خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی,
بشنود يک نفر از نامزدش دل برده...
مثل يک افسر تحقيق شرافتمندی,
که به پرونده ی جرم دخترش برخورده...
خسته ام مثل پسر بچه که درجای شلوغ ,
بين دعوای پدر مادر خود گم شده است ...
خسته مثل زن راضی شده به مهر طلاق,
که پس از بخت بدش سوژه ی مردم شده است...
خسته مثل پدری که پسر معتادش,
غرق در درد خماری شده فریاد زده...
مثل يک پيرزنی که شده سربار عروس,
پسرش پيش زنش بر سر او داد زده...
خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم,
دکترش گفته به درد سرطان مشکوک است...
مثل مردی که قسم خورده خيانت نکند,
زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است...
خسته مثل پدری گوشه ی آسايشگاه,
که کسی غير پرستار سراغش نرود...
خسته ام بيشتر از پير زنی تنها که ,
عيد باشد نوه اش سمت اتاقش نرود...
خسته ام کاش کسی حال مرا می فهميد,
غير از اين بغض که در راه گلو سد شده است...
شده ام مثل مريضی که پس از قطع اميد,
در پی معجزه ای راهی مشهد شده است...
زنده یاد سيمين بهبهانی
@mohsenjamei
بشنود يک نفر از نامزدش دل برده...
مثل يک افسر تحقيق شرافتمندی,
که به پرونده ی جرم دخترش برخورده...
خسته ام مثل پسر بچه که درجای شلوغ ,
بين دعوای پدر مادر خود گم شده است ...
خسته مثل زن راضی شده به مهر طلاق,
که پس از بخت بدش سوژه ی مردم شده است...
خسته مثل پدری که پسر معتادش,
غرق در درد خماری شده فریاد زده...
مثل يک پيرزنی که شده سربار عروس,
پسرش پيش زنش بر سر او داد زده...
خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم,
دکترش گفته به درد سرطان مشکوک است...
مثل مردی که قسم خورده خيانت نکند,
زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است...
خسته مثل پدری گوشه ی آسايشگاه,
که کسی غير پرستار سراغش نرود...
خسته ام بيشتر از پير زنی تنها که ,
عيد باشد نوه اش سمت اتاقش نرود...
خسته ام کاش کسی حال مرا می فهميد,
غير از اين بغض که در راه گلو سد شده است...
شده ام مثل مريضی که پس از قطع اميد,
در پی معجزه ای راهی مشهد شده است...
زنده یاد سيمين بهبهانی
@mohsenjamei
ما که از فکرِ تـو شَب خواب نَداریمـ، ولـی
در بَساطِ شَبِمان چَشمـِ تَر از یادِ تـو هست...
#محمد_بزاز
@mohsenjamei
🍃 🍂 🍃 🍂
در بَساطِ شَبِمان چَشمـِ تَر از یادِ تـو هست...
#محمد_بزاز
@mohsenjamei
🍃 🍂 🍃 🍂
هیچ کس با من نیست
مانده ام تا به چه اندیشه کنم
مانده ام در قفسِ تنهایی
در قفس می خوانم
چه غریبانه شبی است
شب تنهایی من
#سهراب_سپهری
@mohsenjamei
مانده ام تا به چه اندیشه کنم
مانده ام در قفسِ تنهایی
در قفس می خوانم
چه غریبانه شبی است
شب تنهایی من
#سهراب_سپهری
@mohsenjamei
@mohsenjamei
نهادی بر دلم داغ فراق و سوختی جان را
بداغ و درد دوری چند سوزی دردمندان را!
منه زین بیشتر چون لاله داغی بر دل خونین
که از دست تو آخر چاک خواهم زد گریبان را
شدم در جستجوی کعبه وصلت، ندانستم
که همچون من بود سر گشته بسیار این بیابان را
#هلالی_جغتایی
نهادی بر دلم داغ فراق و سوختی جان را
بداغ و درد دوری چند سوزی دردمندان را!
منه زین بیشتر چون لاله داغی بر دل خونین
که از دست تو آخر چاک خواهم زد گریبان را
شدم در جستجوی کعبه وصلت، ندانستم
که همچون من بود سر گشته بسیار این بیابان را
#هلالی_جغتایی
درد بی درمان شنیدی؟ حال من یعنی همین
بی تو بودن درد دارد، میزند من را زمین
میزند بی تو مرا، این خاطراتت روز و شب
درد پیگیر من است،
صعب العلاج یعنی همین
#فریدون_مشیری
@mohsenjamei
بی تو بودن درد دارد، میزند من را زمین
میزند بی تو مرا، این خاطراتت روز و شب
درد پیگیر من است،
صعب العلاج یعنی همین
#فریدون_مشیری
@mohsenjamei
این شعر تقدیم به تمام متولّدین
#دهه_های
#سی ، #چهل، #پنجاه و #شصت؛
که اکنون خودساخته ترین پدران و مادران این سرزمین هستند :
من پُرم از خاطرات و قصه های کودکی
این که روباهی چگونه می فریبد زاغکی !
