🔴 اودیسه تاجزاده دهساله میشود
✍️ علیرضا بهشتی شیرازی
🔺«بهکلیسریترین» اخبار دیروز، امروز در کتابهای تاریخ زیر دستوپا ریختهاند، به صورتی که اگر تحلیلی صحیح از فرقها و شباهتهای گذشته و حال داشته باشیم میتوانیم از خواندن آنها عبرت بگیریم و به بینشهای ناب برسیم. جغرافیای سیاسی معاصر همان اخبار را، گاه حتی صریحتر در دسترس میگذارد؛ اخباری از حلقههای اول نظامهای خودکامه، بلکه آنچه در ضمیر شخص حاکمان میگذرد. کتاب «از توسعه تا مردمسالاری» از این جمله است.
🔺مثلاً داستان حبس بیانتهای سید مصطفی تاجزاده را در نظر آورید. همین روزها اودیسۀ او دهساله شد، تجربهای که بخش اعظم آن در انفرادی و نیمهانفرادی گذشت. حاکمان از این ظلم چه به دست آوردند؟ هیچ. آیا تحمل این حکم سنگین کوچکترین تزلزلی در او به وجود آورد؟ ابداً. بلکه وجود او در زندان بار از دوش دیگران بر میدارد، چه با دلداریها و حمایتهای مستقیم، و چه با نوری که او بر محیط میتاباند. هر کس از دوستان که وارد زندان میشود وقتی میشنود او هنوز هشت سال دیگر حکم در پیش دارد رنج اسارت در نزدش سبک میشود؛ یک سال و دو سال کجا، هشت سال کجا - تازه تمام این مدت پشتوانۀ عاطفی حضور مصطفی را نیز به همراه داشته باشی.
🔺به راحتی میشود نشان داد که حاکمان از داغ و درفش و بند و حبس امثال او نتیجۀ معکوس گرفتهاند. پس چرا پارههای تن ما را آزاد نمیکنند؟ چون میترسند. درست است که صدای تاجزاده از زندان رساتر به گوش میرسد، ولی به همراه آن این پیام نیز مخابره میشود که گفتن و نوشتن همچنان هزینههای سنگین دارد، تا شاید دیگران حرف نزنند، یا کمتر و نرمتر حرف بزنند.
🔺«پیروزی ما آن چیزی نیست که کسی در آن شکست بخورد» تا چنین ترسهائی مهار شود. حال، آیا حاکمان اگر نترسند دست از این کارها بر میدارند؟ بعید است. سیاستمدار اقدام به کاری نمیکند، مگر آنکه مجبور شود. و در این راه اولین قدم آن است که بفهمد «خشونت چارهساز نیست.... [و] خشم مرکبی است که سوارش را به زمین میزند.» …
📎متن کامل
@kaleme
✍️ علیرضا بهشتی شیرازی
🔺«بهکلیسریترین» اخبار دیروز، امروز در کتابهای تاریخ زیر دستوپا ریختهاند، به صورتی که اگر تحلیلی صحیح از فرقها و شباهتهای گذشته و حال داشته باشیم میتوانیم از خواندن آنها عبرت بگیریم و به بینشهای ناب برسیم. جغرافیای سیاسی معاصر همان اخبار را، گاه حتی صریحتر در دسترس میگذارد؛ اخباری از حلقههای اول نظامهای خودکامه، بلکه آنچه در ضمیر شخص حاکمان میگذرد. کتاب «از توسعه تا مردمسالاری» از این جمله است.
🔺مثلاً داستان حبس بیانتهای سید مصطفی تاجزاده را در نظر آورید. همین روزها اودیسۀ او دهساله شد، تجربهای که بخش اعظم آن در انفرادی و نیمهانفرادی گذشت. حاکمان از این ظلم چه به دست آوردند؟ هیچ. آیا تحمل این حکم سنگین کوچکترین تزلزلی در او به وجود آورد؟ ابداً. بلکه وجود او در زندان بار از دوش دیگران بر میدارد، چه با دلداریها و حمایتهای مستقیم، و چه با نوری که او بر محیط میتاباند. هر کس از دوستان که وارد زندان میشود وقتی میشنود او هنوز هشت سال دیگر حکم در پیش دارد رنج اسارت در نزدش سبک میشود؛ یک سال و دو سال کجا، هشت سال کجا - تازه تمام این مدت پشتوانۀ عاطفی حضور مصطفی را نیز به همراه داشته باشی.
🔺به راحتی میشود نشان داد که حاکمان از داغ و درفش و بند و حبس امثال او نتیجۀ معکوس گرفتهاند. پس چرا پارههای تن ما را آزاد نمیکنند؟ چون میترسند. درست است که صدای تاجزاده از زندان رساتر به گوش میرسد، ولی به همراه آن این پیام نیز مخابره میشود که گفتن و نوشتن همچنان هزینههای سنگین دارد، تا شاید دیگران حرف نزنند، یا کمتر و نرمتر حرف بزنند.
🔺«پیروزی ما آن چیزی نیست که کسی در آن شکست بخورد» تا چنین ترسهائی مهار شود. حال، آیا حاکمان اگر نترسند دست از این کارها بر میدارند؟ بعید است. سیاستمدار اقدام به کاری نمیکند، مگر آنکه مجبور شود. و در این راه اولین قدم آن است که بفهمد «خشونت چارهساز نیست.... [و] خشم مرکبی است که سوارش را به زمین میزند.» …
📎متن کامل
@kaleme
Telegraph
اودیسه تاجزاده دهساله میشود
بسمالله الرحمن الرحیم از جمله آرمانهای ملت ما در این عصر از تاریخ مردمسالاری است، آرزوئی چنان عمیق که شک ندارم دیر یا زود، و احتمالاً زود، به آن خواهیم رسید. تصور کنید در دهۀ چهل هستیم، زمانی که داشتن خودروی شخصی، حتی برای خانوادههائی که وسعش را داشتند…
🔴 آقا مصطفی از نزدیک
✍🏻 سعید مدنی
زندان دماوند
▫️مصطفی تاجزادهای که من پس از نزدیک به دوسال همبندی و هماتاقی و زندگی شبانهروزی در زندان اوین شناختم، قطعا با کسی که از راه دور میشناختم، تفاوت بسیار دارد. به گذشته کار ندارم، آنچه از زیست مشترک به یادگار دارم، بسیار عمیقتر و دقیقتر است.
▫️مدتهاست یکی از ملاکهایم برای ارزیابی افراد عاملیت انسانی است. عاملیت به طور دائمی در تنش با ساختارهای پیرامون افراد است. مهم نیست در نهایت انسان همسو با ساختار یا خلاف آن عاملیت داشته باشد، مهم این است که انسان چه میزان برپایه «خودفرمانروایی» (autonomy) تصمیم میگیرد و عمل میکند. نسبت بین عاملیت و ساختار را گاه برحسب نسبت بین خرد و کلان توضیح دادهاند. کلان میل به حذف خرد دارد و آقامصطفی خردی است که در گلوی بسیاری کلانها از نظام حکمرانی تا دوستان اصلاحطلبش، از براندازها تا رفرمیستها گیر میکند. در سالهای اخیر او لقمهی لذیذی برای همه اینها بودهاست.
▫️وقتی در بازداشت اول گفت «در ایران تقلب انتخاباتی ممکن نیست»(قریب به مضمون) آب از لب و لوچه بازجویانش راه افتاد و فریاد زدند که یافتیم، اما تاجزاده تکه استخوانی مقابل آنها انداخت که در گلویشان گیر کرد و به همین سبب با جداسازی او از دیگر زندانیان بازداشتی ۸۸ و دوستانش، پس از طرح موضوع کودتای انتخاباتی، ناچار شد تاوان سنگینی دهد.
▫️وقتی چپ و راست اصلاحطلب تلاش کردند با بزک کردن پزشکیان و تقلیلگرایی سیاسی او را متقاعد کنند تا در انتخابات غیرمنصفانه، ناعادلانه و غیردموکراتیک شرکت کند و لقمهای لذیذ شود برای ابتذال روزنهگشایی، باز هم عاملیت آقامصطفی کار دستشان داد و حاضر به حضور در بازی بزرگان نشد.
▫️عاملیت تاجزاده او را برای همه غیرقابل پیشبینی کرده، برخلاف دیگران قابل پیشبینی که خودآگاه و ناخودآگاه اسیر ساختارهای خرد و کلانی هستند که بر آنها سیطره دارند. اینان پیش از آنکه تصمیم بگیرند کجا بایستند، جایشان تعیین شده است.
▫️آقامصطفی شورشی است، از همین رو با جهان اجتماعیاش برخوردی کارآمد و خلاق دارد و همین خلاقیت به او انگیزش قوی میدهد تا خواستها، آرزوها و آرمانهایش را با قوت دنبال کند. همین خصیصه موجب شده تا بین آگاهی گفتاری و آگاهی عملی تاجزاده شکافی نبینیم، او همان میکند که میگوید و مینویسد! به قول گیدنز «عاملیت با رویدادها سروکار دارد که یک فرد عامل آنهاست. هرچیزی که اتفاق میافتد، میتوانست اتفاق نیفتد اگر فردی در وقوع آن دخالت نمیکرد.»
▫️عاملیت تاجزاده را در زندگی روزمره زندان دیدهام، شاهد بودهایم که چگونه زیر نگاه تند و خشن زندانیان سیاسی که او را «مزدور سابق رژیم» میدانستند، او آگاهانه با آنها شوخی میکرد، قهقهه میزد تا یخها آب و باب گفتگو باز شود. درست همانطور که در کنار دوستان و همفکرانش در زندان نیز، با قوت و جدیت بحث میکرد، عصبانی میشد، داد میزد و بلافاصله پس از پایان گفتوگو باز هم شوخی بیربط و باربطی سرهم میکرد تا دوستی را بغل کند و باز هم قهقهه زند.
▫️نمیدانم آقامصطفی در آینده چه مسیری را در پیش خواهد گرفت، شاید با او موافق باشم و شاید مخالف، اما مطمئنم عاملیت قویاش هر تصمیمش در آینده را بر «خودفرمایی» او پی ریزی میکند و از همین رو هرچه کند و هرچه بگوید قابل احترام است و پایههای اخلاقی دارد، زیرا آزاده است.
تیرماه ۱۴۰۴
*کانال فردای بهتر
@kaleme
✍🏻 سعید مدنی
زندان دماوند
▫️مصطفی تاجزادهای که من پس از نزدیک به دوسال همبندی و هماتاقی و زندگی شبانهروزی در زندان اوین شناختم، قطعا با کسی که از راه دور میشناختم، تفاوت بسیار دارد. به گذشته کار ندارم، آنچه از زیست مشترک به یادگار دارم، بسیار عمیقتر و دقیقتر است.
▫️مدتهاست یکی از ملاکهایم برای ارزیابی افراد عاملیت انسانی است. عاملیت به طور دائمی در تنش با ساختارهای پیرامون افراد است. مهم نیست در نهایت انسان همسو با ساختار یا خلاف آن عاملیت داشته باشد، مهم این است که انسان چه میزان برپایه «خودفرمانروایی» (autonomy) تصمیم میگیرد و عمل میکند. نسبت بین عاملیت و ساختار را گاه برحسب نسبت بین خرد و کلان توضیح دادهاند. کلان میل به حذف خرد دارد و آقامصطفی خردی است که در گلوی بسیاری کلانها از نظام حکمرانی تا دوستان اصلاحطلبش، از براندازها تا رفرمیستها گیر میکند. در سالهای اخیر او لقمهی لذیذی برای همه اینها بودهاست.
▫️وقتی در بازداشت اول گفت «در ایران تقلب انتخاباتی ممکن نیست»(قریب به مضمون) آب از لب و لوچه بازجویانش راه افتاد و فریاد زدند که یافتیم، اما تاجزاده تکه استخوانی مقابل آنها انداخت که در گلویشان گیر کرد و به همین سبب با جداسازی او از دیگر زندانیان بازداشتی ۸۸ و دوستانش، پس از طرح موضوع کودتای انتخاباتی، ناچار شد تاوان سنگینی دهد.
▫️وقتی چپ و راست اصلاحطلب تلاش کردند با بزک کردن پزشکیان و تقلیلگرایی سیاسی او را متقاعد کنند تا در انتخابات غیرمنصفانه، ناعادلانه و غیردموکراتیک شرکت کند و لقمهای لذیذ شود برای ابتذال روزنهگشایی، باز هم عاملیت آقامصطفی کار دستشان داد و حاضر به حضور در بازی بزرگان نشد.
