#محرم
🏴شب هفتم،حضرت علی اصغر(ع)
مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد
مهتاب را فلک به کف آفتاب داد
چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید
چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد
بر طفل و باب او چو جوابی نداد کس
یک تیر، هر دو را، به سه پهلو جواب داد
خون گلوی طفل نه، ایثار را ببین
آن گُل، نخورد آب و به گلچین گلاب داد
هم عندلیب سوخت و هم باغبان که خصم
آبی به گُل نداد، ولی گُل به آب داد
پرپر چو مرغ می زد و تا پر، نشسته تیر
اما به خنده باز تسلاّی باب داد
او خنده کرد و عالم از این خنده گریه کرد
نگرفت آب و آب به چشم سحاب داد
اصغر به لای لای ندارد نیاز و تیر
او را به خواب بُرد و به مَهد تُراب داد
شاعر:علی انسانی
@labbayk_ir
🏴شب هفتم،حضرت علی اصغر(ع)
مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد
مهتاب را فلک به کف آفتاب داد
چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحْم دید
چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد
بر طفل و باب او چو جوابی نداد کس
یک تیر، هر دو را، به سه پهلو جواب داد
خون گلوی طفل نه، ایثار را ببین
آن گُل، نخورد آب و به گلچین گلاب داد
هم عندلیب سوخت و هم باغبان که خصم
آبی به گُل نداد، ولی گُل به آب داد
پرپر چو مرغ می زد و تا پر، نشسته تیر
اما به خنده باز تسلاّی باب داد
او خنده کرد و عالم از این خنده گریه کرد
نگرفت آب و آب به چشم سحاب داد
اصغر به لای لای ندارد نیاز و تیر
او را به خواب بُرد و به مَهد تُراب داد
شاعر:علی انسانی
@labbayk_ir
#محرم
🏴السلام علی الطفل الرضیع
حضرت صاحب الزمان (عج) در زیارت ناحیه مقدسه، خطاب به این طفل شهید چنین سلام میکنند:
«السلام علی عبدالله بن الحسین، الطفل الرضیع، المرمی الصریع، المتثحط دما، المصعد دمه فی السماء، المذبوح بالسهم فی حجر ابیه، لعن الله رامیه حرمله بن کاهل الاسدی و ذویه»
✔️سلام بر عبدالله فرزند حسین (ع) کودک شیرخوار، تیرخورده بر زمین افتاده و به خون غلطیده، کسی که خونش در آسمان بالا رفته و در آغوش پدر با تیر، سرش بریده شد، خداوند تیرانداز به او، حرمله و دو یارش را لعنت کند.»
@labbayk_ir
🏴السلام علی الطفل الرضیع
حضرت صاحب الزمان (عج) در زیارت ناحیه مقدسه، خطاب به این طفل شهید چنین سلام میکنند:
«السلام علی عبدالله بن الحسین، الطفل الرضیع، المرمی الصریع، المتثحط دما، المصعد دمه فی السماء، المذبوح بالسهم فی حجر ابیه، لعن الله رامیه حرمله بن کاهل الاسدی و ذویه»
✔️سلام بر عبدالله فرزند حسین (ع) کودک شیرخوار، تیرخورده بر زمین افتاده و به خون غلطیده، کسی که خونش در آسمان بالا رفته و در آغوش پدر با تیر، سرش بریده شد، خداوند تیرانداز به او، حرمله و دو یارش را لعنت کند.»
@labbayk_ir
#مقتل_لهوف
✔️قسمت هفتم
🏴ما با جانمان از تو دفاع خواهیم کرد...
شب فرا رسید،حسین(ع) یارانش را جمع کرد،سپاس و ستایش خدا گفت،سپس رو به آنان کرده فرمود:«اما بعد،من یارانی بهتر از شما و اهل بیتی برتر و نیکوتر از اهل بیت خویش نمی شناسم .خداوند به همه شما به خاطر یاری من بهترین پاداش ها را ارزانی دارد.شب شما را می پوشاند پس آن شتر راهور خویش گردانید و هر فردی از شما دست فردی از خانواده مرا بگیرد و در تاریکی شب پراکنده شوید و مرا با این قوم بدکار واگذارید چون آنان فقط مرا می خواهند.»
