این بار غرورِ سنگراییتان را کنار بگذارید (اگر دارید) و به دنیای کودکان وارد شوید؛ به جهان پرنسسهای دیزنی. البته این جنبه از دنیایاش را پیش از این خیلی ندیدهاید: قلمرو مالفیسنت. قبلا فقط دیوارههای دورتادورش، تشکیل شده از خارهایی بلند را دیده بودید و یه نگاه به چشمهی آب روان، درختهای کهن شاداب، آواز دلنشین پرندگان و فضای جادویی درونش نیانداخته بودید. مالفیسنت کیست؟ آاوو اذیت نکنید... همون خانم جادوگر قدبلند سیاهپوش داستان زیبای خفته دیگر!
با فیلم «مالِفیسنت» قرار است دنیا را یک بار هم که شده از نگاه آدمبدهای فلکزده دنیا مشاهده کنید و ببینید: حالا چطور؟ هنوز هم به کلی هیولا هستند و حقی به جانب ندارند؟
با این فیلم قرار است این را تمرین کنیم که جهان را از زاویههای دیگر نیز ببینیم و بیش از پیش بکوشیم که «ذهنی بسته نداشته باشیم».
🔸️نام فیلم: مالِفیسِنت (Maleficent)
#معرفی_فیلم
با فیلم «مالِفیسنت» قرار است دنیا را یک بار هم که شده از نگاه آدمبدهای فلکزده دنیا مشاهده کنید و ببینید: حالا چطور؟ هنوز هم به کلی هیولا هستند و حقی به جانب ندارند؟
با این فیلم قرار است این را تمرین کنیم که جهان را از زاویههای دیگر نیز ببینیم و بیش از پیش بکوشیم که «ذهنی بسته نداشته باشیم».
🔸️نام فیلم: مالِفیسِنت (Maleficent)
#معرفی_فیلم
پوست سیاه هنوز هم پست شمرده میشود، حتی اگر دستانی به این رنگ با ظرافت تمام در محافل بزرگ و سفید، پیانو بنوازند... و کلی مشکلات دیگر. در «کتاب سبز» شما راهی یک سفر جادهای هستید! اوه نه خیالتان راحت؛ آنقدرها هم حوصله سر بر نیست. در واقع سفر که تمام میشود، آن مشکلاتی که ابتدا گفته شدند، احتمالا همچنان تمام نشدهاند؛ اما سفر دلچسبی تمام شده!
در میانه راه، در شهرها توقف میکنید و «دکتر شرلی» در قصرهای مجلل مینوازد و «تونی» در رستورانهای بینراهی به غیرشاعرانهترین شکل ممکن برای همسرش نامه مینویسد. در این تقریبا دو ساعت، بدون وسواس هم کارهایی درست انجام میشوند و از آن طرف هم بدون خشم و مشت، زندانهایی درهایشان باز میشوند.
🔹نام فیلم: کتاب سبز (Green Book)
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
در میانه راه، در شهرها توقف میکنید و «دکتر شرلی» در قصرهای مجلل مینوازد و «تونی» در رستورانهای بینراهی به غیرشاعرانهترین شکل ممکن برای همسرش نامه مینویسد. در این تقریبا دو ساعت، بدون وسواس هم کارهایی درست انجام میشوند و از آن طرف هم بدون خشم و مشت، زندانهایی درهایشان باز میشوند.
🔹نام فیلم: کتاب سبز (Green Book)
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
روزی مردی هنگام خیرگی به آسمان، در مییابد که «سرعت» را بهتر از هر چیز، «سکون» است که نشان میدهد! آن هم سکون ابرها. با دریافتن همین راز است که او موفق به ساخت اولین فیلم پرفروش در ژانر جنگی-هوایی میشود.
هاوارد هیوز، سرمایهدار و فیلمساز و هوانورد افسانهای نیز، وسواس دارد! که همچون شاخهای تنیده به آجرهای ساختماتی در حال ساخت، با پیشرفت و مشغولیت بیشتر او، رشد کرده و شدیدتر میشود.
و حال این وسواس جبری شدتیافته است که تنیدگی و لایههای زیرین زندگی هاوارد بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۹ را به ما نشان میدهد.
🔹نام فیلم: هوانورد (The Aviator)
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
هاوارد هیوز، سرمایهدار و فیلمساز و هوانورد افسانهای نیز، وسواس دارد! که همچون شاخهای تنیده به آجرهای ساختماتی در حال ساخت، با پیشرفت و مشغولیت بیشتر او، رشد کرده و شدیدتر میشود.