▫️عاملیت تاجزاده او را برای همه غیرقابل پیشبینی کرده، برخلاف دیگران قابل پیشبینی که خودآگاه و ناخودآگاه اسیر ساختارهای خرد و کلانی هستند که بر آنها سیطره دارند. اینان پیش از آنکه تصمیم بگیرند کجا بایستند، جایشان تعیین شده است.
▫️آقامصطفی شورشی است، از همین رو با جهان اجتماعیاش برخوردی کارآمد و خلاق دارد و همین خلاقیت به او انگیزش قوی میدهد تا خواستها، آرزوها و آرمانهایش را با قوت دنبال کند. همین خصیصه موجب شده تا بین آگاهی گفتاری و آگاهی عملی تاجزاده شکافی نبینیم، او همان میکند که میگوید و مینویسد! به قول گیدنز «عاملیت با رویدادها سروکار دارد که یک فرد عامل آنهاست. هرچیزی که اتفاق میافتد، میتوانست اتفاق نیفتد اگر فردی در وقوع آن دخالت نمیکرد.»
▫️عاملیت تاجزاده را در زندگی روزمره زندان دیدهام، شاهد بودهایم که چگونه زیر نگاه تند و خشن زندانیان سیاسی که او را «مزدور سابق رژیم» میدانستند، او آگاهانه با آنها شوخی میکرد، قهقهه میزد تا یخها آب و باب گفتگو باز شود. درست همانطور که در کنار دوستان و همفکرانش در زندان نیز، با قوت و جدیت بحث میکرد، عصبانی میشد، داد میزد و بلافاصله پس از پایان گفتوگو باز هم شوخی بیربط و باربطی سرهم میکرد تا دوستی را بغل کند و باز هم قهقهه زند.
▫️نمیدانم آقامصطفی در آینده چه مسیری را در پیش خواهد گرفت، شاید با او موافق باشم و شاید مخالف، اما مطمئنم عاملیت قویاش هر تصمیمش در آینده را بر «خودفرمایی» او پی ریزی میکند و از همین رو هرچه کند و هرچه بگوید قابل احترام است و پایههای اخلاقی دارد، زیرا آزاده است.
تیرماه ۱۴۰۴
*کانال فردای بهتر
@kaleme
🔴 اگر نفرات بیشتری مانند تاجزاده بودند…
✍🏻 ابوالفضل قدیانی
زندان فشافویه
▫️من سالهاست مصطفی تاجزاده را میشناسم. مانند خود من دورههای تحول فکری را گذرانده است تا به جایی که امروز ایستاده رسیده است. با هم اگرچه اختلاف نظر داشتهایم و همچنان هم داریم. اما او مسئله اصلی ایران را درست تشخیص داده و برای آن هزینه داده است. مسئله اصلی ایران استبداد دینی قائم به فرد علی خامنهای و حکومتی است که حول این محور سامان یافته است.
▫️شیوه او نقد صریح علی خامنهای و دستگاه اوست تا اولاً هرچه بیشتر هیمنه این استبداد پوشالی بشکند و ثانیاً از این نقدها راهی برای اصلاح و تغییر ساختار گشوده شود. من در نقد صریح این استبداد و شخص مستبد با او هم نظرم و در امید به امکان ایجاد اصلاح ساختاری مخالف.
▫️من دلایلم را برای اینکه این نظام به هیچوجه تن به هیچ اصلاحی نخواهد داد را به تفصیل نوشتهام و در این مجال فرصت تکرار آن نیست. اما میتوانم بگویم که اگر تعداد نفرات بیشتری از جریانی که خود را اصلاح طلب میخواند به صراحت تاجزاده رفتار نظام استبداد دینی و منش و روش شخص مستبد حاکم بر ایران را نقد میکردند و هزینهاش را نیز همچون او میپرداختند، امروزه این کشور و ملت دچار مصائب کمتری بود.
▫️تجربه این سالها گواه این مدعاست که استبداد در مقابل مقاومت، عقبنشینی میکند و در مقابل درخواستهای منفعلانه و مشحون از ترسولرز اصلاح، پیشروی.
*کانال فردای بهتر
(تیتر از کلمه)
@kaleme
✍🏻 ابوالفضل قدیانی
زندان فشافویه
▫️من سالهاست مصطفی تاجزاده را میشناسم. مانند خود من دورههای تحول فکری را گذرانده است تا به جایی که امروز ایستاده رسیده است. با هم اگرچه اختلاف نظر داشتهایم و همچنان هم داریم. اما او مسئله اصلی ایران را درست تشخیص داده و برای آن هزینه داده است. مسئله اصلی ایران استبداد دینی قائم به فرد علی خامنهای و حکومتی است که حول این محور سامان یافته است.
▫️شیوه او نقد صریح علی خامنهای و دستگاه اوست تا اولاً هرچه بیشتر هیمنه این استبداد پوشالی بشکند و ثانیاً از این نقدها راهی برای اصلاح و تغییر ساختار گشوده شود. من در نقد صریح این استبداد و شخص مستبد با او هم نظرم و در امید به امکان ایجاد اصلاح ساختاری مخالف.
▫️من دلایلم را برای اینکه این نظام به هیچوجه تن به هیچ اصلاحی نخواهد داد را به تفصیل نوشتهام و در این مجال فرصت تکرار آن نیست. اما میتوانم بگویم که اگر تعداد نفرات بیشتری از جریانی که خود را اصلاح طلب میخواند به صراحت تاجزاده رفتار نظام استبداد دینی و منش و روش شخص مستبد حاکم بر ایران را نقد میکردند و هزینهاش را نیز همچون او میپرداختند، امروزه این کشور و ملت دچار مصائب کمتری بود.
▫️تجربه این سالها گواه این مدعاست که استبداد در مقابل مقاومت، عقبنشینی میکند و در مقابل درخواستهای منفعلانه و مشحون از ترسولرز اصلاح، پیشروی.
*کانال فردای بهتر
(تیتر از کلمه)
@kaleme
نامه حزب مجمع ایثارگران به سران قوا
🔴 چرا از حق مردم دفاع نمیکنید؟
🔺در این چند روز بعد از اعلام آتشبس، هزاران نفر از مردم و جمع بزرگی از نیروهای سیاسی و احزاب رسمی کشور با نوشتن نامه و جمعآوری امضا، اجرای یک مطالبه حداقلی را از حاکمان خواستند و آزادی زندانیان سیاسی و صنفی و عقیدتی از زندان و رفع حصر برخی از بزرگان خدوم و از میان برداشتن محدودیتهای ایجاد شده برای از چهرههای نیکاندیش و نجیب را طلب کردند اما از سوی شما کاملا به آن درخواستها بیاعتنایی میشود. چرا؟
🔺شما مطابق قانون، مسئول اجرای قانون اساسی هستید. نه حصر و نه ایجاد محدودیت و نه محاکمه فعالان سیاسی به اتهام امنیتی و زندانی کردن آنان، مطابق قانون اساسی نیست. چرا از حق مردم مطابق قانون اساسی دفاع نمیکنید؟
📎متن کامل
@kaleme
🔴 چرا از حق مردم دفاع نمیکنید؟
🔺در این چند روز بعد از اعلام آتشبس، هزاران نفر از مردم و جمع بزرگی از نیروهای سیاسی و احزاب رسمی کشور با نوشتن نامه و جمعآوری امضا، اجرای یک مطالبه حداقلی را از حاکمان خواستند و آزادی زندانیان سیاسی و صنفی و عقیدتی از زندان و رفع حصر برخی از بزرگان خدوم و از میان برداشتن محدودیتهای ایجاد شده برای از چهرههای نیکاندیش و نجیب را طلب کردند اما از سوی شما کاملا به آن درخواستها بیاعتنایی میشود. چرا؟
🔺شما مطابق قانون، مسئول اجرای قانون اساسی هستید. نه حصر و نه ایجاد محدودیت و نه محاکمه فعالان سیاسی به اتهام امنیتی و زندانی کردن آنان، مطابق قانون اساسی نیست. چرا از حق مردم مطابق قانون اساسی دفاع نمیکنید؟
📎متن کامل
@kaleme
Telegraph
🟩نامه حزب مجمع ایثارگران به سران قوا
📌بسم الله الرحمن الرحیم ◾️جناب دکتر مسعود پزشکیان، رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران ◾️جناب حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژهای، رئیس محترم قوه قضاییه ◾️جناب دکتر محمدباقر قالیباف، رئیس محترم مجلس شورای اسلامی با سلام و احترام ◾️ ◾️شما به عنوان سران…
🔴 وقتی افول انسانیت را با همهی وجود لمس کردم!
✍️ محسن قشقایی
🔺همیشه دوست داشتم هر اتفاق تاریخی و بزرگی را با دقت و جزئیات مرور کنم و از آنجایی که خودم در جریان حمله موشکی به اوین، به عنوان یک زندانی در زندان حضور داشتم، قصد دارم آنچه را که دیدم بطور کامل بنویسم، تا شاید ادای دینی باشم به تمام راویان تاریخ.
🔺در روزهای قبل، صدای انفجار زیاد شنیده بودیم اما همگی از دور بودند و نزدیکترین صدا برای انفجار ساختمان شیشهای صداوسیما بود که هم در تلویزیون بصورت زنده دیدیم و شنیدیم و هم در واقعیت. اما این صدا، صدای انفجار نبود بلکه صدای غرش جنگنده بود که شدیدتر شد و بعد یک سوت و انفجاری با صدای مهیب که باعث شد تمام ساختمان بند ۴ به لرزه بیفتد...
🔺بلافاصله به خودم آمدم و صداها و فریادها شروع شد. یکی جیغ میزد: «بیایید تو راهرو، الان باز میزند» یکی جیغ میزد، یکی فحش میداد. تپش قلبم بالا بود و مغزم درست فرمان نمیداد که چه باید بکنم. آیا وقت فرار بود؟ آیا وقت کمک بود یا باید کماکان در پناه تختخواب آهنی اتاق میماندم؟ یکی از هم اتاقیهایم که سن و سال کمی داشت، شوک زده و با وحشت زیاد وارد شد و داد زد:« چرا این بیشرفها ما رو ول نمیکنن بریم، حتما باید بمیریم؟» سعی کردم او را آرام کنم…
🔺حوالی غروب بعضی دوستان آمدند و گفتند ظاهراً چاره ای نداریم و باید تخلیه کنیم چون عده ای مسلح آمدهاند و صریحاً با کشیدن اسلحه روی بچه ها تهدید کردهاند که ما دستور داریم شما را منتقل کنیم یا خودتان می روید یا جنازه هایتان را میبریم. بازهم از دشمن قوی تر خورده بودند و برای مردم دست خالی قدرت نمایی میکردند. به ناچار مشغول جمع کردن وسایل شدیم اما اصلا نمی دانستیم چه برداریم و چه برنداریم. حتی یکی از مسئولان زندان نیامده بود ما را راهنمایی کند و صادقانه حرف بزند و بگوید چه در انتظار ماست و چه باید بکنیم...
🔺اما از آن روز و آن شب تا الان که دو هفته از آن جریانات میگذرد، هنوز یک چیز فکر و ذهنم را به شدت آزار میدهد و آنهم پایمال شدن شان و کرامت انسانی ماست. افول انسانیت را نه تنها به چشم دیدم که با همۀ وجود لمسش کردم و این برایم از هر چیزی در این روزها سختتر است…
📎متن کامل
@kaleme
روایت حمله به زندان اوین و پس از آن
✍️ محسن قشقایی
🔺همیشه دوست داشتم هر اتفاق تاریخی و بزرگی را با دقت و جزئیات مرور کنم و از آنجایی که خودم در جریان حمله موشکی به اوین، به عنوان یک زندانی در زندان حضور داشتم، قصد دارم آنچه را که دیدم بطور کامل بنویسم، تا شاید ادای دینی باشم به تمام راویان تاریخ.
🔺در روزهای قبل، صدای انفجار زیاد شنیده بودیم اما همگی از دور بودند و نزدیکترین صدا برای انفجار ساختمان شیشهای صداوسیما بود که هم در تلویزیون بصورت زنده دیدیم و شنیدیم و هم در واقعیت. اما این صدا، صدای انفجار نبود بلکه صدای غرش جنگنده بود که شدیدتر شد و بعد یک سوت و انفجاری با صدای مهیب که باعث شد تمام ساختمان بند ۴ به لرزه بیفتد...
