بعضی وقتا دوستاش یچیزایی میگن از
مهدی که تا حالا من نشنیده بودم
مادر یکی از دوستاش میگفت وقتی پسرم
رفته بود سربـازی، خواهر کوچیکش خیـلی
بهونه برادرش رو میگرفت!
آقا سید مهـدی براش پاستیـل و پفـک و...
میخرید میاومد در خونه ما
خودشم سوار مـوتـور میکـرد میرفـت
یه دوری میزدن و برمیگشتن..
اینجوری جای خالی داداششو براش پر میکرد...
به نقل از مادر شهید #سیدمهدیجلادتی
#شهیدالقدس
#روایت_شهید
#پاسداران_نهضت_حسین
🔸 مسجد قائم نارمک(عج)
@masjedqaem_aj
Www.qaem.net
مهدی که تا حالا من نشنیده بودم
مادر یکی از دوستاش میگفت وقتی پسرم
رفته بود سربـازی، خواهر کوچیکش خیـلی
بهونه برادرش رو میگرفت!
آقا سید مهـدی براش پاستیـل و پفـک و...
میخرید میاومد در خونه ما
خودشم سوار مـوتـور میکـرد میرفـت
یه دوری میزدن و برمیگشتن..
اینجوری جای خالی داداششو براش پر میکرد...
به نقل از مادر شهید #سیدمهدیجلادتی
#شهیدالقدس
#روایت_شهید
#پاسداران_نهضت_حسین
🔸 مسجد قائم نارمک(عج)
@masjedqaem_aj
Www.qaem.net