در این هنگام خواهران و همه اهل خانواده امام به سخن درآمده و گفتند:ای پسر پیامبر خدا!مردم به ما چه می گویند و ما به آنان چه بگوییم؟در حالی که پیر و سرور و بزرگ و اماممان و پسر دختر پیامبرمان را رها نموده در حالی که با او تیری به سوی دشمن رها نکردیم و نیزه ای با او به دشمن نزدیم و با او شمشیر نزدیم .پس به خدا سوگند ای پسر پیامبر خدا نمی پذیریم و هرگز از تو جدا نمی شویم ولی ما با جانمان از تو دفاع خواهیم کرد تا آنکه در رکاب تو کشته شویم و دنباله رو تو باشیم خداوند زندگی پس از تو را زشت گرداند.
@labbayk_ir
✔️قسمت هفتم
🏴ما با جانمان از تو دفاع خواهیم کرد...
شب فرا رسید،حسین(ع) یارانش را جمع کرد،سپاس و ستایش خدا گفت،سپس رو به آنان کرده فرمود:«اما بعد،من یارانی بهتر از شما و اهل بیتی برتر و نیکوتر از اهل بیت خویش نمی شناسم .خداوند به همه شما به خاطر یاری من بهترین پاداش ها را ارزانی دارد.شب شما را می پوشاند پس آن شتر راهور خویش گردانید و هر فردی از شما دست فردی از خانواده مرا بگیرد و در تاریکی شب پراکنده شوید و مرا با این قوم بدکار واگذارید چون آنان فقط مرا می خواهند.»
در این هنگام خواهران و همه اهل خانواده امام به سخن درآمده و گفتند:ای پسر پیامبر خدا!مردم به ما چه می گویند و ما به آنان چه بگوییم؟در حالی که پیر و سرور و بزرگ و اماممان و پسر دختر پیامبرمان را رها نموده در حالی که با او تیری به سوی دشمن رها نکردیم و نیزه ای با او به دشمن نزدیم و با او شمشیر نزدیم .پس به خدا سوگند ای پسر پیامبر خدا نمی پذیریم و هرگز از تو جدا نمی شویم ولی ما با جانمان از تو دفاع خواهیم کرد تا آنکه در رکاب تو کشته شویم و دنباله رو تو باشیم خداوند زندگی پس از تو را زشت گرداند.
@labbayk_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#محرم
علی اکبر خود ذوالفقار است
بهر حرم مایه افتخار است
شاه جوانان شیر دلاور
الله اکبر،الله اکبر
@labbayk_ir
علی اکبر خود ذوالفقار است
بهر حرم مایه افتخار است
شاه جوانان شیر دلاور
الله اکبر،الله اکبر
@labbayk_ir
#مقتل_لهوف
قسمت هشتم
هیهات من الذله
حسین(ع) خطاب به سپاه دشمن فرمود:
«وای بر شما چرا ما را رها کردید در حالیکه شمشیرها در نیام و دلها پژمرده و عقیده ها هنوز نا استوار بود!شما مانند ملخ به سوی ما شتافتید و مانند پروانه به سوی ما هجوم آوردید.ننگ بر شما ای بردگان امت و بدترین گروه ها و ترک کنندگان قرآن و تحریف کنندگان سخن ها و گروه گناه پیشه و ای نفس های شیطان و ای خاموش کنندگان سنت ها.
آیا از اینان پشتیبانی می کنید و ما را بی یاور می گذارید به خدا سوگند فریب و نیرنگ در شما سابقه ای طولانی دارد و ریشه هایتان بدان خو گرفته و شاخه هایتان را در برگرفته است.شما پلیدترین خارها در چشم بیننده و خوراک غاصبان هستید.
بدانید و آگاه باشید که زنا زاده پسر زنا زاده مرا بین دو راه قرار داده،شمشیر کشیدن و پستی و ذلت! و هیهات منا الذله،ذلت از ما دور است.خداوند و پیامبرش و مومنان و دامن های پاک و سرهای پرحمیت و انسان های گرامی این را بر ما نمی پسندند ،ترجیح فرمانبرداری از فرومایگان را بر کشته شدن با افتخار!
آگاه باشید که من با ا ین گروه اندک و بدون یاور با شما نبرد می کنم.»
