#تازه‌های_کتاب
#کامبوزیا
زندگینامه و خاطرات دانشمند شهید امیر توکل کامبوزیا
کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
اگر اهل زاهدان باشید حتما اسم کلاته کامبوزیا رو شنیدین. اگر سری به اونجا زده باشید خواهید دید که یک کتابخانه وسط زمینهای کشاورزی بنا شده. و اگر سری به اون کتابخانه زده باشید حتما آرامگاه استاد کامبوزیا رو دیده‌اید.
از این شخصیت بزرگ چقدر می‌دانید؟موسسه شهید الراهیم هادی در یک کار ارزشمند خاطرات استاد کامبوزیا رو جمع‌آوری و در قالب یک کتاب منتشر کرده.
امیر توکل کامبوزیا فرزند امیر بابا مشیردیوان به سالِ ۱۲۸۳ هجری شمسی در تهران متولد شد. وی اصالتاً از کردهای ایل زعفرانلو بود که ساکن قوچان می‌باشند. او تحصیلات ابتدایی خود را در تهران، در مدرسه علمیه واقع در خیابان گلشن کنونی و سپس در مدرسه رحیمیه و دبیرستان احمدی در مشهد گذراند و پس از آن برای تحصیلاتِ عالی در رشتهٔ حقوق عازم تاشکند شد. اما مدتی نگذشت که موج انقلاب روسیه به تاشکند نیز کشیده شد و کامبوزیا ناچار به ایران بازگشت. او دورهٔ مدرسه نظام ژاندارمری را به مدیریت #کلنل_پسیان در خراسان سپری نمود و در سال ۱۳۰۰ شمسی ریاست اداره تلگراف و رموزات ایالت خراسان را به عهده گرفت که مقارن با آغاز درگیری‌های حساس میان کلنل پسیان و حکومت مرکزی به صدارتِ قوام‌السلطنه شد، که به قیامِ کلنل محمد تقی خان پسیان معروف است. کامبوزیا در سال ۱۳۰۰ به همراه کلنل پسیان علیه حکومت مرکزی قیام کرد. قیامی که منجر به شکست و کشته شدن کلنل پسیان شد و کامبوزیا نیز دستگیر و پس از مدتی به بیرجند تبعید گردید.
او در بیرجند به تدریس زبان فرانسوی در #مدرسه_شوکتیه مشغول شد و با برگزاری جلسات تفسیر قرآن در مساجد و تکایا به سخنرانی علیه استبداد ادامه داد تا آنکه در سال ۱۳۱۲ و برای دومین بار وادار به تبعید شد، این بار به زاهدان که در آن زمان شهری نوبنیاد بود. در زاهدان، وی تا پایان عمر به مطالعه، تألیف و کشاورزی در باغی که خود در کویر بنا کرده بود مشغول گشت که امروزه این باغ به کلات کامبوزیا شهرت دارد. وی همچنین در قلب کلات، کتابخانه‌ای به منظور ایجاد محیطی مناسب برای تحقیق و پژوهش، و کانونی برای گردهماییِ روشنفکران و فعالان سیاسی، و نیز به منظور تشکیل جلساتِ بحث و گفتگو در باب موضوعات مختلف تأسیس کرد. کامبوزیا در سالهای آغازین تبعیدش در زاهدان #انجمن_حقایق_اسلامی که یک انجمن سیاسی مخفی بود را اداره می‌کرد و نیز انجمن دانش پژوهان اسلامی را بنیان گذاشت. او برای مدتی نیز مسئولیت #حزب_ایران در #استان_سیستان_و_بلوچستان را برعهده داشت که با وقوع کودتای ۲۸ مرداد و آغاز دور تازه‌ای از سرکوب‌ها، این حزب نیز مانند سایر احزاب منحل و غیرقانونی اعلام شد.
کامبوزیا و برخی از شاگردان و اطرافیانش در دههٔ چهل و پنجاه شمسی شدیداً از سوی #ساواک تحت نظر قرار داشتند. گاهی نیز ساواک به منظور اعمال فشار و ارعاب، وی را بازداشت و خانه و کتابخانهٔ او را مورد تفتیش قرار داده بود. با این همه جلسات کتابخانهٔ استاد کامبوزیا تا پایان عمر وی تشکیل می‌شد و او هر هفته میزبان مشتاقان علم و دانش از داخل و خارج کشور بود.
این پروفسور ایرانی ۱۹ مدرک بین المللی داشت و به چند زبان زنده دنیا مسلط بود.
مرحوم کامبوزیا ۱۴ پسر و ۱۴ دختر داشت که اغلب آنها خود از نخبگان و فرهیختگان علمی و مذهبی شده‌اند.
سرانجام امیر توکل کامبوزیا در ۲۴ مهر ۱۳۵۳ در هفتاد سالگی و در حالی که در سلامت کامل به سر می‌برد به دلیل مسمومیت به مرگی مشکوک دچار شد. مرگ غیر منتظره و مشکوک او و سپس بازرسی‌های شتابزدهٔ عناصر ساواک از کتابخانهٔ وی، باعث مفقود شدن بسیاری از آثار مکتوب کامبوزیا شد که تا به امروز نیز از سرگذشت برخی از آنها اطلاعی در دست نیست. بعد از اعلام خبر درگذشت وی، شهر زاهدان برای یک روز تعطیل شد.
مدفن کامبوزیا به وصیت خودش، در کتابخانهٔ شخصی او قرار گرفته که امروزه #کتابخانه_عمومی_استاد_کامبوزیا نام دارد و با بیش از بیست هزار جلد کتاب میزبان علاقه‌مندان به کتاب خوانی است و از جاذبه‌های گردشگریِ شهر زاهدان به حساب می‌آید.
