▫️یازدهم فروردین ۱۴۰۴ اجرای حکم یک سال زندان آقای ضیا نبوی بابت «پرونده اعتراض به مسمومیت دختران دانشآموز» صادر شده در سال ۱۴۰۲، به پایان رسید و اجرای حکم دیگر ایشان مبنی بر «یک سال محکومیت به زندان بابت پرونده اعتراض به ساقطکردن هواپیمای اوکراینی» که در سال۱۳۹۹ صادر شده بود آغاز شد.
✍️ امیر رئیسیان | وکیل دادگستری
شبکه ایکس
▫️این حکم به وضوح نماد ظلم و اراده سرکوبگرایانهای است که فعالان مدنی را نشانه گرفته است. استمرار چنین حکمی برای ضیاء نه تنها نقض آشکار حقوق بشر است، بلکه ابزاری برای فشار مضاعف و تداوم رفتارهای غیرانسانی بر زندانیان سیاسی و فعالان اجتماعی در ایران است.
✍️ عبدالله مؤمنی | کنشگر سیاسی
شبکه ایکس
@kaleme
✍️ امیر رئیسیان | وکیل دادگستری
شبکه ایکس
▫️این حکم به وضوح نماد ظلم و اراده سرکوبگرایانهای است که فعالان مدنی را نشانه گرفته است. استمرار چنین حکمی برای ضیاء نه تنها نقض آشکار حقوق بشر است، بلکه ابزاری برای فشار مضاعف و تداوم رفتارهای غیرانسانی بر زندانیان سیاسی و فعالان اجتماعی در ایران است.
✍️ عبدالله مؤمنی | کنشگر سیاسی
شبکه ایکس
@kaleme
🔴 مساله "حاشیه امن" و فعالیت سیاسی در برابر جمهوری اسلامی
✍️ مطهره گونهای
🔺تعریف و توصیف "کنشگر" یا "نیروی مدنی" با "جامعه مدنی" کاملا متفاوت است. بعنوان مثال، نیروی مدنی میتواند بدون هیچگونه پیوستگی یا عضویت در تشکلها با آگاهی شخصی برمبنای انباشت خشم و یا گاهی استیصال در بزنگاهها ظهور و بروز پیدا کند. اما جامعه مدنی، به مفهوم سیاسی، متشکل از نیروهایی دارای همبستگی ایده و اندیشه هستند که میتوانند محل رجوع مردم برای مرتفع کردن اختلافات به وجودآمده با حکومت باشد. درحالیکه در یک نظام اقتدارگرا، عملا چنین مجالی وجود ندارد.
🔺تعریف دیگری که باید اینجا مطرح شود، "بسیج عمومی" است و اصطلاحا به مردمی گفته میشود که معترضانه و پیرو یا همراه با جامعه مدنی موجود در صحنه نبرد سیاسی-اجتماعی علیه نظام حضور دارند. در حاکمیت تمامیت خواهی دینی، جمهوری اسلامی، تمامی این تعاریف به ابتذال و انحطاط کشیده شدهاند…
🔺اما نکته مهمی که شاید در گفتمان گذار (خواه به شکل مصالحه و خواه به انواع و انحای دیگر آن) مغفول مانده، وجود نیروهایی در بدنه هسته سخت قدرت و بهرهمندی از پتانسیل فعالیت آنها در راستای نیل به دموکراسی است. چونان که حسین بشیریه و سایر تحلیلگران، از آنها در ادبیات گذار، تحت عنوان "کبوتر" یاد میکنند. در اغلب گذارهای دموکراتیک و خشونتپرهیز به دموکراسی، کبوترها نقشی بنیادین ایفا کردهاند.
🔺در این میان هستند کسانی که حد یقفی برای صراحت لهجه خود در برابر ولایت مطلقه فقیه قائل نبودند و همچنان در حبس و حصر به سر میبرند. میرحسین موسوی، پس از جنبش سبز در سال ۸۸ به دلیل ایستادن کنار مردم و شوریدن علیه نظام استبدادی، در حصر ۱۵ساله است. مصطفی تاجزاده پس از انتقادات صریح خود علیه شخص خامنهای، سالهاست که زندان و انفرادی را به جان خریده است…
📎متن کامل
@kaleme
✍️ مطهره گونهای
🔺تعریف و توصیف "کنشگر" یا "نیروی مدنی" با "جامعه مدنی" کاملا متفاوت است. بعنوان مثال، نیروی مدنی میتواند بدون هیچگونه پیوستگی یا عضویت در تشکلها با آگاهی شخصی برمبنای انباشت خشم و یا گاهی استیصال در بزنگاهها ظهور و بروز پیدا کند. اما جامعه مدنی، به مفهوم سیاسی، متشکل از نیروهایی دارای همبستگی ایده و اندیشه هستند که میتوانند محل رجوع مردم برای مرتفع کردن اختلافات به وجودآمده با حکومت باشد. درحالیکه در یک نظام اقتدارگرا، عملا چنین مجالی وجود ندارد.
🔺تعریف دیگری که باید اینجا مطرح شود، "بسیج عمومی" است و اصطلاحا به مردمی گفته میشود که معترضانه و پیرو یا همراه با جامعه مدنی موجود در صحنه نبرد سیاسی-اجتماعی علیه نظام حضور دارند. در حاکمیت تمامیت خواهی دینی، جمهوری اسلامی، تمامی این تعاریف به ابتذال و انحطاط کشیده شدهاند…
🔺اما نکته مهمی که شاید در گفتمان گذار (خواه به شکل مصالحه و خواه به انواع و انحای دیگر آن) مغفول مانده، وجود نیروهایی در بدنه هسته سخت قدرت و بهرهمندی از پتانسیل فعالیت آنها در راستای نیل به دموکراسی است. چونان که حسین بشیریه و سایر تحلیلگران، از آنها در ادبیات گذار، تحت عنوان "کبوتر" یاد میکنند. در اغلب گذارهای دموکراتیک و خشونتپرهیز به دموکراسی، کبوترها نقشی بنیادین ایفا کردهاند.
🔺در این میان هستند کسانی که حد یقفی برای صراحت لهجه خود در برابر ولایت مطلقه فقیه قائل نبودند و همچنان در حبس و حصر به سر میبرند. میرحسین موسوی، پس از جنبش سبز در سال ۸۸ به دلیل ایستادن کنار مردم و شوریدن علیه نظام استبدادی، در حصر ۱۵ساله است. مصطفی تاجزاده پس از انتقادات صریح خود علیه شخص خامنهای، سالهاست که زندان و انفرادی را به جان خریده است…
📎متن کامل
@kaleme
Telegraph
مساله "حاشیه امن" و فعالیت سیاسی در برابر جمهوری اسلامی
کنشگری در سایه سرکوب حکومتهای اقتدارگرا همیشه به عنوان چالشی جدی در طول تاریخ مطرح شده است. امکان وجود تشکیلاتی منسجم تحت عنوان نهادهای مدنی میتواند یا به طور کامل از بین برود و یا فعالیتشان تحتالشعاع بازوی سرکوب حاکمیت قرار گیرد و کنترل شده و محدود…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 دیدار نوروزی جمعی از پیشکسوتان فرهنگ و سیاست و ایثار، با خانواده دکتر سعید مدنی جامعهشناس زندانی و تماس تلفنی با او در زندان دماوند | دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۴
@kaleme
@kaleme
Forwarded from کافه نون
محسن برهانی
وکیل دادگستری و استاد حقوق:
صرفنظر از بحران آب در اصفهان ظاهراً اقدامات عجیبی درخصوص حجاب دامنگیر زنان در این شهر شده است و مشمول طرحهای آزمایشی و خلاقیتهای محجّبهسازی شدهاند! ورود دولت و شورای عالی امنیت ملی در بررسی وضعیت و پیشگیری از ایجاد بحران، ضروری است.
@CafeNoun
وکیل دادگستری و استاد حقوق:
صرفنظر از بحران آب در اصفهان ظاهراً اقدامات عجیبی درخصوص حجاب دامنگیر زنان در این شهر شده است و مشمول طرحهای آزمایشی و خلاقیتهای محجّبهسازی شدهاند! ورود دولت و شورای عالی امنیت ملی در بررسی وضعیت و پیشگیری از ایجاد بحران، ضروری است.
