🤖 پنج سوال کلیدی که هر تولیدکننده محتوا میتواند از ChatGPT بپرسد تا به رشد و بهبود کار خود کمک کند:
۱. چگونه میتوانم استراتژی محتوای خود را بهبود ببخشم؟
ابزار ChatGPT میتواند با تحلیل مخاطبان هدف، پلتفرمهای انتشار، و روندهای روز، به تولیدکننده محتوا کمک کند تا استراتژی مناسبتری برای جذب مخاطب داشته باشد.
۲. چه موضوعات و ترندهایی برای مخاطبان من جذابتر است؟
این سوال به تولیدکنندگان محتوا کمک میکند تا درک بهتری از علاقهمندیهای روز مخاطبانشان پیدا کنند و محتوای بهروزتری تولید کنند که با نیازهای مخاطب همخوانی داشته باشد.
۳. چگونه میتوانم لحن و سبک نوشتاریام را برای یک گروه خاص تنظیم کنم؟
ابزار ChatGPT میتواند با تحلیل و پیشنهاد روشهای مختلف بیان، به تولیدکننده محتوا کمک کند تا محتوایی تولید کند که متناسب با ذائقه و نیازهای گروه خاصی از مخاطبان باشد.
۴. چه راههایی برای افزایش تعامل کاربران با محتوای من وجود دارد؟
این سوال به تولیدکننده محتوا کمک میکند تا از روشهای متنوع مثل طراحی سوالات تعاملی، استفاده از گرافیکهای جذاب، یا بهینهسازی سئو برای افزایش تعامل کاربران استفاده کند.
۵. چه اشتباهات رایجی در تولید محتوا باید از آنها اجتناب کنم؟
ابزار ChatGPT میتواند با معرفی اشتباهات رایج در تولید محتوا، به تولیدکننده کمک کند تا از آنها دوری کند و کیفیت محتوای خود را بهبود دهد.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
۱. چگونه میتوانم استراتژی محتوای خود را بهبود ببخشم؟
ابزار ChatGPT میتواند با تحلیل مخاطبان هدف، پلتفرمهای انتشار، و روندهای روز، به تولیدکننده محتوا کمک کند تا استراتژی مناسبتری برای جذب مخاطب داشته باشد.
۲. چه موضوعات و ترندهایی برای مخاطبان من جذابتر است؟
این سوال به تولیدکنندگان محتوا کمک میکند تا درک بهتری از علاقهمندیهای روز مخاطبانشان پیدا کنند و محتوای بهروزتری تولید کنند که با نیازهای مخاطب همخوانی داشته باشد.
۳. چگونه میتوانم لحن و سبک نوشتاریام را برای یک گروه خاص تنظیم کنم؟
ابزار ChatGPT میتواند با تحلیل و پیشنهاد روشهای مختلف بیان، به تولیدکننده محتوا کمک کند تا محتوایی تولید کند که متناسب با ذائقه و نیازهای گروه خاصی از مخاطبان باشد.
۴. چه راههایی برای افزایش تعامل کاربران با محتوای من وجود دارد؟
این سوال به تولیدکننده محتوا کمک میکند تا از روشهای متنوع مثل طراحی سوالات تعاملی، استفاده از گرافیکهای جذاب، یا بهینهسازی سئو برای افزایش تعامل کاربران استفاده کند.
۵. چه اشتباهات رایجی در تولید محتوا باید از آنها اجتناب کنم؟
ابزار ChatGPT میتواند با معرفی اشتباهات رایج در تولید محتوا، به تولیدکننده کمک کند تا از آنها دوری کند و کیفیت محتوای خود را بهبود دهد.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
⚠️ خطر: با خوندن این مطلب، چیزی که وارد ذهنت خواهد شد برای همیشه ثبت شده و غیر قابل پاک کردن خواهد بود. پس قبل از خوندن ادامه مطلب خوب فکر کن.
اگر تلهپاتی واقعیت داشت، هر بازاریاب دیجیتال میتوانست به روشهای جدید و جذابی برای تعامل با مخاطبان خود دست یابد. در ادامه به پنج ایدهای که بازاریابها ممکن است با داشتن این قدرت به دنبال آن باشند اشاره میکنم:
۱. درک بیواسطه نیازهای مشتریان
بازاریابها دیگر نیازی به حدس و گمان برای شناسایی نیازهای مشتریان نداشتند و میتوانستند بهصورت مستقیم به نیازها و خواستههای آنها پی ببرند. این موضوع به آنها امکان میداد تا محصولاتی را ارائه دهند که کاملاً با انتظارات مشتریان همخوانی داشته باشد.
۲. ارزیابی لحظهای واکنش مشتری به محتوا
با تلهپاتی، بازاریابها میتوانستند بهسرعت بفهمند که مخاطبان به محتوای آنها چگونه واکنش نشان میدهند؛ مثلاً آیا پستی برای آنها جذاب بوده یا بیاهمیت؟ این بهینهسازی لحظهای، دقت استراتژیهای بازاریابی را بالا میبرد.
۳. ایجاد تبلیغات فوقالعاده شخصیسازیشده
بازاریابها قادر بودند پیامهای تبلیغاتی را کاملاً متناسب با افکار و حالات هر مشتری تنظیم کنند. این سطح از شخصیسازی نهتنها باعث جذب بیشتر مخاطبان میشد بلکه نرخ تبدیل فروش را نیز افزایش میداد.
۴. پیشبینی رفتار خرید مشتری
با تلهپاتی، بازاریابها میتوانستند دقیقاً بدانند که کدام مشتری قصد خرید دارد و کدام یک در حال تردید است. این قابلیت به آنها اجازه میداد که مشتریان را دقیقاً در همان لحظهای که نیازمند تشویق هستند به خرید دعوت کنند و بهترین پیشنهادها را ارائه دهند.
۵. حل فوری مشکلات مشتریان
به جای اینکه مشتری نیاز به تماس یا ارسال پیام داشته باشد، بازاریابها میتوانستند مشکلات و نارضایتیهای احتمالی مشتریان را بهسرعت دریافت و برطرف کنند. این میتوانست به بهبود تجربه مشتری و افزایش رضایت آنها کمک کند.
با قدرت تلهپاتی، دنیای بازاریابی دیجیتال کاملاً دگرگون میشد و بازاریابها میتوانستند در سطحی بیسابقه به مشتریان نزدیک شوند و نیازهای آنها را پیشبینی و برطرف کنند.
اینها آرزوهای هر بازاریابی است و چه بسا به کمک ابزارهای موجود، بعضی از آنها چندان دور از دسترس هم نباشند.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
اگر تلهپاتی واقعیت داشت، هر بازاریاب دیجیتال میتوانست به روشهای جدید و جذابی برای تعامل با مخاطبان خود دست یابد. در ادامه به پنج ایدهای که بازاریابها ممکن است با داشتن این قدرت به دنبال آن باشند اشاره میکنم:
۱. درک بیواسطه نیازهای مشتریان
بازاریابها دیگر نیازی به حدس و گمان برای شناسایی نیازهای مشتریان نداشتند و میتوانستند بهصورت مستقیم به نیازها و خواستههای آنها پی ببرند. این موضوع به آنها امکان میداد تا محصولاتی را ارائه دهند که کاملاً با انتظارات مشتریان همخوانی داشته باشد.
۲. ارزیابی لحظهای واکنش مشتری به محتوا
با تلهپاتی، بازاریابها میتوانستند بهسرعت بفهمند که مخاطبان به محتوای آنها چگونه واکنش نشان میدهند؛ مثلاً آیا پستی برای آنها جذاب بوده یا بیاهمیت؟ این بهینهسازی لحظهای، دقت استراتژیهای بازاریابی را بالا میبرد.
۳. ایجاد تبلیغات فوقالعاده شخصیسازیشده
بازاریابها قادر بودند پیامهای تبلیغاتی را کاملاً متناسب با افکار و حالات هر مشتری تنظیم کنند. این سطح از شخصیسازی نهتنها باعث جذب بیشتر مخاطبان میشد بلکه نرخ تبدیل فروش را نیز افزایش میداد.
۴. پیشبینی رفتار خرید مشتری
با تلهپاتی، بازاریابها میتوانستند دقیقاً بدانند که کدام مشتری قصد خرید دارد و کدام یک در حال تردید است. این قابلیت به آنها اجازه میداد که مشتریان را دقیقاً در همان لحظهای که نیازمند تشویق هستند به خرید دعوت کنند و بهترین پیشنهادها را ارائه دهند.
۵. حل فوری مشکلات مشتریان
به جای اینکه مشتری نیاز به تماس یا ارسال پیام داشته باشد، بازاریابها میتوانستند مشکلات و نارضایتیهای احتمالی مشتریان را بهسرعت دریافت و برطرف کنند. این میتوانست به بهبود تجربه مشتری و افزایش رضایت آنها کمک کند.
با قدرت تلهپاتی، دنیای بازاریابی دیجیتال کاملاً دگرگون میشد و بازاریابها میتوانستند در سطحی بیسابقه به مشتریان نزدیک شوند و نیازهای آنها را پیشبینی و برطرف کنند.
اینها آرزوهای هر بازاریابی است و چه بسا به کمک ابزارهای موجود، بعضی از آنها چندان دور از دسترس هم نباشند.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
⭕️ ۷ نکته ریز که اکثر تولیدکنندگان محتوا آنها را دستکم میگیرند!
تصور کنید تنها یک کلمه اشتباه، یک فاصله اضافی، یا یک تصویر نامربوط بتواند کل تاثیر محتوای شما را به خطر بیندازد.
توجه به جزئیات، تفاوت بین محتوای معمولی و محتوای فوقالعاده است.
آیا آمادهاید که به جزئیاتی توجه کنید که رقبای شما از آن غافلاند؟
۱. عنوانهای تاثیرگذار
بسیاری از تولیدکنندگان وقت کافی برای نوشتن عناوینی جذاب و کنجکاویبرانگیز نمیگذارند. عنوان شما اولین فرصت برای جذب مخاطب است.
۲. نگارش بدون خطا
حتی کوچکترین اشتباه املایی یا گرامری میتواند از اعتبار محتوای شما بکاهد. همیشه یک دور بازخوانی کنید.
۳. یکپارچگی فونت و قالببندی
استفاده از سبکهای مختلف فونت یا قالببندی نامنظم باعث بینظمی بصری میشود و مخاطب را خسته میکند.
