کانال رسمی مسعود کریم پور نطنزی
510 subscribers
9.64K photos
1.22K videos
60 files
819 links
Download Telegram
💠بمناسبت روز معلم و بياد پدر و استادم .

در خانه يك معلم همه چيز در قلم و كاغذ و كتاب خلاصه مى شود . پدر و من در حال نوشتن

@mkarimpour

@mkarimpour1
به مناسبت روز معلم🌹

معلمان عزیزاز همه شما سپاسگزاریم

@mkarimpour

@mkarimpour1
💠اى معلم بزرگ

تو تنها كسى بودى كه از سن ده سالگى برايت ابلاغ معلمى صادر شد
وتا پایان عمرت بدون وقفه به شاگردانت درس زندگى آموختى
نام تو هميشه در يادها زنده خواهد ماند

🔹 در روز معلم و همه ایام ، سعی می کنیم قدردان همه معلمان نیکو سرشت و فداکارمان باشیم

@mkarimpour

@mkarimpour1
#انسانیت

درسي اخلاقی از سهراب سپهری

سخت آشفته و غمگین بودم
به خودم می گفتم:
بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند،
درس ومشق خود را…
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
تا بترسند از من
و حسابی ببرند…

خط کشی آوردم،
درهوا چرخاندم...
چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید
مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !

اولی کامل بود،
دومی بدخط بود
بر سرش داد زدم...
سومی می لرزید...
خوب، گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود...

دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان می لرزید...
” پاک تنبل شده ای بچه بد ”
" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند"
” ما نوشتیم آقا ”

بازکن دستت را...
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا می کرد
چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد...

گوشه ی صورت او قرمز شد
هق هقی کردو سپس ساکت شد...
همچنان می گریید...
مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله

ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زیر یک میز،کنار دیوار،
دفتری پیدا کرد ……
گفت : آقا ایناهاش،
دفتر مشق حسن

چون نگاهش کردم،
عالی و خوش خط بود
غرق در شرم و خجالت گشتم
جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود
سرخی گونه او، به کبودی گروید …..

صبح فردا دیدم
که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر
سوی من می آیند...

خجل و دل نگران،
منتظر ماندم من
تا که حرفی بزنند
شکوه ای یا گله ای،
یا که دعوا شاید
سخت در اندیشه ی آنان بودم

پدرش بعدِ سلام،
گفت : لطفی بکنید،
و حسن را بسپارید به ما ”
گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟
گفت : این خنگ خدا
وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده
بچه ی سر به هوا،
یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است
زیر ابرو وکنارچشمش،
متورم شده است
درد سختی دارد،
می بریمش دکتر
با اجازه آقا …….

چشمم افتاد به چشم کودک...
غرق اندوه و تاثرگشتم
منِ شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر ….

من چه کوچک بودم
او چه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم
عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم

من از آن روز معلم شده ام ….
او به من یاد بداد درس زیبایی را...
که به هنگامه ی خشم
نه به دل تصمیمی
نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
یا چرا اصلا من
عصبانی باشم
با محبت شاید،
گرهی بگشایم
با خشونت هرگز...
با خشونت هرگز...
با خشونت هرگز...


@mkarimpour

@mkarimpour1
💠در روز معلم ، ياد استاد قربانعلى كريمپور ، پدر فرهنگ نطنز و تمامى تلاشگران عرصه تعليم و تربيت را گرامى مى داريم

@mkarimpour

@mkarimpour1
💠 عكس تاريخى از معلمان آسمانی :

🔹كريمپور _صفارى _ انصارى

🔹روحشان شاد و يادشان گرامى باد

@mkarimpour

@mkarimpour1
✍️ پیام واصله 👇

سلام و درود به روح بلند معلم و استاد فرهیخته حاج قربانعلی کریمپور

همزمان با بزرگداشت روز معلم یاد و خاطره بزرگ استاد و معلم فرهیخته ،هنرمند گرامی ، سخنور و سخندان نیک اندیش و دلسوز نطنز مرحوم قربانعلی کریمپور را گرامی می داریم .

