@mohsenjamei
برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست
گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست
آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست
این قافله از قافلهسالار خراب است
اینجا خبر از پیش رو و بازپَسی نیست
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش
دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست
من در پی خویشم، به تو بر میخورم اما
آنسان شدهام گم، که به من دسترسی نیست
آن کهنهدرختم که تنم زخمی برف است
حیثیت این باغ منم، خار و خسی نیست
امروز که محتاج توام، جای تو خالیست
فردا که میآیی به سراغم نفسی نیست
در عشق خوشا مرگ، که این بودن ناب است
وقتی همهی بودن ما جز هوسی نیست!
#هوشنگ_ابتهاج
💞💞
برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست
گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست
آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست
این قافله از قافلهسالار خراب است
اینجا خبر از پیش رو و بازپَسی نیست
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش
دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست
من در پی خویشم، به تو بر میخورم اما
آنسان شدهام گم، که به من دسترسی نیست
آن کهنهدرختم که تنم زخمی برف است
حیثیت این باغ منم، خار و خسی نیست
امروز که محتاج توام، جای تو خالیست
فردا که میآیی به سراغم نفسی نیست
در عشق خوشا مرگ، که این بودن ناب است
وقتی همهی بودن ما جز هوسی نیست!
#هوشنگ_ابتهاج
💞💞
@mohsenjamei
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند
پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را دوباره در دل قالیچه، جا کند
او می رسد که از پس نه ماه انتظار
راز درخت باغچه را بر ملا کند
او قول داده است که امسال از سفر
اندوه های تازه بیارد ـ خدا کند ـ
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
پاییز عاشق است و راهی نمانده است
جز این که روز و شب بنشیند دعا کند ـ
شاید اثر کند و خداوند فصل ها
یک فصل را به خاطر او جا به جا کند
تقویم خواست از تو بگیرد بهار را
تقدیر خواست راه شما را جدا کند
خش خش... صدای پای خزان است، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز وا کند
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند
پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را دوباره در دل قالیچه، جا کند
او می رسد که از پس نه ماه انتظار
راز درخت باغچه را بر ملا کند
او قول داده است که امسال از سفر
اندوه های تازه بیارد ـ خدا کند ـ
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
پاییز عاشق است و راهی نمانده است
جز این که روز و شب بنشیند دعا کند ـ
شاید اثر کند و خداوند فصل ها
یک فصل را به خاطر او جا به جا کند
تقویم خواست از تو بگیرد بهار را
تقدیر خواست راه شما را جدا کند
خش خش... صدای پای خزان است، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز وا کند
بودنت را دوست دارم دیدنت را بیشتر
لابه لای هر غزل رقصیدنت را بیشتر
عطر شبهای پاریس،جیکا، ولنسی معرکه ست
دوست دارم من ولی عطر تنت را بیشتر
بین گلهای شقایق،لاله و شب بو و رز
مایلم بوییدنت را چیدنت را بیشتر
طرح لبخندت میان قاب صورت دیدنی ست
دوست دارم گرچه من خندیدنت را بیشتر
یک کمی نزدیک تر بنشین عزیزم چون که من
دوستت دارم ولی بوسیدنت را بیشتر
@mohsenjamei💫💫💫💫
لابه لای هر غزل رقصیدنت را بیشتر
عطر شبهای پاریس،جیکا، ولنسی معرکه ست
دوست دارم من ولی عطر تنت را بیشتر
بین گلهای شقایق،لاله و شب بو و رز
مایلم بوییدنت را چیدنت را بیشتر
طرح لبخندت میان قاب صورت دیدنی ست
دوست دارم گرچه من خندیدنت را بیشتر
یک کمی نزدیک تر بنشین عزیزم چون که من
دوستت دارم ولی بوسیدنت را بیشتر
@mohsenjamei💫💫💫💫
رسم عاشـق شدڹ این نیست...
ڪہ من خارشوم…
یاتو درفکـرخودت باشےو...
بیمــارشــوم…
رسم دلدادگے ایڹ است ڪہ...
یکـدل بشویم…
غیر از این تو غمے و من فقط...
