#کرونا_نگاری
✅معلمان در روزهای کرونایی
✍ #لاله_انگورج_تقوی
امسال همه مناسبتها رنگ و رخی جدید دارد.
نوروز کرونایی، سیزده بدر کرونایی، ماه رمضان کرونایی،و حالا روز معلم کرونایی....
کرونا که آمد، زندگی روال عادی خود را از دست داد،وقتی از دست دادن منع شدیم و اجتماعاتمان بهم خورد،مدارس،دانشگاهها،بازار و خیلی از فعالیتهای اجتماعی تعطیل شد،به قرنطینه رفتیم و در خانه ماندن را تمرین کردیم.
در روزهای کرونایی،در بحرانیترین روزهایش خیلی چیزها برایمان ارزش بیشتر پیدا کرد،به خیلی مسائل پیش پا افتاده، عمیقتر نگاه کردیم.
فداکاری کادر درمان و سختی کارشان برایمان عیان شد، ملزم به رعایت مسائل بهداشتی شدیم، تفریحات کوچک اما معمولمان برایمان با ارزشتر شد و...
اما مدارس که تعطیل شد،دانش آموزان که به مدرسه نرفتند، کار آموزش به تلویزیون و شبکههای مجازی که رسید،تازه متوجه شدیم آن چند ساعتی که فرزندانمان در مدرسه به سر می بردند چقدر ارزشمند بود.
صبح ساعت ۷ راهی مدارسشان میکردیم و تا ظهر خیالمان راحت بود،چند معلم و مدیر وظیفه آموزش و پرورششان را به عهده داشتند.
هرزگاهی یا بر اساس دغدغه شخصی یا الزام مدرسه، برای سرکشی یا پرس و جو از وضعیت تحصیل فرزندانمان سری به مدرسه میزدیم.
نهایتا روزی یکی دو بار محض اینکه یادآوری کنیم، به فرزندانمان درسهایشان را گوشزد میکردیم.
اما کرونا که آمد و مدارس تعطیل شد، تازه فهمیدیم معلمان چه کار سختی دارند.
این روزها،در خانوادهها به ویژه برای مادران،روزهای سختیست.
آموزش مجازی، فعالیت در برنامه شاد❗️ تکالیف و نگرانی بابت پایان سال تحصیلی دغدغههای این روزهای خانوادههاست.
اما در دیگر سو،معلمان و مدیران مدرسه،هم بار زندگی کرونایی خود را به دوش میکشند هم به فراخور کلاس درسشان باید آماده و آنلاین برای آموزش به دانشآموزانشان باشند.
آن روزی که #آیلاند گفتن معلم کهنهکار سوژه فضای مجازی شد، همان روز خیلیها متوجه سختی کار معلمان در روزهای کرونایی شدند و حدیث مفصل خواندند از این مجمل...
روزگاری که دسترسی به دانشآموزان از طریق فضای مجازی باشد، جای خالی حضور در کلاس بیشتر نمود مییابد.
معلمی که با سختی فراوان به تولید محتوا می پردازد و باید برای جلب دانشآموزش خلاقیت به خرج دهد.
معلمی که خود مادر یک خانواده است،حتما خودش فرزندی با شرایط مشابه دارد، سختی زندگی در روزهای کرونایی دامن او را هم گرفته...
پدری که در کنار وظیفه زندگی،بار مسئولیت معلم بودنش وقت و انرژی مضاعفی را نیازمند است تا نه خانواده متاثر از مشکلات کاری شود و نه دانش اموزانش آن سوی فضای اینترنتی کمبودی احساس کنند.
دغدغه معلمانی که دانش آموزانشان بنا به شرایط زندگی،قادر به داشتن گوشی هوشمند نیستند یا در منزل پدر و مادر باسوادی از این حیث ندارند که کمک کارشان باشد و بخشی از بار آموزش را به دوش بکشند نیز، دغدغهای طاقتفرسا و عذاب آور شده که روح و روان آنها را متاثر ساخته است.
