🔴 از سرنوشت بشار اسد درس بگیرید
✍ ناصر دانشفر
▫️ولیامر مسلمینجهان در نطق خود به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۴ فرمودهاند: «حوادثی که پی در پی در این سال گذشته اتفاق افتاد، شبیه حوادث سال ۶۰ و دارای مشقتها و سختیهای زیادی برای مردم عزیز ما بود». از هر جهت که به این عبارت نگاه کنیم، امکان ندارد که بتوانیم توجیهی برای صحت آن پیدا کنیم. تنها به یک شکل و شمایل میتوان اذعان به درستی بیانات معظمله نمود که منظور از ملت، همان ده پانزده درصد حامیان نظاممقدس باشد. آنانی که بدلایل مختلف ماندن این سیستم ناکارامد و فاسد را به سقوط آن ترجیح میدهند. البته به گمان نگارنده، مهمترین دلیل حمایت این بخش از جامعه به وجود زمینههای رانت و فساد موجود در این حکومت مرتبط است، اگرچه نمیتوان انکار نمود که هستند کسانی که هنوز به مبانی فکری و ایدئولوژی حاکم باور دارند و برای آن حاضر به همه نوع فداکاری میباشند.
▫️اما اگر منظور جناب خامنهای از واژهٔ مردم را همهٔ شهروندان این مملکت فرض کنیم، قطعاً شرایط کنونی و سال شصت، قابل قیاس نمیباشد. قطعاً رهبر معظم بر این نکته واقفند که در آن سالها جمهوریاسلامی مورد حمایت اکثریت قاطع مردم ایران بود و اکنون قریب به اتفاق هموطنان با نوع حکومتداری شما نه فقط زاویه دارند که بسیاری از حکومت دینی بیزارند. دیگر اینکه در آن روزگار افراد مورد حملهٔ مخالفان نظام، از جمله شهیدان محراب، شهدای حزب جمهوری اسلامی و رئیس جمهور و نخستوزیر نظام محبوب قلبهای بسیاری بودند. اما در سال گذشته تمامی افراد مورد ترور، ملیت ایرانی نداشتند و اکثر آنان بدلیل نوع سیاستگذاریهای غلط حاکمیت، به درست یا غلط مورد نفرت جمع زیادی از مردم بودند.
▫️دلیل متقن تفاوت این برهه با سال مذکور آن است که در انتخابات ریاستجمهوری متعاقب ترور رئیسجمهور، در آن زمان شما با رأی بیشتر مردم به ریاستجمهوری برگزیده شدید و در این زمان، ۶۰ درصد مردم دور اول انتخابات را تحریم و در دور با شرکت پنجاه درصدی به فردی که مخالف افکار و برنامههای او و شما شهره بود رأی دادند. این حقایق ثابت میکند که رهبری در این قیاس، از بسیاری جهات مرتکب خطا شدهاند و اگر خدایی ناکرده بر اساس این استدلال بنای تعیین راهبرد نسبت به نامهٔ ترامپ را داشته باشند، خود و کشور را به ورطهٔ سقوط خواهند کشاند.
▫️حضرتآقا، شک نکنید شرایط ۱۴۰۴ با ۱۳۶۰ هیچ شباهتی ندارد و این قیاس باطل جز اینکه شما را به اشتباه محاسباتی بیندازد، نتیجهٔ دیگری ندارد. جناب خامنهای شما سالها با همین دو دو تا چهارتای ناصواب کار کشور را به این وضعیت فاجعهبار رساندهاید، شما را به کائنات سوگند میدهم که روی حرفهای وزیر خارجهٔ متوهم جناب پزشکیان حساب نکنید و گمان نبرید که این دیار پا به رکاب شما برای جنگ و جهاد است. از سرنوشت بشار اسد درس بگیرید.
*کانال نویسنده
@kaleme
✍ ناصر دانشفر
▫️ولیامر مسلمینجهان در نطق خود به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۴ فرمودهاند: «حوادثی که پی در پی در این سال گذشته اتفاق افتاد، شبیه حوادث سال ۶۰ و دارای مشقتها و سختیهای زیادی برای مردم عزیز ما بود». از هر جهت که به این عبارت نگاه کنیم، امکان ندارد که بتوانیم توجیهی برای صحت آن پیدا کنیم. تنها به یک شکل و شمایل میتوان اذعان به درستی بیانات معظمله نمود که منظور از ملت، همان ده پانزده درصد حامیان نظاممقدس باشد. آنانی که بدلایل مختلف ماندن این سیستم ناکارامد و فاسد را به سقوط آن ترجیح میدهند. البته به گمان نگارنده، مهمترین دلیل حمایت این بخش از جامعه به وجود زمینههای رانت و فساد موجود در این حکومت مرتبط است، اگرچه نمیتوان انکار نمود که هستند کسانی که هنوز به مبانی فکری و ایدئولوژی حاکم باور دارند و برای آن حاضر به همه نوع فداکاری میباشند.
▫️اما اگر منظور جناب خامنهای از واژهٔ مردم را همهٔ شهروندان این مملکت فرض کنیم، قطعاً شرایط کنونی و سال شصت، قابل قیاس نمیباشد. قطعاً رهبر معظم بر این نکته واقفند که در آن سالها جمهوریاسلامی مورد حمایت اکثریت قاطع مردم ایران بود و اکنون قریب به اتفاق هموطنان با نوع حکومتداری شما نه فقط زاویه دارند که بسیاری از حکومت دینی بیزارند. دیگر اینکه در آن روزگار افراد مورد حملهٔ مخالفان نظام، از جمله شهیدان محراب، شهدای حزب جمهوری اسلامی و رئیس جمهور و نخستوزیر نظام محبوب قلبهای بسیاری بودند. اما در سال گذشته تمامی افراد مورد ترور، ملیت ایرانی نداشتند و اکثر آنان بدلیل نوع سیاستگذاریهای غلط حاکمیت، به درست یا غلط مورد نفرت جمع زیادی از مردم بودند.
▫️دلیل متقن تفاوت این برهه با سال مذکور آن است که در انتخابات ریاستجمهوری متعاقب ترور رئیسجمهور، در آن زمان شما با رأی بیشتر مردم به ریاستجمهوری برگزیده شدید و در این زمان، ۶۰ درصد مردم دور اول انتخابات را تحریم و در دور با شرکت پنجاه درصدی به فردی که مخالف افکار و برنامههای او و شما شهره بود رأی دادند. این حقایق ثابت میکند که رهبری در این قیاس، از بسیاری جهات مرتکب خطا شدهاند و اگر خدایی ناکرده بر اساس این استدلال بنای تعیین راهبرد نسبت به نامهٔ ترامپ را داشته باشند، خود و کشور را به ورطهٔ سقوط خواهند کشاند.
▫️حضرتآقا، شک نکنید شرایط ۱۴۰۴ با ۱۳۶۰ هیچ شباهتی ندارد و این قیاس باطل جز اینکه شما را به اشتباه محاسباتی بیندازد، نتیجهٔ دیگری ندارد. جناب خامنهای شما سالها با همین دو دو تا چهارتای ناصواب کار کشور را به این وضعیت فاجعهبار رساندهاید، شما را به کائنات سوگند میدهم که روی حرفهای وزیر خارجهٔ متوهم جناب پزشکیان حساب نکنید و گمان نبرید که این دیار پا به رکاب شما برای جنگ و جهاد است. از سرنوشت بشار اسد درس بگیرید.
*کانال نویسنده
@kaleme
▫️دائماً برای هم پیام میفرستیم که امسال انشاالله سال خوبی باشد برای جنابعالی و همهی مردم و آرزو میکنیم که امسال، فلان و بهمان شود. تعارف کم کن و بر مبلغ افزا.
سال نو درصورتی برای شما و من و ما مبارک خواهدبود که «خودمان» به آن برکت دهیم. از جمعشدن است که برکت ایجاد میشود (یدالله معالجماعه) حتی در جمعشدنِ دو نفر. بیایید گفتگوی جمعی، پیرامون یاری به مردم و کشور را از نفرات کم شروع کنیم و سپس درصورت امکان تعداد را بیشتر کنیم تا دورهمیهای حضوری شکلبگیرد.
محتوای این دیدارهای منظم میتواند برنامهریزی و اجرای انواع کمک به فقرا، فعالیت محیط زیستی، آموزش کودکان نیازمند، کتابخوانیِ جمعی در هر زمینهی مورد علاقه، ارائهی بحثهای سیاسی، پیادهروی و کوهنوردی و انواع ورزش و یا هر حوزهی دیگری باشد.
این یعنی تمرین کار جمعی و تمرین دموکراسی که خواهان آنیم ولی چون خودمان دموکرات نیستیم باید تمرین و تلاش کنیم تا آنرا در خود، بهوجود بیاوریم. این است که برکت میآورَد و سالمان را مبارک میکند.
✍️ کیوان صمیمی
@kaleme
سال نو درصورتی برای شما و من و ما مبارک خواهدبود که «خودمان» به آن برکت دهیم. از جمعشدن است که برکت ایجاد میشود (یدالله معالجماعه) حتی در جمعشدنِ دو نفر. بیایید گفتگوی جمعی، پیرامون یاری به مردم و کشور را از نفرات کم شروع کنیم و سپس درصورت امکان تعداد را بیشتر کنیم تا دورهمیهای حضوری شکلبگیرد.
محتوای این دیدارهای منظم میتواند برنامهریزی و اجرای انواع کمک به فقرا، فعالیت محیط زیستی، آموزش کودکان نیازمند، کتابخوانیِ جمعی در هر زمینهی مورد علاقه، ارائهی بحثهای سیاسی، پیادهروی و کوهنوردی و انواع ورزش و یا هر حوزهی دیگری باشد.
این یعنی تمرین کار جمعی و تمرین دموکراسی که خواهان آنیم ولی چون خودمان دموکرات نیستیم باید تمرین و تلاش کنیم تا آنرا در خود، بهوجود بیاوریم. این است که برکت میآورَد و سالمان را مبارک میکند.
✍️ کیوان صمیمی
@kaleme
🔴 جرم انگاری "حقیقت" در جمهوری اسلامی
✍️ مطهره گونهای
۲۴ مارس، "روز جهانی حق دانستن حقیقت" است. هنگامی که صاحبان ایدئولوژی، تبدیل به صاحبان قدرت میشوند، "حقیقت" را هم به انقیاد خود درمیآورند. یعنی اربابان قدرت، تعریفی برساخته و دروغین از حقیقت را بر شهروندان جامعه، تحمیل میکنند و اگر فردی این "کذب بدل به حقیقت" را انکار کند، غیرخودی شناخته شده و مطرود میشود.
رژیمهای استبدادی ایدئولوژیک، اولا باور به منحصر به فرد بودن انسانها و تکثر اندیشه آنها ندارند و در راستای سلب آن، اصالت "حقیقت" را کتمان میکنند و خود را مسلط بر جان و مال و زندگی مردم میدانند. ثانیا بر این باور موهوم استوار اند که "آزادی"، از جمله آزادی بیان، موجب ازدست رفتن نظم حاکم و درنهایت به وجود آمدن هرج و مرج میشود. بنابراین هم از برملاشدن حقیقت جاری در حاکمیت میهراسند، چرا که شالودهی استبداد را تهدید میکند و هم با تمامی قوا و توان، مقابل آن میایستند.
