#افاضات_شیخ
جماعتی خسته از مشکلات وافر ، پناه به شیخ بردندی و گفتندی: یا شیخ در این اوضاع و احوال #شیر_تو_شیر ما را پندی ده که آن بِه!
شیخ بگفتا: در مملکت ما مسئولین بیشتر در حال گرفتن تصمیم هستند تا اجرای تصمیم!
و لذا اگر جای این دو با هم عوض میشد؛ احتمالا خیلی از مشکلات هم حل میشد 🤓
⤴️بازنشر مطالب با ذکر نام کلارنا بلامانع است.
🌐 با کلارنا همراه باشید 👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwAFZrWeCEh_LNHHw
جماعتی خسته از مشکلات وافر ، پناه به شیخ بردندی و گفتندی: یا شیخ در این اوضاع و احوال #شیر_تو_شیر ما را پندی ده که آن بِه!
شیخ بگفتا: در مملکت ما مسئولین بیشتر در حال گرفتن تصمیم هستند تا اجرای تصمیم!
و لذا اگر جای این دو با هم عوض میشد؛ احتمالا خیلی از مشکلات هم حل میشد 🤓
⤴️بازنشر مطالب با ذکر نام کلارنا بلامانع است.
🌐 با کلارنا همراه باشید 👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwAFZrWeCEh_LNHHw
#افاضات_شیخ
▪️جماعتی #مکدر_خاطر نزد شیخ رفتند و گفتتدی: یا شیخ برخی پس از آنکه مسئولیت می گیرند، گویا مسئولیت آنان می گیرد!!!
چنان از دماغ فیل می افتند که...
▫️شیخ تاملی کرد و بگفت: از جانب من بدیشان بگویید
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
جماعت: 😊
🆔 @kelarna
▪️جماعتی #مکدر_خاطر نزد شیخ رفتند و گفتتدی: یا شیخ برخی پس از آنکه مسئولیت می گیرند، گویا مسئولیت آنان می گیرد!!!
چنان از دماغ فیل می افتند که...
▫️شیخ تاملی کرد و بگفت: از جانب من بدیشان بگویید
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
جماعت: 😊
🆔 @kelarna
#افاضات_شیخ
یک عشقی تو این پیمانکار شدن هست که تو هیچ عاشقی دیگه ای نیست.
الهی ما را هم پیمانکار کن...
🆔 @kelarna
یک عشقی تو این پیمانکار شدن هست که تو هیچ عاشقی دیگه ای نیست.
الهی ما را هم پیمانکار کن...
🆔 @kelarna
#افاضات_شیخ
♨️وقتی شیخ سیاسی می شود❗️
▪️جماعتی از مفلسان شیخ را وارد شدند و گفتند: یا شیخ در خانه هایمان هیچ نداریم که بخوریم.حتی توان خریدن پیاز و گوجه هم نداریم! از زور گرسنگی روده های کوچک و بزرگ مان یکدیگر را بلعیدند...
چه داری؟
بیاور تا با هم بزنیم بر بدن!!!
▫️شیخ قدری نان خشک و کاسه ای آب در سفره گذاشت...
▪️جماعت، که در حال لُمباندن بودند، گفتند: یا شیخ گوجه دیگر چرا؟ به نظرت دلیل گرانی گوجه دیگر چیست؟!
▫️شیخ تاملی کرد،سری تکان داد و بگفت: دلیل سیاسی دارد!!!
▫️و ادامه داد: از گران شدن پلکانی قیمت پیاز،تخم مرغ و گوجه طی سال های اخیر اینگونه برمی آید که دست هایی در کار هستند که می خواهد پدیده #املت را به صورت تدریجی از بین ببرند!
آری فرهنگ املت رو به زوال است!!!