۴. تصاویر مناسب و بهینهشده
انتخاب تصاویر نامربوط یا با کیفیت پایین میتواند مخاطب را از محتوای شما دور کند. همچنین، فراموش نکنید تصاویر را برای وب بهینه کنید.
۵. لینکدهی صحیح و معتبر
لینکهای خراب یا منابع نامعتبر اعتماد مخاطب را از بین میبرد. لینکهای خود را تست کنید و از منابع معتبر استفاده کنید.
۶. فاصلهها و فضاهای خالی
چیدمان محتوای متن و تصاویر باید به چشمها استراحت دهد. رعایت فاصلهها خوانایی را بهبود میبخشد.
۷. تطبیق با نیاز مخاطب
اکثر تولیدکنندگان به جای فکر کردن به نیازهای واقعی مخاطب، آنچه خودشان میخواهند بیان کنند را مینویسند. محتوای شما باید برای مخاطب ارزشآفرین باشد.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
تصور کنید تنها یک کلمه اشتباه، یک فاصله اضافی، یا یک تصویر نامربوط بتواند کل تاثیر محتوای شما را به خطر بیندازد.
توجه به جزئیات، تفاوت بین محتوای معمولی و محتوای فوقالعاده است.
آیا آمادهاید که به جزئیاتی توجه کنید که رقبای شما از آن غافلاند؟
۱. عنوانهای تاثیرگذار
بسیاری از تولیدکنندگان وقت کافی برای نوشتن عناوینی جذاب و کنجکاویبرانگیز نمیگذارند. عنوان شما اولین فرصت برای جذب مخاطب است.
۲. نگارش بدون خطا
حتی کوچکترین اشتباه املایی یا گرامری میتواند از اعتبار محتوای شما بکاهد. همیشه یک دور بازخوانی کنید.
۳. یکپارچگی فونت و قالببندی
استفاده از سبکهای مختلف فونت یا قالببندی نامنظم باعث بینظمی بصری میشود و مخاطب را خسته میکند.
۴. تصاویر مناسب و بهینهشده
انتخاب تصاویر نامربوط یا با کیفیت پایین میتواند مخاطب را از محتوای شما دور کند. همچنین، فراموش نکنید تصاویر را برای وب بهینه کنید.
۵. لینکدهی صحیح و معتبر
لینکهای خراب یا منابع نامعتبر اعتماد مخاطب را از بین میبرد. لینکهای خود را تست کنید و از منابع معتبر استفاده کنید.
۶. فاصلهها و فضاهای خالی
چیدمان محتوای متن و تصاویر باید به چشمها استراحت دهد. رعایت فاصلهها خوانایی را بهبود میبخشد.
۷. تطبیق با نیاز مخاطب
اکثر تولیدکنندگان به جای فکر کردن به نیازهای واقعی مخاطب، آنچه خودشان میخواهند بیان کنند را مینویسند. محتوای شما باید برای مخاطب ارزشآفرین باشد.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
⛔️ تصور کنید در یک مسابقه دویدن شرکت کردهاید که هیچکس نمیداند چرا میدود، فقط میدود!
اینستاگرام امروز شبیه همین مسابقه شده است. آیا شما هم در این شلوغی بیپایان، اشتباهات رایجی مرتکب میشوید؟
۷ اشتباه رایج در تولید محتوای ویدئویی اینستاگرام:
۱. تمرکز صرف بر جذابیت بصری بدون توجه به محتوا
بسیاری از تولیدکنندگان محتوا فقط به دنبال زیبا بودن ویدئوهایشان هستند و فکر میکنند همین کافی است. اما زیبایی بدون یک پیام مشخص، مثل یک هدیه زیباست که داخلش خالی است. محتوای شما باید ارزش و پیامی داشته باشد که مخاطب را درگیر کند.
۲. تقلید کورکورانه از ترندها
برخی کاربران بدون بررسی اینکه آیا یک ترند با هویت برندشان همخوانی دارد یا نه، سعی میکنند از هر چیزی که در لحظه محبوب است تقلید کنند. این کار نهتنها برند شما را تحت تأثیر منفی قرار میدهد، بلکه شما را در میان سیل محتوای تکراری گم میکند.
۳. بیتوجهی به اصالت برند
یکی از اشتباهات رایج این است که تولیدکنندگان محتوا برای جلب توجه، از اصالت خودشان فاصله میگیرند. اما اصالت، همان چیزی است که مخاطب را به شما و برندتان وفادار میکند. اگر این اصالت از دست برود، مخاطب دلیلی برای دنبال کردن شما نمیبیند.
۴. نادیده گرفتن نیازهای مخاطب
بسیاری از تولیدکنندگان محتوا صرفاً برای پر کردن فید و جلب توجه، محتوا تولید میکنند، بدون اینکه نیازها، علایق یا مشکلات واقعی مخاطبانشان را در نظر بگیرند. شناخت دقیق مخاطب و ایجاد محتوایی که برای آنها ارزش ایجاد کند، کلید موفقیت است.
۵. انتشار بیش از حد محتوا با کیفیت پایین
برخی افراد فکر میکنند هرچه بیشتر محتوا منتشر کنند، موفقتر خواهند بود. اما این رویکرد میتواند نتیجه عکس داشته باشد. انتشار ویدئوهای بیکیفیت یا کمارزش، تنها باعث از بین رفتن اعتماد و علاقه مخاطب میشود. تمرکز روی کیفیت به جای کمیت، همواره نتایج بهتری خواهد داشت.
۶. ساخت محتوای ویتامین به جای محتوای مسکن
ویدئوهایی که صرفاً سرگرمکننده یا آموزشیاند، ممکن است جالب باشند اما به طور عمیق نیازی را رفع نمیکنند. محتوای مسکن، مشکلات فوری مخاطب را هدف قرار میدهد و باعث ایجاد تعامل و اعتماد میشود. مثلاً ویدئویی که دقیقاً یک راهحل عملی ارائه میدهد.
۷. بیتوجهی به نیاز برای "نقطه درد" مخاطب
ویدئوهایی که مستقیماً به دغدغهها و مشکلات واقعی مخاطب بپردازند، تاثیرگذارتر هستند. محتوای شما باید طوری طراحی شود که مخاطب احساس کند شما واقعاً نیازها و چالشهای او را درک کردهاید.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
اینستاگرام امروز شبیه همین مسابقه شده است. آیا شما هم در این شلوغی بیپایان، اشتباهات رایجی مرتکب میشوید؟
۷ اشتباه رایج در تولید محتوای ویدئویی اینستاگرام:
۱. تمرکز صرف بر جذابیت بصری بدون توجه به محتوا
بسیاری از تولیدکنندگان محتوا فقط به دنبال زیبا بودن ویدئوهایشان هستند و فکر میکنند همین کافی است. اما زیبایی بدون یک پیام مشخص، مثل یک هدیه زیباست که داخلش خالی است. محتوای شما باید ارزش و پیامی داشته باشد که مخاطب را درگیر کند.
۲. تقلید کورکورانه از ترندها
برخی کاربران بدون بررسی اینکه آیا یک ترند با هویت برندشان همخوانی دارد یا نه، سعی میکنند از هر چیزی که در لحظه محبوب است تقلید کنند. این کار نهتنها برند شما را تحت تأثیر منفی قرار میدهد، بلکه شما را در میان سیل محتوای تکراری گم میکند.
۳. بیتوجهی به اصالت برند
یکی از اشتباهات رایج این است که تولیدکنندگان محتوا برای جلب توجه، از اصالت خودشان فاصله میگیرند. اما اصالت، همان چیزی است که مخاطب را به شما و برندتان وفادار میکند. اگر این اصالت از دست برود، مخاطب دلیلی برای دنبال کردن شما نمیبیند.
۴. نادیده گرفتن نیازهای مخاطب
بسیاری از تولیدکنندگان محتوا صرفاً برای پر کردن فید و جلب توجه، محتوا تولید میکنند، بدون اینکه نیازها، علایق یا مشکلات واقعی مخاطبانشان را در نظر بگیرند. شناخت دقیق مخاطب و ایجاد محتوایی که برای آنها ارزش ایجاد کند، کلید موفقیت است.
۵. انتشار بیش از حد محتوا با کیفیت پایین
برخی افراد فکر میکنند هرچه بیشتر محتوا منتشر کنند، موفقتر خواهند بود. اما این رویکرد میتواند نتیجه عکس داشته باشد. انتشار ویدئوهای بیکیفیت یا کمارزش، تنها باعث از بین رفتن اعتماد و علاقه مخاطب میشود. تمرکز روی کیفیت به جای کمیت، همواره نتایج بهتری خواهد داشت.
۶. ساخت محتوای ویتامین به جای محتوای مسکن
ویدئوهایی که صرفاً سرگرمکننده یا آموزشیاند، ممکن است جالب باشند اما به طور عمیق نیازی را رفع نمیکنند. محتوای مسکن، مشکلات فوری مخاطب را هدف قرار میدهد و باعث ایجاد تعامل و اعتماد میشود. مثلاً ویدئویی که دقیقاً یک راهحل عملی ارائه میدهد.
۷. بیتوجهی به نیاز برای "نقطه درد" مخاطب
ویدئوهایی که مستقیماً به دغدغهها و مشکلات واقعی مخاطب بپردازند، تاثیرگذارتر هستند. محتوای شما باید طوری طراحی شود که مخاطب احساس کند شما واقعاً نیازها و چالشهای او را درک کردهاید.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
🎬 ۷ تفاوت مهم بین اینستاگرام و یوتیوب از نظر محتوا و استراتژی فعالیت در هر پلتفرم
۱. طول محتوا
- اینستاگرام: مناسب محتوای کوتاه و سریع برای جلب توجه فوری (استوری، ریلز و پستهای کوتاه).
- یوتیوب: برای محتوای طولانیتر که نیاز به زمان بیشتری برای توضیح و آموزش دارد.
۲. هدف مخاطب
- اینستاگرام: کاربران بیشتر به دنبال سرگرمی و محتوای سبک هستند و زمان کمی را در هر پست صرف میکنند.
- یوتیوب: کاربران هدفمندتر هستند و برای یادگیری، آموزش یا محتوای تخصصی وقت میگذارند.
۳. الگوریتم و دسترسی
- اینستاگرام: تمرکز بر تعامل سریع (لایک، کامنت، اشتراکگذاری) و نمایش بیشتر به فالوورها.