روحش شاد و یادش گرامی


@mkarimpour

@mkarimpour1
💠 بمناسبت روز معلم

يادى از استاد قربانعلى كريمپور ( چهره ماندگار علم و هنر و فرهنگ )
همه ما دو معلم داريم :
يكى روزگار كه بما مى آموزاند به تلخى و بقيمت عمرمان
ديگرى آموزگار كه بما مى آموزاند به شيرينى و بقيمت عمر خودش

همه ساله در روز دوازدهم ارديبهشت به بهانه بزرگداشت مقام معلم بديدن پدر مى رفتيم ، پدر نه تنها معلم ما پنج فرزند خود بود، بلكه معلم تمامى شهر بود ، بى جهت نبود كه بوى لقب پدر فرهنگ شهر داده بودند . در خانواده ما پدر و دو خواهرم معلم بودند و شايد جمع ساليان تدريس آنها به حدود يك قرن مى رسيد . پدر در ۵۵ سال قبل با داشتن شش فرزند موفق شده بود عليرغم كمبود امكانات و ضعف مالى و تدريس و كار در كارگاه هاى سفالگرى ، فوق ليسانس خود را از دانشگاه تهران اخذ نمايد و با اينكه فرصت هاى زيادى براى كسب مسؤليت هاى سياسى و فرهنگى و مديريتى پيش روى وى بود، ماندن در زادگاهش را ترجيح داده بود . همه عشق وى خلاصه شده بود درنطنز و خدمت بمردم و تعليم و تربيت فرزندان اين ديار . در آنروزها اكثر همكاران وى و حتى رياست آموزش و پرورش نطنز در سطح سيكل يا حداكثر ديپلم بودند ولى پدر با داشتن فوق ليسانس در اين شهر محروم ماند و در سمت معلمى بخدمت خود ادامه داد . در همه زمينه هاى اجتماعى و فرهنگى و مذهبى فعال و پيشقدم بود . توانايى تدريس همه دروس دبيرستان را داشت و منحصر به يك درس خاص نبود . تنها كسى بود كه حافظ قران بود و در ماه مبارك رمضان دو هيأت قرائت قران را اداره مى كرد و چشم بسته اغلاط قاريان را اصلاح مى كرد . در ايام محرم نوحه خوانى وى منحصر بفرد بود هميشه از شجاعت و رشادت قهرمانان كربلا مى خواند وى از اشعار و مرثيه هاى ابوالزوجه اش ملا محمد توسليان عارف و حكيم و شاعر پرآوازه استفاده ميكرد و بعلت نبوغ و حافظه سرشارش هيچگاه اين اشعار را ننوشت و از حفظ مى خواند بهمين جهت هيچ نسخه اى از نوحه ها باقى نمانده است . در مرافعات مردم نقش مصلح و داورى إيفاء مى كرد . او درس زندگى بهمه ميداد . شاگردانش كه هر كدام بمدارج عاليه تحصيلى رسيده و يا در هرقسمتى كه مشغول خدمت بمردم هستند همه پيشرفت خود را مرهون اين معلم بزرگ مى دانند و حتى خشم و غضب استاد را بديده منت مى نهادند و پس از سالها به نيكى از وى ياد مى كنند . آرى اين معلم بزرگ يك عمر همچون شمع سوخت تا روشنى بخش ديگران باشد . روحش شاد و يادش گرامى باد
فرزند و شاگرد استاد : مسعودكريمپورنطنزى


@mkarimpour

@mkarimpour1
💠 به بهانه روز معلم

✍️ يك اثر استثنايى و بى نظير، نمونه دستخط زنده یاد استاد قربانعلى كريمپور(پدرفرهنگ نطنز)در سن ٩ سالگى وقتى كه در سال ١٣١١محصل سال چهارم مدرسه نطنز بوده

@mkarimpour

@mkarimpour1
✍️ پیام واصله

درود بیکران به روان پاک بزرگ مردانی همچون مرحوم استاد قربانعلی کریم‌پور که بنیان‌گذار اندیشه های نوین در فرهنگ نطنز و آموزش دهنده ی برخی از اندیشمندان و صنعتگران و هنرمندان این سرزمین بودند.
روز آموزگار بر ایشان و دیگر آموزگاران فقید ، گرامی باد .

روحشان شاد و یادشان گرامی.