@labbayk_ir
قسمت هشتم
هیهات من الذله
حسین(ع) خطاب به سپاه دشمن فرمود:
«وای بر شما چرا ما را رها کردید در حالیکه شمشیرها در نیام و دلها پژمرده و عقیده ها هنوز نا استوار بود!شما مانند ملخ به سوی ما شتافتید و مانند پروانه به سوی ما هجوم آوردید.ننگ بر شما ای بردگان امت و بدترین گروه ها و ترک کنندگان قرآن و تحریف کنندگان سخن ها و گروه گناه پیشه و ای نفس های شیطان و ای خاموش کنندگان سنت ها.
آیا از اینان پشتیبانی می کنید و ما را بی یاور می گذارید به خدا سوگند فریب و نیرنگ در شما سابقه ای طولانی دارد و ریشه هایتان بدان خو گرفته و شاخه هایتان را در برگرفته است.شما پلیدترین خارها در چشم بیننده و خوراک غاصبان هستید.
بدانید و آگاه باشید که زنا زاده پسر زنا زاده مرا بین دو راه قرار داده،شمشیر کشیدن و پستی و ذلت! و هیهات منا الذله،ذلت از ما دور است.خداوند و پیامبرش و مومنان و دامن های پاک و سرهای پرحمیت و انسان های گرامی این را بر ما نمی پسندند ،ترجیح فرمانبرداری از فرومایگان را بر کشته شدن با افتخار!
آگاه باشید که من با ا ین گروه اندک و بدون یاور با شما نبرد می کنم.»
@labbayk_ir
#محرم
🏴شب هشتم،حضرت علی اکبر(ع)
پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا
پدر خون خدا اما، پسر مجنون پسر لیلا
به کم قانع نبود اکبر، لبالب گشت از دلبر
به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا
پسر دور از پدر میشد، مهیّای خطر میشد
پدر هی پیرتر میشد، پسر میبُرد دلها را
در اين آشوب طوفانی، مسلمانان مسلمانی
مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیر دست و پا
پسر زخمی، پدر افتاد، پسر در خون، پدر جان داد
پسر ناله، پدر فریاد، میان هلهله، غوغا
پسر از زخم آکنده، پسر هر سو پراکنده
پدر چون مرغ پرکنده، از این صحرا به آن صحرا
که دیده اینچنین گیسو چنین زخمی شود پهلو؟
و خاکآلودهتر از او به غیر از چادر زهرا
(شاعر:سيد حميد رضا برقعی)
@labbayk_ir
🏴شب هشتم،حضرت علی اکبر(ع)
پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا
پدر خون خدا اما، پسر مجنون پسر لیلا
به کم قانع نبود اکبر، لبالب گشت از دلبر
به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا
پسر دور از پدر میشد، مهیّای خطر میشد
پدر هی پیرتر میشد، پسر میبُرد دلها را
در اين آشوب طوفانی، مسلمانان مسلمانی
مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیر دست و پا
پسر زخمی، پدر افتاد، پسر در خون، پدر جان داد
پسر ناله، پدر فریاد، میان هلهله، غوغا
پسر از زخم آکنده، پسر هر سو پراکنده
پدر چون مرغ پرکنده، از این صحرا به آن صحرا
که دیده اینچنین گیسو چنین زخمی شود پهلو؟
و خاکآلودهتر از او به غیر از چادر زهرا
(شاعر:سيد حميد رضا برقعی)
@labbayk_ir
#محرم
🏴شب نهم،حضرت ابوالفضل العباس(ع)
علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم
دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم
تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک
کیـسویِ دختـرکِ منتـظرش، ریخت به هم
تیـر را با سـرِ زانـوش کشیـد از چشـمش
حیف از آن چشم، که مژگانِ ترش ریخت به هم