- یوتیوب: الگوریتم بر اساس زمان مشاهده و تعامل طولانیمدت عمل میکند و ویدئوها را به مخاطبان مرتبطتر پیشنهاد میدهد.
۴. ماندگاری محتوا
- اینستاگرام: محتوای شما پس از چند روز (یا حتی چند ساعت) فراموش میشود.
- یوتیوب: ویدئوها میتوانند سالها بازدید داشته باشند و همچنان توسط الگوریتم پیشنهاد شوند.
۵. تنوع فرمتهای تبلیغاتی
- اینستاگرام: اسپانسرشیپ، تبلیغات استوری و ریلز، و اینفلوئنسر مارکتینگ رایجتر هستند.
- یوتیوب: تبلیغات پیشنمایش (ads)، اسپانسرشیپ و درآمد مستقیم از طریق YouTube Partner Program از روشهای اصلی هستند.
۶. تعامل و جامعهسازی
- اینستاگرام: تعاملات سریع و در لحظه از طریق کامنتها و دایرکتها.
- یوتیوب: ساخت جامعهای پایدار از مخاطبان وفادار که به صورت مکرر به کانال شما بازمیگردند.
۷. نوع محتوا و داستانپردازی
- اینستاگرام: محتوای سبکتر و ویژوال محور که بیشتر بر تصاویر و کلیپهای کوتاه تأکید دارد.
- یوتیوب: داستانپردازی عمیقتر و محتوای ساختارمند برای جذب و نگهداشتن مخاطب در طولانیمدت.
اگر به دنبال رشد سریع و دسترسی سریع به مخاطب هستید، اینستاگرام بهترین گزینه است. اما اگر میخواهید محتوای ماندگار با ارزش طولانیمدت تولید کنید و جامعهای پایدار از مخاطبان وفادار بسازید، یوتیوب انتخاب بهتری است.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
۱. طول محتوا
- اینستاگرام: مناسب محتوای کوتاه و سریع برای جلب توجه فوری (استوری، ریلز و پستهای کوتاه).
- یوتیوب: برای محتوای طولانیتر که نیاز به زمان بیشتری برای توضیح و آموزش دارد.
۲. هدف مخاطب
- اینستاگرام: کاربران بیشتر به دنبال سرگرمی و محتوای سبک هستند و زمان کمی را در هر پست صرف میکنند.
- یوتیوب: کاربران هدفمندتر هستند و برای یادگیری، آموزش یا محتوای تخصصی وقت میگذارند.
۳. الگوریتم و دسترسی
- اینستاگرام: تمرکز بر تعامل سریع (لایک، کامنت، اشتراکگذاری) و نمایش بیشتر به فالوورها.
- یوتیوب: الگوریتم بر اساس زمان مشاهده و تعامل طولانیمدت عمل میکند و ویدئوها را به مخاطبان مرتبطتر پیشنهاد میدهد.
۴. ماندگاری محتوا
- اینستاگرام: محتوای شما پس از چند روز (یا حتی چند ساعت) فراموش میشود.
- یوتیوب: ویدئوها میتوانند سالها بازدید داشته باشند و همچنان توسط الگوریتم پیشنهاد شوند.
۵. تنوع فرمتهای تبلیغاتی
- اینستاگرام: اسپانسرشیپ، تبلیغات استوری و ریلز، و اینفلوئنسر مارکتینگ رایجتر هستند.
- یوتیوب: تبلیغات پیشنمایش (ads)، اسپانسرشیپ و درآمد مستقیم از طریق YouTube Partner Program از روشهای اصلی هستند.
۶. تعامل و جامعهسازی
- اینستاگرام: تعاملات سریع و در لحظه از طریق کامنتها و دایرکتها.
- یوتیوب: ساخت جامعهای پایدار از مخاطبان وفادار که به صورت مکرر به کانال شما بازمیگردند.
۷. نوع محتوا و داستانپردازی
- اینستاگرام: محتوای سبکتر و ویژوال محور که بیشتر بر تصاویر و کلیپهای کوتاه تأکید دارد.
- یوتیوب: داستانپردازی عمیقتر و محتوای ساختارمند برای جذب و نگهداشتن مخاطب در طولانیمدت.
اگر به دنبال رشد سریع و دسترسی سریع به مخاطب هستید، اینستاگرام بهترین گزینه است. اما اگر میخواهید محتوای ماندگار با ارزش طولانیمدت تولید کنید و جامعهای پایدار از مخاطبان وفادار بسازید، یوتیوب انتخاب بهتری است.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
⚙️۵ کار خلاقانه که با ایمیل مارکتینگ میتوانید انجام دهید و هیچ پلتفرم دیگری جایگزین آن نیست.
۱. ایجاد کمپینهای شخصیسازیشده و عمیق برای هر کاربر
ایمیل به شما امکان میدهد پیامهای کاملاً شخصیسازیشده بر اساس رفتار، علاقهمندیها و نیازهای هر کاربر ارسال کنید. هیچ پلتفرم دیگری توانایی این سطح از سفارشیسازی دقیق را ندارد. بهعنوانمثال، میتوانید برای مشتریانی که محصول خاصی را خریداری کردهاند، ایمیلهای مرتبط و پیشنهادات ویژه ارسال کنید.
۲. ارسال محتوای انحصاری و ارزشمند
از طریق ایمیل، میتوانید دسترسی انحصاری به محتوا، دورهها، کتابهای الکترونیک، یا رویدادهای خاص را به مشترکان خود ارائه دهید. این نوع محتوا حس ارزشمندی برای مخاطب ایجاد میکند که هیچ شبکه اجتماعی به این اندازه شخصی و مستقیم عمل نمیکند.
۳. تعامل دوطرفه با استفاده از نظرسنجیها و فرمهای بازخورد
از طریق ایمیل، میتوانید بهراحتی نظرسنجیها و فرمهای بازخورد ارسال کنید و دادههای واقعی از مشتریان خود دریافت کنید. این امکان به شما اجازه میدهد تا دقیقاً بفهمید مشتریان شما چه میخواهند و بر اساس آن استراتژی طراحی کنید.
۴. ایجاد اتوماسیونهای پیشرفته برای مدیریت سفر مشتری
ایمیل مارکتینگ به شما امکان میدهد سفر مشتری را از لحظه آشنایی با برند تا خرید و حتی فراتر از آن، بهطور خودکار مدیریت کنید. این سطح از اتوماسیون و تعامل گامبهگام در هیچ شبکه اجتماعی به این سادگی امکانپذیر نیست.
۵. کنترل کامل روی دادهها و مالکیت ارتباطات
لیست ایمیل شما متعلق به خودتان است و برخلاف شبکههای اجتماعی، هیچ الگوریتم یا تغییری در قوانین پلتفرم نمیتواند دسترسی شما به مخاطبانتان را محدود کند. این ویژگی باعث میشود ایمیل مارکتینگ، ابزاری قابل اعتماد و پایدار برای ارتباط مستقیم با مشتریان باشد.
◀️ ایمیل مارکتینگ یک ابزار منحصربهفرد است که به شما امکان میدهد ارتباطی عمیق، مستقیم و شخصی با مشتریان خود برقرار کنید. هیچ پلتفرم دیگری نمیتواند جایگزین این سطح از کنترل و اثرگذاری شود.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
۱. ایجاد کمپینهای شخصیسازیشده و عمیق برای هر کاربر
ایمیل به شما امکان میدهد پیامهای کاملاً شخصیسازیشده بر اساس رفتار، علاقهمندیها و نیازهای هر کاربر ارسال کنید. هیچ پلتفرم دیگری توانایی این سطح از سفارشیسازی دقیق را ندارد. بهعنوانمثال، میتوانید برای مشتریانی که محصول خاصی را خریداری کردهاند، ایمیلهای مرتبط و پیشنهادات ویژه ارسال کنید.
۲. ارسال محتوای انحصاری و ارزشمند
از طریق ایمیل، میتوانید دسترسی انحصاری به محتوا، دورهها، کتابهای الکترونیک، یا رویدادهای خاص را به مشترکان خود ارائه دهید. این نوع محتوا حس ارزشمندی برای مخاطب ایجاد میکند که هیچ شبکه اجتماعی به این اندازه شخصی و مستقیم عمل نمیکند.
۳. تعامل دوطرفه با استفاده از نظرسنجیها و فرمهای بازخورد
از طریق ایمیل، میتوانید بهراحتی نظرسنجیها و فرمهای بازخورد ارسال کنید و دادههای واقعی از مشتریان خود دریافت کنید. این امکان به شما اجازه میدهد تا دقیقاً بفهمید مشتریان شما چه میخواهند و بر اساس آن استراتژی طراحی کنید.
۴. ایجاد اتوماسیونهای پیشرفته برای مدیریت سفر مشتری
ایمیل مارکتینگ به شما امکان میدهد سفر مشتری را از لحظه آشنایی با برند تا خرید و حتی فراتر از آن، بهطور خودکار مدیریت کنید. این سطح از اتوماسیون و تعامل گامبهگام در هیچ شبکه اجتماعی به این سادگی امکانپذیر نیست.
۵. کنترل کامل روی دادهها و مالکیت ارتباطات
لیست ایمیل شما متعلق به خودتان است و برخلاف شبکههای اجتماعی، هیچ الگوریتم یا تغییری در قوانین پلتفرم نمیتواند دسترسی شما به مخاطبانتان را محدود کند. این ویژگی باعث میشود ایمیل مارکتینگ، ابزاری قابل اعتماد و پایدار برای ارتباط مستقیم با مشتریان باشد.
◀️ ایمیل مارکتینگ یک ابزار منحصربهفرد است که به شما امکان میدهد ارتباطی عمیق، مستقیم و شخصی با مشتریان خود برقرار کنید. هیچ پلتفرم دیگری نمیتواند جایگزین این سطح از کنترل و اثرگذاری شود.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
5️⃣ ۵ روش ابتکاری برای شناسایی "نقطه درد" مخاطب و تولید محصول یا خدمتی که به نیازهای آنها پاسخ دهد:
۱. برگزاری جلسات گفتوگوی مستقیم با مشتریان (Interviews)
با مخاطبان هدف خود مستقیماً صحبت کنید و از آنها درباره چالشها، مشکلات یا نیازهایی که در زندگی یا کار خود با آنها مواجه هستند، بپرسید. این جلسات به شما امکان میدهد به طور عمیق دغدغههای آنها را بفهمید و راهکارهایی موثرتر ارائه دهید.