@mkarimpour

@mkarimpour1
💠 به بهانه روز معلم

✍️ يك اثر استثنايى و بى نظير، نمونه دستخط زنده یاد استاد قربانعلى كريمپور(پدرفرهنگ نطنز)در سن ٩ سالگى وقتى كه در سال ١٣١١محصل سال چهارم مدرسه نطنز بوده


🔹 در این متن که بعنوان دیکته نگارش یافته به نظم و انضباط و بهداشت سفارش شده و از اشعار شاعرانی مدد گرفته شده است

@mkarimpour

@mkarimpour1
💠 به بهانه روز معلم

🔹نقاشى بى نظير استاد قربانعلى كريمپور ( چهره ماندگارعلم وهنروفرهنگ) برروى گلدان به سبك اسليمى

🔹سرعت نقاشی استاد و دقت نظر و قرینه بودن خطوط بر روی یک جسم کروی ، بی نظیر و زبانزد همگان بود

@mkarimpour

@mkarimpour1
💠 شروع کارمان تخته‌ها سـیاه بود موهای ما هم سـیاه!
آرام‌آرام تخته‌ها تغییر رنگ دادند که سیاهی چه دلگیر است ...
سبز شدند و موهای ما هم جـو‌گـنـدمی...
و در آخـر که تخته‌ها سفید شدند و وایت برد!

آن اندک مویی که مانده بود هم کاملاً سفید
چه قرابتی داشت رنگ تخته با موهای معلًم.

*به سلامتی همه‌ی معلمین مو سفید و بـازنـشـسـته*🌷🌷
روز معلم بر تمام استادان سرزمینم خصوصا پیشکسوتان مبارک باد

@mkarimpour

@mkarimpour1
💠 تاریخچه روز معلم در ایران چیست؟

بسیاری گمان می کنند روز معلم، به مناسبت شهادت آیت الله مطهری به این نام، نامگذاری شده است. هرچند این روایت برای بعد از انقلاب صحیح است ولی تاریخ روز معلم به سال 1340 شمسی و به مناسبت شهادت دکتر ابوالحسن خانعلی برمیگردد.

ایشان دبیر فلسفه و عربی در دوره محمدرضا شاه پهلوی بودند.
در 12 اردیبشهت سال 1340 ایشان در اجتماع عظیم معلمان برای اعتراض برای احقاق حق فرهنگیان در برابر مجلس شورای ملی در میدان بهارستان تهران تجمع کردند که با تیراندازی نیروهای سرکوبگر، یک تیر به سر دکتر خانعلی برخورد کرد و ایشان به شهادت رسید.
دولت وقت برای دلجویی از معلمان، روز شهادت دکتر ابوالحسن خانعلی را بعنوان روز معلم نامگذاری کرد که تا امروز هم روز معلم به نام ایشان است.
ولی پس از انقلاب اسلامی و شهادت آیت اله مطهری در روز 11 اردیبهشت، با یک روز تاخیر در اعلام شهادت ایشان، روز معلم به نام ایشان در تقویم ثبت شد.
آرامگاه ایشان در آرامستان ابن بابویه شهر ری است.

@mkarimpour

@mkarimpour1
🔰من معلم هستم

🔸من معلم هستم
آنچه آموخته‌ام
با سخاوتمندی به تو می‌آموزم
به تو می‌آموزم الف ايمان را
تا كه روحت با آن
نور و صيقل يابد.

🔸به تو می‌آموزم که چطور
فعل مجهول «ستم‌ها شده است»
فاعلش معلوم است
بشناسش که ستم‌کش نشوی.
با ستم هیچ مساز
با ستمگر بستیز.

🔸به تو می‌آموزم
که اگر ما همه یک تن بشویم
یک تن تنها نیست
که ستمدیده شود.

🔸به تو می‌آموزم
هر کجایی سخن از زور و زر است
حرف ربط آنجا نیست.

🔸به تو می‌آموزم که گذشت
آن زمانها که کلام
کنج زندان دهان من و تو می‌پوسید
حرف را باید زد به زبان همه‌کس.

🔸به تو می‌آموزم
كه چطور
بر رخ اطلس انسانيت،
رنگ‌ها بی‌مفهوم
مرزها بی‌معنی‌ست،
 و تو هم در تاريخ جای‌پايی داری.