جمهوری اسلامی نیز ۴۶سال این حق را از مردم دریغ داشته است. از کارنامه سیاه دهه۶۰ و گورهای دسته جمعی خاوران تا پرونده قتلهای زنجیرهای. از انتخابات۸۸ تا شلیک دو موشک به هواپیمای اوکراینی. از فجایع رخ داده در زمان کرونا و دستورالعمل و حکم خامنهای مبنی بر ممنوعیت ورود واکسن و ازدست رفتن جان انسانها تا قتل سبعانه و وحشیانه مهسا امینی و نیکا شاکرمی. و تمام حقایقی که زیر قالی بقای خود پنهان کرده است.
نظامی که نه تنها حقیقت را کتمان میکند، بلکه آن را وارونه و دگرگون جلوه میدهد یا متوسل به "شبه حقیقت"ها توسط بارش رسانهای گسترده میشود تا مردم آن چیزی را باور کنند و بدانند که او میخواهد. اگر هم فعالان سیاسی و مدنی در صدد افشای حقیقت برآیند، آنها را تحت اتهام نشر اکاذیب و یا تبلیغ علیه نظام سرکوب میکند. بدین ترتیب، در تمامی ارکان قدرت، این فریب "حقیقت سازی" یا "انکار" آن وجود دارد.
خامنهای، که خود را ولی امر مسلمین جهان میداند، در تمامی این سالها حتی در یک نشست خبری هم حضور نیافته، چرا که از پاسخگویی عاجز و هراسان است و در سخنرانیهای مونولوگ خود نیز صرفا به تحکیم همان موهومات به نام حقیقت میپردازد و مخاطبان "متحدالشکل" پیرامون خود را هم "مردم" میپندارد، درحالیکه فردیت و منحصر بودن خویش را در شخص و نظامی ایدئولوژیک خلاصه کردهاند.
اما جامعه شبکهای محصول گسترش فراگیر اینترنت و رسانههای جمعی، مردم را از حقیقت و بیان آن باز نمیدارد. اگرچه نظام فریبکار و متوهم جمهوری اسلامی، آن را به انحای گوناگون منکوب کند. زنده باد نام و یاد تمام کسانی که علیرغم شمشیر آختهی سرکوب استبداد دینی، از افشای حقیقت و روشنگری افکار عمومی سرباز نزدند.
*رسانه تحکیم ملت
@kaleme
✍️ مطهره گونهای
۲۴ مارس، "روز جهانی حق دانستن حقیقت" است. هنگامی که صاحبان ایدئولوژی، تبدیل به صاحبان قدرت میشوند، "حقیقت" را هم به انقیاد خود درمیآورند. یعنی اربابان قدرت، تعریفی برساخته و دروغین از حقیقت را بر شهروندان جامعه، تحمیل میکنند و اگر فردی این "کذب بدل به حقیقت" را انکار کند، غیرخودی شناخته شده و مطرود میشود.
رژیمهای استبدادی ایدئولوژیک، اولا باور به منحصر به فرد بودن انسانها و تکثر اندیشه آنها ندارند و در راستای سلب آن، اصالت "حقیقت" را کتمان میکنند و خود را مسلط بر جان و مال و زندگی مردم میدانند. ثانیا بر این باور موهوم استوار اند که "آزادی"، از جمله آزادی بیان، موجب ازدست رفتن نظم حاکم و درنهایت به وجود آمدن هرج و مرج میشود. بنابراین هم از برملاشدن حقیقت جاری در حاکمیت میهراسند، چرا که شالودهی استبداد را تهدید میکند و هم با تمامی قوا و توان، مقابل آن میایستند.
جمهوری اسلامی نیز ۴۶سال این حق را از مردم دریغ داشته است. از کارنامه سیاه دهه۶۰ و گورهای دسته جمعی خاوران تا پرونده قتلهای زنجیرهای. از انتخابات۸۸ تا شلیک دو موشک به هواپیمای اوکراینی. از فجایع رخ داده در زمان کرونا و دستورالعمل و حکم خامنهای مبنی بر ممنوعیت ورود واکسن و ازدست رفتن جان انسانها تا قتل سبعانه و وحشیانه مهسا امینی و نیکا شاکرمی. و تمام حقایقی که زیر قالی بقای خود پنهان کرده است.
نظامی که نه تنها حقیقت را کتمان میکند، بلکه آن را وارونه و دگرگون جلوه میدهد یا متوسل به "شبه حقیقت"ها توسط بارش رسانهای گسترده میشود تا مردم آن چیزی را باور کنند و بدانند که او میخواهد. اگر هم فعالان سیاسی و مدنی در صدد افشای حقیقت برآیند، آنها را تحت اتهام نشر اکاذیب و یا تبلیغ علیه نظام سرکوب میکند. بدین ترتیب، در تمامی ارکان قدرت، این فریب "حقیقت سازی" یا "انکار" آن وجود دارد.
خامنهای، که خود را ولی امر مسلمین جهان میداند، در تمامی این سالها حتی در یک نشست خبری هم حضور نیافته، چرا که از پاسخگویی عاجز و هراسان است و در سخنرانیهای مونولوگ خود نیز صرفا به تحکیم همان موهومات به نام حقیقت میپردازد و مخاطبان "متحدالشکل" پیرامون خود را هم "مردم" میپندارد، درحالیکه فردیت و منحصر بودن خویش را در شخص و نظامی ایدئولوژیک خلاصه کردهاند.
اما جامعه شبکهای محصول گسترش فراگیر اینترنت و رسانههای جمعی، مردم را از حقیقت و بیان آن باز نمیدارد. اگرچه نظام فریبکار و متوهم جمهوری اسلامی، آن را به انحای گوناگون منکوب کند. زنده باد نام و یاد تمام کسانی که علیرغم شمشیر آختهی سرکوب استبداد دینی، از افشای حقیقت و روشنگری افکار عمومی سرباز نزدند.
*رسانه تحکیم ملت
@kaleme
این مرخصی هفت روزه هم تمام شد و برمیگردم اینجا؛ تختم توی بند نسوان اوین…
اما نمیشد قبل از برگشت تشکر نکنم از روزنامهنگارهایی که برای آزادی نامه امضا کردن، قدردان تک تک شما هستم همکاران عزیز... به امید روزی که هیچ روزنامهنگاری در ایران ما تحت آزار و تعقیب قضایی قرار نگیرد.
✍️ نقش ومتن: ویدا ربانی
شبکه ایکس
@kaleme
اما نمیشد قبل از برگشت تشکر نکنم از روزنامهنگارهایی که برای آزادی نامه امضا کردن، قدردان تک تک شما هستم همکاران عزیز... به امید روزی که هیچ روزنامهنگاری در ایران ما تحت آزار و تعقیب قضایی قرار نگیرد.
✍️ نقش ومتن: ویدا ربانی
شبکه ایکس
@kaleme
🔴 زندگی و شغل ناامن؛
مرگ نزدیک به ۲۰۰ کارگر در هر ماه!
▫️مرگ ۱۰۷۷ کارگر در ۶ماهِ نخست سال ۱۴۰۳، به معنای مرگ حدود ۲۰۰ کارگر در هر ماه بر اثر حادثه کار است؛ به گزارش خبرگزاری ایلنا در هر هفته، حدود ۵۰ کارگر بر اثر حادثه کار و بیتوجهی و اهمال کارفرمایان و عدم نظارت بازرسان کار جان خود را از دست میدهند.
▫️بیشترین علت مرگ در حوادث کار «سقوط از بلندی» ذکر شده تا آنجا که طی این مدت ۴۹۸ نفر بر اثر افتادن، جان خود را از دست دادهاند. پس از آن «اصابت جسم سخت» با ۲۴۶ متوفی بیشترین آمار فوتی در حوادث کار را به خود اختصاص داده است. «برقگرفتگی» با ۱۵۵، «سوختگی» با ۶۵ و «کمبود اکسیژن» با ۳۵ متوفی در رتبههای بعدی عوامل فوت بر اثر حوادث کار قرار دارند. در این گزارش به علت مرگ ۷۸ کارگر اشاره نشده است.
@kaleme
مرگ نزدیک به ۲۰۰ کارگر در هر ماه!
▫️مرگ ۱۰۷۷ کارگر در ۶ماهِ نخست سال ۱۴۰۳، به معنای مرگ حدود ۲۰۰ کارگر در هر ماه بر اثر حادثه کار است؛ به گزارش خبرگزاری ایلنا در هر هفته، حدود ۵۰ کارگر بر اثر حادثه کار و بیتوجهی و اهمال کارفرمایان و عدم نظارت بازرسان کار جان خود را از دست میدهند.
▫️بیشترین علت مرگ در حوادث کار «سقوط از بلندی» ذکر شده تا آنجا که طی این مدت ۴۹۸ نفر بر اثر افتادن، جان خود را از دست دادهاند. پس از آن «اصابت جسم سخت» با ۲۴۶ متوفی بیشترین آمار فوتی در حوادث کار را به خود اختصاص داده است. «برقگرفتگی» با ۱۵۵، «سوختگی» با ۶۵ و «کمبود اکسیژن» با ۳۵ متوفی در رتبههای بعدی عوامل فوت بر اثر حوادث کار قرار دارند. در این گزارش به علت مرگ ۷۸ کارگر اشاره نشده است.
@kaleme
سفره هفتسین برای سعید مدنی، جامعهشناس زندانی که خانوادهاش پشت شیشه کابین ملاقات زندان، برایش چیدهاند.
📷 melimazhabi
@kaleme
📷 melimazhabi
@kaleme
🔴 لجاجت ملی، تعصب دینی یا نماد فروپاشیدگی؟
✍ مرضیه حاجیهاشمی
▫️امروز تصمیم گرفتم، در این لطافت و باران بهاری، قدم زنان به مسجد بروم و ضمن بهرهمندی از روح جمعی و پیوند معنوی در این روز، مشاهدات میدانی نیز داشته باشم. در مسجد تا جایی که من مشاهده کردم، اکثریت قریب به اتفاق نمازگزاران، در سنین بالای ۶٠ سال به نظر می رسیدند، به طوری که هر سه صف پر بود، از صندلی هایی که دوش به دوش هم نشسته بودند! و شاید یکی دو نفر سنی بین ۵۰ تا ۶۰ داشتند. این بدین معناست، ساختار فرهنگی رسمی و حکومتی دینی نتوانسته است، شکلی از دینداری مطلوب خود را بر جامعه و جمعیت متولد شده پس از انقلاب و نسل های بعد از نسل انقلاب، حاکم کند.
