🗒سوداگری، پاشنه آشیل ارز(یادداشت #ناهیدخداکرمی که امروز در صفحه اول روزنامه #شرق منتشر شد)
🔹اگر مدیریت سیاسی فرهنگی کشور دافع سرمایه نبود و نگاه سوداگرانه و کوتاه مدت به اقتصاد وجود نداشت، سناریوی تکراری و کشدار خروج بیبازگشت و یک طرفه ارز از کشور حادث نمیشد و نوسانات ارز اینچنین جامعه را دچارالتهاب نمیکرد.
🔹بحران گران شدن ناگهانی ارز، داستانی تکراری با ریشهای مشابه است، با آنکه سر رشته چندانی از علم اقتصاد و بازار سرمایه ندارم، اما با نگاهی به رویداد های اجتماعی، گفتگو با کارشناسان این حوزه و مرور نوسانات پولی اخیر مشاهده میشود که دردو دهه گذشته براثر فعالیت غیرمسؤلانه دولتها، بانکها ، سازمانها و نهادهای سهامدار، رشد نقدینگی نزدیک به صدبرابر افزایش داشته است که خود گویای ناکارآمدی ساختاری نظام بانکی کشور است که منجر به خلق این حجم از نقدینگی شده است.
🔹 بههمین دلیل هر چند سال منجر به از کنترل خارج شدن نرخ ارز میشود.
به نظر میسد مسولین اقتصادی که اغلب حاضر به خروج از دهلیز شیوههای آزمون و خطای اسلاف خود نیستند، چشم خود را بر این عوامل بنیادی بستهاند و گزارش شفافی نیز به مقامات ارشد نمیدهند و بازخوانی سناریوی تأثیر دشمن خیالی، عوامل داخلی و خارجی موهوم را دلیل بی ارزش شدن پول ملی جلوه میدهند.
🔹در طی دورانی که حجم نقدینگی در جمهوری اسلامی ایران صد برابر شده است در اقتصادهای بزرگ جهان کمتر ازده برابر رشد داشته است و این تفاوت فاحش نشان میدهد که اقتصاد ایران از یک بیماری مزمن در رنج است، فراموش نشود که چنانچه رشد نقدینگی به پشتوانه دارایی و مایملک باشد به خودی خود نمیتواند منجر به بیارزش شدن پول ملی شود.
🔹 مشکل آنجاست که نظام بانکداری کشور مملو ازعدم بازگشت اقساط تسهیلات معوق و مطالبات سوخت شدهایست که موجب انباشت کسری بودجهای عظیم در نظام بانکی است که برای آشکار نشدن این ضعف، سالهاست پرداخت سود بالا به سپردهگذاران بهعنوان راه حلی پر عارضه در دستور کار قرار گرفته است و لاجرم نتیجه آن رشد بی رویه حجم پایه پولی است که خود منجر به تحت فشار قرار گرفتن داراییهای خارجی بانک مرکزی میشود.
🔹حال چه سیکل مدیریتی منجر به تولید این چرخه میشود:
١-اقتصاد ایران نفت محور است و نهادهای مولد اقتصادی بدون تکیه بر منابع نفتی و معدنی در ایران ناچیز است، دستاندازی کلان به این منابع ارزشمند از طریق تسهیلات بانکی، واردات، قاچاق و مسکن براحتی امکانپذیر است.
٢-تا پیش از تاسیس بانکهای خصوصی، دولت بزرگترین عامل بدحسابی و افزایش پایه پولی در اثر هزینه کرد درآمدهای نفتی و سایر اضافه برداشتها بود.
٣- پس از تاسیس بانکهای خصوصی، گروههای بدحساب دیگری نیز به اقتصاد ایران ورود پیدا کردند که به جای انجام عملیات بانکی با استفاده از سپردههای مردم در بانکها، شروع کردند به فعالیتهای اقتصادی پر سود و واسطهگری.
۴-تسهیلاتی که توسط این بانکها پرداخت شد عمدتا در ساخت و ساز، خرید و فروش املاک و فعالیتهای سوداگرانه مصرف شده و در بسیاری از موارد بازپرداخت نمیشود.
۵-آخرین حلقه این سیکل نقد کردن داراییها و خرید ارز سوبسیدی بانک مرکزی و خروج آن از کشور است، بدیهی است اگر مدیریت کشور دافع سرمایه نبود، این نگاه سوداگرانه و کوتاهمدت به اقتصاد وجود نداشت و در نتیجه سناریوی تکراری و کشدار خروج بیحساب و یکطرفه ارز از کشور حادث نمیشد.
🔹ضعف و نابلدی مدیران اقتصادی کشور و عدم نوآوری و خلاقیت در جذب سرمایه و فقدان جسارت کافی در سرمایه گذاری صاحبان پول و سرمایه، پاشنه آشیل بازار ارز شده است.
راهکارهای برونرفت از وضعیت موجود مشخص و در دسترس است، اما اینکه چرا ارادهای بر انجام آن نیست و چرا همچنان برعدم شفافیت و تعارفات رایج در مواجهه با نوسانات قیمت ارز اصرار میشود، سوالی است که پاسخی بدان یافت مینشود جستهایم ما!