🔸به تو می‌آموزم
كه چطور
عشق را در دل خود ضرب كنی،
و سپس بر همگانش تقسيم
و چطور
نا مساوی‌ها را،
به تساوی بكشی.

🔸به تو می‌آموزم
لحظه‌های گذران هستی
چه بهايی دارند.
هر زمان گلبرگی،
از گل عمر من و تو به زمين می‌افتد.
پس بيا...
پس بيا بوی خوش خوبی را،
به همه هديه كنيم.

🔸نو‌گلم، فرزندم
ای سراپا همه شوق
تو بخواه
تو بپرس
تا كه تعريف كنم
بی‌نهايت‌ها را

@mkarimpour

@mkarimpour1
💠 یک عکس تاریخی از معلمان و دانش آموزان در نطنز، نظم و انضباط و فرم لباس ها و داشتن کلاه ،قابل توجه است

🔹 مدیر معارف پرور مدرسه نطنز ، سال ۱۳۰۸

@mkarimpour

@mkarimpour1
💠 نامه امام علی ( ع) به عثمان ابن حنیف

یکی از جریانات مشهور در دوران حکومت امیرالمؤمنین(ع) مربوط به فرماندار بصره یعنی عثمان بن حُنیف است. طی این ماجرا به آن حضرت خبر رسید عثمان دعوت یکی از ثروتمندان بصره را پذیرفته است. لذا طی نامه‌ای مورد عتاب امام(ع) قرار گرفت. در بخش‌هایی از این نامه تاریخی آمده است: 

«اى پسر حنیف، به من گزارش دادند که مردى از سرمایه‌‏داران بصره، تو را به مهمانى خویش فرا خواند و تو به سرعت به سوى آن شتافتى خوردنى‌‏هاى رنگارنگ براى تو آوردند و کاسه‌‏هاى پر از غذا پى در پى جلوى تو نهادند گمان نمى‏‌کردم مهمانى مردمى را بپذیرى که نیازمندانشان با ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده‏‌اند، اندیشه کن در کجایى؟ و بر سر کدام سفره مى‏‌خورى؟ پس آن غذایى که حلال و حرام بودنش را نمى‏‌دانى دور انداز و آنچه را به پاکیزگى و حلال بودنش یقین دارى مصرف کن.»

@mkarimpour

@mkarimpour1
💠 آدرس اشتباه ندهیم

🔹بعضی از مسؤلین و مقامات ظاهرا از روی خیرخواهی و البته احتمالا بخاطر عدم آگاهی توصیه می فرمایند حال که حریف معادن نمی شویم و نمی توانیم آنها را تعطیل کنیم پس بیائیم با آنها تعامل کنیم و از آنها در امور عمرانی و اجتماعی شهر کمک بگیریم نکات ذیل جهت بذل توجه معروض می گردد

۱- کسانیکه بخواهند در امور خیر و مسائل عمرانی و خدماتی و اجتماعی شهر وارد شوند ، نیازی به تعامل و بده بستان ندارند ، نمونه اش در شهر فراوان است، دو دانشگاه آزاد و پیام نور، بیمارستان خاتم الانبیا ، مرکز توانبخشی هلال احمر و دهها مورد دیگر
، آیا تا کنون اسم یکی از آنها در بوق شده و آیا از شما امتیازی خواسته اند ؟

۲- اینگونه توصیه ها با مشی امام علی (ع) و سفارشات آن حضرت هیچگونه قرابتی ندارد چرا که حتی منسوبین خود را بخاطر نشستن بر سر سفره اغنیا توبیخ و عزل می فرمود، (نمونه اش نامه امام علی (ع) به عثمان ابن حنیف )

۳- آیا گرفتن کمک از یک معدندار متخلف دادن جواز برای تخریب بیشتر نیست ، بگذارید برایتان مثالی بزنم ، در روستاهای اوره و طامه که روز های تعطیل مورد هجوم خوش نشینان قرار می گیرد پیشنهاد شده بود از مسافرین ورودی بگیریم ، در جوابشان گفته شده حالا که ورودی نمی گیریم این حال و روز ماست درختان را می شکنند ، میوه ها را غارت می کنند و کل روستا را پر از زباله می کنند وای به حال وقتی که بخواهیم ورودی بگیریم آنوقت خودشان را مالک روستا می دانند ، بهترین راه این است که اجازه ورود به آنها ندهیم