@CafeNoun
🔴 جامعه ما، چقدر سعید مدنی را میشناسد؟
✍️ فریبا نظری
در میان تصاویر نوروزی سال۱۴۰۴، عکسی است که خانواده جامعهشناس زندانی دکتر سعید مدنی برایش سفره هفتسین در پشت شیشه کابین ملاقات چیده بود. این تصویر برایم بهعنوان یک دانشآموخته جامعهشناسی و پژوهشگر این میدان، معنای بسیاری دارد: عشق، قدرت بی صدایان، همکنشی صمیمانه، همبستگی با نوروز، مقاومت مدنی خشونت پرهیز، هزینه انتقادی بودن جامعهشناسی، فرادستان قدرتمدار ناشکیبا، آرامش درون، و شور زندگی. در این روزها زیاد به سعید مدنی، کنشهای جامعهشناختی او، برخورد متولیان حاکم با هشدارها و تحلیلهای وی و آزادی پس از بیان برای یک دانشمند علوم اجتماعی؛ میاندیشم. و اینکه جامعه ما، چقدر سعید مدنی را میشناسد؟
📎منبع و متن کامل
@kaleme
✍️ فریبا نظری
در میان تصاویر نوروزی سال۱۴۰۴، عکسی است که خانواده جامعهشناس زندانی دکتر سعید مدنی برایش سفره هفتسین در پشت شیشه کابین ملاقات چیده بود. این تصویر برایم بهعنوان یک دانشآموخته جامعهشناسی و پژوهشگر این میدان، معنای بسیاری دارد: عشق، قدرت بی صدایان، همکنشی صمیمانه، همبستگی با نوروز، مقاومت مدنی خشونت پرهیز، هزینه انتقادی بودن جامعهشناسی، فرادستان قدرتمدار ناشکیبا، آرامش درون، و شور زندگی. در این روزها زیاد به سعید مدنی، کنشهای جامعهشناختی او، برخورد متولیان حاکم با هشدارها و تحلیلهای وی و آزادی پس از بیان برای یک دانشمند علوم اجتماعی؛ میاندیشم. و اینکه جامعه ما، چقدر سعید مدنی را میشناسد؟
📎منبع و متن کامل
@kaleme
🔴 برای پایان دادن به این شیوههای غیرانسانی!
✍️ عبدالله مؤمنی
▫️نزدیک به سه ماه بیخبری از وضعیت بیژن کاظمی، زندانی سیاسی، گذشته است. عدم دسترسی خانواده و ممانعت از ملاقات، وضعیت نگرانکنندهای را برای خانوادهاش به وجود آورده است. نگهداری زندانی در شرایطی که هیچ اطلاعی از سلامت و وضعیت او در دسترس نیست، نقض بدیهیترین حقوق انسانی و اصول دادرسی است. این وضعیت نه تنها نمایانگر فقدان پاسخگویی است، بلکه یک نشانه آشکار از نقض حقوق بشر در زندانها محسوب میشود.
▫️خانوادهی بیژن، بهویژه مادر او، در این مدت سختترین روزها را گذراندهاند. برخورداری هر زندانی از حق تماس تلفنی ،ملاقات با خانواده و داشتن وکیل، از بدیهیترین حقوق قانونی و انسانی است. اما سوال اینجاست: در کدام قاموس انسانی، اخلاقی و قانونی، این ظلم مضاعف بر خانوادههای زندانیان روا داشته میشود؟ خانوادهها نه تنها باید با نگرانی از بازداشت فرزند خود روبهرو شوند، بلکه در این وضعیت بیخبری مطلق، باید درد و رنج مضاعفی را تحمل کنند.
▫️در شرایطی که در همچنان بر پاشنه سابق میچرخد و هیچ گوش شنوایی برای پاسخگویی و متوقف نمودن این ظلمها از سوی نهادهای مسول وجود ندارد؛ برای پایان دادن به این شیوههای غیرانسانی در خصوص زندانیان سیاسی، نیاز به حمایت فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی و نهادهای حقوق بشری و رسانهای است. برای آزادی زندانیان سیاسی با هر گرایش و عقیدهای و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران، همگرایی ملی و حمایت همه جریانات منتقد وضع موجود ضروری است.
*شبکه ایکس
@kaleme
✍️ عبدالله مؤمنی
▫️نزدیک به سه ماه بیخبری از وضعیت بیژن کاظمی، زندانی سیاسی، گذشته است. عدم دسترسی خانواده و ممانعت از ملاقات، وضعیت نگرانکنندهای را برای خانوادهاش به وجود آورده است. نگهداری زندانی در شرایطی که هیچ اطلاعی از سلامت و وضعیت او در دسترس نیست، نقض بدیهیترین حقوق انسانی و اصول دادرسی است. این وضعیت نه تنها نمایانگر فقدان پاسخگویی است، بلکه یک نشانه آشکار از نقض حقوق بشر در زندانها محسوب میشود.
▫️خانوادهی بیژن، بهویژه مادر او، در این مدت سختترین روزها را گذراندهاند. برخورداری هر زندانی از حق تماس تلفنی ،ملاقات با خانواده و داشتن وکیل، از بدیهیترین حقوق قانونی و انسانی است. اما سوال اینجاست: در کدام قاموس انسانی، اخلاقی و قانونی، این ظلم مضاعف بر خانوادههای زندانیان روا داشته میشود؟ خانوادهها نه تنها باید با نگرانی از بازداشت فرزند خود روبهرو شوند، بلکه در این وضعیت بیخبری مطلق، باید درد و رنج مضاعفی را تحمل کنند.
▫️در شرایطی که در همچنان بر پاشنه سابق میچرخد و هیچ گوش شنوایی برای پاسخگویی و متوقف نمودن این ظلمها از سوی نهادهای مسول وجود ندارد؛ برای پایان دادن به این شیوههای غیرانسانی در خصوص زندانیان سیاسی، نیاز به حمایت فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی و نهادهای حقوق بشری و رسانهای است. برای آزادی زندانیان سیاسی با هر گرایش و عقیدهای و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران، همگرایی ملی و حمایت همه جریانات منتقد وضع موجود ضروری است.
*شبکه ایکس
@kaleme
🔴 فصلی دیگر از کتاب تاریخ بیخردی
✍ محمدرضا افخمی
🔺چیزی نمانده است که حاکمان ما در فرصتسوزی و استبداد رای و برباد دادن سرمایههای مادی و معنوی و انسانی و چشم بستن بر دانش و تجربه اندوخته بشری و خاموش کردن چراغ خرد و اندیشه و تحدید آزادیها و زیر پا گذاشتن کرامت انسانی و برافروختن آتش کینه و دشمنی و پایمال کردن عدل و داد و با درافکندن وطن به ورطه جنگ و نابودی فصلی دیگر بر کتاب تاریخ بیخردی ابنای بشر بیفزایند و صد افسوس و دریغ که این سلسله دراز بیخردی، میهن دردانهی ما را در آستانه تخریب و ویرانی و بیسامانی قرار داده است.
🔺کدام بیخردی بالاتر از این که سرمایه اجتماعی عظیم سالهای اول انقلاب را در حدی نحیف و لاغر کردهاند که بسیاری از مردم کوچه و بازار از شدت و سنگینی ستم و بیتدبیری و خودکامگی، آرزوی حمله خارجی را نه بر دل که بر زبان داشته باشند و برای آن لحظهشماری کنند؟
📎منبع و متن کامل
@kaleme
✍ محمدرضا افخمی
🔺چیزی نمانده است که حاکمان ما در فرصتسوزی و استبداد رای و برباد دادن سرمایههای مادی و معنوی و انسانی و چشم بستن بر دانش و تجربه اندوخته بشری و خاموش کردن چراغ خرد و اندیشه و تحدید آزادیها و زیر پا گذاشتن کرامت انسانی و برافروختن آتش کینه و دشمنی و پایمال کردن عدل و داد و با درافکندن وطن به ورطه جنگ و نابودی فصلی دیگر بر کتاب تاریخ بیخردی ابنای بشر بیفزایند و صد افسوس و دریغ که این سلسله دراز بیخردی، میهن دردانهی ما را در آستانه تخریب و ویرانی و بیسامانی قرار داده است.