این روزها گرچه خودم بصورت مستقیم با این مشکل دست و پنجه نرم نمیکنم، اما دوستانم را کلافه می بینم که از دست برنامه شاد و آموزشهای مجازی به ستوه آمدند، مدیر مدرسه ای را میشناسم که میگفت قبلا مدیر یک مدرسه بودم و اکنون مدیر چندین گروه در فضای مجازی، میگوید هم باید حواسم به خانوادهها باشد و دانش آموزان و هم کار معلمان را رصد کنم، معلمی حق التدریسی را میشناسم که میگوید از صبح تا شب باید انلاین باشم تا مبادا دانشآموزی بیجواب بماند،حقوقی نداریم ولی از جیب خود یا همسر باید خرج اینترنت بدهیم! معلمی را میشناسم که خودش دو فرزند دانشآموز دارد و میگوید تمام روز سرم در گوشیست و از زندگی ماندهام.
کارگری را میشناسم که نه گوشی هوشمند دارد نه پولی برای خرید آن و نگران آموزش فرزندانش...
مادری را میشناسم که همسرش سرکار نمیرود و پولی برای تامین هزینه اینترنت ندارد....
من خبرنگارم و خیلی چیزها را میبینم و میشنوم و....و قلبم درد میگیرد...
اما امروز روز معلم است، اینها را گفتم که بگویم کار معلم در روزهای کرونایی تعطیلی نداشت، سالهای قبل تعطیلات نوروز همه به معلمان غبطه میخوردند که ۱۵ روز راحتند، اما امسال بیشترمان متوجه شدیم که بار مسئولیت آموزشی و تعهد و سختی کاری و روحی و روانی معلمان، آنقدر بالاست که ۱۵ روز عید و چندماه تابستان برای بازیابی توان روانی و آرامششان نه تنها مهم که الزامی نیز هست.
امسال معلمان خسته تر از سالهای دیگرند، اما خانوادهها مطمئنا قدردانترند.
دلم برای روزهای مدرسه و نشستن پشت نیمکت و نگاه کردن به معلمانم خیلی تنگ شده....سپاس از شما که قدرشناسی را یادمان دادید
روزتان مبارک، تنتان سالم و روزگارتان شاد باد
🗓 ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
🖥 kelarna.ir 📱 @kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna
✅معلمان در روزهای کرونایی
✍ #لاله_انگورج_تقوی
امسال همه مناسبتها رنگ و رخی جدید دارد.
نوروز کرونایی، سیزده بدر کرونایی، ماه رمضان کرونایی،و حالا روز معلم کرونایی....
کرونا که آمد، زندگی روال عادی خود را از دست داد،وقتی از دست دادن منع شدیم و اجتماعاتمان بهم خورد،مدارس،دانشگاهها،بازار و خیلی از فعالیتهای اجتماعی تعطیل شد،به قرنطینه رفتیم و در خانه ماندن را تمرین کردیم.
در روزهای کرونایی،در بحرانیترین روزهایش خیلی چیزها برایمان ارزش بیشتر پیدا کرد،به خیلی مسائل پیش پا افتاده، عمیقتر نگاه کردیم.
فداکاری کادر درمان و سختی کارشان برایمان عیان شد، ملزم به رعایت مسائل بهداشتی شدیم، تفریحات کوچک اما معمولمان برایمان با ارزشتر شد و...
اما مدارس که تعطیل شد،دانش آموزان که به مدرسه نرفتند، کار آموزش به تلویزیون و شبکههای مجازی که رسید،تازه متوجه شدیم آن چند ساعتی که فرزندانمان در مدرسه به سر می بردند چقدر ارزشمند بود.
صبح ساعت ۷ راهی مدارسشان میکردیم و تا ظهر خیالمان راحت بود،چند معلم و مدیر وظیفه آموزش و پرورششان را به عهده داشتند.
هرزگاهی یا بر اساس دغدغه شخصی یا الزام مدرسه، برای سرکشی یا پرس و جو از وضعیت تحصیل فرزندانمان سری به مدرسه میزدیم.
نهایتا روزی یکی دو بار محض اینکه یادآوری کنیم، به فرزندانمان درسهایشان را گوشزد میکردیم.
اما کرونا که آمد و مدارس تعطیل شد، تازه فهمیدیم معلمان چه کار سختی دارند.
این روزها،در خانوادهها به ویژه برای مادران،روزهای سختیست.