▪️عده ای از جماعت لقمه در گلویشان گیر کردی و خفه شدی و عده ای نیز نعره زنان از در به در شدند 😳
🆔 @kelarna
♨️وقتی شیخ سیاسی می شود❗️
▪️جماعتی از مفلسان شیخ را وارد شدند و گفتند: یا شیخ در خانه هایمان هیچ نداریم که بخوریم.حتی توان خریدن پیاز و گوجه هم نداریم! از زور گرسنگی روده های کوچک و بزرگ مان یکدیگر را بلعیدند...
چه داری؟
بیاور تا با هم بزنیم بر بدن!!!
▫️شیخ قدری نان خشک و کاسه ای آب در سفره گذاشت...
▪️جماعت، که در حال لُمباندن بودند، گفتند: یا شیخ گوجه دیگر چرا؟ به نظرت دلیل گرانی گوجه دیگر چیست؟!
▫️شیخ تاملی کرد،سری تکان داد و بگفت: دلیل سیاسی دارد!!!
▫️و ادامه داد: از گران شدن پلکانی قیمت پیاز،تخم مرغ و گوجه طی سال های اخیر اینگونه برمی آید که دست هایی در کار هستند که می خواهد پدیده #املت را به صورت تدریجی از بین ببرند!
آری فرهنگ املت رو به زوال است!!!
▪️عده ای از جماعت لقمه در گلویشان گیر کردی و خفه شدی و عده ای نیز نعره زنان از در به در شدند 😳
🆔 @kelarna
🎭هنر چسبندگی
📝از مجموعه: #افاضات_شیخ
نقل است که در دوران پساانتخابات؛ گروهی از مدیران آویزان، که در پی تغییرات در معرض سقوط قرار گرفتندی، جمیعاً نزد شیخ رفتندی و از وی طلب راهنُمایی کردندی...
◾️جماعت مسئولان آویزان، شیخ را گفتند: یا شیخ... در حال سقوطیم! دستمان به دامنت؛ ما را پندی دِه که آن بهِ...
▫️شیخ که در آستانهی فروبردن سر در جَیب مراقبت بود، ناگهان سربرآورد و بگفت: به توانایی خویش اتکا نُمایید!
◾️از میان جمع، آویزانی منصف! از جای برخاست که: کدام توانایی یا شیخ؟! ما حتی عملکردی هم نداریم که بدان تکیه کنیم!!
▫️شیخ، دندانی خایید و گفت: البته که در ناکارآمدی شهرهی خاص و عام هستید! اما هنری در آستین دارید که در چنتهی هر کسی نیست؛ هنر چسبندگی!!
➖بر آن سیاق که تا به امروز بدان جریان چسبیده بودید، از امروز نیز بدین جریان بچسبید! بلکه از سقوط رهایی یابید!!
➕شیخ سری بجنباند و بیافزود: البته بی خبر نیستم که از میان شما هستند عدهای که عملیات چسبندگی را آغاز نُمودهاند؛ آنان که بلدند به نابلدان بیاموزند.
◾️جماعتِ آویزان، یک به یک به یکدیگر خیره شدندی که کدام یک بلد هستندی و کدام یک نابلد؛
🏃♂🏃وآنگاه که یکی را یافتندی، نعرهزنان از در به در شدندی و در پی او شتافتندی...
🔺🔻 و اینگونه است که هماره شایستگان بر مسند نشستندی...
#میم
🗓 خرداد ۱۳۹۹
🖥 kelarna.ir 📱 @kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
📝از مجموعه: #افاضات_شیخ
نقل است که در دوران پساانتخابات؛ گروهی از مدیران آویزان، که در پی تغییرات در معرض سقوط قرار گرفتندی، جمیعاً نزد شیخ رفتندی و از وی طلب راهنُمایی کردندی...
◾️جماعت مسئولان آویزان، شیخ را گفتند: یا شیخ... در حال سقوطیم! دستمان به دامنت؛ ما را پندی دِه که آن بهِ...
▫️شیخ که در آستانهی فروبردن سر در جَیب مراقبت بود، ناگهان سربرآورد و بگفت: به توانایی خویش اتکا نُمایید!