🔺کدام بیخردی بالاتر از این که سرمایه اجتماعی عظیم سالهای اول انقلاب را در حدی نحیف و لاغر کردهاند که بسیاری از مردم کوچه و بازار از شدت و سنگینی ستم و بیتدبیری و خودکامگی، آرزوی حمله خارجی را نه بر دل که بر زبان داشته باشند و برای آن لحظهشماری کنند؟
📎منبع و متن کامل
@kaleme
نخستین بیانیه مهدی کروبی پس از رفع حصر
🔖با تبعید، زندان و محدودیت بیگانه نبوده و نیستم، آنچنانکه در جوانی زندان و شکنجههای ساواک پهلوی مرا از میدان به در نکرد و در میانسالی مسند صدارت و قدرت چشمانم را کور نکرد و در سالمندی توهین، حرمتشکنی، فشار و سپس حصر طویل المدت موجب سکوتم نشد. من همچون گذشته خود را متعهد میدانم که در دفاع از حقوق یکایک مردم، فارغ از نگاه و باورشان، زبان در کام نگیرم…
🔖به باور من ریشه بخش مهمی از این ابر بحران را باید در همان پروژهی جمهوریتزدایی حاکمیت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ جستجو کرد. در آن سال شورای نگهبان، سپاه و بسیج برای استقرار آنچه معجزه هزاره مینامیدند در روند انتخابات تخلف و تقلب کردند. در همان زمان من در نامهای سرگشاده نسبت به این انحراف مهلک که هدایت آن در کانون اصلی قدرت شکل گرفته بود، صریح و شفاف هشدار دادم اما متاسفانه نبود گوش شنوا و در سال ۱۳۸۸ تشت رسوایی چنین رویکردی چنان بر زمین افتاد که شاهد خروش و اعتراض میلیونی مردم در اعاده حق رایشان بودیم.
📎متن کامل بیانیه
@kaleme
🔖با تبعید، زندان و محدودیت بیگانه نبوده و نیستم، آنچنانکه در جوانی زندان و شکنجههای ساواک پهلوی مرا از میدان به در نکرد و در میانسالی مسند صدارت و قدرت چشمانم را کور نکرد و در سالمندی توهین، حرمتشکنی، فشار و سپس حصر طویل المدت موجب سکوتم نشد. من همچون گذشته خود را متعهد میدانم که در دفاع از حقوق یکایک مردم، فارغ از نگاه و باورشان، زبان در کام نگیرم…
🔖به باور من ریشه بخش مهمی از این ابر بحران را باید در همان پروژهی جمهوریتزدایی حاکمیت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ جستجو کرد. در آن سال شورای نگهبان، سپاه و بسیج برای استقرار آنچه معجزه هزاره مینامیدند در روند انتخابات تخلف و تقلب کردند. در همان زمان من در نامهای سرگشاده نسبت به این انحراف مهلک که هدایت آن در کانون اصلی قدرت شکل گرفته بود، صریح و شفاف هشدار دادم اما متاسفانه نبود گوش شنوا و در سال ۱۳۸۸ تشت رسوایی چنین رویکردی چنان بر زمین افتاد که شاهد خروش و اعتراض میلیونی مردم در اعاده حق رایشان بودیم.
📎متن کامل بیانیه
@kaleme
نخستین بیانیه کروبی پس از رفع حصر
🔴 همچون گذشته خود را متعهد میدانم که در دفاع از حقوق یکایک مردم، فارغ از نگاه و باورشان، زبان در کام نگیرم
باسمه تعالی
مردم شریف ایران
▫️همانطور که میدانید از اواخر بهمن ماه سال ۱۳۸۹ در حصری قرار گرفتم که حکم به محرومیت و مجازات آن نه بر اساس قانون و تصمیم محکمهای صالح، بلکه صرفا بر مبنای اراده صاحب قدرت اعمال و اجرا شد. درخواست محاکمهی علنیام در مرجع ذیصلاح قانونی که بارها مطرح و بر آن مصر بودم هم اجابت نشد تا اینکه مدتی پیش سخن از رفع حصر اینجانب به میان آمد.
▫️در پاسخ به تلاش رؤسای محترم قوه مجریه و قضاییه در پایان دادن به این رفتار غیرقانونی، ضمن تشکر از پیگیری آنان به اطلاع رساندم که اینجانب و مهندس موسوی در یک پرونده و مطابق یک دستور غیرقانونی که مغایر اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتهاست، محصور و از حقوق قانونیمان محروم گشتهایم.
▫️تاکید کردم با آنکه آزادی را حق طبیعیام میدانم اما ترجیح میدهم همانطور که در یکروز به حصر رفتیم، به اتفاق از حصر خارج شویم. مدتی موضوع مسکوت ماند تا اینکه در آستانه نوروز از تصمیم مقامات امنیتی مبنی بر ترک نیروهایشان از منزلمان در بیستم فروردین ماه سال جاری مطلع شدم. انشاالله به زودی هم شاهد پایان حصر دوست و برادر عزیزم مهندس موسوی و همسر گرامیشان خانم دکتر رهنورد باشیم.
▫️آزادی موهبتیست الهی اما برای من آزادی زمانی معنی پیدا میکند که نگرشهای مستبدانه جمعی تشنه قدرت و ثروت برای همیشه از این کشور رخت ببندد و در عمل شاهد حاکمیت مردم بر سرنوشتشان باشیم و میزان به معنای واقعی در همهی امور رای ملت باشد.
▫️خروج اینجانب از حصر همزمان شده با ابر بحرانی که ملک و ملت را در همهی ابعاد گرفتار و کشور را تا آستانه ورشکستگی و جنگی ویرانگر پیش برده است. به باور من ریشه بخش مهمی از این ابر بحران را باید در همان پروژهی جمهوریتزدایی حاکمیت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ جستجو کرد. در آن سال شورای نگهبان، سپاه و بسیج برای استقرار آنچه معجزه هزاره مینامیدند در روند انتخابات تخلف و تقلب کردند. در همان زمان من در نامهای سرگشاده نسبت به این انحراف مهلک که هدایت آن در کانون اصلی قدرت شکل گرفته بود، صریح و شفاف هشدار دادم اما متاسفانه نبود گوش شنوا و در سال ۱۳۸۸ تشت رسوایی چنین رویکردی چنان بر زمین افتاد که شاهد خروش و اعتراض میلیونی مردم در اعاده حق رایشان بودیم.
▫️در آن سال من با آگاهی از مسائل درون حکومت به میدان آمده بودم، از موانع و مشکلات گفتم و ایستادگی در مقابل این جریان فاسد و خطرناک را در ردیف جهاد فیسبیلالله دانستم. از تهدیدها، تهمتها، ناسزاها، آزارها، ضربوشتم در خیابان و تخریب خانه و کاشانهام بهدست جمعی از اراذل نهراسیدم و با روی باز حصر بیضابطه را تحمل کردم.
▫️با تبعید، زندان و محدودیت بیگانه نبوده و نیستم، آنچنانکه در جوانی زندان و شکنجههای ساواک پهلوی مرا از میدان به در نکرد و در میانسالی مسند صدارت و قدرت چشمانم را کور نکرد و در سالمندی توهین، حرمتشکنی، فشار و سپس حصر طویل المدت موجب سکوتم نشد. من همچون گذشته خود را متعهد میدانم که در دفاع از حقوق یکایک مردم، فارغ از نگاه و باورشان، زبان در کام نگیرم و از حقوق شرعی و قانونی و آزادیهای مشروع آنان دفاع کنم. خدا را هم گواه میگیرم که دفاع از حقوق آحاد مردم را وظیفه شرعی و ملیام میدانم چراکه بر این باورم که ایران متعلق به همهی ایرانیان است.
▫️آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی به خصوص زنان در بند از هر مرام و مسلکی که باشند را مطالبه به حقی میدانم که انشاالله از همین امروز پیگیر آن خواهم بود.
▫️مهدی کروبی خود را بنده خدا، فرزند ایران و سرباز کوچک ملّت، مدیون به شهدای انقلاب و جنگ میداند که تا پایان عمر متعهد است در راستای عزت و سربلندی ایران و تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان تلاش کند و در این مسیر آنچه را خیر و صلاح کشور مطابق منافع ملی میداند با زبانی صریح بگوید، اگرچه به مذاق برخی خوش نیاید. در پایان هم وظیفه دارم از همه کسانیکه در این سالها به طرق مختلف محصورین را مورد حمایت و محبت خود قرار دادند، تشکر و قدردانی کنم.
والسلام
مهدی کروبی
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
@kaleme
🔴 همچون گذشته خود را متعهد میدانم که در دفاع از حقوق یکایک مردم، فارغ از نگاه و باورشان، زبان در کام نگیرم
باسمه تعالی
مردم شریف ایران
▫️همانطور که میدانید از اواخر بهمن ماه سال ۱۳۸۹ در حصری قرار گرفتم که حکم به محرومیت و مجازات آن نه بر اساس قانون و تصمیم محکمهای صالح، بلکه صرفا بر مبنای اراده صاحب قدرت اعمال و اجرا شد. درخواست محاکمهی علنیام در مرجع ذیصلاح قانونی که بارها مطرح و بر آن مصر بودم هم اجابت نشد تا اینکه مدتی پیش سخن از رفع حصر اینجانب به میان آمد.