قصّهٔ افتادنِ دندانِ شیری از هُما
لاک پشت و تکّه چوب و فکرهای اُردکی !
قصّهٔ گاو حسن ، دارا و سارا و امین
روزٍ بارانی ، کتابٍ خیسٍ کُبری طِفلکی !
تیله بازی درحیاط و کوچه و فرشِ اتاق !
بر سرِ کبریت و سکه ، یا که درب تَشتکی !
چای والفجر و سماور نفتیِ کُنجِ اتاق
مادرم هرگز نیاورد استکان بی نعلبکی !
داستانِ نوک طلا با مخمل و مادر بزرگ !
در دهی زیبا که زخمی گشته بچّه لَک لَکی !
هاچ زنبور عَسل ، نِل در فراق مادرش !
یادٍ دوران اوشین و نقطه های برفکی !
هشت سال از دورهٔ شیرین امّا تلخِ ما
پر ز آژیرِ خطر با حمله های موشکی !
تا کجاها می برد این خاطره امشب مرا
کاش می رفتم به آن دورانِ خوبم ، دزدکی !
یاد آن دوره همیشه با من و در قلبٍ من
من به یاد و خاطراتت زنده ام ، ای کودکی !
دفترٍ مشقِ دبستانم ببین
پر ز مُهرِ آفرین ، صد آفرین !
راستی آن دفترِ کاهی کجاست ؟!
عکس حوض آبِ پُر ماهی کجاست ؟!
باز آیا ریز علی ها زنده اند ؟!
در حوادث جامه از تن کنده اند ؟!
کاش حالا خاله کوکب زنده بود !
عطرِ نانش خانه را آکنده بود !
ای معلّم خاطر و یادت به خیر
یادٍ درسِ آب بابایت به خیر !
هرکجا هستید ، هستی نوش تان !
کامیابی گرمیِ آغوشتان !
هم کلاسی های سالِ کودکم
دستهگلهایی ز یاس و میخکم !
باز از دل می کنم یادٍ شما
یادِ قلبِ سادهٔ شادِ شما
آدمی سر زنده از یاد است ، یاد !
رمزِ عمرِ آدمیزاد است یاد !
شادتان میخواهم و شادم کنید !
همکلاسی های من یادم کنید !
👌👌👌👌👌
❣✨❣💫❣✨❣
❣ @mohsenjamei❣
#دهه_های
#سی ، #چهل، #پنجاه و #شصت؛
که اکنون خودساخته ترین پدران و مادران این سرزمین هستند :
من پُرم از خاطرات و قصه های کودکی
این که روباهی چگونه می فریبد زاغکی !
قصّهٔ افتادنِ دندانِ شیری از هُما
لاک پشت و تکّه چوب و فکرهای اُردکی !
قصّهٔ گاو حسن ، دارا و سارا و امین
روزٍ بارانی ، کتابٍ خیسٍ کُبری طِفلکی !
تیله بازی درحیاط و کوچه و فرشِ اتاق !
بر سرِ کبریت و سکه ، یا که درب تَشتکی !
چای والفجر و سماور نفتیِ کُنجِ اتاق
مادرم هرگز نیاورد استکان بی نعلبکی !
داستانِ نوک طلا با مخمل و مادر بزرگ !
در دهی زیبا که زخمی گشته بچّه لَک لَکی !
هاچ زنبور عَسل ، نِل در فراق مادرش !
یادٍ دوران اوشین و نقطه های برفکی !
هشت سال از دورهٔ شیرین امّا تلخِ ما
پر ز آژیرِ خطر با حمله های موشکی !
تا کجاها می برد این خاطره امشب مرا
کاش می رفتم به آن دورانِ خوبم ، دزدکی !
یاد آن دوره همیشه با من و در قلبٍ من
من به یاد و خاطراتت زنده ام ، ای کودکی !
دفترٍ مشقِ دبستانم ببین
پر ز مُهرِ آفرین ، صد آفرین !
راستی آن دفترِ کاهی کجاست ؟!
عکس حوض آبِ پُر ماهی کجاست ؟!
باز آیا ریز علی ها زنده اند ؟!
در حوادث جامه از تن کنده اند ؟!
کاش حالا خاله کوکب زنده بود !
عطرِ نانش خانه را آکنده بود !
ای معلّم خاطر و یادت به خیر
یادٍ درسِ آب بابایت به خیر !
هرکجا هستید ، هستی نوش تان !
کامیابی گرمیِ آغوشتان !
هم کلاسی های سالِ کودکم
دستهگلهایی ز یاس و میخکم !