خواهرش خورد زمین، مادرِ اصغر غش کرد
او که افتاد زمیـن، دور و برش ریخت به هم
قبـل از آنیـکه بـرادر بـرسـد بـالیـنش
پـدرش از نجف آمـد، پدرش ریخت به هم
به سـرش بـود بیـاید به سـرش ام بنـین
عوضش فاطمه آمـد به سرش ریخت به هم
کِتـف ها را کـه تکان داد، حسیـن افتـاد و
دست بگذاشت به رویِ کمـرش، ریخت به هم
خواست تـا خیمه رساند، بغـلش کـرد، ولی
مـادرش گفت به خیـمه نبرش، ریخت به هم
نـه فقط ضـرب عمـود آمـد و ابـرو وا شد
خورد بر فرقِ سرش، پشتِ سرش ریخت به هم
تیـر بود و تبـر و دِشـنه، ولـی مـادر دید
نیزه از سینه که ردّ شد، جگرش ریخت به هم
بـه سـرِ نیـزه ز پهـلو سرش آویـزان بود
آه بـا سنگ زدنـد و گـذرش ریخت به هم
(حسن لطفی)
@labbayk_ir
🏴شب نهم،حضرت ابوالفضل العباس(ع)
علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم
دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم
تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک
کیـسویِ دختـرکِ منتـظرش، ریخت به هم
تیـر را با سـرِ زانـوش کشیـد از چشـمش
حیف از آن چشم، که مژگانِ ترش ریخت به هم
خواهرش خورد زمین، مادرِ اصغر غش کرد
او که افتاد زمیـن، دور و برش ریخت به هم
قبـل از آنیـکه بـرادر بـرسـد بـالیـنش
پـدرش از نجف آمـد، پدرش ریخت به هم
به سـرش بـود بیـاید به سـرش ام بنـین
عوضش فاطمه آمـد به سرش ریخت به هم
کِتـف ها را کـه تکان داد، حسیـن افتـاد و
دست بگذاشت به رویِ کمـرش، ریخت به هم
خواست تـا خیمه رساند، بغـلش کـرد، ولی
مـادرش گفت به خیـمه نبرش، ریخت به هم
نـه فقط ضـرب عمـود آمـد و ابـرو وا شد
خورد بر فرقِ سرش، پشتِ سرش ریخت به هم
تیـر بود و تبـر و دِشـنه، ولـی مـادر دید
نیزه از سینه که ردّ شد، جگرش ریخت به هم
بـه سـرِ نیـزه ز پهـلو سرش آویـزان بود
آه بـا سنگ زدنـد و گـذرش ریخت به هم
(حسن لطفی)
@labbayk_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#محرم
ای عالم افراشته بر عالمین
اکشف یا کاشف کرب الحسین
ای یل حیدر ساقی لشگر
الله اکبر الله اکبر
▪️@labbayk_ir
ای عالم افراشته بر عالمین
اکشف یا کاشف کرب الحسین
ای یل حیدر ساقی لشگر
الله اکبر الله اکبر
▪️@labbayk_ir
#محرم
قسمت نهم
بازگشت به سوی تو است
امام حسین(ع) خطاب به دشمن فرمودند:
«بدانید به خدا سوگند،پس از این واقعه جز به اندازه سوار شدن پیاده ای زندگی نخواهید کرد تا آنکه سنگ آسیا بر شما بچرخد و تکان خوردن محور شما را پریشان کند.این سرانجامی است که پدرم از جدم به آن وعده داده پس کارهای خود و همدستانتان را جمع کنید و کارتان بر شما پوشیده نباشد سپس بی درنگ بر من یورش آورید و کارم را تمام کنید.من به پروردگار خود و پروردگار شما تکیه کرده ام .هیچ جنبده ای نیست مگر اینکه او موی پیشانی او را می گیرد همانا پروردگارم بر راه راست است.پروردگارا قطره های آسمان را از ایشان دریغ دار و بر اینان سال هایی همانند سالهای یوسف فرو فرست و بر ایشان پسر ثقیف را حاکم کن تا جام تلخ مرگ را به آنان عرضه کند چه اینها ما را تکذیب کردند و دست از یاریمان کشیدند و تو پروردگار ما هستی بر تو توکل می کنیم و به سوی تو انابه می کنیم و بازگشت به سوی تو است.