۴- مطمين باشید یک معدندار متخلف وقتی حاضر به کمک می شود که در قبالش امتیاز بگیرد ، آیا جلسه امام جمعه سابق جهت تعامل با معدنداران را فراموش کرده اید ؟ مگر قرار نشد ۳۰ میلیارد تومان برای ساخت مصلی کمک کنند؟ آیا یک ریال دادند ؟ میدانید چرا ندادند؟ چون امتیاز می خواستند ؟ اگر قبول ندارید حاضریم صورتجلسه را منتشر کنیم

۵- چرا راه را اشتباه رفته و آدرس غلط می دهیم ؟ چرا از راه های قانونی اقدام نمی کنید؟

🔹آیا می دانید اگر به صورت جدی و قاطع به دنبال وصول یک درصد فروش معادن برای هزینه کردن در مناطق معدنی باشید چندین میلیارد تومان نصیب شهرستان می شود( موضوع بند ۵ از جز الف ماده ۴۳ قانون برنامه ششم توسعه )

🔹آیا می دانید اگر به دنبال وصول پانزده درصد حقوق دولتی از محل معادن باشید چه ارقام نجومی نصیب نطنز می شود ؟ ( موضوع تبصره ۶ ماده ۱۴ قانون معادن )

🔹آیا می دانید که اگر مانند شهرهای مشابه به دنبال اخذ خسارت وارده به خیابان های شهر بخاطر تردد روزانه بیش از ۲۰۰ تریلر حمل سنگ باشید تحت عنوان عوارض عبور یا حق بهره برداری از خدمات شهری چه رقم نجومی نصیب شهر و شهرداری می شود ( در چندین سال قبل کارشناس رسمی دادگستری خسارت وارده را بیش ۱۶ میلیارد تومان برآورد کرده بود خودتان با نرخ روز رقم جدید را برای امروز محاسبه کنید ، حال چرا مسؤلین بدنبال وصول آن نیستند باید پاسخگو باشند


🔹شورای شهر در سال ۱۴۰۱ برای عبور تریلر ها عوارضی تصویب نمود ولی اجرایی نشده است در این خصوص فرمانداری باید توضیح دهد چرا مصوبه را وتو کرده و شورا باید توضیح دهد چرا از مصوبه خود در مراجع بالاتر دفاع نکرده است ؟

کلام آخر اینکه منطقی نیست که بجای راه های قانونی از راه های مفسده انگیز استفاده کنیم که در آنصورت شهری باقی نخواهد بود تا بخواهیم برای آن کار عمرانی کرده و کوچه و خیابان آسفالت کنیم

@mkarimpour

@mkarimpour1
💠 بازنشر یادداشت چند سال قبل

⛔️ بنياد موظف است خسارات عظيم وارده به نطنز را جبران نمايد 👇

👈قسمت اول :