🔺بلافاصله به خودم آمدم و صداها و فریادها شروع شد. یکی جیغ میزد: «بیایید تو راهرو، الان باز میزند» یکی جیغ میزد، یکی فحش میداد. تپش قلبم بالا بود و مغزم درست فرمان نمیداد که چه باید بکنم. آیا وقت فرار بود؟ آیا وقت کمک بود یا باید کماکان در پناه تختخواب آهنی اتاق میماندم؟ یکی از هم اتاقیهایم که سن و سال کمی داشت، شوک زده و با وحشت زیاد وارد شد و داد زد:« چرا این بیشرفها ما رو ول نمیکنن بریم، حتما باید بمیریم؟» سعی کردم او را آرام کنم…
🔺حوالی غروب بعضی دوستان آمدند و گفتند ظاهراً چاره ای نداریم و باید تخلیه کنیم چون عده ای مسلح آمدهاند و صریحاً با کشیدن اسلحه روی بچه ها تهدید کردهاند که ما دستور داریم شما را منتقل کنیم یا خودتان می روید یا جنازه هایتان را میبریم. بازهم از دشمن قوی تر خورده بودند و برای مردم دست خالی قدرت نمایی میکردند. به ناچار مشغول جمع کردن وسایل شدیم اما اصلا نمی دانستیم چه برداریم و چه برنداریم. حتی یکی از مسئولان زندان نیامده بود ما را راهنمایی کند و صادقانه حرف بزند و بگوید چه در انتظار ماست و چه باید بکنیم...
🔺اما از آن روز و آن شب تا الان که دو هفته از آن جریانات میگذرد، هنوز یک چیز فکر و ذهنم را به شدت آزار میدهد و آنهم پایمال شدن شان و کرامت انسانی ماست. افول انسانیت را نه تنها به چشم دیدم که با همۀ وجود لمسش کردم و این برایم از هر چیزی در این روزها سختتر است…
📎متن کامل
@kaleme
Telegraph
وقتی افول انسانیت را با همهی وجود لمس کردم!
روایت حمله به زندان اوین و پس از آن ▫️ همیشه دوست داشتم هر اتفاق تاریخی و بزرگی را با دقت و جزئیات مرور کنم و از آنجایی که خودم در جریان حمله موشکی به اوین، به عنوان یک زندانی در زندان حضور داشتم، قصد دارم آنچه را که دیدم بطور کامل بنویسم، تا شاید ادای دینی…
🔴 خرداد و آقا مصطفی!
✍🏻 اردشیر امیرارجمند
▫️بعدازظهر جمعه ۲۲ خرداد بود. اطلاعات رسیده به ستاد، حکایت از تغییر شرایط میکرد و تصمیم قاطع «نظام» (اسم مستعار رهبر) به تقلب گسترده در انتخابات، برای بیرون کشیدن معجزه هزارهی سوم از صندوقها با اختلاف زیاد و مطابق همان اعدادی که قبلاً از نفراتشان میشنیدیم. خبر رسیده بود که در ستاد قیطریه درگیریهایی صورت گرفته. بهاتفاق دوستی که در ستاد نبود، به ستاد قیطریه رفتیم.
▫️از دور دیدم فردی در آن هوای گرم بعدازظهر تابستان، با زیرپیرآهنی سفید و با انرژی فوقالعاده، در جمع جوانها در حال صحبت و بحث است. نزدیکتر که شدم دیدم آقا مصطفی است؛ وسط بچههای جوانتر که بسیار هم عصبانی هستند، تلاش میکند به سوالات فراوان پاسخ دهد، آنها را توجیه کند، آرام کند، امیدوار کند، راه نشان دهد.
▫️وسطِ بحث، همکار گرامیام آقای کامبیز نوروزی از راه رسید که چند دقیقه قبل موردِ ضربوشتمِ ذوبشدگان در ولایت قرار گرفته بود. دیدنِ چهرهی مجروحِ آقای نوروزی و شنیدنِ حکایتِ حمله به او، بچهها را که بیقانونی و ظلم را با تمامِ وجود احساس میکردند، بیشتر عصبانی کرد؛ اما آقا مصطفی با تجربه و تسلطی که داشت، توانست جو را آرام و جلسه را اداره کند.
▫️من به ستاد مرکزی برگشتم تا همراهِ دکتر بهزادیاننژاد، رئیسِ ستادِ دکتر مهرعلیزاده، و دکتر ربیعی به وزارت کشور برویم و در موردِ روندِ پر اشکالِ اخذِ رأی، از جمله کمبودِ تعرفهها در بسیاری از مراکزِ رأیگیری و عدمِ اعلامِ تمدیدِ مدتِ رأیگیری طبقِ روالِ معمول صحبت کنیم. مختصرِ حکایتِ آن عصر در وزارت کشور را قبلاً گفتهام و انشاءالله مفصلش را هم خواهم گفت. روایتِ برادرم دکتر بهزادیاننژاد هم از آن عصرِ طوفانی شنیدنی است. اینجا فقط به یک نکته از آن اکتفا میکنم:
▫️در جلسهای که بینِ دکتر بهزادیاننژاد و من و آقای دکتر دانشجو، رئیسِ ستادِ انتخاباتِ وزارت کشور، و فردی که اگر اشتباه نکنم معاونِ ایشان بود، آن فرد برای رفعِ نگرانیِ ما از کمبودِ تعرفه تأکید کرد که به دستورِ آقای جنتی، شورای نگهبان ۱۲ میلیون تعرفهی جدید منتشر شده است. این ادعا فوراً موردِ اعتراضِ من قرار گرفت که چرا ۱۲ میلیون؟ این که درصدِ مهمی از کلِ تعرفههاست. با توجه به تأکیدِ من و باقیماندنِ آن فرد بر ادعا، فرضِ اشتباهِ کلامی (مثلاً ۱/۲ میلیون بهجای ۱۲ میلیون) کاملاً منتفی است؛ آنچه اضافهکردنِ ۸ میلیون تعرفه برای تقلب در انتخابات را توجیه میکند...
📎متن کامل در فایل پیوست
@kaleme
✍🏻 اردشیر امیرارجمند
توانایی انتقاد از خود به معنای واقعی و منجمد نشدن در گذشته
▫️با توجه به حضور بسیاری از اصلاحطلبان در قدرت در دههی اول انقلاب یکی از مهمترین عوامل پسرفت اصلاحات از نظر سیاسی و اجتماعی فقدان توانایی آنها در حل پارادوکسهاست. مصطفی با نقد صریح روشن و مسئولانهی گذشته از جمله ولایت فقیه جریان سفارت آمریکا سیاست خارجی و نزدیکتر اصلاح نسبی مواضعش در مورد جنبشهای اجتماعی و نقش خیابان نشان داد که هنوز حرفهای زیادی برای گفتن دارد و میتواند همچنان نقش مهمی در گذار دموکراتیک درونزا و خشونتپرهیز برای نجات ایران از استبداد و جنگ و حرکت به سوی توسعهی پایدار شهروندمحور ایفا نماید.
▫️بعدازظهر جمعه ۲۲ خرداد بود. اطلاعات رسیده به ستاد، حکایت از تغییر شرایط میکرد و تصمیم قاطع «نظام» (اسم مستعار رهبر) به تقلب گسترده در انتخابات، برای بیرون کشیدن معجزه هزارهی سوم از صندوقها با اختلاف زیاد و مطابق همان اعدادی که قبلاً از نفراتشان میشنیدیم. خبر رسیده بود که در ستاد قیطریه درگیریهایی صورت گرفته. بهاتفاق دوستی که در ستاد نبود، به ستاد قیطریه رفتیم.
▫️از دور دیدم فردی در آن هوای گرم بعدازظهر تابستان، با زیرپیرآهنی سفید و با انرژی فوقالعاده، در جمع جوانها در حال صحبت و بحث است. نزدیکتر که شدم دیدم آقا مصطفی است؛ وسط بچههای جوانتر که بسیار هم عصبانی هستند، تلاش میکند به سوالات فراوان پاسخ دهد، آنها را توجیه کند، آرام کند، امیدوار کند، راه نشان دهد.
▫️وسطِ بحث، همکار گرامیام آقای کامبیز نوروزی از راه رسید که چند دقیقه قبل موردِ ضربوشتمِ ذوبشدگان در ولایت قرار گرفته بود. دیدنِ چهرهی مجروحِ آقای نوروزی و شنیدنِ حکایتِ حمله به او، بچهها را که بیقانونی و ظلم را با تمامِ وجود احساس میکردند، بیشتر عصبانی کرد؛ اما آقا مصطفی با تجربه و تسلطی که داشت، توانست جو را آرام و جلسه را اداره کند.
▫️من به ستاد مرکزی برگشتم تا همراهِ دکتر بهزادیاننژاد، رئیسِ ستادِ دکتر مهرعلیزاده، و دکتر ربیعی به وزارت کشور برویم و در موردِ روندِ پر اشکالِ اخذِ رأی، از جمله کمبودِ تعرفهها در بسیاری از مراکزِ رأیگیری و عدمِ اعلامِ تمدیدِ مدتِ رأیگیری طبقِ روالِ معمول صحبت کنیم. مختصرِ حکایتِ آن عصر در وزارت کشور را قبلاً گفتهام و انشاءالله مفصلش را هم خواهم گفت. روایتِ برادرم دکتر بهزادیاننژاد هم از آن عصرِ طوفانی شنیدنی است. اینجا فقط به یک نکته از آن اکتفا میکنم:
▫️در جلسهای که بینِ دکتر بهزادیاننژاد و من و آقای دکتر دانشجو، رئیسِ ستادِ انتخاباتِ وزارت کشور، و فردی که اگر اشتباه نکنم معاونِ ایشان بود، آن فرد برای رفعِ نگرانیِ ما از کمبودِ تعرفه تأکید کرد که به دستورِ آقای جنتی، شورای نگهبان ۱۲ میلیون تعرفهی جدید منتشر شده است. این ادعا فوراً موردِ اعتراضِ من قرار گرفت که چرا ۱۲ میلیون؟ این که درصدِ مهمی از کلِ تعرفههاست. با توجه به تأکیدِ من و باقیماندنِ آن فرد بر ادعا، فرضِ اشتباهِ کلامی (مثلاً ۱/۲ میلیون بهجای ۱۲ میلیون) کاملاً منتفی است؛ آنچه اضافهکردنِ ۸ میلیون تعرفه برای تقلب در انتخابات را توجیه میکند...
📎متن کامل در فایل پیوست
@kaleme
Telegram
attach 📎
بیانیه میرحسین موسوی
از زندان اختر
🔴 در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد
بسم الله الرحمن الرحیم
▫️در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان یک بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد و امتیازی بر امتیازات کارنامه تاریخیشان افزوده شد؛ و این نه فقط به خاطر همبستگی آنان در برابر دشمن، که به واسطه ایستادگی آنها در عین رنجیدگیهای عمیق بود. در حالی که فرزندان نظامی ملت شهید یا غافلگیر شده بودند دوراندیشی ستودنی مردم نقشههای شوم متجاوزان را ناکام گذاشت. اینک پس از سپری شدن آن روزها، هولناک خواهد بود اگر کسانی با رویاپردازی واکنش جامعه را تاییدی بر شیوه حکمرانی ناکارآمدشان بپندارند یا جلوه دهند. چنین اشتباهی ملت را دلسرد و بیگانه را امیدوار خواهد کرد که شاید بار بعد بتواند خدایناکرده در سپری که او را ناکام گذاشت رخنهای بیابد.
▫️مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند که بیپاسخ ماندنشان دشمن را شاد میکند. در کوتاهمدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانه ملی کمترین توقعات است. علاوه بر این، وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ بود. تجربه جنگ دوازده روزه نشان داد که ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است و ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست. مردم میخواهند شاهد تجدیدنظر در آن خطاها باشند. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس میکند.
«إنّ لربّکم فی ایام دَهرکُم نفَحات، ألا فتَعرّضوا لها و لا تعرضوا عنها». به راستی که در روزهای زمانه نسیمهایی از فرصت از سوی پروردگارتان هست، هان که آنها را دریابید و روی از آنها برنتابید.
اینجانب ضمن محکوم کردن تجاوزات اخیر علیه کشورمان به خانوادههای داغدار و آسیبدیده تسلیت میگویم و برای شهدای این ایام رحمت و مغفرت آرزو میکنم.
میرحسین موسوی
۲۰ تیرماه ۱۴۰۴
@Kaleme
از زندان اختر
🔴 در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد
ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست | برگزاری رفراندم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرزوبوم را از دخالت در امور کشور مأیوس خواهد کرد
بسم الله الرحمن الرحیم
▫️در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان یک بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد و امتیازی بر امتیازات کارنامه تاریخیشان افزوده شد؛ و این نه فقط به خاطر همبستگی آنان در برابر دشمن، که به واسطه ایستادگی آنها در عین رنجیدگیهای عمیق بود. در حالی که فرزندان نظامی ملت شهید یا غافلگیر شده بودند دوراندیشی ستودنی مردم نقشههای شوم متجاوزان را ناکام گذاشت. اینک پس از سپری شدن آن روزها، هولناک خواهد بود اگر کسانی با رویاپردازی واکنش جامعه را تاییدی بر شیوه حکمرانی ناکارآمدشان بپندارند یا جلوه دهند. چنین اشتباهی ملت را دلسرد و بیگانه را امیدوار خواهد کرد که شاید بار بعد بتواند خدایناکرده در سپری که او را ناکام گذاشت رخنهای بیابد.