۲. تحلیل و بررسی نظرات و کامنتهای آنلاین
کامنتها و نظرات در شبکههای اجتماعی، انجمنها، و وبسایتهای مرتبط را تحلیل کنید. مردم اغلب در این فضاها مشکلات خود را مطرح میکنند. این روش راهی طبیعی برای کشف دغدغههای واقعی مخاطب است.
۳. ایجاد نظرسنجیهای کوتاه و هدفمند
نظرسنجیهای جذاب و ساده طراحی کنید و از مخاطبانتان بخواهید دغدغههای اصلی یا نیازهای فوری خود را بیان کنند. این نظرسنجیها میتوانند از طریق ایمیل، شبکههای اجتماعی یا وبسایت شما منتشر شوند.
۴. تحلیل رفتار کاربران
دادههای مربوط به رفتار مخاطبان در وبسایت، اپلیکیشن، یا شبکههای اجتماعی خود را بررسی کنید. برای مثال، ببینید کدام صفحات وبسایت بیشتر بازدید میشوند یا کدام پستها تعامل بیشتری دارند. این رفتارها میتوانند به شما نشان دهند که کدام موضوعات برای مخاطب مهمتر است.
۵. روش "مشاهده در عمل" (Shadowing)
به مخاطبان هدف خود در محیط واقعی یا مجازی، مثلاً در زمان استفاده از یک محصول یا خدمت، نگاه کنید و ببینید چه مشکلاتی در طول این فرآیند دارند. این روش کاربردی به شما کمک میکند نیازهای پنهانی را که ممکن است خود مخاطب هم از آن آگاه نباشد، شناسایی کنید.
شناسایی نقطه درد مخاطب شبیه کشف یک مشکل اساسی در سیستم است. وقتی بتوانید آن مشکل را رفع کنید، خدمت یا محصول شما برای مخاطب نقش یک مسکن فوری پیدا میکند و باعث ایجاد اعتماد و علاقهمندی بیشتر میشود.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
۱. برگزاری جلسات گفتوگوی مستقیم با مشتریان (Interviews)
با مخاطبان هدف خود مستقیماً صحبت کنید و از آنها درباره چالشها، مشکلات یا نیازهایی که در زندگی یا کار خود با آنها مواجه هستند، بپرسید. این جلسات به شما امکان میدهد به طور عمیق دغدغههای آنها را بفهمید و راهکارهایی موثرتر ارائه دهید.
۲. تحلیل و بررسی نظرات و کامنتهای آنلاین
کامنتها و نظرات در شبکههای اجتماعی، انجمنها، و وبسایتهای مرتبط را تحلیل کنید. مردم اغلب در این فضاها مشکلات خود را مطرح میکنند. این روش راهی طبیعی برای کشف دغدغههای واقعی مخاطب است.
۳. ایجاد نظرسنجیهای کوتاه و هدفمند
نظرسنجیهای جذاب و ساده طراحی کنید و از مخاطبانتان بخواهید دغدغههای اصلی یا نیازهای فوری خود را بیان کنند. این نظرسنجیها میتوانند از طریق ایمیل، شبکههای اجتماعی یا وبسایت شما منتشر شوند.
۴. تحلیل رفتار کاربران
دادههای مربوط به رفتار مخاطبان در وبسایت، اپلیکیشن، یا شبکههای اجتماعی خود را بررسی کنید. برای مثال، ببینید کدام صفحات وبسایت بیشتر بازدید میشوند یا کدام پستها تعامل بیشتری دارند. این رفتارها میتوانند به شما نشان دهند که کدام موضوعات برای مخاطب مهمتر است.
۵. روش "مشاهده در عمل" (Shadowing)
به مخاطبان هدف خود در محیط واقعی یا مجازی، مثلاً در زمان استفاده از یک محصول یا خدمت، نگاه کنید و ببینید چه مشکلاتی در طول این فرآیند دارند. این روش کاربردی به شما کمک میکند نیازهای پنهانی را که ممکن است خود مخاطب هم از آن آگاه نباشد، شناسایی کنید.
شناسایی نقطه درد مخاطب شبیه کشف یک مشکل اساسی در سیستم است. وقتی بتوانید آن مشکل را رفع کنید، خدمت یا محصول شما برای مخاطب نقش یک مسکن فوری پیدا میکند و باعث ایجاد اعتماد و علاقهمندی بیشتر میشود.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
🧲 ۷ دلیل که بدون طراحی یک لید مگنت قوی هیچ فرایند مارکتینگی به موفقیت نمیرسد.
✋ صبر کن... اگر نمیدونی لیدمگنت چی هست و به توضیحات بیشتر و مثال نیاز داری، حتما اینجا را کلیک کن و این شماره خبرنامه من را بخون بعد بورو ادامه مطلب...
و اما هفت دلیل اهمیت طراحی لیدمگنت:
۱. جذب مخاطبان هدفمند
یک لید مگنت (Lead Magnet) باارزش و مرتبط به شما کمک میکند تا بهجای جذب مخاطبان عمومی، مشتریان بالقوهای را هدف قرار دهید که به محصولات یا خدمات شما علاقه دارند.
۲. آغاز تعامل و ایجاد ارتباط اولیه
رائه یک محتوای ارزشمند در قالب لید مگنت، اولین قدم برای ایجاد اعتماد و تعامل با مخاطبان است. بدون این تعامل، احتمال ترک قیف بازاریابی افزایش مییابد.
۳. ساخت لیست ایمیل قوی
لید مگنتها برای جمعآوری آدرسهای ایمیل بسیار مؤثر هستند. این لیست یکی از باارزشترین داراییهای یک کسبوکار دیجیتال است و بدون آن، ارتباط مستقیم با مخاطبان ممکن نیست.
۴. ایجاد حس ارزشمندی در مخاطب
ارائه یک محتوای رایگان یا ارزشمند از طریق لید مگنت نشان میدهد که کسبوکار شما به نیازها و دغدغههای مخاطب اهمیت میدهد. این موضوع اعتبار برند را تقویت میکند.
۵. افزایش نرخ تبدیل (Conversion Rate)
لید مگنت بهطور خاص برای تبدیل بازدیدکنندگان به مشتری طراحی شده است. بدون آن، ممکن است حجم زیادی از ترافیک وبسایت شما بدون هیچ اقدامی از دست برود.
۶. بهرهگیری از اتوماسیون بازاریابی
یک لید مگنت قوی اولین گام برای شروع کمپینهای ایمیل مارکتینگ و اتوماسیون است. بدون آن، هدایت مشتریان از مرحله آگاهی به خرید دشوار میشود.
۷. رقابت در بازار شلوغ دیجیتال
در فضای دیجیتال رقابتی امروز، مخاطبان انتخابهای زیادی دارند. یک لید مگنت جذاب به شما کمک میکند از رقبا متمایز شوید و توجه بیشتری را جلب کنید.
لید مگنت نهتنها به ایجاد ارتباط اولیه با مخاطبان کمک میکند، بلکه نقش حیاتی در ساخت اعتماد، تقویت برند، و افزایش نرخ تبدیل ایفا میکند. بدون آن، هر کمپین مارکتینگی ناقص است.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
✋ صبر کن... اگر نمیدونی لیدمگنت چی هست و به توضیحات بیشتر و مثال نیاز داری، حتما اینجا را کلیک کن و این شماره خبرنامه من را بخون بعد بورو ادامه مطلب...
و اما هفت دلیل اهمیت طراحی لیدمگنت:
۱. جذب مخاطبان هدفمند
یک لید مگنت (Lead Magnet) باارزش و مرتبط به شما کمک میکند تا بهجای جذب مخاطبان عمومی، مشتریان بالقوهای را هدف قرار دهید که به محصولات یا خدمات شما علاقه دارند.
۲. آغاز تعامل و ایجاد ارتباط اولیه
رائه یک محتوای ارزشمند در قالب لید مگنت، اولین قدم برای ایجاد اعتماد و تعامل با مخاطبان است. بدون این تعامل، احتمال ترک قیف بازاریابی افزایش مییابد.
۳. ساخت لیست ایمیل قوی
لید مگنتها برای جمعآوری آدرسهای ایمیل بسیار مؤثر هستند. این لیست یکی از باارزشترین داراییهای یک کسبوکار دیجیتال است و بدون آن، ارتباط مستقیم با مخاطبان ممکن نیست.
۴. ایجاد حس ارزشمندی در مخاطب
ارائه یک محتوای رایگان یا ارزشمند از طریق لید مگنت نشان میدهد که کسبوکار شما به نیازها و دغدغههای مخاطب اهمیت میدهد. این موضوع اعتبار برند را تقویت میکند.
۵. افزایش نرخ تبدیل (Conversion Rate)
لید مگنت بهطور خاص برای تبدیل بازدیدکنندگان به مشتری طراحی شده است. بدون آن، ممکن است حجم زیادی از ترافیک وبسایت شما بدون هیچ اقدامی از دست برود.
۶. بهرهگیری از اتوماسیون بازاریابی
یک لید مگنت قوی اولین گام برای شروع کمپینهای ایمیل مارکتینگ و اتوماسیون است. بدون آن، هدایت مشتریان از مرحله آگاهی به خرید دشوار میشود.
۷. رقابت در بازار شلوغ دیجیتال
در فضای دیجیتال رقابتی امروز، مخاطبان انتخابهای زیادی دارند. یک لید مگنت جذاب به شما کمک میکند از رقبا متمایز شوید و توجه بیشتری را جلب کنید.
لید مگنت نهتنها به ایجاد ارتباط اولیه با مخاطبان کمک میکند، بلکه نقش حیاتی در ساخت اعتماد، تقویت برند، و افزایش نرخ تبدیل ایفا میکند. بدون آن، هر کمپین مارکتینگی ناقص است.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
😳 ۵ نوع محتوای تاثیرگذار که هر تولیدکننده محتوا باید در تقویم محتوایی هفتگی خود لحاظ کند:
۱. محتوای آموزشی و راهنماها (How-to Guides)
ارائه آموزشها و محتوای ارزشمندی که به مخاطبان کمک کند مشکلات یا نیازهایشان را حل کنند، یکی از تأثیرگذارترین انواع محتواست. مثال: یک ویدیو یا مقاله درباره "۵ راه ساده برای بهبود استراتژی بازاریابی ایمیلی."
