▫️اجرای حکم شلاق برای مهدی یراحی که تنها جرمش فریاد زدن صدای مردم بود نمادی از تازیانه ابتذال بر تن هنر متعهد است. اگرچه هنرمندان سالهاست با چنگ و دنداننمایی دستگاه سرکوب آشنا هستند اما وقاحت امروز دستگاه سرکوب، مرزهای توحش را جابجا کرده است. به باور من رابطه مستقیمی بین نزدیک شدن به ساعت فروپاشی و اوج گرفتن وقاحت دستگاه سرکوب وجود دارد. این شلاق نمادی است از ترس قدرت از اوج گرفتن صدای آزادی. تلاشی بیثمر برای خاموش کردن صدای هنرمندانی که به جای سکوت در برابر ظلم، حقیقت را فریاد زدهاند.
✍️ آریا آرامنژاد
خواننده و آهنگساز
اینستاگرام
@kaleme
✍️ آریا آرامنژاد
خواننده و آهنگساز
اینستاگرام
@kaleme
🔴 نامه به “شما”یی که نمیخوانید
✍️ کلمه - عبدالله ناصری
بیش از ۵۵۰ ماه از انقلابی در ایران میگذرد که اگر چه آرمانهایش زیبا بود ولی به خاطر “جبر تحقق” و سرعتش، و به علت رهبری دینیاش شفاف و روشن نبود. اندیشه "ولایت فقیه” که به قولی فقط یک فتوا بود و به زبانی نهایتا بخشی از “اندیشه سیاسی شیعه” در تجربه تاریخی کوتاهاش ناکام ماند. معدود آگاهانی بودند که دور از “کاریزما زدگی”، نهیبی زدند و از ناروشنی و گنگی آن اندیشه گفتند. نقد دو فیلسوف، یکی قبل از پیروزی و دیگری اوان حاکمیت دینی یادمان هست، علامه طباطبایی و مصطفی رحیمی از بیراههگی مسیر آیتالله خمینی، صریحا گفتند. فشردگی حوادث و سپس حمله قابل پیشبینی عراق، به سکوت سیاست داخلی منجر و بعد از هشت سال، حکومت دینی فقهی با همه تمامیت خواهیاش، تثبیت شد. اعدامهای فردی یا انبوه حکومت زیر فریاد مرگ بر صدام، امریکا، شوروی و منافق به گوش نرسید. آزادیهای اجتماعی که دال مرکزی انقلاب ۵۷ بود گروگان حکومت شد. بی توجهی به آزادی و پافشاری بر بنیادهای فقهی که در گفتمانش، انسان را مهجور دانسته و او را محدود در دایره قدرت فقیه کرده دیکتاتوری آخوندی را قویتر کرد. اولویت توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی در دولت سازندگی، ولی فقیه را پر ادعا و متوهم تر کرد…
📎متن کامل
@kaleme
✍️ کلمه - عبدالله ناصری
بیش از ۵۵۰ ماه از انقلابی در ایران میگذرد که اگر چه آرمانهایش زیبا بود ولی به خاطر “جبر تحقق” و سرعتش، و به علت رهبری دینیاش شفاف و روشن نبود. اندیشه "ولایت فقیه” که به قولی فقط یک فتوا بود و به زبانی نهایتا بخشی از “اندیشه سیاسی شیعه” در تجربه تاریخی کوتاهاش ناکام ماند. معدود آگاهانی بودند که دور از “کاریزما زدگی”، نهیبی زدند و از ناروشنی و گنگی آن اندیشه گفتند. نقد دو فیلسوف، یکی قبل از پیروزی و دیگری اوان حاکمیت دینی یادمان هست، علامه طباطبایی و مصطفی رحیمی از بیراههگی مسیر آیتالله خمینی، صریحا گفتند. فشردگی حوادث و سپس حمله قابل پیشبینی عراق، به سکوت سیاست داخلی منجر و بعد از هشت سال، حکومت دینی فقهی با همه تمامیت خواهیاش، تثبیت شد. اعدامهای فردی یا انبوه حکومت زیر فریاد مرگ بر صدام، امریکا، شوروی و منافق به گوش نرسید. آزادیهای اجتماعی که دال مرکزی انقلاب ۵۷ بود گروگان حکومت شد. بی توجهی به آزادی و پافشاری بر بنیادهای فقهی که در گفتمانش، انسان را مهجور دانسته و او را محدود در دایره قدرت فقیه کرده دیکتاتوری آخوندی را قویتر کرد. اولویت توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی در دولت سازندگی، ولی فقیه را پر ادعا و متوهم تر کرد…
📎متن کامل
@kaleme
Telegraph
نامه به “شما”یی که نمیخوانید
بیش از ۵۵۰ ماه از انقلابی در ایران میگذرد که اگر چه آرمانهایش زیبا بود ولی به خاطر “جبر تحقق” و سرعتش، و به علت رهبری دینیاش شفاف و روشن نبود. اندیشه "ولایت فقیه” که به قولی فقط یک فتوا بود و به زبانی نهایتا بخشی از “اندیشه سیاسی شیعه” در تجربه تاریخی…
Forwarded from استودیو پات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴حکومت ورشکسته!
🔻ولایت فقیه برای روسای جمهور داستان درست میکند!
🎙️ فائزه هاشمی در گفتوگو با مهدی محمودیان
❎ در برنامه #سهراه_جمهوری
✅ #استودیو_پات
🔗فیلم کامل این برنامه را اینجا ببینید
📌 #استودیو_پات را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔗کانال اینستاگرام
🔗کانال یوتیوب
🔗کانال ایکس (توئیتر)
@studio_patt
🔻ولایت فقیه برای روسای جمهور داستان درست میکند!
🎙️ فائزه هاشمی در گفتوگو با مهدی محمودیان
❎ در برنامه #سهراه_جمهوری
✅ #استودیو_پات
🔗فیلم کامل این برنامه را اینجا ببینید
📌 #استودیو_پات را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔗کانال اینستاگرام
🔗کانال یوتیوب
🔗کانال ایکس (توئیتر)
@studio_patt
🔴 ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ پایانی بر ریاکاری
✍️ مصطفی تاجزاده
زندان اوین
▫️دیوارهای زندان اوین تا به حال آمد و شد بسیاری سیاسیون، مبارزان و دلسوزان وطن را به خود دیده، اما کمتر جمعی را یکجا میهمان شده بود که باخود خاطرات سالهای سخت جنگ را همراه آورده باشند. از آزادسازی بستان بگویند،از فتحالمبین، از خرمشهر، از بدر و خیبر تا کربلایچهار.
▫️رحیم قمیشی کلی خاطرات از جبهه و دوران اسارت با خودش آورده، همینکه با دوستانش مینشیند از عهد و پیمانی که با شهدا داشتهاند میگویند. و از این که به آنها قول داده بودند هیچگاه مردم را در گرفتاریهایشان تنها نگذارند.رحیم میگوید همیشه خواب اسارت دوباره را میدیده و از خواب میپریده اما هرگز فکر نمیکرده تعبیر خوابهایش در زندان اوین باشد!
▫️کاپیتان عقدایی هم باورش نشده پس از سالها خدمت و پروازهای حساس، او را دستبند به دست به اوین بیاورند. او همان خلبانی است که هواپیمایش را بدون چرخ و با شجاعت و تبحر بر زمین نشاند و از افتخاراتش سی هزار ساعت پرواز موفق با کمترین امکانات در کشور است. دکتر بهروز رشیدیانی اسم هر عملیاتی که میآید، کلی خاطره از آن دارد، طوری از روزهای جنگ میگوید که انگار دیروز بوده و ذرهای از آن روزها فاصله نگرفته و هنوز خود را فدایی مردم میداند.
▫️محمدباقر بختیار اما که خودش از بنیانگذاران بخشهایی از سپاه بوده، برایش عجیب نیست که به اوین آورده شدهاست. او خاطرات فراوانی از شهید داود کریمی دارد و از نامهربانیهایی که با او شد و زخمهایی از جبهه که در زندان باز شدند. بلوچی پدرش جانباز است و مادرش خواهر شهید. او این روزها متهم است به این که خواسته به انقلاب ونظامخیانت کند! قشقایی ودهاقانی وفروغی و نجفقلی و بقیه هم هریک از آرزوهای برباد فتهشان میگویند، از این که چه میخواستند و چه شد!