▫️مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند که بیپاسخ ماندنشان دشمن را شاد میکند. در کوتاهمدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانه ملی کمترین توقعات است. علاوه بر این، وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ بود. تجربه جنگ دوازده روزه نشان داد که ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است و ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست. مردم میخواهند شاهد تجدیدنظر در آن خطاها باشند. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس میکند.
«إنّ لربّکم فی ایام دَهرکُم نفَحات، ألا فتَعرّضوا لها و لا تعرضوا عنها». به راستی که در روزهای زمانه نسیمهایی از فرصت از سوی پروردگارتان هست، هان که آنها را دریابید و روی از آنها برنتابید.
اینجانب ضمن محکوم کردن تجاوزات اخیر علیه کشورمان به خانوادههای داغدار و آسیبدیده تسلیت میگویم و برای شهدای این ایام رحمت و مغفرت آرزو میکنم.
میرحسین موسوی
۲۰ تیرماه ۱۴۰۴
@Kaleme
Telegram
سایت خبری-تحلیلی کلمه
🔴 درخشانترین واکنش به جنگ ۱۲ روزه
✍️ حسین بیات
بیانیه میرحسین به نظرم درخشانترین واکنش به جنگ ۱۲ روزه بود. در تحلیل گفتمانی این بیانیه به این ۴ نکته میتوان اشاره کرد:
۱. جامعهمحوری: نقطه ثقل و کانونی بیانیه، مردم است. به این معنا که به جای اختصاص بیشترین کلمات و جملات برای محکوم کردن اسرائیل و آمریکا و سکوت جامعه جهانی یا محکوم کردن اپوزسیون و ... بیشترین کلمات و جملات به نقش مردم در حفظ کشور و تحسین عملکرد آنها و حق و حقوق آنها و راه احقاق حقوق مردم اختصاص یافته است و اهتمام حاکمان به خواست و اراده جزء کوچکی از جامعه و بیتوجهی حاکمیت به بخش بزرگتر جامعه را از مهمترین عوامل شکلگیری جنگ معرفی میکند.
۲. راهحلمحوری: این بیانیه به جای صرف بیشترین کلمات و جملات به تحلیل یا محکوم کردن این و آن و شعر و شعار، بیشترین کلمات و جملات را به تبیین مساله و ارائه راهحلها و چشماندازها اختصاص داده است. راه حل را در شنیدن صدای "کل جامعه" و بازگشت به مردم اختصاص داده و راهکارهای گامبهگام معقول و منصفانهای را پیشنهاد داده است.
۳. نقدمحوری: بیانیه میرحسین مصداق بارز نقد قدرت است. در این بیانیه وضعیت تاسفبار کنونیِ جنگ و تجاوز معلول و نتیجه زنجیره خطاهایی است که حاکمیت مرتکب شده است و از جمله مهمترین آنها نادیده گرفتن اکثریت جامعه است.
۴. انصاف و جامعنگری: در این بیانیه از یکسونگری و استاندارد دوگانه در مواجهه با طرفین جنگ پرهیز شده است و نه تنها هیچ یک از طرفین جنگ تطهیر نشده است بلکه از یکسو آمریکا و اسرائیل به عنوان جنایتکار بر علیه بشریت تقبیح و محکوم شده و سوی مقابل نیز به اتهام نشنیدن صدای کل مردم و ارتکاب زنجیره خطاها محکوم شده است.
@kaleme
✍️ حسین بیات
بیانیه میرحسین به نظرم درخشانترین واکنش به جنگ ۱۲ روزه بود. در تحلیل گفتمانی این بیانیه به این ۴ نکته میتوان اشاره کرد:
۱. جامعهمحوری: نقطه ثقل و کانونی بیانیه، مردم است. به این معنا که به جای اختصاص بیشترین کلمات و جملات برای محکوم کردن اسرائیل و آمریکا و سکوت جامعه جهانی یا محکوم کردن اپوزسیون و ... بیشترین کلمات و جملات به نقش مردم در حفظ کشور و تحسین عملکرد آنها و حق و حقوق آنها و راه احقاق حقوق مردم اختصاص یافته است و اهتمام حاکمان به خواست و اراده جزء کوچکی از جامعه و بیتوجهی حاکمیت به بخش بزرگتر جامعه را از مهمترین عوامل شکلگیری جنگ معرفی میکند.
۲. راهحلمحوری: این بیانیه به جای صرف بیشترین کلمات و جملات به تحلیل یا محکوم کردن این و آن و شعر و شعار، بیشترین کلمات و جملات را به تبیین مساله و ارائه راهحلها و چشماندازها اختصاص داده است. راه حل را در شنیدن صدای "کل جامعه" و بازگشت به مردم اختصاص داده و راهکارهای گامبهگام معقول و منصفانهای را پیشنهاد داده است.
۳. نقدمحوری: بیانیه میرحسین مصداق بارز نقد قدرت است. در این بیانیه وضعیت تاسفبار کنونیِ جنگ و تجاوز معلول و نتیجه زنجیره خطاهایی است که حاکمیت مرتکب شده است و از جمله مهمترین آنها نادیده گرفتن اکثریت جامعه است.
۴. انصاف و جامعنگری: در این بیانیه از یکسونگری و استاندارد دوگانه در مواجهه با طرفین جنگ پرهیز شده است و نه تنها هیچ یک از طرفین جنگ تطهیر نشده است بلکه از یکسو آمریکا و اسرائیل به عنوان جنایتکار بر علیه بشریت تقبیح و محکوم شده و سوی مقابل نیز به اتهام نشنیدن صدای کل مردم و ارتکاب زنجیره خطاها محکوم شده است.
@kaleme
🔴 زندانیان در ستم مضاعف بسر میبرند
بهنام هستیبخش
بیش از دو هفته از حملهی درندهخویانهی رژیم تجاوزگر اسراییل به زندان اوین میگذرد. حدود هشتاد تن از زندانیان، خانوادههایشان، کارمندان، سربازان و زندانبانان، قربانی شدهاند و بسیاری دیگر هنوز زخم عمیق جراحت را بر جسم وجان خویش دارند.
در این میان، زندانیان که از نزدیک شاهد و شهید این جنایت بودهاند، ضروری بود در این شرایط بحرانی با اقدام فوری قوه قضاییه دستکم به مرخصی بروند. شوربختانه زندانیان سیاسی و عقیدتی که قربانی ستم مضاف هستند و تجاوز اسراییل به خاک کشور را محکوم کردهاند و نیز زندانیان عادی، همچنان در اسارت بهسر میبرند.
روایتهای بسیار دردناک از شیوهی جابهجایی زندانیان به زندان تهران بزرگ و قرچک و نمونههای بیشمار از رفتارهای موهن و نیز سختیِ شرایط بسیار بدِ زیستی در زندانهای جدید، با ازدحام جمعیت و نبود امکانات اولیه، نگرانی خانوادهها و دغدغهمندان را تشدید کردهاست.
ما امضاکنندگان بیصبرانه منتظریم که مسئولان تصمیمگیرنده، اعم از وزارت اطلاعات و قوه قضاییه، به شرایط سخت اسارت این عزیزان فوراً پایان دهند تا زندانیان هر چه زودتر به آغوش امن خانوادهها بازگردند. بدیهیست ما تا تحقق این خواستهی حداقلی، اعتراض و طرح مطالبهی خود را به انحاء گوناگون ادامه خواهیم داد.
📎متن کامل و امضاها
@kaleme
بیانیهی بیش از ۷۵۰ کنشگر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در پیگیری مطالبهی آزادی زندانیان سیاسی
بهنام هستیبخش
بیش از دو هفته از حملهی درندهخویانهی رژیم تجاوزگر اسراییل به زندان اوین میگذرد. حدود هشتاد تن از زندانیان، خانوادههایشان، کارمندان، سربازان و زندانبانان، قربانی شدهاند و بسیاری دیگر هنوز زخم عمیق جراحت را بر جسم وجان خویش دارند.
در این میان، زندانیان که از نزدیک شاهد و شهید این جنایت بودهاند، ضروری بود در این شرایط بحرانی با اقدام فوری قوه قضاییه دستکم به مرخصی بروند. شوربختانه زندانیان سیاسی و عقیدتی که قربانی ستم مضاف هستند و تجاوز اسراییل به خاک کشور را محکوم کردهاند و نیز زندانیان عادی، همچنان در اسارت بهسر میبرند.
روایتهای بسیار دردناک از شیوهی جابهجایی زندانیان به زندان تهران بزرگ و قرچک و نمونههای بیشمار از رفتارهای موهن و نیز سختیِ شرایط بسیار بدِ زیستی در زندانهای جدید، با ازدحام جمعیت و نبود امکانات اولیه، نگرانی خانوادهها و دغدغهمندان را تشدید کردهاست.
ما امضاکنندگان بیصبرانه منتظریم که مسئولان تصمیمگیرنده، اعم از وزارت اطلاعات و قوه قضاییه، به شرایط سخت اسارت این عزیزان فوراً پایان دهند تا زندانیان هر چه زودتر به آغوش امن خانوادهها بازگردند. بدیهیست ما تا تحقق این خواستهی حداقلی، اعتراض و طرح مطالبهی خود را به انحاء گوناگون ادامه خواهیم داد.
📎متن کامل و امضاها
@kaleme
Telegraph
🔴بیانیهی بیش از ۷۵۰ نفر از فعالان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در پیگیری مطالبهی آزادی زندانیان سیاسی
🔷بهنام هستیبخش 🟣زندانیان در ستم مضاعف بسر میبرند @iranfardamag ▪️بیش از دو هفته از حملهی درندهخویانهی رژیم تجاوزگر اسراییل به زندان اوین میگذرد. حدود هشتاد تن از زندانیان، خانوادههایشان، کارمندان، سربازان و زندانبانان، قربانی شدهاند و بسیاری دیگر…
🔴 تاملی بر بیانیه میرحسین موسوی
✍️ حسین نقاشی
(۱) «ملی بودن» مخالفت توامان با استبداد داخلی و استعمار و تجاوز خارجی است. فرد «ملی» نه به بهانه مخالفت با استبداد با متجاوز خارجی همداستان میشود نه به بهانه مقاومت در برابر متجاوز، همآغوش با استبداد!
نباید فراموش کرد اول باید ایرانی، باعزت -نه تحت تجاوز- وجود داشته باشد تا بتوان در آن دفع استبداد کرد.
(۲) بیانیه اخیر میرحسین موسوی این دو وجه توامان را در خود جای داده و بر آرمان استقلال، آزادی و حاکمیت ملی، برآمده از خواست اکثریت مردم تکیه دارد.
ضمن محکومیت تجاوز و تجاوزگر خارجی، راهکار خلاصی از بحران را بازگشت به مردم و نظرخواهی راستین از آنها میداند نه پروپاگاندا و تبلیغات نمایشی، در جهت «وحدتسازی» تصنعی حکومتی و نه در فرصتطلبیهای رندانه کسانی که گمان کردهاند با اعلام خاکساری و وفاداری در این شرایط بحرانی، کلاهی از این نمد برایشان پرداخته میشود و به سبب آن به روزنه و گشایشی، دلخوشند. حال آنکه «راه طیشده» بسیار کسانی را به این نتیجه رسانده که چنین رفتارهایی اگر که از روی طمع و آزِ نشستن بر خوان نعمت نباشد، رویافروشی و محالاندیشیهایی است که سالهاست تشت رسواییش از آسمان بر زمین افتاده است و از دل آن طرفی برای ملک و ملت، بسته نخواهد شد.
(۳) بیانیه، به صبوری و ایستادگی مردم در ایام جنگ ۱۲روزه در عین «رنجیدگیهای عمیق» اشاره دارد و به حکومت هشدار داده که «نسیمهای فرصت» را همچون هدیهای از سوی پروردگار، غنیمت بشمارد؛ هرچند که مسیر طیشده از آتشبس تا به امروز یادآور این کلام حکیمانه است:
«ما اکثر العبر و اقل الاعتبار»
-چه بسیارند عبرتها و چه کم است عبرت گرفتنها.
