🔶 “برنارد شاو” از نویسندگانی بود که آثارش را به قیمت گزاف در اختیار مطبوعات قرار می داد و برای هر کلمه یک دلار میگرفت.
🔸 این موضوع مدتها بر سر زبانها افتاده بود تا این که یک آمریکایی به شوخی یک دلار برای “شاو” فرستاد و درخواست کرد که یک کلمه برای او بنویسد...
🔹 “شاو” در جواب او نوشت:
متشکرم!
🔸 در هر شغلی که باشید می توانید ثروتمند شوید کافی است به قدری تلاش کنید که در کار خود نفر اول باشید.💪💪
#انگیزشی
☑بفرست واسه دوستات🥶
☺️ @mobtakeranclass ☺️
🔸 این موضوع مدتها بر سر زبانها افتاده بود تا این که یک آمریکایی به شوخی یک دلار برای “شاو” فرستاد و درخواست کرد که یک کلمه برای او بنویسد...
🔹 “شاو” در جواب او نوشت:
متشکرم!
🔸 در هر شغلی که باشید می توانید ثروتمند شوید کافی است به قدری تلاش کنید که در کار خود نفر اول باشید.💪💪
#انگیزشی
☑بفرست واسه دوستات🥶
☺️ @mobtakeranclass ☺️
🔶 نقاش بزرگی در عرض 3 دقیقه یک نقاشی کشید و قیمت هنگفتی بر روی آن گذاشت.
خریدار با این قیمتگذاری مخالفت کرد و این قیمت را برای سه دقیقه کار، منصفانه ندانست.
نقاش گفت: این کار در واقع حاصل سی سال آموزش و تجربه اندوختن بود که "تو ندیدی"
به اضافهی این سه دقیقه که "تو دیدی"...
🔸 برخی افراد گمان میکنند که افراد موفق از خوششانسی، استعداد ذاتی، یا نعمت الهی خاصی برخوردارند؛
اما در واقع پشت هر "موفقیت پایدار"، مدتها تلاش طاقتفرسا وجود دارد...
#انگیزشی
☑بفرست واسه دوستات🥶
☺️ @mobtakeranclass ☺️
خریدار با این قیمتگذاری مخالفت کرد و این قیمت را برای سه دقیقه کار، منصفانه ندانست.
نقاش گفت: این کار در واقع حاصل سی سال آموزش و تجربه اندوختن بود که "تو ندیدی"
به اضافهی این سه دقیقه که "تو دیدی"...
🔸 برخی افراد گمان میکنند که افراد موفق از خوششانسی، استعداد ذاتی، یا نعمت الهی خاصی برخوردارند؛
اما در واقع پشت هر "موفقیت پایدار"، مدتها تلاش طاقتفرسا وجود دارد...
#انگیزشی
☑بفرست واسه دوستات🥶
☺️ @mobtakeranclass ☺️
🔶 یکی از دلایل اصلی شکست اکثر افراد این است که هیچوقت قاطعانه خودشان نیستند، و همیشه با تغییر خود به دنبال کسب رضایت دیگران هستند...
#انگیزشی
☑بفرست واسه دوستات🥶
☺️ @mobtakeranclass ☺️
#انگیزشی
☑بفرست واسه دوستات🥶
☺️ @mobtakeranclass ☺️
🔶 «معجزهاى به نام اراده»
🔹 داستانى بشنويد از زندگى نابغه مكانيك ژاپن، «سوئى چيرو هوندا» كه امپراتورى اقتصادى «هوندا» را تأسيس كرد.
🔹 زمانى كه «هوندا» دانشآموز بود، از نظر فيزيكى بسيار ضعيف بود. يك روز او به فكر آموختن شنا افتاد. به همين منظور به سراغ يكى از همكلاسىهاى خود رفت، تا از او شنا كردن را بياموزد. همكلاسى او گفت: اينكه كارى ندارد، فقط يك ماهى «مداكا» (ماهى كوچك، سياه و بدمزهاى است كه بيشتر شبيه بچه قورباغه است) را بگير و قورت بده، آن وقت خودبهخود شنا ياد مىگيرى!