۲. محتوای الهامبخش و انگیزشی (Inspirational Content)
داستانها، نقلقولها یا مطالبی که مخاطب را تشویق و انگیزه میدهد. این نوع محتوا به ایجاد ارتباط احساسی عمیق با مخاطب کمک میکند. مثال: داستان موفقیت یک فرد یا کسبوکار مشابه مخاطبان هدف شما.
۳. محتوای تعاملی (Interactive Content)
کوییزها، نظرسنجیها یا پستهای جذاب که مخاطب را به واکنش و تعامل وامیدارد. این نوع محتوا به ایجاد ارتباط عمیقتر با مخاطب و جمعآوری اطلاعات مفید کمک میکند. مثال: نظرسنجی درباره چالشهای اصلی در حوزه کاری مخاطبان.
۴. محتوای خبری یا ترندهای روز (News and Trends)
پوشش اخبار مرتبط با صنعت یا موضوعات داغی که مخاطبان به آن علاقه دارند. این نوع محتوا باعث میشود که برند شما بهروز و مطلع از بازار به نظر برسد. مثال: معرفی ابزارهای جدیدی که در بازاریابی دیجیتال محبوب شدهاند.
۵. محتوای داستانمحور و تجربی (Storytelling)
داستانهای واقعی یا تخیلی که بتوانند حس کنجکاوی مخاطب را برانگیزند. مثال: داستان چگونگی تولید یک محصول خاص یا پشتصحنه زندگی حرفهای شما.
برای موفقیت، ترکیب این انواع محتوا در تقویم محتوایی باید بر اساس شناخت عمیق از مخاطبان هدف و اهداف کسبوکار صورت گیرد. این تنوع به شما کمک میکند تا ارتباطی پایدار و تأثیرگذار با مخاطبان ایجاد کنید.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash
۱. محتوای آموزشی و راهنماها (How-to Guides)
ارائه آموزشها و محتوای ارزشمندی که به مخاطبان کمک کند مشکلات یا نیازهایشان را حل کنند، یکی از تأثیرگذارترین انواع محتواست. مثال: یک ویدیو یا مقاله درباره "۵ راه ساده برای بهبود استراتژی بازاریابی ایمیلی."
۲. محتوای الهامبخش و انگیزشی (Inspirational Content)
داستانها، نقلقولها یا مطالبی که مخاطب را تشویق و انگیزه میدهد. این نوع محتوا به ایجاد ارتباط احساسی عمیق با مخاطب کمک میکند. مثال: داستان موفقیت یک فرد یا کسبوکار مشابه مخاطبان هدف شما.
۳. محتوای تعاملی (Interactive Content)
کوییزها، نظرسنجیها یا پستهای جذاب که مخاطب را به واکنش و تعامل وامیدارد. این نوع محتوا به ایجاد ارتباط عمیقتر با مخاطب و جمعآوری اطلاعات مفید کمک میکند. مثال: نظرسنجی درباره چالشهای اصلی در حوزه کاری مخاطبان.
۴. محتوای خبری یا ترندهای روز (News and Trends)
پوشش اخبار مرتبط با صنعت یا موضوعات داغی که مخاطبان به آن علاقه دارند. این نوع محتوا باعث میشود که برند شما بهروز و مطلع از بازار به نظر برسد. مثال: معرفی ابزارهای جدیدی که در بازاریابی دیجیتال محبوب شدهاند.
۵. محتوای داستانمحور و تجربی (Storytelling)
داستانهای واقعی یا تخیلی که بتوانند حس کنجکاوی مخاطب را برانگیزند. مثال: داستان چگونگی تولید یک محصول خاص یا پشتصحنه زندگی حرفهای شما.
برای موفقیت، ترکیب این انواع محتوا در تقویم محتوایی باید بر اساس شناخت عمیق از مخاطبان هدف و اهداف کسبوکار صورت گیرد. این تنوع به شما کمک میکند تا ارتباطی پایدار و تأثیرگذار با مخاطبان ایجاد کنید.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash
آیا میدانستید نرخ تکمیل اکثر دورههای آموزشی آنلاین کمتر از ۴٪ است؟
ببینیم دلیل این موضوع چیست و چگونه دوره آموزشی بعدی ما میتواند نتایج بهتری برای مخاطب ایجاد کند:
https://digitalk.substack.com/p/e98
ببینیم دلیل این موضوع چیست و چگونه دوره آموزشی بعدی ما میتواند نتایج بهتری برای مخاطب ایجاد کند:
https://digitalk.substack.com/p/e98
Substack
چگونه با تولید محتوای کاربردی، بهجای دورههای بینتیجه، کسبوکار جانبی موفقی بسازیم؟
آیا میدانید که میزان تکمیل دورههای آنلاین خودآموز چقدر پایین است؟ برخی آمارها نشان میدهند که تنها ۴ درصد از شرکتکنندگان یک دوره را به پایان میرسانند.
⭕️ ۵ کاری که هر تولیدکننده محتوا باید همین امروز شروع کند تا از رقابت عقب نماند:
۱. تحلیل مخاطبان و شناخت نیازهای آنها
همین امروز زمانی را صرف کنید تا به طور دقیق بفهمید مخاطبان شما چه میخواهند. از ابزارهای تحلیل داده مانند گوگل آنالیتیکس یا نظرسنجیها استفاده کنید تا علایق، چالشها و نیازهای آنها را شناسایی کنید. محتوایی که مستقیماً به دغدغههای مخاطب پاسخ دهد، همیشه مؤثرتر است.
۲. بازبینی و بهبود تقویم محتوایی
تقویم محتوایی خود را بررسی کنید و مطمئن شوید که شامل ترکیبی از محتوای آموزشی، الهامبخش، خبری و تعاملی است. اگر تاکنون تقویم ندارید، یک برنامه هفتگی یا ماهانه برای تولید محتوا تنظیم کنید.
۳. سرمایهگذاری در تولید محتوای ویدئویی
ویدئو یکی از پرطرفدارترین فرمتهای محتواست که توجه بیشتری را جلب میکند. اگر تاکنون به این حوزه وارد نشدهاید، امروز شروع کنید. میتوانید با ویدئوهای کوتاه و ساده (مثل ریلز اینستاگرام یا یوتیوب شورتز) شروع کنید و سپس به ویدئوهای بلندتر و حرفهایتر بروید.
۴. بهینهسازی محتوا برای موتورهای جستجو (SEO)
مطمئن شوید که محتوای شما با کلمات کلیدی مرتبط بهینه شده است تا در جستجوهای گوگل بیشتر دیده شود. همین امروز وقت بگذارید و مقالات قبلی خود را برای سئو بازبینی کنید یا محتوای جدیدی تولید کنید که ترافیک ارگانیک بیشتری جذب کند.
۵. تعامل فعال با مخاطبان در شبکههای اجتماعی
به کامنتها پاسخ دهید، سوالات مخاطبان را مطرح کنید و گفتوگوهای معنیدار ایجاد کنید. تعامل مستقیم با مخاطبان نهتنها باعث افزایش اعتماد و وفاداری میشود، بلکه الگوریتمهای پلتفرمها نیز محتوای شما را بیشتر نشان خواهند داد.
نکته مهم:
این ۵ اقدام کلیدی میتواند شما را یک قدم جلوتر از رقبا نگه دارد. شروع هر یک از اینها حتی به صورت تدریجی، تأثیر زیادی بر عملکرد شما خواهد داشت.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
Instagram.com/mahmoodbashash
۱. تحلیل مخاطبان و شناخت نیازهای آنها
همین امروز زمانی را صرف کنید تا به طور دقیق بفهمید مخاطبان شما چه میخواهند. از ابزارهای تحلیل داده مانند گوگل آنالیتیکس یا نظرسنجیها استفاده کنید تا علایق، چالشها و نیازهای آنها را شناسایی کنید. محتوایی که مستقیماً به دغدغههای مخاطب پاسخ دهد، همیشه مؤثرتر است.
۲. بازبینی و بهبود تقویم محتوایی
تقویم محتوایی خود را بررسی کنید و مطمئن شوید که شامل ترکیبی از محتوای آموزشی، الهامبخش، خبری و تعاملی است. اگر تاکنون تقویم ندارید، یک برنامه هفتگی یا ماهانه برای تولید محتوا تنظیم کنید.
۳. سرمایهگذاری در تولید محتوای ویدئویی
ویدئو یکی از پرطرفدارترین فرمتهای محتواست که توجه بیشتری را جلب میکند. اگر تاکنون به این حوزه وارد نشدهاید، امروز شروع کنید. میتوانید با ویدئوهای کوتاه و ساده (مثل ریلز اینستاگرام یا یوتیوب شورتز) شروع کنید و سپس به ویدئوهای بلندتر و حرفهایتر بروید.
۴. بهینهسازی محتوا برای موتورهای جستجو (SEO)
مطمئن شوید که محتوای شما با کلمات کلیدی مرتبط بهینه شده است تا در جستجوهای گوگل بیشتر دیده شود. همین امروز وقت بگذارید و مقالات قبلی خود را برای سئو بازبینی کنید یا محتوای جدیدی تولید کنید که ترافیک ارگانیک بیشتری جذب کند.
۵. تعامل فعال با مخاطبان در شبکههای اجتماعی
به کامنتها پاسخ دهید، سوالات مخاطبان را مطرح کنید و گفتوگوهای معنیدار ایجاد کنید. تعامل مستقیم با مخاطبان نهتنها باعث افزایش اعتماد و وفاداری میشود، بلکه الگوریتمهای پلتفرمها نیز محتوای شما را بیشتر نشان خواهند داد.
نکته مهم:
این ۵ اقدام کلیدی میتواند شما را یک قدم جلوتر از رقبا نگه دارد. شروع هر یک از اینها حتی به صورت تدریجی، تأثیر زیادی بر عملکرد شما خواهد داشت.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
Instagram.com/mahmoodbashash
😳 ۵ کاری که برخلاف هشدار مشاورها، اکثر کارآفرینها انجام میدهند و نتایج منفی آن را دیر یا زود تجربه خواهند کرد:
۱. کار بیش از حد و بدون استراحت
بسیاری از کارآفرینها فکر میکنند که با کار ۱۲ تا ۱۶ ساعت در روز میتوانند موفقیت سریعتری به دست آورند. مشاورها اغلب هشدار میدهند که این سبک زندگی منجر به فرسودگی شغلی و کاهش خلاقیت میشود، اما کارآفرینها تا زمانی که فشار زیاد به سلامتیشان آسیب نزند، آن را جدی نمیگیرند.