🆔 @Patogh_zahedan
#کامبوزیا
زندگینامه و خاطرات دانشمند شهید امیر توکل کامبوزیا
کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
اگر اهل زاهدان باشید حتما اسم کلاته کامبوزیا رو شنیدین. اگر سری به اونجا زده باشید خواهید دید که یک کتابخانه وسط زمینهای کشاورزی بنا شده. و اگر سری به اون کتابخانه زده باشید حتما آرامگاه استاد کامبوزیا رو دیده‌اید.
از این شخصیت بزرگ چقدر می‌دانید؟موسسه شهید الراهیم هادی در یک کار ارزشمند خاطرات استاد کامبوزیا رو جمع‌آوری و در قالب یک کتاب منتشر کرده.
امیر توکل کامبوزیا فرزند امیر بابا مشیردیوان به سالِ ۱۲۸۳ هجری شمسی در تهران متولد شد. وی اصالتاً از کردهای ایل زعفرانلو بود که ساکن قوچان می‌باشند. او تحصیلات ابتدایی خود را در تهران، در مدرسه علمیه واقع در خیابان گلشن کنونی و سپس در مدرسه رحیمیه و دبیرستان احمدی در مشهد گذراند و پس از آن برای تحصیلاتِ عالی در رشتهٔ حقوق عازم تاشکند شد. اما مدتی نگذشت که موج انقلاب روسیه به تاشکند نیز کشیده شد و کامبوزیا ناچار به ایران بازگشت. او دورهٔ مدرسه نظام ژاندارمری را به مدیریت #کلنل_پسیان در خراسان سپری نمود و در سال ۱۳۰۰ شمسی ریاست اداره تلگراف و رموزات ایالت خراسان را به عهده گرفت که مقارن با آغاز درگیری‌های حساس میان کلنل پسیان و حکومت مرکزی به صدارتِ قوام‌السلطنه شد، که به قیامِ کلنل محمد تقی خان پسیان معروف است. کامبوزیا در سال ۱۳۰۰ به همراه کلنل پسیان علیه حکومت مرکزی قیام کرد. قیامی که منجر به شکست و کشته شدن کلنل پسیان شد و کامبوزیا نیز دستگیر و پس از مدتی به بیرجند تبعید گردید.
او در بیرجند به تدریس زبان فرانسوی در #مدرسه_شوکتیه مشغول شد و با برگزاری جلسات تفسیر قرآن در مساجد و تکایا به سخنرانی علیه استبداد ادامه داد تا آنکه در سال ۱۳۱۲ و برای دومین بار وادار به تبعید شد، این بار به زاهدان که در آن زمان شهری نوبنیاد بود. در زاهدان، وی تا پایان عمر به مطالعه، تألیف و کشاورزی در باغی که خود در کویر بنا کرده بود مشغول گشت که امروزه این باغ به کلات کامبوزیا شهرت دارد. وی همچنین در قلب کلات، کتابخانه‌ای به منظور ایجاد محیطی مناسب برای تحقیق و پژوهش، و کانونی برای گردهماییِ روشنفکران و فعالان سیاسی، و نیز به منظور تشکیل جلساتِ بحث و گفتگو در باب موضوعات مختلف تأسیس کرد. کامبوزیا در سالهای آغازین تبعیدش در زاهدان #انجمن_حقایق_اسلامی که یک انجمن سیاسی مخفی بود را اداره می‌کرد و نیز انجمن دانش پژوهان اسلامی را بنیان گذاشت. او برای مدتی نیز مسئولیت #حزب_ایران در #استان_سیستان_و_بلوچستان را برعهده داشت که با وقوع کودتای ۲۸ مرداد و آغاز دور تازه‌ای از سرکوب‌ها، این حزب نیز مانند سایر احزاب منحل و غیرقانونی اعلام شد.
کامبوزیا و برخی از شاگردان و اطرافیانش در دههٔ چهل و پنجاه شمسی شدیداً از سوی #ساواک تحت نظر قرار داشتند. گاهی نیز ساواک به منظور اعمال فشار و ارعاب، وی را بازداشت و خانه و کتابخانهٔ او را مورد تفتیش قرار داده بود. با این همه جلسات کتابخانهٔ استاد کامبوزیا تا پایان عمر وی تشکیل می‌شد و او هر هفته میزبان مشتاقان علم و دانش از داخل و خارج کشور بود.
این پروفسور ایرانی ۱۹ مدرک بین المللی داشت و به چند زبان زنده دنیا مسلط بود.
مرحوم کامبوزیا ۱۴ پسر و ۱۴ دختر داشت که اغلب آنها خود از نخبگان و فرهیختگان علمی و مذهبی شده‌اند.
سرانجام امیر توکل کامبوزیا در ۲۴ مهر ۱۳۵۳ در هفتاد سالگی و در حالی که در سلامت کامل به سر می‌برد به دلیل مسمومیت به مرگی مشکوک دچار شد. مرگ غیر منتظره و مشکوک او و سپس بازرسی‌های شتابزدهٔ عناصر ساواک از کتابخانهٔ وی، باعث مفقود شدن بسیاری از آثار مکتوب کامبوزیا شد که تا به امروز نیز از سرگذشت برخی از آنها اطلاعی در دست نیست. بعد از اعلام خبر درگذشت وی، شهر زاهدان برای یک روز تعطیل شد.
مدفن کامبوزیا به وصیت خودش، در کتابخانهٔ شخصی او قرار گرفته که امروزه #کتابخانه_عمومی_استاد_کامبوزیا نام دارد و با بیش از بیست هزار جلد کتاب میزبان علاقه‌مندان به کتاب خوانی است و از جاذبه‌های گردشگریِ شهر زاهدان به حساب می‌آید.
🆔 @Patogh_zahedan