◾️از میان جمع، آویزانی منصف! از جای برخاست که: کدام توانایی یا شیخ؟! ما حتی عملکردی هم نداریم که بدان تکیه کنیم!!
▫️شیخ، دندانی خایید و گفت: البته که در ناکارآمدی شهرهی خاص و عام هستید! اما هنری در آستین دارید که در چنتهی هر کسی نیست؛ هنر چسبندگی!!
➖بر آن سیاق که تا به امروز بدان جریان چسبیده بودید، از امروز نیز بدین جریان بچسبید! بلکه از سقوط رهایی یابید!!
➕شیخ سری بجنباند و بیافزود: البته بی خبر نیستم که از میان شما هستند عدهای که عملیات چسبندگی را آغاز نُمودهاند؛ آنان که بلدند به نابلدان بیاموزند.
◾️جماعتِ آویزان، یک به یک به یکدیگر خیره شدندی که کدام یک بلد هستندی و کدام یک نابلد؛
🏃♂🏃وآنگاه که یکی را یافتندی، نعرهزنان از در به در شدندی و در پی او شتافتندی...
🔺🔻 و اینگونه است که هماره شایستگان بر مسند نشستندی...
#میم
🗓 خرداد ۱۳۹۹
🖥 kelarna.ir 📱 @kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
♨️فرصتسازان کوچهبازاری❗️
از مجموعه: #افاضات_شیخ
روزی جماعتی از مریدان نگران شیخ را وارد شدند.
▪️از میان جماعت مریدی برخاست، ماسکی که بر صورت نهاده بود را به زیر چانه کشید و گفت: یاشیخ چگونه است که عدهای از شیوع عالمگیر کرونا خوشحالاند و دلشان نمیخواهد این ویروس منحوس گورش را گم کند و برود؟!
▫️شیخ گفتا: لابدُ دلال ماسک و دارو هستند که...
▪️مرید به میان کلام شیخ پرید و گفت: یاشیخ نه...مال این حرفها نیستند!
▫️وآنگاه شیخ ادامه داد: پس حتما از آن دستهای هستند که دوران کرونا را به خاطر آزادی در حمل و استعمال (خارجی) الکل دوست دارند، و از اینکه مدام بوی الکل بدهند در هراس نیستند و مانند سابق کسی نمیتواند بگوید که این بوی چیست و از این حرفها دیگر...
▪️مریدی دیگر از جای برخاست و بگفت: عجب جماعت فرصت سازی!
▫️شیخ جُواب دادی: آری، اینان از جماعت فرصت سازان کوچه بازاریاند!
▫️و اُدامه دادی: آنان که بی کار و عار از اتاق(پستو) فکر بیرون زده و پس از اندکی شایعه پراکنی به دنبال فرصتی برای گرفتن ماهی از آب گل آلود، کندن نعل از خر مرده یا این قِسم از اعمال شنیع هستند!
▪️نومریدی جوان، همانگونه که دست زیر چانه بُردی و در فکر فرو رفتی، زمزمه کرد: یعنی همانان که از هر فرصتی برای نشخوار حرف مفت استفاده میکنند تا بلکه شخصیت دیگران را تخریب نُمایند؟!
▫️شیخ چشمی بر هم نهاد و گفت: آری فرزندم...
🗓 بهمن ۱۳۹۹
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
از مجموعه: #افاضات_شیخ
روزی جماعتی از مریدان نگران شیخ را وارد شدند.
▪️از میان جماعت مریدی برخاست، ماسکی که بر صورت نهاده بود را به زیر چانه کشید و گفت: یاشیخ چگونه است که عدهای از شیوع عالمگیر کرونا خوشحالاند و دلشان نمیخواهد این ویروس منحوس گورش را گم کند و برود؟!
▫️شیخ گفتا: لابدُ دلال ماسک و دارو هستند که...
▪️مرید به میان کلام شیخ پرید و گفت: یاشیخ نه...مال این حرفها نیستند!