باز از دل می کنم یادٍ شما
یادِ قلبِ سادهٔ شادِ شما
آدمی سر زنده از یاد است ، یاد !
رمزِ عمرِ آدمیزاد است یاد !
شادتان میخواهم و شادم کنید !
همکلاسی های من یادم کنید !
👌👌👌👌👌
❣✨❣💫❣✨❣
❣ @mohsenjamei❣
@mohsenjamei
مـــن درد مـی ڪــشــم ؛
تــــو امــــا
چشم هــایت را ببنـــد !
سخت است بـدانـــم می بینی و
بی خیــالی😔
مـــن درد مـی ڪــشــم ؛
تــــو امــــا
چشم هــایت را ببنـــد !
سخت است بـدانـــم می بینی و
بی خیــالی😔
چیزی که داشته هایت برایت ارمغان می آورند ♦عظمت♦ نیست
غروری است که تو را اسیر توهم میکند
مگر غیر از این است که انسان قطره کوچکی در دریای عظمت کهکشان خداوند است!
#محسن_جامعی
@mohsenjamei
غروری است که تو را اسیر توهم میکند
مگر غیر از این است که انسان قطره کوچکی در دریای عظمت کهکشان خداوند است!
#محسن_جامعی
@mohsenjamei
حالِ خرابت را خریدارم؛ غمت چند؟
ویرانه ات را می خرم؛ ارگِ بمت چند؟
پائیزم و درگیر با طبعی مه آلود
فصلِ بهار و غنچه ها و شبنمت چند؟
اشکالِ کار اینجاست، ما فرقی نکردیم
ته مانده ی سیبِ جنابِ آدمت چند؟
در حدّ فهمم نیست چون منصور باشم
اما به روی نخل، حالِ میثمت چند؟
می خواستی قدری بسوزم در هوایت؟
حالا تمامِ حجمِ آبِ زمزمت چند؟
رختِ سیاه آویختی بر خانه ی خود
شاید تو هم غرقِ عزایی؛ ماتمت چند؟
تا کی تحمل می کنی کردارِ ما را؟
حالِ خرابت را خریدارم؛ غمت چند؟
@mohsenjamei
#علیرضا_رنجبر
ویرانه ات را می خرم؛ ارگِ بمت چند؟
پائیزم و درگیر با طبعی مه آلود
فصلِ بهار و غنچه ها و شبنمت چند؟
اشکالِ کار اینجاست، ما فرقی نکردیم
ته مانده ی سیبِ جنابِ آدمت چند؟
در حدّ فهمم نیست چون منصور باشم
اما به روی نخل، حالِ میثمت چند؟
می خواستی قدری بسوزم در هوایت؟
حالا تمامِ حجمِ آبِ زمزمت چند؟
رختِ سیاه آویختی بر خانه ی خود
شاید تو هم غرقِ عزایی؛ ماتمت چند؟
تا کی تحمل می کنی کردارِ ما را؟
حالِ خرابت را خریدارم؛ غمت چند؟
@mohsenjamei
#علیرضا_رنجبر
@mohsenjamei
نکنــد ای گـــرهِ زنــدگی ام ؛ کــــور شوی
از من و هــر چــه که دارم؛ بـــروی دور شوی !
گرچــه انـــــدوهِ من انـــدوهِ بزرگیست ؛ ولی
کاش با این غـــمِ از جنسِ خودت؛ جور شوی
آنقَــدر می زنـــم این نی لبـــکِ غمــزده را
تا تو یک گوشه ؛دراین نغمه ی پُر شور شوی
وقتی آنطور که می خواستی از عشق؛نشد
کاملا من به توحق می ده«م اینطور..شوی !
"صوفیان ؛ رقص کنان ؛ساغرِ شـکرانه زدند "
تا که تــو خـــاکِ درِ بــاده ی انگــور شوی !
هـــر چــه قلاب زدم در دلِ دریــایی عشـــق
نشد ای مـاهــیِ سرگشته! نشد تور شوی !
#محمدحسین_حیدری_زرنه
💞💞
نکنــد ای گـــرهِ زنــدگی ام ؛ کــــور شوی
از من و هــر چــه که دارم؛ بـــروی دور شوی !
گرچــه انـــــدوهِ من انـــدوهِ بزرگیست ؛ ولی
کاش با این غـــمِ از جنسِ خودت؛ جور شوی
آنقَــدر می زنـــم این نی لبـــکِ غمــزده را
تا تو یک گوشه ؛دراین نغمه ی پُر شور شوی
وقتی آنطور که می خواستی از عشق؛نشد
کاملا من به توحق می ده«م اینطور..شوی !
"صوفیان ؛ رقص کنان ؛ساغرِ شـکرانه زدند "
تا که تــو خـــاکِ درِ بــاده ی انگــور شوی !
