فیلم حضور جناب آقای سلیمانی در زمان اهدا تندیس نخبه اقتصادی جهان اسلام https://telegram.me/kalleh_foodofan
قسمت چهارم زندگینامه
سلیمانی پس از تولید محصولات گوشتی تصمیم به فعالیت در زمینه صادرات گرفت و با فردی به نام قاسمی که دوستشان نیز بود در یاسوج واحد صادرات گیاه شیرین بیان را راه اندازی کرد. سپس با آقای رازقی (مدیر شرکت ب آ) و آقای آت که الان در امریکا هستند کارخانه تولید خیارشور، ترشیجات را درجهرم راه اندازی کردند تا با صادرات ارز آوری هم داشته باشند. آن زمان به علت های مختلف تامین گوشت کار آسانی نبود و از تولید گوشت ماهی هم جواب مورد انتظار را نگرفتند. سلیمانی روزی برای دیدن یکی از دوستانش به نام آقای سعدیان به آمل میرود (سعدیان از همشاگردی های قدیمی ایشان بودند ) در زمان برگشت متوجه یک زن روستایی میشوند که در حال ریختن یک دبه شیر داخل جوی هستند و بخاطر اینکه هیچ کس شیرش را نخریده بود ، ناراحت بود و به زمین و زمان ناسزا میگفت. غلامعلی به طرف این خانم میرود و به ایشان پول میدهد، زن ناراحت میشود و به سلیمانی میگوید من فقیر نیستم و پول را نمیگیرد. این صحنه در ذهن سلیمانی باقی میماند و با سعدیان صحبت میکند و قرار میشود که او به همراه دیگر برادرش شیر جمع آوری کنند و با آن ماست تولید نمایند.
https://telegram.me/kalleh_foodofan
سلیمانی پس از تولید محصولات گوشتی تصمیم به فعالیت در زمینه صادرات گرفت و با فردی به نام قاسمی که دوستشان نیز بود در یاسوج واحد صادرات گیاه شیرین بیان را راه اندازی کرد. سپس با آقای رازقی (مدیر شرکت ب آ) و آقای آت که الان در امریکا هستند کارخانه تولید خیارشور، ترشیجات را درجهرم راه اندازی کردند تا با صادرات ارز آوری هم داشته باشند. آن زمان به علت های مختلف تامین گوشت کار آسانی نبود و از تولید گوشت ماهی هم جواب مورد انتظار را نگرفتند. سلیمانی روزی برای دیدن یکی از دوستانش به نام آقای سعدیان به آمل میرود (سعدیان از همشاگردی های قدیمی ایشان بودند ) در زمان برگشت متوجه یک زن روستایی میشوند که در حال ریختن یک دبه شیر داخل جوی هستند و بخاطر اینکه هیچ کس شیرش را نخریده بود ، ناراحت بود و به زمین و زمان ناسزا میگفت. غلامعلی به طرف این خانم میرود و به ایشان پول میدهد، زن ناراحت میشود و به سلیمانی میگوید من فقیر نیستم و پول را نمیگیرد. این صحنه در ذهن سلیمانی باقی میماند و با سعدیان صحبت میکند و قرار میشود که او به همراه دیگر برادرش شیر جمع آوری کنند و با آن ماست تولید نمایند.
https://telegram.me/kalleh_foodofan
پيشنهاد يك سالاد خوشمزه و رژيمى با پنير موزارلا . پنير موزارلا كم چرب و كم نمك است و از شير تازه گاو تهيه ميشود.