@labbayk_ir
قسمت نهم
بازگشت به سوی تو است
امام حسین(ع) خطاب به دشمن فرمودند:
«بدانید به خدا سوگند،پس از این واقعه جز به اندازه سوار شدن پیاده ای زندگی نخواهید کرد تا آنکه سنگ آسیا بر شما بچرخد و تکان خوردن محور شما را پریشان کند.این سرانجامی است که پدرم از جدم به آن وعده داده پس کارهای خود و همدستانتان را جمع کنید و کارتان بر شما پوشیده نباشد سپس بی درنگ بر من یورش آورید و کارم را تمام کنید.من به پروردگار خود و پروردگار شما تکیه کرده ام .هیچ جنبده ای نیست مگر اینکه او موی پیشانی او را می گیرد همانا پروردگارم بر راه راست است.پروردگارا قطره های آسمان را از ایشان دریغ دار و بر اینان سال هایی همانند سالهای یوسف فرو فرست و بر ایشان پسر ثقیف را حاکم کن تا جام تلخ مرگ را به آنان عرضه کند چه اینها ما را تکذیب کردند و دست از یاریمان کشیدند و تو پروردگار ما هستی بر تو توکل می کنیم و به سوی تو انابه می کنیم و بازگشت به سوی تو است.
@labbayk_ir
#محرم
🏴شب دهم،سیدالشهدا(ع)
انگار کسی در نظرت غیر خدا نیست
این مرحله را غیر امام الشّهدا نیست
آئینه تر از روی تو خورشید ندیده
این روی برافروخته جز رنگ خدا نیست
آرامِ دلم، خیمه به هم ریخته بی تو
برگرد که بعد از تو مرا غیر بلا نیست
با این همه لشگر چه کنی ای گل زهرا
این دشت به جز نیزه و شمشیر بلا نیست
ای یوسفم از غارت این گرگ صفت ها
جز پیرهن کهنه تو را چاره گشا نیست
دستی به دلم گر بنهی زنده بمانم
ورنه پس از این چاره به جز مرگ مرا نیست
هرچند که دل داده ای ای ماه به رفتن
والله که جز ماندن تو حاجت ما نیست
تا بر سر معجر ننهم دست اسیری
کار تو برایم به جز از دست دعا نیست
از غارت خیمه به دلم شور عجیبی است
سجّاد اگر هست علمدار وفا نیست
ای کاش که انگشتر تو زود درآید
در سنّت غارتگر انگشت حیا نیست
(محمود ژولیده)
@labbayk_ir
🏴شب دهم،سیدالشهدا(ع)
انگار کسی در نظرت غیر خدا نیست
این مرحله را غیر امام الشّهدا نیست
آئینه تر از روی تو خورشید ندیده
این روی برافروخته جز رنگ خدا نیست
آرامِ دلم، خیمه به هم ریخته بی تو
برگرد که بعد از تو مرا غیر بلا نیست
با این همه لشگر چه کنی ای گل زهرا
این دشت به جز نیزه و شمشیر بلا نیست
ای یوسفم از غارت این گرگ صفت ها
جز پیرهن کهنه تو را چاره گشا نیست
دستی به دلم گر بنهی زنده بمانم
ورنه پس از این چاره به جز مرگ مرا نیست
هرچند که دل داده ای ای ماه به رفتن
والله که جز ماندن تو حاجت ما نیست
تا بر سر معجر ننهم دست اسیری
کار تو برایم به جز از دست دعا نیست
از غارت خیمه به دلم شور عجیبی است
سجّاد اگر هست علمدار وفا نیست
ای کاش که انگشتر تو زود درآید
در سنّت غارتگر انگشت حیا نیست
(محمود ژولیده)
@labbayk_ir
#محرم
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین
🏴 فرارسیدن عاشورای حسینی،سالروز شهادت امام حسین(ع)و یاران وفادارش بر حضرت صاحب الزمان(عج)و عموم شیعیان جهان تسلیت باد
@labbayk_it
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین
🏴 فرارسیدن عاشورای حسینی،سالروز شهادت امام حسین(ع)و یاران وفادارش بر حضرت صاحب الزمان(عج)و عموم شیعیان جهان تسلیت باد
@labbayk_it
#مقتل_لهوف
قسمت دهم
🏴ملاقات پروردگار با خضاب در خون
راوی گوید:عمر بن سعد پیش آمد و به طرف سپاه حسین(ع) تیری انداخت و گفت:پیش فرماندار برای من گواهی دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداخت و تیرها همانند باران به سوی امام و یارانش پرتاب شد.
امام(ع) به یارانش فرمود:« رحمت خدا بر شما باد برای مدتی که چاره ای از آن نیست به پا خیزید این تیرها،فرستادگان این گروه بدکار به سوی شما هستند.
پس مدتی از روز را هجومی پس از هجوم دیگر با هم جنگیدند تا آنکه گروهی از یاران حسین(ع) کشته شدند .
راوی گوید:در این هنگام حسین(ع) دستش را به محاسنش کشید و فرمود:«خشم خدا بر یهود زمانی سخت شد که آنان برای او فرزندی قرار دادند و خشمش بر مسیحیان زمانی فزونی یافت که او را سه تا فرض کردند و خشمش بر مجوسان زمانی شدت یافت که به جای او خورشید و ماه را پرستش کردند و خشم الهی بر قومی که بر کشتن پسر دختر پیامبرشان هم کلام شده اند شدید و سخت گردیده .
بدانید به خدا سوگند آنچه را می خواهند نخواهم پذیرفت تا در حالی که به خون خود خضاب کرده ام پروردگارم را ملاقات کنم.
@labbayk_ir
قسمت دهم
🏴ملاقات پروردگار با خضاب در خون
راوی گوید:عمر بن سعد پیش آمد و به طرف سپاه حسین(ع) تیری انداخت و گفت:پیش فرماندار برای من گواهی دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداخت و تیرها همانند باران به سوی امام و یارانش پرتاب شد.
امام(ع) به یارانش فرمود:« رحمت خدا بر شما باد برای مدتی که چاره ای از آن نیست به پا خیزید این تیرها،فرستادگان این گروه بدکار به سوی شما هستند.
پس مدتی از روز را هجومی پس از هجوم دیگر با هم جنگیدند تا آنکه گروهی از یاران حسین(ع) کشته شدند .
راوی گوید:در این هنگام حسین(ع) دستش را به محاسنش کشید و فرمود:«خشم خدا بر یهود زمانی سخت شد که آنان برای او فرزندی قرار دادند و خشمش بر مسیحیان زمانی فزونی یافت که او را سه تا فرض کردند و خشمش بر مجوسان زمانی شدت یافت که به جای او خورشید و ماه را پرستش کردند و خشم الهی بر قومی که بر کشتن پسر دختر پیامبرشان هم کلام شده اند شدید و سخت گردیده .
بدانید به خدا سوگند آنچه را می خواهند نخواهم پذیرفت تا در حالی که به خون خود خضاب کرده ام پروردگارم را ملاقات کنم.
@labbayk_ir
#محرم
🏴شب یازدهم،حضرت زینب کبری(س)
می روی همراه خود جانم به میدان می بری
در قفای خویشتن موی پریشان می بری
گرچه امر بر صبوری می کنی، جانا بدان
دست زینب را سوی چاک گریبان می کنی
می روی با سر به سوی نیزه داران پلید
پیش چشمم تا رود بر نیزه قرآن می بری
نعل مرکبهای دشمن تشنه کام سینه اند
بوسه گاه عشق، زیر پای عدوان می بری
تا نماند دست خالی ساربان بی حیا
خاتم پیغمبران را ای سلیمان می بری
باز هم دارد به دستش حرمله تیر سه پر
بهر آن تیر سه شعبه قلب سوزان می بری
همسفر، سالار زینب قدری آهسته برو
نیمه جان گشتم تو هم این نیمه ی جان می بری
(احسان محسنی فر)
@labbayk_ir
🏴شب یازدهم،حضرت زینب کبری(س)
می روی همراه خود جانم به میدان می بری
در قفای خویشتن موی پریشان می بری
گرچه امر بر صبوری می کنی، جانا بدان
دست زینب را سوی چاک گریبان می کنی
می روی با سر به سوی نیزه داران پلید
پیش چشمم تا رود بر نیزه قرآن می بری
نعل مرکبهای دشمن تشنه کام سینه اند
بوسه گاه عشق، زیر پای عدوان می بری
تا نماند دست خالی ساربان بی حیا
خاتم پیغمبران را ای سلیمان می بری
باز هم دارد به دستش حرمله تیر سه پر
بهر آن تیر سه شعبه قلب سوزان می بری
همسفر، سالار زینب قدری آهسته برو
نیمه جان گشتم تو هم این نیمه ی جان می بری
(احسان محسنی فر)
@labbayk_ir