نمى دانم چرا نطنز تبديل شده به يك گوشت قربانى كه هر كس تكه اى از انرا كنده تا به تنهايى بهره مند شود
🗻از يك سو، كوهستان كركس كه يك سرمايه خدادى و منشأ حيات و تمدن اين شهرستان است ، سالهاست مورد هجوم و غارت معدنچيان قرار گرفته و شب و روز مشغول كندن و بردن كوهها هستند بدون اينكه جبران خسارات وارده را بنمايند يا از محل روزانه چندین ميليارد تومان فروش سنگ ، يك ريال نصيب نطنز بنمايند
🍀از سوى ديگر بهترين منطقه كشاورزى شهرستان، يعنى قلعه گوشه در تصرف عده اى غريبه قرار گرفته كه با حفر چندين حلقه چاه عميق و كشت محصولاتى كه به آب زياد نياز دارند سفره هاى آب زيرزمينى را با خطر جدى مواجه كرده اند بدون اينكه خيرشان به شهرستان برسد
🍋از طرف ديگر، منطقه رحمت آباد نطنز كه موقعيت استثنايى از نظر منابع آبى و حاصلخيزى خاك و نوع هوا دارد و منطقه اى سرسبز و حاصلخيز است كم كم از دست نطنزى ها خارج شده و بكام ديگران شده است
بزرگترين باغ به كشور به مساحت ٢٠٠ هكتار و با محصول ساليانه ٢٥٠٠ تن برداشت به كه توسط يك نطنزى پايه گذارى شده بود، از دست ما رفت، آقايان بنياد از گرد راه رسيدند و راحت لقمه آماده را تصرف كردند، ممكن است قسمتى از باغ بدنبال حكم مصادره دادگاه در اختيار بنياد قرار گرفته باشد ولى قسمت شمالى جاده احتمالا از سوى منابع طبيعى در اختيار بنياد قرار گرفته است، واقعاً بر اساس كدام عقل و منطق و معيار ورعايت عدل و انصاف قرار است اين مجموعه عظيم از آب و خاکی كه حق مسلم نطنزى هاست استفاده كند ولى يك ريال منافع براى نطنز نداشته باشد؟ با يك محاسبه سرانگشتى ساليانه حدود دهها میلیارد تومان از محل فروش به نصيب بنياد مى شود.آيانبايد حداقل در صدى از اين عايدات به نطنز تعلق گيرد؟ مگر وظيفه اساسى بنياد كمك به محرومين و مستضعفين نيست؟ فرض كنيم أصلاً اين باغ متعلق به نطنزى ها نبود، آيا وظيفه بنياد كمك به محرومين نطنز نيست؟ آيا نطنز هيچ مستضعفى ندارد؟ آيا نمى شد بنياد با هماهنگى با كميته امداد و بهزيستى حداقل ساليانه از محل ده درصد اين منافع بيست خانه براى نيازمندان شهرستان احداث كند يا ساير خدمات عام المنفعه در نطنزانجام دهد؟
🐄از همه بدتر اينكه تنها اردوگاه دانش آموزى نطنز واقع در رحمت آباد بنام شهيد محبوبى را ناجوانمردانه از حيز انتفاع ساقط ساخته اند
بنياد در سال ٨٧عمليات احداث مجتمع عظيم گاودارى را درست ديوار بديوار اين اردوگاه تفريحى شروع و سال ٩٢ به بهره بردارى رساند
مجموعه اى با ظرفيت ۶۰۰۰ رأس گاو و توليد۴۵ هزار تن شیر كه اگر هر ليتر شير را ۱۰ هزار تومان حساب كنيم ، سالانه بابت فروش شير حدود ۴۵۰ میلیارد تومان نصيب بنياد مى شود بغير از عوائد ناشى از پرواربندى وگوشتى( پيدا كنيد سهم نطنز را)
بنياد در حقيقت در حال صادر كردن آب نطنز ( كه مردم تشنه يك قطره آن هستند) در قالب به و شير به خارج از شهرستان مى باشد ، جالب است كه حتى يك ليتر شير توليدى اين مجتمع نصيب نطنز نمى شود، آيا نمى شد حداقل بنياد توزيع شير رايگان مدارس نطنز را بعهده بگيرد؟ بعيد مى دانم اين مجتمع تعداد قابل توجهی كارگر بومى داشته باشد يا خريد مايحتاج خود را از نطنز انجام دهد
حداقل می بایست این شرکت ، دفتر مرکزی خود را در نطنز مستقر و امور مالیاتی و بانکی و بیمه و عوارض خود را در نطنز کارسازی می کرد