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هرکه فکرت نکند، نقش بود بر دیوار
(۴)اشاره بیانیه به «فرزندان نظامی ملت» و «شهید» خواندن آنها با پرهیز از هرگونه تفکیک، میتواند نشانی از این رویکرد باشد که تنگناها و بگیر و ببندها و حصر و حبسها، مشروعیتبخش این نیست که متجاوز خارجیای که خوی جنایتپیشهگیش بر عالم و آدم هویداست، حقانیتی بر این کار دارد و یک نیروی سیاسی «ملی» از روی آیندهنگری و عوارض حیثیتی، روانی و سیاسی که این عمل دارد، هرگز از آن ابراز خشنودی نمیکند و هر نیروی متجاوز بیگانهای نه تنها که انبارِ وطن را آباد نمیکند که ویران خواهد ساخت.
موش تا انبار ما حفره زدست
وز فنش انبار ما ویران شده است
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم کوش کن
(۵) متن بیانیه میرحسین موسوی با توجه به شرایط پساجنگ و آتشبس، دو رویکرد متمایز را در ادبیات نگارش به کار برده است:
اول با نهیب، هشدار داده که «دوراندیشی ستودنی» مردم را در برابرِ دعوت دشمن متجاوز و رسانه حامیش و آن «پیرکودک بیفرهنگ» که نتانیاهو را «تاجبخش» خود میداند، با رویاپردازی به حساب کارآمدی و موافقت با سیاستها و ساختارهای حکومت نگذارند؛ چرا که عدم لبیک به دعوت متجاوز خارجی و ایادیش چه بر اساس تحلیل و فهمی ملی-میهنی و مبتنی بر شواهد تاریخی باشد یا از روی ترس و نگرانی از برخورد و سرکوب احتمالی، در آن نشانی از رضایت و همدلی اکثریت مردم با وضع و نظم موجود، نیست!
دوم اینکه راه خروج از وضعیت بحرانی و متزلزل کنونی از طریق تحقق راستین اراده ملی از مسیر دموکراسی و مراجعه به آرا عمومی دانسته شده است. مراجعهای که نهتنها رویکردها و سیاستگزاریهای موجود را به ارزیابی و قضاوت عمومی مردم واگذارد بلکه امکان بازاندیشی در ساختارهای حقوقیِ اساسیِ موجود را نیز برتابد.
سالها پیش آیتالله خمینی در بهشت زهرا، برای نشان دادن مشروعیت و حقانیت برگزاری رفراندوم برای نظام سیاسی جدید، گفته بود:
«مگر آن اشخاصی که درصد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، میتوانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا کنند، آنها تعیین بکنند؟.....حالا می آییم سراغ دولتهایی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلسهایی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت الا بعضی از زمانها آن هم نسبت به بعض از وکلا، مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا. شما الان اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سوال میکنم که آیا این وکلایی که در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید اکثر این مردم میشناسند این افرادی را که به عنوان مجلس و به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند؟...»
@kaleme
✍️ حسین نقاشی
(۱) «ملی بودن» مخالفت توامان با استبداد داخلی و استعمار و تجاوز خارجی است. فرد «ملی» نه به بهانه مخالفت با استبداد با متجاوز خارجی همداستان میشود نه به بهانه مقاومت در برابر متجاوز، همآغوش با استبداد!
نباید فراموش کرد اول باید ایرانی، باعزت -نه تحت تجاوز- وجود داشته باشد تا بتوان در آن دفع استبداد کرد.
(۲) بیانیه اخیر میرحسین موسوی این دو وجه توامان را در خود جای داده و بر آرمان استقلال، آزادی و حاکمیت ملی، برآمده از خواست اکثریت مردم تکیه دارد.
ضمن محکومیت تجاوز و تجاوزگر خارجی، راهکار خلاصی از بحران را بازگشت به مردم و نظرخواهی راستین از آنها میداند نه پروپاگاندا و تبلیغات نمایشی، در جهت «وحدتسازی» تصنعی حکومتی و نه در فرصتطلبیهای رندانه کسانی که گمان کردهاند با اعلام خاکساری و وفاداری در این شرایط بحرانی، کلاهی از این نمد برایشان پرداخته میشود و به سبب آن به روزنه و گشایشی، دلخوشند. حال آنکه «راه طیشده» بسیار کسانی را به این نتیجه رسانده که چنین رفتارهایی اگر که از روی طمع و آزِ نشستن بر خوان نعمت نباشد، رویافروشی و محالاندیشیهایی است که سالهاست تشت رسواییش از آسمان بر زمین افتاده است و از دل آن طرفی برای ملک و ملت، بسته نخواهد شد.
(۳) بیانیه، به صبوری و ایستادگی مردم در ایام جنگ ۱۲روزه در عین «رنجیدگیهای عمیق» اشاره دارد و به حکومت هشدار داده که «نسیمهای فرصت» را همچون هدیهای از سوی پروردگار، غنیمت بشمارد؛ هرچند که مسیر طیشده از آتشبس تا به امروز یادآور این کلام حکیمانه است:
«ما اکثر العبر و اقل الاعتبار»
-چه بسیارند عبرتها و چه کم است عبرت گرفتنها.
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هرکه فکرت نکند، نقش بود بر دیوار
(۴)اشاره بیانیه به «فرزندان نظامی ملت» و «شهید» خواندن آنها با پرهیز از هرگونه تفکیک، میتواند نشانی از این رویکرد باشد که تنگناها و بگیر و ببندها و حصر و حبسها، مشروعیتبخش این نیست که متجاوز خارجیای که خوی جنایتپیشهگیش بر عالم و آدم هویداست، حقانیتی بر این کار دارد و یک نیروی سیاسی «ملی» از روی آیندهنگری و عوارض حیثیتی، روانی و سیاسی که این عمل دارد، هرگز از آن ابراز خشنودی نمیکند و هر نیروی متجاوز بیگانهای نه تنها که انبارِ وطن را آباد نمیکند که ویران خواهد ساخت.
موش تا انبار ما حفره زدست
وز فنش انبار ما ویران شده است
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم کوش کن
(۵) متن بیانیه میرحسین موسوی با توجه به شرایط پساجنگ و آتشبس، دو رویکرد متمایز را در ادبیات نگارش به کار برده است:
اول با نهیب، هشدار داده که «دوراندیشی ستودنی» مردم را در برابرِ دعوت دشمن متجاوز و رسانه حامیش و آن «پیرکودک بیفرهنگ» که نتانیاهو را «تاجبخش» خود میداند، با رویاپردازی به حساب کارآمدی و موافقت با سیاستها و ساختارهای حکومت نگذارند؛ چرا که عدم لبیک به دعوت متجاوز خارجی و ایادیش چه بر اساس تحلیل و فهمی ملی-میهنی و مبتنی بر شواهد تاریخی باشد یا از روی ترس و نگرانی از برخورد و سرکوب احتمالی، در آن نشانی از رضایت و همدلی اکثریت مردم با وضع و نظم موجود، نیست!
دوم اینکه راه خروج از وضعیت بحرانی و متزلزل کنونی از طریق تحقق راستین اراده ملی از مسیر دموکراسی و مراجعه به آرا عمومی دانسته شده است. مراجعهای که نهتنها رویکردها و سیاستگزاریهای موجود را به ارزیابی و قضاوت عمومی مردم واگذارد بلکه امکان بازاندیشی در ساختارهای حقوقیِ اساسیِ موجود را نیز برتابد.
سالها پیش آیتالله خمینی در بهشت زهرا، برای نشان دادن مشروعیت و حقانیت برگزاری رفراندوم برای نظام سیاسی جدید، گفته بود:
«مگر آن اشخاصی که درصد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، میتوانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا کنند، آنها تعیین بکنند؟.....حالا می آییم سراغ دولتهایی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلسهایی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت الا بعضی از زمانها آن هم نسبت به بعض از وکلا، مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا. شما الان اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سوال میکنم که آیا این وکلایی که در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید اکثر این مردم میشناسند این افرادی را که به عنوان مجلس و به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند؟...»
@kaleme
🔴 درباره بیانیه میرحسین موسوی
✍️ محمد مالجو
بیانیه میرحسین موسوی، همچون همیشه موجز است و کامل و هرآنچه باید موضعگیری درباره وضعیت کنونی را شامل بشود داراست؛
- محکومیت تجاوز به ایران و تسلیت به داغداران
- ستایش از درک درست مردم و ذکر مخاطرات مصادره حرکت مردم از سوی حاکمیت
- پیشنهادهایی برای تغییر در کوتاهمدت؛ آزادی زندانیان سیاسی و تغییر رویکرد رسانه ملی
- پیشنهادی برای تغییر اساسی؛ رفراندوم برای تشکیل مجلس موسسان قانون اساسی
میرحسین موسوی برای مردم تعیین تکلیف نکرده؛ چیزی بر آنها تحمیل نکرده و همچنان بر همان سیاق ٨٨ و سالهای پس از آن، تلاش کرده تا بر یک کلیت مردمی و سیاسی تاکید کند؛ این آن گوهر ناپیدا در اپوزیسیون جمهوری اسلامی است. اما آیا نیرویی سیاسی در وضعیت ما وجود دارد که خطوط میرحسین موسوی را نمایندگی کند؟ شوربختانه به نظر نمیرسد.
@kaleme
✍️ محمد مالجو
بیانیه میرحسین موسوی، همچون همیشه موجز است و کامل و هرآنچه باید موضعگیری درباره وضعیت کنونی را شامل بشود داراست؛
- محکومیت تجاوز به ایران و تسلیت به داغداران
- ستایش از درک درست مردم و ذکر مخاطرات مصادره حرکت مردم از سوی حاکمیت
- پیشنهادهایی برای تغییر در کوتاهمدت؛ آزادی زندانیان سیاسی و تغییر رویکرد رسانه ملی
- پیشنهادی برای تغییر اساسی؛ رفراندوم برای تشکیل مجلس موسسان قانون اساسی
میرحسین موسوی برای مردم تعیین تکلیف نکرده؛ چیزی بر آنها تحمیل نکرده و همچنان بر همان سیاق ٨٨ و سالهای پس از آن، تلاش کرده تا بر یک کلیت مردمی و سیاسی تاکید کند؛ این آن گوهر ناپیدا در اپوزیسیون جمهوری اسلامی است. اما آیا نیرویی سیاسی در وضعیت ما وجود دارد که خطوط میرحسین موسوی را نمایندگی کند؟ شوربختانه به نظر نمیرسد.
@kaleme
Telegram
سایت خبری-تحلیلی کلمه
🔴 مسیر مشخص رهایی: بازگشت به دامن مردم
✍️ مجتبی نجفی
میرحسین موسوی در بیانیهای ضمن محکومیت تجاوز به خاک ایران، خواستار آزادی زندانیان سیاسی و تغییرِ واضح در رویکردهای صداوسیما شد. او همچنین خواستار برگزاری رفراندوم برای تأسیس مجلس مؤسسان قانون اساسی در راستای حق تعیین سرنوشت مردم شد. یک بیانیهٔ اصولی، محکم با مطالبات مشخص.
مسألهٔ مهمِ بیانیهٔ میرحسین موسوی، تمرکز بر سیاست داخلی و هدف قرار دادن استبداد به خاطر زمینهسازی برای تجاوز خارجی است. به عبارتی، تا حق تعیین سرنوشت برای شهروندان به رسمیت شناخته نشود، ایران در خطر است. پیشنهادها هم مشخص است: آزادی زندانیان سیاسی، انحصارزدایی از صداوسیما و برگزاری رفراندومِ مجلس مؤسسان قانون اساسی. این همان خطی است که بسیاری بارها تأکید کردهاند: سیاست خارجی در امتداد سیاست داخلی است.
بیانیهٔ میرحسین موسوی، مرزبندی با مدعیان دروغینِ ملیگرایی است که از حبّ قدرت، در کنار متجاوز خارجی ایستادند؛ و مرزبندی با نوملیگرایان تازهبهدورانرسیده است که تعریفشان از ایران، وطنِ بیمردم است یا نظام سیاسیِ مستقر. برای همین، محورِ بیانیهٔ موسوی، تأکید بر حق تعیین سرنوشت مردم است و البته هیچ تعلّلی در محکومیتِ متجاوز به مرزهای ملی به این بهانه و آن بهانه ندارد.
خطِ استقلال و آزادی روشن است. این خط را دیکتاتوری از دیرباز سرکوب کرده و برخی از مخالفانش هم به بهانهٔ مقابله با دیکتاتوری، شرمِ دستنشاندگی را به جان خریدهاند و شرف را در معرض تاراج قرار دادهاند. اما خطِ استقلال و آزادی، مرزبندیِ صریح است با هر آنچه که حاکمیت ملی ما را تحت خطر قرار میدهد: چه گلولهٔ دیکتاتوری، چه موشک و پهپادِ متجاوز خارجی.