و حال این وسواس جبری شدتیافته است که تنیدگی و لایههای زیرین زندگی هاوارد بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۹ را به ما نشان میدهد.
🔹نام فیلم: هوانورد (The Aviator)
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
این بار اثری خوب و تماشایی را در ژانر کمدی بیابید با بازی تکرارنشدنی جیمکری. وکیل خوشصحبت و دروغگویی که همیشه در حال دروغ گفتن است -و اتفاقا پروندهها را با همین خصلت پیروز میشود، حال به خاطر آرزوی تولد پسر ۷ سالهاش، به مدت ۲۴ ساعت نمیتواند دروغ بگوید. و اکنون بدن او بزرگترین، دشمن اوست؛ از دهانی که باید دروغ بگوید و نمیگوید گرفته تا دستی که باید دروغ بنویسد، اما از این کار سر باز زده و وکیل را میزند!
در «دروغگو دروغگو» تماشا کننده پازلی از روابط بین فردی (دوستانه، کاری، عاطفی و والد-فرزندی) باشید که حال قطعهی «دروغ» او گم شده و باد هم پازل را خراب کرده!
🔹نام فیلم: دروغگو دروغگو
Liar Liar
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
در «دروغگو دروغگو» تماشا کننده پازلی از روابط بین فردی (دوستانه، کاری، عاطفی و والد-فرزندی) باشید که حال قطعهی «دروغ» او گم شده و باد هم پازل را خراب کرده!
🔹نام فیلم: دروغگو دروغگو
Liar Liar
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
ضربه اول به ساز... ضربه دوم... ضربه سوم... اَههه، صدایی در کار نیست...
«روبن» نوازنده موسیقی متال که شنیدن لذت اوست، حس شنواییاش را از دست میدهد. در این بین «لو»، همگروهی و عشق زندگیاش نیز راهی سفری اجباریست. صداهای آهنگین این زندگی به خاموشی و رنگهایِ وارنگ این زندگی به خاکستری میگروند. حال روبن به خانهی ناشنوایان رفته و آنجا زندگی میکند.
در این باختن صداها و رنگهای زندگی، روبن به دنبال به دست آوردن چیست؟ شاید روانی که به یکباره هزارتکه شده، شاید هزینه بسیار زیاد جراحی، شاید عشقی که به فرانسه رفته، شاید هم فهمیدن زبان محیط جدیدی که در آن حضور دارد و همچنین آدمهایش.
🔹نام فیلم:
صدای متال
Sound of Metal
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
«روبن» نوازنده موسیقی متال که شنیدن لذت اوست، حس شنواییاش را از دست میدهد. در این بین «لو»، همگروهی و عشق زندگیاش نیز راهی سفری اجباریست. صداهای آهنگین این زندگی به خاموشی و رنگهایِ وارنگ این زندگی به خاکستری میگروند. حال روبن به خانهی ناشنوایان رفته و آنجا زندگی میکند.
در این باختن صداها و رنگهای زندگی، روبن به دنبال به دست آوردن چیست؟ شاید روانی که به یکباره هزارتکه شده، شاید هزینه بسیار زیاد جراحی، شاید عشقی که به فرانسه رفته، شاید هم فهمیدن زبان محیط جدیدی که در آن حضور دارد و همچنین آدمهایش.
🔹نام فیلم:
صدای متال
Sound of Metal
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
چه واکنشی خواهید داشت اگر صبح بیدار شوید و از همان اولِ روزتان، هزاران آدم تماشاکننده زندگی شما باشند؟ هیچ؛ چرا که شما اصلا خبر ندارید!
در «نمایش ترومن»، ترومن بِربِنک، بازیگر اصلی نمایش زندگی خودش است، که ۲۴ ساعته از تلویزیون پخش میشود و دوست صمیمی کودکیاش، همسرش و همه کسانی که او هر روز با آنها کنش و واکنش دارد، بازیگرانی هستند که پول گرفتهاند تا نقشهای خود را ایفا کنند؛ و ترومن از همه اینها هیچ نمیداند!
در فیلم ترومن، تماشاگران این نمایش، قادر به دیدن چه چیزی هستند، که از زندگی خود نبودهاند؟ چیزهایی که دیگران (عوامل نمایش) ترومن را از داشتنشان دریغ کردهاند و چیزهایی که خود از خودش دریغ کرده؛ و این همه باز بیآنکه بداند.