▫️یک زن مسن تقریباً ۷۰ سالهای که روی صندلی جلوی من نشسته بود، برگشت و گفت، دخترم ساعت موبایلم از شب گذشته یک ساعت به جلو رفته و دیشب یک ساعت زودتر زنگ زد، برایم تنظیم میکنی؟ موبایلش را گرفتم، عکس رهبر در پسزمینه گوشی بود، ساعت را روی ۱۲:۴۴ دقیقه تنظیم کردم. سخنران داشت میگفت: دهههای مختلف، حکومتهای پس از پیامبر در مدینه، نقل روایات و احادیث پیامبر توسط صحابی را ممنوع کرده بودند تا کسی از فضایل علی (ع) حرفی نزند و به گوش نسلهای بعدی نرسد. به گونهای که آن نسلها مطابق خواست آن حکومتهای دینی تربیت شوند.
▫️روبروی مسجد، پارک زیبای بزرگی است، تصمیم گرفتم، در پارک، زیر نم نم باران قدم بزنم. هر سال نوروز، باغچههای اطراف پارک در پیاده رو، پر از گل بود، در دو بخش بیرونی پارک، نمادهای بزرگ هفتسین وجود داشت، بخشی از پارک، مسقف به چترهای رنگی و بخش دیگر، مسقف به میلههای نوری رنگی و سرتاسر پارک پر از گلکاریهای متنوع بود. حوض بسیار زیبای وسط پارک، تمیز و با آبی شفاف، چشمها را به سوی خود خیره میکرد، طراوت بهاری را به شهروندان هدیه میداد و نسیمی که بر روی این آب و گل ها می رقصید، جان ها را می نوازید؛ اما امسال از هیچ کدام از آنها خبری نبود؛ حتی حوض و آبش کثیف و ... بود!
▫️گمان میبردم، اینکه امسال، شب سال تحویل، کوچه بسیار کثیف بود - در صورتی که قبلاً هر شب، نیمه شب ها، پاکبان آن را میروبید- و همسایهها آن را تمیز کردند، یک امر اتفاقی بود؛ ولی امروز متوجه شدم، امسال، شهرداری به بهانه فقط دو روز عزاداری، حتی مردم را از آنچه خودِ خدا با زیباییهای بهاریش به مردم هدیه داده، محروم نموده است و حتی نظافت و تمیزی معمول بوستانها و کوچهها را دریغ ورزیده. عملی شرم آور که جز حس تنفر و انزجار را بر نمیانگیزد، این هم در روزهایی که میتواند، سرشار از حس زیبا و بهاری پیوستگی و لطافت صفا و همدلی باشد و گذشته از آن، در آغاز سالی که شدیدا به همدلی و همراهی جامعه نیازمندند.
▫️بزرگداشت نوروز، آیین ملی ایرانیان و بخشی از هویت آنها است که گرامی نداشتن و حقیر شمردن آن، توهین ملی تلقی می شود؛ همچنان که آیین های مذهبی چونان شب های قدر و بزرگداشت یاد پیشوایان دینی، بخشی از هویت دینی و مذهبی این مردمان است که باید، آن را پاس داشت و گرامی شمرد. هویت فردی و جمعی افراد، شامل عناصر هویت بخش متعدد است که نادیده انگاشتن هر بخش، نه تنها موجب آزردگی روح جمعی و ملی میشود و آسیبهای فرهنگی در پی دارد؛ بلکه به گروههای مختلف اجتماعی که به انگیزههای مختلف، هویت خود را حول یک عنصر غالب، صورتبندی میکنند، نوعی توهین تلقی میشود و خشم آنها و کنشهای لجاجت آمیز آنها را برمیانگیزد.
▫️گروههای مختلف اجتماعی در درون یک هویت جمعی بزرگ، به وسعت یک ملت، به طور مثال ایرانی، مسلمان و ... که قرنهاست، در کنار یکدیگر زیستهاند، در یک نوع همزیستی و تعادل طبیعی به سر میبرند و در نسبت با هم به گونهای خود تنظیمی، تعامل، مدارا، رفاقت، حرمت و همبستگی نانوشته دارند. وقتی یک عامل بیرونی مانند قدرت سیاسی، این نظم درونی را دستکاری میکند و بر بخشی از هویت جمعی یا عنصر غالب هویتی برخی گروههای اجتماعی، اصرار و سماجت میورزد و در مقابل، برخی دیگر را تحقیر میکند و تعادل جمعی بین گروهها را به هم میزند، جامعه را به سمت نوعی لجاجت سوق میدهد.
▫️وقتی نهادهای حکومتی و نظم دهنده اجتماعی، خود، عامل بی نظمی و عدم تعادل اجتماعی میشوند و گویی با بخش بزرگی از جامعه از در لجاجت در می آیند، چه واکنش های غیر رسمی از سوی جامعه در مقابل این کنشگریهای رسمی مورد انتظار است؟ آیا آنچه امسال در چهره شهر تهران و ... میبینیم که به نام دین خدا، گویی در تقابل با خدا و زیباییهایش برخاستهاند، به واقع نمایشی رقت انگیز از چیست؟ لجاجت ملی، تعصب دینی یا نماد فروپاشیدگی ...؟
*کانال نویسنده
@kaleme
✍ مرضیه حاجیهاشمی
▫️امروز تصمیم گرفتم، در این لطافت و باران بهاری، قدم زنان به مسجد بروم و ضمن بهرهمندی از روح جمعی و پیوند معنوی در این روز، مشاهدات میدانی نیز داشته باشم. در مسجد تا جایی که من مشاهده کردم، اکثریت قریب به اتفاق نمازگزاران، در سنین بالای ۶٠ سال به نظر می رسیدند، به طوری که هر سه صف پر بود، از صندلی هایی که دوش به دوش هم نشسته بودند! و شاید یکی دو نفر سنی بین ۵۰ تا ۶۰ داشتند. این بدین معناست، ساختار فرهنگی رسمی و حکومتی دینی نتوانسته است، شکلی از دینداری مطلوب خود را بر جامعه و جمعیت متولد شده پس از انقلاب و نسل های بعد از نسل انقلاب، حاکم کند.
▫️یک زن مسن تقریباً ۷۰ سالهای که روی صندلی جلوی من نشسته بود، برگشت و گفت، دخترم ساعت موبایلم از شب گذشته یک ساعت به جلو رفته و دیشب یک ساعت زودتر زنگ زد، برایم تنظیم میکنی؟ موبایلش را گرفتم، عکس رهبر در پسزمینه گوشی بود، ساعت را روی ۱۲:۴۴ دقیقه تنظیم کردم. سخنران داشت میگفت: دهههای مختلف، حکومتهای پس از پیامبر در مدینه، نقل روایات و احادیث پیامبر توسط صحابی را ممنوع کرده بودند تا کسی از فضایل علی (ع) حرفی نزند و به گوش نسلهای بعدی نرسد. به گونهای که آن نسلها مطابق خواست آن حکومتهای دینی تربیت شوند.
▫️روبروی مسجد، پارک زیبای بزرگی است، تصمیم گرفتم، در پارک، زیر نم نم باران قدم بزنم. هر سال نوروز، باغچههای اطراف پارک در پیاده رو، پر از گل بود، در دو بخش بیرونی پارک، نمادهای بزرگ هفتسین وجود داشت، بخشی از پارک، مسقف به چترهای رنگی و بخش دیگر، مسقف به میلههای نوری رنگی و سرتاسر پارک پر از گلکاریهای متنوع بود. حوض بسیار زیبای وسط پارک، تمیز و با آبی شفاف، چشمها را به سوی خود خیره میکرد، طراوت بهاری را به شهروندان هدیه میداد و نسیمی که بر روی این آب و گل ها می رقصید، جان ها را می نوازید؛ اما امسال از هیچ کدام از آنها خبری نبود؛ حتی حوض و آبش کثیف و ... بود!
▫️گمان میبردم، اینکه امسال، شب سال تحویل، کوچه بسیار کثیف بود - در صورتی که قبلاً هر شب، نیمه شب ها، پاکبان آن را میروبید- و همسایهها آن را تمیز کردند، یک امر اتفاقی بود؛ ولی امروز متوجه شدم، امسال، شهرداری به بهانه فقط دو روز عزاداری، حتی مردم را از آنچه خودِ خدا با زیباییهای بهاریش به مردم هدیه داده، محروم نموده است و حتی نظافت و تمیزی معمول بوستانها و کوچهها را دریغ ورزیده. عملی شرم آور که جز حس تنفر و انزجار را بر نمیانگیزد، این هم در روزهایی که میتواند، سرشار از حس زیبا و بهاری پیوستگی و لطافت صفا و همدلی باشد و گذشته از آن، در آغاز سالی که شدیدا به همدلی و همراهی جامعه نیازمندند.
▫️بزرگداشت نوروز، آیین ملی ایرانیان و بخشی از هویت آنها است که گرامی نداشتن و حقیر شمردن آن، توهین ملی تلقی می شود؛ همچنان که آیین های مذهبی چونان شب های قدر و بزرگداشت یاد پیشوایان دینی، بخشی از هویت دینی و مذهبی این مردمان است که باید، آن را پاس داشت و گرامی شمرد. هویت فردی و جمعی افراد، شامل عناصر هویت بخش متعدد است که نادیده انگاشتن هر بخش، نه تنها موجب آزردگی روح جمعی و ملی میشود و آسیبهای فرهنگی در پی دارد؛ بلکه به گروههای مختلف اجتماعی که به انگیزههای مختلف، هویت خود را حول یک عنصر غالب، صورتبندی میکنند، نوعی توهین تلقی میشود و خشم آنها و کنشهای لجاجت آمیز آنها را برمیانگیزد.
▫️گروههای مختلف اجتماعی در درون یک هویت جمعی بزرگ، به وسعت یک ملت، به طور مثال ایرانی، مسلمان و ... که قرنهاست، در کنار یکدیگر زیستهاند، در یک نوع همزیستی و تعادل طبیعی به سر میبرند و در نسبت با هم به گونهای خود تنظیمی، تعامل، مدارا، رفاقت، حرمت و همبستگی نانوشته دارند. وقتی یک عامل بیرونی مانند قدرت سیاسی، این نظم درونی را دستکاری میکند و بر بخشی از هویت جمعی یا عنصر غالب هویتی برخی گروههای اجتماعی، اصرار و سماجت میورزد و در مقابل، برخی دیگر را تحقیر میکند و تعادل جمعی بین گروهها را به هم میزند، جامعه را به سمت نوعی لجاجت سوق میدهد.