🔹 هوندا با سادهلوحى به كنار رودخانه رفت و كوركورانه به راهنمايىهاى عجيب و غريب همكلاسىاش عمل كرد. او يك مداكا گرفت و قورت داد و آب فراوانى نوشيد تا مرگ ماهى كوچولو را آسان كند. سپس به خيال اينكه ديگر غرق نخواهد شد، در آب پريد. چند بار دست و پا زد و مقدارى آب بلعيد و سرانجام پذيرفت كه معجزهاى در كار نيست.
🔹 با خود فكر كرد كه احتمالا آن پسرك همهچيز را به او نگفته و يا شايد هم بدن ضعيف و لاغر او، اجازه نمىداد تا همانند ديگر همسالان خود شنا كند. هوندا آزردهخاطر بود، اما تسليم نشد. او نزد پسرك بازگشت تا علت ناكامىاش را جويا شود. پسرك گفت : من فكر مىكنم كه علت آن، فيزيك بدن توست؛ اگر يكبار ديگر به كنار رودخانه بروى و يك ماهى بزرگتر بگيرى و قورت بدهى، موفق مىشوى.
🔹 سخن پسرك چنان محكم و مطمئن بود كه هوندا در آن ترديدى نكرد. او به كنار رودخانه بازگشت و بار ديگر خود را آزمود، اما اينبار هم تلاش او سودى نكرد.
🔹 هوندا هرگز تسليم اين فكر نشد كه نمىتواند مانند همسالان خود شنا كند... دوباره شروع به دويدن در كنار رودخانه كرد... او هر بار با بلعيدن يك ماهى، به درون آب مىپريد. جريان پرقدرت و سريع آب، او را دستخوش امواج مىكرد و تقريبآ هربار شكست مىخورد... او بالاخره شنا كردن را ياد گرفت. هوندا بعداً در مورد آن روز مىگويد: «چند سال بعد از آن، دانستم كه معجزه فقط در نيروى اراده و پشتكار من نهفته بوده چون تصميم گرفته بودم كه اگر به قيمت بلعيدن تمام آبهاى رودخانه هم شده، شنا كردن را بياموزم!»
#انگیزشی
☑بفرست واسه دوستات🥶
☺️ @mobtakeranclass ☺️
🔹 داستانى بشنويد از زندگى نابغه مكانيك ژاپن، «سوئى چيرو هوندا» كه امپراتورى اقتصادى «هوندا» را تأسيس كرد.
🔹 زمانى كه «هوندا» دانشآموز بود، از نظر فيزيكى بسيار ضعيف بود. يك روز او به فكر آموختن شنا افتاد. به همين منظور به سراغ يكى از همكلاسىهاى خود رفت، تا از او شنا كردن را بياموزد. همكلاسى او گفت: اينكه كارى ندارد، فقط يك ماهى «مداكا» (ماهى كوچك، سياه و بدمزهاى است كه بيشتر شبيه بچه قورباغه است) را بگير و قورت بده، آن وقت خودبهخود شنا ياد مىگيرى!
🔹 هوندا با سادهلوحى به كنار رودخانه رفت و كوركورانه به راهنمايىهاى عجيب و غريب همكلاسىاش عمل كرد. او يك مداكا گرفت و قورت داد و آب فراوانى نوشيد تا مرگ ماهى كوچولو را آسان كند. سپس به خيال اينكه ديگر غرق نخواهد شد، در آب پريد. چند بار دست و پا زد و مقدارى آب بلعيد و سرانجام پذيرفت كه معجزهاى در كار نيست.