واقعا چرا مسؤلين نطنز سكوت كرده اند، وقتى با ذوق و شوق روپوش سفيد به تن مى كنند و از اين اماكن بازديد مى كنند آيا به عمق فاجعه نيز مى انديشند؟ اساساً چرا در سال ٨٧مسؤلين وقت شهرستان أعم از نماينده مجلس، فرماندار، شوراى شهرستان اجازه چنين حاتم بخشی را دادند؟ چرا منابع طبيعى با واگذارى زمين موافقت كرده است ؟ چرا محيط زيست با علم به اينكه در صورت راه اندازى گاودارى منطقه غير قابل سكونت مى شود با احداث اين مجتمع عظيم موافقت كرده است؟ چرا آموزش و پرورش كه ذينفع مستقيم بوده اعتراضى نكرده است؟ با احداث اين مجتمع گاودارى، واقعاً اردوگاه تفريحى و فرهنگى شهيد محبوبى كه ظاهراً تنها سرمايه شهر و اداره اموزش و پرورش در اين زمينه بوده بطور كلى غير قابل استفاده شده است
كافى است وقتى از باغات سرسبز رحمت آباد عبور مى كنيد مقابل اردوگاه يك لحظه توقف نماييد حتى از داخل ماشين تحمل بوى تعفن غيرممكن است چگونه توقع داريم دانش آموزان بتوانند اين هواى متعفن ناشى از بوى گاودارى را تحمل كنند، ضمن اينكه فضولات اين گاوها علاوه بر نامطبوع كردن هواى منطقه ، آبهاى زير زمينى را نيز آلوده وغير بهداشتى نموده است

👇ادامه دارد..
🍁🍁🍁🍁🍁🍁

لینک کانال رسمی حاج مسعود کریم پور نطنزی
@mkarimpour
⛔️ بنياد موظف است خسارات عظيم وارده به نطنز را جبران كند 👇


👈قسمت دوم:

علاوه بر مشکلات عدیده بالا که بدان پرداخته شد ، باید به معضلات اخیری که بنیاد و شرکت فجر برای نطنز ایجاد نموده
نیز اشاره شود

⛔️در حالی که نطنز و روستاهای تابعه با مشکلات شدید آبی از نظر کمی و کیفی مواجه هستند، دریاچه ای با ظرفیت ۶۰۰ هزار متر مکعب در منطقه رحمت آباد نطنز احداث شده است!!؟؟

📛 ابعاد باور نکردنی این دریاچه:
طول: ۲۲۰ متر
عرض: ۱۸۰ متر
عمق: ۱۲ متر

🔺ظاهرا این دریاچه از چندین حلقه چاه عمیق آب گیری می شود، آبی که حق نطنز و مناطق پائین دست است ، انتظار می رود کارشناسان و مسؤلین ذیربط در خصوص چگونگی صدور مجوزها و میزان تأثیر گذاری این حد از ذخیره آب بر روی سفره های زیرزمینی و قنوات متعلق به نطنز و روستاها و دشت های پایین دست رحمت آباد از نظر کمیت و همینطور کیفیت آب از جهت رسوب فضولات گاوداری گزارشی به مردم ارائه دهند


بر اساس قاعده فقهى: "من له الغنم فعليه الغرم" و "لا ضرر و لا ضرار فى الاسلام " بنياد مستضعفان موظف به جبران خسارات وارده مى باشد ، پيشنهاد مى گردد اداره آموزش و پرورش در أسرع وقت با طرح شكايت كيفرى و دعوى حقوقى عليه بنياد اقدام نمايد، هم خواستار جلوگيرى از ايجاد مزاحمت و ممانعت از حق شود و هم بخاطر آلوده كردن هواى اردوگاه و غير قابل استفاده نمودن اين مجموعه تفريحى كه هزينه هايى زيادى براى ان طى ساليان متمادى صرف شده. ، خواستار جبران خسارات وارده شوند
محيط زيست نيز با تمام توان وارد صحنه شده و بنياد را موظف نمايد بهر طريق ممكن از آلوده نمودن هواى منطقه جلوگيرى كند وإلا طبق اختيارات قانونى مجتمع را تعطيل نمايد
ممكن است بنياد به آموزش و پرورش پيشنهاد خريد اردوگاه را بدهد ، به هيچ عنوان آموزش و پرورش نبايد زير بار قبول چنين پيشنهادى برود
مى تواند بخاطر اين جرم و خسارت مستمر بنياد از انها به صورت مستمر ضرر و زيان دريافت كند
اگرملك اردوگاه نيز به بنياد فروخته شود كم كم بنياد كه اتفاقاً قصد توسعه مجتمع تا ده هزار رأس گاو را دارد مالك كل منطقه رحمت آباد شده و در چنين حالتى قطعاً رحمت آباد مى شود زحمت آباد

🍁🍁🍁🍁🍁🍁

لینک کانال رسمی حاج مسعود کریم پور نطنزی
@mkarimpour