▫️وآنگاه شیخ ادامه داد: پس حتما از آن دستهای هستند که دوران کرونا را به خاطر آزادی در حمل و استعمال (خارجی) الکل دوست دارند، و از اینکه مدام بوی الکل بدهند در هراس نیستند و مانند سابق کسی نمیتواند بگوید که این بوی چیست و از این حرفها دیگر...
▪️مریدی دیگر از جای برخاست و بگفت: عجب جماعت فرصت سازی!
▫️شیخ جُواب دادی: آری، اینان از جماعت فرصت سازان کوچه بازاریاند!
▫️و اُدامه دادی: آنان که بی کار و عار از اتاق(پستو) فکر بیرون زده و پس از اندکی شایعه پراکنی به دنبال فرصتی برای گرفتن ماهی از آب گل آلود، کندن نعل از خر مرده یا این قِسم از اعمال شنیع هستند!
▪️نومریدی جوان، همانگونه که دست زیر چانه بُردی و در فکر فرو رفتی، زمزمه کرد: یعنی همانان که از هر فرصتی برای نشخوار حرف مفت استفاده میکنند تا بلکه شخصیت دیگران را تخریب نُمایند؟!
▫️شیخ چشمی بر هم نهاد و گفت: آری فرزندم...
🗓 بهمن ۱۳۹۹
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
#افاضات_شیخ
جُماعَتی از فُعّالان سیاسی و اُجتُماعی شیخ را وارد شدندی و گفتندی: یا شیخ در آستانه اُنتخابات هستیم، هیئات اُجرایی و نُظارت را پندی ده که آن به!
شیخ لَختی تامل بِکَرد و بِگفت: از قول من بدیشان بُگویید که «گر حکم شود که مست گیرند/در شهر هر آن که هست گیرند»
از مجموعه "یادداشت های آقای میم"
۲٠ / اردیبهشت / ۱۴٠٠
🗓 اردیبهشت ١۴٠٠
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
جُماعَتی از فُعّالان سیاسی و اُجتُماعی شیخ را وارد شدندی و گفتندی: یا شیخ در آستانه اُنتخابات هستیم، هیئات اُجرایی و نُظارت را پندی ده که آن به!
شیخ لَختی تامل بِکَرد و بِگفت: از قول من بدیشان بُگویید که «گر حکم شود که مست گیرند/در شهر هر آن که هست گیرند»
از مجموعه "یادداشت های آقای میم"
۲٠ / اردیبهشت / ۱۴٠٠
🗓 اردیبهشت ١۴٠٠
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
Forwarded from یادداشت های آقای میم
گوشت جایگزین
📚از مجموعه #افاضات_شیخ
▫️روزی جُماعتی از "نحیفان و لاغرانِ گوشت ناخورده" شیخ را وارد شدند و با هلهله و ولوله که ای شیخ؛ مژده که ایام فراق با قوتِ قوّتزا به سر آمده!
▫️شیخ که نان خشکی را در آب میتلیت و میخورید، سر برآورد که هان؟ چطور؟
🗣از میان جُماعت یکی فریاد برآورد که ای شیخ، در خبر آمده که:
"رئیس دبیرخانه شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا اخیرا در جریان بازدیدی از یک پرورشگاه ماهی در قفس در منطقه خلیج فارس گفت: از هزاران کیلومتر ساحل دریایی و اقیانوسی در اطراف ایران یک فرصت استثنایی برای کشور است و با این وجود، نباید وضعیت گوشت، غذا و معیشت مردم در تنگنا باشد. اضافهشدن گوشت ماهی به سفره مردم، قیمت گوشت قرمز را نیز کاهش میدهد و یا کنترل میکند."
😖شیخ تأملی کرد، عجبی گفت و آنگاه سر در جَیب مراقبت فرو برد و لختی بعد سر برآورد و افاضه نُمود:
🦈🐟مدتی است که نگران حذف ماهی از سفره شمایان هستم، و گمان می کردم که شاید با اضافه شدن گوشت قرمز به سفرهها، بشود قیمت ماهی را کنترل کرد. اما حال با این فرمایشات جناب میرقائد، گویا نمیتوان حسابی روی گوشت قرمز باز کرد!