مرزهای ما، خونِ شهروندان ایران حرمت دارند و در کورانِ جنبش سبز هم موسوی تأکید کرد: پای بیگانه را به این تقابل باز نکنید. و بیانیهٔ امروز هم در امتداد همان تأکیدِ ویژه است. زبان موسوی در انذارِ حکومت هم مشفقانه است، چرا که مسألهٔ او پس از پانزده سال حصر نه شخصی، که «ایران» است. هرچند امیدی به گوشهایی نیست که با پنبه پر شدهاند، اما مسیرِ رهایی ملی مشخص است: برای حفظ ایران، به دامن مردم بازگردید و بدانید مردم نه آن اقلیتِ اندکِ طرفدار حکومت، که با تکثّرِ زیبای ایرانی تعریف میشوند.
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ مجتبی نجفی
میرحسین موسوی در بیانیهای ضمن محکومیت تجاوز به خاک ایران، خواستار آزادی زندانیان سیاسی و تغییرِ واضح در رویکردهای صداوسیما شد. او همچنین خواستار برگزاری رفراندوم برای تأسیس مجلس مؤسسان قانون اساسی در راستای حق تعیین سرنوشت مردم شد. یک بیانیهٔ اصولی، محکم با مطالبات مشخص.
مسألهٔ مهمِ بیانیهٔ میرحسین موسوی، تمرکز بر سیاست داخلی و هدف قرار دادن استبداد به خاطر زمینهسازی برای تجاوز خارجی است. به عبارتی، تا حق تعیین سرنوشت برای شهروندان به رسمیت شناخته نشود، ایران در خطر است. پیشنهادها هم مشخص است: آزادی زندانیان سیاسی، انحصارزدایی از صداوسیما و برگزاری رفراندومِ مجلس مؤسسان قانون اساسی. این همان خطی است که بسیاری بارها تأکید کردهاند: سیاست خارجی در امتداد سیاست داخلی است.
بیانیهٔ میرحسین موسوی، مرزبندی با مدعیان دروغینِ ملیگرایی است که از حبّ قدرت، در کنار متجاوز خارجی ایستادند؛ و مرزبندی با نوملیگرایان تازهبهدورانرسیده است که تعریفشان از ایران، وطنِ بیمردم است یا نظام سیاسیِ مستقر. برای همین، محورِ بیانیهٔ موسوی، تأکید بر حق تعیین سرنوشت مردم است و البته هیچ تعلّلی در محکومیتِ متجاوز به مرزهای ملی به این بهانه و آن بهانه ندارد.
خطِ استقلال و آزادی روشن است. این خط را دیکتاتوری از دیرباز سرکوب کرده و برخی از مخالفانش هم به بهانهٔ مقابله با دیکتاتوری، شرمِ دستنشاندگی را به جان خریدهاند و شرف را در معرض تاراج قرار دادهاند. اما خطِ استقلال و آزادی، مرزبندیِ صریح است با هر آنچه که حاکمیت ملی ما را تحت خطر قرار میدهد: چه گلولهٔ دیکتاتوری، چه موشک و پهپادِ متجاوز خارجی.
مرزهای ما، خونِ شهروندان ایران حرمت دارند و در کورانِ جنبش سبز هم موسوی تأکید کرد: پای بیگانه را به این تقابل باز نکنید. و بیانیهٔ امروز هم در امتداد همان تأکیدِ ویژه است. زبان موسوی در انذارِ حکومت هم مشفقانه است، چرا که مسألهٔ او پس از پانزده سال حصر نه شخصی، که «ایران» است. هرچند امیدی به گوشهایی نیست که با پنبه پر شدهاند، اما مسیرِ رهایی ملی مشخص است: برای حفظ ایران، به دامن مردم بازگردید و بدانید مردم نه آن اقلیتِ اندکِ طرفدار حکومت، که با تکثّرِ زیبای ایرانی تعریف میشوند.
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 مصطفی تاجزاده؛ آینهای از پایداری و شجاعت سیاسی
✍️ عبدالله مومنی
مصطفی تاجزاده، سیاستمداری که با شرافت و پایداری، دههای از عمر خویش را در زندانهای جمهوری اسلامی به جرم باور به اصلاحات ساختاری و خواست تغییرات بنیادین سیاسی گذرانده، امروز به یکی از چهرههای تأثیرگذار و مرجع در میان نیروهای ملی دموکراتیک در داخل کشور بدل شده است؛ چهرهای که اگر بتواند با صراحت بیشتری در مسیر گذار دموکراتیک سخن بگوید و با اعتماد به ظرفیت جامعه، نقشی فعالتر در ایجاد همگرایی اپوزیسیون ملی داخلی ایفا کند، میتواند به یکی از ستونهای اصلی آینده سیاسی ایران تبدیل شود.
مصطفی تاجزاده، از معدود سیاستمدارانی است که در دل ساختار قدرت جمهوری اسلامی قد کشید، اما حتی در دوران اصلاحات و داشتن مسولیت سیاسی در حاکمیت از وفاداری به اصول دموکراتیک و مردممحور خویش عدول نکرد.
نگاه او به آینده، مبتنی بر اراده مردم و اعتماد به جامعهای است که از خلال زخمها و تجربهها، به بلوغ سیاسی رسیده است. این اعتماد، خود نشانه ایمان او به ظرفیت درونی ملت ایران برای بازسازی سیاسی و اخلاقی آینده کشور است.
در این میان، اگر نقدی نیز به مواضع او وارد باشد، نه در شجاعت و نه در پاکزیستیاش، بلکه در آن است که برخی از مواضع او در خصوص لزوم گذار از جمهوری اسلامی هنوز با صراحت کامل همراه نشده و گاه با تردیدهایی بیان شده که میتواند موجب ابهام در فهم راهبردهایش شود.
*فردای بهتر
@kaleme
✍️ عبدالله مومنی
مصطفی تاجزاده، سیاستمداری که با شرافت و پایداری، دههای از عمر خویش را در زندانهای جمهوری اسلامی به جرم باور به اصلاحات ساختاری و خواست تغییرات بنیادین سیاسی گذرانده، امروز به یکی از چهرههای تأثیرگذار و مرجع در میان نیروهای ملی دموکراتیک در داخل کشور بدل شده است؛ چهرهای که اگر بتواند با صراحت بیشتری در مسیر گذار دموکراتیک سخن بگوید و با اعتماد به ظرفیت جامعه، نقشی فعالتر در ایجاد همگرایی اپوزیسیون ملی داخلی ایفا کند، میتواند به یکی از ستونهای اصلی آینده سیاسی ایران تبدیل شود.
مصطفی تاجزاده، از معدود سیاستمدارانی است که در دل ساختار قدرت جمهوری اسلامی قد کشید، اما حتی در دوران اصلاحات و داشتن مسولیت سیاسی در حاکمیت از وفاداری به اصول دموکراتیک و مردممحور خویش عدول نکرد.
نگاه او به آینده، مبتنی بر اراده مردم و اعتماد به جامعهای است که از خلال زخمها و تجربهها، به بلوغ سیاسی رسیده است. این اعتماد، خود نشانه ایمان او به ظرفیت درونی ملت ایران برای بازسازی سیاسی و اخلاقی آینده کشور است.
در این میان، اگر نقدی نیز به مواضع او وارد باشد، نه در شجاعت و نه در پاکزیستیاش، بلکه در آن است که برخی از مواضع او در خصوص لزوم گذار از جمهوری اسلامی هنوز با صراحت کامل همراه نشده و گاه با تردیدهایی بیان شده که میتواند موجب ابهام در فهم راهبردهایش شود.
*فردای بهتر
@kaleme
Telegram
attach 📎
تاجزاده تا ۷ سال دیگر در زندان خواهد بود!
✍️ هوشنگ پوربابایی
وکیل مصطفی تاجزاده
▫️در دیدار امروز که بنده در زندان تهران بزرگ با آقای مصطفی تاجزاده داشتم، ایشان اعلام کرد حکم ۵ سال حبس تجمیعی جدید به وی ابلاغ شده و بنابراین، تاج زاده مجموعاً تا الان به ۱۷ سال زندان محکوم شده و تا بیست و ششم اردیبهشت ۱۴۱۱ باید تحمل حبس کند. با توجه به شرایط زندان اوین، ایشان اعلام کرد که در یک اتاق ۳۶ متری حدود ۳۴ نفر حضور دارند که از داشتن کتاب و دسترسی به کتابخانه و سالن مطالعه محروم هستند. ملاقاتهای حضوری در هر هفته نیز عملاً به ده نفر بیشتر نخواهد رسید و ملاقات کابینی هر دو هفته یک بار به صورت ۱۰ دقیقه خواهد بود.
@kaleme
✍️ هوشنگ پوربابایی
وکیل مصطفی تاجزاده
▫️در دیدار امروز که بنده در زندان تهران بزرگ با آقای مصطفی تاجزاده داشتم، ایشان اعلام کرد حکم ۵ سال حبس تجمیعی جدید به وی ابلاغ شده و بنابراین، تاج زاده مجموعاً تا الان به ۱۷ سال زندان محکوم شده و تا بیست و ششم اردیبهشت ۱۴۱۱ باید تحمل حبس کند. با توجه به شرایط زندان اوین، ایشان اعلام کرد که در یک اتاق ۳۶ متری حدود ۳۴ نفر حضور دارند که از داشتن کتاب و دسترسی به کتابخانه و سالن مطالعه محروم هستند. ملاقاتهای حضوری در هر هفته نیز عملاً به ده نفر بیشتر نخواهد رسید و ملاقات کابینی هر دو هفته یک بار به صورت ۱۰ دقیقه خواهد بود.
@kaleme
بیانیه ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه درباره «ضرورت تضمین امنیت، ثبات و توسعه ایران»
🔴 وقت تغییر پارادایم
جمعی از اقتصاددانان و اساتید دانشگاه با انتشار بیانیهای خطاب به دولت و مردم ایران، ضمن محکوم کردن تجاوز رژیم جنایتکار اسرائیل به ایران و حمله آمریکا به تاسیسات هستهای کشور، خواستار تغییر پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی برای برونرفت از بحران کنونی شدند.
امضاکنندگان این بیانیه با تاکید بر اهمیت تامین امنیت بهعنوان نخستین و مهمترین وظیفه هر حکومت و در همین حال، تقدیر از رشادتهای مردم و نیروهای مسلح و پدیده ارزشمند انسجام ملی در جنگ ۱۲روزه، نسبت به تداوم ناکارآمدی، بیاعتمادی، سیاست خارجی منجمد، تبعیضها و بیعدالتیها هشدار دادند.
امضاکنندگان با اشاره به «هزینههای سنگین جنگ» و «بحرانهای ساختاری در حوزههای اقتصاد، سیاست و روابط خارجی»، اصلاحات بنیادین در رویکرد نظام حکمرانی، پایاندادن به انحصار رسانهای، تقویت شایستهسالاری و آزادی زندانیان سیاسی را بهعنوان ضرورتهای تضمین امنیت، ثبات و توسعه ایران معرفی کرده و از دولت درخواست کردهاند با در پیش گرفتن مسیر دیپلماسی و مذاکره سازنده با آمریکا و اروپا از ایران محافظت کند.
این گروه همچنین خواستار خروج نیروهای نظامی از اقتصاد و بازنگری در سیاستهای ارزی و مالی برای مقابله با رانتجویی، فساد و احیای اعتماد عمومی شدهاند.
📎متن کامل
@kaleme
🔴 وقت تغییر پارادایم
جمعی از اقتصاددانان و اساتید دانشگاه با انتشار بیانیهای خطاب به دولت و مردم ایران، ضمن محکوم کردن تجاوز رژیم جنایتکار اسرائیل به ایران و حمله آمریکا به تاسیسات هستهای کشور، خواستار تغییر پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی برای برونرفت از بحران کنونی شدند.
امضاکنندگان این بیانیه با تاکید بر اهمیت تامین امنیت بهعنوان نخستین و مهمترین وظیفه هر حکومت و در همین حال، تقدیر از رشادتهای مردم و نیروهای مسلح و پدیده ارزشمند انسجام ملی در جنگ ۱۲روزه، نسبت به تداوم ناکارآمدی، بیاعتمادی، سیاست خارجی منجمد، تبعیضها و بیعدالتیها هشدار دادند.