▫️این روزها اوین خاطرات فراموش ناشدنی را ثبت میکند، وقتی فرزندان انقلاب، بی هیچ شرموحیایی به سلولها هدایت میشوند و هرچه میگویند ما کجا وبیگانگانکجا، ما کجا و خیانتکاران کجا، گوش شنوایی نمییابند. در ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ پوسته مهمی از تظاهر و دورویی حاکمیت برداشته شد. وقتی خیابان انقلاب جمعیت بزرگی از ایثارگران و خانوادههای شهدا را به خود دید که آمده بودند بگویند؛ آنها با ظلمهایی جاری هیچ نسبتی ندارند. آنها با مردم همدرد و همراهند. آمده بودند بگویند کسانی که خون شهیدان را بهانهای قرار دادهاند تا بدبختی مردم و ناکارآمدی خویش را توجیه کنند، دروغگویانی بیش نیستند.
▫️در روز ۲۵ بهمن امسال جوانها متوجه شدند چیزی به نام نسل قدیم و نسل جدید وجود ندارد. پدران و مادران نشان دادند همدوش و همراه جوانانشان هستند و برای ساختن ایران همه دست در دست هم دارند. اگرچه حصر برداشته نشد، اگرچه زندانیان سیاسی و عقیدتی آزاد نشدند، اما تمامیتخواهان ریاکار یکی از آخرین سنگرهایشان را از دست دادند؛ سنگری به نام دفاع از یادگاران جنگ
۱۶ اسفندماه ۱۴۰۳
*کانال فردای بهتر
@kaleme
✍️ مصطفی تاجزاده
زندان اوین
▫️دیوارهای زندان اوین تا به حال آمد و شد بسیاری سیاسیون، مبارزان و دلسوزان وطن را به خود دیده، اما کمتر جمعی را یکجا میهمان شده بود که باخود خاطرات سالهای سخت جنگ را همراه آورده باشند. از آزادسازی بستان بگویند،از فتحالمبین، از خرمشهر، از بدر و خیبر تا کربلایچهار.
▫️رحیم قمیشی کلی خاطرات از جبهه و دوران اسارت با خودش آورده، همینکه با دوستانش مینشیند از عهد و پیمانی که با شهدا داشتهاند میگویند. و از این که به آنها قول داده بودند هیچگاه مردم را در گرفتاریهایشان تنها نگذارند.رحیم میگوید همیشه خواب اسارت دوباره را میدیده و از خواب میپریده اما هرگز فکر نمیکرده تعبیر خوابهایش در زندان اوین باشد!
▫️کاپیتان عقدایی هم باورش نشده پس از سالها خدمت و پروازهای حساس، او را دستبند به دست به اوین بیاورند. او همان خلبانی است که هواپیمایش را بدون چرخ و با شجاعت و تبحر بر زمین نشاند و از افتخاراتش سی هزار ساعت پرواز موفق با کمترین امکانات در کشور است. دکتر بهروز رشیدیانی اسم هر عملیاتی که میآید، کلی خاطره از آن دارد، طوری از روزهای جنگ میگوید که انگار دیروز بوده و ذرهای از آن روزها فاصله نگرفته و هنوز خود را فدایی مردم میداند.
▫️محمدباقر بختیار اما که خودش از بنیانگذاران بخشهایی از سپاه بوده، برایش عجیب نیست که به اوین آورده شدهاست. او خاطرات فراوانی از شهید داود کریمی دارد و از نامهربانیهایی که با او شد و زخمهایی از جبهه که در زندان باز شدند. بلوچی پدرش جانباز است و مادرش خواهر شهید. او این روزها متهم است به این که خواسته به انقلاب ونظامخیانت کند! قشقایی ودهاقانی وفروغی و نجفقلی و بقیه هم هریک از آرزوهای برباد فتهشان میگویند، از این که چه میخواستند و چه شد!
▫️این روزها اوین خاطرات فراموش ناشدنی را ثبت میکند، وقتی فرزندان انقلاب، بی هیچ شرموحیایی به سلولها هدایت میشوند و هرچه میگویند ما کجا وبیگانگانکجا، ما کجا و خیانتکاران کجا، گوش شنوایی نمییابند. در ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ پوسته مهمی از تظاهر و دورویی حاکمیت برداشته شد. وقتی خیابان انقلاب جمعیت بزرگی از ایثارگران و خانوادههای شهدا را به خود دید که آمده بودند بگویند؛ آنها با ظلمهایی جاری هیچ نسبتی ندارند. آنها با مردم همدرد و همراهند. آمده بودند بگویند کسانی که خون شهیدان را بهانهای قرار دادهاند تا بدبختی مردم و ناکارآمدی خویش را توجیه کنند، دروغگویانی بیش نیستند.
▫️در روز ۲۵ بهمن امسال جوانها متوجه شدند چیزی به نام نسل قدیم و نسل جدید وجود ندارد. پدران و مادران نشان دادند همدوش و همراه جوانانشان هستند و برای ساختن ایران همه دست در دست هم دارند. اگرچه حصر برداشته نشد، اگرچه زندانیان سیاسی و عقیدتی آزاد نشدند، اما تمامیتخواهان ریاکار یکی از آخرین سنگرهایشان را از دست دادند؛ سنگری به نام دفاع از یادگاران جنگ
۱۶ اسفندماه ۱۴۰۳
*کانال فردای بهتر
@kaleme
جرم واقعی مهدی یراحی در کنار مردم بودن است. اما مجازات شلاق، نقض سیستماتیک موازین جهانی حقوق بشر است؛ به موجب این موازین، مجازاتهای بدنی (از جمله شلاق) از مصادیق شکنجه بوده و ممنوع است و اعتراض به این رفتار غیر انسانی و محکوم کردن آن وظیفهایست انسانی و ملی.
✍️ اردشیر امیرارجمند
شبکه ایکس
@kaleme
✍️ اردشیر امیرارجمند
شبکه ایکس
@kaleme
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حیف و میل بودجه ایران
▫️گزیدهای از گفتوگوی وبسایت انتخاب با مهدی پازوکی کارشناس ارشد حوزه بودجه
@kaleme
▫️گزیدهای از گفتوگوی وبسایت انتخاب با مهدی پازوکی کارشناس ارشد حوزه بودجه
@kaleme
🔴 جنگ تنبهتن حاکمان با زنان همچنان ادامه دارد
✍️ زهرا رهنورد
زندان اختر
به نام خداوند مهربانیها
۸ مارس در جهان اگرچه نوید دستاوردهای بزرگی در رفع تبعیض و شکافهای جنسیتی در سرنوشت انسانها، بهویژه زنان بوده است؛ اما نظامهای دیکتاتوری همچنان، با پررویی و بیخجالت، کوس رسوایی خود را به گوش ملت خود میرسانند و چشم خود را بر واقعیتهای تلخ بینالمللی، عقبافتادگیها، فقر و نابسامانی که گریبانگیر کشور و ملت شده بستهاند.
در ایران جنگ تن به تن حاکمان با زنان همچنان ادامه دارد. تحقیر، دستگیری، زندان و اعدام، سهم زنان آگاه و آزادیخواهی است که تسلیم جهل و تبعیض یا دخالت در زندگی خصوصی خود نظیر حجاب اجباری نشدهاند.
اینک پس از جریان سرفراز جنبش سبز و در ادامه آن جنبش مهسا "زن، زندگی، آزادی"، هنرمندان معترض نیز از تیغ تیز حاکمان در امان نبوده و با انواع فشارها، از ممنوعالقلمی، ممنوع الکاری و ممنوعالخروجی تا ممنوعیت برگزاری نمایشگاه و ممنوعیت انتشار آثار هنری روبرو بودهاند و آخرین نمونهی ظلم و فشار قرون وسطایی؛ شلاق...
و شلاق بر قامت ایستادهی هنرمندی چون مهدی یراحی، لکٌه سیاهی است بر پیشانی حاکمان، که با آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد.
جنبش سبز - زن زندگی آزادی
زهرا رهنورد
۱۷ اسفند ۱۴۰۳
۷ مارس ۲۰۲۵
@kaleme
✍️ زهرا رهنورد
زندان اختر
به نام خداوند مهربانیها
۸ مارس در جهان اگرچه نوید دستاوردهای بزرگی در رفع تبعیض و شکافهای جنسیتی در سرنوشت انسانها، بهویژه زنان بوده است؛ اما نظامهای دیکتاتوری همچنان، با پررویی و بیخجالت، کوس رسوایی خود را به گوش ملت خود میرسانند و چشم خود را بر واقعیتهای تلخ بینالمللی، عقبافتادگیها، فقر و نابسامانی که گریبانگیر کشور و ملت شده بستهاند.
در ایران جنگ تن به تن حاکمان با زنان همچنان ادامه دارد. تحقیر، دستگیری، زندان و اعدام، سهم زنان آگاه و آزادیخواهی است که تسلیم جهل و تبعیض یا دخالت در زندگی خصوصی خود نظیر حجاب اجباری نشدهاند.