▫️در پاسخ به تلاش رؤسای محترم قوه مجریه و قضاییه در پایان دادن به این رفتار غیرقانونی، ضمن تشکر از پیگیری آنان به اطلاع رساندم که اینجانب و مهندس موسوی در یک پرونده و مطابق یک دستور غیرقانونی که مغایر اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتهاست، محصور و از حقوق قانونیمان محروم گشتهایم.
▫️تاکید کردم با آنکه آزادی را حق طبیعیام میدانم اما ترجیح میدهم همانطور که در یکروز به حصر رفتیم، به اتفاق از حصر خارج شویم. مدتی موضوع مسکوت ماند تا اینکه در آستانه نوروز از تصمیم مقامات امنیتی مبنی بر ترک نیروهایشان از منزلمان در بیستم فروردین ماه سال جاری مطلع شدم. انشاالله به زودی هم شاهد پایان حصر دوست و برادر عزیزم مهندس موسوی و همسر گرامیشان خانم دکتر رهنورد باشیم.
▫️آزادی موهبتیست الهی اما برای من آزادی زمانی معنی پیدا میکند که نگرشهای مستبدانه جمعی تشنه قدرت و ثروت برای همیشه از این کشور رخت ببندد و در عمل شاهد حاکمیت مردم بر سرنوشتشان باشیم و میزان به معنای واقعی در همهی امور رای ملت باشد.
▫️خروج اینجانب از حصر همزمان شده با ابر بحرانی که ملک و ملت را در همهی ابعاد گرفتار و کشور را تا آستانه ورشکستگی و جنگی ویرانگر پیش برده است. به باور من ریشه بخش مهمی از این ابر بحران را باید در همان پروژهی جمهوریتزدایی حاکمیت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ جستجو کرد. در آن سال شورای نگهبان، سپاه و بسیج برای استقرار آنچه معجزه هزاره مینامیدند در روند انتخابات تخلف و تقلب کردند. در همان زمان من در نامهای سرگشاده نسبت به این انحراف مهلک که هدایت آن در کانون اصلی قدرت شکل گرفته بود، صریح و شفاف هشدار دادم اما متاسفانه نبود گوش شنوا و در سال ۱۳۸۸ تشت رسوایی چنین رویکردی چنان بر زمین افتاد که شاهد خروش و اعتراض میلیونی مردم در اعاده حق رایشان بودیم.
▫️در آن سال من با آگاهی از مسائل درون حکومت به میدان آمده بودم، از موانع و مشکلات گفتم و ایستادگی در مقابل این جریان فاسد و خطرناک را در ردیف جهاد فیسبیلالله دانستم. از تهدیدها، تهمتها، ناسزاها، آزارها، ضربوشتم در خیابان و تخریب خانه و کاشانهام بهدست جمعی از اراذل نهراسیدم و با روی باز حصر بیضابطه را تحمل کردم.
▫️با تبعید، زندان و محدودیت بیگانه نبوده و نیستم، آنچنانکه در جوانی زندان و شکنجههای ساواک پهلوی مرا از میدان به در نکرد و در میانسالی مسند صدارت و قدرت چشمانم را کور نکرد و در سالمندی توهین، حرمتشکنی، فشار و سپس حصر طویل المدت موجب سکوتم نشد. من همچون گذشته خود را متعهد میدانم که در دفاع از حقوق یکایک مردم، فارغ از نگاه و باورشان، زبان در کام نگیرم و از حقوق شرعی و قانونی و آزادیهای مشروع آنان دفاع کنم. خدا را هم گواه میگیرم که دفاع از حقوق آحاد مردم را وظیفه شرعی و ملیام میدانم چراکه بر این باورم که ایران متعلق به همهی ایرانیان است.
▫️آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی به خصوص زنان در بند از هر مرام و مسلکی که باشند را مطالبه به حقی میدانم که انشاالله از همین امروز پیگیر آن خواهم بود.
▫️مهدی کروبی خود را بنده خدا، فرزند ایران و سرباز کوچک ملّت، مدیون به شهدای انقلاب و جنگ میداند که تا پایان عمر متعهد است در راستای عزت و سربلندی ایران و تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان تلاش کند و در این مسیر آنچه را خیر و صلاح کشور مطابق منافع ملی میداند با زبانی صریح بگوید، اگرچه به مذاق برخی خوش نیاید. در پایان هم وظیفه دارم از همه کسانیکه در این سالها به طرق مختلف محصورین را مورد حمایت و محبت خود قرار دادند، تشکر و قدردانی کنم.
والسلام
مهدی کروبی
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
@kaleme
Telegram
سایت خبری-تحلیلی کلمه
نخستین بیانیه مهدی کروبی پس از رفع حصر
🔖با تبعید، زندان و محدودیت بیگانه نبوده و نیستم، آنچنانکه در جوانی زندان و شکنجههای ساواک پهلوی مرا از میدان به در نکرد و در میانسالی مسند صدارت و قدرت چشمانم را کور نکرد و در سالمندی توهین، حرمتشکنی، فشار و سپس…
🔖با تبعید، زندان و محدودیت بیگانه نبوده و نیستم، آنچنانکه در جوانی زندان و شکنجههای ساواک پهلوی مرا از میدان به در نکرد و در میانسالی مسند صدارت و قدرت چشمانم را کور نکرد و در سالمندی توهین، حرمتشکنی، فشار و سپس…
🔴 هزینههای گریز در قمار مذاکره
✍️ رضا بهشتیمعز
▫️آغاز "مذاکره مستقیم" پایان همان دوره "بزن دررویی" است که رهبری ایران سالها پیش خبر از زوال آن داد. اگر آن دوران واقعا به تعبیر رهبری پایان یافته چرا عصر گفتگو آغاز نشود؟ در ادبیات دیپلماتیک "مذاکره غیرمستقیم" بازگذاشتن راهی برای زدن و گریختن است که گویی دوران آن پایان گرفته بود. ایران بزرگ را گروگان لفاظی پرهزینه نکنید، آستین بالا بزنید و جرات کنید، اگر مذاکره مستقیم هزینه دارد، شما درست کردهاید!
▫️مذاکره مستقیم اما آمادگی شفاف برای معامله تغییر است، تغییری ناگزیر که از فرط "زدن و دررفتن" سالها چون فنری فشرده آبستن جستن و در حسرت رهایی مانده است. زمان بسرعت میگذرد و فرصت مذاکره هم ماندگار نیست. بسمالله این گوی و این میدان اگر دوران بزن دررویی تمام شده است!
خُنُک آن قماربازی که بباخت هرچه بودش | بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
*کانال فرهیختگان
@kaleme
✍️ رضا بهشتیمعز
▫️آغاز "مذاکره مستقیم" پایان همان دوره "بزن دررویی" است که رهبری ایران سالها پیش خبر از زوال آن داد. اگر آن دوران واقعا به تعبیر رهبری پایان یافته چرا عصر گفتگو آغاز نشود؟ در ادبیات دیپلماتیک "مذاکره غیرمستقیم" بازگذاشتن راهی برای زدن و گریختن است که گویی دوران آن پایان گرفته بود. ایران بزرگ را گروگان لفاظی پرهزینه نکنید، آستین بالا بزنید و جرات کنید، اگر مذاکره مستقیم هزینه دارد، شما درست کردهاید!
▫️مذاکره مستقیم اما آمادگی شفاف برای معامله تغییر است، تغییری ناگزیر که از فرط "زدن و دررفتن" سالها چون فنری فشرده آبستن جستن و در حسرت رهایی مانده است. زمان بسرعت میگذرد و فرصت مذاکره هم ماندگار نیست. بسمالله این گوی و این میدان اگر دوران بزن دررویی تمام شده است!
خُنُک آن قماربازی که بباخت هرچه بودش | بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
*کانال فرهیختگان
@kaleme
🔴 نامه به بهاره هدایت
✍️ مهدی محمودیان
زندان اوین
🔖یکی از نکات کلیدی این است که ما، بهعنوان کسانی که در سیاست و تغییرات اجتماعی نقش داریم، در برابر پیامدهای تغییر مسئولیم.