امضاکنندگان با اشاره به «هزینههای سنگین جنگ» و «بحرانهای ساختاری در حوزههای اقتصاد، سیاست و روابط خارجی»، اصلاحات بنیادین در رویکرد نظام حکمرانی، پایاندادن به انحصار رسانهای، تقویت شایستهسالاری و آزادی زندانیان سیاسی را بهعنوان ضرورتهای تضمین امنیت، ثبات و توسعه ایران معرفی کرده و از دولت درخواست کردهاند با در پیش گرفتن مسیر دیپلماسی و مذاکره سازنده با آمریکا و اروپا از ایران محافظت کند.
این گروه همچنین خواستار خروج نیروهای نظامی از اقتصاد و بازنگری در سیاستهای ارزی و مالی برای مقابله با رانتجویی، فساد و احیای اعتماد عمومی شدهاند.
📎متن کامل
@kaleme
روزنامه دنیای اقتصاد
وقت تغییر پارادایم
جمعی از اقتصاددانان و اساتید دانشگاه با انتشار بیانیهای خطاب به مردم ایران و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ضمن محکوم کردن تجاوز رژیم جنایتکار اسرائیل به ایران و حمله آمریکا به تاسیسات هستهای کشور، خواستار تغییر پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی برای برونرفت از…
🔴 میرحسین و نقشه راه نجات ایران
✍️ علی افشاری
میرحسین موسوی از زندان اختر با طرح مواضعی روشنگرانهای، دوباره بر راهکار پیشنهادیاش جهت خروج از انسداد حاکم تاکید کرد. موسوی باز هم در کنار مردم ایستاد. سرمایه اجتماعی پدیدآمده در مبارزه با تهاجم نظامی خارجی و دفاع از ایران نباید خرج تداوم وضعیت سیاسی موجود شود.
برگزاری رفراندوم و انتخابات مجلس موسسان در چارچوب موازین انتخابات آزاد و منصفانه، راه نجات ایران و برطرف شدن دائمی سایه شوم جنگ و بیثباتی است.
ائتلافسازی حول انتقال دموکراتیک قدرت از طریق برگزاری همهپرسی و انتخابات مجلس موسسان برای تشکیل نظام سیاسی دموکراتیک جدید میتواند نقشه راه پایان دادن به استبداد در عین ایستادگی در برابر استعمار و سلطه خارجی باشد.
▫️ویژگی برجستهی میرحسین
میرحسین موسوی در ۱۶ سال گذشته، نگفتهاست دولت انتقالی تشکیل شود و خود رئیسش باشم! نگفتهاست «من» رهبر دورهی گذار هستم و خودش را رئیسجمهور خودخوانده ننامیدهاست.
او اهل نمایش نیست. همواره با مردم و در کنار آنها و در متن یک حرکت جمعی و متکثر گام برداشته است. ویژگی برجستهی او همین است. متواضعانه و مسئولانه تلاش کرده تا راهکاری مشارکتجویانه طرح کند که به همهی مردم فرصت نقشآفرینی دهد.
میرحسین در کنار زهرا رهنورد ایدهمحور بوده است نه فردمحور. نگاه سیستمی و ژرفکاوانه به حل مساله داشته نه هیجانمحور، نوسانی و رویافروشانه!
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ علی افشاری
میرحسین موسوی از زندان اختر با طرح مواضعی روشنگرانهای، دوباره بر راهکار پیشنهادیاش جهت خروج از انسداد حاکم تاکید کرد. موسوی باز هم در کنار مردم ایستاد. سرمایه اجتماعی پدیدآمده در مبارزه با تهاجم نظامی خارجی و دفاع از ایران نباید خرج تداوم وضعیت سیاسی موجود شود.
برگزاری رفراندوم و انتخابات مجلس موسسان در چارچوب موازین انتخابات آزاد و منصفانه، راه نجات ایران و برطرف شدن دائمی سایه شوم جنگ و بیثباتی است.
ائتلافسازی حول انتقال دموکراتیک قدرت از طریق برگزاری همهپرسی و انتخابات مجلس موسسان برای تشکیل نظام سیاسی دموکراتیک جدید میتواند نقشه راه پایان دادن به استبداد در عین ایستادگی در برابر استعمار و سلطه خارجی باشد.
▫️ویژگی برجستهی میرحسین
میرحسین موسوی در ۱۶ سال گذشته، نگفتهاست دولت انتقالی تشکیل شود و خود رئیسش باشم! نگفتهاست «من» رهبر دورهی گذار هستم و خودش را رئیسجمهور خودخوانده ننامیدهاست.
او اهل نمایش نیست. همواره با مردم و در کنار آنها و در متن یک حرکت جمعی و متکثر گام برداشته است. ویژگی برجستهی او همین است. متواضعانه و مسئولانه تلاش کرده تا راهکاری مشارکتجویانه طرح کند که به همهی مردم فرصت نقشآفرینی دهد.
میرحسین در کنار زهرا رهنورد ایدهمحور بوده است نه فردمحور. نگاه سیستمی و ژرفکاوانه به حل مساله داشته نه هیجانمحور، نوسانی و رویافروشانه!
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 پشتوانه مردمی؛ سلاحی صدها برابر قویتر از بمب اتم
✍ رحیم قمیشی
حاکمیت جمهوری اسلامی از هر چیزی شانس نیاورده باشد، از حیث داشتن مخالفانی در اوج نجابت، پاکی، دوراندیشی و خیرخواهی، واقعا شانس آورده، من حسادتم میشود، کاش مخالفین من هم چنین انسانهای نجیبی بودند!
پانزده سال در کمال بیفکری، مخالف را بیندازند به حصر، ده سال در بدترین شرایط زندانش کنند، آن وقت همین مخالفان، همچنان بگویند؛ "حمله خارجی به کشور محکوم است" بگویند مدافعان وطن شهیدند و دلهای ما با آنهاست. بگویند این مردم با همیستگیشان، در دفاع از کشور، کاری تاریخی کردند. و دلسوزانه به حاکمیت بگویند شما که میدانید اکثریت جامعه را نمایندگی نمیکنید، شما که میدانید دفاع مردم از کشور، دفاع از حاکمان نبوده، شما که میدانید مهمترین سلاح برای دفاع از کشور، داشتن حمایت مردم است، "یک همهپرسی بگذارید". شاید مردم به همین سیاستهای شما رای مثبت دادند. چه اشکالی دارد، قویتر میشوید!
اما اگر مردم در همهپرسی گفتند تغییرات اساسی میخواهند، چرا با لجبازی میخواهید کشور را به آشوب و هرج و مرج کشانده، در معرض صدمات شدید ناشی از جنگهای خانمانسوز قرار دهید! از این نجیبانهتر، مدبرانهتر، دلسوزانهتر آیا میشد پیشنهاد داد! و البته واضح است؛ کف مطالبات باید رعایت شود؛ صدا و سیما از انحصار جنگ طلبان و جناح تندرو، بیرون آید. زندانیان سیاسی و محصوران آزاد شده و امکان بیان نظراتشان را برای مردم داشته باشند نظارت استصوابی هم به عنوان اماالفساد همه انتخاباتها، کنار گذاشته شود.
به نظرم اگر به این پیشنهاد آقایان میرحسین موسوی و مصطفی تاجزاده، نظام توجه نکند، اگر پاسخ در خور ندهد، به زبان بیزبانی اعلام کرده، من حاضرم کشور را به آتش بکشم، اما تسلیم دمکراسی نشوم، من قدرت را ولو در اقلیت محض باشم، واگذار نمیکنم! و خدا نکند چنین باشد. حاکمیت صرفا میتواند بگوید در این شرایط جنگی، برگزاری همهپرسی ممکن نیست، وعده دهد سه ماه یا شش ماه دیگر حتماً آن را انجام خواهد داد.
آیا اسلحهای صدها برابر قویتر از بمب اتم در اختیار کشور ایران و مدافعانش، برابر دشمنان غدار، قرار نخواهد گرفت؟ آیا اسرائیل و آمریکا جرئت نگاه چپ به ایران را خواهند داشت. کاش قدر این فرصت دانسته میشد. کاش قدر این مخالفان نجیب دانسته میشد. کاش عقلانیت به کار گرفته میشد. کاش حاکمان، دغدغه ایران و سربلندیاش را داشتند. کاش متوجه میشدند؛ این شاید آخرین فرصتها برای نجات کشور از دست بدخواهان، مخالفان شرور و دشمنان خارجی این سرزمین باشد.
*کانال نویسنده
@kaleme
✍ رحیم قمیشی
حاکمیت جمهوری اسلامی از هر چیزی شانس نیاورده باشد، از حیث داشتن مخالفانی در اوج نجابت، پاکی، دوراندیشی و خیرخواهی، واقعا شانس آورده، من حسادتم میشود، کاش مخالفین من هم چنین انسانهای نجیبی بودند!
پانزده سال در کمال بیفکری، مخالف را بیندازند به حصر، ده سال در بدترین شرایط زندانش کنند، آن وقت همین مخالفان، همچنان بگویند؛ "حمله خارجی به کشور محکوم است" بگویند مدافعان وطن شهیدند و دلهای ما با آنهاست. بگویند این مردم با همیستگیشان، در دفاع از کشور، کاری تاریخی کردند. و دلسوزانه به حاکمیت بگویند شما که میدانید اکثریت جامعه را نمایندگی نمیکنید، شما که میدانید دفاع مردم از کشور، دفاع از حاکمان نبوده، شما که میدانید مهمترین سلاح برای دفاع از کشور، داشتن حمایت مردم است، "یک همهپرسی بگذارید". شاید مردم به همین سیاستهای شما رای مثبت دادند. چه اشکالی دارد، قویتر میشوید!
اما اگر مردم در همهپرسی گفتند تغییرات اساسی میخواهند، چرا با لجبازی میخواهید کشور را به آشوب و هرج و مرج کشانده، در معرض صدمات شدید ناشی از جنگهای خانمانسوز قرار دهید! از این نجیبانهتر، مدبرانهتر، دلسوزانهتر آیا میشد پیشنهاد داد! و البته واضح است؛ کف مطالبات باید رعایت شود؛ صدا و سیما از انحصار جنگ طلبان و جناح تندرو، بیرون آید. زندانیان سیاسی و محصوران آزاد شده و امکان بیان نظراتشان را برای مردم داشته باشند نظارت استصوابی هم به عنوان اماالفساد همه انتخاباتها، کنار گذاشته شود.
به نظرم اگر به این پیشنهاد آقایان میرحسین موسوی و مصطفی تاجزاده، نظام توجه نکند، اگر پاسخ در خور ندهد، به زبان بیزبانی اعلام کرده، من حاضرم کشور را به آتش بکشم، اما تسلیم دمکراسی نشوم، من قدرت را ولو در اقلیت محض باشم، واگذار نمیکنم! و خدا نکند چنین باشد. حاکمیت صرفا میتواند بگوید در این شرایط جنگی، برگزاری همهپرسی ممکن نیست، وعده دهد سه ماه یا شش ماه دیگر حتماً آن را انجام خواهد داد.
آیا اسلحهای صدها برابر قویتر از بمب اتم در اختیار کشور ایران و مدافعانش، برابر دشمنان غدار، قرار نخواهد گرفت؟ آیا اسرائیل و آمریکا جرئت نگاه چپ به ایران را خواهند داشت. کاش قدر این فرصت دانسته میشد. کاش قدر این مخالفان نجیب دانسته میشد. کاش عقلانیت به کار گرفته میشد. کاش حاکمان، دغدغه ایران و سربلندیاش را داشتند. کاش متوجه میشدند؛ این شاید آخرین فرصتها برای نجات کشور از دست بدخواهان، مخالفان شرور و دشمنان خارجی این سرزمین باشد.
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 ایرانگرایی: منحط یا اخلاقی و زایشگر
✍️ جواد کاشی
▫️چرخش جمهوری اسلامی به ملیت و ملیگرایی تازگی ندارد. بیش از یک دهه است، وجود گروههای وابسته به ایران در غزه و لبنان و عراق به عمق راهبردی ایران نسبت داده میشد. استدلال میشد قدرت منطقهای ایران، راهی است برای دفاع از تمامیت سرزمینی ایران. اگر با دشمنان خود در دوردستها رویارو نشویم، باید کنار مرزهای خود آنها را ملاقات کنیم. شواهد دیگری هم میتوان آورد و استدلال کرد منظومه گفتاری نظام، به تدریج به سمت ملیتگرایی سوق پیدا کرده است. اما چرخش موفق به سمت ملیتگرایی، ملزوماتی دارد و الا از یک چاله به چاله دیگری خواهیم افتاد.
▫️گاهی تمسک به ملیتگرایی از سر ناچاری و ناشی از زوال گفتار اسلامگراست گاه یک انتخاب تازه اخلاقی. به نظر میرسد نظام با درک زوال گفتار اسلامگرا، به سمت نوعی ملیتگرایی منحط میل میکند.