اینک پس از جریان سرفراز جنبش سبز و در ادامه آن جنبش مهسا "زن، زندگی، آزادی"، هنرمندان معترض نیز از تیغ تیز حاکمان در امان نبوده و با انواع فشارها، از ممنوعالقلمی، ممنوع الکاری و ممنوعالخروجی تا ممنوعیت برگزاری نمایشگاه و ممنوعیت انتشار آثار هنری روبرو بودهاند و آخرین نمونهی ظلم و فشار قرون وسطایی؛ شلاق...
و شلاق بر قامت ایستادهی هنرمندی چون مهدی یراحی، لکٌه سیاهی است بر پیشانی حاکمان، که با آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد.
جنبش سبز - زن زندگی آزادی
زهرا رهنورد
۱۷ اسفند ۱۴۰۳
۷ مارس ۲۰۲۵
@kaleme
🔴 گشت و گذاری در شهر
و مشاهده اقتصاد فروپاشیده
✍ محمدجواد مظفر
▫️شب گذشته به مناسبتی گذارم به خیابان میرداماد در تهران افتاد. از تقاطع شریعتی به سمت میدان مادر، با تأمل به تماشای فروشگاهها و مجتمعهای تجاری مشغول شدم.
این در حالی بود که ساعت حدود ۶ بعد از ظهر و در نیمه اسفندماه، که در اصطلاح ما ایرانیها به ایام شب عید معروف است.
▫️با مناظری اسفبار مواجه شدم. عموم فروشگاهها خالی از مشتری و عمده فروشندگان با تلفن همراه خود سرگرم بودند! دریغ از پنج نفر مراجعه کننده به فروشگاهها. حدود ۵ یا ۶ مجتمع تجاری را از ابتدا تا انتها رفتم و شاهد دهها فروشگاه تعطیل شده بودم. در کنار آنها که در آرزوی آمدن مشتری به درهای ورودی فروشگاهشان چشم دوخته بودند.
▫️این درحالی است که در تمامی شهر شاهد پیادهروهای اشغالشده توسط دستفروشان و متکدیان فراوان در ورودیهای قطار شهری هستیم. به گونهای که در بسیاری از پیادهروها مردم میبایست از میان دستفروشان راهی برای عبور پیدا کنند. بارها شاهد جدال دستفروشان با یکدیگر بر سر جا بودهام که عمدتاً مدعی یکدیگرند که: «اینجا از آن من است»! و معمولاً در این درگیریها زور و قدرت بدنی یکی از دو طرف تعیین کننده است. و این زنان و دختران دستفروش هستند که بازندگان اصلی این کشاکشهایند.
▫️از سویی دیگر از صبح تا شب تمامی خیابانها و بزرگراهها در تسخیر موتور سوارانی است که به «پیک موتوری» مشهورند و مشغول جابجایی غذا و مایحتاج مردم در نقاط مختلف شهر هستند. این موتور سواران تابع هیچ قانون و مقررات رانندگی نیستند و پلیس هم تنها نظارهگر این وضعیت بسیار نابسامان و خطرناک است. چرا که به نظر میرسد در حالیکه مطابق آمار پلیس راهور در تهران چهار میلیون و سیصد هزار موتورسیکلت در حال تردد اند، امکان ساماندهی آنها نیست و از صبح تا نیمه شب رانندگان اتومبیل و موتورسواران به واقع در یک هماوردی مرگ و زندگی به سر میبرند.
▫️از سویی دیگر دهها هزار ماشین با نمره شهرستان در تهران در حال مسافرکشی، عمدتاً تحت امر دو شرکت حمل و نقل مشهور شهری هستند. بسیاری از رانندگان شهرستانی به ناگزیر در سرما و گرما شبها در ماشین میخوابند و ترافیک تهران به کلاف سردرگمی بدل شده که در بسیاری ساعات فاصلههای ده تا پانزده دقیقهای معمول را میبایست در یک یا دو ساعت طی کنید.
▫️این نیست مگر نماد واقعی یک اقتصاد ورشکسته و فروپاشیده که با گسترش فقر عمومی از سویی شاهد کسادی بازار و از سوی دیگرشاهد حضور میلیونها نیروی جوان در کارهای غیر مولد هستیم. نیروهایی که اگر چرخ اقتصاد به قاعده میچرخید، میبایست در کارخانجات و صنایع و بخش کشاورزی و باغداری و امور مربوط به جهانگردان خارجی باشند (به زودی مطلبی درباره محروم کردن کشور از بهرهمندی درآمدهای مربوط به جهانگردی و از دست دادن هزاران شغل وابسته خواهم نوشت).
▫️اما افسوس و صد افسوس که حاکمیت سالهاست به راه خطا رفته و با موقعیتی که برای خود در نظام بینالمللی و منطقهای تعریف کرده، راه توسعه و پیشرفت را به روی مردم مظلوم ایرانزمین بسته است. آری، شبهای هجر را گذراندیم و ماندهایم |،ما را به سختجانی خود این گمان نبود
*اينستاگرام نویسنده
@kaleme
و مشاهده اقتصاد فروپاشیده
✍ محمدجواد مظفر
▫️شب گذشته به مناسبتی گذارم به خیابان میرداماد در تهران افتاد. از تقاطع شریعتی به سمت میدان مادر، با تأمل به تماشای فروشگاهها و مجتمعهای تجاری مشغول شدم.
این در حالی بود که ساعت حدود ۶ بعد از ظهر و در نیمه اسفندماه، که در اصطلاح ما ایرانیها به ایام شب عید معروف است.
▫️با مناظری اسفبار مواجه شدم. عموم فروشگاهها خالی از مشتری و عمده فروشندگان با تلفن همراه خود سرگرم بودند! دریغ از پنج نفر مراجعه کننده به فروشگاهها. حدود ۵ یا ۶ مجتمع تجاری را از ابتدا تا انتها رفتم و شاهد دهها فروشگاه تعطیل شده بودم. در کنار آنها که در آرزوی آمدن مشتری به درهای ورودی فروشگاهشان چشم دوخته بودند.
▫️این درحالی است که در تمامی شهر شاهد پیادهروهای اشغالشده توسط دستفروشان و متکدیان فراوان در ورودیهای قطار شهری هستیم. به گونهای که در بسیاری از پیادهروها مردم میبایست از میان دستفروشان راهی برای عبور پیدا کنند. بارها شاهد جدال دستفروشان با یکدیگر بر سر جا بودهام که عمدتاً مدعی یکدیگرند که: «اینجا از آن من است»! و معمولاً در این درگیریها زور و قدرت بدنی یکی از دو طرف تعیین کننده است. و این زنان و دختران دستفروش هستند که بازندگان اصلی این کشاکشهایند.
▫️از سویی دیگر از صبح تا شب تمامی خیابانها و بزرگراهها در تسخیر موتور سوارانی است که به «پیک موتوری» مشهورند و مشغول جابجایی غذا و مایحتاج مردم در نقاط مختلف شهر هستند. این موتور سواران تابع هیچ قانون و مقررات رانندگی نیستند و پلیس هم تنها نظارهگر این وضعیت بسیار نابسامان و خطرناک است. چرا که به نظر میرسد در حالیکه مطابق آمار پلیس راهور در تهران چهار میلیون و سیصد هزار موتورسیکلت در حال تردد اند، امکان ساماندهی آنها نیست و از صبح تا نیمه شب رانندگان اتومبیل و موتورسواران به واقع در یک هماوردی مرگ و زندگی به سر میبرند.
▫️از سویی دیگر دهها هزار ماشین با نمره شهرستان در تهران در حال مسافرکشی، عمدتاً تحت امر دو شرکت حمل و نقل مشهور شهری هستند. بسیاری از رانندگان شهرستانی به ناگزیر در سرما و گرما شبها در ماشین میخوابند و ترافیک تهران به کلاف سردرگمی بدل شده که در بسیاری ساعات فاصلههای ده تا پانزده دقیقهای معمول را میبایست در یک یا دو ساعت طی کنید.
▫️این نیست مگر نماد واقعی یک اقتصاد ورشکسته و فروپاشیده که با گسترش فقر عمومی از سویی شاهد کسادی بازار و از سوی دیگرشاهد حضور میلیونها نیروی جوان در کارهای غیر مولد هستیم. نیروهایی که اگر چرخ اقتصاد به قاعده میچرخید، میبایست در کارخانجات و صنایع و بخش کشاورزی و باغداری و امور مربوط به جهانگردان خارجی باشند (به زودی مطلبی درباره محروم کردن کشور از بهرهمندی درآمدهای مربوط به جهانگردی و از دست دادن هزاران شغل وابسته خواهم نوشت).