🔹نام فیلم:
The Truman Show
نمایش ترومن
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
در «نمایش ترومن»، ترومن بِربِنک، بازیگر اصلی نمایش زندگی خودش است، که ۲۴ ساعته از تلویزیون پخش میشود و دوست صمیمی کودکیاش، همسرش و همه کسانی که او هر روز با آنها کنش و واکنش دارد، بازیگرانی هستند که پول گرفتهاند تا نقشهای خود را ایفا کنند؛ و ترومن از همه اینها هیچ نمیداند!
در فیلم ترومن، تماشاگران این نمایش، قادر به دیدن چه چیزی هستند، که از زندگی خود نبودهاند؟ چیزهایی که دیگران (عوامل نمایش) ترومن را از داشتنشان دریغ کردهاند و چیزهایی که خود از خودش دریغ کرده؛ و این همه باز بیآنکه بداند.
🔹نام فیلم:
The Truman Show
نمایش ترومن
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
تاج ترکخورده پدر: بررسی روانشناختی فیلم برادران لیلا؟
در ادامه بیشتر بخوانید👇
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
در ادامه بیشتر بخوانید👇
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
مجله روانشناسی مانَگ
تاج ترکخورده پدر: بررسی روانشناختی فیلم برادران لیلا؟ در ادامه بیشتر بخوانید👇 #معرفی_فیلم @manag_magazine
🟣همه درباره «برادران لیلا» نوشته اند، ما نیز در این رابطه چند خط اضافه میکنیم؛ تا بازار این نوع از جرعتورزیهای خرجشده در این اثر زنده بماند:
«تاج ترکخوردهی پدر»
فیلم «برادران لیلا» متشکل از بازیگرانی است بسیار توانمند که فراتر از نقشهایشان هستند؛ اما فراتر از نقشهایشان بازی نکردهاند! و همین تعادل و تواضع، قاب متحرک دو ساعتهای ساخته است که حتما ارزش یک بار تماشا را دارد.
این فیلم میتواند شروع یک تنوع باشد؛ تنوع نه در ژانر، که این فیلم تکرار همان ژانر آسیب اجتماعی و البته اِگزوتیک سینمای ایران است؛ بلکه تنوع در موضوع انتقاد! پیشتر همواره در ژانر درام ایرانی، موضوع انتقاد، وضع معیشت مردم و مشکلات اقتصادی و در بهترین حالت، سوژههای اجتماعیای بوده که -در عین ضرورت و اهمیت پرداخت به آنها- در دسترس چشمها بوده و از ذهنها پنهان نیستند (همچون طلاق و ناموسپرستی)؛ این بار اما انتقاد، علیرغم اینکه متوجه مشکلات معیشتی نیز هست، مستقیم قرار است در قلب موضوعی فرو رود که در دسترس چشمها شاید باشد، اما از دیده ذهنها پنهان است: تابوی تقدس والدین!
در فرهنگ ما و شاید در دیگر فرهنگهای جمعگرا، والد بودن تکیه زدن بر تختپادشاهیای است که فرزندان، رعیت و سرباز و حتی برده آن هستند و شاید تلاششان برای والد شدن آن است که خود نیز روزی بتوانند بر سریر آن تکیه کنند! والد همچون لقب پادشاهان، قبله عالم است و چون با پول و زحمت او، فرزند استخوانهایش قد کشیده و ماهیچههایش پر شده، حال حتی بدنش و در نهایت خودش متعلق به والدش است.
در ادامه والد حق دارد فرزند را کنترل کند و در قبال او خطاهایی مرتکب شود، بیآنکه لازم باشد برای آنها پاسخگو باشد. و -باز هم- در ادامه، والد میخواهد که این بزرگیاش را برای دیگران، به خصوص خویشانش هم به نمایش بگذارد و به هر طریقی و بی هیچ استدلال عقلانیای به جایگاه بزرگ فامیل برسد؛ درست به کردار پادشاهی که خرجهایی گزاف کرده و درخششی دروغین برای خود میسازد تا لحظهای بیشتر دیده و ستایش شود.