آموزش مجازی، فعالیت در برنامه شاد❗️ تکالیف و نگرانی بابت پایان سال تحصیلی دغدغههای این روزهای خانوادههاست.
اما در دیگر سو،معلمان و مدیران مدرسه،هم بار زندگی کرونایی خود را به دوش میکشند هم به فراخور کلاس درسشان باید آماده و آنلاین برای آموزش به دانشآموزانشان باشند.
آن روزی که #آیلاند گفتن معلم کهنهکار سوژه فضای مجازی شد، همان روز خیلیها متوجه سختی کار معلمان در روزهای کرونایی شدند و حدیث مفصل خواندند از این مجمل...
روزگاری که دسترسی به دانشآموزان از طریق فضای مجازی باشد، جای خالی حضور در کلاس بیشتر نمود مییابد.
معلمی که با سختی فراوان به تولید محتوا می پردازد و باید برای جلب دانشآموزش خلاقیت به خرج دهد.
معلمی که خود مادر یک خانواده است،حتما خودش فرزندی با شرایط مشابه دارد، سختی زندگی در روزهای کرونایی دامن او را هم گرفته...
پدری که در کنار وظیفه زندگی،بار مسئولیت معلم بودنش وقت و انرژی مضاعفی را نیازمند است تا نه خانواده متاثر از مشکلات کاری شود و نه دانش اموزانش آن سوی فضای اینترنتی کمبودی احساس کنند.
دغدغه معلمانی که دانش آموزانشان بنا به شرایط زندگی،قادر به داشتن گوشی هوشمند نیستند یا در منزل پدر و مادر باسوادی از این حیث ندارند که کمک کارشان باشد و بخشی از بار آموزش را به دوش بکشند نیز، دغدغهای طاقتفرسا و عذاب آور شده که روح و روان آنها را متاثر ساخته است.
این روزها گرچه خودم بصورت مستقیم با این مشکل دست و پنجه نرم نمیکنم، اما دوستانم را کلافه می بینم که از دست برنامه شاد و آموزشهای مجازی به ستوه آمدند، مدیر مدرسه ای را میشناسم که میگفت قبلا مدیر یک مدرسه بودم و اکنون مدیر چندین گروه در فضای مجازی، میگوید هم باید حواسم به خانوادهها باشد و دانش آموزان و هم کار معلمان را رصد کنم، معلمی حق التدریسی را میشناسم که میگوید از صبح تا شب باید انلاین باشم تا مبادا دانشآموزی بیجواب بماند،حقوقی نداریم ولی از جیب خود یا همسر باید خرج اینترنت بدهیم! معلمی را میشناسم که خودش دو فرزند دانشآموز دارد و میگوید تمام روز سرم در گوشیست و از زندگی ماندهام.
کارگری را میشناسم که نه گوشی هوشمند دارد نه پولی برای خرید آن و نگران آموزش فرزندانش...
مادری را میشناسم که همسرش سرکار نمیرود و پولی برای تامین هزینه اینترنت ندارد....
من خبرنگارم و خیلی چیزها را میبینم و میشنوم و....و قلبم درد میگیرد...
اما امروز روز معلم است، اینها را گفتم که بگویم کار معلم در روزهای کرونایی تعطیلی نداشت، سالهای قبل تعطیلات نوروز همه به معلمان غبطه میخوردند که ۱۵ روز راحتند، اما امسال بیشترمان متوجه شدیم که بار مسئولیت آموزشی و تعهد و سختی کاری و روحی و روانی معلمان، آنقدر بالاست که ۱۵ روز عید و چندماه تابستان برای بازیابی توان روانی و آرامششان نه تنها مهم که الزامی نیز هست.
امسال معلمان خسته تر از سالهای دیگرند، اما خانوادهها مطمئنا قدردانترند.
دلم برای روزهای مدرسه و نشستن پشت نیمکت و نگاه کردن به معلمانم خیلی تنگ شده....سپاس از شما که قدرشناسی را یادمان دادید
روزتان مبارک، تنتان سالم و روزگارتان شاد باد
🗓 ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
🖥 kelarna.ir 📱 @kelarna | کلارنا
instagram.com/kelarna