یک گفتار سیاسی هنگامی زوال پیدا میکند که وجه هژمون خود را از دست داده باشد. نتواند روح و روان مردم را همراه خود کند. آنگاه ناگزیر است از منظومههای کلامی دیگر برای توجیه خود بهره ببرد. حضور ایران در کشورهای منطقه دیگر با تمسک به گفتار امتگرایانه و اسلامی پذیرش داخلی نداشت. به همین سبب برای توجیه حضور این نیروها از کلام ناسیونالیستی بهره برداری میشد. یک گفتار هنگامی که وجاهت سیاسی خود را از دست میدهد، دستمایه سوء استفاده و فساد نیز میشود. ظهور الیگارشیهای فاسد مالی و اخلاقی در اشکال گوناگون با نام اسلام و اسلامگرایی، مظهر تام و تمام زوال و انحطاط گفتار سیاسی اسلامگرا در ایران بود. جنگ دوازده روزه با اسرائیل یک نقطه عطف در چرخش به سمت ملیتگرایی بود. اما این ملیتگرایی از همان بدو تولد منحط زائیده میشود.
▫️چرا گفتار اسلامگرایی به سمت زوال و تضعیف پیش رفت؟ دوگانه سازی میان امت اسلام و دیگران، نقطه ضعف اصلی آن بود. چرا که امتگرایی اسلامی بعدها به امتگرایی شیعی، و پس از آن به امتگرای ولایی تغییر منزل داد. هر روز تنگ نظرتر از دیروز شد و چندان دایره دوستان را تنگ کرد که کمتر کسی مقیم حریم حرم ماند. این گفتار خود زوال و تضعیف خود را رقم زد. حال اگر قرار باشد همان بازیگران، همان سیاستها و خطمشیهای پیشین به نام ایران رقم بخورد، از یک صورت زوال یافته به گفتاری منتقل خواهیم شد که از همان روز اول منحط و فرسوده است.
▫️ایرانگرایی به شرطی نو و زاینده زائیده خواهد شد که از گذشته درس بگیرد و دوگانهسازیهای پیشین را تکرار نکند. ما ایرانیان جمعی از نوع بشریم. خیال نکنیم امت برگزیده و نورچشمی خدا و تاریخ بوده یا هستیم. البته میراث و تاریخی داریم که مختص خودمان است. کورش هخامنشی و فردوسی و شاهنامه و مولوی و قرآن و سعدی و تشیع و تسنن از جمله آنهاست. ما همزمان چندتا هستیم. ما چقدر به چند بودگی خود گشودهایم؟ سوال دوم این است که با همه مواریثمان چه موهبتی برای بشریت امروز به ارمغان خواهیم آورد؟ برای درمان دردهای عام بشر امروز چه در چنته داریم؟
▫️همزمان به میراث تاریخی و فرهنگی بشر گشوده باشیم. در سنتهای فکری غرب و شرق جهان امروز، چه درمانهایی برای درمان دردهای ما نهفته است؟ ما به یک ایرانگرایی مشتاق دیگری نیازمندیم نه سنخی از ایران گرایی که دگرستیزی امت را این بار به زبانی تازه ترجمه کند. ملیتگرایی گشوده، متکثر، گفتگویی و جستجوگر وفاق و دوستی یک انتخاب اخلاقی است. جمهوری اسلامی برای چرخش به سمت این سنخ از ملیت گرایی، نیازمند نقد رادیکال گذشته است. واقع این است که ناسیونالیسم منحط امروز صاحب دارد. ایرانگرایان در خارج از کشور و در داخل ایران با مستمسک عرب ستیزی و افغان ستیزی بیش از یک دهه است جان گرفتهاند. جمهوری اسلامی با چرخش به سمت این سنخ از ناسیونالیسم کاری جز آن نمیکند که خود را خلع گفتاری کند.
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ جواد کاشی
▫️چرخش جمهوری اسلامی به ملیت و ملیگرایی تازگی ندارد. بیش از یک دهه است، وجود گروههای وابسته به ایران در غزه و لبنان و عراق به عمق راهبردی ایران نسبت داده میشد. استدلال میشد قدرت منطقهای ایران، راهی است برای دفاع از تمامیت سرزمینی ایران. اگر با دشمنان خود در دوردستها رویارو نشویم، باید کنار مرزهای خود آنها را ملاقات کنیم. شواهد دیگری هم میتوان آورد و استدلال کرد منظومه گفتاری نظام، به تدریج به سمت ملیتگرایی سوق پیدا کرده است. اما چرخش موفق به سمت ملیتگرایی، ملزوماتی دارد و الا از یک چاله به چاله دیگری خواهیم افتاد.
▫️گاهی تمسک به ملیتگرایی از سر ناچاری و ناشی از زوال گفتار اسلامگراست گاه یک انتخاب تازه اخلاقی. به نظر میرسد نظام با درک زوال گفتار اسلامگرا، به سمت نوعی ملیتگرایی منحط میل میکند.
یک گفتار سیاسی هنگامی زوال پیدا میکند که وجه هژمون خود را از دست داده باشد. نتواند روح و روان مردم را همراه خود کند. آنگاه ناگزیر است از منظومههای کلامی دیگر برای توجیه خود بهره ببرد. حضور ایران در کشورهای منطقه دیگر با تمسک به گفتار امتگرایانه و اسلامی پذیرش داخلی نداشت. به همین سبب برای توجیه حضور این نیروها از کلام ناسیونالیستی بهره برداری میشد. یک گفتار هنگامی که وجاهت سیاسی خود را از دست میدهد، دستمایه سوء استفاده و فساد نیز میشود. ظهور الیگارشیهای فاسد مالی و اخلاقی در اشکال گوناگون با نام اسلام و اسلامگرایی، مظهر تام و تمام زوال و انحطاط گفتار سیاسی اسلامگرا در ایران بود. جنگ دوازده روزه با اسرائیل یک نقطه عطف در چرخش به سمت ملیتگرایی بود. اما این ملیتگرایی از همان بدو تولد منحط زائیده میشود.
▫️چرا گفتار اسلامگرایی به سمت زوال و تضعیف پیش رفت؟ دوگانه سازی میان امت اسلام و دیگران، نقطه ضعف اصلی آن بود. چرا که امتگرایی اسلامی بعدها به امتگرایی شیعی، و پس از آن به امتگرای ولایی تغییر منزل داد. هر روز تنگ نظرتر از دیروز شد و چندان دایره دوستان را تنگ کرد که کمتر کسی مقیم حریم حرم ماند. این گفتار خود زوال و تضعیف خود را رقم زد. حال اگر قرار باشد همان بازیگران، همان سیاستها و خطمشیهای پیشین به نام ایران رقم بخورد، از یک صورت زوال یافته به گفتاری منتقل خواهیم شد که از همان روز اول منحط و فرسوده است.
▫️ایرانگرایی به شرطی نو و زاینده زائیده خواهد شد که از گذشته درس بگیرد و دوگانهسازیهای پیشین را تکرار نکند. ما ایرانیان جمعی از نوع بشریم. خیال نکنیم امت برگزیده و نورچشمی خدا و تاریخ بوده یا هستیم. البته میراث و تاریخی داریم که مختص خودمان است. کورش هخامنشی و فردوسی و شاهنامه و مولوی و قرآن و سعدی و تشیع و تسنن از جمله آنهاست. ما همزمان چندتا هستیم. ما چقدر به چند بودگی خود گشودهایم؟ سوال دوم این است که با همه مواریثمان چه موهبتی برای بشریت امروز به ارمغان خواهیم آورد؟ برای درمان دردهای عام بشر امروز چه در چنته داریم؟
▫️همزمان به میراث تاریخی و فرهنگی بشر گشوده باشیم. در سنتهای فکری غرب و شرق جهان امروز، چه درمانهایی برای درمان دردهای ما نهفته است؟ ما به یک ایرانگرایی مشتاق دیگری نیازمندیم نه سنخی از ایران گرایی که دگرستیزی امت را این بار به زبانی تازه ترجمه کند. ملیتگرایی گشوده، متکثر، گفتگویی و جستجوگر وفاق و دوستی یک انتخاب اخلاقی است. جمهوری اسلامی برای چرخش به سمت این سنخ از ملیت گرایی، نیازمند نقد رادیکال گذشته است. واقع این است که ناسیونالیسم منحط امروز صاحب دارد. ایرانگرایان در خارج از کشور و در داخل ایران با مستمسک عرب ستیزی و افغان ستیزی بیش از یک دهه است جان گرفتهاند. جمهوری اسلامی با چرخش به سمت این سنخ از ناسیونالیسم کاری جز آن نمیکند که خود را خلع گفتاری کند.
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 راهی جز همهپرسی قانون اساسی و تغییر آن بر اساس خواست اکثریت ملت وجود ندارد
✍️ مصطفی تاجزاده
علیرغم تلنبار شدن مشکلات، تاکنون چشمانداز و راهکار روشنی از سوی حاکمیت برای بهبود وضعیت کنونی و جبران خطاهای گذشته ارائه نشده، کشور همچنان در وضعیت تعلیق به سر میبرد. وضعیتی که بدترین شرایط برای یک جامعه تلقی میشود. شرایطی که طبعا نمیتواند ادامه پیدا کند.
هیچ راهی جز بازگشت به مردم نیست و حاکمیت باید به رأی، خواست و نظر مردم بازگردد و همچنین حقوق آنها را تأمین کند تا به این ترتیب بتوان از این همه بحرانهای انباشته شده و وضعیت اسفباری که رقم زده، خارج شود.
من، همچنان که پیشتر نیز در حمایت از پیام پیشین مهندس موسوی گفته و اخیرا نیز در ایام تجاوز ارتش اسرائیل به کشور تأکید کردم، معتقدم واقعا راهی جز همهپرسی قانون اساسی و تغییر آن بر اساس خواست اکثریت ملت وجود ندارد.
البته، این به معنای آن نیست که در کوتاهمدت اصلاحات فوری صورت نگیرد ولی اگر بخواهیم به صورت ساختاری یک چشمانداز روشنی داشته باشیم، تنها راه این است که به سمت تشکیل مجلس موسسان حرکت کنیم.
امیدوارم حاکمیت، این درایت را داشته باشد و بفهمد که این وضعیت قابل تداوم نیست و این مشکلات قابل حل نیست، مگر آنکه بتواند رضایت و مشارکت اکثریت جامعه را جلب کرده و بر اساس آن، این امید ایجاد شود که قرار است ما از این وضعیت اسفبار خارج شویم.
🔖پیام به مراسم دهمین سالگرد بازداشت ظالمانه که روز جمعه ۲۰ تیرماه در دفتر حزب اتحاد ملت ایران با حضور جمعی دوستان و همفکران او برگزار شد.
@kaleme
✍️ مصطفی تاجزاده
علیرغم تلنبار شدن مشکلات، تاکنون چشمانداز و راهکار روشنی از سوی حاکمیت برای بهبود وضعیت کنونی و جبران خطاهای گذشته ارائه نشده، کشور همچنان در وضعیت تعلیق به سر میبرد. وضعیتی که بدترین شرایط برای یک جامعه تلقی میشود. شرایطی که طبعا نمیتواند ادامه پیدا کند.
هیچ راهی جز بازگشت به مردم نیست و حاکمیت باید به رأی، خواست و نظر مردم بازگردد و همچنین حقوق آنها را تأمین کند تا به این ترتیب بتوان از این همه بحرانهای انباشته شده و وضعیت اسفباری که رقم زده، خارج شود.
من، همچنان که پیشتر نیز در حمایت از پیام پیشین مهندس موسوی گفته و اخیرا نیز در ایام تجاوز ارتش اسرائیل به کشور تأکید کردم، معتقدم واقعا راهی جز همهپرسی قانون اساسی و تغییر آن بر اساس خواست اکثریت ملت وجود ندارد.
البته، این به معنای آن نیست که در کوتاهمدت اصلاحات فوری صورت نگیرد ولی اگر بخواهیم به صورت ساختاری یک چشمانداز روشنی داشته باشیم، تنها راه این است که به سمت تشکیل مجلس موسسان حرکت کنیم.
امیدوارم حاکمیت، این درایت را داشته باشد و بفهمد که این وضعیت قابل تداوم نیست و این مشکلات قابل حل نیست، مگر آنکه بتواند رضایت و مشارکت اکثریت جامعه را جلب کرده و بر اساس آن، این امید ایجاد شود که قرار است ما از این وضعیت اسفبار خارج شویم.
🔖پیام به مراسم دهمین سالگرد بازداشت ظالمانه که روز جمعه ۲۰ تیرماه در دفتر حزب اتحاد ملت ایران با حضور جمعی دوستان و همفکران او برگزار شد.
@kaleme