و حال فردی به این نظام والدگری میشورد که ترکیبی از دو جنس اجتماعی جفا دیده است: «فرزند» و «دختر»؛ در واقع او عبارت است از «فرزندِ دختر». این دختر، نماینده این تفکر است که لازمه والد «شدن»، صرفا برخورداری از توانایی جسمانی و لازمه والد «ماندن»، صرفا توانایی برآورده ساختن نیازهای مادی نیست! لازمهاش -که در مقال این نوشتار نمیگنجد- همان چیزی که همواره در برخی پستهای مانگ سعی داشتهایم بگوییم و همکارانمان نیز در دیگر تریبونها و دیگر قلمزنیها به آن اهتمام ورزیدهاند.
مخلص کلام همان است که سروش هیچکس در قطعه «از آشناییتون خوشبختم»، به دو نفری که به زعم خودش لایق واژه «پدر و مادر» هستند میگوید:
«هر دو نفری که بچهدار میشن، مادر و پدر نیستن!
ولی شما لایق این القابین و بیشتر»
📝 علی دانشی
به امید آنکه مجالی باشد و در نوشتاری (در وبسایت مانگ)، مفصلتر درباره این فیلم و موضوع اصلیاش به صحبت بنشینیم.
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
«تاج ترکخوردهی پدر»
فیلم «برادران لیلا» متشکل از بازیگرانی است بسیار توانمند که فراتر از نقشهایشان هستند؛ اما فراتر از نقشهایشان بازی نکردهاند! و همین تعادل و تواضع، قاب متحرک دو ساعتهای ساخته است که حتما ارزش یک بار تماشا را دارد.
این فیلم میتواند شروع یک تنوع باشد؛ تنوع نه در ژانر، که این فیلم تکرار همان ژانر آسیب اجتماعی و البته اِگزوتیک سینمای ایران است؛ بلکه تنوع در موضوع انتقاد! پیشتر همواره در ژانر درام ایرانی، موضوع انتقاد، وضع معیشت مردم و مشکلات اقتصادی و در بهترین حالت، سوژههای اجتماعیای بوده که -در عین ضرورت و اهمیت پرداخت به آنها- در دسترس چشمها بوده و از ذهنها پنهان نیستند (همچون طلاق و ناموسپرستی)؛ این بار اما انتقاد، علیرغم اینکه متوجه مشکلات معیشتی نیز هست، مستقیم قرار است در قلب موضوعی فرو رود که در دسترس چشمها شاید باشد، اما از دیده ذهنها پنهان است: تابوی تقدس والدین!
در فرهنگ ما و شاید در دیگر فرهنگهای جمعگرا، والد بودن تکیه زدن بر تختپادشاهیای است که فرزندان، رعیت و سرباز و حتی برده آن هستند و شاید تلاششان برای والد شدن آن است که خود نیز روزی بتوانند بر سریر آن تکیه کنند! والد همچون لقب پادشاهان، قبله عالم است و چون با پول و زحمت او، فرزند استخوانهایش قد کشیده و ماهیچههایش پر شده، حال حتی بدنش و در نهایت خودش متعلق به والدش است.
در ادامه والد حق دارد فرزند را کنترل کند و در قبال او خطاهایی مرتکب شود، بیآنکه لازم باشد برای آنها پاسخگو باشد. و -باز هم- در ادامه، والد میخواهد که این بزرگیاش را برای دیگران، به خصوص خویشانش هم به نمایش بگذارد و به هر طریقی و بی هیچ استدلال عقلانیای به جایگاه بزرگ فامیل برسد؛ درست به کردار پادشاهی که خرجهایی گزاف کرده و درخششی دروغین برای خود میسازد تا لحظهای بیشتر دیده و ستایش شود.
و حال فردی به این نظام والدگری میشورد که ترکیبی از دو جنس اجتماعی جفا دیده است: «فرزند» و «دختر»؛ در واقع او عبارت است از «فرزندِ دختر». این دختر، نماینده این تفکر است که لازمه والد «شدن»، صرفا برخورداری از توانایی جسمانی و لازمه والد «ماندن»، صرفا توانایی برآورده ساختن نیازهای مادی نیست! لازمهاش -که در مقال این نوشتار نمیگنجد- همان چیزی که همواره در برخی پستهای مانگ سعی داشتهایم بگوییم و همکارانمان نیز در دیگر تریبونها و دیگر قلمزنیها به آن اهتمام ورزیدهاند.
مخلص کلام همان است که سروش هیچکس در قطعه «از آشناییتون خوشبختم»، به دو نفری که به زعم خودش لایق واژه «پدر و مادر» هستند میگوید:
«هر دو نفری که بچهدار میشن، مادر و پدر نیستن!