بهاره جان، زمانی که در نگاهت ـ فارغ از انگیزهی انقلابیون ۵۷ ـ همهی آنان را در وضعیت اسفبار امروز ایران مسئول میدانی، آیا این مسئولیت شامل ما و نسل امروز نیز نمیشود؟ اگر معتقدی که برای گذار باید دموکراسی و حقوق بشر را فدا کرد و یک حکومت اقتدارگرا را بهعنوان مرحلهی گذار پذیرفت، این سؤال مطرح میشود: چه مکانیسمی وجود دارد که این حکومت واقعاً خود را موقتی بداند و قدرت را به مردم بازگرداند؟
ماهیت قدرت، تمایل به تمرکز و انحصار دارد. چگونه میتوان انتظار داشت که حاکمی که با روشهای غیردموکراتیک به قدرت رسیده، پس از رسیدن، داوطلبانه از آن کنارهگیری کند؟ مخصوصاً وقتی که حامیانش، امروز، بدون داشتن هیچگونه قدرت اجرایی، حتی کمترین نقد را با خشونت زبانی و حذف پاسخ میدهند…
📎متن کامل
@kaleme
✍️ مهدی محمودیان
زندان اوین
🔖یکی از نکات کلیدی این است که ما، بهعنوان کسانی که در سیاست و تغییرات اجتماعی نقش داریم، در برابر پیامدهای تغییر مسئولیم.
بهاره جان، زمانی که در نگاهت ـ فارغ از انگیزهی انقلابیون ۵۷ ـ همهی آنان را در وضعیت اسفبار امروز ایران مسئول میدانی، آیا این مسئولیت شامل ما و نسل امروز نیز نمیشود؟ اگر معتقدی که برای گذار باید دموکراسی و حقوق بشر را فدا کرد و یک حکومت اقتدارگرا را بهعنوان مرحلهی گذار پذیرفت، این سؤال مطرح میشود: چه مکانیسمی وجود دارد که این حکومت واقعاً خود را موقتی بداند و قدرت را به مردم بازگرداند؟
ماهیت قدرت، تمایل به تمرکز و انحصار دارد. چگونه میتوان انتظار داشت که حاکمی که با روشهای غیردموکراتیک به قدرت رسیده، پس از رسیدن، داوطلبانه از آن کنارهگیری کند؟ مخصوصاً وقتی که حامیانش، امروز، بدون داشتن هیچگونه قدرت اجرایی، حتی کمترین نقد را با خشونت زبانی و حذف پاسخ میدهند…
📎متن کامل
@kaleme
🔴۷ ماه زندان برای منصوری عبدالملکی؛ تاوان افشاگری زیستمحیطی
در پی افشای تخریب جنگلهای هیرکانی از سوی "حر منصوری عبدالملکی" این عکاس و فعال محیط زیست، به اتهام "نشر اکاذیب" از سوی دادگاه کیفری دو در شهرستان نور استان مازندران به هفت ماه حبس تعزیری محکوم شده است. او با انتشار تصاویری از خاکبرداری و تخریب این جنگلها، توجه افکار عمومی را به این موضوع جلب کرده بود.
جنگلهای هیرکانی که بخشی از میراث جهانی یونسکو هستند، به دلیل تنوع زیستی منحصربهفرد و قدمت چندین میلیون ساله خود از اهمیت بالایی برخوردارند. پیشتر در سال ۲۰۲۳ نیز حر منصوری عبدالملکی به علت مخالفت با پروژه پتروشیمی میانکاله بازداشت شد و پس از یک روز با قرار وثیقه آزاد شد، اما حساب کاربریاش در شبکههای اجتماعی مسدود شد.
@Kaleme
در پی افشای تخریب جنگلهای هیرکانی از سوی "حر منصوری عبدالملکی" این عکاس و فعال محیط زیست، به اتهام "نشر اکاذیب" از سوی دادگاه کیفری دو در شهرستان نور استان مازندران به هفت ماه حبس تعزیری محکوم شده است. او با انتشار تصاویری از خاکبرداری و تخریب این جنگلها، توجه افکار عمومی را به این موضوع جلب کرده بود.
جنگلهای هیرکانی که بخشی از میراث جهانی یونسکو هستند، به دلیل تنوع زیستی منحصربهفرد و قدمت چندین میلیون ساله خود از اهمیت بالایی برخوردارند. پیشتر در سال ۲۰۲۳ نیز حر منصوری عبدالملکی به علت مخالفت با پروژه پتروشیمی میانکاله بازداشت شد و پس از یک روز با قرار وثیقه آزاد شد، اما حساب کاربریاش در شبکههای اجتماعی مسدود شد.
@Kaleme
🔴 تهدیدهای آمریکا
و پیشگیری از تکرار یک اشتباه تاریخی
✍️ رحیم قمیشی
▫️گفتیم جنگ راهحل هیچ مشکلی نیست. گفتیم خطر حمله آمریکا ولو ناچیز انگاشته شود، باید بسیار جدی گرفته شود. پذیرفتیم حمله خارجی اگر به سرنگونی نظام هم منتهی شود، دمکراسی و آبادانی را برای کشور به ارمغان نخواهد آورد. و نهایتا ادعا کردیم مردم نباید نقش خود را به عنوان صاحبان اصلی کشور، فراموش کنند.
▫️متاسفانه نه فقط گروهی از مخالفان نظام، که ردههایی در متن حاکمیت نیز، منتظرند تا جنگ میان امریکا و ایران، شکل واقعی به خود بگیرد! بدلایلی که ذکرش طولانی است. اما مهم "ایران" و "مردم" این سرزمین هستند که فارغ از تمایلات اشخاص و گروههای اقلیت، اگر نخواهند، نباید درگیر جنگی ویرانگر شوند که انتهای آن ناپیداست. پایان خوب برای چنین جنگی یک توهم بیش نیست!
▫️حال پاسخ به پرسش اصلی؛ آیا مردم میتوانند کار مهمی بکنند؟ گفتن اینکه مردم توان کاری را ندارند، یعنی سپردن سرنوشت کشور به حاکمیت، و قرار گرفتن همه مردم در نقش تماشاچی است. بله مردم توان دخالت در سرنوشت خود را دارند. اما چگونه!؟
▫️در ساختمان مسکونی ما، سالهاست ابتداییترین رسیدگیها در تقویت بنیه و تجهیزات ساختمان صورت نمیگیرد، با این بهانه که این ساختمان باید کوبیده شده و از نو ساخته شود! و پاسخ جدی من به مالکان، یک جمله بیشتر نبوده: "وقتی شما از عهده رفع مشکلات جاری مجتمع برنمیآیید، هرگز قادر به بنای ساختمانی جدید و بهتر نخواهید بود." ساختن اساسی کشور، وقتی مردم از عهده دخالت در مسائل معمولی و جاری ناتوانند، یک شوخی بیشتر نیست!
▫️اگر قرار است ۲۰ نفر برای ما تعیین کنند شبه قانون حجاب، با همه آن مشکلاتش باید لازمالاجرا شود، اگر قرار است عدهای راهحل جنگ را تجویز کرده و بقیه تماشاچی باشند. اگر گفته شود دخالت در کار حاکمیت ناممکن است. بهتر است از ایده بنای یک کشور متمدن، مبتنی بر علم روز و دمکراسی دست بکشیم. هیچ تحول مثبتی بدون مسئولیت پذیری و حضور مردم در صحنه اتفاق نمیافتد.
▫️طرفداران جنگ معتقدند اکثریت مردم موافق ایدهی آنها هستند تا پوزه آمریکا و اسرائیل را به خاک بمالند! غالب اپوزیسیون خارجی معتقدند اکثر مردم موافق جنگ هستند تا بواسطه آن از شر این نظام ناکارآمد رها شوند. ما معتقدیم اکثر مردم مخالف جنگ هستند و توان انجام تغییرات در کشور را دارا هستند. اما کدام "اکثریت" واقعی است؟! معمایی که حاکمان نهایت سوءاستفاده را از آن میکند. رفراندوم ممنوع است، نظرسنجی علمی مجرمانه است، حضور خیابانی سرکوب میشود. نویسندگان مقالات به اتهامهای واهی و امنیتی به دادگاه فراخوانده میشوند. اما آیا این یک "پایان" است؟ خیر! "ذهنهای فعال راههای جدید میآفرینند" و تسلیم شرایط نمیشوند.
▫️این همان نکتهای است که مغفول مانده. بیاقدامی یعنی تسلیم. یعنی پذیرش شکست قبل از درگیری. و باید پذیرفت زندگی صحنه نبرد است. و تولید راهحلهای نو با حضور همگانی در صحنه. ما نمیتوانیم ادعا کنیم، مخالفان جنگ حتما اکثریت مردم کشور هستند. اما حاکمیت چنان نمایش میدهد که اکثریت مردم موافق جنگ و مقابله با آمریکا هستند! رسانههای خارجی با آب و تاب از فواید حمله میگویند. ولی صاحبان کشور و مردم چه نظری دارند؟ فعلا هیچ!