آزار شوم...
@mohsenjamei💖💖
ڪہ من خارشوم…
یاتو درفکـرخودت باشےو...
بیمــارشــوم…
رسم دلدادگے ایڹ است ڪہ...
یکـدل بشویم…
غیر از این تو غمے و من فقط...
آزار شوم...
@mohsenjamei💖💖
@mohsenjamei
همه خفتند و من دلشده را خواب نبرد
همه شب دیده ی من بر فلک استاره شمرد
خوابم از دیده چنان رفت که هرگز ناید
خواب من زهر فراق تو بنوشید و بمرد
چه شود گز زملاقات دوایی سازی
خسته ای را که دل و دیده به دست تو سپرد
گر شدم خاک ره عشق مرا خرد مببین
آنکه کو به در وصل تو کجا باشد خرد
" مولانا "
همه خفتند و من دلشده را خواب نبرد
همه شب دیده ی من بر فلک استاره شمرد
خوابم از دیده چنان رفت که هرگز ناید
خواب من زهر فراق تو بنوشید و بمرد
چه شود گز زملاقات دوایی سازی
خسته ای را که دل و دیده به دست تو سپرد
گر شدم خاک ره عشق مرا خرد مببین
آنکه کو به در وصل تو کجا باشد خرد
" مولانا "
@mohsenjamei
باران اگر بهانهای
برای گریستنت نبود،
تو این همه از آسمان
سخن نمیگفتی!
دیروز "ترانههای کوچک غربت" را میخواندم،
امروز اما
پی عطر تو
از خواب گل سرخ میگذرم.
به من چه که فصلِ سخن گفتن از ستاره دشوار است!
وقتی تخیل صندلی
از جای تو خالی نیست
معنیِ سادهاش
این است
که من شاعرم هنوز!
#سیدعلی_صالحی
باران اگر بهانهای
برای گریستنت نبود،
تو این همه از آسمان
سخن نمیگفتی!
دیروز "ترانههای کوچک غربت" را میخواندم،
امروز اما
پی عطر تو
از خواب گل سرخ میگذرم.
به من چه که فصلِ سخن گفتن از ستاره دشوار است!
وقتی تخیل صندلی
از جای تو خالی نیست
معنیِ سادهاش
این است
که من شاعرم هنوز!
#سیدعلی_صالحی
رگبارِ واژه هاست، ولی واژه ها کم است
دیوان برای گفتن از این ماجرا کم است
شیرینِ عصر ما شده ای، آفرین به تو!
هر چند وصفِ چشمِ تو را مرحبا کم است
آن بیکرانه را به چه باید کنم شبیه؟
هفت آسمان مقابلِ چشمِ شما کم است
گفتی بلا به دور و شده وردِ هر شبم
در کاسه ی شکسته ی قلبم بلا کم است
تن های خسته از غمِ تنها شدن شدیم
در کشورم، « من » و « تو » زیاد است و « ما » کم است
آشی نخورده ایم و در آتش نشسته ایم
زخمی که پر شد از نمکِ افترا کم است؟
باشد قرار و وعده ی مان روزِ واپسین
دنیا برای عاشقیِ ما فضا کم است
@mohsenjamei
#علیرضا_رنجبر
دیوان برای گفتن از این ماجرا کم است
شیرینِ عصر ما شده ای، آفرین به تو!
هر چند وصفِ چشمِ تو را مرحبا کم است
آن بیکرانه را به چه باید کنم شبیه؟
هفت آسمان مقابلِ چشمِ شما کم است
گفتی بلا به دور و شده وردِ هر شبم
در کاسه ی شکسته ی قلبم بلا کم است
تن های خسته از غمِ تنها شدن شدیم
در کشورم، « من » و « تو » زیاد است و « ما » کم است
آشی نخورده ایم و در آتش نشسته ایم
زخمی که پر شد از نمکِ افترا کم است؟
باشد قرار و وعده ی مان روزِ واپسین
دنیا برای عاشقیِ ما فضا کم است
@mohsenjamei
#علیرضا_رنجبر
@mohsenjamei
گذرا نیست! تو بـےوقفہ در
اندیشہ و همواره بہ یادے
تو چرا هیچ "فراموش" شدن
را بہ دلم یاد ندادے؟!!