ولی شما لایق این القابین و بیشتر»
📝 علی دانشی
به امید آنکه مجالی باشد و در نوشتاری (در وبسایت مانگ)، مفصلتر درباره این فیلم و موضوع اصلیاش به صحبت بنشینیم.
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
ین آخر هفته را کمی دلهرهآور و تعمق برانگیز کنید! ۵۰ غریبه چشم باز میکنند و خود را در «دایره» مییابند. چیزی نمیگذرد که در مییابند با گذشت هر دو دقیقه یکی از آنها کشته میشود؛ اگر از جایشان تکان بخورند هم میمیرند. در ادامه این را هم از دایره یاد میگیرند که اگر خودشان رایگیری کرده و فردی را برای کشته شدن انتخاب کنند، دقایق بیشتری برای زنده ماندن و در نتیجه رای به مرگ دیگری پیدا میکنند!
حال وقت تماشای هیجانات بیپردهی انسانی است. این فیلم بترتیب و با ظرافت نشان میدهد که ذهن آدمی برای ارزشگذاری روی دیگران از چه ملاکهایی استفاده میکند؛ مثلا یکی باید بمیرد چون رنگ پوستش با دیگران فرق میکند و یا باید بمیرد چون خیلی میداند!
🔹نام فیلم:
Circle
دایره
سایت روانشناسی مانگ
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
حال وقت تماشای هیجانات بیپردهی انسانی است. این فیلم بترتیب و با ظرافت نشان میدهد که ذهن آدمی برای ارزشگذاری روی دیگران از چه ملاکهایی استفاده میکند؛ مثلا یکی باید بمیرد چون رنگ پوستش با دیگران فرق میکند و یا باید بمیرد چون خیلی میداند!
🔹نام فیلم:
Circle
دایره
سایت روانشناسی مانگ
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
مدت زیادی صبر کرده و صفی طولانی را پشت سر گذاشتهاند تا گامهای محکم و متین او، و جنب و جوش دستهایش را ببینند؛ تا او باز هم مثل همیشه با محصول جدیدش سحرشان کند و با احساسی مملو از قوت قلب، «آینده» را در دستانشان بگذارد! حالا حضار ایستاده و بیوقفه، او، «استیو جابز» را تشویق میکنند.
اشتباه نکنید، این فیلم از آن کارگاههای موفقیت و سخنرانیهای انگیزشی نیست! بلکه صفحه پور نور موفقیت را با پشتِ دست از روی میز کنار میزند تا به شما تصویرهایی خاکستری از فریادهای استیو جابز و چشمهای گردشده و اضطرابهای شدید ناخواندهیِ قبل از مراسمهایِ رونماییاش را نشان دهد. تا اینگونه به شما تلنگر بزند که «دست از سرزنش خودتان بردارید! مسیر رسیدن به اهدافتان، ترکیبی است از اجراهای روی صحنه و زندگی پشت صحنه استیو جابز».
از استیو جابز دو فیلم سینمایی ساخته شده است، یکی در سال ۲۰۱۳ و دیگری در ۲۰۱۵. در این مطلب، فیلم محصول سال ۲۰۱۵ را معرفی حضورتان کردیم.
🔹نام فیلم:
استیو جابز
Steve jobs (2015)
سایت روانشناسی مانگ
#معرفی_فیلم
@manag_magazine
اشتباه نکنید، این فیلم از آن کارگاههای موفقیت و سخنرانیهای انگیزشی نیست! بلکه صفحه پور نور موفقیت را با پشتِ دست از روی میز کنار میزند تا به شما تصویرهایی خاکستری از فریادهای استیو جابز و چشمهای گردشده و اضطرابهای شدید ناخواندهیِ قبل از مراسمهایِ رونماییاش را نشان دهد. تا اینگونه به شما تلنگر بزند که «دست از سرزنش خودتان بردارید! مسیر رسیدن به اهدافتان، ترکیبی است از اجراهای روی صحنه و زندگی پشت صحنه استیو جابز».
از استیو جابز دو فیلم سینمایی ساخته شده است، یکی در سال ۲۰۱۳ و دیگری در ۲۰۱۵. در این مطلب، فیلم محصول سال ۲۰۱۵ را معرفی حضورتان کردیم.
🔹نام فیلم:
استیو جابز
Steve jobs (2015)
سایت روانشناسی مانگ
#معرفی_فیلم
@manag_magazine