▫️آقایان مهرآیین و تاجزاده، راه انذار و هشدار شجاعانه به حاکمیت را در پیش گرفتهاند، با پذیرش همهی عواقب سخت آن. دوست اندیشمند دیگرم ، آقای رضا رضایی، نهضت نامهنگاری به رهبری را پیشنهاد داده. هر دو راه بسیار موثرند. اما پیشنهاد من؛ پیدا کردن راههایی جدید و کم خطر برای انعکاس نظر صریح مردم به حاکمان است. وقتی ما معتقدیم خطر ده درصدی حمله را نباید نادیده گرفت، این احتمال را که حکومت با دریافت نظرات مردم ناگزیر از تصمیم عاقلانه خواهد شد را نباید نادیده انگاشت. ما اگر در بیان نظرات خود کوتاهی کنیم، یا بترسیم، هرگز شایسته کشوری پیشرفته نیستیم. سکوت یعنی استقبال از جنگ. همانطور که سالهاست با سکوتمان عوارض پیشینی جنگ را که همان سقوط اقتصاد و فقر گسترده را تحمل کردهایم.
▫️"نه به جنگ" معنایش تسلیم نیست. مذاکره جدی برای پیشگیری از جنگ یک ضرورت است. سپردن امور مهم کشور به عدهای اندک و جنگطلب، یعنی اجازهی تخریب کشور. بدخواهان از حضور مردم میترسند! ما راهی جز آمدن به صحنه و ایفای نقش، به هر طریقی نداریم. بینهایت راه وجود دارد، وقتی اراده کنیم! هیچ اقلیتی، ولو در حاکمیت نمیتواند جنگ را به ما تحمیل کند، مگر خودمان هم بخواهیم! تاجزادهها، مهرآیینها، مدنیها، و دلسوزان بسیاری وجود دارند. اما تا وقتی ما تصمیم خود را نگرفته و نشستهایم جای همه آنها زندان است! تداوم مشکلات اقتصادی، سقوط ارزش پول ملی، ادامه فقر و این بار جنگ وجود خواهند داشت تا ما مردم در صحنه حضور نیافتهایم.
*کانال نویسنده
@kaleme
و پیشگیری از تکرار یک اشتباه تاریخی
✍️ رحیم قمیشی
▫️گفتیم جنگ راهحل هیچ مشکلی نیست. گفتیم خطر حمله آمریکا ولو ناچیز انگاشته شود، باید بسیار جدی گرفته شود. پذیرفتیم حمله خارجی اگر به سرنگونی نظام هم منتهی شود، دمکراسی و آبادانی را برای کشور به ارمغان نخواهد آورد. و نهایتا ادعا کردیم مردم نباید نقش خود را به عنوان صاحبان اصلی کشور، فراموش کنند.
▫️متاسفانه نه فقط گروهی از مخالفان نظام، که ردههایی در متن حاکمیت نیز، منتظرند تا جنگ میان امریکا و ایران، شکل واقعی به خود بگیرد! بدلایلی که ذکرش طولانی است. اما مهم "ایران" و "مردم" این سرزمین هستند که فارغ از تمایلات اشخاص و گروههای اقلیت، اگر نخواهند، نباید درگیر جنگی ویرانگر شوند که انتهای آن ناپیداست. پایان خوب برای چنین جنگی یک توهم بیش نیست!
▫️حال پاسخ به پرسش اصلی؛ آیا مردم میتوانند کار مهمی بکنند؟ گفتن اینکه مردم توان کاری را ندارند، یعنی سپردن سرنوشت کشور به حاکمیت، و قرار گرفتن همه مردم در نقش تماشاچی است. بله مردم توان دخالت در سرنوشت خود را دارند. اما چگونه!؟
▫️در ساختمان مسکونی ما، سالهاست ابتداییترین رسیدگیها در تقویت بنیه و تجهیزات ساختمان صورت نمیگیرد، با این بهانه که این ساختمان باید کوبیده شده و از نو ساخته شود! و پاسخ جدی من به مالکان، یک جمله بیشتر نبوده: "وقتی شما از عهده رفع مشکلات جاری مجتمع برنمیآیید، هرگز قادر به بنای ساختمانی جدید و بهتر نخواهید بود." ساختن اساسی کشور، وقتی مردم از عهده دخالت در مسائل معمولی و جاری ناتوانند، یک شوخی بیشتر نیست!
▫️اگر قرار است ۲۰ نفر برای ما تعیین کنند شبه قانون حجاب، با همه آن مشکلاتش باید لازمالاجرا شود، اگر قرار است عدهای راهحل جنگ را تجویز کرده و بقیه تماشاچی باشند. اگر گفته شود دخالت در کار حاکمیت ناممکن است. بهتر است از ایده بنای یک کشور متمدن، مبتنی بر علم روز و دمکراسی دست بکشیم. هیچ تحول مثبتی بدون مسئولیت پذیری و حضور مردم در صحنه اتفاق نمیافتد.
▫️طرفداران جنگ معتقدند اکثریت مردم موافق ایدهی آنها هستند تا پوزه آمریکا و اسرائیل را به خاک بمالند! غالب اپوزیسیون خارجی معتقدند اکثر مردم موافق جنگ هستند تا بواسطه آن از شر این نظام ناکارآمد رها شوند. ما معتقدیم اکثر مردم مخالف جنگ هستند و توان انجام تغییرات در کشور را دارا هستند. اما کدام "اکثریت" واقعی است؟! معمایی که حاکمان نهایت سوءاستفاده را از آن میکند. رفراندوم ممنوع است، نظرسنجی علمی مجرمانه است، حضور خیابانی سرکوب میشود. نویسندگان مقالات به اتهامهای واهی و امنیتی به دادگاه فراخوانده میشوند. اما آیا این یک "پایان" است؟ خیر! "ذهنهای فعال راههای جدید میآفرینند" و تسلیم شرایط نمیشوند.
▫️این همان نکتهای است که مغفول مانده. بیاقدامی یعنی تسلیم. یعنی پذیرش شکست قبل از درگیری. و باید پذیرفت زندگی صحنه نبرد است. و تولید راهحلهای نو با حضور همگانی در صحنه. ما نمیتوانیم ادعا کنیم، مخالفان جنگ حتما اکثریت مردم کشور هستند. اما حاکمیت چنان نمایش میدهد که اکثریت مردم موافق جنگ و مقابله با آمریکا هستند! رسانههای خارجی با آب و تاب از فواید حمله میگویند. ولی صاحبان کشور و مردم چه نظری دارند؟ فعلا هیچ!
▫️آقایان مهرآیین و تاجزاده، راه انذار و هشدار شجاعانه به حاکمیت را در پیش گرفتهاند، با پذیرش همهی عواقب سخت آن. دوست اندیشمند دیگرم ، آقای رضا رضایی، نهضت نامهنگاری به رهبری را پیشنهاد داده. هر دو راه بسیار موثرند. اما پیشنهاد من؛ پیدا کردن راههایی جدید و کم خطر برای انعکاس نظر صریح مردم به حاکمان است. وقتی ما معتقدیم خطر ده درصدی حمله را نباید نادیده گرفت، این احتمال را که حکومت با دریافت نظرات مردم ناگزیر از تصمیم عاقلانه خواهد شد را نباید نادیده انگاشت. ما اگر در بیان نظرات خود کوتاهی کنیم، یا بترسیم، هرگز شایسته کشوری پیشرفته نیستیم. سکوت یعنی استقبال از جنگ. همانطور که سالهاست با سکوتمان عوارض پیشینی جنگ را که همان سقوط اقتصاد و فقر گسترده را تحمل کردهایم.
▫️"نه به جنگ" معنایش تسلیم نیست. مذاکره جدی برای پیشگیری از جنگ یک ضرورت است. سپردن امور مهم کشور به عدهای اندک و جنگطلب، یعنی اجازهی تخریب کشور. بدخواهان از حضور مردم میترسند! ما راهی جز آمدن به صحنه و ایفای نقش، به هر طریقی نداریم. بینهایت راه وجود دارد، وقتی اراده کنیم! هیچ اقلیتی، ولو در حاکمیت نمیتواند جنگ را به ما تحمیل کند، مگر خودمان هم بخواهیم! تاجزادهها، مهرآیینها، مدنیها، و دلسوزان بسیاری وجود دارند. اما تا وقتی ما تصمیم خود را نگرفته و نشستهایم جای همه آنها زندان است! تداوم مشکلات اقتصادی، سقوط ارزش پول ملی، ادامه فقر و این بار جنگ وجود خواهند داشت تا ما مردم در صحنه حضور نیافتهایم.
