حقوق متقاضیان پروژه ۶۹۰ واحدی مسکن ملی
در ادامه تأخیرها و مشکلات پروژه ۶۹۰ واحدی مسکن ملی در همدان، جمعی از متقاضیان این طرح با برگزاری تجمع اعتراضی، خواستار رسیدگی فوری به وضعیت پروژه شدند.
تجمعکنندگان با بیان نگرانی از طولانی شدن روند ساختوساز، خواهان شفافسازی، تسریع در اجرای پروژه و پاسخگویی مسئولان مربوطه نسبت به وعدههای دادهشده شدند.
جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه
۹ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
تجمع اعتراضی در همدان برای احقاق حقوق متقاضیان پروژه ۶۹۰ واحدی مسکن ملی
در ادامه تأخیرها و مشکلات پروژه ۶۹۰ واحدی مسکن ملی در همدان، جمعی از متقاضیان این طرح با برگزاری تجمع اعتراضی، خواستار رسیدگی فوری به وضعیت پروژه شدند.
تجمعکنندگان با بیان نگرانی از طولانی شدن روند ساختوساز، خواهان شفافسازی، تسریع در اجرای پروژه و پاسخگویی مسئولان مربوطه نسبت به وعدههای دادهشده شدند.
جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه
۹ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فریاد یک زن دستفروش از دل شیراز؛ "نان میخواستم، نه ضربه!"
من زنی هستم که برای تأمین زندگی خود و فرزندم، با دستفروشی در خیابانهای شیراز، روزگار میگذرانم
اما دیروز جمعه ۱۹ اردیبهشت ، بهجای حمایت، سهم من خشونت بود. یکی از نیروهای شهرداری با برخوردی شدید، دستم را شکست؛ دستی که با آن لقمه نانی برای فرزندم فراهم میکردم.
این اتفاق در حالی رخ داد که من هیچ خلافی نکرده بودم، فقط برای زنده ماندن تلاش میکردم. امروز، نهتنها درد جسمم، بلکه ناتوانیام در تأمین نیازهای کودک بیمارم، دلم را به آتش کشیده است.
شنبه ۲۰ اردیبهشت ماه
۱۰ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
من زنی هستم که برای تأمین زندگی خود و فرزندم، با دستفروشی در خیابانهای شیراز، روزگار میگذرانم
اما دیروز جمعه ۱۹ اردیبهشت ، بهجای حمایت، سهم من خشونت بود. یکی از نیروهای شهرداری با برخوردی شدید، دستم را شکست؛ دستی که با آن لقمه نانی برای فرزندم فراهم میکردم.
این اتفاق در حالی رخ داد که من هیچ خلافی نکرده بودم، فقط برای زنده ماندن تلاش میکردم. امروز، نهتنها درد جسمم، بلکه ناتوانیام در تأمین نیازهای کودک بیمارم، دلم را به آتش کشیده است.
شنبه ۲۰ اردیبهشت ماه
۱۰ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
اعتصاب غذای کارگران گروه ملی فولاد
با سلام خدمت همکاران محترم
کارگری که دیگر تاب نمیآورد؛ زخمهایی بر تن بیصدا
در سرزمینی که تورم بیمحابا میتازد و هر روز سفرهها کوچکتر میشوند، کارگر همان کسیست که نه تنها در صف اول تولید ایستاده، بلکه همیشه در صف آخر توجه و احترام است. وعدههایی که قرار بود حقوق کارگر را متناسب با تورم افزایش دهند، حالا به ابزاری برای تبلیغ و فریب تبدیل شدهاند. و این، چهره تلخ واقعیت است؛ واقعیتی که در شرکت گروه ملی فولاد اهواز از هر جای دیگری آشکارتر و دردناکتر است.
مدیران این مجموعه، به جای آنکه تدبیر و مسئولیتپذیری را سرلوحه کار قرار دهند، در سایه بیکفایتی خود به سراغ سادهترین راه رفتهاند: فشار بیشتر بر کارگر. کاهش حدود ۵۰ هزار تومان از پایه حقوق و ۸۰ هزار تومان از نرخ هر ساعت اضافهکاری در نخستین فیش حقوقی سال ۱۴۰۴، تنها بخشی از سیاستهای ضدکارگری این مجموعه است. آنهم در شرایطی که همین اضافهکاری برای بسیاری از کارگران، تنها راه تأمین حداقلی نیازهای زندگیست.