هـــر چــه قلاب زدم در دلِ دریــایی عشـــق
نشد ای مـاهــیِ سرگشته! نشد تور شوی !
#محمدحسین_حیدری_زرنه
💞💞
@mohsenjamei
🌸
جانِ من را هم ببر، حتمن به دردت می خورد
نازکی ، سیمین بدن، آهن به دردت می خورد
چشمهایم را بیا بردار، هردو مال تو
در بلای آسمان جوشن به دردت می خورد
نازنینا، یاد من را ذرّه ای همراه دار
در سفر یک دانه يِ سوزن به دردت می خورد
در خیالت ذره ای از خاطراتم جای ده
گاه گاهی دانه ای ارزن به دردت می خورد
می روی حالا که از این خانه، قدری صبر کن
" اِن یَکادِ" چشم زخمِ من به دردت می خورد
#جواد_مزنگی
💞🌤☀️🌸
🌸
جانِ من را هم ببر، حتمن به دردت می خورد
نازکی ، سیمین بدن، آهن به دردت می خورد
چشمهایم را بیا بردار، هردو مال تو
در بلای آسمان جوشن به دردت می خورد
نازنینا، یاد من را ذرّه ای همراه دار
در سفر یک دانه يِ سوزن به دردت می خورد
در خیالت ذره ای از خاطراتم جای ده
گاه گاهی دانه ای ارزن به دردت می خورد
می روی حالا که از این خانه، قدری صبر کن
" اِن یَکادِ" چشم زخمِ من به دردت می خورد
#جواد_مزنگی
💞🌤☀️🌸
به درویشی قناعت کن
که سلطانی خطر دارد
زمین را گر شوی مالک
طمع بر اسمان داری
به وقت مردنت بینی
نه این داری،نه ان داری
@mohsenjamei💫💫💫💫
که سلطانی خطر دارد
زمین را گر شوی مالک
طمع بر اسمان داری
به وقت مردنت بینی
نه این داری،نه ان داری
@mohsenjamei💫💫💫💫
زمیـن خوردم اما زمین گیر ،نه
نشستــــــــــم ولی پا به زنجیر ،نه
تو بد کردی و من هنـوز عاشقم
گمان کرده ای میشــوم سیر ،نه
#احسان_حق_شناس
@mohsenjamei
نشستــــــــــم ولی پا به زنجیر ،نه
تو بد کردی و من هنـوز عاشقم
گمان کرده ای میشــوم سیر ،نه
#احسان_حق_شناس
@mohsenjamei
@mohsenjamei
همیشه عاقل و منطقی ام
اما به تو که می رسم
چشمان عقلم کور میشود
دیگر قانون و قاعده
سرم نمی شود و
می شوم بی منطق ترین
آدم روی زمین
دیوانه ای که هرلحظه
می نوشد باده ی عشق را
به سلامتی آن نگاه عاشق کش تو!
#اشرف_رودکي
همیشه عاقل و منطقی ام
اما به تو که می رسم
چشمان عقلم کور میشود
دیگر قانون و قاعده
سرم نمی شود و
می شوم بی منطق ترین
آدم روی زمین
دیوانه ای که هرلحظه
می نوشد باده ی عشق را
به سلامتی آن نگاه عاشق کش تو!
#اشرف_رودکي
شڪ ندارم ...
شاه بیتِ ...
شعرهایم میشوی ...
بس ڪہ با ...
روح و روانم ...
خوب بازی میڪنی !...💔
Mona
♥ @mohsenjamei♥
شاه بیتِ ...
شعرهایم میشوی ...
بس ڪہ با ...
روح و روانم ...
خوب بازی میڪنی !...💔
Mona
♥ @mohsenjamei♥
@mohsenjamei
صبح از پرده به در میآید
اثر آه سحر میآید
یا کسی مشک ختن میبیزد
یا نسیم گل تر میآید
خیز ای ساقی و میده به صبوح
که حریف چو شکر میآید
"شیخ_عطار"
صبح از پرده به در میآید
اثر آه سحر میآید
یا کسی مشک ختن میبیزد
یا نسیم گل تر میآید
خیز ای ساقی و میده به صبوح
که حریف چو شکر میآید
"شیخ_عطار"
صبح امروز کسی گفت به من
تو چقدر تنهایی
گفتمش در پاسخ
تـو چقدرحساسی
تـن من گرتنهاست
دل من با دلهاست
دوستـانـی دارم🌸
بهترازبرگ درخت
که دعایم گویندودعاشان گویم
سهراب_سپهری
@mohsenjamei💫💫💫💫
تو چقدر تنهایی
گفتمش در پاسخ
تـو چقدرحساسی
تـن من گرتنهاست
دل من با دلهاست
دوستـانـی دارم🌸
بهترازبرگ درخت
که دعایم گویندودعاشان گویم
سهراب_سپهری
@mohsenjamei💫💫💫💫