پمينا يكى از برندهاى زير مجموعه هلدينگ صنايع غذايي سوليكو است كه تا چند سال پيش با برند كاله به بازار محصولات منجمد عرضه ميشد. كاله اولين شركتي بود كه توليد محصولات به روش IQF انجماد سريع تك به تك را در ايران شروع نمود. هم اكنون در چندين كارخانه هلدينگ محصولات با برند پمينا توليد ميگردد. عكس بالا ☝️☝☝☝☝نيز مربوط به ذرت منجمد پمينا است كه در كارخانه أصفهان توليد ميگردد.چنانچه به دنبال محصولات سلامت هستيد حتما از برند پمينا استفاده نماييد. پمينا دست پخت شگفت انگيز تو
https://telegram.me/kalleh_foodofan
https://telegram.me/kalleh_foodofan
قسمت پنجم زندگینامه غلامعلی سلیمانی
پس از پیشنهاد سلیمانی به سعدیان ، قرار شد برادرش خسرو سعدیان نیز به آنها بپیوندد. در آن زمان خسرو سعدیان در جهاد سازدگی مشغول به کار بود و ماهی 10 هزار تومن حقوق میگرفت. سلیمانی به او 12 هزار تومن حقوق پیشنهاد کرد و وانتی هم برای او خرید تا به روستاهای آمل بروند و شیر جمع آوری کنند. سعدیان با 3 لیتر در روز کارش را شروع کرد. سپس طبق صحبت ها و برنامه های غلامعلی سلیمانی از آن ماست تهیه کردند. پس از تهیه ماست ، سعدیان پیش سلیمانی رفت و گفت حالا چه کار کنیم و قرار شد از این ماست برای مصرف خود ، خانواده و باقی مانده را نیز در جوی بریزد. هدف سلیمانی در مرحله اول تامین گوشت کارخانه های خود بود. زیرا در آن زمان هم گوشت گاو به اندازه کافی نبود و همچنین در کشتارگاه ها 70-80 درصد از گاو های ماده استفاده میشد که برخی اوقات سر گاوهای حامله نیز بریده میشد. سلیمانی به دنبال راه حل هایی برای کمبود این مشکل بود. حتی به وزیرجهاد نیز پیشنهاد داده بود که گوسفند صادر کنیم و دو برابر آن گوشت گاو وارد کنیم ، اما موافقت نشد. در آن زمان کل شیر جمع آوری شده آمل و اطراف آن حدود 50 تن بود که کاله ، صنایع شیر و دیگران از آن استفاده میکردند. از زمانیکه سلیمانی در هر محله جایی برای جذب شیر درست کرده بود ، خانم هایی که در مازندران صاحب گاو بودند دیگر گاوهایشان را نمیفروختند. زیرا در آن زمان مرسوم بود که خانم ها پول تو جیبی شان را مانند خرید چارقد، رخت و لباس را از همین گاوهایشان دربیارند و با توجه به اینکه خیالشان راحت بود که شیر گاوهایشان خریداری میشود دیگر نیازی به فروش گاو ها مخصوصا ماده ها نداشتند . پس از مدتی میزان شیر مازندران افزایش پیدا کرد و اوضاع گوشت نیزبهبود. سلیمانی صادرات خود را هم مانند قبل پیش رو میبرد و در عرصه لبنیات نیز وارد شد.
https://telegram.me/kalleh_foodofan
پس از پیشنهاد سلیمانی به سعدیان ، قرار شد برادرش خسرو سعدیان نیز به آنها بپیوندد. در آن زمان خسرو سعدیان در جهاد سازدگی مشغول به کار بود و ماهی 10 هزار تومن حقوق میگرفت. سلیمانی به او 12 هزار تومن حقوق پیشنهاد کرد و وانتی هم برای او خرید تا به روستاهای آمل بروند و شیر جمع آوری کنند. سعدیان با 3 لیتر در روز کارش را شروع کرد. سپس طبق صحبت ها و برنامه های غلامعلی سلیمانی از آن ماست تهیه کردند. پس از تهیه ماست ، سعدیان پیش سلیمانی رفت و گفت حالا چه کار کنیم و قرار شد از این ماست برای مصرف خود ، خانواده و باقی مانده را نیز در جوی بریزد. هدف سلیمانی در مرحله اول تامین گوشت کارخانه های خود بود. زیرا در آن زمان هم گوشت گاو به اندازه کافی نبود و همچنین در کشتارگاه ها 70-80 درصد از گاو های ماده استفاده میشد که برخی اوقات سر گاوهای حامله نیز بریده میشد. سلیمانی به دنبال راه حل هایی برای کمبود این مشکل بود. حتی به وزیرجهاد نیز پیشنهاد داده بود که گوسفند صادر کنیم و دو برابر آن گوشت گاو وارد کنیم ، اما موافقت نشد. در آن زمان کل شیر جمع آوری شده آمل و اطراف آن حدود 50 تن بود که کاله ، صنایع شیر و دیگران از آن استفاده میکردند. از زمانیکه سلیمانی در هر محله جایی برای جذب شیر درست کرده بود ، خانم هایی که در مازندران صاحب گاو بودند دیگر گاوهایشان را نمیفروختند. زیرا در آن زمان مرسوم بود که خانم ها پول تو جیبی شان را مانند خرید چارقد، رخت و لباس را از همین گاوهایشان دربیارند و با توجه به اینکه خیالشان راحت بود که شیر گاوهایشان خریداری میشود دیگر نیازی به فروش گاو ها مخصوصا ماده ها نداشتند . پس از مدتی میزان شیر مازندران افزایش پیدا کرد و اوضاع گوشت نیزبهبود. سلیمانی صادرات خود را هم مانند قبل پیش رو میبرد و در عرصه لبنیات نیز وارد شد.
https://telegram.me/kalleh_foodofan