مدیرانی که در جلسات خود لبخند میزنند و پشت میزهای شیک، از بهرهوری و توسعه حرف میزنند، هرگز با دردِ نان آشنا نبودهاند. آنها قانون را هم به میل خود تفسیر میکنند؛ هرگاه بحث مطالبات کارگران مانند بدی آبوهوا، مزایای مناطق جنگی یا تبدیل وضعیت ایثارگران مطرح میشود، شرکت ناگهان خصوصی میشود و حقوق کارگر نادیده گرفته میشود. اما زمانیکه وقت کاهش اضافهکار یا مزایا میرسد، همان شرکت به سرعت دولتی اعلام میشود تا بهانهای برای محدودیت در پرداختها فراهم گردد. این تناقض آشکار، چیزی جز بیعدالتی و سوءاستفاده از قانون نیست.
و این پایان کار نیست. کارگرانی که با سالها تلاش و تعهد، حالا به سن بازنشستگی رسیدهاند، همچنان میان بیمه، اداره کار و شرکت بلاتکلیفاند. انسانهایی که بهترین سالهای عمرشان را وقف این صنعت کردهاند، امروز در بیخبری کامل مسئولان و در سکوت دردناک سیستم اداری رها شدهاند. هیچ سازوکاری برای رسیدگی به وضعیت این عزیزان تعریف نشده و اعتراضها نیز تنها با وعدههای بینتیجه پاسخ داده شده است.
در برابر این همه بیتفاوتی و بیعدالتی، کارگران گروه ملی فولاد اهواز تصمیم گرفتهاند که فریاد خود را در سکوتی معنادار به گوش همگان برسانند. اعتصابی که دیگر فقط برای حقوق و مزایا نیست، بلکه فریادی است برای کرامت، برای احترام، برای دیده شدن.
و اگر کسانی بخواهند این حرکت اعتراضی را کمرنگ جلوه دهند یا بشکنند، با واکنش قاطع و هماهنگ کارگران مواجه خواهند شد. این اعتصاب، نتیجه سالها تحمل و صبر است؛ نتیجه سالها شنیده نشدن.
جناب آقای بهکار مرام، مدیرعامل محترم شرکت، انتظار میرفت با توجه به پیشینه و عنوانی که به همراه دارید، منشأ تحول باشید. اما عملکرد شما تنها ادامه راه مدیران نالایق گذشته بوده است؛ با همان نمایشهای تکراری، همان معاونان ضعیف و همان سیاستهایی که فقط وضعیت را وخیمتر کردهاند.
امروز کارگران بهوضوح میدانند که وعدهها، بدون عمل، صرفاً ابزاری برای فراموشی دردها هستند. اما این بار قرار نیست صدایشان خاموش بماند. صدای اعتراض کارگران فولاد، پژواکی است از رنج همه کارگرانی که در این کشور، دیده نمیشوند اما ستونهای اصلی تولید و توسعهاند.
اعتصاب غذا:
یکشنبه ۲۱ اردیبهشت در تمامی رستورانهای شرکت بمدت یک روز
جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
بازنشر:
شنبه ۲۰ اردیبهشت ماه
۱۰ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
با سلام خدمت همکاران محترم
کارگری که دیگر تاب نمیآورد؛ زخمهایی بر تن بیصدا
در سرزمینی که تورم بیمحابا میتازد و هر روز سفرهها کوچکتر میشوند، کارگر همان کسیست که نه تنها در صف اول تولید ایستاده، بلکه همیشه در صف آخر توجه و احترام است. وعدههایی که قرار بود حقوق کارگر را متناسب با تورم افزایش دهند، حالا به ابزاری برای تبلیغ و فریب تبدیل شدهاند. و این، چهره تلخ واقعیت است؛ واقعیتی که در شرکت گروه ملی فولاد اهواز از هر جای دیگری آشکارتر و دردناکتر است.
مدیران این مجموعه، به جای آنکه تدبیر و مسئولیتپذیری را سرلوحه کار قرار دهند، در سایه بیکفایتی خود به سراغ سادهترین راه رفتهاند: فشار بیشتر بر کارگر. کاهش حدود ۵۰ هزار تومان از پایه حقوق و ۸۰ هزار تومان از نرخ هر ساعت اضافهکاری در نخستین فیش حقوقی سال ۱۴۰۴، تنها بخشی از سیاستهای ضدکارگری این مجموعه است. آنهم در شرایطی که همین اضافهکاری برای بسیاری از کارگران، تنها راه تأمین حداقلی نیازهای زندگیست.