▫️وقتی نهادهای حکومتی و نظم دهنده اجتماعی، خود، عامل بی نظمی و عدم تعادل اجتماعی میشوند و گویی با بخش بزرگی از جامعه از در لجاجت در می آیند، چه واکنش های غیر رسمی از سوی جامعه در مقابل این کنشگریهای رسمی مورد انتظار است؟ آیا آنچه امسال در چهره شهر تهران و ... میبینیم که به نام دین خدا، گویی در تقابل با خدا و زیباییهایش برخاستهاند، به واقع نمایشی رقت انگیز از چیست؟ لجاجت ملی، تعصب دینی یا نماد فروپاشیدگی ...؟
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 حقوق بشر در آستانه
✍️ نیکلاس بکلین
ترجمه: هامون نیشابوری
🔺برای توضیح علت از بین رفتن حمایت از حقوق بشر در سراسر جهان، عوامل بسیاری میتوان ذکر کرد. ازجمله افول دموکراسی در سطح جهان، افزایش قدرت و نفوذ کشورهای مستبد، توانایی دولتها برای مقاومت در برابر فشارهای خارجی با کمک گرفتن از متحدان مستبدشان، برآمدن جنبشهای غیرلیبرال و پوپولیستی، تأثیر اخبار ساختگی و شبکههای اجتماعی بر اعتماد عمومی…
🔺غزه، آخرین مورد در فهرست بلندبالای موارد ناتوانی جامعهی بینالملل در جلوگیری از بروز خشونت گسترده، یک چیز را روشن کرده است: اکنون، مسئلهای که پیش روی تلاشهای حقوق بشری قرار دارد دیگر پیشرفتها و ناکامیهای مقطعی، پیشرفت تدریجی بهرغم ناملایمات تاریخی و تعیین مؤثرترین راهبردها نیست. بلکه مسئله این است که آیا حقوق بشر ــ که در اینجا معنای وسیع آن مد نظر است و شامل دغدغههای بشردوستانه نیز میشود ــ در مواجهه با یک نظم جهانی جدید خواهد توانست موضوعیت خود را در عرصهی سیاست بینالملل حفظ کند و آیا قادر خواهد بود تا از جایگاه خود به عنوان راهنمای حقوق بینالملل و دیپلماسی نهادینهشده بین دولتها محافظت کند یا خیر...
📎منبع و متن کامل
@kaleme
✍️ نیکلاس بکلین
ترجمه: هامون نیشابوری
🔺برای توضیح علت از بین رفتن حمایت از حقوق بشر در سراسر جهان، عوامل بسیاری میتوان ذکر کرد. ازجمله افول دموکراسی در سطح جهان، افزایش قدرت و نفوذ کشورهای مستبد، توانایی دولتها برای مقاومت در برابر فشارهای خارجی با کمک گرفتن از متحدان مستبدشان، برآمدن جنبشهای غیرلیبرال و پوپولیستی، تأثیر اخبار ساختگی و شبکههای اجتماعی بر اعتماد عمومی…
🔺غزه، آخرین مورد در فهرست بلندبالای موارد ناتوانی جامعهی بینالملل در جلوگیری از بروز خشونت گسترده، یک چیز را روشن کرده است: اکنون، مسئلهای که پیش روی تلاشهای حقوق بشری قرار دارد دیگر پیشرفتها و ناکامیهای مقطعی، پیشرفت تدریجی بهرغم ناملایمات تاریخی و تعیین مؤثرترین راهبردها نیست. بلکه مسئله این است که آیا حقوق بشر ــ که در اینجا معنای وسیع آن مد نظر است و شامل دغدغههای بشردوستانه نیز میشود ــ در مواجهه با یک نظم جهانی جدید خواهد توانست موضوعیت خود را در عرصهی سیاست بینالملل حفظ کند و آیا قادر خواهد بود تا از جایگاه خود به عنوان راهنمای حقوق بینالملل و دیپلماسی نهادینهشده بین دولتها محافظت کند یا خیر...
📎منبع و متن کامل
@kaleme
Telegraph
حقوق بشر در آستانه
آیا حقوق بشر میتواند بهرغم افول هژمونی جهانی غرب به بقای خود ادامه دهد؟ بیشک این پرسش برای حامیان حقوق بشر اگر کفرآمیز نباشد دستکم آزارنده است زیرا دقیقاً همان اصولی را نفی میکند که حقوق بشر بینالملل همواره بر آن استوار بوده است: ادعای جهانشمولی، تکیه…
🔴 برای آقا سعید
✍️ حسین رزاق
این عکس برای نوروز سال نود و دو است که خانواده دکتر سعید مدنی در زندان برای او از پشت شیشههای کبره بستهی سالن ملاقات رجائیشهر، سفره هفتسین چیدهاند. حالا دوازده سال گذشته و باز هم نوروزی دیگر را سعید مدنی آنسوی دیوارهای حبس میگذراند! اینبار در تبعیدی غیرقانونی که حتی بنابر همین قوانین بلبشوی جمهوری اسلامی هم باز نیروهای بیوجود امنیتی برای او ترتیب دادند و بی حکم و مستندی روانهی زندان دماوندش کردند. چرا که حافظان تباهی از روشنائیِ اندیشه میترسند!
راستش این نوروز دلم برای تمام عزیزانم در آنسوی دیوارهای اسارتگاههای استبداد خیلی تنگ شده اما برای آقا سعید بیشتر از همه. برای حاج آقا قدیانی، آقا مصطفی، دکتر بهشتی، محمد نجفی، کیوان رحیمیان، آقا سپهر، سید، مطلب، خشایار، مهدی بهمن، حامی، آقا داود، احمدرضا، ضیا و البته مهدی جانم اما شما که غریبه نیستید؛ برای آقا سعید خیلی بیشتر! برای حس پدرانهاش، برای تمام دغدغههایش برای تک تک ما، برای وجود پر خیر و برکتش که وقف جمع میکرد، برای تمام دفعاتی که دو نفری ما را بردند بازجویی و او مدام حواسش به من بود، برای تمام نگرانیهایش از بیماری من، برای تمام خندههایش و شوخیهایش و برای همه چیزش که خاص بود؛ خاصترین شکل یک زندگی پر امید که مقاومت را تام و تمام معنا میبخشید و یک لحظه بین زندگی و مقاومت توفیری قائل نمیشد. آنقدر که همین حالا هم وقتی از زندان زنگ میزند بارها توصیه میکند که زندگی را برای مبارزه تعطیل نکن و هرجور شده برو پسرت را ببین.
حالا دیگر حساب نوروزهایی که دکتر مدنی در حبس گذرانده از دست در رفته؛ انگار تا سایهی شوم استبداد دینی بر این سرزمین گسترده، او هم باید در بند و زندان باشد. چرا که نظام جهل و جور و جنون از هر اندیشه و اندیشهورزی که از نور بگوید میهراسد تا مبادا پرده از ایدئولوژی سیاه و آرمانهای پوچش بیفتد و روز واقعه حتی همین اندک خاطرخواهان مرتجع و چشم انتظاران توهم هم همراه این تباهی مطلقه نمانده باشند!
در انتظار آنروز و آغوش گرم عزیزان در بندم.
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ حسین رزاق
این عکس برای نوروز سال نود و دو است که خانواده دکتر سعید مدنی در زندان برای او از پشت شیشههای کبره بستهی سالن ملاقات رجائیشهر، سفره هفتسین چیدهاند. حالا دوازده سال گذشته و باز هم نوروزی دیگر را سعید مدنی آنسوی دیوارهای حبس میگذراند! اینبار در تبعیدی غیرقانونی که حتی بنابر همین قوانین بلبشوی جمهوری اسلامی هم باز نیروهای بیوجود امنیتی برای او ترتیب دادند و بی حکم و مستندی روانهی زندان دماوندش کردند. چرا که حافظان تباهی از روشنائیِ اندیشه میترسند!
راستش این نوروز دلم برای تمام عزیزانم در آنسوی دیوارهای اسارتگاههای استبداد خیلی تنگ شده اما برای آقا سعید بیشتر از همه. برای حاج آقا قدیانی، آقا مصطفی، دکتر بهشتی، محمد نجفی، کیوان رحیمیان، آقا سپهر، سید، مطلب، خشایار، مهدی بهمن، حامی، آقا داود، احمدرضا، ضیا و البته مهدی جانم اما شما که غریبه نیستید؛ برای آقا سعید خیلی بیشتر! برای حس پدرانهاش، برای تمام دغدغههایش برای تک تک ما، برای وجود پر خیر و برکتش که وقف جمع میکرد، برای تمام دفعاتی که دو نفری ما را بردند بازجویی و او مدام حواسش به من بود، برای تمام نگرانیهایش از بیماری من، برای تمام خندههایش و شوخیهایش و برای همه چیزش که خاص بود؛ خاصترین شکل یک زندگی پر امید که مقاومت را تام و تمام معنا میبخشید و یک لحظه بین زندگی و مقاومت توفیری قائل نمیشد. آنقدر که همین حالا هم وقتی از زندان زنگ میزند بارها توصیه میکند که زندگی را برای مبارزه تعطیل نکن و هرجور شده برو پسرت را ببین.
حالا دیگر حساب نوروزهایی که دکتر مدنی در حبس گذرانده از دست در رفته؛ انگار تا سایهی شوم استبداد دینی بر این سرزمین گسترده، او هم باید در بند و زندان باشد. چرا که نظام جهل و جور و جنون از هر اندیشه و اندیشهورزی که از نور بگوید میهراسد تا مبادا پرده از ایدئولوژی سیاه و آرمانهای پوچش بیفتد و روز واقعه حتی همین اندک خاطرخواهان مرتجع و چشم انتظاران توهم هم همراه این تباهی مطلقه نمانده باشند!
در انتظار آنروز و آغوش گرم عزیزان در بندم.
*کانال نویسنده
@kaleme
Telegram
سایت خبری-تحلیلی کلمه
سفره هفتسین برای سعید مدنی، جامعهشناس زندانی که خانوادهاش پشت شیشه کابین ملاقات زندان، برایش چیدهاند.
📷 melimazhabi
@kaleme
📷 melimazhabi
@kaleme
🔴 امسال، سال خیابان است
✍️ کلمه - عبدالله ناصری
▫️خانم “روت بن گیات” تاریخدان آمریکایی در کتابش با عنوان “مردان قدرتطلب چگونه ظهور میکنند، چرا موفق میشوند و چگونه سقوط میکنند” معتقد است مردان قدرت طلب مثل برلوسکونی، پوتین و (خامنهای) که جز بحران برای مردمان خود چیزی ندارند و با فساد و سانسور و بی توجه به رفاه عمومی جز طمع خود را سیر نمیکنند، فقط دموکراسی را نابود میکنند. خانم “روت” مینویسد چگونگی مبارزه با ظهور این افراد خودکامه یکی از مهمترین مسائل عصر ماست. البته این خانم نسخه عملی هم ارائه میکند. “در این حکومتها سریعترین راهی که به مرگ مستبد منتهی میشود این است که دست داشتن او را در فساد آشکار کنید.”.
▫️روت گیات در وصف حاکم اقتدارگرا بر این باور است: “برای چنین حاکمی، تحول جمعی که عظمت کشور را به ارمغان میآورد، اجرای آداب و مناسک است. مثل سلام “هایل هیتلر” که فراگیر شد.”رهبر جمهوری اسلامی هم دلش میخواست “سلام فرمانده” چنین جایگاهی را داشته باشد. او هیچ وقت در دیالکتیک عرف و شرع و یا ملیت و مذهب نتوانسته بین آن دو را جمع کند، در حالی که برای انسان خردمند این کار خیلی آسان است.