۲. نادیده گرفتن تحلیلهای دقیق مالی
بسیاری از کارآفرینها به جای تمرکز بر تحلیلهای مالی و پیشبینی جریان نقدی، با اتکا به حس درونی تصمیمگیری میکنند. در حالی که مشاوران هشدار میدهند که این رویکرد میتواند منجر به مشکلات جدی مالی و حتی ورشکستگی شود.
۳. ساختن برند حول شخصیت خودشان
کارآفرینها گاهی برند کسبوکارشان را کاملاً به شخصیت و مهارتهای فردی خود گره میزنند. مشاورها هشدار میدهند که این کار مانع رشد مقیاسپذیر میشود و در صورت ترک یا کنار رفتن بنیانگذار، برند دچار سقوط میشود.
۴. پذیرش هر پروژه یا مشتری برای کسب درآمد
بسیاری از کارآفرینها در مراحل اولیه رشد، به هر پروژه یا مشتری بله میگویند تا درآمد کسب کنند. مشاورها هشدار میدهند که این کار میتواند باعث انحراف از استراتژی اصلی، اتلاف منابع و حتی ضربه به اعتبار برند شود.
۵. اهمیت ندادن به بازخوردها
کارآفرینها ممکن است به دلیل اطمینان بیش از حد به تصمیمات خود، بازخوردها را نادیده بگیرند. مشاورها معتقدند که این رفتار میتواند منجر به از دست دادن فرصتهای بهبود و ایجاد فاصله بین برند و مشتریان شود.
⭕️ هرچند کارآفرینها با انگیزه بالا و تصمیمگیریهای سریع به رشد فکر میکنند، اما برخی از این اقدامات در بلندمدت میتواند تأثیرات منفی جدی بر کسبوکار و حتی زندگی شخصی آنها داشته باشد. مشاورها این موارد را هشدار میدهند تا از چالشهای غیرضروری جلوگیری شود.
موفق باشید، محمود از تورنتو💐 @mahmoodbashash
Instagram.com/mahmoodbashash
۱. کار بیش از حد و بدون استراحت
بسیاری از کارآفرینها فکر میکنند که با کار ۱۲ تا ۱۶ ساعت در روز میتوانند موفقیت سریعتری به دست آورند. مشاورها اغلب هشدار میدهند که این سبک زندگی منجر به فرسودگی شغلی و کاهش خلاقیت میشود، اما کارآفرینها تا زمانی که فشار زیاد به سلامتیشان آسیب نزند، آن را جدی نمیگیرند.
۲. نادیده گرفتن تحلیلهای دقیق مالی
بسیاری از کارآفرینها به جای تمرکز بر تحلیلهای مالی و پیشبینی جریان نقدی، با اتکا به حس درونی تصمیمگیری میکنند. در حالی که مشاوران هشدار میدهند که این رویکرد میتواند منجر به مشکلات جدی مالی و حتی ورشکستگی شود.
۳. ساختن برند حول شخصیت خودشان
کارآفرینها گاهی برند کسبوکارشان را کاملاً به شخصیت و مهارتهای فردی خود گره میزنند. مشاورها هشدار میدهند که این کار مانع رشد مقیاسپذیر میشود و در صورت ترک یا کنار رفتن بنیانگذار، برند دچار سقوط میشود.
۴. پذیرش هر پروژه یا مشتری برای کسب درآمد
بسیاری از کارآفرینها در مراحل اولیه رشد، به هر پروژه یا مشتری بله میگویند تا درآمد کسب کنند. مشاورها هشدار میدهند که این کار میتواند باعث انحراف از استراتژی اصلی، اتلاف منابع و حتی ضربه به اعتبار برند شود.
۵. اهمیت ندادن به بازخوردها
کارآفرینها ممکن است به دلیل اطمینان بیش از حد به تصمیمات خود، بازخوردها را نادیده بگیرند. مشاورها معتقدند که این رفتار میتواند منجر به از دست دادن فرصتهای بهبود و ایجاد فاصله بین برند و مشتریان شود.
⭕️ هرچند کارآفرینها با انگیزه بالا و تصمیمگیریهای سریع به رشد فکر میکنند، اما برخی از این اقدامات در بلندمدت میتواند تأثیرات منفی جدی بر کسبوکار و حتی زندگی شخصی آنها داشته باشد. مشاورها این موارد را هشدار میدهند تا از چالشهای غیرضروری جلوگیری شود.
موفق باشید، محمود از تورنتو💐 @mahmoodbashash
Instagram.com/mahmoodbashash
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اگر کفگیر کسبوکارت به ته دیگ خورده اینو حتما ببین😁
⛔️ ۵ دلیل عجیب که چرا ایمیل مارکتینگ از همیشه مهمتر شده است:
۱. احتمال گمشدن پیامها در شبکههای اجتماعی
الگوریتمهای شبکههای اجتماعی هر روز پیچیدهتر میشوند و احتمال دیده نشدن محتوای شما توسط مخاطبان افزایش مییابد. در مقابل، ایمیل به صورت مستقیم به اینباکس کاربران میرسد و تا زمانی که باز شود یا حذف شود، در دسترس باقی میماند.
۲. افزایش نگرانی از امنیت دادهها در پلتفرمهای اجتماعی
با افزایش نگرانیهای مربوط به امنیت دادهها در شبکههای اجتماعی و تغییرات قوانین حفظ حریم خصوصی، کاربران تمایل دارند به کانالهایی اعتماد کنند که امنیت بیشتری دارند. ایمیل، با رویکرد شخصی و امن خود، همچنان به عنوان یک بستر قابل اعتماد باقی مانده است.
۳. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) فوقالعاده بالا
در دنیایی که هزینه تبلیغات آنلاین به سرعت افزایش مییابد، ایمیل مارکتینگ هنوز هم یکی از ارزانترین و پربازدهترین روشهای بازاریابی است. هیچ کانال دیگری نمیتواند با این سطح بازدهی رقابت کند.
۴. عدم وابستگی به پلتفرمهای شخص ثالث
با وجود تغییرات مداوم در پلتفرمهای مختلف (مثل تغییرات الگوریتم اینستاگرام یا توییتر)، لیست ایمیل کاملاً متعلق به شماست. این کانال به شما قدرت کنترل بیشتری بر ارتباط با مشتریان میدهد و تحت تأثیر سیاستهای خارجی قرار نمیگیرد.
۵. تقاضا برای ارتباطات شخصیتر
در عصر شلوغی شبکههای اجتماعی، کاربران به دنبال ارتباطات مستقیم و شخصیتر هستند. ایمیل به شما این امکان را میدهد که پیامهای خود را دقیقاً براساس نیازها و علایق هر کاربر تنظیم کنید و ارتباطی معنادارتر ایجاد کنید.
با وجود تغییرات فراوان در فضای دیجیتال، ایمیل مارکتینگ همچنان به عنوان یک ابزار قدرتمند و امن برای برقراری ارتباط مؤثر با مخاطبان باقی مانده است. عجیب اما واقعی: این روش قدیمی هنوز هم کلید موفقیت بسیاری از کسبوکارهاست.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash
۱. احتمال گمشدن پیامها در شبکههای اجتماعی
الگوریتمهای شبکههای اجتماعی هر روز پیچیدهتر میشوند و احتمال دیده نشدن محتوای شما توسط مخاطبان افزایش مییابد. در مقابل، ایمیل به صورت مستقیم به اینباکس کاربران میرسد و تا زمانی که باز شود یا حذف شود، در دسترس باقی میماند.
۲. افزایش نگرانی از امنیت دادهها در پلتفرمهای اجتماعی
با افزایش نگرانیهای مربوط به امنیت دادهها در شبکههای اجتماعی و تغییرات قوانین حفظ حریم خصوصی، کاربران تمایل دارند به کانالهایی اعتماد کنند که امنیت بیشتری دارند. ایمیل، با رویکرد شخصی و امن خود، همچنان به عنوان یک بستر قابل اعتماد باقی مانده است.
۳. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) فوقالعاده بالا
در دنیایی که هزینه تبلیغات آنلاین به سرعت افزایش مییابد، ایمیل مارکتینگ هنوز هم یکی از ارزانترین و پربازدهترین روشهای بازاریابی است. هیچ کانال دیگری نمیتواند با این سطح بازدهی رقابت کند.
۴. عدم وابستگی به پلتفرمهای شخص ثالث
با وجود تغییرات مداوم در پلتفرمهای مختلف (مثل تغییرات الگوریتم اینستاگرام یا توییتر)، لیست ایمیل کاملاً متعلق به شماست. این کانال به شما قدرت کنترل بیشتری بر ارتباط با مشتریان میدهد و تحت تأثیر سیاستهای خارجی قرار نمیگیرد.
۵. تقاضا برای ارتباطات شخصیتر
در عصر شلوغی شبکههای اجتماعی، کاربران به دنبال ارتباطات مستقیم و شخصیتر هستند. ایمیل به شما این امکان را میدهد که پیامهای خود را دقیقاً براساس نیازها و علایق هر کاربر تنظیم کنید و ارتباطی معنادارتر ایجاد کنید.
با وجود تغییرات فراوان در فضای دیجیتال، ایمیل مارکتینگ همچنان به عنوان یک ابزار قدرتمند و امن برای برقراری ارتباط مؤثر با مخاطبان باقی مانده است. عجیب اما واقعی: این روش قدیمی هنوز هم کلید موفقیت بسیاری از کسبوکارهاست.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash
👋 ۵ کار زیربنایی که برای شروع فعالیت و ادامه موفق در هر پلتفرم آنلاین باید انجام دهیم:
۱. تعیین هدف و شناخت دقیق مخاطب هدف
قبل از شروع فعالیت، باید هدف خود را مشخص کنید: آیا به دنبال فروش، افزایش آگاهی از برند یا جذب مخاطب هستید؟ سپس، مخاطبان هدف خود را بر اساس سن، موقعیت جغرافیایی، علاقهها و نیازهایشان شناسایی کنید تا محتوای شما مستقیماً با آنها همخوانی داشته باشد.
۲. ایجاد هویت بصری و صدای برند یکپارچه
هویت بصری شامل لوگو، رنگها، فونتها و طراحی است که باید در همه پستها و محتوای شما ثابت باشد. همچنین، لحن و صدای برند (مثلاً دوستانه، حرفهای یا انگیزشی) باید در تمام ارتباطاتتان هماهنگ باشد تا مخاطبان به راحتی شما را شناسایی کنند.
