یک لحظه نظر بر رُخَت انداخت نگاهم..
برقی ز تو برخاست که با دیده چه ها کرد!
در برق نگاه تو چه سِحری است که ما را!
بر دین خود اِنگاشت وَ اِعجاز بنا کرد؟
تنها نَه مرا چَشمِ تو اینگونه بیاشفت!!
گویی که دچار تو جهانی به بلا کرد!
"باران همه بر جای عَرَق می چکد از ابر..
پیداست که از روی لطیف تو حیا کرد!"
از خانه درآیی چو شبی در پی احساس!
ماه از حَسَدَش هاله ی مهتاب سرا کرد!
رُخسار تُرا هر که چو ما دید چنین گشت!
بر چشم تو مؤمن شد و غیر تو رها کرد!
در چشم تو ابلیس مگر خانه نهاده؟؟
بر خلق مسلمان نِگَر آشوب به پا کرد!
در مسجد ما دیده ترا شیخ که بی وقت!
از نیمه ی شب یک سَرِه تکبیر ندا کرد!
دیدی که چه کرده ست نگاهت به خلایق!؟
آری..سبب این است تو را واژه ثنا کرد!
#برقی_احمد
@mohsenjamei
برقی ز تو برخاست که با دیده چه ها کرد!
در برق نگاه تو چه سِحری است که ما را!
بر دین خود اِنگاشت وَ اِعجاز بنا کرد؟
تنها نَه مرا چَشمِ تو اینگونه بیاشفت!!
گویی که دچار تو جهانی به بلا کرد!
"باران همه بر جای عَرَق می چکد از ابر..
پیداست که از روی لطیف تو حیا کرد!"
از خانه درآیی چو شبی در پی احساس!
ماه از حَسَدَش هاله ی مهتاب سرا کرد!
رُخسار تُرا هر که چو ما دید چنین گشت!
بر چشم تو مؤمن شد و غیر تو رها کرد!
در چشم تو ابلیس مگر خانه نهاده؟؟
بر خلق مسلمان نِگَر آشوب به پا کرد!
در مسجد ما دیده ترا شیخ که بی وقت!
از نیمه ی شب یک سَرِه تکبیر ندا کرد!
دیدی که چه کرده ست نگاهت به خلایق!؟
آری..سبب این است تو را واژه ثنا کرد!
#برقی_احمد
@mohsenjamei