🔹 با خود فكر كرد كه احتمالا آن پسرك همهچيز را به او نگفته و يا شايد هم بدن ضعيف و لاغر او، اجازه نمىداد تا همانند ديگر همسالان خود شنا كند. هوندا آزردهخاطر بود، اما تسليم نشد. او نزد پسرك بازگشت تا علت ناكامىاش را جويا شود. پسرك گفت : من فكر مىكنم كه علت آن، فيزيك بدن توست؛ اگر يكبار ديگر به كنار رودخانه بروى و يك ماهى بزرگتر بگيرى و قورت بدهى، موفق مىشوى.
🔹 سخن پسرك چنان محكم و مطمئن بود كه هوندا در آن ترديدى نكرد. او به كنار رودخانه بازگشت و بار ديگر خود را آزمود، اما اينبار هم تلاش او سودى نكرد.
🔹 هوندا هرگز تسليم اين فكر نشد كه نمىتواند مانند همسالان خود شنا كند... دوباره شروع به دويدن در كنار رودخانه كرد... او هر بار با بلعيدن يك ماهى، به درون آب مىپريد. جريان پرقدرت و سريع آب، او را دستخوش امواج مىكرد و تقريبآ هربار شكست مىخورد... او بالاخره شنا كردن را ياد گرفت. هوندا بعداً در مورد آن روز مىگويد: «چند سال بعد از آن، دانستم كه معجزه فقط در نيروى اراده و پشتكار من نهفته بوده چون تصميم گرفته بودم كه اگر به قيمت بلعيدن تمام آبهاى رودخانه هم شده، شنا كردن را بياموزم!»
#انگیزشی
☑بفرست واسه دوستات🥶
☺️ @mobtakeranclass ☺️
🔸 ﺩﺭ یک سمینار رموز موفقیت، سخنران از حضار ﭘﺮﺳﯿﺪ:
🔹 «ﺁﯾﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺍﯾﺖ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪﻧﺪ؟»
حضار ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ: «ﻧﻪ!»
سخنران: «ﺗﻮﻣﺎﺱ ﺍﺩﯾﺴﻮﻥ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»
حضار: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪ.»
سخنران: «ﮔﺮﺍﻫﺎﻡ ﺑﻞ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»
حضار: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪ.»
سخنران: «ﻣﺎﺭﮎ ﺭﺍﺳﻞ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»
🔹 ﻣﺪﺗﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ یکی از حاضران ﭘﺮﺳﯿﺪ: «ﻣﺎﺭﮎ ﺭﺍﺳﻞ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﯿﺴﺖ؟ ﻣﺎ ﺗﺎ ﺍلاﻥ ﺍﺳﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ!»
🔹 سخنران ﮔﻔﺖ: «ﺣﻖ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺍﯾﺪ، ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ!»
🔹 براى ماندگار شدن بايد ايستاد و تلاش کرد و هرگزتسليم نشد وگرنه فراموش ميشويم.
#انگیزشی
☑بفرست واسه دوستات🥶
☺️ @mobtakeranclass ☺️
🔹 «ﺁﯾﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺍﯾﺖ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪﻧﺪ؟»
حضار ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ: «ﻧﻪ!»
سخنران: «ﺗﻮﻣﺎﺱ ﺍﺩﯾﺴﻮﻥ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»
حضار: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪ.»
سخنران: «ﮔﺮﺍﻫﺎﻡ ﺑﻞ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»
حضار: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪ.»
سخنران: «ﻣﺎﺭﮎ ﺭﺍﺳﻞ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»
🔹 ﻣﺪﺗﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ یکی از حاضران ﭘﺮﺳﯿﺪ: «ﻣﺎﺭﮎ ﺭﺍﺳﻞ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﯿﺴﺖ؟ ﻣﺎ ﺗﺎ ﺍلاﻥ ﺍﺳﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ!»
🔹 سخنران ﮔﻔﺖ: «ﺣﻖ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺍﯾﺪ، ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ!»
🔹 براى ماندگار شدن بايد ايستاد و تلاش کرد و هرگزتسليم نشد وگرنه فراموش ميشويم.
#انگیزشی
☑بفرست واسه دوستات🥶
☺️ @mobtakeranclass ☺️