▫️آقای خامنه ای در این حوزه، مردم ایران را مجبور به “شرعمحوری” کرده که ملت هم دائما مقاومت کردهاند ولی هزینه هم دادهاند. به قول شفیعی کدکنی: «ای میهنی که در تو به خواری | مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم | زین گونه زیستیم و هِقهِق گریستیم.» نوروز امسال که حتی رهبر در پیام سال نو از سر لجاجت و یا جهل مقدس به مردم ایران تبریک نگفت، و محدودیتهای شدید ملت از ابراز شادی، پهنههای تاریخی و طبیعی کشور به تسخیر “ملت شاد” در آمد و به رغم ممانعت حکومت، رقص و خوشی کردند. پاسارگاد، تخت جمشید، حافظیه، سعدیه، مقبره خیام و فردوسی شکوه حضور ایرانیان را ثبت کرد.
▫️ایرانیان شریف مقیم انیران هم جای خود را داشتند. این اولین “شکوه حضور” ایرانیان در نوروز پس از انقلاب ۵۷ بود که نشانه نوعی جدید از “مقاومت مدنی” بود. نه از عظمت “شبهای قدر” کاسته شد و بودند بسیاری از مردم ایران هم روز “نو” را بزرگ داشتند و هم شب “قدر” را تکریم و تعزیت کردند. نافرمانی مدنی نوروز امسال نشان داد “حضور خیابانی” مردم آسانتر از ذهنیت ماست. به عنوان یک تحلیلگر تاریخدان، و با توجه به شرایط بسیار لغزندهی حکومت و ترس و لرز شدیدی که رئیس حکومت را در آغوش گرفته به حدی که دیگر پرچم آمریکا را در نهانخانه موشکی خود زیر پا نمیگذارد باید وسعت “نافرمانی مدنی” را گسترش داد؛ نافرمانی با تمرکز بر نفی حکومت دینی.
▫️به عنوان یک تحریمکنندهی انتخابات، منطقا هیچ توقعی از دولت چهاردهم ندارم، مگر فریاد مظلومی را پژواک شدهام. ولی باور دارم فرصت پیشآمده “دوگانهگی حکومت” که اگر رئیس دولت بیشتر هوشمندی کند نمایانتر خواهد شد به نفع اکثریت ملت است. باور عمیق دارم سال ۱۴۰۴ سختتر و پرحادثهتر از سال گذشته خواهد بود ولی همانقدر امیدوارم با حضور خیابانی مردم، به ویژه انقلابیون “زن، زندگی، آزادی” به گذار از ولایت فقیه نزدیکتر خواهیم شد.
@kaleme
✍️ کلمه - عبدالله ناصری
▫️خانم “روت بن گیات” تاریخدان آمریکایی در کتابش با عنوان “مردان قدرتطلب چگونه ظهور میکنند، چرا موفق میشوند و چگونه سقوط میکنند” معتقد است مردان قدرت طلب مثل برلوسکونی، پوتین و (خامنهای) که جز بحران برای مردمان خود چیزی ندارند و با فساد و سانسور و بی توجه به رفاه عمومی جز طمع خود را سیر نمیکنند، فقط دموکراسی را نابود میکنند. خانم “روت” مینویسد چگونگی مبارزه با ظهور این افراد خودکامه یکی از مهمترین مسائل عصر ماست. البته این خانم نسخه عملی هم ارائه میکند. “در این حکومتها سریعترین راهی که به مرگ مستبد منتهی میشود این است که دست داشتن او را در فساد آشکار کنید.”.
▫️روت گیات در وصف حاکم اقتدارگرا بر این باور است: “برای چنین حاکمی، تحول جمعی که عظمت کشور را به ارمغان میآورد، اجرای آداب و مناسک است. مثل سلام “هایل هیتلر” که فراگیر شد.”رهبر جمهوری اسلامی هم دلش میخواست “سلام فرمانده” چنین جایگاهی را داشته باشد. او هیچ وقت در دیالکتیک عرف و شرع و یا ملیت و مذهب نتوانسته بین آن دو را جمع کند، در حالی که برای انسان خردمند این کار خیلی آسان است.
▫️آقای خامنه ای در این حوزه، مردم ایران را مجبور به “شرعمحوری” کرده که ملت هم دائما مقاومت کردهاند ولی هزینه هم دادهاند. به قول شفیعی کدکنی: «ای میهنی که در تو به خواری | مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم | زین گونه زیستیم و هِقهِق گریستیم.» نوروز امسال که حتی رهبر در پیام سال نو از سر لجاجت و یا جهل مقدس به مردم ایران تبریک نگفت، و محدودیتهای شدید ملت از ابراز شادی، پهنههای تاریخی و طبیعی کشور به تسخیر “ملت شاد” در آمد و به رغم ممانعت حکومت، رقص و خوشی کردند. پاسارگاد، تخت جمشید، حافظیه، سعدیه، مقبره خیام و فردوسی شکوه حضور ایرانیان را ثبت کرد.
▫️ایرانیان شریف مقیم انیران هم جای خود را داشتند. این اولین “شکوه حضور” ایرانیان در نوروز پس از انقلاب ۵۷ بود که نشانه نوعی جدید از “مقاومت مدنی” بود. نه از عظمت “شبهای قدر” کاسته شد و بودند بسیاری از مردم ایران هم روز “نو” را بزرگ داشتند و هم شب “قدر” را تکریم و تعزیت کردند. نافرمانی مدنی نوروز امسال نشان داد “حضور خیابانی” مردم آسانتر از ذهنیت ماست. به عنوان یک تحلیلگر تاریخدان، و با توجه به شرایط بسیار لغزندهی حکومت و ترس و لرز شدیدی که رئیس حکومت را در آغوش گرفته به حدی که دیگر پرچم آمریکا را در نهانخانه موشکی خود زیر پا نمیگذارد باید وسعت “نافرمانی مدنی” را گسترش داد؛ نافرمانی با تمرکز بر نفی حکومت دینی.
▫️به عنوان یک تحریمکنندهی انتخابات، منطقا هیچ توقعی از دولت چهاردهم ندارم، مگر فریاد مظلومی را پژواک شدهام. ولی باور دارم فرصت پیشآمده “دوگانهگی حکومت” که اگر رئیس دولت بیشتر هوشمندی کند نمایانتر خواهد شد به نفع اکثریت ملت است. باور عمیق دارم سال ۱۴۰۴ سختتر و پرحادثهتر از سال گذشته خواهد بود ولی همانقدر امیدوارم با حضور خیابانی مردم، به ویژه انقلابیون “زن، زندگی، آزادی” به گذار از ولایت فقیه نزدیکتر خواهیم شد.
@kaleme
🔴 سقوط خودکامه؛
چه پیش برود چه پس!
✍️ ابوالفضل قدیانی
زندان اوین
پس از خیمه شب بازی انتخابات تیرماه ۱۴۰۳ که علی خامنهای خودکامه قدرتپرست ایران سناریوی آن را دیکته کرده بود جماعت صندوقمحور هم اجرای این سناریو را عهدهدار شدند و جهد بلیغی به کار بردند که با انواع و اقسام تحلیلبافیها و ایجاد هراس کاذب در بین ملت از رقیب پزشکیان، شاید بتوانند مردم را مجاب کنند و به پای صندوقهای رأی بیاورند و این انتخابات نمایشی فرمایشی را به افکار عمومی ایران و جهان بفروشند و سرخوش از این پیروزی شادی کنند و شکست تحریم ملی را نظارهگر باشند؛ اما مردم با پاسخ قاطع تحریم اعلام کردند که فریب خیمه شب بازی انتصابات نمایشی فرمایشی را نمیخورند.
روشن است که در بنیاد این مدعا چه مکر سرد و رسوائی نهفته است. انگار بازیچهای در دست علی خامنهای مکار، صاحب اختیار اولین و آخرین است که این چنین معرکهای از"لولو" را بر پا کرده بودند...
📎متن کامل
@kaleme
چه پیش برود چه پس!
✍️ ابوالفضل قدیانی
زندان اوین
پس از خیمه شب بازی انتخابات تیرماه ۱۴۰۳ که علی خامنهای خودکامه قدرتپرست ایران سناریوی آن را دیکته کرده بود جماعت صندوقمحور هم اجرای این سناریو را عهدهدار شدند و جهد بلیغی به کار بردند که با انواع و اقسام تحلیلبافیها و ایجاد هراس کاذب در بین ملت از رقیب پزشکیان، شاید بتوانند مردم را مجاب کنند و به پای صندوقهای رأی بیاورند و این انتخابات نمایشی فرمایشی را به افکار عمومی ایران و جهان بفروشند و سرخوش از این پیروزی شادی کنند و شکست تحریم ملی را نظارهگر باشند؛ اما مردم با پاسخ قاطع تحریم اعلام کردند که فریب خیمه شب بازی انتصابات نمایشی فرمایشی را نمیخورند.
روشن است که در بنیاد این مدعا چه مکر سرد و رسوائی نهفته است. انگار بازیچهای در دست علی خامنهای مکار، صاحب اختیار اولین و آخرین است که این چنین معرکهای از"لولو" را بر پا کرده بودند...
📎متن کامل
@kaleme
🔴 درباره علیرضا بهشتیشیرازی
✍️ مصطفی تاجزاده
زندان اوین
🔺علیرضای عزیز در تیرماه ۱۳۸۸ چند روز پس از حمله به دفتر روزنامه کلمه سبز دستگیر و پس از مدت کوتاهی آزاد شد. اما در دی ماه همان سال راهی اوین گردید تا محکومیت ۵ساله خود را در آنجا پشتسر بگذارد... بار دیگر به جرم سخنرانی در همایش کلابهاوسی «برای نجات ایران» به دو سال زندان جدید محکوم شد…
🔺او همچنان مومن به آرمانهای خود و وفادار به مهندس موسوی است. از فرصت زندان حداکثر استفاده را برای مطالعه، نوشتن مقاله و ترجمه کتاب میبرد. دوستان از آشپزی خوب او در فاصله سالهای ۸۸ به بعد تعریف میکنند اگر چه در این دوره به علت کمردرد فرصت هنرنمایی چندانی ندارد، تکیهکلام سعید مدنی عزیز، به نقل از بهشتی دوستداشتنی، هنگامی که غذا آن چنان که باید و شاید از کار در نمیآمد، این بود: جای نگرانی نیست زیرا تناولکنندگان غذا همه مرد هستند! منظور این بود که مردان قدرت چندانی در تشخیص هر از بر را در غذای طبخشده ندارند! موقعی باید نگران بود که بانوان تشریف دارند!..
📎منبع و متن کامل
📷 علیرضا بهشتی شیرازی
۱. عملیات خیبر | بهمن ۱۳۶۲
۲. زندان اوین ۱۴۰۳/۱۴۰۴
@kaleme
✍️ مصطفی تاجزاده
زندان اوین
🔺علیرضای عزیز در تیرماه ۱۳۸۸ چند روز پس از حمله به دفتر روزنامه کلمه سبز دستگیر و پس از مدت کوتاهی آزاد شد. اما در دی ماه همان سال راهی اوین گردید تا محکومیت ۵ساله خود را در آنجا پشتسر بگذارد... بار دیگر به جرم سخنرانی در همایش کلابهاوسی «برای نجات ایران» به دو سال زندان جدید محکوم شد…
🔺او همچنان مومن به آرمانهای خود و وفادار به مهندس موسوی است. از فرصت زندان حداکثر استفاده را برای مطالعه، نوشتن مقاله و ترجمه کتاب میبرد. دوستان از آشپزی خوب او در فاصله سالهای ۸۸ به بعد تعریف میکنند اگر چه در این دوره به علت کمردرد فرصت هنرنمایی چندانی ندارد، تکیهکلام سعید مدنی عزیز، به نقل از بهشتی دوستداشتنی، هنگامی که غذا آن چنان که باید و شاید از کار در نمیآمد، این بود: جای نگرانی نیست زیرا تناولکنندگان غذا همه مرد هستند! منظور این بود که مردان قدرت چندانی در تشخیص هر از بر را در غذای طبخشده ندارند! موقعی باید نگران بود که بانوان تشریف دارند!..
📎منبع و متن کامل
📷 علیرضا بهشتی شیرازی
۱. عملیات خیبر | بهمن ۱۳۶۲
۲. زندان اوین ۱۴۰۳/۱۴۰۴
@kaleme
🔴 نه، من نمیتوانم دروغ بگویم!
✍ رحیم قمیشی
▫️همیشه در تعطیلات عید نوروز کم کار بودهام، شاید از سر تنبلی! اما این بار تنبلیای در کار نبوده. دو هفته است تعهد سپردهام برای برخورداری از آزادی موقت، چیزی ننویسم. اما هر چه فکرش را میکنم، میبینم نمیتوانم... نه، من این آزادی را نمیخواهم! من نمیخواهم بین من و دوستان شهیدم، فرسنگها فاصله بیفتد. نمیخواهم آن دنیا دوستانم مسخرهام کنند؛ چقدر ترسو بودم. نمیخواهم از آنها خجالت بکشم... پا روی حقیقت بگذارم تا نفس بکشم! نه! من این آزادی را نمیخواهم.
▫️آقای قاضی، آقای بازجو، من دروغ گفتم نمینویسم! آمدم توبه کنم از دروغم. من نمیتوانم ننویسم، وقتی فکر میکنم اگر دوستان شهیدم زنده بودند این روزها یک ثانیه هم آرام نداشتند. به بازجویم گفتم؛ یعنی شهدا همین روزها را برای مردم ما خواسته بودند!؟ من چشمبند ضخیمی روی چشمهایم بود و نمیتوانستم ببینم عکسالعملش چیست، فقط متوجه شدم خیلی مکث کرد. حس کردم او هم مثل من بغض کرده... بالاخره گفت: نه! دیگر بغضم شکست. گفتم مگر ما چه میگوییم!؟ ما صدها هزار شهید ندادیم تا به امروز برسیم!! ما آن نوجوانهای نازنین مجروح را وسط میدان تنها نگذاشتیم که به این روزها برسیم. من به آن نوجوانها بدهکارم، من نمیتوانم آن لحظهای را که تیرخلاص میخوردند را تجسم کنم. ولی آنها تیر خلاص خوردند. بازجویم ساکت شده بود...
▫️- چرا شما نمیفهمید نه فقط من، همه مردم ایران خود را بدهکار آنها میدانند. ما نمیخواهیم دزدیها را ببینیم و ساکت باشیم. ما نمیخواهیم باور کنیم مصلحت نظام آنست که مردم فقیر باشند و هر روز فقیرتر شوند. ما نمیخواهیم باور کنیم بیگناهان در نظام برآمده از شهدا به زندان میافتند! ما نمیخواهیم قبول کنیم همه آن شهدا برای "هیچ" شهید شدند، برای تداوم ظلم و ناکارآمدی... خجالت میکشیدم در حین بازجویی گریه کنم، اما دست خودم نبود.
▫️-آخر چطور دلتان آمد ایثارگران را بزنید؟ چطور دلتان آمد خانهام را به هم بریزید! فقط بگویید دنبال چه میگشتید!؟ دفترچههای خاطرات دخترم و پسرم قرار بود چه داشته باشد؟ لابلای کتابهایم قرار بود چه چیزی پنهان باشد؟ خانه را زیر و رو کردید، چه پیدا کردید؟ از خواهر شهید شرم نکردید کمد لباسهای خوابش را به هم ریختید.. اسناد ارتباط ما را با نتانیاهو میخواستید پیدا کنید؟! خجالت نمیکشیدید فردایش اعلام کنید نتانیاهو ایثارگران و خانوادههای شهدا را هم جذب کرده؟
▫️نه، من نمیتوانم دروغ بگویم! من به قاضی هم دروغ نخواهم گفت... من نمیگذارم شهدا را مصادره کنید. چه کسی گفته شهدا رفتند تا به امروز برسیم؟ چه کسی گفته شهدا خواستند دیکتاتوری در کشور باشد؟ دزدی و گرانی و بیکاری و جنگ توجیه شود، که نمیشود کاری کرد! چه کسی گفته وقتی اکثر مردم چیزی را میخواهند، شهدا ممکن است مخالف آن باشند! نه، من نمیتوانم دروغ بگویم! شهدا همان چیزی را میخواستند که امروز اکثر مردم میخواهند. ایثارگران و خانوادههای شهدا خود را مدیون همین مردم میدانند. افتخار ما نوکری این مردم است، نه نوکری قدرت. مرا اعدام هم کنید، همه ما را حذف کنید، چیزی بر عمر حکومتتان اضافه نمیشود، شما رسوا بودید، رسواتر میشوید!
▫️آمدم تا صادقانه بگویم نه پشیمانم، نه قرار است سکوت کنم، نه پیمانم را با شهدا فراموش میکنم، "ایران" باید همانطور باشد که مردم میخواهند. ایران برای هیچکس نیست. نه هیچ گروه اقلیت اسلحه بهدستی، نه گروهی که زندان دارند و بازداشتگاه، نه گروهی که خود را نمایندگان خدا میدانند. ایران برای همه مردم ایران است... و من دست تکتک آن مردم را میبوسم که با وجود همه سختیها همچنان میبخشندمان، همچنان امیدوارند، همچنان صلحدوستند، و همچنان به فرزندانشان اعتماد میکنند. و باز ما را در آغوش میگیرند و به ما امید میدهند؛ ایران ساخته خواهد شد، با دستان فرزندان خودش بدون دخالت هیچ قدرت خارجی. و "قانون" در این کشور برقرار خواهد شد. و صداقت اصل مهم زندگی خواهد بود. ما با "راستی" ایران را خواهیم ساخت... نه! من نمیتوانم دروغ بگویم...
*کانال نویسنده
@kaleme
✍ رحیم قمیشی
▫️همیشه در تعطیلات عید نوروز کم کار بودهام، شاید از سر تنبلی! اما این بار تنبلیای در کار نبوده. دو هفته است تعهد سپردهام برای برخورداری از آزادی موقت، چیزی ننویسم. اما هر چه فکرش را میکنم، میبینم نمیتوانم... نه، من این آزادی را نمیخواهم! من نمیخواهم بین من و دوستان شهیدم، فرسنگها فاصله بیفتد. نمیخواهم آن دنیا دوستانم مسخرهام کنند؛ چقدر ترسو بودم. نمیخواهم از آنها خجالت بکشم... پا روی حقیقت بگذارم تا نفس بکشم! نه! من این آزادی را نمیخواهم.
▫️آقای قاضی، آقای بازجو، من دروغ گفتم نمینویسم! آمدم توبه کنم از دروغم. من نمیتوانم ننویسم، وقتی فکر میکنم اگر دوستان شهیدم زنده بودند این روزها یک ثانیه هم آرام نداشتند. به بازجویم گفتم؛ یعنی شهدا همین روزها را برای مردم ما خواسته بودند!؟ من چشمبند ضخیمی روی چشمهایم بود و نمیتوانستم ببینم عکسالعملش چیست، فقط متوجه شدم خیلی مکث کرد. حس کردم او هم مثل من بغض کرده... بالاخره گفت: نه! دیگر بغضم شکست. گفتم مگر ما چه میگوییم!؟ ما صدها هزار شهید ندادیم تا به امروز برسیم!! ما آن نوجوانهای نازنین مجروح را وسط میدان تنها نگذاشتیم که به این روزها برسیم. من به آن نوجوانها بدهکارم، من نمیتوانم آن لحظهای را که تیرخلاص میخوردند را تجسم کنم. ولی آنها تیر خلاص خوردند. بازجویم ساکت شده بود...
▫️- چرا شما نمیفهمید نه فقط من، همه مردم ایران خود را بدهکار آنها میدانند. ما نمیخواهیم دزدیها را ببینیم و ساکت باشیم. ما نمیخواهیم باور کنیم مصلحت نظام آنست که مردم فقیر باشند و هر روز فقیرتر شوند. ما نمیخواهیم باور کنیم بیگناهان در نظام برآمده از شهدا به زندان میافتند! ما نمیخواهیم قبول کنیم همه آن شهدا برای "هیچ" شهید شدند، برای تداوم ظلم و ناکارآمدی... خجالت میکشیدم در حین بازجویی گریه کنم، اما دست خودم نبود.
▫️-آخر چطور دلتان آمد ایثارگران را بزنید؟ چطور دلتان آمد خانهام را به هم بریزید! فقط بگویید دنبال چه میگشتید!؟ دفترچههای خاطرات دخترم و پسرم قرار بود چه داشته باشد؟ لابلای کتابهایم قرار بود چه چیزی پنهان باشد؟ خانه را زیر و رو کردید، چه پیدا کردید؟ از خواهر شهید شرم نکردید کمد لباسهای خوابش را به هم ریختید.. اسناد ارتباط ما را با نتانیاهو میخواستید پیدا کنید؟! خجالت نمیکشیدید فردایش اعلام کنید نتانیاهو ایثارگران و خانوادههای شهدا را هم جذب کرده؟
▫️نه، من نمیتوانم دروغ بگویم! من به قاضی هم دروغ نخواهم گفت... من نمیگذارم شهدا را مصادره کنید. چه کسی گفته شهدا رفتند تا به امروز برسیم؟ چه کسی گفته شهدا خواستند دیکتاتوری در کشور باشد؟ دزدی و گرانی و بیکاری و جنگ توجیه شود، که نمیشود کاری کرد! چه کسی گفته وقتی اکثر مردم چیزی را میخواهند، شهدا ممکن است مخالف آن باشند! نه، من نمیتوانم دروغ بگویم! شهدا همان چیزی را میخواستند که امروز اکثر مردم میخواهند. ایثارگران و خانوادههای شهدا خود را مدیون همین مردم میدانند. افتخار ما نوکری این مردم است، نه نوکری قدرت. مرا اعدام هم کنید، همه ما را حذف کنید، چیزی بر عمر حکومتتان اضافه نمیشود، شما رسوا بودید، رسواتر میشوید!
▫️آمدم تا صادقانه بگویم نه پشیمانم، نه قرار است سکوت کنم، نه پیمانم را با شهدا فراموش میکنم، "ایران" باید همانطور باشد که مردم میخواهند. ایران برای هیچکس نیست. نه هیچ گروه اقلیت اسلحه بهدستی، نه گروهی که زندان دارند و بازداشتگاه، نه گروهی که خود را نمایندگان خدا میدانند. ایران برای همه مردم ایران است... و من دست تکتک آن مردم را میبوسم که با وجود همه سختیها همچنان میبخشندمان، همچنان امیدوارند، همچنان صلحدوستند، و همچنان به فرزندانشان اعتماد میکنند. و باز ما را در آغوش میگیرند و به ما امید میدهند؛ ایران ساخته خواهد شد، با دستان فرزندان خودش بدون دخالت هیچ قدرت خارجی. و "قانون" در این کشور برقرار خواهد شد. و صداقت اصل مهم زندگی خواهد بود. ما با "راستی" ایران را خواهیم ساخت... نه! من نمیتوانم دروغ بگویم...
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 حق تعیین سرنوشت
✍️ کانون اندیشه راه سبز (ارس)
▫️تکیه بر حق تعیین سرنوشت سنگ بنای هر نظام سیاسی است که ادعای مردمسالاری دارد و بر همان اساس تعیین نظام سیاسی مطلوب میتواند با گذشت زمان مورد بازنگری قرار گیرد. این همان استدلالی بود که رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی در سخنرانی روز ۱۲ بهمنماه خویش در بهشتزهرا بدان ارجاع داد و نایب رئیس مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی در جلسات پایانی آن مجلس با اشاره به آن با محدودسازی دامنه تغییر مفاد قانون اساسی مخالفت کرد. در شورای بازنگری قانون اساسی که در سال ۱۳۶۸ تشکیل شد اما، این مبنای مهم توسط اکثریت اعضاء نادیده گرفته شد و اصل ۱۷۷ به محدودساختن آن هم در محتوا و هم در فرایند پرداخت.
▫️به بیانی حقوقی، کارکرد مهم تأسیسی اهرم مردمسالارانه همهپرسی از آن سلب شد و به کارکرد تقنینی محدود شد. این محدودسازی، که آشکارا با حق تعیین سرنوشت (که در قانون اساسی به عنوان موهبتی الهی بر آن صحه گذاشته شده بود) ناسازگار بود، راه اصلاح ساختاری نظام از مجرای قانون اساسی را عملاً مسدود کرده است. حاصل آن که بارها شاهد بودهایم که اراده مردم در انتخاباتهایی برای اصلاح فرایندهای تصمیمگیری و تغییر جهت این فرایندها از منافع اندکسالاران بهسوی منافع ملی، پیاپی با مقاومت و غلبه ارکان انتصابی بر ارکان انتخابی نادیده گرفته شده و در نتیجه، از نظام جمهوری اسلامی نه جمهوریت باقی مانده نه اسلامیت.
▫️از همین روست که اینک که تجربه بیش از چهار دهه استقرار نظام جمهوری اسلامی در چارچوب ولایت فقیه دستیابی به مطالبات مردم در انقلاب اسلامی سال ۵۷ را با بنبست مواجه ساخته و شهروندان امیدی به اصلاح ساختار سیاسی ناکارآمد و فاسد حاکم بر کشور ندارند، به نظر میرسد تنها راه برونرفت از آنچه میرحسین موسوی بهدرستی «بحران بحرانها» توصیف کرد و پرهیز از هرج و مرج ناشی از فروپاشی نظام سیاسی از یک سو و براندازی خشونتآمیز پرهزینه که به آسانی جادهصافکن استقرار قدرت استبدادی دیگری شود از سوی دیگر، اجماع نظر شهروندان بر راهحل پیشنهادی موسوی برای برپایی همهپرسی تشکیل مجلس مؤسسان تدوین قانون اساسی جدید است.
▫️باید توجه داشت که در بازتنظیم روابط خارجی کشور نیز اقتدار حقیقی تنها زمانی سرمایه و پشتوانه دستگاه سیاست دیپلماسی خواهد بود که بر فرایند اعتمادسازی شهروندان استوار باشد. راه نجات ایران همچنین در کنار گذاشتن اختلافات تفرقهبرانگیز ناشی از تسویهحسابهای تاریخی و همگرایی نیروهای سیاسی منتقد و تحولخواه بر این شیوه مدنی خشونتپرهیز نهفته است؛ راهی که قطعاً با صرف هزینههای بسیار و تحمل دشواریهای فراوان همراه است، اما بهجای دعوت به ناکجا و آیندهای مبهم، در چشمانداز آن شعلههای امیدی روشن دیده میشود.
کانون اندیشه راه سبز (ارس)
۱۲ فروردینماه ۱۴۰۴
@kaleme
✍️ کانون اندیشه راه سبز (ارس)
▫️تکیه بر حق تعیین سرنوشت سنگ بنای هر نظام سیاسی است که ادعای مردمسالاری دارد و بر همان اساس تعیین نظام سیاسی مطلوب میتواند با گذشت زمان مورد بازنگری قرار گیرد. این همان استدلالی بود که رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی در سخنرانی روز ۱۲ بهمنماه خویش در بهشتزهرا بدان ارجاع داد و نایب رئیس مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی در جلسات پایانی آن مجلس با اشاره به آن با محدودسازی دامنه تغییر مفاد قانون اساسی مخالفت کرد. در شورای بازنگری قانون اساسی که در سال ۱۳۶۸ تشکیل شد اما، این مبنای مهم توسط اکثریت اعضاء نادیده گرفته شد و اصل ۱۷۷ به محدودساختن آن هم در محتوا و هم در فرایند پرداخت.
▫️به بیانی حقوقی، کارکرد مهم تأسیسی اهرم مردمسالارانه همهپرسی از آن سلب شد و به کارکرد تقنینی محدود شد. این محدودسازی، که آشکارا با حق تعیین سرنوشت (که در قانون اساسی به عنوان موهبتی الهی بر آن صحه گذاشته شده بود) ناسازگار بود، راه اصلاح ساختاری نظام از مجرای قانون اساسی را عملاً مسدود کرده است. حاصل آن که بارها شاهد بودهایم که اراده مردم در انتخاباتهایی برای اصلاح فرایندهای تصمیمگیری و تغییر جهت این فرایندها از منافع اندکسالاران بهسوی منافع ملی، پیاپی با مقاومت و غلبه ارکان انتصابی بر ارکان انتخابی نادیده گرفته شده و در نتیجه، از نظام جمهوری اسلامی نه جمهوریت باقی مانده نه اسلامیت.
▫️از همین روست که اینک که تجربه بیش از چهار دهه استقرار نظام جمهوری اسلامی در چارچوب ولایت فقیه دستیابی به مطالبات مردم در انقلاب اسلامی سال ۵۷ را با بنبست مواجه ساخته و شهروندان امیدی به اصلاح ساختار سیاسی ناکارآمد و فاسد حاکم بر کشور ندارند، به نظر میرسد تنها راه برونرفت از آنچه میرحسین موسوی بهدرستی «بحران بحرانها» توصیف کرد و پرهیز از هرج و مرج ناشی از فروپاشی نظام سیاسی از یک سو و براندازی خشونتآمیز پرهزینه که به آسانی جادهصافکن استقرار قدرت استبدادی دیگری شود از سوی دیگر، اجماع نظر شهروندان بر راهحل پیشنهادی موسوی برای برپایی همهپرسی تشکیل مجلس مؤسسان تدوین قانون اساسی جدید است.
▫️باید توجه داشت که در بازتنظیم روابط خارجی کشور نیز اقتدار حقیقی تنها زمانی سرمایه و پشتوانه دستگاه سیاست دیپلماسی خواهد بود که بر فرایند اعتمادسازی شهروندان استوار باشد. راه نجات ایران همچنین در کنار گذاشتن اختلافات تفرقهبرانگیز ناشی از تسویهحسابهای تاریخی و همگرایی نیروهای سیاسی منتقد و تحولخواه بر این شیوه مدنی خشونتپرهیز نهفته است؛ راهی که قطعاً با صرف هزینههای بسیار و تحمل دشواریهای فراوان همراه است، اما بهجای دعوت به ناکجا و آیندهای مبهم، در چشمانداز آن شعلههای امیدی روشن دیده میشود.
کانون اندیشه راه سبز (ارس)
۱۲ فروردینماه ۱۴۰۴
@kaleme
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با تهدید مردم به سرکوب خونین
با کلیدواژههای تکراری «فتنه، دشمن، دستهای خارجی» رهبر مستبد نشان داد که برای او دشمن اصلی، مردم ستمدیده ایران است نه امریکا و نه اسراییل.
✍️ اردشیر امیرارجمند
شبکه ایکس
@kaleme
با کلیدواژههای تکراری «فتنه، دشمن، دستهای خارجی» رهبر مستبد نشان داد که برای او دشمن اصلی، مردم ستمدیده ایران است نه امریکا و نه اسراییل.
✍️ اردشیر امیرارجمند
شبکه ایکس
@kaleme
🔴 برداشتهایی از یک خطبه
▫️اشاره معنیدار علی خامنهای به حمله نظامی
رهبر جمهوری اسلامی امروز گفت «خیلی اطمینان ندارد» و «احتمال زیاد نمیدهد» که «از بیرون شرارتی انجام بگیرد.» بیان این جملات-از جانب کسی که به صدور احکام «قطعی» در مورد همه چیز معروف است- بینسطور تاملبرانگیزی دارد: اینکه احتمال حمله نظامی را رد نمیکند، ولو آنکه «خیلی اطمینان نداشته باشد» که چنین حملهای صورت بگیرد. در چنین پسزمینهای، شاید خبر دیروز مسعود پزشکیان در مورد اینکه رهبر مجوز انجام «مذاکره غیرمستقیم» با آمریکا را داده قابل فهم تر باشد. البته اینکه چنین مذاکره بلاتکلیفی به نتیجه هم برسد یا خیر، بحث دیگری است.
✍️ حسین باستانی
کانال نویسنده
▫️توسعهی کشور و زندگی مردم کماکان اولویت اول نیست
یک: راهپیمایی ملت در روز قدس نه برای فریاد کردن آرمان مردم فلسطین، بلکه برای شناساندن ملت ایران به کسانی بود که باید بفهمند و ملت ایران را بشناسند. دو: سیاست کلی رهبری کماکان نه جنگ نه توافق است، و امید به تغییر ریل سیاست از فردمحوری و لجبازی به خرد جمعی و عقلانیت تا اطلاع ثانوی در حد آرزو باقی خواهد ماند. سه: توسعهی کشور و زندگی مردم کماکان اولویت اول تخصیص منابع و سیاست خارجی کشور نیست و ارزش پرداختن در خطبههای مهمترین نماز سال را ندارد. چهار: امکان حملهی نظامی ولو با احتمال کم وجود دارد و راه مقابله با این خطر خانمانسوز نه تعامل، مدارا و هزینهی منطقی برای پیشگیری از آن، بلکه رجزخوانی و هزینهی کلان غیرقابل پیشبینی، و چهبسا در حد نابودی کشور، برای درگیر شدن در آن است. پنج: احتمال بروز اعتراضات اجتماعی در سال آینده بالا است و به جای رفع زمینهی بروز این ناآرامیها، باید از هم اکنون آن را به خارج نسبت داد و با فتنه نامیدن آن زمینهی سرکوب را فراهم کرد.
✍️ علی اصغر خدایاری
کانال نویسنده
@kaleme
▫️اشاره معنیدار علی خامنهای به حمله نظامی
رهبر جمهوری اسلامی امروز گفت «خیلی اطمینان ندارد» و «احتمال زیاد نمیدهد» که «از بیرون شرارتی انجام بگیرد.» بیان این جملات-از جانب کسی که به صدور احکام «قطعی» در مورد همه چیز معروف است- بینسطور تاملبرانگیزی دارد: اینکه احتمال حمله نظامی را رد نمیکند، ولو آنکه «خیلی اطمینان نداشته باشد» که چنین حملهای صورت بگیرد. در چنین پسزمینهای، شاید خبر دیروز مسعود پزشکیان در مورد اینکه رهبر مجوز انجام «مذاکره غیرمستقیم» با آمریکا را داده قابل فهم تر باشد. البته اینکه چنین مذاکره بلاتکلیفی به نتیجه هم برسد یا خیر، بحث دیگری است.
✍️ حسین باستانی
کانال نویسنده
▫️توسعهی کشور و زندگی مردم کماکان اولویت اول نیست
یک: راهپیمایی ملت در روز قدس نه برای فریاد کردن آرمان مردم فلسطین، بلکه برای شناساندن ملت ایران به کسانی بود که باید بفهمند و ملت ایران را بشناسند. دو: سیاست کلی رهبری کماکان نه جنگ نه توافق است، و امید به تغییر ریل سیاست از فردمحوری و لجبازی به خرد جمعی و عقلانیت تا اطلاع ثانوی در حد آرزو باقی خواهد ماند. سه: توسعهی کشور و زندگی مردم کماکان اولویت اول تخصیص منابع و سیاست خارجی کشور نیست و ارزش پرداختن در خطبههای مهمترین نماز سال را ندارد. چهار: امکان حملهی نظامی ولو با احتمال کم وجود دارد و راه مقابله با این خطر خانمانسوز نه تعامل، مدارا و هزینهی منطقی برای پیشگیری از آن، بلکه رجزخوانی و هزینهی کلان غیرقابل پیشبینی، و چهبسا در حد نابودی کشور، برای درگیر شدن در آن است. پنج: احتمال بروز اعتراضات اجتماعی در سال آینده بالا است و به جای رفع زمینهی بروز این ناآرامیها، باید از هم اکنون آن را به خارج نسبت داد و با فتنه نامیدن آن زمینهی سرکوب را فراهم کرد.
✍️ علی اصغر خدایاری
کانال نویسنده
@kaleme
Telegram
سایت خبری-تحلیلی کلمه
با تهدید مردم به سرکوب خونین
با کلیدواژههای تکراری «فتنه، دشمن، دستهای خارجی» رهبر مستبد نشان داد که برای او دشمن اصلی، مردم ستمدیده ایران است نه امریکا و نه اسراییل.
✍️ اردشیر امیرارجمند
شبکه ایکس
@kaleme
با کلیدواژههای تکراری «فتنه، دشمن، دستهای خارجی» رهبر مستبد نشان داد که برای او دشمن اصلی، مردم ستمدیده ایران است نه امریکا و نه اسراییل.
✍️ اردشیر امیرارجمند
شبکه ایکس
@kaleme
🔴 مذاکره آری، غیرمستقیم چرا؟!
✍ محمدجواد مظفر
سرانجام براساس گفته رئیسجمهور پاسخ نامه ترامپ از طریق کشور عمان داده شد و به دست رابط آمریکایی هم رسیده. در ضمن اظهار داشتند که البته مذاکره غیرمستقیم خواهد بود! دراین رابطه توجه به مواردی را ضروری میدانم.
▫️ ۱. گویا فرصتسوزی به جزء لاینفک سیاستهای حاکم بر جمهوریاسلامی بدل شدهاست. آقایان فراموش نکنند که ترامپ در دور اول ریاستجمهوریاش و قبل از ملغی کردن توافقات برجام از طرق گوناگون تلاش کرد تا با مقامات ایران مذاکره کند. از شینزو آبه نخست وزیر ژاپن تا مکرون رئیسجمهور فرانسه را واسطه کرد. این مسؤولان جمهوریاسلامی بودند که با رد هرگونه مذاکره زمینهساز خارج شدن او از توافق برجام شدند و در نتیجه پذیرای نزدیک به ۷ سال تحریمهای کمرشکن و اقتصاد برباد دِه و گسترش فقر عمومی و عدم توسعه زیرساختهای کشور شدند.
▫️ ۲. جنجال عامیانهای که دائماً بر سر مذاکره راه میافتد از آن مقولات حیرتآور است! زیرا اساساً مذاکره عمدتاً بین کشورهای متخاصم یا درگیر پیش میآید و معمولاً دو طرف برای به دستآوردن بیشترین امتیاز رجزخوانی میکنند. آیا هم اکنون قدرتهای بزرگ و حتی آمریکا با تمامی کشورهای جهان در حال مذاکره است؟! بدیهی است که پاسخ منفی است. مذاکره هنگامی ضرورت مییابد که دو کشور به تعارض منافع میرسند که متأسفانه مسائل بین ایران و آمریکا در جهان به یکی از دیرپاترین تعارضات جهانی بدل شده است.
▫️ ۳. تنها راه مطلوب در مذاکره، مذاکره مستقیم است. که بههیچوجه به معنای تن دادن تام و تمام به خواستههای طرف مقابل نیست؛ بلکه انتخاب کوتاهترین راه برای توافق است. آن هم در شرایطی که ایران به شدت نیازمند کنترل و رفع تحریم هاست.
▫️ ۴. مسؤولان صادقانه پاسخ دهند چه کس یا کسانی سببساز شرایط کنونی داخلی کشور و موقعیت منطقهای آن شدند تا در چنین موقعیت خطیری قرار گیرد که نتواند با دست پر بر سر میز مذاکره برود؟ آیا در دور اول ترامپ که با غرور هرگونه پیشنهاد مذاکره را که با واسطه بزرگترین صاحب منصبان جهانی به اطلاع مقامات ایران رسید، رد کردند دست ایران پرتر بود یا امروز؟ بیتردید هرگونه وقتکشی در شرایط کنونی ما را بیشتر به موضع ضعف و مخاطره میاندازد.
▫️ ۵. اگر حاکمان جمهوریاسلامی که گفته بودند سال ۱۴۰۴ ایران به قدرت برتر منطقه تبدیل خواهد شد؛ میبینند که در شرایط حاضر برای رسیدن به توافق ناگزیر به دادن امتیازات بیشتر و عقبنشینی از جایگاههای قدرت خصوصاً در منطقه هستند باید در پیشگاه مردم پاسخ دهند کدام تفکر ما را به این نقطه ضعف رساند؟ بیتردید مقصر اصلی خودشان هستند که میبایست پاسخگوی مردم مظلومی باشند که تمامی خسارات زیانبار را ناگزیرند از جیب آنان پرداخت کنند.
*اینستاگرام نویسنده
@kaleme
✍ محمدجواد مظفر
سرانجام براساس گفته رئیسجمهور پاسخ نامه ترامپ از طریق کشور عمان داده شد و به دست رابط آمریکایی هم رسیده. در ضمن اظهار داشتند که البته مذاکره غیرمستقیم خواهد بود! دراین رابطه توجه به مواردی را ضروری میدانم.
▫️ ۱. گویا فرصتسوزی به جزء لاینفک سیاستهای حاکم بر جمهوریاسلامی بدل شدهاست. آقایان فراموش نکنند که ترامپ در دور اول ریاستجمهوریاش و قبل از ملغی کردن توافقات برجام از طرق گوناگون تلاش کرد تا با مقامات ایران مذاکره کند. از شینزو آبه نخست وزیر ژاپن تا مکرون رئیسجمهور فرانسه را واسطه کرد. این مسؤولان جمهوریاسلامی بودند که با رد هرگونه مذاکره زمینهساز خارج شدن او از توافق برجام شدند و در نتیجه پذیرای نزدیک به ۷ سال تحریمهای کمرشکن و اقتصاد برباد دِه و گسترش فقر عمومی و عدم توسعه زیرساختهای کشور شدند.
▫️ ۲. جنجال عامیانهای که دائماً بر سر مذاکره راه میافتد از آن مقولات حیرتآور است! زیرا اساساً مذاکره عمدتاً بین کشورهای متخاصم یا درگیر پیش میآید و معمولاً دو طرف برای به دستآوردن بیشترین امتیاز رجزخوانی میکنند. آیا هم اکنون قدرتهای بزرگ و حتی آمریکا با تمامی کشورهای جهان در حال مذاکره است؟! بدیهی است که پاسخ منفی است. مذاکره هنگامی ضرورت مییابد که دو کشور به تعارض منافع میرسند که متأسفانه مسائل بین ایران و آمریکا در جهان به یکی از دیرپاترین تعارضات جهانی بدل شده است.
▫️ ۳. تنها راه مطلوب در مذاکره، مذاکره مستقیم است. که بههیچوجه به معنای تن دادن تام و تمام به خواستههای طرف مقابل نیست؛ بلکه انتخاب کوتاهترین راه برای توافق است. آن هم در شرایطی که ایران به شدت نیازمند کنترل و رفع تحریم هاست.
▫️ ۴. مسؤولان صادقانه پاسخ دهند چه کس یا کسانی سببساز شرایط کنونی داخلی کشور و موقعیت منطقهای آن شدند تا در چنین موقعیت خطیری قرار گیرد که نتواند با دست پر بر سر میز مذاکره برود؟ آیا در دور اول ترامپ که با غرور هرگونه پیشنهاد مذاکره را که با واسطه بزرگترین صاحب منصبان جهانی به اطلاع مقامات ایران رسید، رد کردند دست ایران پرتر بود یا امروز؟ بیتردید هرگونه وقتکشی در شرایط کنونی ما را بیشتر به موضع ضعف و مخاطره میاندازد.
▫️ ۵. اگر حاکمان جمهوریاسلامی که گفته بودند سال ۱۴۰۴ ایران به قدرت برتر منطقه تبدیل خواهد شد؛ میبینند که در شرایط حاضر برای رسیدن به توافق ناگزیر به دادن امتیازات بیشتر و عقبنشینی از جایگاههای قدرت خصوصاً در منطقه هستند باید در پیشگاه مردم پاسخ دهند کدام تفکر ما را به این نقطه ضعف رساند؟ بیتردید مقصر اصلی خودشان هستند که میبایست پاسخگوی مردم مظلومی باشند که تمامی خسارات زیانبار را ناگزیرند از جیب آنان پرداخت کنند.
*اینستاگرام نویسنده
@kaleme