🐔 گوشت مرغ هم که 💸 ولش کنید.
🐣🐫 گوشت شتر مرغ؟! نه، آن هم مقداری گران است!
🦃گوشت بوقلمون؟ نه، آن را هم ولش، گزینهی مناسبی نیست. شنیدهام بچهها دوست ندارند!!!
گوشتِ....؟؟؟!!!!
🤯نمیدانم؛ خودتان گوشتی(🦅) چیزی(🪵) یافته و جایگزین کنید. من فکرم به جایی قطع نمیدهد!!!!
جُماعت که نخستین باری بود که شیخ را اینگونه مستاصل میدیدند، خَموش و نعرهناکنان🫢 هریک به سویی روانه شدند.
"یادداشت های آقای میم"
〽️ @mehdimaasoumi
۲۲ / دی / ۱۴۰۲
📚از مجموعه #افاضات_شیخ
▫️روزی جُماعتی از "نحیفان و لاغرانِ گوشت ناخورده" شیخ را وارد شدند و با هلهله و ولوله که ای شیخ؛ مژده که ایام فراق با قوتِ قوّتزا به سر آمده!
▫️شیخ که نان خشکی را در آب میتلیت و میخورید، سر برآورد که هان؟ چطور؟
🗣از میان جُماعت یکی فریاد برآورد که ای شیخ، در خبر آمده که:
"رئیس دبیرخانه شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا اخیرا در جریان بازدیدی از یک پرورشگاه ماهی در قفس در منطقه خلیج فارس گفت: از هزاران کیلومتر ساحل دریایی و اقیانوسی در اطراف ایران یک فرصت استثنایی برای کشور است و با این وجود، نباید وضعیت گوشت، غذا و معیشت مردم در تنگنا باشد. اضافهشدن گوشت ماهی به سفره مردم، قیمت گوشت قرمز را نیز کاهش میدهد و یا کنترل میکند."
😖شیخ تأملی کرد، عجبی گفت و آنگاه سر در جَیب مراقبت فرو برد و لختی بعد سر برآورد و افاضه نُمود:
🦈🐟مدتی است که نگران حذف ماهی از سفره شمایان هستم، و گمان می کردم که شاید با اضافه شدن گوشت قرمز به سفرهها، بشود قیمت ماهی را کنترل کرد. اما حال با این فرمایشات جناب میرقائد، گویا نمیتوان حسابی روی گوشت قرمز باز کرد!
🐔 گوشت مرغ هم که 💸 ولش کنید.
🐣🐫 گوشت شتر مرغ؟! نه، آن هم مقداری گران است!
🦃گوشت بوقلمون؟ نه، آن را هم ولش، گزینهی مناسبی نیست. شنیدهام بچهها دوست ندارند!!!
گوشتِ....؟؟؟!!!!
🤯نمیدانم؛ خودتان گوشتی(🦅) چیزی(🪵) یافته و جایگزین کنید. من فکرم به جایی قطع نمیدهد!!!!
جُماعت که نخستین باری بود که شیخ را اینگونه مستاصل میدیدند، خَموش و نعرهناکنان🫢 هریک به سویی روانه شدند.
"یادداشت های آقای میم"
〽️ @mehdimaasoumi
۲۲ / دی / ۱۴۰۲
#افاضات_شیخ: " چرا ارتش فوق قدرتمند! اسراییل برای مقابله با یک چنین حملهای که چندان هم غافلگیرانه نیست، دست به دامن آمریکا، انگلیس و حتی اردن شده؟"
#باباپنجعلی: " اَلَکی میگه!"
🗓 ۲۶ فروردین ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna
#باباپنجعلی: " اَلَکی میگه!"
🗓 ۲۶ فروردین ۱۴۰۳
📲 بازنشر با شما
🖥 kelarna.ir 📱@kelarna