▫️اما افسوس و صد افسوس که حاکمیت سالهاست به راه خطا رفته و با موقعیتی که برای خود در نظام بینالمللی و منطقهای تعریف کرده، راه توسعه و پیشرفت را به روی مردم مظلوم ایرانزمین بسته است. آری، شبهای هجر را گذراندیم و ماندهایم |،ما را به سختجانی خود این گمان نبود
*اينستاگرام نویسنده
@kaleme
Forwarded from پارَند - Paarand
جنبش شهروندی علیه زنکشی
از زمانی که بی بی خانم استرآبادی در کتاب معایب الرجال، خواستار برابری جنسیتی مرد و زن شد تا امروز که بزرگترین جنبش اجتماعی با محوریت رفع تبعیض جنسیتی در ایران رخ داده، جنبش زنان ایران بزرگ و فراگیر شده؛ فقط نه زنان که جامعه ایرانی بزرگ شده چرا که تلاش برای رفع تبعیض علیه زنان، نشانه ای از رشد فرهنگ شهروندی و گام برداشتن یک جامعه به سوی صلح است، زیرا تبعیض جنسیتی خشونت زاست و بدون رفع آن، جامعه طعم صلح را نخواهد چشید.
پس از انقلاب پنجاه و هفت، بسیاری از زنان محجبه سنتی در فضای ایدئولوژیک آنزمان در عرصه عمومی فعال شدند. زن چادری تصویر ایدئولوژیک نظام دینی از زن بود. زن چادری در حالی به چهره مسلط زن ایرانی تبدیل شد که بسیاری از غیرمذهبی ها و حتی مذهبی های مخالف با نظام جمهوری اسلامی تحت تبعیض بودند، به خصوص تبعیض علیه زنان غیرمذهبی، عمیق تر و ساختاری تر بود.
با تحولات عمیقی که جامعه ایرانی در دهه هفتاد تجربه کرد، بسیاری از همین چادری ها رویکرد بازی گرفتند و منتقد ساختار تبعیض آمیز شدند. اگر چهره زن ایرانی امروز در عرصه عمومی با رنگارنگی در بی حجاب و محجبه رویت پذیر شده، حاصل یک مبارزه مدنی عمیق از خانه تا خیابان، با فرهنگ مردسالار و حکومت مذهبی ضدزن است. به رغم طرح بسیاری از مطالبات و پیشرفتها هنوز قوانین ظالمانه علیه زنان باقی مانده اند. زنان ایرانی هنوز در قلب مبارزه برای استیفای حضور برابر در عرصه عمومی هستند.
با وجود این مبارزه فراگیر که بر راهبرد نشر آگاهی درباره برابری جنسیتی استوار شده، زن کشی و دختر کشی در مناطق مختلف به ویژه روستاها، شهرهای کوچک و حاشیه ها نشان میدهد این مبارزه مدنی میتواند فراگیرتر شود. در حالی دختران جوان ایرانی در این مناطق حق زندگی و عشق ورزیدن را مطالبه میکنند که هم ساختار مردسالار به مثابه مالک بر زن و دختر و هم قوانین عقب مانده قضایی، زمینه قتل دختران و مادران ایرانی را فراهم کرده. به لطف شبکه های اجتماعی روایت رومینا و بسیاری دختران دیگر در نقطه نقطه این خاک نشر یافته و بر تاریکخانه جهل و تعصب نورافکنی شده اما این نورافکنی کافی نیست و مسأله جنبش زنان این است چگونه باید فراگیرتر شود و مناطق حاشیه ای و نادیده شده را بیشتر پوشش دهد.
در این مورد هم تغییر فرهنگی برای خشکاندن ریشه تعصب میخواهیم و هم تغییر سیاسی برای تدوین قوانین به روز و محافظ زنان در برابر خشونت خانوادگی، اجتماعی و سیاسی. مسأله مهم این است که زنان و مردان آزادیخواه معتقد به برابری جنسیتی و مخالف با تبعیض میتوانند جبهه خود را گسترده تر کنند و با همراهی زن و مرد آزادیخواه علیه تبعیض ساختاری بایستند و در این باره توجه ویژه به تاریکخانه ها در شهرستانها و مناطق کمتر دیده شده ضروری است. ساختارهای قبیله ای را باید خشکاند و بر فرهنگ شهروندی تاکید کرد، فرهنگی که زن را نه ملک شخصی که در مقام شهروند صاحب حق به رسمیت میشناسد.
@paarandiran
https://www.instagram.com/paarandiran
https://t.me/paarandiran/172
از زمانی که بی بی خانم استرآبادی در کتاب معایب الرجال، خواستار برابری جنسیتی مرد و زن شد تا امروز که بزرگترین جنبش اجتماعی با محوریت رفع تبعیض جنسیتی در ایران رخ داده، جنبش زنان ایران بزرگ و فراگیر شده؛ فقط نه زنان که جامعه ایرانی بزرگ شده چرا که تلاش برای رفع تبعیض علیه زنان، نشانه ای از رشد فرهنگ شهروندی و گام برداشتن یک جامعه به سوی صلح است، زیرا تبعیض جنسیتی خشونت زاست و بدون رفع آن، جامعه طعم صلح را نخواهد چشید.
پس از انقلاب پنجاه و هفت، بسیاری از زنان محجبه سنتی در فضای ایدئولوژیک آنزمان در عرصه عمومی فعال شدند. زن چادری تصویر ایدئولوژیک نظام دینی از زن بود. زن چادری در حالی به چهره مسلط زن ایرانی تبدیل شد که بسیاری از غیرمذهبی ها و حتی مذهبی های مخالف با نظام جمهوری اسلامی تحت تبعیض بودند، به خصوص تبعیض علیه زنان غیرمذهبی، عمیق تر و ساختاری تر بود.
با تحولات عمیقی که جامعه ایرانی در دهه هفتاد تجربه کرد، بسیاری از همین چادری ها رویکرد بازی گرفتند و منتقد ساختار تبعیض آمیز شدند. اگر چهره زن ایرانی امروز در عرصه عمومی با رنگارنگی در بی حجاب و محجبه رویت پذیر شده، حاصل یک مبارزه مدنی عمیق از خانه تا خیابان، با فرهنگ مردسالار و حکومت مذهبی ضدزن است. به رغم طرح بسیاری از مطالبات و پیشرفتها هنوز قوانین ظالمانه علیه زنان باقی مانده اند. زنان ایرانی هنوز در قلب مبارزه برای استیفای حضور برابر در عرصه عمومی هستند.
با وجود این مبارزه فراگیر که بر راهبرد نشر آگاهی درباره برابری جنسیتی استوار شده، زن کشی و دختر کشی در مناطق مختلف به ویژه روستاها، شهرهای کوچک و حاشیه ها نشان میدهد این مبارزه مدنی میتواند فراگیرتر شود. در حالی دختران جوان ایرانی در این مناطق حق زندگی و عشق ورزیدن را مطالبه میکنند که هم ساختار مردسالار به مثابه مالک بر زن و دختر و هم قوانین عقب مانده قضایی، زمینه قتل دختران و مادران ایرانی را فراهم کرده. به لطف شبکه های اجتماعی روایت رومینا و بسیاری دختران دیگر در نقطه نقطه این خاک نشر یافته و بر تاریکخانه جهل و تعصب نورافکنی شده اما این نورافکنی کافی نیست و مسأله جنبش زنان این است چگونه باید فراگیرتر شود و مناطق حاشیه ای و نادیده شده را بیشتر پوشش دهد.
در این مورد هم تغییر فرهنگی برای خشکاندن ریشه تعصب میخواهیم و هم تغییر سیاسی برای تدوین قوانین به روز و محافظ زنان در برابر خشونت خانوادگی، اجتماعی و سیاسی. مسأله مهم این است که زنان و مردان آزادیخواه معتقد به برابری جنسیتی و مخالف با تبعیض میتوانند جبهه خود را گسترده تر کنند و با همراهی زن و مرد آزادیخواه علیه تبعیض ساختاری بایستند و در این باره توجه ویژه به تاریکخانه ها در شهرستانها و مناطق کمتر دیده شده ضروری است. ساختارهای قبیله ای را باید خشکاند و بر فرهنگ شهروندی تاکید کرد، فرهنگی که زن را نه ملک شخصی که در مقام شهروند صاحب حق به رسمیت میشناسد.
@paarandiran
https://www.instagram.com/paarandiran
https://t.me/paarandiran/172
Telegram
پارَند - Paarand
جنبش شهروندی علیه زنکشی
@paarandiran
https://www.instagram.com/p/DG6L39rNBWj/?igsh=a2NqYzZ1dm10bWxu
@paarandiran
https://www.instagram.com/p/DG6L39rNBWj/?igsh=a2NqYzZ1dm10bWxu
Forwarded from کافه نون
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▫️شاید زنان بسیاری به علت آنچه بر سرشان آمده، به این فکر میکنند که کاش یا زن نبودند یا در جمهوری اسلامی به دنیا نمیآمدند!