گذرا نیست! تو بـےوقفہ در
اندیشہ و همواره بہ یادے
تو چرا هیچ "فراموش" شدن
را بہ دلم یاد ندادے؟!!
درد یـــــــــعني...
زیــــــــــر آوار ڪــــــــــسۍ بــــــــــماني
ڪــــــــــہ قــــــرار بود ...
تڪــــیہ ڪَاهــــــت باشــــــد ✌️
@mohsenjamei
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
زیــــــــــر آوار ڪــــــــــسۍ بــــــــــماني
ڪــــــــــہ قــــــرار بود ...
تڪــــیہ ڪَاهــــــت باشــــــد ✌️
@mohsenjamei
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@mohsenjamei
آدمهای زیبا و دوست داشتنی، بصورت تصادفی بوجود نمی آیند؛
زیباترین و دوست داشتنی ترین انسانهایی که می شناسیم، آنهایی هستند که با شکست آشنا شده اند.
آنهایی که رنج را تجربه کرده اند.
آنهایی که از دست دادن را تجربه کرده اند. آنهایی که پس از این رویدادهای دشوار، دوباره مسیر خود را به سمت زندگی پیدا کرده اند.
این افراد، زندگی را به شکل متفاوتی می فهمند. آنرا به شکل متفاوتی تحسین می کنند. ونیز به شکل متفاوتی حس می کنند.
به همین دلیل، آرامتر می شوند...
رهگذر
آدمهای زیبا و دوست داشتنی، بصورت تصادفی بوجود نمی آیند؛
زیباترین و دوست داشتنی ترین انسانهایی که می شناسیم، آنهایی هستند که با شکست آشنا شده اند.
آنهایی که رنج را تجربه کرده اند.
آنهایی که از دست دادن را تجربه کرده اند. آنهایی که پس از این رویدادهای دشوار، دوباره مسیر خود را به سمت زندگی پیدا کرده اند.
این افراد، زندگی را به شکل متفاوتی می فهمند. آنرا به شکل متفاوتی تحسین می کنند. ونیز به شکل متفاوتی حس می کنند.
به همین دلیل، آرامتر می شوند...
رهگذر
@mohsenjamei
عمریست که میبازم و یک برد ندارم ..........
اما چه کنم ؟ عاشق این کهنه .......... قمارم
ای دوست مزن زخم زبان ، جای نصیحت ....
بگذار ببارد به سرم ..........سنگ مصیبت
من زنده از این جرمم و ملزم به مجازات .....
مرگ است مرا ، گر بزنم .... حرف ندامت !
باید که ببازم ! ............. با درد بسازم. !
در مذهب رندان ، ..... این است نمازم❤❤️
💐💫💐💫💐💫💐
عمریست که میبازم و یک برد ندارم ..........
اما چه کنم ؟ عاشق این کهنه .......... قمارم
ای دوست مزن زخم زبان ، جای نصیحت ....
بگذار ببارد به سرم ..........سنگ مصیبت
من زنده از این جرمم و ملزم به مجازات .....
مرگ است مرا ، گر بزنم .... حرف ندامت !
باید که ببازم ! ............. با درد بسازم. !
در مذهب رندان ، ..... این است نمازم❤❤️
💐💫💐💫💐💫💐
@mohsenjamei
ﻛﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭا ﺳﺎﺩﻩ ﺑﮕﻮ!!!!!!
""ﻣﻦ ﻛﻤﻲ ﮔﻴﺞ و ﺑﻲ ﺳﻮاﺩﻡ... ...
ﻧﻤﻴﺘﻮاﻧﻢ ﺑﻔﻬﻤﻢ:!
ﻣﻌﻨﻲ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﻳﻌﻨﻲ ﭼﻪ!!
❤️
❤️ 🌹❤️
____🍃🌸🍃____
ﻛﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭا ﺳﺎﺩﻩ ﺑﮕﻮ!!!!!!
""ﻣﻦ ﻛﻤﻲ ﮔﻴﺞ و ﺑﻲ ﺳﻮاﺩﻡ... ...