مدیرانی که در جلسات خود لبخند میزنند و پشت میزهای شیک، از بهرهوری و توسعه حرف میزنند، هرگز با دردِ نان آشنا نبودهاند. آنها قانون را هم به میل خود تفسیر میکنند؛ هرگاه بحث مطالبات کارگران مانند بدی آبوهوا، مزایای مناطق جنگی یا تبدیل وضعیت ایثارگران مطرح میشود، شرکت ناگهان خصوصی میشود و حقوق کارگر نادیده گرفته میشود. اما زمانیکه وقت کاهش اضافهکار یا مزایا میرسد، همان شرکت به سرعت دولتی اعلام میشود تا بهانهای برای محدودیت در پرداختها فراهم گردد. این تناقض آشکار، چیزی جز بیعدالتی و سوءاستفاده از قانون نیست.
و این پایان کار نیست. کارگرانی که با سالها تلاش و تعهد، حالا به سن بازنشستگی رسیدهاند، همچنان میان بیمه، اداره کار و شرکت بلاتکلیفاند. انسانهایی که بهترین سالهای عمرشان را وقف این صنعت کردهاند، امروز در بیخبری کامل مسئولان و در سکوت دردناک سیستم اداری رها شدهاند. هیچ سازوکاری برای رسیدگی به وضعیت این عزیزان تعریف نشده و اعتراضها نیز تنها با وعدههای بینتیجه پاسخ داده شده است.
در برابر این همه بیتفاوتی و بیعدالتی، کارگران گروه ملی فولاد اهواز تصمیم گرفتهاند که فریاد خود را در سکوتی معنادار به گوش همگان برسانند. اعتصابی که دیگر فقط برای حقوق و مزایا نیست، بلکه فریادی است برای کرامت، برای احترام، برای دیده شدن.
و اگر کسانی بخواهند این حرکت اعتراضی را کمرنگ جلوه دهند یا بشکنند، با واکنش قاطع و هماهنگ کارگران مواجه خواهند شد. این اعتصاب، نتیجه سالها تحمل و صبر است؛ نتیجه سالها شنیده نشدن.
جناب آقای بهکار مرام، مدیرعامل محترم شرکت، انتظار میرفت با توجه به پیشینه و عنوانی که به همراه دارید، منشأ تحول باشید. اما عملکرد شما تنها ادامه راه مدیران نالایق گذشته بوده است؛ با همان نمایشهای تکراری، همان معاونان ضعیف و همان سیاستهایی که فقط وضعیت را وخیمتر کردهاند.
امروز کارگران بهوضوح میدانند که وعدهها، بدون عمل، صرفاً ابزاری برای فراموشی دردها هستند. اما این بار قرار نیست صدایشان خاموش بماند. صدای اعتراض کارگران فولاد، پژواکی است از رنج همه کارگرانی که در این کشور، دیده نمیشوند اما ستونهای اصلی تولید و توسعهاند.
اعتصاب غذا:
یکشنبه ۲۱ اردیبهشت در تمامی رستورانهای شرکت بمدت یک روز
جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
بازنشر:
شنبه ۲۰ اردیبهشت ماه
۱۰ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
Telegram
Peshrawcpiran
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومهله در تلگرام
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گیلان تجمع اعتراضی پرسنل فوریتهای پزشکی نسبت به بیعدالتی در پرداختها و بیتوجهی به مشکلات معیشتی و شغلی پرسنل اورژانس
در حالی که اعتراضات پرسنل اورژانس بهصورت سراسری در حال شکلگیری است، پرسنلی که در دوران سخت کرونا و در مواجهه با ضرب و جرحهای مکرر، با حداقل حقوق به خدمت ادامه دادند، دیگر سکوت نخواهند کرد.
شنبه ۲۰ اردیبهشت ماه
۱۰ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
در حالی که اعتراضات پرسنل اورژانس بهصورت سراسری در حال شکلگیری است، پرسنلی که در دوران سخت کرونا و در مواجهه با ضرب و جرحهای مکرر، با حداقل حقوق به خدمت ادامه دادند، دیگر سکوت نخواهند کرد.
شنبه ۲۰ اردیبهشت ماه
۱۰ مه ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1