۳. برنامهریزی و ایجاد تقویم محتوایی منظم
موفقیت در هر پلتفرم نیازمند تولید منظم محتواست. یک تقویم محتوایی تهیه کنید که شامل زمانبندی پستها، نوع محتوا (آموزشی، سرگرمکننده، تبلیغاتی) و موضوعات مرتبط با مخاطبان هدف شما باشد. این کار باعث ایجاد تداوم و اعتماد در مخاطبان میشود.
۴. استفاده از ابزارهای تحلیل و ارزیابی
بدون اندازهگیری عملکرد، نمیتوانید موفقیت خود را بسنجید. از ابزارهای تحلیل مانند:
Google Analytics،
Instagram Insights,
YouTube Analytics,
استفاده کنید تا بدانید کدام محتواها عملکرد بهتری دارند و استراتژی خود را بهبود دهید.
۵. تعامل فعال و ایجاد جامعهای از مخاطبان وفادار
پاسخ به کامنتها، دایرکتها و نظرات مخاطبان باعث میشود که آنها احساس کنند که صدایشان شنیده میشود. این تعامل نه تنها ارتباطات شما را تقویت میکند، بلکه الگوریتم پلتفرمها نیز محتوای شما را به افراد بیشتری نشان میدهد.
برای موفقیت پایدار، بر ایجاد ارزش، ثبات در عملکرد و تعامل با مخاطبان تمرکز کنید. این اقدامات زیربنایی، ستون موفقیت شما در هر پلتفرم آنلاین خواهند بود.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash
۱. تعیین هدف و شناخت دقیق مخاطب هدف
قبل از شروع فعالیت، باید هدف خود را مشخص کنید: آیا به دنبال فروش، افزایش آگاهی از برند یا جذب مخاطب هستید؟ سپس، مخاطبان هدف خود را بر اساس سن، موقعیت جغرافیایی، علاقهها و نیازهایشان شناسایی کنید تا محتوای شما مستقیماً با آنها همخوانی داشته باشد.
۲. ایجاد هویت بصری و صدای برند یکپارچه
هویت بصری شامل لوگو، رنگها، فونتها و طراحی است که باید در همه پستها و محتوای شما ثابت باشد. همچنین، لحن و صدای برند (مثلاً دوستانه، حرفهای یا انگیزشی) باید در تمام ارتباطاتتان هماهنگ باشد تا مخاطبان به راحتی شما را شناسایی کنند.
۳. برنامهریزی و ایجاد تقویم محتوایی منظم
موفقیت در هر پلتفرم نیازمند تولید منظم محتواست. یک تقویم محتوایی تهیه کنید که شامل زمانبندی پستها، نوع محتوا (آموزشی، سرگرمکننده، تبلیغاتی) و موضوعات مرتبط با مخاطبان هدف شما باشد. این کار باعث ایجاد تداوم و اعتماد در مخاطبان میشود.
۴. استفاده از ابزارهای تحلیل و ارزیابی
بدون اندازهگیری عملکرد، نمیتوانید موفقیت خود را بسنجید. از ابزارهای تحلیل مانند:
Google Analytics،
Instagram Insights,
YouTube Analytics,
استفاده کنید تا بدانید کدام محتواها عملکرد بهتری دارند و استراتژی خود را بهبود دهید.
۵. تعامل فعال و ایجاد جامعهای از مخاطبان وفادار
پاسخ به کامنتها، دایرکتها و نظرات مخاطبان باعث میشود که آنها احساس کنند که صدایشان شنیده میشود. این تعامل نه تنها ارتباطات شما را تقویت میکند، بلکه الگوریتم پلتفرمها نیز محتوای شما را به افراد بیشتری نشان میدهد.
برای موفقیت پایدار، بر ایجاد ارزش، ثبات در عملکرد و تعامل با مخاطبان تمرکز کنید. این اقدامات زیربنایی، ستون موفقیت شما در هر پلتفرم آنلاین خواهند بود.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash
😳 ۵ ادعای باورنکردنی که میتواند ثابت کند ایمیل مارکتینگ هم نمیتواند ریسمان نجات کسبوکار ما باشد:
۱. بدون لیست ایمیل هدفمند، ارسال ایمیل بیفایده است
اگر لیست ایمیل شما شامل مخاطبان مرتبط و علاقهمند به محصولات یا خدماتتان نباشد، حتی بهترین کمپینهای ایمیل مارکتینگ هم بیاثر خواهند بود. بدون ساختن یک لیست قوی و هدفمند از مخاطبان، نرخ باز شدن ایمیلها و نرخ کلیک به شدت پایین خواهد بود.
۲. نداشتن محتوای ارزشمند برای جذب مخاطب
ایمیل فقط یک کانال ارتباطی است و اگر چیزی ارزشمند برای ارائه نداشته باشید (مانند پیشنهادات خاص، آموزشهای مفید، یا اطلاعات جذاب)، مخاطب ایمیلهای شما را نادیده میگیرد. محتوای ارزشمند، زیربنای موفقیت ایمیل مارکتینگ است.
۳. فقدان استراتژی مشخص برای تعامل با مخاطب
اگر برنامهای برای مدیریت تعامل با مخاطبان نداشته باشید، ارسال ایمیل به تنهایی نمیتواند باعث ایجاد ارتباط قوی شود. ایمیلهایی که بدون هدف و استراتژی ارسال میشوند، فقط به لیست اسپم مخاطبان میپیوندند.
۴. بیتوجهی به طراحی و تجربه کاربری ایمیل
اگر ایمیلهای شما ظاهری حرفهای نداشته باشند یا روی دستگاههای مختلف به درستی نمایش داده نشوند، مخاطبان از خواندن آنها صرفنظر میکنند. توجه به طراحی و بهینهسازی تجربه کاربری یک ضرورت است که نباید نادیده گرفته شود.
۵. عدم پیگیری و تحلیل عملکرد کمپینها
اگر نرخ باز شدن، کلیک، و تبدیل ایمیلها را پیگیری نکنید، نمیتوانید بفهمید کدام بخش از استراتژی شما نیاز به بهبود دارد. بدون تحلیل دقیق، ایمیل مارکتینگ به یک فعالیت کورکورانه تبدیل میشود که احتمالاً هیچ نتیجهای برای کسبوکار شما نخواهد داشت.
ایمیل مارکتینگ یک ابزار قدرتمند است، اما اگر اقدامات زیربنایی مانند ساخت لیست مخاطبان هدفمند، تولید محتوای ارزشمند، طراحی حرفهای و تحلیل عملکرد را نادیده بگیرید، نمیتواند به کسبوکار شما کمک کند. موفقیت در بازاریابی، به تلاش مستمر و داشتن استراتژی وابسته است، نه فقط ابزارها.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash
۱. بدون لیست ایمیل هدفمند، ارسال ایمیل بیفایده است
اگر لیست ایمیل شما شامل مخاطبان مرتبط و علاقهمند به محصولات یا خدماتتان نباشد، حتی بهترین کمپینهای ایمیل مارکتینگ هم بیاثر خواهند بود. بدون ساختن یک لیست قوی و هدفمند از مخاطبان، نرخ باز شدن ایمیلها و نرخ کلیک به شدت پایین خواهد بود.
۲. نداشتن محتوای ارزشمند برای جذب مخاطب
ایمیل فقط یک کانال ارتباطی است و اگر چیزی ارزشمند برای ارائه نداشته باشید (مانند پیشنهادات خاص، آموزشهای مفید، یا اطلاعات جذاب)، مخاطب ایمیلهای شما را نادیده میگیرد. محتوای ارزشمند، زیربنای موفقیت ایمیل مارکتینگ است.
۳. فقدان استراتژی مشخص برای تعامل با مخاطب
اگر برنامهای برای مدیریت تعامل با مخاطبان نداشته باشید، ارسال ایمیل به تنهایی نمیتواند باعث ایجاد ارتباط قوی شود. ایمیلهایی که بدون هدف و استراتژی ارسال میشوند، فقط به لیست اسپم مخاطبان میپیوندند.
۴. بیتوجهی به طراحی و تجربه کاربری ایمیل
اگر ایمیلهای شما ظاهری حرفهای نداشته باشند یا روی دستگاههای مختلف به درستی نمایش داده نشوند، مخاطبان از خواندن آنها صرفنظر میکنند. توجه به طراحی و بهینهسازی تجربه کاربری یک ضرورت است که نباید نادیده گرفته شود.
۵. عدم پیگیری و تحلیل عملکرد کمپینها
اگر نرخ باز شدن، کلیک، و تبدیل ایمیلها را پیگیری نکنید، نمیتوانید بفهمید کدام بخش از استراتژی شما نیاز به بهبود دارد. بدون تحلیل دقیق، ایمیل مارکتینگ به یک فعالیت کورکورانه تبدیل میشود که احتمالاً هیچ نتیجهای برای کسبوکار شما نخواهد داشت.
ایمیل مارکتینگ یک ابزار قدرتمند است، اما اگر اقدامات زیربنایی مانند ساخت لیست مخاطبان هدفمند، تولید محتوای ارزشمند، طراحی حرفهای و تحلیل عملکرد را نادیده بگیرید، نمیتواند به کسبوکار شما کمک کند. موفقیت در بازاریابی، به تلاش مستمر و داشتن استراتژی وابسته است، نه فقط ابزارها.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash
🤖 ۵ مشخصه مهم که هر پرامت چتجیپیتی باید داشته باشد تا بهترین نتیجه را دریافت کنیم:
۱. شفافیت و وضوح درخواست
پرامپت شما باید دقیق و روشن باشد تا مدل بتواند نیاز شما را به درستی درک کند. از جملات کوتاه و واضح استفاده کنید و از کلیگویی پرهیز کنید.
مثال خوب: ۵ استراتژی برای بهبود نرخ باز شدن ایمیل.
۲. ارائه زمینه و جزئیات
هرچه اطلاعات بیشتری درباره موضوع و مخاطب ارائه دهید، پاسخ دقیقتر خواهد بود. جزئیات مانند نوع محتوا (آموزشی، تبلیغاتی، یا تحلیلی) یا سبک مورد نظر (رسمی یا غیررسمی) اهمیت دارد.
مثال: راهنمایی کوتاه برای نوشتن ایمیل تبلیغاتی با سبک دوستانه.