▫️از تقدس خانواده میگوییم اما زن را جزء خانواده هم نمیبینیم و قوانینی داریم که دست مرد را برای هر کاری علیه زن باز میگذارد | در قوانین جمهوری اسلامی تبعیضهایی علیه زنان است که حتی در قرآن هم نیست.
▫️مدعیالعموم به صدا و روسری یک زن میپردازد، یا به یک نوشته در یک سایت عکسالعمل نشان میدهد، اما به قتلهای ناموسی که اینقدر افکار عمومی را آزار میدهد هیچ واکنشی نشان نمیدهد یا اگر میدهد ما نمیفهمیم!
▫️به زن نگاه جنسی داریم و او را تا جایی که ابزاری برای تامین رضایت مرد باشد جلو میبریم و ارزش میدهیم؛ اما وقتی میبینم خود موضوع زنان اینقدر رهاست جز تأسف چیزی نمیتوانم بگویم.
🎙️فائزه هاشمی
۸ مارس ۲۰۲۵
۱۸ اسفند ۱۴۰۳
@CafeNoun
▫️از تقدس خانواده میگوییم اما زن را جزء خانواده هم نمیبینیم و قوانینی داریم که دست مرد را برای هر کاری علیه زن باز میگذارد | در قوانین جمهوری اسلامی تبعیضهایی علیه زنان است که حتی در قرآن هم نیست.
▫️مدعیالعموم به صدا و روسری یک زن میپردازد، یا به یک نوشته در یک سایت عکسالعمل نشان میدهد، اما به قتلهای ناموسی که اینقدر افکار عمومی را آزار میدهد هیچ واکنشی نشان نمیدهد یا اگر میدهد ما نمیفهمیم!
▫️به زن نگاه جنسی داریم و او را تا جایی که ابزاری برای تامین رضایت مرد باشد جلو میبریم و ارزش میدهیم؛ اما وقتی میبینم خود موضوع زنان اینقدر رهاست جز تأسف چیزی نمیتوانم بگویم.
🎙️فائزه هاشمی
۸ مارس ۲۰۲۵
۱۸ اسفند ۱۴۰۳
@CafeNoun
🔴 تفنگهایی بر دوش و نوزادانی در آغوش
✍ مرضیه حاجیهاشمی
🗒 آنچه در طول تاریخ بشر، زنان چه به شکل فردی و چه اجتماعی و چه به صورت رسمی و چه غیر رسمی برای آن مبارزه کردهاند، آن چیزی است که مردان حتی نمیتوانند، تصور کنند، این هم تنها به این دلیل که بشر، میراث خوار دورهای از تاریخ بدویت خویش است که معیار برتری، قدرت بدنی بوده است و مردان توانستهاند، به دلیل مواجهه بهتر با سرسختی طبیعت، عموماً به منابع ثروت و قدرت به طور همزمان دست یابند و از زن به واسطه فیزیولوژی زایا مراقبت و حمایت کنند تا بتوانند میل بقای خویش را نیز پاسخ دهند؛ لذا با این تبعیض بنیادین که سنگ بنای ادراکات نسلهای بعدی بشر نیز شد، زن مانند دیگر امور مادی باید به تملک درآید، ادراکی که در وجود غالب زنان نیز رسوب کرد؛ اما سنگ بنای تمام تلاشهای زنانه خارج از نقشهای جنسیتیاش نیز آزادی از این تملک و انسان دیده شدن؛ چونان دیگر هم نوع خود، مرد شد، آنچه مرد هرگز تجربه نکرده است.
▫️دو مانع به سختی مقابل این تلاشها میایستند، یکی مردانی که پای در سنت اجدادی بدوی خویش نمیتوانستند، مایملک خویش را به عنوان بشری چون خویش در کنارشان بپذیرند و دیگری ایدئولوژیها که همیشه میخواستند، زنان نیز در خدمت اهداف آنها باشند و از نقش سنتی خویش پا فراتر ننهند؛ مگر برای تحقق اهداف آن ایدئولوژی.
▫️اولین حرکتهای رسمی و جمعی زنان در تاریخ برای حق برابری انسانی از اروپا و آمریکا آغاز شد، آنچه موجب شد، سرانجام در سال ۱۹۷۷ سازمان ملل، «روز جهانی زن» را به عنوان یک روز رسمی سازمان ملل متحد معرفی کند. در اوایل ماه مارس ۱۹۱۱ حدود یک میلیون زن در آلمان، دانمارک، اتریش مجارستان و سوئیس در خیابانها دست به تظاهرات زدند. اولین خواست آنها برخورداری از حق رأی بود که در آلمان در سال ۱۹۱۸ محقق شد؛ اما این حرکت برابریخواهانه زنان به طوفان ایدئولوژیک نازیها برخورد.
▫️نازیها به جای روز زن، روز مادر و نقشهای جنسیتی و زنانگی زنان را تبلیغ میکردند. «هیتلر» حتی زنان را از آرایش چهره منع میکرد و معتقد بود، بارداری باید موجب شادابی و جذابیت چهره زنان شود؛ نه آرایش. در مدارس نازیها نیز دروسی ویژه برای دختران، درباره انتخاب همسر آموزش داده میشد تا آنها را برای پذیرش نقشهای زنانه آماده کند، نقشهایی که به خوبی میتوانست، در دنیای لطیف زنانه در خدمت ایدئولوژی جنگ افروزانه نازی قرار گیرد؛ اما وقتی پای حمایت از حکومت به میان بود، زنان را خشنترین موجودات برای حمایت از ایدئولوژی فاشیستی خود میخواستند، زنانی که به تعبیر خانم «لاور» به آسانی قادر بودند، جنایت کنند و حتی جمجمه نوزادی را خرد کنند.
▫️وندی لاور درباره شدت خشونت زنان پیرو رهبر فاشیست آلمان و تربیت شده ایدئولوژی او مینویسد، این «نشان دهنده عمق تاثیرگذاری تبلیغات فاشیستی حتی در ذهن و روحیات و احساسات زنان است. تزریق ایدئولوژی نازی، بسیاری از این زنان را نسبت به سرنوشت قربانیان بیتفاوت کرده و بسیاری از هنجارهای اخلاقی و انسانی را در ذهن آنها شکسته بود. لاور در کتاب خود، زنان مطلوب هیتلر را چنین عنوان میکند: زنان خانهدار با تفنگهایی بر دوش و نوزادانی در آغوش.
*کانال نویسنده
@kaleme
✍ مرضیه حاجیهاشمی
🗒 آنچه در طول تاریخ بشر، زنان چه به شکل فردی و چه اجتماعی و چه به صورت رسمی و چه غیر رسمی برای آن مبارزه کردهاند، آن چیزی است که مردان حتی نمیتوانند، تصور کنند، این هم تنها به این دلیل که بشر، میراث خوار دورهای از تاریخ بدویت خویش است که معیار برتری، قدرت بدنی بوده است و مردان توانستهاند، به دلیل مواجهه بهتر با سرسختی طبیعت، عموماً به منابع ثروت و قدرت به طور همزمان دست یابند و از زن به واسطه فیزیولوژی زایا مراقبت و حمایت کنند تا بتوانند میل بقای خویش را نیز پاسخ دهند؛ لذا با این تبعیض بنیادین که سنگ بنای ادراکات نسلهای بعدی بشر نیز شد، زن مانند دیگر امور مادی باید به تملک درآید، ادراکی که در وجود غالب زنان نیز رسوب کرد؛ اما سنگ بنای تمام تلاشهای زنانه خارج از نقشهای جنسیتیاش نیز آزادی از این تملک و انسان دیده شدن؛ چونان دیگر هم نوع خود، مرد شد، آنچه مرد هرگز تجربه نکرده است.
▫️دو مانع به سختی مقابل این تلاشها میایستند، یکی مردانی که پای در سنت اجدادی بدوی خویش نمیتوانستند، مایملک خویش را به عنوان بشری چون خویش در کنارشان بپذیرند و دیگری ایدئولوژیها که همیشه میخواستند، زنان نیز در خدمت اهداف آنها باشند و از نقش سنتی خویش پا فراتر ننهند؛ مگر برای تحقق اهداف آن ایدئولوژی.
▫️اولین حرکتهای رسمی و جمعی زنان در تاریخ برای حق برابری انسانی از اروپا و آمریکا آغاز شد، آنچه موجب شد، سرانجام در سال ۱۹۷۷ سازمان ملل، «روز جهانی زن» را به عنوان یک روز رسمی سازمان ملل متحد معرفی کند. در اوایل ماه مارس ۱۹۱۱ حدود یک میلیون زن در آلمان، دانمارک، اتریش مجارستان و سوئیس در خیابانها دست به تظاهرات زدند. اولین خواست آنها برخورداری از حق رأی بود که در آلمان در سال ۱۹۱۸ محقق شد؛ اما این حرکت برابریخواهانه زنان به طوفان ایدئولوژیک نازیها برخورد.
▫️نازیها به جای روز زن، روز مادر و نقشهای جنسیتی و زنانگی زنان را تبلیغ میکردند. «هیتلر» حتی زنان را از آرایش چهره منع میکرد و معتقد بود، بارداری باید موجب شادابی و جذابیت چهره زنان شود؛ نه آرایش. در مدارس نازیها نیز دروسی ویژه برای دختران، درباره انتخاب همسر آموزش داده میشد تا آنها را برای پذیرش نقشهای زنانه آماده کند، نقشهایی که به خوبی میتوانست، در دنیای لطیف زنانه در خدمت ایدئولوژی جنگ افروزانه نازی قرار گیرد؛ اما وقتی پای حمایت از حکومت به میان بود، زنان را خشنترین موجودات برای حمایت از ایدئولوژی فاشیستی خود میخواستند، زنانی که به تعبیر خانم «لاور» به آسانی قادر بودند، جنایت کنند و حتی جمجمه نوزادی را خرد کنند.
▫️وندی لاور درباره شدت خشونت زنان پیرو رهبر فاشیست آلمان و تربیت شده ایدئولوژی او مینویسد، این «نشان دهنده عمق تاثیرگذاری تبلیغات فاشیستی حتی در ذهن و روحیات و احساسات زنان است. تزریق ایدئولوژی نازی، بسیاری از این زنان را نسبت به سرنوشت قربانیان بیتفاوت کرده و بسیاری از هنجارهای اخلاقی و انسانی را در ذهن آنها شکسته بود. لاور در کتاب خود، زنان مطلوب هیتلر را چنین عنوان میکند: زنان خانهدار با تفنگهایی بر دوش و نوزادانی در آغوش.
*کانال نویسنده
@kaleme
مطلب احمدیان، زندانی سیاسی که ۱۵ سال است بدون مرخصی در حبس به سر میبرد طی نامهای به مای ساتو، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، به شرح شکنجههای وی در زمان بازداشت پرداخت و نوشت از حق درمان و رسیدگی پزشکی محروم شده است.
آقای احمدیان با اشاره به بازجوییهای خود در زمان بازداشت در سال ۱۳۸۹ نوشت: «در طی دوران بازجویی یک پایم شکسته شد، کتفم از جا درآمد و تمامی دندانهایم به غیر از سه عدد در دهانم خرد شد. مشت و لگد و کابل جیره روزانه من بود و یک بار با وارد آمدن ضربه به کمرم با میلگرد آهنی، یکی از مهرههای کمرم شکست و تا ۶ ماه فلج شدم و قادر به حرکت نبودم»
📎بیشتر بخوانید
@kaleme
آقای احمدیان با اشاره به بازجوییهای خود در زمان بازداشت در سال ۱۳۸۹ نوشت: «در طی دوران بازجویی یک پایم شکسته شد، کتفم از جا درآمد و تمامی دندانهایم به غیر از سه عدد در دهانم خرد شد. مشت و لگد و کابل جیره روزانه من بود و یک بار با وارد آمدن ضربه به کمرم با میلگرد آهنی، یکی از مهرههای کمرم شکست و تا ۶ ماه فلج شدم و قادر به حرکت نبودم»
📎بیشتر بخوانید
@kaleme
شوکه شدم!
✍ سید حسین موسویان
سفیر پیشین ایران در آلمان
▫️از خواندن مصاحبه حاج محسن رفیقدوست، مات و مبهوت و شوکه شدم. ایشان در مصاحبه دیروز ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ با سایت دیده بان ایران اظهار نمودند که مدیریت ترور اویسی، بختیار، پسر اشرف پهلوی و فریدون فرخزاد را برعهده داشتند، عملیات ترور توسط گروه باسک اسپانیا انجام شد و پول هم از کانال یک روحانی مصری در آلمان به گروه باسک پرداخت شد!
▫️فریدون فرخزاد در نیمه مرداد ۱۳۷۱ در شهر بن آلمان در منزلش به قتل رسید. در آن مقطع من سفیر ایران در آلمان بودم و با سایر همکارانم در سفارت، برای بازگشت ایرانیهای مقیم آلمان که مایل به بازگشت به ایران بودند، تلاش گسترده ای داشتم، سفرهای متخصصین ایرانی مقیم آلمان، بطور انفرادی یا در قالب کاروانها، اوج گرفت و...
▫️فریدون فرخزاد هم با سفارت تماس و با اظهار پشیمانی نسبت به عملکرد گذشته اش، درخواست بازگشت به ایران را داشت. من و همکارانم در سفارت چند ماه با تمام ظرفیت و با نهایت صداقت، صمیمیت و اعتقاد، تلاش کردیم تا توانستیم موافقت مقامات و دستگاههای ذیربط ایران برای «بازگشت و تامین امنیت» وی را بگیریم.
▫️فرخزاد از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شد و با شور و شوق زیاد، مشغول جمع و جور کردن زندگی در آلمان برای بازگشت به ایران شد. او مادر پیر و بیماری در ایران داشت و مایل به دیدار و کمک به مادرش بود. اما چندی نگذشت که ناگهان خبر ترور فرخزاد را در رسانه های آلمان خواندیم! من و همکارانم در سفارت هم شوکه شدیم و هم متاثر. موضوع را پیگیری کردیم و مقامات ذیربط تهران به ما اطمینان دادند که فرخزاد توسط اپوزیسیون ایران در خارج ترور شده است. ما هم به مقامات آلمان و در مصاحبه ها نظر تهران را اعلام کردیم.
▫️حالا بعد از ۳۲ سال برای اولین بار واقعیت واقعیت ماجرا را از مصاحبه اقای رفیقدوست متوجه شدم که ایشان اظهار داشتند: «ما تیمی در آنجا داشتیم اویسی، پسر اشرف، قرتیه (فرخزاد)، بختیار و... همه اینها را تیمهایی که آنجا بودند. معمولاً بچههای باسک (اسپانیا) مامور اجرا میشدند، اینها را میزدند و دیگر هیچکی به هیچی…اصلاً ما آنجا (باسک اسپانیا) رفتیم. اینها (گروه جدایی طلب باسک) آدمهای جنگجویی هستند. ما گفتیم میخواهیم چنین آدمی را ترور کنیم. گفتند: اینقدر میگیریم. روحانی مصری در آلمان بود که رفیق آنها بود. ما پول را پیش او گذاشتیم گفتیم اگر زد به او بده»!
▫️ایکاش امثال فریدون فرخزاد که با اظهار ندامت، مایل به بازگشت به وطن بودند، با امنیت کامل به وطن مادریشان باز میگشتند. منافع ملی ایران ایجاب میکند که کشور از ظرفیت ایرانیهای مقیم خارج استفاده کند و امنیت کامل آنها برای بازگشت به وطن مادریشان را فراهم کند.
@kaleme
✍ سید حسین موسویان
سفیر پیشین ایران در آلمان
▫️از خواندن مصاحبه حاج محسن رفیقدوست، مات و مبهوت و شوکه شدم. ایشان در مصاحبه دیروز ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ با سایت دیده بان ایران اظهار نمودند که مدیریت ترور اویسی، بختیار، پسر اشرف پهلوی و فریدون فرخزاد را برعهده داشتند، عملیات ترور توسط گروه باسک اسپانیا انجام شد و پول هم از کانال یک روحانی مصری در آلمان به گروه باسک پرداخت شد!
▫️فریدون فرخزاد در نیمه مرداد ۱۳۷۱ در شهر بن آلمان در منزلش به قتل رسید. در آن مقطع من سفیر ایران در آلمان بودم و با سایر همکارانم در سفارت، برای بازگشت ایرانیهای مقیم آلمان که مایل به بازگشت به ایران بودند، تلاش گسترده ای داشتم، سفرهای متخصصین ایرانی مقیم آلمان، بطور انفرادی یا در قالب کاروانها، اوج گرفت و...
▫️فریدون فرخزاد هم با سفارت تماس و با اظهار پشیمانی نسبت به عملکرد گذشته اش، درخواست بازگشت به ایران را داشت. من و همکارانم در سفارت چند ماه با تمام ظرفیت و با نهایت صداقت، صمیمیت و اعتقاد، تلاش کردیم تا توانستیم موافقت مقامات و دستگاههای ذیربط ایران برای «بازگشت و تامین امنیت» وی را بگیریم.
▫️فرخزاد از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شد و با شور و شوق زیاد، مشغول جمع و جور کردن زندگی در آلمان برای بازگشت به ایران شد. او مادر پیر و بیماری در ایران داشت و مایل به دیدار و کمک به مادرش بود. اما چندی نگذشت که ناگهان خبر ترور فرخزاد را در رسانه های آلمان خواندیم! من و همکارانم در سفارت هم شوکه شدیم و هم متاثر. موضوع را پیگیری کردیم و مقامات ذیربط تهران به ما اطمینان دادند که فرخزاد توسط اپوزیسیون ایران در خارج ترور شده است. ما هم به مقامات آلمان و در مصاحبه ها نظر تهران را اعلام کردیم.
▫️حالا بعد از ۳۲ سال برای اولین بار واقعیت واقعیت ماجرا را از مصاحبه اقای رفیقدوست متوجه شدم که ایشان اظهار داشتند: «ما تیمی در آنجا داشتیم اویسی، پسر اشرف، قرتیه (فرخزاد)، بختیار و... همه اینها را تیمهایی که آنجا بودند. معمولاً بچههای باسک (اسپانیا) مامور اجرا میشدند، اینها را میزدند و دیگر هیچکی به هیچی…اصلاً ما آنجا (باسک اسپانیا) رفتیم. اینها (گروه جدایی طلب باسک) آدمهای جنگجویی هستند. ما گفتیم میخواهیم چنین آدمی را ترور کنیم. گفتند: اینقدر میگیریم. روحانی مصری در آلمان بود که رفیق آنها بود. ما پول را پیش او گذاشتیم گفتیم اگر زد به او بده»!
▫️ایکاش امثال فریدون فرخزاد که با اظهار ندامت، مایل به بازگشت به وطن بودند، با امنیت کامل به وطن مادریشان باز میگشتند. منافع ملی ایران ایجاب میکند که کشور از ظرفیت ایرانیهای مقیم خارج استفاده کند و امنیت کامل آنها برای بازگشت به وطن مادریشان را فراهم کند.
@kaleme
Telegram
دیده بان ایران
📹در گفت وگو با برنامه تاریخ شفاهی دیده بان ایران مطرح شد؛
🗣️محسن رفیق دوست:
🔴من فرمانده ترور تیمسار اویسی، فریدون فرخزاد، پسر اشرف و شاپور بختیار بودم
🔴به رئیس جمهور فرانسه گفتم اگر سفارتخانه شما منفجر شد یا یک هواپیمای شما را ربودند دیگر گله نکنید!…
🗣️محسن رفیق دوست:
🔴من فرمانده ترور تیمسار اویسی، فریدون فرخزاد، پسر اشرف و شاپور بختیار بودم
🔴به رئیس جمهور فرانسه گفتم اگر سفارتخانه شما منفجر شد یا یک هواپیمای شما را ربودند دیگر گله نکنید!…
🔴 چرا دست از جان ما برنمیدارید؟
✍️ حمیدرضا امیری
همسر ویدا ربانی
▫️به همسرم، ویدا ربانی چهارشنبه هفته گذشته اعلام شده، طبق دستور دادستان باید به زندان قرچک منتقل شود، چون حکم او (توهین به مقدسات) بوده و زندانی عمومی محسوب میشود. این در حالی است که ویدا در ابتدای حبس در سال ۱۴۰۱ از بازداشتگاه ۲۰۹ به زندان قرچک منتقل شد اما بعد از ۴۰ روز او را به زندان اوین فرستادند. زندانیان عمومی ماهانه از مرخصی برخوردار هستند ولی مدتها است که به او مرخصی داده نشده و وقتی درخواست مرخصی کردیم، اعلام کردند که چون ویدا اتهامات امنیتی هم دارد، زندانی امنیتی محسوب میشود و نمیتواند مانند زندانیان عمومی از مرخصی برخودار شود.
▫️از سه سال حبس ویدا، چهار ماه باقی مانده و این انتقال برای ویدا که طبق دستور پزشک قانونی هم باید در محیط آرام و بدون تنش باشد، آنقدر سخت است که به من گفت در صورت انتقال دست به اعتصاب غذا خواهد زد. ویدا به مسئولان زندان هم اعلام کرده که دستور دادستان را به او ابلاغ کنند اما میگویند دستور محرمانه است و نمیتوانند دستور قضایی را به او نشان دهند.
▫️ظاهرا از قانون تنها آنچه تنبیهی است نسیب همسر من میشود، میخواهند یک روزنامه نگار را که به خاطر شعر "تو مومن هستی و نمازت بوسه هایت هست" به توهین به مقدسات محکوم کرده اند، در ماههای آخر حبسش بار دیگر به زندانی دیگر منقل کنند. آن هم زندانی که تفکیک جرائم در آن رعایت نمیشود، میخواهید همسرم را به کدام بند زندان قرچک بفرستید؟ سرقت، مواد، قتل، کجا؟ شاید برای مسئولان این تنها یک انتقال است اما برای زندانی تنشی بزرگ. چند بار باید ویدا از این زندان به آن زندان منتقل شود و در عین حال بگویند قانونی است؟ یعنی او تا حالا به صورت غیر قانونی در زندان اوین بوده است؟
▫️همین که یک روزنامه نگار را نزدیک به سه سال زندانی کردهاند، کافی نیست؟ اینکه با وجود دستور پزشک قانونی که باید همسر من به دلیل ابتلا به سردردهای تنشی در محیطی آرام و بدون اضطراب باشد، در زندان است و بیماریاش تشدید شده و دم بر نمیآورد و درد را تحمل میکند، کافی نیست؟ ویدا از آبان ماه دچار مشکل قلبی شده و پزشک زندان احتمال داده که ضربان قلب او که ناگهان بالا میرود و تنگی نفس و درد در قفسه سینه پیدا می.کند، ممکن است حملات پانیک باشد، اینکه چند ماه است برای درمان او هیچ اقدامی نشده و تنها تحمل کرده، کافی نیست؟ حداقل همسرم را به حال خودش رها کنید تا این چند ماه هم بگذرد. چرا دست از جان ما برنمیدارد؟
@kaleme
✍️ حمیدرضا امیری
همسر ویدا ربانی
▫️به همسرم، ویدا ربانی چهارشنبه هفته گذشته اعلام شده، طبق دستور دادستان باید به زندان قرچک منتقل شود، چون حکم او (توهین به مقدسات) بوده و زندانی عمومی محسوب میشود. این در حالی است که ویدا در ابتدای حبس در سال ۱۴۰۱ از بازداشتگاه ۲۰۹ به زندان قرچک منتقل شد اما بعد از ۴۰ روز او را به زندان اوین فرستادند. زندانیان عمومی ماهانه از مرخصی برخوردار هستند ولی مدتها است که به او مرخصی داده نشده و وقتی درخواست مرخصی کردیم، اعلام کردند که چون ویدا اتهامات امنیتی هم دارد، زندانی امنیتی محسوب میشود و نمیتواند مانند زندانیان عمومی از مرخصی برخودار شود.
▫️از سه سال حبس ویدا، چهار ماه باقی مانده و این انتقال برای ویدا که طبق دستور پزشک قانونی هم باید در محیط آرام و بدون تنش باشد، آنقدر سخت است که به من گفت در صورت انتقال دست به اعتصاب غذا خواهد زد. ویدا به مسئولان زندان هم اعلام کرده که دستور دادستان را به او ابلاغ کنند اما میگویند دستور محرمانه است و نمیتوانند دستور قضایی را به او نشان دهند.
▫️ظاهرا از قانون تنها آنچه تنبیهی است نسیب همسر من میشود، میخواهند یک روزنامه نگار را که به خاطر شعر "تو مومن هستی و نمازت بوسه هایت هست" به توهین به مقدسات محکوم کرده اند، در ماههای آخر حبسش بار دیگر به زندانی دیگر منقل کنند. آن هم زندانی که تفکیک جرائم در آن رعایت نمیشود، میخواهید همسرم را به کدام بند زندان قرچک بفرستید؟ سرقت، مواد، قتل، کجا؟ شاید برای مسئولان این تنها یک انتقال است اما برای زندانی تنشی بزرگ. چند بار باید ویدا از این زندان به آن زندان منتقل شود و در عین حال بگویند قانونی است؟ یعنی او تا حالا به صورت غیر قانونی در زندان اوین بوده است؟
▫️همین که یک روزنامه نگار را نزدیک به سه سال زندانی کردهاند، کافی نیست؟ اینکه با وجود دستور پزشک قانونی که باید همسر من به دلیل ابتلا به سردردهای تنشی در محیطی آرام و بدون اضطراب باشد، در زندان است و بیماریاش تشدید شده و دم بر نمیآورد و درد را تحمل میکند، کافی نیست؟ ویدا از آبان ماه دچار مشکل قلبی شده و پزشک زندان احتمال داده که ضربان قلب او که ناگهان بالا میرود و تنگی نفس و درد در قفسه سینه پیدا می.کند، ممکن است حملات پانیک باشد، اینکه چند ماه است برای درمان او هیچ اقدامی نشده و تنها تحمل کرده، کافی نیست؟ حداقل همسرم را به حال خودش رها کنید تا این چند ماه هم بگذرد. چرا دست از جان ما برنمیدارد؟
@kaleme
Telegram
بهمن دارالشفایی
🔴 بزرگترین خطر برای یک کشور
✍️ عباس نصر آزادانی
▫️تاریخ نشان داده است تمام کشورهایی که متلاشی شدند از المان و روسیه و عراق و سوریه و لیبی و… و مورد هجوم قرار گرفتند و شکست سختی خوردهاند همگی از یک سنت تاریخی و یک وضعیت مشترک برخوردار بودهاند. ما این مطلب را در دوران معاصر چندین بار تجربه کردهایم، ولی به آن توجه نداریم. راههای صدبار رفته را طی میکنیم. حقیقتش ما که جنگندیده نیستیم و انقلابندیده نیستیم. هم خواندهایم و هم با گوشت و پوست و استخوان چشیدهایم و برای ما حداقل این نکته اساسی مسئله ثابت شدهای است .
