#معرفی_کتاب: #کفش_باز
نویسنده: فیل نایت
"زندگی یعنی رشد؛ یا رشد می کنی و یا می میری"
"فیل نایت" مؤسس و بنیانگذار "نایکی" که پانزدهمین ثروتمند دنیاست در این کتاب فوقالعاده، داستان خلق برند نایکی را نوشته است: از زندگی در خانوادهای معمولی تا خلق برند میلیارد دلاری نایکی، مسیرِ شگفت انگیزِ مؤسس یکی از بزرگترین شرکتهای جهان و مسیر تسخیر موانع و عبور از مشکلات و قدم به قدم جلو رفتن.
ناشر این کتاب معتقد است مخاطبان آن فارغ از اینکه چه کسب وکاری داشته باشند، یا اینکه در چه رشته ای درس خوانده باشند، در این کتاب، داستان رسیدن به خواسته ها و آرزوها را می خوانند؛ راهنمای از هیچ به همه چیز رسیدن، راهنمای گوشدادن به صدای قلب و دویدن دنبال آرزوها؛ داستانِ هدر ندادنِ استعداد.
این کتاب نهتنها راهنمایی برای اهالی کسب و کار و مدیریت است، بلکه برای هر خواننده ای که به خود و آرزوهایش ایمان دارد خواندنی است؛ زندگی نامه ای که جنگیدن و دست نکشیدن را میآموزد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: هر دونده ای اینرا میداند. کیلومترها میدوی و میدوی، بدون آنکه واقعاً دلیلش را بدانی. به خودت میگویی بهخاطر هدفی این کار را میکنی یا دنبال جمعیتی هستی؛ اما دلیل حقیقی دویدنِ تو آن است کـه جایگزین آن ـ یعنی ایستادن ـ تو را تا سرحد مرگ میترساند.
بهاینترتیب، در آن صبح سال ۱۹۶۲ به خودم گفتم: بگذار همه بگویند که ایدهات ابلهانه است... تو ادامه بده. نایست. حتا به ایستادن فکر هم نکن تا اینکه به آنجا برسی و فکرت را زیاد مشغول این نکن که "آنجا" کجاست. هرچه پیش آمد فقط نایست.
این پندی استثنایی، پیشگویانه و ضروری بود کـه بهطور غیرمنتظرهای موفق شدم به خودم بدهم و از خودم بگیرم. نیمقرن بعد از آن روز، اکنون بر این باورم که این بهترین و یا شاید تنها پندی است که میتوانیم و باید به خود و به دیگران بدهیم.
این کتاب جدیداً برای کتابخانه اداره آموزش خریداری شده و علاقمندان می توانند لحظات خوبی را با آن تجربه کنند.
@karunagroindustry
نویسنده: فیل نایت
"زندگی یعنی رشد؛ یا رشد می کنی و یا می میری"
"فیل نایت" مؤسس و بنیانگذار "نایکی" که پانزدهمین ثروتمند دنیاست در این کتاب فوقالعاده، داستان خلق برند نایکی را نوشته است: از زندگی در خانوادهای معمولی تا خلق برند میلیارد دلاری نایکی، مسیرِ شگفت انگیزِ مؤسس یکی از بزرگترین شرکتهای جهان و مسیر تسخیر موانع و عبور از مشکلات و قدم به قدم جلو رفتن.
ناشر این کتاب معتقد است مخاطبان آن فارغ از اینکه چه کسب وکاری داشته باشند، یا اینکه در چه رشته ای درس خوانده باشند، در این کتاب، داستان رسیدن به خواسته ها و آرزوها را می خوانند؛ راهنمای از هیچ به همه چیز رسیدن، راهنمای گوشدادن به صدای قلب و دویدن دنبال آرزوها؛ داستانِ هدر ندادنِ استعداد.
این کتاب نهتنها راهنمایی برای اهالی کسب و کار و مدیریت است، بلکه برای هر خواننده ای که به خود و آرزوهایش ایمان دارد خواندنی است؛ زندگی نامه ای که جنگیدن و دست نکشیدن را میآموزد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: هر دونده ای اینرا میداند. کیلومترها میدوی و میدوی، بدون آنکه واقعاً دلیلش را بدانی. به خودت میگویی بهخاطر هدفی این کار را میکنی یا دنبال جمعیتی هستی؛ اما دلیل حقیقی دویدنِ تو آن است کـه جایگزین آن ـ یعنی ایستادن ـ تو را تا سرحد مرگ میترساند.
بهاینترتیب، در آن صبح سال ۱۹۶۲ به خودم گفتم: بگذار همه بگویند که ایدهات ابلهانه است... تو ادامه بده. نایست. حتا به ایستادن فکر هم نکن تا اینکه به آنجا برسی و فکرت را زیاد مشغول این نکن که "آنجا" کجاست. هرچه پیش آمد فقط نایست.
این پندی استثنایی، پیشگویانه و ضروری بود کـه بهطور غیرمنتظرهای موفق شدم به خودم بدهم و از خودم بگیرم. نیمقرن بعد از آن روز، اکنون بر این باورم که این بهترین و یا شاید تنها پندی است که میتوانیم و باید به خود و به دیگران بدهیم.
این کتاب جدیداً برای کتابخانه اداره آموزش خریداری شده و علاقمندان می توانند لحظات خوبی را با آن تجربه کنند.
@karunagroindustry