۳. مشخص کردن خروجی مورد انتظار
دقیقا بگویید چه نوع خروجی میخواهید: لیست، مقاله، اسکریپت، یا توضیح. این کار از دریافت پاسخهای غیرمرتبط جلوگیری میکند.
مثال: ۵ عنوان جذاب برای یک مقاله درباره ایمیل مارکتینگ.
۴. استفاده از قالبها و ساختار مشخص
اگر انتظار ساختار خاصی دارید، آن را مشخص کنید. مثلاً اگر لیست میخواهید، بگویید که پاسخ به صورت شمارهگذاری شده باشد یا اگر مقاله است، پاراگرافبندی شود.
مثال: یک مقاله ۳ پاراگرافی درباره اهمیت SEO با عناوین هر پاراگراف.
۵. پرسیدن سوالات تکمیلی برای جزئیات بیشتر
اگر پاسخ اولیه نیازهای شما را کامل برطرف نکرد، سوالات جزئیتر یا اصلاحشده بپرسید. به این ترتیب میتوانید به تدریج پاسخ را بهبود دهید.
مثال اولیه: مزایای ایمیل مارکتینگ چیست؟
سوال تکمیلی: چگونه ایمیل مارکتینگ میتواند وفاداری مشتریان را افزایش دهد؟
یک پرامت خوب شفاف، دقیق، با جزئیات مرتبط، و همراه با توضیح در مورد خروجی مورد انتظار است. با رعایت این اصول، میتوانید بهترین نتایج را از چتجیپیتی دریافت کنید.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash
۱. شفافیت و وضوح درخواست
پرامپت شما باید دقیق و روشن باشد تا مدل بتواند نیاز شما را به درستی درک کند. از جملات کوتاه و واضح استفاده کنید و از کلیگویی پرهیز کنید.
مثال خوب: ۵ استراتژی برای بهبود نرخ باز شدن ایمیل.
۲. ارائه زمینه و جزئیات
هرچه اطلاعات بیشتری درباره موضوع و مخاطب ارائه دهید، پاسخ دقیقتر خواهد بود. جزئیات مانند نوع محتوا (آموزشی، تبلیغاتی، یا تحلیلی) یا سبک مورد نظر (رسمی یا غیررسمی) اهمیت دارد.
مثال: راهنمایی کوتاه برای نوشتن ایمیل تبلیغاتی با سبک دوستانه.
۳. مشخص کردن خروجی مورد انتظار
دقیقا بگویید چه نوع خروجی میخواهید: لیست، مقاله، اسکریپت، یا توضیح. این کار از دریافت پاسخهای غیرمرتبط جلوگیری میکند.
مثال: ۵ عنوان جذاب برای یک مقاله درباره ایمیل مارکتینگ.
۴. استفاده از قالبها و ساختار مشخص
اگر انتظار ساختار خاصی دارید، آن را مشخص کنید. مثلاً اگر لیست میخواهید، بگویید که پاسخ به صورت شمارهگذاری شده باشد یا اگر مقاله است، پاراگرافبندی شود.
مثال: یک مقاله ۳ پاراگرافی درباره اهمیت SEO با عناوین هر پاراگراف.
۵. پرسیدن سوالات تکمیلی برای جزئیات بیشتر
اگر پاسخ اولیه نیازهای شما را کامل برطرف نکرد، سوالات جزئیتر یا اصلاحشده بپرسید. به این ترتیب میتوانید به تدریج پاسخ را بهبود دهید.
مثال اولیه: مزایای ایمیل مارکتینگ چیست؟
سوال تکمیلی: چگونه ایمیل مارکتینگ میتواند وفاداری مشتریان را افزایش دهد؟
یک پرامت خوب شفاف، دقیق، با جزئیات مرتبط، و همراه با توضیح در مورد خروجی مورد انتظار است. با رعایت این اصول، میتوانید بهترین نتایج را از چتجیپیتی دریافت کنید.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash
💯 یکی از پرشمارترین سوالهایی که در ذهن همه ما است اینه که چگونه یک کسبوکار آنلاین جمع و جور راهاندازی کنیم و درآمد جانبی ایجاد کنیم.
و اکثر ما هم تصور میکنیم که این کار احتمالا خیلی پیچیده و گران است و یا اینکه ترفندها و دانش فنی خاصی لازم است.
مقاله شماره ۱۰۰ دیجیتاک فقط یک یادآوری است از ایدههای ساده و ابزارهای کاربردی که میتوانند برای شروع یک کسبوکار آنلاین استفاده شوند.
امیدوارم مورد توجهتون قرار بگیرد:
https://digitalk.substack.com/p/e100
و اکثر ما هم تصور میکنیم که این کار احتمالا خیلی پیچیده و گران است و یا اینکه ترفندها و دانش فنی خاصی لازم است.
مقاله شماره ۱۰۰ دیجیتاک فقط یک یادآوری است از ایدههای ساده و ابزارهای کاربردی که میتوانند برای شروع یک کسبوکار آنلاین استفاده شوند.
امیدوارم مورد توجهتون قرار بگیرد:
https://digitalk.substack.com/p/e100
Substack
پنج ایده ساده برای شروع کسبوکار آنلاین، از همین امروز
شروع یک کسبوکار آنلاین ممکن است در ابتدا پیچیده و دلهرهآور به نظر برسد، اما در واقعیت، با ایدههای درست و ابزارهای مناسب، میتوانید به راحتی قدم اول را بردارید.
😳 ۷ گام برای شروع یک کار جانبی با صرف تنها یک ساعت در روز:
۱. انتخاب یک ایده ساده و عملی
یک کار جانبی را انتخاب کنید که با مهارتها و علایق شما همخوانی داشته باشد و نیاز به سرمایه یا زمان زیادی نداشته باشد. مثالها: تولید محتوای آنلاین، فریلنسینگ در حوزهای که تخصص دارید، یا فروش محصولات دستساز.
۲. تحقیق و شناخت بازار هدف
هر روز چند دقیقه به تحقیق درباره مخاطبان هدف و نیازهای آنها بپردازید. ببینید چه مشکلاتی دارند و چگونه میتوانید به آنها کمک کنید. این شناخت پایهای برای موفقیت کسبوکار جانبی شما خواهد بود.
۳. تعیین یک هدف کوچک و کوتاهمدت
یک هدف کوچک و قابل دستیابی برای خود مشخص کنید، مثل جذب اولین مشتری یا فروش اولین محصول. این کار به شما انگیزه میدهد و تمرکزتان را حفظ میکند.
۴. اختصاص زمان مشخص برای اجرای روزانه
یک ساعت خاص از روز را برای کار جانبی خود تعیین کنید (مثلاً قبل از کار اصلی یا بعد از شام). این زمان باید بدون حواسپرتی و با تمرکز کامل باشد تا بیشترین بهرهوری را داشته باشید.
۵. شروع با حداقل منابع و هزینهها
نیازی نیست از همان ابتدا هزینه زیادی کنید. از ابزارهای رایگان، شبکههای اجتماعی، یا پلتفرمهای آنلاین برای شروع استفاده کنید. به تدریج با افزایش درآمد، میتوانید روی توسعه کسبوکار سرمایهگذاری کنید.
۶. آموزش و بهبود مهارتها
بخشی از زمان خود را به یادگیری مهارتهای جدید مرتبط با کارتان اختصاص دهید. شرکت در دورههای آنلاین کوتاه یا گوش دادن به پادکستهای آموزشی میتواند کمک بزرگی باشد.
۷. پیگیری و ارزیابی پیشرفت
به صورت هفتگی عملکرد خود را بررسی کنید: آیا به اهداف خود نزدیک شدهاید؟ اگر نه، چه چیزی باید تغییر کند؟ این کار به شما کمک میکند مسیر خود را اصلاح و بهبود دهید.
با صرف تنها یک ساعت در روز و دنبال کردن این گامها، میتوانید به تدریج یک کار جانبی موفق راهاندازی کنید.
استمرار و تمرکز کلید اصلی در این مسیر است.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash
۱. انتخاب یک ایده ساده و عملی
یک کار جانبی را انتخاب کنید که با مهارتها و علایق شما همخوانی داشته باشد و نیاز به سرمایه یا زمان زیادی نداشته باشد. مثالها: تولید محتوای آنلاین، فریلنسینگ در حوزهای که تخصص دارید، یا فروش محصولات دستساز.
۲. تحقیق و شناخت بازار هدف
هر روز چند دقیقه به تحقیق درباره مخاطبان هدف و نیازهای آنها بپردازید. ببینید چه مشکلاتی دارند و چگونه میتوانید به آنها کمک کنید. این شناخت پایهای برای موفقیت کسبوکار جانبی شما خواهد بود.
۳. تعیین یک هدف کوچک و کوتاهمدت
یک هدف کوچک و قابل دستیابی برای خود مشخص کنید، مثل جذب اولین مشتری یا فروش اولین محصول. این کار به شما انگیزه میدهد و تمرکزتان را حفظ میکند.
۴. اختصاص زمان مشخص برای اجرای روزانه
یک ساعت خاص از روز را برای کار جانبی خود تعیین کنید (مثلاً قبل از کار اصلی یا بعد از شام). این زمان باید بدون حواسپرتی و با تمرکز کامل باشد تا بیشترین بهرهوری را داشته باشید.
۵. شروع با حداقل منابع و هزینهها
نیازی نیست از همان ابتدا هزینه زیادی کنید. از ابزارهای رایگان، شبکههای اجتماعی، یا پلتفرمهای آنلاین برای شروع استفاده کنید. به تدریج با افزایش درآمد، میتوانید روی توسعه کسبوکار سرمایهگذاری کنید.
۶. آموزش و بهبود مهارتها
بخشی از زمان خود را به یادگیری مهارتهای جدید مرتبط با کارتان اختصاص دهید. شرکت در دورههای آنلاین کوتاه یا گوش دادن به پادکستهای آموزشی میتواند کمک بزرگی باشد.
۷. پیگیری و ارزیابی پیشرفت
به صورت هفتگی عملکرد خود را بررسی کنید: آیا به اهداف خود نزدیک شدهاید؟ اگر نه، چه چیزی باید تغییر کند؟ این کار به شما کمک میکند مسیر خود را اصلاح و بهبود دهید.
با صرف تنها یک ساعت در روز و دنبال کردن این گامها، میتوانید به تدریج یک کار جانبی موفق راهاندازی کنید.
استمرار و تمرکز کلید اصلی در این مسیر است.
موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash