#یادداشت_وارده
به سبب بازگشایی مدارس
بررسی عوامل موثر بر پیشرفت و ترقی و توسعه در جوامع پیشرفته نشان می دهد که همه ی این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار هستند. تبلور آموزش و پرورش در تربیت نیروهای انسانی متعهد، دانشمند، متخصص و ماهر است. در دنیای امروز که علم و تکنولوژی با رشد و گسترش وسیع و جهان شمول به عنوان عامل مهم و اساسی در فرایند رشد و توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری به حساب می آیند ، نهادها و نظام های آموزش و پرورش نقش بس عظیم و پر اهمیتی را به دست آورده اند . عنایت و توجه روزافزون به نوع و گسترش آموزش ضرورتی انکارناپذیر است که ناشی از آهنگ سریع تغییرات در عرصه های مختلف فعالیت های اقتصادی ، اجتماعی جوامع می باشد. ترقی و پیشرفت های علمی و تکنولوژی در دنیای امروز و سرعت تغییرات و دگرگونی در اسلوب و روش های علمی و تکنولوژی بسیار سریع و حیرت انگیز است و غفلت و عدم توجه کافی به آموزش های لازم و مناسب و غفلت از هماهنگی و تطابق
سطح کیفی و کمی نیروی انسانی با سطح
رشد علمی و فنی از هر جامعه ای نهایتا"
تنگناها و مشکلات عدیده ای را فرا راه رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه ایجاد خواهد نمود.
حال که روز به روز به سوی جهانی تر شدن پیش می رویم ، انسان در آستانه قرن بیست و یکم با شتاب تکنولوژی آن چنان می رود که از خود نیز می ماند .
بی سوادی و فقر آگاهی ، انزوای جهانی در پی می آورد و انزوا یعنی پیمودن مسیر نابودی و نیستی که اگر ندانیم و بر آن نتازیم ، آنان که می دانند می آیند و بر ما می تازند و باقی داستان را رقم می زنند.
برای رسیدن به آگاهی و سواد(با تعریف امروزی)، امروز دیگر بینش و ضرورت در بسیاری از کشورها کاملا شناخته شده و تلاش آنها در جهت بهبود این رکن اساسی
و انسان ساز جوامع است و مستلزم رسیدن به این باور است که امروز دانایی و توانایی است.
اگر امروز آلمان و ژاپن در نزد بانک جهانی پول جایگاه و منزلتی برای خود کسب کرده اند پشتوانه صنعت دارند . اگر امروز
المان به سبب تولید خودروهایی همچون بنز و بی. ام .و در جهان یکه تازی می کند و هر انسانی آرزوی سوار شدن ، راندن و مالکیت آنها را دارد ، همین آلمان قربانی جنگی شوم، خانمان سوز و خانمان برانداز
در جنگ دوم جهانی شد و به ویرانه ای تبدیل شد و نابود شد که داستان آن را خوانده ایم و شنیده ایم.
اگر امروز ژاپن به سبب خودروهایی همچون تویوتا، لندکروز، میتسوبیشی و ....در جهان عرض اندام می کند و در صنعت سبک و الکترونیک سرآمد است ، همین ژاپن ناجوانمردانه هدف بمباران اتمی ایالات متحده آمریکاه قرار گرفت(هیروشیما) و نیمی از زیر ساخت های بنیادی آن از بین رفت و حدود ۲۵۰ هزار نفر انسان بیگناه بر اثر این بمباران هسته ای کشته و یا معلول شدند که تاثیر این فاجعه وحشتناک سالیان سال در روح و جان مردم ژاپن گذاشت ، زیرا آمریکا نمی خواست ژاپن آسیایی به این درجه از پیشرفت و ترقی برسد.
اما آلمان و ژاپن جنگ زده برای پیشرفت و ترقی و رفاه مردم خود به راهی جز تولید علم فکر نکردند و نقطه شروع آن را
آموزش و پرورش انتخاب کردند .
اگر امروز آلمان و ژاپن به یک ابر قدرت صنعتی و اقتصادی تبدیل شده اند ،
حاصل و محصول آموزش و پرورشی با
انگیزه و هدافدار است. آنها بیشترین بودجه کشور صرف آموزش و پرورش کردند ، سرانه آموزشی را بالا بردند، جایگاه و معیشت معلمان را محترم شمردند تا معلمان فقط به آموزش و
یادگیری فکر کنند با این اعتفاد که این
یک سرمایه گذاری است نه هزینه مصرفی!
در آلمان صاحب منصبان اعم از
سیاستمداران ، اقتصاد دانان، حقوق دانان
، قضات و...... دوست دارند در همسایگی
معلمان زندگی کنند. ۶۸ درصد مردم ژاپن فرزندانشان را تشویق می کنند معلم بشوند . و خلاصه انکه:
و برای برون رفت از تمام مشکلات یک کشور باید به آموزش و پرورش فکر کرد تا انسان هایی آینده نگر ، متعهد و باسواد
تربیت کرد و این کار شدنی است و ما می توانیم .
محسن مریدپور
🗓 فروردین ١۴٠١
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
به سبب بازگشایی مدارس
بررسی عوامل موثر بر پیشرفت و ترقی و توسعه در جوامع پیشرفته نشان می دهد که همه ی این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار هستند. تبلور آموزش و پرورش در تربیت نیروهای انسانی متعهد، دانشمند، متخصص و ماهر است. در دنیای امروز که علم و تکنولوژی با رشد و گسترش وسیع و جهان شمول به عنوان عامل مهم و اساسی در فرایند رشد و توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری به حساب می آیند ، نهادها و نظام های آموزش و پرورش نقش بس عظیم و پر اهمیتی را به دست آورده اند . عنایت و توجه روزافزون به نوع و گسترش آموزش ضرورتی انکارناپذیر است که ناشی از آهنگ سریع تغییرات در عرصه های مختلف فعالیت های اقتصادی ، اجتماعی جوامع می باشد. ترقی و پیشرفت های علمی و تکنولوژی در دنیای امروز و سرعت تغییرات و دگرگونی در اسلوب و روش های علمی و تکنولوژی بسیار سریع و حیرت انگیز است و غفلت و عدم توجه کافی به آموزش های لازم و مناسب و غفلت از هماهنگی و تطابق
سطح کیفی و کمی نیروی انسانی با سطح
رشد علمی و فنی از هر جامعه ای نهایتا"
تنگناها و مشکلات عدیده ای را فرا راه رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه ایجاد خواهد نمود.
حال که روز به روز به سوی جهانی تر شدن پیش می رویم ، انسان در آستانه قرن بیست و یکم با شتاب تکنولوژی آن چنان می رود که از خود نیز می ماند .
بی سوادی و فقر آگاهی ، انزوای جهانی در پی می آورد و انزوا یعنی پیمودن مسیر نابودی و نیستی که اگر ندانیم و بر آن نتازیم ، آنان که می دانند می آیند و بر ما می تازند و باقی داستان را رقم می زنند.
برای رسیدن به آگاهی و سواد(با تعریف امروزی)، امروز دیگر بینش و ضرورت در بسیاری از کشورها کاملا شناخته شده و تلاش آنها در جهت بهبود این رکن اساسی
و انسان ساز جوامع است و مستلزم رسیدن به این باور است که امروز دانایی و توانایی است.
اگر امروز آلمان و ژاپن در نزد بانک جهانی پول جایگاه و منزلتی برای خود کسب کرده اند پشتوانه صنعت دارند . اگر امروز
المان به سبب تولید خودروهایی همچون بنز و بی. ام .و در جهان یکه تازی می کند و هر انسانی آرزوی سوار شدن ، راندن و مالکیت آنها را دارد ، همین آلمان قربانی جنگی شوم، خانمان سوز و خانمان برانداز
در جنگ دوم جهانی شد و به ویرانه ای تبدیل شد و نابود شد که داستان آن را خوانده ایم و شنیده ایم.
اگر امروز ژاپن به سبب خودروهایی همچون تویوتا، لندکروز، میتسوبیشی و ....در جهان عرض اندام می کند و در صنعت سبک و الکترونیک سرآمد است ، همین ژاپن ناجوانمردانه هدف بمباران اتمی ایالات متحده آمریکاه قرار گرفت(هیروشیما) و نیمی از زیر ساخت های بنیادی آن از بین رفت و حدود ۲۵۰ هزار نفر انسان بیگناه بر اثر این بمباران هسته ای کشته و یا معلول شدند که تاثیر این فاجعه وحشتناک سالیان سال در روح و جان مردم ژاپن گذاشت ، زیرا آمریکا نمی خواست ژاپن آسیایی به این درجه از پیشرفت و ترقی برسد.
اما آلمان و ژاپن جنگ زده برای پیشرفت و ترقی و رفاه مردم خود به راهی جز تولید علم فکر نکردند و نقطه شروع آن را
آموزش و پرورش انتخاب کردند .
اگر امروز آلمان و ژاپن به یک ابر قدرت صنعتی و اقتصادی تبدیل شده اند ،
حاصل و محصول آموزش و پرورشی با
انگیزه و هدافدار است. آنها بیشترین بودجه کشور صرف آموزش و پرورش کردند ، سرانه آموزشی را بالا بردند، جایگاه و معیشت معلمان را محترم شمردند تا معلمان فقط به آموزش و
یادگیری فکر کنند با این اعتفاد که این
یک سرمایه گذاری است نه هزینه مصرفی!
در آلمان صاحب منصبان اعم از
سیاستمداران ، اقتصاد دانان، حقوق دانان
، قضات و...... دوست دارند در همسایگی
معلمان زندگی کنند. ۶۸ درصد مردم ژاپن فرزندانشان را تشویق می کنند معلم بشوند . و خلاصه انکه:
و برای برون رفت از تمام مشکلات یک کشور باید به آموزش و پرورش فکر کرد تا انسان هایی آینده نگر ، متعهد و باسواد
تربیت کرد و این کار شدنی است و ما می توانیم .
محسن مریدپور
🗓 فروردین ١۴٠١
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
#یادداشت_وارده
میزان یادگیری انسان ها در حالت های مختلف!
در چه حالتی بالاترین سطح یادگیری اتفاق می افتد؟
انسان ها از بدو تولد تا لحظه مرگ در حال یادگیری هستند، چه خواسته و چه ناخواسته. اگر چنین نبود امروزه این همه پیشرفت و ترقی چه در حوزه صنعت و فن آوری و چه در حوزه تربیت اتفاق نمی افتاد.
طبق آخرین یافته ها و تحقیقات دانشمندان میزان یادگیری انسان ها و در صد اثر بخشی ان بستگی به شرایط و وضعیتی دارد که انسان در آن قرار دارد.
این میزان یادگیری و درصد آن بصورت زیر است:
۱-هنگامی که مطلبی را حفظ می کنیم و یا می خوانیم : ۱۰ درصد
۲- هنگامی که می شنویم و یا گوش می دهیم : ۲۰ درصد
۳- هنگامی که صحنه ای را می بینیم و یا مشاهده می کنیم : ۳۰ درصد.
۴- هنگامی که هم می بینیم و هم می شنویم: ۵۰ درصد.
۵- هنگامی که بحث می کنیم ۷۰ درصد.
۶- هنگامی که تجزیه و تحلیل می کنیم و خود به نتیجه می رسیم: ۸۰ درصد.
۷-هنگامی که به دیگران آموزش می دهیم : ۹۵ درصد.
✍ محسن مریدپور
🗓 خرداد ١۴٠١
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
میزان یادگیری انسان ها در حالت های مختلف!
در چه حالتی بالاترین سطح یادگیری اتفاق می افتد؟
انسان ها از بدو تولد تا لحظه مرگ در حال یادگیری هستند، چه خواسته و چه ناخواسته. اگر چنین نبود امروزه این همه پیشرفت و ترقی چه در حوزه صنعت و فن آوری و چه در حوزه تربیت اتفاق نمی افتاد.
طبق آخرین یافته ها و تحقیقات دانشمندان میزان یادگیری انسان ها و در صد اثر بخشی ان بستگی به شرایط و وضعیتی دارد که انسان در آن قرار دارد.
این میزان یادگیری و درصد آن بصورت زیر است:
۱-هنگامی که مطلبی را حفظ می کنیم و یا می خوانیم : ۱۰ درصد
۲- هنگامی که می شنویم و یا گوش می دهیم : ۲۰ درصد
۳- هنگامی که صحنه ای را می بینیم و یا مشاهده می کنیم : ۳۰ درصد.
۴- هنگامی که هم می بینیم و هم می شنویم: ۵۰ درصد.
۵- هنگامی که بحث می کنیم ۷۰ درصد.
۶- هنگامی که تجزیه و تحلیل می کنیم و خود به نتیجه می رسیم: ۸۰ درصد.
۷-هنگامی که به دیگران آموزش می دهیم : ۹۵ درصد.
✍ محسن مریدپور
🗓 خرداد ١۴٠١
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
#یادداشت_وارده
"پهلوان «علی گل شرج» رخت بربست و آسمانی شد"
🔸درآستانه نیمه دهه ۶۰ بود ومن به دبیرستان شهید باهنر حسنکیف راه یافتم وقتی برنامه های درسی اعلام شد نام "علی شرج" در جدول برنامههای ما نقش بسته بود.قامتی کاملآ ورزشی و ازسابقه ورزشی معلم ورزش ام سوال کردم که گفتند؛معلم ات کشتی گیر و پهلوان است.خیلی خوشحال شدم از اینکه معلم ورزشم یک پهلوان است.معلمی با اخلاق وپهلوانی افتاده بود والحق که خاطرات پدرانه از معلم ورزشکار وپهلوانم برایمان ماند.هرچند عمر شاگردی من ازمحضر معلمینم بخاطر اینکه مسافر جبهه میبودم وکثیر السفر، کوتاه بود ولی خاطره های خیلی خوب وماندگار ازمعلمان عزیزم در ذهنم حک شده است وهمه شان قابل احترام وعزیز هستند.انتهای دهه شصت پایم درعرصه مدیریت ورزش باز شد که مدیریت پهلوان علی گل شرج بر ورزش کلاردشت با آن تقارن یافته بود.درسفر به کلاردشت به سالن شهید برگی رنگین رفتم که دفتر رییس اداره تربیت بدنی آن زمان در ورودی سالن بود.
🔸دیداربامعلم عزیزم تجدید شد وپس ازکلی گفت وگوو تب و تابی که داشت به پهلوان عرض کردم استاد،رییس ومعلم جان چرا بی تابی؟
معلم عزیزم بیدرنگ گفت؛ فردا جلسه ای با تعدادی ازمسوولان هیأت های ورزشی برای چاره اندیشی داریم که ببینیم چکار باید کرد !! چون بناست چند روز دیگر با حضور ورزشکاران و علاقه مندان به رشته های ورزشی خصوصاً کشتی مراسم تجلیل از قهرمانان سال گذشته را برگزار کنیم و بلا تکلیف مانده ایم.فردای آن روز به عنوان مهمان درجلسه شرکت کردم و نگاهی به جمع حاضر کردم وخطاب به پهلوان شرج رییس اداره تربیت بدنی عرض کردم به تعداد تک تک تجلیل شوندگان گرمکن ورزشی تقدیم تان میکنم و اصلأ نگران نباشید.این دانش آموز کوچکتان حتی اگر آن شب نیامدم ولی هدایای ما ازتهران ارسال خواهد شد.معلم به دانش آموز خود اعتماد داشت ولی گویا اعضای جلسه باور نداشتند ومن با همکاری که ازتهران همراه من بود بعداز جلسه به تهران برگشتیم و فردای همان روز درخواستی به رییس وقت فدراسیون نوشتم وبه تعداد همه تجلیل شوندگان وحتی بیشتر گرمکن تولیدی امینی تهران گرفتم وصبح روزی که قرار بود شب اش مراسم تجلیل برگزار شود بهمراه همکارم خودرا به کلاردشت رساندیم ودوگونی گرمکن به "پهلوان علی شرج" تحویل دادم و شب نیز درمراسم تجلیل از قهرمانان سال قبل آن سال درحالیکه سالن مملو از جمعیت بود وارد شدیم و پس از یک سخنرانی کوتاه درکنار رییس اداره تربیت بدنی قرار گرفتم وبه هریک از قهرمانان یکدست گرمکن ورزشی اهدا کردم ویک شب خوشحالی دیگر برای معلم عزیزم پهلوان علی شرج رقم خورد.عکاسان آن شب عکسهای فراوانی از مراسم تجلیل و شور و نشاط رییس ورزش کلاردشت گرفتند که من نیز درقاب دوربین شان جای گرفته بودم وتعداد محدودی عکس ازآن شب پرخاطره در آلبوم ما بیادگار ماند که متأسفانه بدلیل عدم دستیابی به آنها امکان بارگذاری نیست.ولاکن به بهانه آسمانی شدن معلم عزیزم به اندازتعلمیش،بهشت وحوض کوثرش رابرایش طلب میکنم.دراین شب ازخدای متعال آرامش ابدی را برای معلم با اخلاق درس ورزش سالهای دورم آرزو میکنم.
طالب رجب پور
تهران،تیرماه۱۴۰۱
🗓 تیر ١۴٠١
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
"پهلوان «علی گل شرج» رخت بربست و آسمانی شد"
🔸درآستانه نیمه دهه ۶۰ بود ومن به دبیرستان شهید باهنر حسنکیف راه یافتم وقتی برنامه های درسی اعلام شد نام "علی شرج" در جدول برنامههای ما نقش بسته بود.قامتی کاملآ ورزشی و ازسابقه ورزشی معلم ورزش ام سوال کردم که گفتند؛معلم ات کشتی گیر و پهلوان است.خیلی خوشحال شدم از اینکه معلم ورزشم یک پهلوان است.معلمی با اخلاق وپهلوانی افتاده بود والحق که خاطرات پدرانه از معلم ورزشکار وپهلوانم برایمان ماند.هرچند عمر شاگردی من ازمحضر معلمینم بخاطر اینکه مسافر جبهه میبودم وکثیر السفر، کوتاه بود ولی خاطره های خیلی خوب وماندگار ازمعلمان عزیزم در ذهنم حک شده است وهمه شان قابل احترام وعزیز هستند.انتهای دهه شصت پایم درعرصه مدیریت ورزش باز شد که مدیریت پهلوان علی گل شرج بر ورزش کلاردشت با آن تقارن یافته بود.درسفر به کلاردشت به سالن شهید برگی رنگین رفتم که دفتر رییس اداره تربیت بدنی آن زمان در ورودی سالن بود.
🔸دیداربامعلم عزیزم تجدید شد وپس ازکلی گفت وگوو تب و تابی که داشت به پهلوان عرض کردم استاد،رییس ومعلم جان چرا بی تابی؟
معلم عزیزم بیدرنگ گفت؛ فردا جلسه ای با تعدادی ازمسوولان هیأت های ورزشی برای چاره اندیشی داریم که ببینیم چکار باید کرد !! چون بناست چند روز دیگر با حضور ورزشکاران و علاقه مندان به رشته های ورزشی خصوصاً کشتی مراسم تجلیل از قهرمانان سال گذشته را برگزار کنیم و بلا تکلیف مانده ایم.فردای آن روز به عنوان مهمان درجلسه شرکت کردم و نگاهی به جمع حاضر کردم وخطاب به پهلوان شرج رییس اداره تربیت بدنی عرض کردم به تعداد تک تک تجلیل شوندگان گرمکن ورزشی تقدیم تان میکنم و اصلأ نگران نباشید.این دانش آموز کوچکتان حتی اگر آن شب نیامدم ولی هدایای ما ازتهران ارسال خواهد شد.معلم به دانش آموز خود اعتماد داشت ولی گویا اعضای جلسه باور نداشتند ومن با همکاری که ازتهران همراه من بود بعداز جلسه به تهران برگشتیم و فردای همان روز درخواستی به رییس وقت فدراسیون نوشتم وبه تعداد همه تجلیل شوندگان وحتی بیشتر گرمکن تولیدی امینی تهران گرفتم وصبح روزی که قرار بود شب اش مراسم تجلیل برگزار شود بهمراه همکارم خودرا به کلاردشت رساندیم ودوگونی گرمکن به "پهلوان علی شرج" تحویل دادم و شب نیز درمراسم تجلیل از قهرمانان سال قبل آن سال درحالیکه سالن مملو از جمعیت بود وارد شدیم و پس از یک سخنرانی کوتاه درکنار رییس اداره تربیت بدنی قرار گرفتم وبه هریک از قهرمانان یکدست گرمکن ورزشی اهدا کردم ویک شب خوشحالی دیگر برای معلم عزیزم پهلوان علی شرج رقم خورد.عکاسان آن شب عکسهای فراوانی از مراسم تجلیل و شور و نشاط رییس ورزش کلاردشت گرفتند که من نیز درقاب دوربین شان جای گرفته بودم وتعداد محدودی عکس ازآن شب پرخاطره در آلبوم ما بیادگار ماند که متأسفانه بدلیل عدم دستیابی به آنها امکان بارگذاری نیست.ولاکن به بهانه آسمانی شدن معلم عزیزم به اندازتعلمیش،بهشت وحوض کوثرش رابرایش طلب میکنم.دراین شب ازخدای متعال آرامش ابدی را برای معلم با اخلاق درس ورزش سالهای دورم آرزو میکنم.
طالب رجب پور
تهران،تیرماه۱۴۰۱
🗓 تیر ١۴٠١
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
#یادداشت_وارده
ادبیات توهین آمیز بابایی کارنامی خطاب به مردم فهیم، جامعه علمی به ویژه پزشکی و نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی، نشانه کم سوادی، زیاده خواهی و خودمحوری نامبرده نسبت به حقوق شهروندی مردم غرب مازندران است.
البته سالها این تفکر و سیره مردم غرب را از امکانات و اعتبارات استانی محروم کرده و با آن آشنا هستیم.
اما خدای متعال را شاکریم بی سوادی کارنامی با اظهارات جنجالی برای ما مشخص شد که این تفکر با برنامه در ساری شکل گرفته است.
جالب است آقای پرمدعا معتقد است درجامعه پزشکی غرب تخصص نبوده و این شرایط باید ادامه داشته باشد ضمن اینکه اشاره دارند مردم غرب نیاز به زیر ساخت، اشتغال دارند !!!!
بابایی همه چیز بلد!!!! خود را اسطوره ای می پندارد تا جایی که اوست باید برای استان تصمیم بگیرد، در غیر اینصورت با آن تصمیم مخالفت خواهد نمود.
حرف های قدرت طلبانه شما آدم را از واژه نمایندگی که به شما توسط مردم برای مدت کوتاه واگذار شده، بیزار می کند تا جایی که بعید به نظر می رسد نخبگان علمی و فرهنگی ساری هم از صحبت های توهین آمیز شما خوشحال باشند.
کدام ظرفیت گردشگری در غرب اجازه دادید رشد نماید ، حرف از گردشگری می زنید.
سرمایه گذاران علاقه مند در غرب، گرفتار تفکر شما در ادارات کل ساری!! نه مازندران!!! هستند و دستان آنان در زیر ساطور شما له شده اند.
با سرمایهگذاری که قرار بود بیش از ۳۰۰۰میلیارد تومان در کلاردشت سرمایهگذاری نماید همفکران مکتب شما چه کارهایی که نکردند و بیش از ۳سال در اتاق های دستگاه های اجرایی ساری!!!! اجازه فعالیت نمی یابد و حتی به ایشان پیشنهاد اجرای پروژه در ساری می دهند!!!
کدام زیر ساخت مهم تر از سلامت وجود دارد؟ که این گونه صدای تان را در آورده؟
کارنامه مردودی شما در قبل نمایندگی مشخص بوده و حتی به ساری هم نتونستید خدمت نمایید چرا که اساسا شما تخصص و دانش آن را نداشتید.
چقدر پر مدعا از خود سخن می گوئید، اجازه نمی دهیم هر کس از خواب بیدار شود هر کاری بکند؟!!
این جمله به چه معنی است؟ مگر شما خان قلی استان مازندران هستید؟ اصلا شما چکاره هستید به جامعه پزشکی و نمایندگان محترم در مجلس توهین می کنید ؟ به نظر می رسد باید از نمایندگی هم استعفا دهید .
راستی در صورتی که توان استعفا را نداشتیددر مدت باقی مانده نمایندگی خود حتما پی گیری کنید تا مرکز استان حداقل از داشتن فرودگاه که لازمه هر استان بوده برخوردار شود و مهمانان داخلی و خارجی کاخ استانداری مجبور نباشند از فرودگاه میاندرود استفاده نمایند، در این مسیر هرگاه با موانع مواجه شدید قطعا آقایان دکتر حسینی و دکتر محسنی بندپی شما را یاری خواهند نمود.
پیشنهاد می شود برای این که با فرهنگ و تمدن و ادب مردم غرب مازندران آشنا شوید ودر آینده بتوانید مودبانه با ما غرب مازندرانی ها سخن برانید در مهر امسال در یکی از دبیرستان های علوم انسانی ما ثبت نام نمایید و ادب و اخلاق را بیاموزید.
امید است مردم فهیم و نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی با توجه به تفکر کارنامی ها که در ساری جا خوش کرده اند برای تاسیس استان غرب مازندران با همدلی و وفاق تلاش مضاعف نمایند.
علیمردان محمدزاده
فرهنگی بازنشسته آموزش و پرورش کلاردشت
🗓 ٢٢ شهریور ١۴٠١
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
ادبیات توهین آمیز بابایی کارنامی خطاب به مردم فهیم، جامعه علمی به ویژه پزشکی و نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی، نشانه کم سوادی، زیاده خواهی و خودمحوری نامبرده نسبت به حقوق شهروندی مردم غرب مازندران است.
البته سالها این تفکر و سیره مردم غرب را از امکانات و اعتبارات استانی محروم کرده و با آن آشنا هستیم.
اما خدای متعال را شاکریم بی سوادی کارنامی با اظهارات جنجالی برای ما مشخص شد که این تفکر با برنامه در ساری شکل گرفته است.
جالب است آقای پرمدعا معتقد است درجامعه پزشکی غرب تخصص نبوده و این شرایط باید ادامه داشته باشد ضمن اینکه اشاره دارند مردم غرب نیاز به زیر ساخت، اشتغال دارند !!!!
بابایی همه چیز بلد!!!! خود را اسطوره ای می پندارد تا جایی که اوست باید برای استان تصمیم بگیرد، در غیر اینصورت با آن تصمیم مخالفت خواهد نمود.
حرف های قدرت طلبانه شما آدم را از واژه نمایندگی که به شما توسط مردم برای مدت کوتاه واگذار شده، بیزار می کند تا جایی که بعید به نظر می رسد نخبگان علمی و فرهنگی ساری هم از صحبت های توهین آمیز شما خوشحال باشند.
کدام ظرفیت گردشگری در غرب اجازه دادید رشد نماید ، حرف از گردشگری می زنید.
سرمایه گذاران علاقه مند در غرب، گرفتار تفکر شما در ادارات کل ساری!! نه مازندران!!! هستند و دستان آنان در زیر ساطور شما له شده اند.
با سرمایهگذاری که قرار بود بیش از ۳۰۰۰میلیارد تومان در کلاردشت سرمایهگذاری نماید همفکران مکتب شما چه کارهایی که نکردند و بیش از ۳سال در اتاق های دستگاه های اجرایی ساری!!!! اجازه فعالیت نمی یابد و حتی به ایشان پیشنهاد اجرای پروژه در ساری می دهند!!!
کدام زیر ساخت مهم تر از سلامت وجود دارد؟ که این گونه صدای تان را در آورده؟
کارنامه مردودی شما در قبل نمایندگی مشخص بوده و حتی به ساری هم نتونستید خدمت نمایید چرا که اساسا شما تخصص و دانش آن را نداشتید.
چقدر پر مدعا از خود سخن می گوئید، اجازه نمی دهیم هر کس از خواب بیدار شود هر کاری بکند؟!!
این جمله به چه معنی است؟ مگر شما خان قلی استان مازندران هستید؟ اصلا شما چکاره هستید به جامعه پزشکی و نمایندگان محترم در مجلس توهین می کنید ؟ به نظر می رسد باید از نمایندگی هم استعفا دهید .
راستی در صورتی که توان استعفا را نداشتیددر مدت باقی مانده نمایندگی خود حتما پی گیری کنید تا مرکز استان حداقل از داشتن فرودگاه که لازمه هر استان بوده برخوردار شود و مهمانان داخلی و خارجی کاخ استانداری مجبور نباشند از فرودگاه میاندرود استفاده نمایند، در این مسیر هرگاه با موانع مواجه شدید قطعا آقایان دکتر حسینی و دکتر محسنی بندپی شما را یاری خواهند نمود.
پیشنهاد می شود برای این که با فرهنگ و تمدن و ادب مردم غرب مازندران آشنا شوید ودر آینده بتوانید مودبانه با ما غرب مازندرانی ها سخن برانید در مهر امسال در یکی از دبیرستان های علوم انسانی ما ثبت نام نمایید و ادب و اخلاق را بیاموزید.
امید است مردم فهیم و نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی با توجه به تفکر کارنامی ها که در ساری جا خوش کرده اند برای تاسیس استان غرب مازندران با همدلی و وفاق تلاش مضاعف نمایند.
علیمردان محمدزاده
فرهنگی بازنشسته آموزش و پرورش کلاردشت
🗓 ٢٢ شهریور ١۴٠١
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
#یادداشت_وارده
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای رئیسی
رئیس جمهور محترم
با سلام
پیرو اظهارات دکتر حسینی معاونت پارلمانی حضرتعالی لایحه ای تحت عنوان پرداخت عادلانه در دولت در حال تدوین است اصل موضوع بسیار با ارزش و قابل تحسین است
جناب رئیس جمهور
با توجه به بی اعتمادی گسترده ناشی از قوانین ناعادلانه قبلی که در غیاب فرهنگیان و سایر دستگاههای اجرائی متضرر و بازنشستگان تدوین شده باعث گردیده بیش از اجرای عدالت شاهد ایجاد تبعیض باشیم.
همه کارکنان دولت اعم از شرکتها و نهادهای عمومی غیردولتی و دستگاههای اجرایی می بایست در برابر قانون حقوق یکسانی را دریافت کنند و این گونه پرداختی ها قابل قبول نیست و بسیار نگران کننده است که مدیران و کارکنان نهادهای خاص حقوق غیر متعارف دریافت کنند و این موضوع کاملا با نص صریح قانون اساسی و آیات و احادیث و شرع مقدس مغایرت دارد.
لذا حذف استثنائات تحمیلی در قانون مدیریت خدمات کشوری و پرداخت عادلانه حقوق و مزایا در دولت اسلامی موجبات خرسندی تمامی کارکنان و اقناع افکار عمومی را فراهم می نماید .
من الله توفیق
✍ معلم و مدرس دانشگاه مجتبی الغوثی
🗓 آذر ١۴٠١
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای رئیسی
رئیس جمهور محترم
با سلام
پیرو اظهارات دکتر حسینی معاونت پارلمانی حضرتعالی لایحه ای تحت عنوان پرداخت عادلانه در دولت در حال تدوین است اصل موضوع بسیار با ارزش و قابل تحسین است
جناب رئیس جمهور
با توجه به بی اعتمادی گسترده ناشی از قوانین ناعادلانه قبلی که در غیاب فرهنگیان و سایر دستگاههای اجرائی متضرر و بازنشستگان تدوین شده باعث گردیده بیش از اجرای عدالت شاهد ایجاد تبعیض باشیم.
همه کارکنان دولت اعم از شرکتها و نهادهای عمومی غیردولتی و دستگاههای اجرایی می بایست در برابر قانون حقوق یکسانی را دریافت کنند و این گونه پرداختی ها قابل قبول نیست و بسیار نگران کننده است که مدیران و کارکنان نهادهای خاص حقوق غیر متعارف دریافت کنند و این موضوع کاملا با نص صریح قانون اساسی و آیات و احادیث و شرع مقدس مغایرت دارد.
لذا حذف استثنائات تحمیلی در قانون مدیریت خدمات کشوری و پرداخت عادلانه حقوق و مزایا در دولت اسلامی موجبات خرسندی تمامی کارکنان و اقناع افکار عمومی را فراهم می نماید .
من الله توفیق
✍ معلم و مدرس دانشگاه مجتبی الغوثی
🗓 آذر ١۴٠١
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
#یادداشت_وارده
قصه طلا و پیدا کردن گنج همیشه جذاب و جذابیت خاص خودش را دارد به خصوص در این شرایط تورم افسار گسیخته نقل خیلی از محافل است، غرض از نوشتن این یادداشت حفاری هایی است که برای یافتن گنج در همه جای جنگل و دره های رودبارک دیده می شود البته سایر نقاط کلاردشت نیز ممکن است چنین باشد که حتما هست، خوانندگان این یادداشت شاید بر خورد کرده باشند اما اشاره ام به کسانی است که این حفاریها را انجام می دهند یا از روی بیکاری و استیصال است ویا اینکه سود جویانی هستند برای بهدست آوردن گنج همه جا سرک می کشند شوربختانه بعد از حفاری که بصورت چاه های عمیق انجام گرفته به حال خود رها شده فقط با چند شاخه روی آنرا پوشانده اند و به امان خدا رهایش کردند پر نشدن این چاه ها و گودال های عمیق خطرات جانی برای انسان و سایر جانداران به وجود می آورد نمونه آن نردبان کنار حفاری در تصویر زیر خود گویای این مساله هست نردبان ۱۴ پله دارد که اگر فاصله هر پلکان نیم متر باشد با فواصل ابتدا و انتهای آن حدودا ۸ متر و یا بیشتر می باشد که نشان از عمق حفاری می باشد این گونه حفاری در چندین مکان دیده شده است زیر صخره ای هم به اندازه یک غار کنده شده است معلوم هم نیست چیزی گیرشان آمده باشد یا خیر چون گنج نامه های سرکاری زیاد دست به دست می گردد .با این حفاریهای به جا مانده نباید نگران جان انسان و جانداران دیگر بود.؟
✍محمود اصفهانی
🗓 ٧ تیر ١۴٠٢
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
قصه طلا و پیدا کردن گنج همیشه جذاب و جذابیت خاص خودش را دارد به خصوص در این شرایط تورم افسار گسیخته نقل خیلی از محافل است، غرض از نوشتن این یادداشت حفاری هایی است که برای یافتن گنج در همه جای جنگل و دره های رودبارک دیده می شود البته سایر نقاط کلاردشت نیز ممکن است چنین باشد که حتما هست، خوانندگان این یادداشت شاید بر خورد کرده باشند اما اشاره ام به کسانی است که این حفاریها را انجام می دهند یا از روی بیکاری و استیصال است ویا اینکه سود جویانی هستند برای بهدست آوردن گنج همه جا سرک می کشند شوربختانه بعد از حفاری که بصورت چاه های عمیق انجام گرفته به حال خود رها شده فقط با چند شاخه روی آنرا پوشانده اند و به امان خدا رهایش کردند پر نشدن این چاه ها و گودال های عمیق خطرات جانی برای انسان و سایر جانداران به وجود می آورد نمونه آن نردبان کنار حفاری در تصویر زیر خود گویای این مساله هست نردبان ۱۴ پله دارد که اگر فاصله هر پلکان نیم متر باشد با فواصل ابتدا و انتهای آن حدودا ۸ متر و یا بیشتر می باشد که نشان از عمق حفاری می باشد این گونه حفاری در چندین مکان دیده شده است زیر صخره ای هم به اندازه یک غار کنده شده است معلوم هم نیست چیزی گیرشان آمده باشد یا خیر چون گنج نامه های سرکاری زیاد دست به دست می گردد .با این حفاریهای به جا مانده نباید نگران جان انسان و جانداران دیگر بود.؟
✍محمود اصفهانی
🗓 ٧ تیر ١۴٠٢
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
Telegram
.
#یادداشت_وارده
پنج ثانیه یا پنجاه سال؟
اگر چه به ظاهر مجتبی گلیج و حسن یزدانی در پنج ثانیه واپسین ، ضربه فنی شدند و رحمان عمو زاد با یک دو خم از فینال محروم شد . اما این نوع نگرش مبتذل و عامیانه توسط کارشناسان و اهالی رسانه فرافکنی است. ما در نحوه گذران زندگی ورزشکارانمان در سطوح قهرمانی در تمام سال ، در آمادگی ذهنی و روانی ورزشکاران و امنیت روانی آنها، تغذیه و مراقبت استاندارد یک ورزشکار حرفه ای ، متخصص روانشناس ، تغذیه ، پزشک مخصوص در تمام طول سال ، کوتاهی و بی برنامگی داریم. و ورزشکارانمان را با انبوهی از دغدغه های ذهنی ، سیاسی ، اقتصادی و خانوادگی به میدان میفرستیم.
ما برای رسیدن به قهرمانی پنجاه سال فاصله داریم نه پنج ثانیه...
البته اگر گاهی هم به موفقیت رسیدیم ناشی از استعداد و انگیزه ورزشکارانمان بوده است..
اگر همه ی این مسابقه ها به عقب باز گردند باز هم پنج ثانیه کم می آوریم
چرا که از مبدا راه را اشتباه آمده ایم و برای هر عقل سلیمی ، نرسیدن به مقصد مبرهن است. ما کمی قبل از میدان مسابقه و در رقابت نابرابر اجتماعی ، اقتصادی ، مدیریت، رفاه و برنامه ریزی با جهان توسعه یافته ،ضربه فنی شده ایم.
درود بر همه ی آنهایی که تنها میجنگند و به موفقیت می اندیشند.
جواد غرایاق زندی
شهریور ۱۴۰۲
🗓 ۲۹ شهریور ١۴٠٢
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
پنج ثانیه یا پنجاه سال؟
اگر چه به ظاهر مجتبی گلیج و حسن یزدانی در پنج ثانیه واپسین ، ضربه فنی شدند و رحمان عمو زاد با یک دو خم از فینال محروم شد . اما این نوع نگرش مبتذل و عامیانه توسط کارشناسان و اهالی رسانه فرافکنی است. ما در نحوه گذران زندگی ورزشکارانمان در سطوح قهرمانی در تمام سال ، در آمادگی ذهنی و روانی ورزشکاران و امنیت روانی آنها، تغذیه و مراقبت استاندارد یک ورزشکار حرفه ای ، متخصص روانشناس ، تغذیه ، پزشک مخصوص در تمام طول سال ، کوتاهی و بی برنامگی داریم. و ورزشکارانمان را با انبوهی از دغدغه های ذهنی ، سیاسی ، اقتصادی و خانوادگی به میدان میفرستیم.
ما برای رسیدن به قهرمانی پنجاه سال فاصله داریم نه پنج ثانیه...
البته اگر گاهی هم به موفقیت رسیدیم ناشی از استعداد و انگیزه ورزشکارانمان بوده است..
اگر همه ی این مسابقه ها به عقب باز گردند باز هم پنج ثانیه کم می آوریم
چرا که از مبدا راه را اشتباه آمده ایم و برای هر عقل سلیمی ، نرسیدن به مقصد مبرهن است. ما کمی قبل از میدان مسابقه و در رقابت نابرابر اجتماعی ، اقتصادی ، مدیریت، رفاه و برنامه ریزی با جهان توسعه یافته ،ضربه فنی شده ایم.
درود بر همه ی آنهایی که تنها میجنگند و به موفقیت می اندیشند.
جواد غرایاق زندی
شهریور ۱۴۰۲
🗓 ۲۹ شهریور ١۴٠٢
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
#یادداشت_وارده
مقاومت فلسطینی پیروز معرکه طوفان الاقصی بود یا ارتش رژیم موقت صهیونیستی!؟
🔹مقاومت فلسطینی با اهداف زیر عملیات طوفان الاقصی را طراحی و اجرا کرد:
>> بازگرداندن مسأله #فلسطین به صحنه افکار عمومی دنیا
>> برهم زدن #سناریوی_جایگزینی فلسطین با رژیم صهیونیستی در نظامات سیاسی موجود
>> شکستن ابهت و تحقیر #ارتش و #نهادهای_اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در دنیا و اثبات شکنندگی قدرت آن
>> توقف، #کندسازی و هزینه سازی برای رژیم های همراه در مسیر #عادی_سازی روابط
>> #آزادسازی_اسرای فلسطینی در بند رژیم
>> #جلوگیری از تبدیل رژیم به #قطب_تجاری و انرژی غرب آسیا
🔹اهداف ارتش #رژیم_کودک_کش نیز از حمله به غزه محورهای زیر بود:
>> #نابودی_قدرت_نظامی مقاومت فلسطینی در غزه
>> #ترور_سران سیاسی و نظامی مقاومت
>> #اشغال_نوار_غزه و تخلیه ساکنان آن به مناطق دیگر جهان
>> #آزادی_اسرا بدون دادن امتیاز
🔹سوال: کدامیک از طرفین به اهداف رسید؟
پاسخ روشن است؛ رژیم صهیونیستی نه تنها به هیچکدام از اهداف اعلامی خود نرسیده است، بلکه داشته های زیادی را هم از دست داده است. هر آن چه اعتبار طی سالهای گذشته با تبلیغات دروغین و دیپلماسی عمومی بدست آورده بود همه را بر باد داد. بهترین دموکراسی خاورمیانه، پایبندترین ارتش دنیا به حقوق بشر و... همه بر باد رفت! و خشن ترین حکومت و جانی ترین ارتش دنیا و بدترین ناقض حقوق بشر بر جای آن نشست!
🔹مقاومت فلسطینی نه تنها به اغلب اهدافش رسیده و مابقی نیز قطعا محقق خواهد بلکه فراتر از اهدافش به دستاوردهایی نائل شد که شاید فکرش را هم نمی کرد؛ رژیم صهیونیستی یک گام بلند به نابودی نزدیک تر شده، شکاف های اجتماعی و سیاسی در جامعه صهیونیست ها عمیق تر گشته، یک اعتبار و عزت وصف ناشدنی برای فلسطینیان در افکار عمومی جهان ایجاد کرده و حامیان رژیم را در سراسر جهان شرمسار و بی حیثیت ساخته است.
🔹چه کسی پیروز است؛ آنکه بر ابزارهای قدرتمند نظامی تکیه کرد یا آن که با تکیه بر امداد الهی، جهاد کرد، شهید شد و استقامت ورزید!؟
نابودی رژیم اشغالگر قدس نزدیک شده است و دیر نیست روزهایی که تک تک اشغالگران سرزمین فلسطین تقاص جنایات ددمنشانه را پس خواهند داد و قدس شریف از چنگال صهیونیسم آزاد خواهد شد. ان شاءالله
✍مجتبی صدیقی
🗓 ۳ آذر ١۴٠٢
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
مقاومت فلسطینی پیروز معرکه طوفان الاقصی بود یا ارتش رژیم موقت صهیونیستی!؟
🔹مقاومت فلسطینی با اهداف زیر عملیات طوفان الاقصی را طراحی و اجرا کرد:
>> بازگرداندن مسأله #فلسطین به صحنه افکار عمومی دنیا
>> برهم زدن #سناریوی_جایگزینی فلسطین با رژیم صهیونیستی در نظامات سیاسی موجود
>> شکستن ابهت و تحقیر #ارتش و #نهادهای_اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در دنیا و اثبات شکنندگی قدرت آن
>> توقف، #کندسازی و هزینه سازی برای رژیم های همراه در مسیر #عادی_سازی روابط
>> #آزادسازی_اسرای فلسطینی در بند رژیم
>> #جلوگیری از تبدیل رژیم به #قطب_تجاری و انرژی غرب آسیا
🔹اهداف ارتش #رژیم_کودک_کش نیز از حمله به غزه محورهای زیر بود:
>> #نابودی_قدرت_نظامی مقاومت فلسطینی در غزه
>> #ترور_سران سیاسی و نظامی مقاومت
>> #اشغال_نوار_غزه و تخلیه ساکنان آن به مناطق دیگر جهان
>> #آزادی_اسرا بدون دادن امتیاز
🔹سوال: کدامیک از طرفین به اهداف رسید؟
پاسخ روشن است؛ رژیم صهیونیستی نه تنها به هیچکدام از اهداف اعلامی خود نرسیده است، بلکه داشته های زیادی را هم از دست داده است. هر آن چه اعتبار طی سالهای گذشته با تبلیغات دروغین و دیپلماسی عمومی بدست آورده بود همه را بر باد داد. بهترین دموکراسی خاورمیانه، پایبندترین ارتش دنیا به حقوق بشر و... همه بر باد رفت! و خشن ترین حکومت و جانی ترین ارتش دنیا و بدترین ناقض حقوق بشر بر جای آن نشست!
🔹مقاومت فلسطینی نه تنها به اغلب اهدافش رسیده و مابقی نیز قطعا محقق خواهد بلکه فراتر از اهدافش به دستاوردهایی نائل شد که شاید فکرش را هم نمی کرد؛ رژیم صهیونیستی یک گام بلند به نابودی نزدیک تر شده، شکاف های اجتماعی و سیاسی در جامعه صهیونیست ها عمیق تر گشته، یک اعتبار و عزت وصف ناشدنی برای فلسطینیان در افکار عمومی جهان ایجاد کرده و حامیان رژیم را در سراسر جهان شرمسار و بی حیثیت ساخته است.
🔹چه کسی پیروز است؛ آنکه بر ابزارهای قدرتمند نظامی تکیه کرد یا آن که با تکیه بر امداد الهی، جهاد کرد، شهید شد و استقامت ورزید!؟
نابودی رژیم اشغالگر قدس نزدیک شده است و دیر نیست روزهایی که تک تک اشغالگران سرزمین فلسطین تقاص جنایات ددمنشانه را پس خواهند داد و قدس شریف از چنگال صهیونیسم آزاد خواهد شد. ان شاءالله
✍مجتبی صدیقی
🗓 ۳ آذر ١۴٠٢
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
#یادداشت_وارده
"یا هو"
کاندیدا
وقتی وارد مجلس میشوی و در ازدحام یک جمع ، فریاد های کر کننده ی یک نفر سخنران همه فن حریف ، با عده ای ملازم منفعت طلب بی سواد که پی هر نطق نسنجیده و شعار تکراری ، کف میزنند. جایی پیدا میکنی و در هیاهوی افکار عامه و نگاه های طلبکار مینشینی. فکر اینکه سکوت کنی یا سخنان بی اساس و بی برنامه و دروغین را به چالش بکشی. سکوت یا برخواستن بی فایده است. عده ای از قبل آماده اند که کف بزنند و عده ای که همهمه کنند. آنچه در سطحی ترین و نازل ترین سطح در جریان است ، تفکر و برنامه است . و شعار های تکراری و عقب مانده و معلول که مرتب تشویق میشوند . و جمعی که عوام را برای انتفاع خود به بازی گرفته اند. شما بازنده اید ، چه زمانی که سکوت کنید و چه آنگاه که لب به سخن بگشایید.
فکرتان از کار می افتد و ابتذال و عوام فریبی به طرز عجیبی جلسه (جامعه ) را بلعیده است. مجلس به انتها میرسد و کارگرانی که از کار روزانه خسته خود را به اینجا رسانده بودند ، باید زود بخوابند تا فردا برای کار طاقت فرسا آماده باشند. دلم میسوزد ...برای همه ی آنهایی که از نا آگاهی رنج میکشند... برای همه ی اقشار آگاه و بیدار جامعه...برای کارگرانی که جسم و فکر و شعورشان به تاراج می رود.
حال آنکه تعیین حقوقشان تا لحظه تحویل سال با مخالفت کارفرما به سر انجام نمیرسد و موکول می شود به اولین جلسه سال جدید.
در حالی که رفتگر، سال جدید را هم در خیابان های روستا وشهر جارو میزند.
شاید فرقی نکند که چه کسی قرار است پیروز باشد.
آخر کسی از قماش آنان ، با دست های پینه بسته یا از اخلاف و اسلاف آنان ، از آنان نمایندگی نخواهد کرد.
خوب و دقیق در چهره و دهان سخنران خیره میشوم ، شاید دیگر او را از نزدیک نبینم و شاید اگر پیروز شود به انتها رسیده باشد و دیگر رغبتی برای نطق در مجلس برایش باقی نماند .
شاید همین که نعره میکشد ، نماینده باشد ... ولی او هرگز از فکر خیلی از اقشار جامعه نمایندگی نمی کند.
شاید روزی کسی هم بیاید که
بوی آگاهی ، عشق ، برنامه و مردم بدهد ... شاید...☘
جواد غرایاق زندی
۲۷ بهمن ۱۴۰۲ ه ش
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
"یا هو"
کاندیدا
وقتی وارد مجلس میشوی و در ازدحام یک جمع ، فریاد های کر کننده ی یک نفر سخنران همه فن حریف ، با عده ای ملازم منفعت طلب بی سواد که پی هر نطق نسنجیده و شعار تکراری ، کف میزنند. جایی پیدا میکنی و در هیاهوی افکار عامه و نگاه های طلبکار مینشینی. فکر اینکه سکوت کنی یا سخنان بی اساس و بی برنامه و دروغین را به چالش بکشی. سکوت یا برخواستن بی فایده است. عده ای از قبل آماده اند که کف بزنند و عده ای که همهمه کنند. آنچه در سطحی ترین و نازل ترین سطح در جریان است ، تفکر و برنامه است . و شعار های تکراری و عقب مانده و معلول که مرتب تشویق میشوند . و جمعی که عوام را برای انتفاع خود به بازی گرفته اند. شما بازنده اید ، چه زمانی که سکوت کنید و چه آنگاه که لب به سخن بگشایید.
فکرتان از کار می افتد و ابتذال و عوام فریبی به طرز عجیبی جلسه (جامعه ) را بلعیده است. مجلس به انتها میرسد و کارگرانی که از کار روزانه خسته خود را به اینجا رسانده بودند ، باید زود بخوابند تا فردا برای کار طاقت فرسا آماده باشند. دلم میسوزد ...برای همه ی آنهایی که از نا آگاهی رنج میکشند... برای همه ی اقشار آگاه و بیدار جامعه...برای کارگرانی که جسم و فکر و شعورشان به تاراج می رود.
حال آنکه تعیین حقوقشان تا لحظه تحویل سال با مخالفت کارفرما به سر انجام نمیرسد و موکول می شود به اولین جلسه سال جدید.
در حالی که رفتگر، سال جدید را هم در خیابان های روستا وشهر جارو میزند.
شاید فرقی نکند که چه کسی قرار است پیروز باشد.
آخر کسی از قماش آنان ، با دست های پینه بسته یا از اخلاف و اسلاف آنان ، از آنان نمایندگی نخواهد کرد.
خوب و دقیق در چهره و دهان سخنران خیره میشوم ، شاید دیگر او را از نزدیک نبینم و شاید اگر پیروز شود به انتها رسیده باشد و دیگر رغبتی برای نطق در مجلس برایش باقی نماند .
شاید همین که نعره میکشد ، نماینده باشد ... ولی او هرگز از فکر خیلی از اقشار جامعه نمایندگی نمی کند.
شاید روزی کسی هم بیاید که
بوی آگاهی ، عشق ، برنامه و مردم بدهد ... شاید...☘
جواد غرایاق زندی
۲۷ بهمن ۱۴۰۲ ه ش
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
#یادداشت_وارده
محلهی عجیب؛ "ولوال"!
از ابتدای انقلاب ۱۳۵۷ محله ولوال به نظم و زیبایی و امنیت اجتماعی شهره بود.
شخصا به یاد دارم که خانوادههای کارمندانی که به کلاردشت مامور یا مهاجرت میکردند در جستوجوی محله امن و ایمن ولوال را برای سکونت انتخاب می کردند و حتی از جمع روضهخوانها و روحانیان اعزامی به محلات کلاردشت در ایام محرم و ماه رمضان معمولا ملای باسوادتر برای محله ولوال در نظر گرفته میشد چون به درستی گمان میکردند که سطح فرهنگ و معلومات دینی و اجتماعی ولوالی ها از محلههای دیگر متمایز است.
محله ولوال اما در دهههای اخیر دچار اُفت شدید در مدیریت و مشارکت محلی شده است، روابط صمیمانه قدیمی کم شد و منزلت پیران و پیشکسوتان نادیده گرفته میشود.
در این نوشته کوتاه میخواهم به مورد خاصی اشاره کنم که نمونه مهمی از کاهش کیفیت زندگی در یک محله شهری ست.
در گشت و گذار در این محله قدیمی و محبوب متوجه میشویم که معدودی از اهالی بخاطر چند متر زمین بیشتر! اقدام به انسداد معابر و راههای محلی میکنند!
دو مورد از راه دسترسی محلی که حداقل قدمتی هزارساله داشته متاسفانه مسدود شد.منظورم یک مورد در داخل محل و یک مورد در حومه است. این موارد نشان میدهد که در ۱۰۰۰ سال گذشته این محله تا این حد بی سروسامان نبوده است و نیز در طی قرون سازمانهای حکومتی و مدیریت شهری نیز تا این حد ضعیف و بیرمق نبودند که نتوانند از تعدی آشکار سودجویان به حقوق عمومی شهروندان ممانعت کنند.
دسترسیهای محلی هر چه بیشتر و عریضتر باشد مطلوبتترست و محدودکردن معابر و به ویژه مسدود کردن " راه" هم از بعد قانونی و حقوق مردم ناپسندست و هم از جنبه اخلاق و شرع مصداق غصب و اقدامی از نوع حرام مسلّم است.
راههای محلی در حمل و نقل آسانتر موثرند ولی مهمتر اینکه راهها و دسترسیهای محلی بخشی از فرهنگ و گذشته ما و نیاکانمان را در خود دارند. به عبارت دیگر راههای محله ولوال - و هر راهی در هر جای دیگر - مکانهای فرهنگی و "معنی دار" هستند و صرفا زمین و مساحت نیستند.
وقتی ما در راههای اصلی و فرعی در گذریم، وقتی مثلا در مسیر راه " گَرک" و " اِزو" قدم میزنیم تاریخ هزاران ساله را در ذهن و ضمیر خود مرور میکنیم.
این پدیده ما را به پیشینه فرهنگ اصبلمان پیوند میزند، ولی شماری با تصاحب و تملک عامدانه این راهها به همه ما شهروندان بیاحترامی و دهنکجی میکنند و این ضایعه ما را غمگین و شرمنده آیندگان میکند.
اهالی نیز نباید چنین وضع آشفتهای را نظاره و بیتفاوت باشند بلکه شایسته است با مذاکره پیگیر و مصالحه روح برادری و همدلی را در اجتماع محلی ولوال احیا کنند و از همه خوشایندتر شاید این باشد که ذینفعان خود داوطلبانه به برچیدن موانع راههای مورد نظر اقدام کرده و دوباره اعتماد و احترام عمومی شهروندان را متوجه خود کنند.
در پایان خوبست مردم و مسئولان در باب این پرسشها تامل کندد:
۱. چرا چند دهه اخیر این بیتوجهیها و بیقانونی ها گسترش یافته است؟
۲. چرا مردم نسبت به محیط اجتماعی و طبیعی خود بیتفاوت هستند و منتظرند فقط مدیران و مقامات رسمی اقدام کنند؟ در حالی که در جوامع دیگر مردم به کمک سازمانهای مسئول به حل مسایل میپردازند.
۳. چگونه است که در گذشته مردم به حلال و حرام کسب و کار و زمین و ملک و ...دقت و رعایت بیشتری داشتند ولی امروزه از چند متر راه عمومی در جوار املاک و زمین خود نمیگذرند و حاضرند کل کسب و پیشه خود را به مال حرام آلوده کنند و خم به ابرو نیاوند؟
۴. چرا سازمانهای ذیربط در انجام وظایف قانونی خود قصور میکنند و پاسخگو نیستند؟
✅ لطفا ...
این متن را دوبار بخوانید و در جمع های خانوادگی و دوستانه در این مورد بحث و گفت و گو کنید و در حل مساله راهها، نظر و پیشنهاد خود را با مراجع محلی ذیصلاح در میان بگذارید.
علی ملکپور
۳ خرداد ۱۴۰۳
( ولوال)
🗓 ۳ خرداد ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
محلهی عجیب؛ "ولوال"!
از ابتدای انقلاب ۱۳۵۷ محله ولوال به نظم و زیبایی و امنیت اجتماعی شهره بود.
شخصا به یاد دارم که خانوادههای کارمندانی که به کلاردشت مامور یا مهاجرت میکردند در جستوجوی محله امن و ایمن ولوال را برای سکونت انتخاب می کردند و حتی از جمع روضهخوانها و روحانیان اعزامی به محلات کلاردشت در ایام محرم و ماه رمضان معمولا ملای باسوادتر برای محله ولوال در نظر گرفته میشد چون به درستی گمان میکردند که سطح فرهنگ و معلومات دینی و اجتماعی ولوالی ها از محلههای دیگر متمایز است.
محله ولوال اما در دهههای اخیر دچار اُفت شدید در مدیریت و مشارکت محلی شده است، روابط صمیمانه قدیمی کم شد و منزلت پیران و پیشکسوتان نادیده گرفته میشود.
در این نوشته کوتاه میخواهم به مورد خاصی اشاره کنم که نمونه مهمی از کاهش کیفیت زندگی در یک محله شهری ست.
در گشت و گذار در این محله قدیمی و محبوب متوجه میشویم که معدودی از اهالی بخاطر چند متر زمین بیشتر! اقدام به انسداد معابر و راههای محلی میکنند!
دو مورد از راه دسترسی محلی که حداقل قدمتی هزارساله داشته متاسفانه مسدود شد.منظورم یک مورد در داخل محل و یک مورد در حومه است. این موارد نشان میدهد که در ۱۰۰۰ سال گذشته این محله تا این حد بی سروسامان نبوده است و نیز در طی قرون سازمانهای حکومتی و مدیریت شهری نیز تا این حد ضعیف و بیرمق نبودند که نتوانند از تعدی آشکار سودجویان به حقوق عمومی شهروندان ممانعت کنند.
دسترسیهای محلی هر چه بیشتر و عریضتر باشد مطلوبتترست و محدودکردن معابر و به ویژه مسدود کردن " راه" هم از بعد قانونی و حقوق مردم ناپسندست و هم از جنبه اخلاق و شرع مصداق غصب و اقدامی از نوع حرام مسلّم است.
راههای محلی در حمل و نقل آسانتر موثرند ولی مهمتر اینکه راهها و دسترسیهای محلی بخشی از فرهنگ و گذشته ما و نیاکانمان را در خود دارند. به عبارت دیگر راههای محله ولوال - و هر راهی در هر جای دیگر - مکانهای فرهنگی و "معنی دار" هستند و صرفا زمین و مساحت نیستند.
وقتی ما در راههای اصلی و فرعی در گذریم، وقتی مثلا در مسیر راه " گَرک" و " اِزو" قدم میزنیم تاریخ هزاران ساله را در ذهن و ضمیر خود مرور میکنیم.
این پدیده ما را به پیشینه فرهنگ اصبلمان پیوند میزند، ولی شماری با تصاحب و تملک عامدانه این راهها به همه ما شهروندان بیاحترامی و دهنکجی میکنند و این ضایعه ما را غمگین و شرمنده آیندگان میکند.
اهالی نیز نباید چنین وضع آشفتهای را نظاره و بیتفاوت باشند بلکه شایسته است با مذاکره پیگیر و مصالحه روح برادری و همدلی را در اجتماع محلی ولوال احیا کنند و از همه خوشایندتر شاید این باشد که ذینفعان خود داوطلبانه به برچیدن موانع راههای مورد نظر اقدام کرده و دوباره اعتماد و احترام عمومی شهروندان را متوجه خود کنند.
در پایان خوبست مردم و مسئولان در باب این پرسشها تامل کندد:
۱. چرا چند دهه اخیر این بیتوجهیها و بیقانونی ها گسترش یافته است؟
۲. چرا مردم نسبت به محیط اجتماعی و طبیعی خود بیتفاوت هستند و منتظرند فقط مدیران و مقامات رسمی اقدام کنند؟ در حالی که در جوامع دیگر مردم به کمک سازمانهای مسئول به حل مسایل میپردازند.
۳. چگونه است که در گذشته مردم به حلال و حرام کسب و کار و زمین و ملک و ...دقت و رعایت بیشتری داشتند ولی امروزه از چند متر راه عمومی در جوار املاک و زمین خود نمیگذرند و حاضرند کل کسب و پیشه خود را به مال حرام آلوده کنند و خم به ابرو نیاوند؟
۴. چرا سازمانهای ذیربط در انجام وظایف قانونی خود قصور میکنند و پاسخگو نیستند؟
✅ لطفا ...
این متن را دوبار بخوانید و در جمع های خانوادگی و دوستانه در این مورد بحث و گفت و گو کنید و در حل مساله راهها، نظر و پیشنهاد خود را با مراجع محلی ذیصلاح در میان بگذارید.
علی ملکپور
۳ خرداد ۱۴۰۳
( ولوال)
🗓 ۳ خرداد ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
#یادداشت_وارده
#قسمت_اول
کلاردشت؛ قربانی توسعه بیرویه و سودجویی در مناطق حساس:
ضرورت تعریف محدودههای مشخص برای بلندمرتبهسازی
✍ فرهاد سلطانمرادی
شهرستان کلاردشت، با طبیعت بکر و مناظر بینظیر، به حق لقب پایتخت اکوتوریسم کشور را یدک میکشد. اما متأسفانه، در سالهای اخیر شاهد رشد بیرویه ساختوساز و آپارتمانسازی در این منطقه هستیم که نه تنها به زیبایی بصری شهر لطمه زده، بلکه به زیرساختهای شهری و کیفیت زندگی ساکنان نیز آسیب جدی وارد کرده است. این مقاله به عنوان یک نقد تخصصی، با تمرکز بر مناطق حساس اجابیت و گرگپس، به بررسی چالشهای موجود در حوزه شهرسازی کلاردشت و ضرورت تعریف محدودههای مشخص برای بلندمرتبهسازی میپردازد.
کلاردشت با دارا بودن پتانسیلهای عظیم گردشگری، به مقصدی جذاب برای سرمایهگذاران تبدیل شده است. اما متأسفانه، بسیاری از این سرمایهگذاریها بدون در نظر گرفتن اصول شهرسازی و حفظ محیط زیست صورت میگیرد. ساختوسازهای بیرویه، به ویژه آپارتمانسازیهای بلندمرتبه، در مناطق حساس اکولوژیک مانند اجابیت و گرگپس، منجر به تخریب محیط زیست، افزایش تراکم جمعیت و بروز مشکلات عدیدهای در حوزه ترافیک، آب و فاضلاب شده است.
مناطق اجابیت و گرگپس به عنوان نمونههای بارز:
• اجابیت: ساخت آپارتمان هفت طبقه بدون مجوز در منطقه اجابیت، در مجاورت جنگل، نشان از بیتوجهی به قوانین و مقررات شهرسازی و نیز تأثیرات مخرب بر محیط زیست دارد.
• گرگپس: ساخت آپارتمان بلندمرتبه در مجاورت هتل قدیمی در منطقه ، علاوه بر ایجاد مشکلات بصری، به تراکم جمعیت در این منطقه افزوده و فشار مضاعفی بر زیرساختهای شهری وارد کرده است.
• آیا درآمد حاصل از صدور گواهی ماده صد، به قدری مهم است که باید زیبایی طبیعی مناطق حساس مانند اجابیت و گرگپس نادیده گرفته شود؟
• آیا امکانات و زیرساختهای اولیه برای ساختمانهای جدید در این مناطق تأمین شده است؟
• آیا نظارت کافی بر تأمین پارکینگهای مورد نیاز در ساختمانها صورت میگیرد؟
• آیا نظام مهندسی به وظیفه خود در نظارت بر کیفیت ساختوسازها در این مناطق به درستی عمل میکند؟
• آیا اصول معماری پایدار و حفظ بافت ویلایی شهر در طراحی ساختمانهای این مناطق لحاظ میشود؟
• آیا مسئولیت ایمنی و آسایش ساکنان ساختمانهای این مناطق توسط نهادهای مسئول تضمین میشود؟
متأسفانه، پاسخ به بسیاری از این سوالات منفی است. ساختوسازهای بیرویه و بدون برنامهریزی در مناطق اجابیت و گرگپس، علاوه بر ایجاد مشکلات زیستمحیطی و اجتماعی، منجر به بروز اختلافات بین همسایگان و افزایش شکایات حقوقی شده است.
ضرورت تعریف محدودههای مشخص برای بلندمرتبهسازی:
برای جلوگیری از تکرار چنین مشکلاتی، ضروری است که محدودههای مشخصی برای ساختوسازهای بلندمرتبه در کلاردشت تعریف شود. این محدودهها باید بر اساس مطالعات جامع و با در نظر گرفتن ظرفیتهای اکولوژیکی، زیرساختهای موجود و نیازهای شهروندان تعیین شوند. در این محدودهها، باید تمام زیرساختهای لازم از جمله شبکههای آب، برق، گاز، فاضلاب، حملونقل عمومی و پارکینگ فراهم شود تا از بروز مشکلات بعدی جلوگیری شود.
مزایای تعریف محدودههای مشخص:
• کاهش اختلافات بین همسایگان و سازندگان: با تعیین محدودههای مشخص، از بروز اختلافات ناشی از تغییر کاربری اراضی و ساختوسازهای بیرویه جلوگیری میشود.
• حفظ کیفیت زندگی ساکنان: با تأمین زیرساختهای لازم در محدودههای بلندمرتبهسازی، کیفیت زندگی ساکنان بهبود مییابد.
• حفاظت از محیط زیست: با جلوگیری از ساختوسازهای بیرویه در مناطق حساس، از تخریب محیط زیست و کاهش تنوع زیستی جلوگیری میشود.
• توسعه پایدار: با برنامهریزی دقیق و تعریف محدودههای مشخص، میتوان به توسعه پایدار شهر کمک کرد.
کلاردشت در آستانه یک بحران زیستمحیطی و اجتماعی قرار دارد. ادامه روند فعلی نه تنها به زیبایی طبیعی مناطق حساس مانند اجابیت و گرگپس آسیب میرساند، بلکه به اقتصاد محلی نیز لطمه خواهد زد. برای جلوگیری از این وضعیت، نیازمند یک برنامهریزی جامع و مدون در حوزه شهرسازی هستیم. تعریف محدودههای مشخص برای بلندمرتبهسازی و تأمین زیرساختهای لازم در این محدودهها، گامی مهم در جهت توسعه پایدار کلاردشت خواهد بود.
پیشنهادات:
• تجدید نظر در طرح تفصیلی شهر با تمرکز بر مناطق حساس: طرح تفصیلی باید با توجه به ظرفیتهای اکولوژیکی مناطق حساس نیازهای ساکنان بهروزرسانی شود.
• تقویت نظارت بر ساختوسازها در مناطق حساس: شهرداری و نظام مهندسی باید با استفاده از ابزارهای نظارتی مدرن، بر تمامی مراحل ساختوساز نظارت دقیق داشته باشند.
• تشویق سرمایهگذاریهای پایدار در مناطق حساس: باید از سرمایهگذاریهایی که به محیط زیست و بافت تاریخی و ویلایی مناطق حساس آسیب نمیرسانند، حمایت شود.
🗓 ۸ مرداد ۱۴۰۳
📱@kelarna
#قسمت_اول
کلاردشت؛ قربانی توسعه بیرویه و سودجویی در مناطق حساس:
ضرورت تعریف محدودههای مشخص برای بلندمرتبهسازی
✍ فرهاد سلطانمرادی
شهرستان کلاردشت، با طبیعت بکر و مناظر بینظیر، به حق لقب پایتخت اکوتوریسم کشور را یدک میکشد. اما متأسفانه، در سالهای اخیر شاهد رشد بیرویه ساختوساز و آپارتمانسازی در این منطقه هستیم که نه تنها به زیبایی بصری شهر لطمه زده، بلکه به زیرساختهای شهری و کیفیت زندگی ساکنان نیز آسیب جدی وارد کرده است. این مقاله به عنوان یک نقد تخصصی، با تمرکز بر مناطق حساس اجابیت و گرگپس، به بررسی چالشهای موجود در حوزه شهرسازی کلاردشت و ضرورت تعریف محدودههای مشخص برای بلندمرتبهسازی میپردازد.
کلاردشت با دارا بودن پتانسیلهای عظیم گردشگری، به مقصدی جذاب برای سرمایهگذاران تبدیل شده است. اما متأسفانه، بسیاری از این سرمایهگذاریها بدون در نظر گرفتن اصول شهرسازی و حفظ محیط زیست صورت میگیرد. ساختوسازهای بیرویه، به ویژه آپارتمانسازیهای بلندمرتبه، در مناطق حساس اکولوژیک مانند اجابیت و گرگپس، منجر به تخریب محیط زیست، افزایش تراکم جمعیت و بروز مشکلات عدیدهای در حوزه ترافیک، آب و فاضلاب شده است.
مناطق اجابیت و گرگپس به عنوان نمونههای بارز:
• اجابیت: ساخت آپارتمان هفت طبقه بدون مجوز در منطقه اجابیت، در مجاورت جنگل، نشان از بیتوجهی به قوانین و مقررات شهرسازی و نیز تأثیرات مخرب بر محیط زیست دارد.
• گرگپس: ساخت آپارتمان بلندمرتبه در مجاورت هتل قدیمی در منطقه ، علاوه بر ایجاد مشکلات بصری، به تراکم جمعیت در این منطقه افزوده و فشار مضاعفی بر زیرساختهای شهری وارد کرده است.
• آیا درآمد حاصل از صدور گواهی ماده صد، به قدری مهم است که باید زیبایی طبیعی مناطق حساس مانند اجابیت و گرگپس نادیده گرفته شود؟
• آیا امکانات و زیرساختهای اولیه برای ساختمانهای جدید در این مناطق تأمین شده است؟
• آیا نظارت کافی بر تأمین پارکینگهای مورد نیاز در ساختمانها صورت میگیرد؟
• آیا نظام مهندسی به وظیفه خود در نظارت بر کیفیت ساختوسازها در این مناطق به درستی عمل میکند؟
• آیا اصول معماری پایدار و حفظ بافت ویلایی شهر در طراحی ساختمانهای این مناطق لحاظ میشود؟
• آیا مسئولیت ایمنی و آسایش ساکنان ساختمانهای این مناطق توسط نهادهای مسئول تضمین میشود؟
متأسفانه، پاسخ به بسیاری از این سوالات منفی است. ساختوسازهای بیرویه و بدون برنامهریزی در مناطق اجابیت و گرگپس، علاوه بر ایجاد مشکلات زیستمحیطی و اجتماعی، منجر به بروز اختلافات بین همسایگان و افزایش شکایات حقوقی شده است.
ضرورت تعریف محدودههای مشخص برای بلندمرتبهسازی:
برای جلوگیری از تکرار چنین مشکلاتی، ضروری است که محدودههای مشخصی برای ساختوسازهای بلندمرتبه در کلاردشت تعریف شود. این محدودهها باید بر اساس مطالعات جامع و با در نظر گرفتن ظرفیتهای اکولوژیکی، زیرساختهای موجود و نیازهای شهروندان تعیین شوند. در این محدودهها، باید تمام زیرساختهای لازم از جمله شبکههای آب، برق، گاز، فاضلاب، حملونقل عمومی و پارکینگ فراهم شود تا از بروز مشکلات بعدی جلوگیری شود.
مزایای تعریف محدودههای مشخص:
• کاهش اختلافات بین همسایگان و سازندگان: با تعیین محدودههای مشخص، از بروز اختلافات ناشی از تغییر کاربری اراضی و ساختوسازهای بیرویه جلوگیری میشود.
• حفظ کیفیت زندگی ساکنان: با تأمین زیرساختهای لازم در محدودههای بلندمرتبهسازی، کیفیت زندگی ساکنان بهبود مییابد.
• حفاظت از محیط زیست: با جلوگیری از ساختوسازهای بیرویه در مناطق حساس، از تخریب محیط زیست و کاهش تنوع زیستی جلوگیری میشود.
• توسعه پایدار: با برنامهریزی دقیق و تعریف محدودههای مشخص، میتوان به توسعه پایدار شهر کمک کرد.
کلاردشت در آستانه یک بحران زیستمحیطی و اجتماعی قرار دارد. ادامه روند فعلی نه تنها به زیبایی طبیعی مناطق حساس مانند اجابیت و گرگپس آسیب میرساند، بلکه به اقتصاد محلی نیز لطمه خواهد زد. برای جلوگیری از این وضعیت، نیازمند یک برنامهریزی جامع و مدون در حوزه شهرسازی هستیم. تعریف محدودههای مشخص برای بلندمرتبهسازی و تأمین زیرساختهای لازم در این محدودهها، گامی مهم در جهت توسعه پایدار کلاردشت خواهد بود.
پیشنهادات:
• تجدید نظر در طرح تفصیلی شهر با تمرکز بر مناطق حساس: طرح تفصیلی باید با توجه به ظرفیتهای اکولوژیکی مناطق حساس نیازهای ساکنان بهروزرسانی شود.
• تقویت نظارت بر ساختوسازها در مناطق حساس: شهرداری و نظام مهندسی باید با استفاده از ابزارهای نظارتی مدرن، بر تمامی مراحل ساختوساز نظارت دقیق داشته باشند.
• تشویق سرمایهگذاریهای پایدار در مناطق حساس: باید از سرمایهگذاریهایی که به محیط زیست و بافت تاریخی و ویلایی مناطق حساس آسیب نمیرسانند، حمایت شود.
🗓 ۸ مرداد ۱۴۰۳
📱@kelarna
#یادداشت_وارده
💠 دسترسی آسان به منابع #آب_آشامیدنی سالم، یکی از عوامل مهم در رسیدن به #توسعه_پایدار کلاردشت
#آب تنها ماده ای است که بر روی کره زمین به اشکال متفاوتی یافت میشود و در طبیعت به سه حالت؛ #جامد (کوه های یخی)، #مایع (منابع آبهای زیرزمینی) و #گاز (ابرها در آسمان) که تنها چند شکل از آب میباشد، میتوان جست و جو کرد که با اعمال تبخیر، میعان، انجماد و ذوب، این مهم مرتباً از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود.
مطابق تحقیقات صورت گرفته" از ۷۱% منابع آبی کره زمین، بطور میانگین؛ ۹۷% مختص آب شور دریا و اقیانوس ها، ۲% آب شیرین و یخچال های طبیعی و ۱% آب شیرین در عمق زمین اختصاص می یابد که بیشترین سهم آب شیرین دنیا نزد کشورهایی ک انهو؛ برزیل، روسیه، آمریکا، چین، آفریقا، کانادا، استرالیا قرار دارد که میتوان گفت؛ صاحب ۷۰% از منابع آبی جهان هستند و کشور عزیزمان ایران از حیث بی آبی، در تنگنا قرار گرفته است.
حال اگر کشور عزیزمان ایران را، یک پازل تکمیل شده بپنداریم و #شهرستان_کلاردشت را، یک قطعه کوچک از این پازل بحساب آوریم و با علم آنکه میدانیم #رودخانه_سردآبرود، یکی از رودهای دائمی و پراهمیت البرز مرکزی بوده و از کوه های #تخت_سلیمان و #علم_کوه و ...، سرچشمه میگیرد و جز پنج رود مهم کشور بحساب می آید اما متاسفانه باید گفت که این رود آب شیرین و زلال که میبایستی حفاظت شده باشد" بدلیل برخی از بی توجهی ها، با مشکلات زیست محیطی زیادی دست و پنجه نرم میکند و بدرستی مدیریت نمیشود و از پیامدهای این بی توجهی ها، قحطی آب آشامیدنی منطقه به سبب هجوم خوشنشینان، میتوان اشاره کرد. مشکلی که با راهکار عقلانی و چاره اندیشی خردمندانه" حتی براحتی میتواند آب شرب ۲۱ روستا و ۸ منطقه از حوزه شهری کلاردشت با مساحتی حدود ۱۵۰۹ کیلومتر مربع را در هر شرایطی، تامین کند.
☘️ کنشگر اجتماعی؛ #محمد_شجاعی
دانشجوی دکتری تخصصی مهندسی عمران
🗓 ۱۰ شهریور ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
💠 دسترسی آسان به منابع #آب_آشامیدنی سالم، یکی از عوامل مهم در رسیدن به #توسعه_پایدار کلاردشت
#آب تنها ماده ای است که بر روی کره زمین به اشکال متفاوتی یافت میشود و در طبیعت به سه حالت؛ #جامد (کوه های یخی)، #مایع (منابع آبهای زیرزمینی) و #گاز (ابرها در آسمان) که تنها چند شکل از آب میباشد، میتوان جست و جو کرد که با اعمال تبخیر، میعان، انجماد و ذوب، این مهم مرتباً از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود.
مطابق تحقیقات صورت گرفته" از ۷۱% منابع آبی کره زمین، بطور میانگین؛ ۹۷% مختص آب شور دریا و اقیانوس ها، ۲% آب شیرین و یخچال های طبیعی و ۱% آب شیرین در عمق زمین اختصاص می یابد که بیشترین سهم آب شیرین دنیا نزد کشورهایی ک انهو؛ برزیل، روسیه، آمریکا، چین، آفریقا، کانادا، استرالیا قرار دارد که میتوان گفت؛ صاحب ۷۰% از منابع آبی جهان هستند و کشور عزیزمان ایران از حیث بی آبی، در تنگنا قرار گرفته است.
حال اگر کشور عزیزمان ایران را، یک پازل تکمیل شده بپنداریم و #شهرستان_کلاردشت را، یک قطعه کوچک از این پازل بحساب آوریم و با علم آنکه میدانیم #رودخانه_سردآبرود، یکی از رودهای دائمی و پراهمیت البرز مرکزی بوده و از کوه های #تخت_سلیمان و #علم_کوه و ...، سرچشمه میگیرد و جز پنج رود مهم کشور بحساب می آید اما متاسفانه باید گفت که این رود آب شیرین و زلال که میبایستی حفاظت شده باشد" بدلیل برخی از بی توجهی ها، با مشکلات زیست محیطی زیادی دست و پنجه نرم میکند و بدرستی مدیریت نمیشود و از پیامدهای این بی توجهی ها، قحطی آب آشامیدنی منطقه به سبب هجوم خوشنشینان، میتوان اشاره کرد. مشکلی که با راهکار عقلانی و چاره اندیشی خردمندانه" حتی براحتی میتواند آب شرب ۲۱ روستا و ۸ منطقه از حوزه شهری کلاردشت با مساحتی حدود ۱۵۰۹ کیلومتر مربع را در هر شرایطی، تامین کند.
☘️ کنشگر اجتماعی؛ #محمد_شجاعی
دانشجوی دکتری تخصصی مهندسی عمران
🗓 ۱۰ شهریور ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
#یادداشت_وارده
🔴 کلاردشت شهری بر بستر مسیل
✍️فرشاد دلفانی
در وبسایت کلارنا بخوانید...
kelarna.ir
🗓 ۲۷ آبان ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
🔴 کلاردشت شهری بر بستر مسیل
✍️فرشاد دلفانی
در وبسایت کلارنا بخوانید...
kelarna.ir
🗓 ۲۷ آبان ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
kelarna.ir
کلاردشت شهری بر بستر مسیل
کلاردشت شهری بر بستر مسیل استاد سخن فردوسی بزرگ بناهای آباد گردد خراب زباران واز تابش آفتاب پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند س...
✍️ #یادداشت_وارده
اسرائیل
و
گردباد لاهه !
"کریم خان" دادستان(lcc)
دیوان کیفری بینالمللی (دادگاه لاهه) حکم جلب و بازداشت نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو و یواوگالانت وزیر دفاع سابق آن را به اتهام ارتکاب جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت از جمله استفاده از گرسنگی به عنوان سلاحی علیه مردم غزه صادر کرد.
مقامات اسرائیلی با عصبانیت شدیدی به حکم واکنش نشان داده و با هجمه سنگینی علیه دیوان لاهه و نهادهای بینالمللی دیگر آن را به «یهودیستیزی» متهم کردهاند.
این حکم هر چند پس از 14 ماه نسلکشی و کشتار بیسابقه در غزه دیر صادر شده و بعید است به بهبودی سریع اوضاع در غزه کمک کند، اما در عین حال نخستین حکم بازداشت بینالمللی علیه دو مقام عالی رتبه اسرائیلی بوده و در ابعاد متعددی واجد اهمیت فراوانی است.
در واقع این حکم به مثابه محاکمه جهانی نتانیاهو و کانونهای قدرتش در جهان به رهبری آمریکا به عنوان تنها نظام غرب تبار در خاورمیانه که امکان شکستش با حمایت کشورهای دارای حق وتو تقریبا تا این لحظه امکان پذیر نبود میباشد.
حال مقامات اسرائیل با جنگ غزه و اتهامات وارده حق سفر به ۱۲۰ کشور عضو دادگاه لاهه بر اساس اساسنامه رم را نخواهد داشت.
از طرفی صدور چنین احکامی برای کشورهای عضو الزام آور خواهد بود و در نهایت این موضوع هویدا خواهد شد که آیا قدرتهای جهانی برنده خواهند شد یا دادگاه لاهه !!
نتیجه تقابل سیاسی حقوقی هر چه که باشد روش جدیدی برای مدیریت جهانی را ابداع خواهد کرد.
با احترام
معلم و مدرس دانشگاه
مجتبی الغوثی
🗓 ۲ آذر ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
اسرائیل
و
گردباد لاهه !
"کریم خان" دادستان(lcc)
دیوان کیفری بینالمللی (دادگاه لاهه) حکم جلب و بازداشت نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو و یواوگالانت وزیر دفاع سابق آن را به اتهام ارتکاب جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت از جمله استفاده از گرسنگی به عنوان سلاحی علیه مردم غزه صادر کرد.
مقامات اسرائیلی با عصبانیت شدیدی به حکم واکنش نشان داده و با هجمه سنگینی علیه دیوان لاهه و نهادهای بینالمللی دیگر آن را به «یهودیستیزی» متهم کردهاند.
این حکم هر چند پس از 14 ماه نسلکشی و کشتار بیسابقه در غزه دیر صادر شده و بعید است به بهبودی سریع اوضاع در غزه کمک کند، اما در عین حال نخستین حکم بازداشت بینالمللی علیه دو مقام عالی رتبه اسرائیلی بوده و در ابعاد متعددی واجد اهمیت فراوانی است.
در واقع این حکم به مثابه محاکمه جهانی نتانیاهو و کانونهای قدرتش در جهان به رهبری آمریکا به عنوان تنها نظام غرب تبار در خاورمیانه که امکان شکستش با حمایت کشورهای دارای حق وتو تقریبا تا این لحظه امکان پذیر نبود میباشد.
حال مقامات اسرائیل با جنگ غزه و اتهامات وارده حق سفر به ۱۲۰ کشور عضو دادگاه لاهه بر اساس اساسنامه رم را نخواهد داشت.
از طرفی صدور چنین احکامی برای کشورهای عضو الزام آور خواهد بود و در نهایت این موضوع هویدا خواهد شد که آیا قدرتهای جهانی برنده خواهند شد یا دادگاه لاهه !!
نتیجه تقابل سیاسی حقوقی هر چه که باشد روش جدیدی برای مدیریت جهانی را ابداع خواهد کرد.
با احترام
معلم و مدرس دانشگاه
مجتبی الغوثی
🗓 ۲ آذر ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
#یادداشت_وارده
پژوهش جدید
یادگیری زبان جدید می تواند ابعاد شخصیتی ما را تغییر دهد.
تحقیقات جدید نشان می دهند که یادگیری زبان های جدید نه تنها بر توانایی های ارتباطی ، بلکه بر ابعاد مختلف شخصیت افراد نیز تاثیر می گذارد.
این تغییرات می توانند نحوه رفتار ، احساسات و حتی درک افراد از جهان پیرامون خود را تحت تاثیر قرار دهند.
آیا تا به حال متوجه شده اید که زبان شما روی نگرش تان به دنیا تاثیر می گذارد و باعث می شود شخصیت متفاوتی داشته باشید؟
طبق پژوهش های انسان شناسیِ زبان شناختی ، حرف زدن به زبان های مختلف واقعا چنین تاثیری دارد.
زبان ها فقط برای برقراری ارتباط نیستند ، بلکه درک شما از محیط اطراف و خودتان را نیز شکل می دهند.
مطالعاتی دیگر نشان داده اند که مردم دو زبانه شاید حتی در هر زبان رفتار متفاوتی داشته باشند ، مخاطبان آن ها نیز با توجه به زبانی که صحبت می کنند ، درک متفاوتی از آن ها دارند.
اگر به چند زبان صحبت می کنید ، کلماتی که احساسات را بیان یا توصیف می کنند به صورت متفاوتی پردازش می کنید.
زبان مادری عموما یک مزیت احساسی نسبت به زبان دوم دارد. افراد چند زبانه وقتی زبان مادری خود را به کار می برند ، احساسات شدیدتری پیدا می کنند ، مخصوصا وقتی که تجربیات خود را با زبان مادری به یاد می آورند.
✍محسن مریدپور
مدرس و مولف زبان انگلیسی
🗓 ۱۷ آذر ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
پژوهش جدید
یادگیری زبان جدید می تواند ابعاد شخصیتی ما را تغییر دهد.
تحقیقات جدید نشان می دهند که یادگیری زبان های جدید نه تنها بر توانایی های ارتباطی ، بلکه بر ابعاد مختلف شخصیت افراد نیز تاثیر می گذارد.
این تغییرات می توانند نحوه رفتار ، احساسات و حتی درک افراد از جهان پیرامون خود را تحت تاثیر قرار دهند.
آیا تا به حال متوجه شده اید که زبان شما روی نگرش تان به دنیا تاثیر می گذارد و باعث می شود شخصیت متفاوتی داشته باشید؟
طبق پژوهش های انسان شناسیِ زبان شناختی ، حرف زدن به زبان های مختلف واقعا چنین تاثیری دارد.
زبان ها فقط برای برقراری ارتباط نیستند ، بلکه درک شما از محیط اطراف و خودتان را نیز شکل می دهند.
مطالعاتی دیگر نشان داده اند که مردم دو زبانه شاید حتی در هر زبان رفتار متفاوتی داشته باشند ، مخاطبان آن ها نیز با توجه به زبانی که صحبت می کنند ، درک متفاوتی از آن ها دارند.
اگر به چند زبان صحبت می کنید ، کلماتی که احساسات را بیان یا توصیف می کنند به صورت متفاوتی پردازش می کنید.
زبان مادری عموما یک مزیت احساسی نسبت به زبان دوم دارد. افراد چند زبانه وقتی زبان مادری خود را به کار می برند ، احساسات شدیدتری پیدا می کنند ، مخصوصا وقتی که تجربیات خود را با زبان مادری به یاد می آورند.
✍محسن مریدپور
مدرس و مولف زبان انگلیسی
🗓 ۱۷ آذر ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
#یادداشت_وارده
❇️لزوم استقرار تجهیزات راهداری در کلاردشت
با توجه به بارشهای سنگین برف در شهرستان کلاردشت، نگرانیها و دغدغههای جدی برای مردم این منطقه به وجود آمده است. در شرایطی که عدم تدبیر مسئولان و غفلت از همکاری مردم ممکن است به خسارات مالی و جانی جبرانناپذیری بینجامد، هنوز جای سوال است که چرا اقدام معناداری در جهت استقرار اداره راه و شهرسازی در این شهرستان صورت نگرفته است.
این بیتوجهی به کمبود امکانات و تجهیزات راهسازی نه تنها مشکلات را تشدید میکند، بلکه بار دیگر ناقوس نیاز به اقدامات فوری را به صدا درمیآورد.
از نماینده محترم مردم شهرستانهای کلاردشت، چالوس و نوشهر در مجلس انتظار داریم که بهطور جدی خواسته بحق مردم کلاردشت را برای استقرار کامل اداره راه پیگیری کند. امید است این درخواست جدی، زمینهساز تغییرات مثبت و پیشرفتهای واقعی برای مردم صبور و سختکوش کلاردشت باشد.
⚠️حق پاسخگویی محفوظ است.
🔍پایش از #مردم
📣پیگیری از #کلارنا
👤🗣پاسخ از #مسئولین
🗓 ۲۴ بهمن ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
❇️لزوم استقرار تجهیزات راهداری در کلاردشت
با توجه به بارشهای سنگین برف در شهرستان کلاردشت، نگرانیها و دغدغههای جدی برای مردم این منطقه به وجود آمده است. در شرایطی که عدم تدبیر مسئولان و غفلت از همکاری مردم ممکن است به خسارات مالی و جانی جبرانناپذیری بینجامد، هنوز جای سوال است که چرا اقدام معناداری در جهت استقرار اداره راه و شهرسازی در این شهرستان صورت نگرفته است.
این بیتوجهی به کمبود امکانات و تجهیزات راهسازی نه تنها مشکلات را تشدید میکند، بلکه بار دیگر ناقوس نیاز به اقدامات فوری را به صدا درمیآورد.
از نماینده محترم مردم شهرستانهای کلاردشت، چالوس و نوشهر در مجلس انتظار داریم که بهطور جدی خواسته بحق مردم کلاردشت را برای استقرار کامل اداره راه پیگیری کند. امید است این درخواست جدی، زمینهساز تغییرات مثبت و پیشرفتهای واقعی برای مردم صبور و سختکوش کلاردشت باشد.
⚠️حق پاسخگویی محفوظ است.
🔍پایش از #مردم
📣پیگیری از #کلارنا
👤🗣پاسخ از #مسئولین
🗓 ۲۴ بهمن ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
#یادداشت_وارده
🔴صخره شیشهای :یعنی عدم توفیق زنان در دستیابی به سطوح عالی مدیریتی
عبارت "صخره شیشهای" (Glass Cliff) به یک پدیده اجتماعی و مدیریتی اشاره دارد که معمولاً در سازمانها و محیطهای کاری دیده میشود. این پدیده زمانی رخ میدهد که زنان به ویژه در شرایط بحرانی یا چالشهای بزرگ، به سمت موقعیتهای مدیریتی منصوب میشوند. در این شرایط، خطرات و فشارهایی که بر آنها وارد میشود، بیشتر از موقعیتهای مشابه برای رهبران مرد است. اصطلاح "صخره شیشهای" به طور خاص اشاره به موقعیتهایی دارد که ریسک و چالشهای زیادی در آن وجود دارد و فرد جدید مسئولیتهایی سنگین و دشوار را بر عهده میگیرد، ولی در عین حال، به دلیل موقعیت شفاف و آشکاری که دارد، احتمال شکست او بیشتر به چشم میآید.
💥فرصتها:
افزایش تنوع در مدیریت: قرار گرفتن افراد از گروههای مختلف (به ویژه زنان و اقلیتها) در موقعیتهای مدیریت میتواند تنوع را در تصمیمگیریها افزایش دهد و دیدگاهها و رویکردهای جدیدتری در مدیریت به وجود آورد. این میتواند منجر به نوآوری و تغییرات مثبت در سازمانها شود.
فرصت برای اثبات توانمندیها: زنان که در چنین موقعیتهای دشوار قرار میگیرند، ممکن است فرصتهای بیشتری برای اثبات توانمندیهای خود و نشان دادن قدرت رهبری و مدیریتشان پیدا کنند. این میتواند در نهایت منجر به بهبود وضعیت شغلی و افزایش اعتماد به نفس در محیط کار شود.
تغییرات فرهنگی و اجتماعی: استفاده از این فرصتها میتواند به تحولات فرهنگی و اجتماعی در سازمانها کمک کند و موجب شکستن سقف شیشهای شود. این امر میتواند به پذیرش و حمایت بیشتر از تنوع در سطوح رهبری منجر گردد و به ایجاد فرهنگ سازمانی متنوعتر و شفافتر کمک کند.
⚡️تهدیدها:
افزایش فشار و ریسک شکست: افراد منصوب به موقعیتهای رهبری در شرایط بحرانی معمولاً با فشار بیشتری روبهرو هستند. در چنین شرایطی، اگر شکست رخ دهد، معمولاً همه انگشت اتهام به سمت فرد مدیر میرود. این میتواند منجر به از دست دادن اعتماد عمومی و کاهش شانسهای پیشرفت در آینده شود.
محدودیت منابع و حمایتها: در بسیاری از موارد، افرادی که در شرایط "صخره شیشهای" منصوب میشوند، ممکن است منابع یا حمایتهای کافی از سوی سازمان یا جامعه نداشته باشند. این امر میتواند مانع از موفقیت آنها در حل مشکلات و چالشها شود و موجب شکست آنها گردد.
افزایش استرس و اضطراب: افرادی که در موقعیتهای دشوار قرار میگیرند، ممکن است با استرس و اضطراب زیادی روبهرو شوند. در نتیجه، این فشارهای روانی میتواند تأثیر منفی بر تصمیمگیریها و عملکرد فردی آنها داشته باشد و منجر به کاهش کارایی شود.
پایین آمدن اعتبار در صورت شکست: شکست در چنین موقعیتهای دشوار میتواند به این معنا باشد که توانمندیهای آن فرد مورد سوال قرار گیرد. این مسئله میتواند باعث کاهش فرصتهای شغلی و کاری آن فرد در آینده شود و به پیشرفتهای حرفهای او آسیب وارد کند.
✨نتیجهگیری:
ارتقا از طریق صخره شیشهای هم میتواند فرصتهایی برای اثبات توانمندیها و تغییرات اجتماعی مثبت ایجاد کند و هم با چالشهای بسیاری همراه باشد که ریسکهای زیادی در پی دارد. در نهایت، این پدیده به نوعی نشاندهنده شرایط نابرابر و گاهی غیرعادلانه در مسیرهای شغلی است که نیاز به توجه و اصلاح دارد. موفقیت در چنین موقعیتهایی به شدت به حمایت سازمانی، منابع موجود، و نحوه مدیریت بحرانها بستگی دارد.
⭐️هدف بنده از بازگو کردن این مطالب این است که صخره شیشه ای یاسقف شیشه ای در شهرستان کلاردشت به وضوح دیده می شود که زنان تحصیلکرده با موانع جدی روبرو هستند.
یعنی موانعی تبعیض آمیزی که در راه تلاش خود برای دستیابی به سطوح عالی مدیریتی در اجتماع و سیاست مشاهده می کنند.
شاید یکی از مهمترین معیارها برای درجه توسعه یافتگی شهرستان کلاردشت ، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن شهرستان دارا هستند. هر چه حضور فعال زنان در اداره امور اجتماع بیشتر باشد، شهرستان توسعه یافته تر است. بدیهی است منظور از حضور، حضور واقعی و مؤثر است و نه حضور صوری و سمبولیک. متأسفانه در شهرستان کلاردشت فرصتهای سیاسی و اجتماعی سمبولیک در اختیار زنان گذاشته می شود که از استحکام لازم برخوردار نیستند. تا زمانی که زنان توانایی پیشرفت، از طریق ارتقای توانمندیهای خود را به دست نیاورد، حقوق آنها در معرض تعرض بوده و همواره موقعیت اجتماعی آنان در خطر خواهد بود.
عامل های سقف شیشه ای از دید گاه بنده در شهرستان کلاردشت:
۱،شبکه های استخدامی سنتی
۲،تعصب موجود در استخدام وپیشرفت زنان
۳،تقویت نشدن قانون فرصت های برابر
۴،انگاشته شدن مدیریت زنان به سان تهدید مستقیم برای فرصت های پیشرفت مردان
✍گردآورنده:
مهندس سمیه دلفانی کارشناس ارشد مدیریت سیستم و بهره وری
🗓 ۲۹ بهمن ۱۴۰۳
@kelarna
🔴صخره شیشهای :یعنی عدم توفیق زنان در دستیابی به سطوح عالی مدیریتی
عبارت "صخره شیشهای" (Glass Cliff) به یک پدیده اجتماعی و مدیریتی اشاره دارد که معمولاً در سازمانها و محیطهای کاری دیده میشود. این پدیده زمانی رخ میدهد که زنان به ویژه در شرایط بحرانی یا چالشهای بزرگ، به سمت موقعیتهای مدیریتی منصوب میشوند. در این شرایط، خطرات و فشارهایی که بر آنها وارد میشود، بیشتر از موقعیتهای مشابه برای رهبران مرد است. اصطلاح "صخره شیشهای" به طور خاص اشاره به موقعیتهایی دارد که ریسک و چالشهای زیادی در آن وجود دارد و فرد جدید مسئولیتهایی سنگین و دشوار را بر عهده میگیرد، ولی در عین حال، به دلیل موقعیت شفاف و آشکاری که دارد، احتمال شکست او بیشتر به چشم میآید.
💥فرصتها:
افزایش تنوع در مدیریت: قرار گرفتن افراد از گروههای مختلف (به ویژه زنان و اقلیتها) در موقعیتهای مدیریت میتواند تنوع را در تصمیمگیریها افزایش دهد و دیدگاهها و رویکردهای جدیدتری در مدیریت به وجود آورد. این میتواند منجر به نوآوری و تغییرات مثبت در سازمانها شود.
فرصت برای اثبات توانمندیها: زنان که در چنین موقعیتهای دشوار قرار میگیرند، ممکن است فرصتهای بیشتری برای اثبات توانمندیهای خود و نشان دادن قدرت رهبری و مدیریتشان پیدا کنند. این میتواند در نهایت منجر به بهبود وضعیت شغلی و افزایش اعتماد به نفس در محیط کار شود.
تغییرات فرهنگی و اجتماعی: استفاده از این فرصتها میتواند به تحولات فرهنگی و اجتماعی در سازمانها کمک کند و موجب شکستن سقف شیشهای شود. این امر میتواند به پذیرش و حمایت بیشتر از تنوع در سطوح رهبری منجر گردد و به ایجاد فرهنگ سازمانی متنوعتر و شفافتر کمک کند.
⚡️تهدیدها:
افزایش فشار و ریسک شکست: افراد منصوب به موقعیتهای رهبری در شرایط بحرانی معمولاً با فشار بیشتری روبهرو هستند. در چنین شرایطی، اگر شکست رخ دهد، معمولاً همه انگشت اتهام به سمت فرد مدیر میرود. این میتواند منجر به از دست دادن اعتماد عمومی و کاهش شانسهای پیشرفت در آینده شود.
محدودیت منابع و حمایتها: در بسیاری از موارد، افرادی که در شرایط "صخره شیشهای" منصوب میشوند، ممکن است منابع یا حمایتهای کافی از سوی سازمان یا جامعه نداشته باشند. این امر میتواند مانع از موفقیت آنها در حل مشکلات و چالشها شود و موجب شکست آنها گردد.
افزایش استرس و اضطراب: افرادی که در موقعیتهای دشوار قرار میگیرند، ممکن است با استرس و اضطراب زیادی روبهرو شوند. در نتیجه، این فشارهای روانی میتواند تأثیر منفی بر تصمیمگیریها و عملکرد فردی آنها داشته باشد و منجر به کاهش کارایی شود.
پایین آمدن اعتبار در صورت شکست: شکست در چنین موقعیتهای دشوار میتواند به این معنا باشد که توانمندیهای آن فرد مورد سوال قرار گیرد. این مسئله میتواند باعث کاهش فرصتهای شغلی و کاری آن فرد در آینده شود و به پیشرفتهای حرفهای او آسیب وارد کند.
✨نتیجهگیری:
ارتقا از طریق صخره شیشهای هم میتواند فرصتهایی برای اثبات توانمندیها و تغییرات اجتماعی مثبت ایجاد کند و هم با چالشهای بسیاری همراه باشد که ریسکهای زیادی در پی دارد. در نهایت، این پدیده به نوعی نشاندهنده شرایط نابرابر و گاهی غیرعادلانه در مسیرهای شغلی است که نیاز به توجه و اصلاح دارد. موفقیت در چنین موقعیتهایی به شدت به حمایت سازمانی، منابع موجود، و نحوه مدیریت بحرانها بستگی دارد.
⭐️هدف بنده از بازگو کردن این مطالب این است که صخره شیشه ای یاسقف شیشه ای در شهرستان کلاردشت به وضوح دیده می شود که زنان تحصیلکرده با موانع جدی روبرو هستند.
یعنی موانعی تبعیض آمیزی که در راه تلاش خود برای دستیابی به سطوح عالی مدیریتی در اجتماع و سیاست مشاهده می کنند.
شاید یکی از مهمترین معیارها برای درجه توسعه یافتگی شهرستان کلاردشت ، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن شهرستان دارا هستند. هر چه حضور فعال زنان در اداره امور اجتماع بیشتر باشد، شهرستان توسعه یافته تر است. بدیهی است منظور از حضور، حضور واقعی و مؤثر است و نه حضور صوری و سمبولیک. متأسفانه در شهرستان کلاردشت فرصتهای سیاسی و اجتماعی سمبولیک در اختیار زنان گذاشته می شود که از استحکام لازم برخوردار نیستند. تا زمانی که زنان توانایی پیشرفت، از طریق ارتقای توانمندیهای خود را به دست نیاورد، حقوق آنها در معرض تعرض بوده و همواره موقعیت اجتماعی آنان در خطر خواهد بود.
عامل های سقف شیشه ای از دید گاه بنده در شهرستان کلاردشت:
۱،شبکه های استخدامی سنتی
۲،تعصب موجود در استخدام وپیشرفت زنان
۳،تقویت نشدن قانون فرصت های برابر
۴،انگاشته شدن مدیریت زنان به سان تهدید مستقیم برای فرصت های پیشرفت مردان
✍گردآورنده:
مهندس سمیه دلفانی کارشناس ارشد مدیریت سیستم و بهره وری
🗓 ۲۹ بهمن ۱۴۰۳
@kelarna
#یادداشت_وارده
ضمن تشکر از زحمات شبانه روزی مسئولین شهری در طی روزها و شب های اخیر در عملیات های برف روبی و نمک پاشی در کلاردشت متن زیر نقدی (امیدوارم سازنده) بر شیوهٔ برفروبی مسیرهای شهری در کلاردشت که نشان ازغفلت از تجهیزات مدرن و اتکای نامتناسب به نیروی انسانی است
زمستان هر سال، چالش برفروبی در شهری مثل کلاردشت به بحرانی تکراری تبدیل میشود که در نهایت امنیت و آسایش شهروندان را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه نشان دهندهٔ ضعفهای ساختاری در مدیریت شهری است. درحالیکه بسیاری از مناطق برف خیز با استفاده از ماشین آلات پیشرفته و برنامه ریزی منسجم، برفروبی را به فرآیندی سریع و کم خطر تبدیل می کنند، شاهدیم که هر ساله در کلاردشت، هنوز نیروی انسانی با نمک پاشی با بیل و ماشین آلات غیر تخصصی ، مسیرهای اصلی و فرعی را از برف پاک میکنند. این رویکرد نه تنها ناکارآمد است، بلکه پیامدهای منفی گستردهای به همراه دارد. از جمله:
۱. کندی و ناکارآمدی: پاکسازی دستی معابر با روش های فعلی، موجب تأخیر در بازگشایی خیابانها، افزایش تصادفات و اختلال در خدمات اضطراری میشود.
۲. خطرات جانی: کارگران در معرض سرمازدگی، آسیبهای جسمی و شرایط نامناسب کاری قرار میگیرند.
۳. هزینه های پنهان: اگرچه نیروی انسانی ارزان به نظر میرسد، تعطیلی کسبوکارها، ترافیک و درمان حوادث، هزینه های بلندمدت را افزایش میدهد.
۴. مدیریت ناکارآمد: نبود برنامه ریزی برای تأمین تجهیزات مکانیزه (مثل برفروبها و نمکپاشها) و اولویت بندی نادرست هزینه ها، بحران زمستانی را تشدید میکند.
نتیجه گیری: نیاز به تحولی فوری
برفروبی دستی، نمادی از توسعه نیافتگی مدیریت شهری در مواجهه با بلایای طبیعی است. شهروندان حق دارند از مسئولان انتظار داشته باشند که با به کارگیری فناوریهای روز و برنامه ریزی علمی، از تبدیل زمستان به فصلی هراس آور جلوگیری کنند. زمان آن رسیده که به جای تکیه بر روشهای منسوخ، سرمایه گذاری هوشمندانهای صورت گیرد تا هم ایمنی مردم تأمین شود و هم از فشار غیرضروری بر دوش نیروی انسانی کاسته گردد.
✍دکتر مهدی علیرضانژاد
عضو هیات علمی دانشگاه
👁🗨 خبر را در کلارنا بخوانید...
🗓 ۷ اسفند ۱۴۰۳
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
🆔 http://instagram.com/_u/kelarna
ضمن تشکر از زحمات شبانه روزی مسئولین شهری در طی روزها و شب های اخیر در عملیات های برف روبی و نمک پاشی در کلاردشت متن زیر نقدی (امیدوارم سازنده) بر شیوهٔ برفروبی مسیرهای شهری در کلاردشت که نشان ازغفلت از تجهیزات مدرن و اتکای نامتناسب به نیروی انسانی است
زمستان هر سال، چالش برفروبی در شهری مثل کلاردشت به بحرانی تکراری تبدیل میشود که در نهایت امنیت و آسایش شهروندان را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه نشان دهندهٔ ضعفهای ساختاری در مدیریت شهری است. درحالیکه بسیاری از مناطق برف خیز با استفاده از ماشین آلات پیشرفته و برنامه ریزی منسجم، برفروبی را به فرآیندی سریع و کم خطر تبدیل می کنند، شاهدیم که هر ساله در کلاردشت، هنوز نیروی انسانی با نمک پاشی با بیل و ماشین آلات غیر تخصصی ، مسیرهای اصلی و فرعی را از برف پاک میکنند. این رویکرد نه تنها ناکارآمد است، بلکه پیامدهای منفی گستردهای به همراه دارد. از جمله:
۱. کندی و ناکارآمدی: پاکسازی دستی معابر با روش های فعلی، موجب تأخیر در بازگشایی خیابانها، افزایش تصادفات و اختلال در خدمات اضطراری میشود.
۲. خطرات جانی: کارگران در معرض سرمازدگی، آسیبهای جسمی و شرایط نامناسب کاری قرار میگیرند.
۳. هزینه های پنهان: اگرچه نیروی انسانی ارزان به نظر میرسد، تعطیلی کسبوکارها، ترافیک و درمان حوادث، هزینه های بلندمدت را افزایش میدهد.
۴. مدیریت ناکارآمد: نبود برنامه ریزی برای تأمین تجهیزات مکانیزه (مثل برفروبها و نمکپاشها) و اولویت بندی نادرست هزینه ها، بحران زمستانی را تشدید میکند.
نتیجه گیری: نیاز به تحولی فوری
برفروبی دستی، نمادی از توسعه نیافتگی مدیریت شهری در مواجهه با بلایای طبیعی است. شهروندان حق دارند از مسئولان انتظار داشته باشند که با به کارگیری فناوریهای روز و برنامه ریزی علمی، از تبدیل زمستان به فصلی هراس آور جلوگیری کنند. زمان آن رسیده که به جای تکیه بر روشهای منسوخ، سرمایه گذاری هوشمندانهای صورت گیرد تا هم ایمنی مردم تأمین شود و هم از فشار غیرضروری بر دوش نیروی انسانی کاسته گردد.
✍دکتر مهدی علیرضانژاد
عضو هیات علمی دانشگاه
👁🗨 خبر را در کلارنا بخوانید...
🗓 ۷ اسفند ۱۴۰۳
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
🆔 http://instagram.com/_u/kelarna
#یادداشت_وارده
💢«عقده یونس»، علت ترس از موفقیت و خودشکوفایی
همه ما توانایی های بالقوه ی استفاده نشده یا کاملاً رشد نیافته ای در وجودمان داریم. به عقیده «آبراهام مزلو» انسان ها همگي ظرفيت رسيدن به مرحله «خودشكوفايي» را دارند، ولی تنها عده معدودی می توانند به اين ظرفيت بالقوه خود جامعه عمل بپوشانند.
مزلو در تبيين اين نظر كه چرا فقط عده كمي مي توانند به اين مهم برسند، مفهوم «عقده یونس» (Jonah Complex) را مطرح کرد. مزلو با استفاده از داستان یونس (ع) پیامبر الهی، مفهومی به نام «عقده یونس» را معرفی میکند که به معنای ترس بنیادین از خودشکوفایی یا سر باز زدن از تحقق استعدادهای بالقوهی خویشتن است.
مطابق روایات دینی، یونس (ع) مردم سرزمین نینوا را به یکتاپرستی و ترک جهل و بتپرستی دعوت کرد؛ اما آنها دعوت او را نپذیرفتند و حتی اعلام کردند که از عذاب الهی هراسی ندارند. یونس (ع) هر چه مردم را دعوت کرد، آنان ایمان نیاوردند و حجت و برهان او را نپذیرفتند. بدین ترتیب یونس (ع) تصور کرد که مسئولیت او به پایان رسیده و آنچه انجام داده است کفایت می کند، در صورتی که اگر او بر دعوت خود پافشاری و با صبر بیشتر آن را پیگیری می کرد، شاید در میان مردم افرادی پیدا میشدند که به او ایمان بیاورند. با ترک شهر توسط یونس (ع)، عذاب الهی بر مردم نازل میشود و آنها که متوجه اشتباه خود شده بودند به درگاه خدا توبه میکنند و درصدد جبران اشتباه خود و بازگرداندن یونس (ع) برمیآیند. از آن طرف یونس (ع) سوار بر کشتیای شده و آن سرزمین را ترک میکند. بر اثر ماجراهایی کشتینشینان، یونس (ع) را به دریا میافکنند و ماهی غولپیکری به اذن خدا او را میبلعد. یونس (ع) در شکم ماهی متوجه اشتباهش (نیمهکاره رها کردن رسالت خود) میشود و از پروردگار طلب بخشش و استمداد کمک مینماید. به اذن خدا ماهی او را به ساحل میرساند. یونس از شکم ماهی خارج میشود و مدتی در ساحل به استراحت و تجدید قوا میپردازد. سپس به سرزمین نینوا بازمیگردد و مردم را به یکتاپرستی دعوت میکند.
مزلو معتقد بود هر فرد تحت تأثیر دو نیرو (تکانهی) اساسی است که بر وضعیت رشدی او تأثیرگذارند. اولی تکانهی رشد (Growth impulse) است که گرایش برای تغییر، به پایان رساندن کارها، خودشکوفایی و تحقق ظرفیتها و استعدادهای نهفته است. دومی تکانهی امنیت (Safety impulse) است که در خلاف جهت اولی عمل میکند و فرد را به سمت عقبگرد، نیمهکاره رها کردن کارها، سکون و باقی ماندن در منطقهی امن فرا میخواند.
عقده یونس حاصل تعارض میان این دو تکانه است که در آن «میل به امنیت» به «میل به رشد» غالب می شود و به اهمال کاری و یا نیمه رها کردن امور می انجامد. زیرا هر نوع رشد و پیشرفتی مستلزم صرف هزینه (پول، زمان، انرژی و...) و ریسک است و ناکامی در دستیابی به موفقیت، احساسات منفی همچون بیارزشی، ناامیدی، سرخوردگی و طردشدگی را در فرد بیدار میکند؛ بنابراین شخص برای خودداری از تحمل درد و رنجهای احتمالی، از اقدام و پیشروی سر باز میزند.
در نتیجه بر اثر عقده یونس، "ترس از موفقیت" مانع رشد، تعالی و شکوفایی فرد می شود و حرکت به سوی بالای هرم سلسله مراتب نیازها را مشکل می سازد.
✍گردآورنده :مهندس سمیه دلفانی
خلاصه ای از نوشتار حسین حسینی پناه
👁🗨 خبر را در کلارنا بخوانید...
🗓 ۱ فروردین ۱۴۰۴
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
🆔 http://instagram.com/_u/kelarna
💢«عقده یونس»، علت ترس از موفقیت و خودشکوفایی
همه ما توانایی های بالقوه ی استفاده نشده یا کاملاً رشد نیافته ای در وجودمان داریم. به عقیده «آبراهام مزلو» انسان ها همگي ظرفيت رسيدن به مرحله «خودشكوفايي» را دارند، ولی تنها عده معدودی می توانند به اين ظرفيت بالقوه خود جامعه عمل بپوشانند.
مزلو در تبيين اين نظر كه چرا فقط عده كمي مي توانند به اين مهم برسند، مفهوم «عقده یونس» (Jonah Complex) را مطرح کرد. مزلو با استفاده از داستان یونس (ع) پیامبر الهی، مفهومی به نام «عقده یونس» را معرفی میکند که به معنای ترس بنیادین از خودشکوفایی یا سر باز زدن از تحقق استعدادهای بالقوهی خویشتن است.
مطابق روایات دینی، یونس (ع) مردم سرزمین نینوا را به یکتاپرستی و ترک جهل و بتپرستی دعوت کرد؛ اما آنها دعوت او را نپذیرفتند و حتی اعلام کردند که از عذاب الهی هراسی ندارند. یونس (ع) هر چه مردم را دعوت کرد، آنان ایمان نیاوردند و حجت و برهان او را نپذیرفتند. بدین ترتیب یونس (ع) تصور کرد که مسئولیت او به پایان رسیده و آنچه انجام داده است کفایت می کند، در صورتی که اگر او بر دعوت خود پافشاری و با صبر بیشتر آن را پیگیری می کرد، شاید در میان مردم افرادی پیدا میشدند که به او ایمان بیاورند. با ترک شهر توسط یونس (ع)، عذاب الهی بر مردم نازل میشود و آنها که متوجه اشتباه خود شده بودند به درگاه خدا توبه میکنند و درصدد جبران اشتباه خود و بازگرداندن یونس (ع) برمیآیند. از آن طرف یونس (ع) سوار بر کشتیای شده و آن سرزمین را ترک میکند. بر اثر ماجراهایی کشتینشینان، یونس (ع) را به دریا میافکنند و ماهی غولپیکری به اذن خدا او را میبلعد. یونس (ع) در شکم ماهی متوجه اشتباهش (نیمهکاره رها کردن رسالت خود) میشود و از پروردگار طلب بخشش و استمداد کمک مینماید. به اذن خدا ماهی او را به ساحل میرساند. یونس از شکم ماهی خارج میشود و مدتی در ساحل به استراحت و تجدید قوا میپردازد. سپس به سرزمین نینوا بازمیگردد و مردم را به یکتاپرستی دعوت میکند.
مزلو معتقد بود هر فرد تحت تأثیر دو نیرو (تکانهی) اساسی است که بر وضعیت رشدی او تأثیرگذارند. اولی تکانهی رشد (Growth impulse) است که گرایش برای تغییر، به پایان رساندن کارها، خودشکوفایی و تحقق ظرفیتها و استعدادهای نهفته است. دومی تکانهی امنیت (Safety impulse) است که در خلاف جهت اولی عمل میکند و فرد را به سمت عقبگرد، نیمهکاره رها کردن کارها، سکون و باقی ماندن در منطقهی امن فرا میخواند.
عقده یونس حاصل تعارض میان این دو تکانه است که در آن «میل به امنیت» به «میل به رشد» غالب می شود و به اهمال کاری و یا نیمه رها کردن امور می انجامد. زیرا هر نوع رشد و پیشرفتی مستلزم صرف هزینه (پول، زمان، انرژی و...) و ریسک است و ناکامی در دستیابی به موفقیت، احساسات منفی همچون بیارزشی، ناامیدی، سرخوردگی و طردشدگی را در فرد بیدار میکند؛ بنابراین شخص برای خودداری از تحمل درد و رنجهای احتمالی، از اقدام و پیشروی سر باز میزند.
در نتیجه بر اثر عقده یونس، "ترس از موفقیت" مانع رشد، تعالی و شکوفایی فرد می شود و حرکت به سوی بالای هرم سلسله مراتب نیازها را مشکل می سازد.
✍گردآورنده :مهندس سمیه دلفانی
خلاصه ای از نوشتار حسین حسینی پناه
👁🗨 خبر را در کلارنا بخوانید...
🗓 ۱ فروردین ۱۴۰۴
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
🆔 http://instagram.com/_u/kelarna
#یادداشت_وارده
کلاردشت؛ سوگنامه ی مدیریتی که گم شد
شهردار و شورای محترم شهر کلاردشت!
آیا این تصویری است که برای شهرتان متصور بودید؟
خیابانهایی که چاله هایش، همچون پوستینی پاره، قامت شهر را خم کرده اند؟
آسفالتهای بی کیفیتت که با نخستین باران، رُخ نمایی میکنند و جای خود را به گِل میدهند؟
زباله های انباشته، که مثل زخمی چرکین، هر رهگذنی را می آزارد؟
کلاردشت را چه شد؟ شهری که میتوانست نگین درخشان شمال باشد، امروز در زیر بارِ بیتدبیری، خفه میشود!
هر چاله، پرسشی است از تو: کجایند طرحهای توسعه ای؟ کجاست برنامه ریزی؟
آسفالتهای کوچه و خیابانهایت ، روایتگر بی مهریِ دستانی هستند که حتی نمیتوانند مرهمی بر زخمهای کهن شهر باشند.
زبالهها، نشانِ بیتفاوتیِ مدیریتی است که چشم بر فریاد مردم بسته است.
مبلمان شهری؟ گویا این واژه در قاموس تو جایی ندارد؛ حتا یک نیمکت نیست تا مردم خستگیِ این همه بینظمی را بر دوشش بگذارند.
کلاردشت امروز، آینه ایست از عملکرد شما:
شهری که بوی گِل و زباله هایش، جای عطر بهار و شکوفه درختان جنگلهایش را گرفته؛ کوچه و
جاده هایش پر از دست اندازِ بی توجهی، و آسمانش پر از سکوتِ پاسخگو نبودن!
مردم، میپرسند: آیا شهرداری وجود دارد؟ یا تنها نامی ست بی پشتوانه؟
آقایان محترم!
با این سیمای شهر انگار کلاردشت نفسهای آخرش را میکشد.
آیا وقت آن نرسیده که چشمانتان را به این ویرانی باز کنید؟
یا میخواهید نامتان در تاریخ این شهر، با عنوان «مدیرانی که خشت خامِ بیتفاوتی چیدند» ثبت شود؟
پ.ن:
«کلاردشت میمیرد و تقصیر را باران نمی برد... تقصیر از دستانی است که باید سازنده باشند، ولی خاکسترِ ناتوانی میباشند.»
امضاء محفوظ
👁🗨 خبر را در کلارنا بخوانید...
🗓 ۴ فروردین ۱۴۰۴
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
🆔 http://instagram.com/_u/kelarna
کلاردشت؛ سوگنامه ی مدیریتی که گم شد
شهردار و شورای محترم شهر کلاردشت!
آیا این تصویری است که برای شهرتان متصور بودید؟
خیابانهایی که چاله هایش، همچون پوستینی پاره، قامت شهر را خم کرده اند؟
آسفالتهای بی کیفیتت که با نخستین باران، رُخ نمایی میکنند و جای خود را به گِل میدهند؟
زباله های انباشته، که مثل زخمی چرکین، هر رهگذنی را می آزارد؟
کلاردشت را چه شد؟ شهری که میتوانست نگین درخشان شمال باشد، امروز در زیر بارِ بیتدبیری، خفه میشود!
هر چاله، پرسشی است از تو: کجایند طرحهای توسعه ای؟ کجاست برنامه ریزی؟
آسفالتهای کوچه و خیابانهایت ، روایتگر بی مهریِ دستانی هستند که حتی نمیتوانند مرهمی بر زخمهای کهن شهر باشند.
زبالهها، نشانِ بیتفاوتیِ مدیریتی است که چشم بر فریاد مردم بسته است.
مبلمان شهری؟ گویا این واژه در قاموس تو جایی ندارد؛ حتا یک نیمکت نیست تا مردم خستگیِ این همه بینظمی را بر دوشش بگذارند.
کلاردشت امروز، آینه ایست از عملکرد شما:
شهری که بوی گِل و زباله هایش، جای عطر بهار و شکوفه درختان جنگلهایش را گرفته؛ کوچه و
جاده هایش پر از دست اندازِ بی توجهی، و آسمانش پر از سکوتِ پاسخگو نبودن!
مردم، میپرسند: آیا شهرداری وجود دارد؟ یا تنها نامی ست بی پشتوانه؟
آقایان محترم!
با این سیمای شهر انگار کلاردشت نفسهای آخرش را میکشد.
آیا وقت آن نرسیده که چشمانتان را به این ویرانی باز کنید؟
یا میخواهید نامتان در تاریخ این شهر، با عنوان «مدیرانی که خشت خامِ بیتفاوتی چیدند» ثبت شود؟
پ.ن:
«کلاردشت میمیرد و تقصیر را باران نمی برد... تقصیر از دستانی است که باید سازنده باشند، ولی خاکسترِ ناتوانی میباشند.»
امضاء محفوظ
👁🗨 خبر را در کلارنا بخوانید...
🗓 ۴ فروردین ۱۴۰۴
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
🆔 http://instagram.com/_u/kelarna