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 جنگ بی پشتیبانی ملت نمیشود
✍ ناصر دانشفر
🔺از نگاه نگارنده احتمال وقوع جنگ ناچیز است و لذا آنچه در پی میآید، تنها به دلیل ترس از اتفاقی میباشد که از نگاه منطقی رخدادی نامحتمل است. هرچند که تجربه نشان داده که در نظاممقدس گاه امر تقریباً محال هم جامهٔ عمل میپوشد. آری در این نظام عاقلانه نیست که به یک موضوع ظاهراً ناممکن نپرداخت که هیچ کار آن به کار آدمیزاد نمیماند.
🔺ما بیتعارف خدمتتان عرض میکنیم که به قول استاد بادکوبهای همچنان دلمان با فتنهگران است و اصولاً به آنچه شما فتنهگری میخوانید، افتخار میکنیم. گیریم ما بر خطا باشیم و تا هماکنون نیز به اشتباه خود پی نبرده باشیم، آیا بر شما به عنوان مدیر مدبر این سامان نیست که در این شرایط دشوار تمهیداتی بیندیشید که ملت را یکپارچه کنید؟ آیا حکمت اقتضاء نمیکند که مردم بریده از نظام که طبق نتایج انتخابات پیشین ریاست جمهوری و به ویژه مجلس، اکثریت قاطع کشور میباشند را به راهبرد اتخاذ شده توسط جنابتان قانع بفرمایید؟
📎منبع و متن کامل
@Kaleme
✍ ناصر دانشفر
🔺از نگاه نگارنده احتمال وقوع جنگ ناچیز است و لذا آنچه در پی میآید، تنها به دلیل ترس از اتفاقی میباشد که از نگاه منطقی رخدادی نامحتمل است. هرچند که تجربه نشان داده که در نظاممقدس گاه امر تقریباً محال هم جامهٔ عمل میپوشد. آری در این نظام عاقلانه نیست که به یک موضوع ظاهراً ناممکن نپرداخت که هیچ کار آن به کار آدمیزاد نمیماند.
🔺ما بیتعارف خدمتتان عرض میکنیم که به قول استاد بادکوبهای همچنان دلمان با فتنهگران است و اصولاً به آنچه شما فتنهگری میخوانید، افتخار میکنیم. گیریم ما بر خطا باشیم و تا هماکنون نیز به اشتباه خود پی نبرده باشیم، آیا بر شما به عنوان مدیر مدبر این سامان نیست که در این شرایط دشوار تمهیداتی بیندیشید که ملت را یکپارچه کنید؟ آیا حکمت اقتضاء نمیکند که مردم بریده از نظام که طبق نتایج انتخابات پیشین ریاست جمهوری و به ویژه مجلس، اکثریت قاطع کشور میباشند را به راهبرد اتخاذ شده توسط جنابتان قانع بفرمایید؟
📎منبع و متن کامل
@Kaleme
Telegram
پیغام آشنا - ناصر دانشفر
جنگ بی پشتیبانی ملت نمیشود
✍ ناصر دانشفر
در ابتدای سخن عرض میکنم که بنده نیز چون جناب خامنهای باور دارم که جنگ نمیشود و یا به بیان ایشان شرارتی از بیرون صورت نخواهد گرفت، چرا که ایشان چارهای جز نرمش قهرمانانه در حد المپیک ندارند و اکنون با خرج کردن…
✍ ناصر دانشفر
در ابتدای سخن عرض میکنم که بنده نیز چون جناب خامنهای باور دارم که جنگ نمیشود و یا به بیان ایشان شرارتی از بیرون صورت نخواهد گرفت، چرا که ایشان چارهای جز نرمش قهرمانانه در حد المپیک ندارند و اکنون با خرج کردن…
🔴 چرا باید اول از زبان ترامپ بفهمیم چه میگذرد؟
✍️ اکبر اعلمی
دیشب ترامپ از مذاکره مستقیم با ایران گفت. امروز عراقچی در توییتی صراحتاً نوشت: «ایران و آمریکا شنبه در عمان مذاکرات غیرمستقیم سطحبالا خواهند داشت. این مذاکرات هم فرصتاند، هم آزمون؛ توپ در زمین آمریکاست.» این دیگر تأیید تلویحی نیست؛ زمان، مکان، سطح مذاکرات مشخص است. فقط نام طرف ایرانی پنهان مانده.
اما مهمتر از خود مذاکره، روایت آن است: چرا باید اول از زبان ترامپ بفهمیم چه میگذرد؟ چرا روایت رسمی همیشه دیرتر، ناقصتر، یا مبهمتر است؟ ایکاش اینبار یکی از مقامات ایرانی، پیش از ترامپِ دهنلق، صریحتر سخن میگفت، از نام و مقام مذاکرهکنندهها مینوشت و پنهانکاریهای گذشته را جبران میکرد. مذاکره بهجای خود؛ اما صداقت با مردم، مهمتر از هر توافقی است.
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ اکبر اعلمی
دیشب ترامپ از مذاکره مستقیم با ایران گفت. امروز عراقچی در توییتی صراحتاً نوشت: «ایران و آمریکا شنبه در عمان مذاکرات غیرمستقیم سطحبالا خواهند داشت. این مذاکرات هم فرصتاند، هم آزمون؛ توپ در زمین آمریکاست.» این دیگر تأیید تلویحی نیست؛ زمان، مکان، سطح مذاکرات مشخص است. فقط نام طرف ایرانی پنهان مانده.
اما مهمتر از خود مذاکره، روایت آن است: چرا باید اول از زبان ترامپ بفهمیم چه میگذرد؟ چرا روایت رسمی همیشه دیرتر، ناقصتر، یا مبهمتر است؟ ایکاش اینبار یکی از مقامات ایرانی، پیش از ترامپِ دهنلق، صریحتر سخن میگفت، از نام و مقام مذاکرهکنندهها مینوشت و پنهانکاریهای گذشته را جبران میکرد. مذاکره بهجای خود؛ اما صداقت با مردم، مهمتر از هر توافقی است.
*کانال نویسنده
@kaleme
▫️ملاقات دو دیپلمات بلندپایه برای مذاکرات غیرمستقیم! یعنی تبدیل امری عادی و ضروری به ادعایی مضحک و معضلی پیچیده. مناقشه در مورد مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات، نشان میدهد چگونه ایران و ایرانیان اسیر سخنان و مواضع بیهوده و فرافکنیهای مستمر رهبری خودشیفته و غیرپاسخگو هستند.
✍️ اردشیر امیرارجمند
شبکه ایکس
@kaleme
✍️ اردشیر امیرارجمند
شبکه ایکس
@kaleme
🔴 دو گزینه گریزناپذیر و یک نتیجه
✍ مرضیه حاجیهاشمی
▫️لیبی در دوره دیکتاتوری «قذافی» از سال ۱۹۷۰ میلادی به فعالیتهای هستهای روی آورد و ضمن توسعه تسلیحات موشکی دوربرد، نگرانی جامعه بین المللی برای دستیابی و به کارگیری سلاحهای کشتار جمعی اعم از هستهای، شیمیایی و بیولوژیکی را افزایش داد و این در حالی بود که از گروههای تروریستی نیز حمایت میکرد که نمونه آن در عملیات تروریستی «لاکربی» بود، به گونهای که از دهه ۸۰ میلادی تحت تحریمهای شدید اقتصادی، سیاسی و نظامی سازمان ملل و آمریکا به عنوان یک رژیم تروریستی قرار گرفت.
▫️با ظهور «نئوکنسرواتیسم» در جامعه سیاسی ایالات متحده پس از حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر، فشار این کشور بر اشاعه دهندگان سلاحهای کشتار جمعی و حامیان تروریسم به ویژه در خاورمیانه فزونی یافت و شرایط چنان بر قذافی تنگ آمد که برای فرار از سرنوشتی چون «صدام حسین»، حاضر به مذاکره با آمریکا شد. طی مذاکراتی که به طور غیر مستقیم، توسط کشورهایی چون عمان، مراکش و سوئیس انجام میشد، قذافی ابتدا مدارک و اسناد برنامههای تسلیحاتی خود را در اختیار آمریکا قرار داد و پس از آن پذیرفت که بازرسان بین المللی از مراکز تسلیحاتی و اتمی لیبی بازدید کنند.