#برای_ایران
@nkhodakarami
🔹اگر مدیریت سیاسی فرهنگی کشور دافع سرمایه نبود و نگاه سوداگرانه و کوتاه مدت به اقتصاد وجود نداشت، سناریوی تکراری و کشدار خروج بیبازگشت و یک طرفه ارز از کشور حادث نمیشد و نوسانات ارز اینچنین جامعه را دچارالتهاب نمیکرد.
🔹بحران گران شدن ناگهانی ارز، داستانی تکراری با ریشهای مشابه است، با آنکه سر رشته چندانی از علم اقتصاد و بازار سرمایه ندارم، اما با نگاهی به رویداد های اجتماعی، گفتگو با کارشناسان این حوزه و مرور نوسانات پولی اخیر مشاهده میشود که دردو دهه گذشته براثر فعالیت غیرمسؤلانه دولتها، بانکها ، سازمانها و نهادهای سهامدار، رشد نقدینگی نزدیک به صدبرابر افزایش داشته است که خود گویای ناکارآمدی ساختاری نظام بانکی کشور است که منجر به خلق این حجم از نقدینگی شده است.
🔹 بههمین دلیل هر چند سال منجر به از کنترل خارج شدن نرخ ارز میشود.
به نظر میسد مسولین اقتصادی که اغلب حاضر به خروج از دهلیز شیوههای آزمون و خطای اسلاف خود نیستند، چشم خود را بر این عوامل بنیادی بستهاند و گزارش شفافی نیز به مقامات ارشد نمیدهند و بازخوانی سناریوی تأثیر دشمن خیالی، عوامل داخلی و خارجی موهوم را دلیل بی ارزش شدن پول ملی جلوه میدهند.
🔹در طی دورانی که حجم نقدینگی در جمهوری اسلامی ایران صد برابر شده است در اقتصادهای بزرگ جهان کمتر ازده برابر رشد داشته است و این تفاوت فاحش نشان میدهد که اقتصاد ایران از یک بیماری مزمن در رنج است، فراموش نشود که چنانچه رشد نقدینگی به پشتوانه دارایی و مایملک باشد به خودی خود نمیتواند منجر به بیارزش شدن پول ملی شود.
🔹 مشکل آنجاست که نظام بانکداری کشور مملو ازعدم بازگشت اقساط تسهیلات معوق و مطالبات سوخت شدهایست که موجب انباشت کسری بودجهای عظیم در نظام بانکی است که برای آشکار نشدن این ضعف، سالهاست پرداخت سود بالا به سپردهگذاران بهعنوان راه حلی پر عارضه در دستور کار قرار گرفته است و لاجرم نتیجه آن رشد بی رویه حجم پایه پولی است که خود منجر به تحت فشار قرار گرفتن داراییهای خارجی بانک مرکزی میشود.
🔹حال چه سیکل مدیریتی منجر به تولید این چرخه میشود:
١-اقتصاد ایران نفت محور است و نهادهای مولد اقتصادی بدون تکیه بر منابع نفتی و معدنی در ایران ناچیز است، دستاندازی کلان به این منابع ارزشمند از طریق تسهیلات بانکی، واردات، قاچاق و مسکن براحتی امکانپذیر است.
٢-تا پیش از تاسیس بانکهای خصوصی، دولت بزرگترین عامل بدحسابی و افزایش پایه پولی در اثر هزینه کرد درآمدهای نفتی و سایر اضافه برداشتها بود.
٣- پس از تاسیس بانکهای خصوصی، گروههای بدحساب دیگری نیز به اقتصاد ایران ورود پیدا کردند که به جای انجام عملیات بانکی با استفاده از سپردههای مردم در بانکها، شروع کردند به فعالیتهای اقتصادی پر سود و واسطهگری.
۴-تسهیلاتی که توسط این بانکها پرداخت شد عمدتا در ساخت و ساز، خرید و فروش املاک و فعالیتهای سوداگرانه مصرف شده و در بسیاری از موارد بازپرداخت نمیشود.
۵-آخرین حلقه این سیکل نقد کردن داراییها و خرید ارز سوبسیدی بانک مرکزی و خروج آن از کشور است، بدیهی است اگر مدیریت کشور دافع سرمایه نبود، این نگاه سوداگرانه و کوتاهمدت به اقتصاد وجود نداشت و در نتیجه سناریوی تکراری و کشدار خروج بیحساب و یکطرفه ارز از کشور حادث نمیشد.
🔹ضعف و نابلدی مدیران اقتصادی کشور و عدم نوآوری و خلاقیت در جذب سرمایه و فقدان جسارت کافی در سرمایه گذاری صاحبان پول و سرمایه، پاشنه آشیل بازار ارز شده است.
راهکارهای برونرفت از وضعیت موجود مشخص و در دسترس است، اما اینکه چرا ارادهای بر انجام آن نیست و چرا همچنان برعدم شفافیت و تعارفات رایج در مواجهه با نوسانات قیمت ارز اصرار میشود، سوالی است که پاسخی بدان یافت مینشود جستهایم ما!
#برای_ایران
@nkhodakarami