ﻧﻤﻴﺘﻮاﻧﻢ ﺑﻔﻬﻤﻢ:!
ﻣﻌﻨﻲ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﻳﻌﻨﻲ ﭼﻪ!!
❤️
❤️ 🌹❤️
____🍃🌸🍃____
@mohsenjamei
همه در برابر پادشاه،
برخورد و نگرش خوب و زیبایی داریم،
ولی خوب بودن در برابر گدا، هنرمندیست.
همه در برابر پادشاه،
برخورد و نگرش خوب و زیبایی داریم،
ولی خوب بودن در برابر گدا، هنرمندیست.
@mohsenjamei
باتو هستم ای غریبه اشنایم میشوی
اشنای گریه های بی ریایم میشوی
من تمام دردباران را خودم فهمیده ام
مثل باران اشنای بی صدایم میشوی
روزگاراین روزگاربی خدا تا زنده است
ای غریب اشنا اشنایی با خدایم میشوی
من که شاعرنیستم شکل غزل رامیکشم
رنگ سبز دلنشین صحفه هایم میشوی
ای غریبه با شکوه دلخوشی
همسفر با خنده های با صفایم میشوی
بوی غربت میدهد این لحظه های بی کسی
با تو هستم ای غریبه اشنایم میشوی
باتو هستم ای غریبه اشنایم میشوی
اشنای گریه های بی ریایم میشوی
من تمام دردباران را خودم فهمیده ام
مثل باران اشنای بی صدایم میشوی
روزگاراین روزگاربی خدا تا زنده است
ای غریب اشنا اشنایی با خدایم میشوی
من که شاعرنیستم شکل غزل رامیکشم
رنگ سبز دلنشین صحفه هایم میشوی
ای غریبه با شکوه دلخوشی
همسفر با خنده های با صفایم میشوی
بوی غربت میدهد این لحظه های بی کسی
با تو هستم ای غریبه اشنایم میشوی
ای تو برقلب من از هرکه سزاوارترین
این منم در ره جانان تو غمخوار ترین
آن لب لعل تو ای دوست چه با من بکند
بی گمان هست پر از رمزو ، پر از اسرارترین
گر تو از کوی من دلشده آخر بروی
می شوم از غم هجران تو بیمار ترین
ساحت عشق تو از هرچه که آلوده بَری
این منم بهر وصال تو چه دلدارترین
ای وفا دارترین و ، تو همه مونس جان
می کنم جان به فدای تو وفادارترن
#مولانا
@mohsenjamei💫💫💫💫
این منم در ره جانان تو غمخوار ترین
آن لب لعل تو ای دوست چه با من بکند
بی گمان هست پر از رمزو ، پر از اسرارترین
گر تو از کوی من دلشده آخر بروی
می شوم از غم هجران تو بیمار ترین
ساحت عشق تو از هرچه که آلوده بَری
این منم بهر وصال تو چه دلدارترین
ای وفا دارترین و ، تو همه مونس جان
می کنم جان به فدای تو وفادارترن
#مولانا
@mohsenjamei💫💫💫💫
در این فکرم که خواهی ماند با من مهربان یا نه
به من کم میکنی لطفی که داری این زمان یا نه
گمان دارند خلقی کز تو خواریها کشم آخر
عزیز من یقین خواهد شد آخر این گمان یا نه
#وحشی_بافقی
@mohsenjamei
به من کم میکنی لطفی که داری این زمان یا نه
گمان دارند خلقی کز تو خواریها کشم آخر
عزیز من یقین خواهد شد آخر این گمان یا نه
#وحشی_بافقی
@mohsenjamei
@mohsenjamei
مهربانی هم بلد بودی
عجب نامهربان
بعد عمری یادت افتاده که
یاری داشتی
وقت رفتن بغض کردی
خیره ماندی سوی من
شاید از دیوانه ی خود
انتظاری داشتی
⚘شهریار
مهربانی هم بلد بودی
عجب نامهربان
بعد عمری یادت افتاده که
یاری داشتی
وقت رفتن بغض کردی
خیره ماندی سوی من
شاید از دیوانه ی خود
انتظاری داشتی
⚘شهریار