▫️در این مذاکرات؛ حتی لیبی مجبور شد بپذیرد که برد موشکهایش را طبق مقررات MTCR به زیر ۳۰۰ کیلومتر کاهش دهد و در مقابل تحریمهای سازمان ملل، لغو و لیبی از انزوای منطقه ای و بین المللی خارج شد. «مدل لیبی» مدلی از مذاکره، تحت فشار حداکثری و صرفاً برای بقاست که آلترناتیو آن تنها حمله نظامی است؛ یعنی یک ساختار سیاسی، چنان برخلاف نظم بین المللی عمل کند که تنها دو گزینه پیش روی خود، باقی بگذارد، دو گزینهای که بسته به شرایط داخلی میتواند، به یک یا دو نتیجه متفاوت ختم شود.
▫️اگر توافق یک حاکم خودکامه در سطح بین المللی که در اصل برای مهار وی در منطقه و نظام بینالملل بر او تحمیل شده است، همزمان با توافق در سطح داخلی، مردم و نخبگان آن کشور صورت گیرد و همچنان که به خواست قدرتهای بینالمللی، تمکین میکند، در برابر خواست مردم و نخبگان مدنی که خواستهای مردم را نمایندگی میکنند، سر فرود آورد، میتواند، شانسی برای بقای حکومتش وجود داشته باشد و نتیجه هر دو گزینه مذاکره و گزینه حمله نظامی یکسان نباشد.
▫️اما اگر ساختار قدرت، همچنان فرد محور باشد و نهادها و نخبگان مدنی سرکوب شده و مطالبات مردم، اولویت سیاستگذاریهای داخلی و خارجی قرار نگیرد؛ حتی اگر توافق منجر به برداشتن فشارهای شدید اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی مردم شود؛ اما به دلیل بیتوجهی به مطالبات عموما سیاسی و اجتماعی مردم و عدم رضایت جامعه مدنی و نخبگانی، ادامه سرکوب آزادیهای مدنی و مطالبات به ویژه اقشار متوسط که دوباره در شرایط رونق اقتصادی، فربه میشوند و همزمانی این شرایط با ریزش پایگاه ایدئولوژیک حکومت در بین حامیان، به دلیل عدول از آنچه سالها ارزشهای محوری خود در صحنه بین المللی عنوان کرده و احتمال از دست رفتن حداقل مشروعیت حیاتی اش که متکی بر آن به بقای خود ادامه میداد و سرکوبها را مشروع میساخت، شانس بقا را از دست میدهد.
▫️اگر دستگاه سرکوب که تابع قدرت حاکم است، همچنان توان فیزیکی و ابزار سرکوب را داشته باشد؛ اما به دلایل مختلف، اعم از نفوذ باور به عدم مشروعیت رژیم حاکم یا نفوذ ایدئولوژی و باورهای معترضان به درون آنها و ... دچار ناکارآمدی در سرکوب شوند، سقوط حتمی است؛ لذا میتوان اصلیترین پیامد توافقهای تحمیلی بدون توافق با جامعه، برای قدرتهای خودکامه را از دست دادن مشروعیت، بین مدافعان اصلی و دستگاه سرکوب و متعاقب آن از دست رفتن انگیزه سرکوب و ناکارآمدی آنها دانست، پیامدی که توافق را در کام خودکامگان، چونان پیامدهای حمله نظامی، تلختر از زهر میکند، دو گزینه گریزناپذیر و یک نتیجه، پایان خودکامگی.
*کانال نویسنده
@Kaleme
✍ مرضیه حاجیهاشمی
▫️لیبی در دوره دیکتاتوری «قذافی» از سال ۱۹۷۰ میلادی به فعالیتهای هستهای روی آورد و ضمن توسعه تسلیحات موشکی دوربرد، نگرانی جامعه بین المللی برای دستیابی و به کارگیری سلاحهای کشتار جمعی اعم از هستهای، شیمیایی و بیولوژیکی را افزایش داد و این در حالی بود که از گروههای تروریستی نیز حمایت میکرد که نمونه آن در عملیات تروریستی «لاکربی» بود، به گونهای که از دهه ۸۰ میلادی تحت تحریمهای شدید اقتصادی، سیاسی و نظامی سازمان ملل و آمریکا به عنوان یک رژیم تروریستی قرار گرفت.
▫️با ظهور «نئوکنسرواتیسم» در جامعه سیاسی ایالات متحده پس از حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر، فشار این کشور بر اشاعه دهندگان سلاحهای کشتار جمعی و حامیان تروریسم به ویژه در خاورمیانه فزونی یافت و شرایط چنان بر قذافی تنگ آمد که برای فرار از سرنوشتی چون «صدام حسین»، حاضر به مذاکره با آمریکا شد. طی مذاکراتی که به طور غیر مستقیم، توسط کشورهایی چون عمان، مراکش و سوئیس انجام میشد، قذافی ابتدا مدارک و اسناد برنامههای تسلیحاتی خود را در اختیار آمریکا قرار داد و پس از آن پذیرفت که بازرسان بین المللی از مراکز تسلیحاتی و اتمی لیبی بازدید کنند.
▫️در این مذاکرات؛ حتی لیبی مجبور شد بپذیرد که برد موشکهایش را طبق مقررات MTCR به زیر ۳۰۰ کیلومتر کاهش دهد و در مقابل تحریمهای سازمان ملل، لغو و لیبی از انزوای منطقه ای و بین المللی خارج شد. «مدل لیبی» مدلی از مذاکره، تحت فشار حداکثری و صرفاً برای بقاست که آلترناتیو آن تنها حمله نظامی است؛ یعنی یک ساختار سیاسی، چنان برخلاف نظم بین المللی عمل کند که تنها دو گزینه پیش روی خود، باقی بگذارد، دو گزینهای که بسته به شرایط داخلی میتواند، به یک یا دو نتیجه متفاوت ختم شود.
▫️اگر توافق یک حاکم خودکامه در سطح بین المللی که در اصل برای مهار وی در منطقه و نظام بینالملل بر او تحمیل شده است، همزمان با توافق در سطح داخلی، مردم و نخبگان آن کشور صورت گیرد و همچنان که به خواست قدرتهای بینالمللی، تمکین میکند، در برابر خواست مردم و نخبگان مدنی که خواستهای مردم را نمایندگی میکنند، سر فرود آورد، میتواند، شانسی برای بقای حکومتش وجود داشته باشد و نتیجه هر دو گزینه مذاکره و گزینه حمله نظامی یکسان نباشد.
▫️اما اگر ساختار قدرت، همچنان فرد محور باشد و نهادها و نخبگان مدنی سرکوب شده و مطالبات مردم، اولویت سیاستگذاریهای داخلی و خارجی قرار نگیرد؛ حتی اگر توافق منجر به برداشتن فشارهای شدید اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی مردم شود؛ اما به دلیل بیتوجهی به مطالبات عموما سیاسی و اجتماعی مردم و عدم رضایت جامعه مدنی و نخبگانی، ادامه سرکوب آزادیهای مدنی و مطالبات به ویژه اقشار متوسط که دوباره در شرایط رونق اقتصادی، فربه میشوند و همزمانی این شرایط با ریزش پایگاه ایدئولوژیک حکومت در بین حامیان، به دلیل عدول از آنچه سالها ارزشهای محوری خود در صحنه بین المللی عنوان کرده و احتمال از دست رفتن حداقل مشروعیت حیاتی اش که متکی بر آن به بقای خود ادامه میداد و سرکوبها را مشروع میساخت، شانس بقا را از دست میدهد.
▫️اگر دستگاه سرکوب که تابع قدرت حاکم است، همچنان توان فیزیکی و ابزار سرکوب را داشته باشد؛ اما به دلایل مختلف، اعم از نفوذ باور به عدم مشروعیت رژیم حاکم یا نفوذ ایدئولوژی و باورهای معترضان به درون آنها و ... دچار ناکارآمدی در سرکوب شوند، سقوط حتمی است؛ لذا میتوان اصلیترین پیامد توافقهای تحمیلی بدون توافق با جامعه، برای قدرتهای خودکامه را از دست دادن مشروعیت، بین مدافعان اصلی و دستگاه سرکوب و متعاقب آن از دست رفتن انگیزه سرکوب و ناکارآمدی آنها دانست، پیامدی که توافق را در کام خودکامگان، چونان پیامدهای حمله نظامی، تلختر از زهر میکند، دو گزینه گریزناپذیر و یک نتیجه، پایان خودکامگی.
*کانال نویسنده
@Kaleme