▫️وقتی سرنوشت یک کشور بهدست فقط یک نفر افتاد سقوط و یا زوال آن کشور قطعی است، لذا بیش از اینکه از حمله اسراییل و امریکا و تحریم و حتی قحطی و اینها بترسیم باید ازاینکه سرنوشت کشور انحصارا دردست یک فرد قرار گرفته و هیچ فکری برای بعد از او نشده و هیچ مشاوران قوی و صاحبنظران وزین که بتوانند کشور را جمع کنند یا مشاوران نقاد مورد قبول جامعه در کنار آن فرد نیست طمع دشمن هم بسیار زیادتر میشود.
▫️ازطرفی نهادهای نظارتی همه بیتفاوت و یا مطاع محض میباشند، لذا خیلی خیلی بیشتر باید ترسید چون جامعه نسبت به آینده معلق و این حالت وحشتآوری است. اگرچه ما به بمب اتمی هم رسیده باشیم یا برسیم این خطر بسیار سخت از تمام موارد دیگر است و بمب اتمی هم کارساز نیست و نمیتواند این خطر را برطرف کند.
▫️ارتش نوین و بسیار منظم رضا شاه که با هزینه بسیارگزاف ایجاد شد بهترین مثال است؛ وقتی او قرار شد حذف شود و ارتش متوجه شد، یک ساعت هم ایستادگی نکرد .تکرار این مطلب توسط فرزندش محمد رضا را هم با چشم خود دیدیم مشکل کشور در زمان او هم تک نفره شدن سرنوشت جامعه وکشور بود وگرنه به انقلاب نیاز نبود .
▫️بلی، کشور وقتی به مرحلهای رسید که تمام ملت و سرنوشت آنها فقط بهدست یک نفر، ختم شد شرایط یک ملت به خطرناکترین حالت میرسد چرا که با حذف او به هرشکلی باشد همه چیز بهم خواهد ریخت و چه ماجراها که برملت و کشور وارد نخواهد شد. شاید از این عبرتهای مهم تاریخی و معاصر سخن گفتن بهزعم بسیاری خوش نیاید ولی این وضع که ضربات مهلک و یا زوال شدیدی دامنگیر جامعه خواهد کرد و ما ازاین نظر در شرایط بسیار خطرناکی بهسر میبریم را باید یادآور شد.
▫️ایران دارد روی مویی در حد جان یک نفر راه میرود که پیامدش خواه نتیجه تصمیم یک فرد یا اتفاقی برای او بوده باشد، مشکلات مهلک و سختی خواهد بود. عبرتهای اطراف و گذشته را فراموش نکنید.
*رسانه تحکیم ملت
@kaleme
✍️ عباس نصر آزادانی
▫️تاریخ نشان داده است تمام کشورهایی که متلاشی شدند از المان و روسیه و عراق و سوریه و لیبی و… و مورد هجوم قرار گرفتند و شکست سختی خوردهاند همگی از یک سنت تاریخی و یک وضعیت مشترک برخوردار بودهاند. ما این مطلب را در دوران معاصر چندین بار تجربه کردهایم، ولی به آن توجه نداریم. راههای صدبار رفته را طی میکنیم. حقیقتش ما که جنگندیده نیستیم و انقلابندیده نیستیم. هم خواندهایم و هم با گوشت و پوست و استخوان چشیدهایم و برای ما حداقل این نکته اساسی مسئله ثابت شدهای است .
▫️وقتی سرنوشت یک کشور بهدست فقط یک نفر افتاد سقوط و یا زوال آن کشور قطعی است، لذا بیش از اینکه از حمله اسراییل و امریکا و تحریم و حتی قحطی و اینها بترسیم باید ازاینکه سرنوشت کشور انحصارا دردست یک فرد قرار گرفته و هیچ فکری برای بعد از او نشده و هیچ مشاوران قوی و صاحبنظران وزین که بتوانند کشور را جمع کنند یا مشاوران نقاد مورد قبول جامعه در کنار آن فرد نیست طمع دشمن هم بسیار زیادتر میشود.
▫️ازطرفی نهادهای نظارتی همه بیتفاوت و یا مطاع محض میباشند، لذا خیلی خیلی بیشتر باید ترسید چون جامعه نسبت به آینده معلق و این حالت وحشتآوری است. اگرچه ما به بمب اتمی هم رسیده باشیم یا برسیم این خطر بسیار سخت از تمام موارد دیگر است و بمب اتمی هم کارساز نیست و نمیتواند این خطر را برطرف کند.
▫️ارتش نوین و بسیار منظم رضا شاه که با هزینه بسیارگزاف ایجاد شد بهترین مثال است؛ وقتی او قرار شد حذف شود و ارتش متوجه شد، یک ساعت هم ایستادگی نکرد .تکرار این مطلب توسط فرزندش محمد رضا را هم با چشم خود دیدیم مشکل کشور در زمان او هم تک نفره شدن سرنوشت جامعه وکشور بود وگرنه به انقلاب نیاز نبود .
▫️بلی، کشور وقتی به مرحلهای رسید که تمام ملت و سرنوشت آنها فقط بهدست یک نفر، ختم شد شرایط یک ملت به خطرناکترین حالت میرسد چرا که با حذف او به هرشکلی باشد همه چیز بهم خواهد ریخت و چه ماجراها که برملت و کشور وارد نخواهد شد. شاید از این عبرتهای مهم تاریخی و معاصر سخن گفتن بهزعم بسیاری خوش نیاید ولی این وضع که ضربات مهلک و یا زوال شدیدی دامنگیر جامعه خواهد کرد و ما ازاین نظر در شرایط بسیار خطرناکی بهسر میبریم را باید یادآور شد.
▫️ایران دارد روی مویی در حد جان یک نفر راه میرود که پیامدش خواه نتیجه تصمیم یک فرد یا اتفاقی برای او بوده باشد، مشکلات مهلک و سختی خواهد بود. عبرتهای اطراف و گذشته را فراموش نکنید.
*رسانه تحکیم ملت
@kaleme
🔴 ظلم؛ حقالله و حقالناس
✍️ هادی سروش
*گزیده یادداشت
کانال نویسنده
@kaleme
✍️ هادی سروش
•
ظلم در رابطه با "حق الناس" دائره وسیعی دارد؛ یک نمونه آن ظلم سیاسی است. یعنی حذف رقیب برای ماندنِ خود و همفکران خود! نمونه دیگر آن ظلم اقتصادی است که نتیجهاش در سختیِ معیشت مردم نمایان میشود بطوریکه مردم "شریف" را در پیش چشم خانواده و جامعه "ذلیل" میکند! •
نمونه دیگر آن ظلمهای از سنخ خبری است که باعثِ معطلی مردم و در نتیجه بازی با اعصاب و روان مردم است! تمام اینها مصادیق ظلم است و ظالم باید منتظر شدیدترین عکسالعملِ ظلمِ خود باشد که حداقل مکافات آن انتقام منطبق بر آن ظلم است. امام علی (ع) فرمود: خدا فرموده به عزّت و جلالم سوگند از ظلم هيچ ظالمى نمیگذرم گرچه زدن مشتى باشد، يا شاخ زدن گوسفندِ شاخدارى به گوسفندى بىشاخ، خداوند تقاصّ بندگان را از يكديگر مىگيرد، تا جايى كه هيچكس به گردن ديگرى حق و مظلمهاى نداشته باشد، آن گاه ايشان را براى حسابرسى مىفرستد. (المحاسن؛ ج۱ص۶۸) •
در مبانیِ کلامی شیعه قطعی است که عدالت و ظلم قابل تخصیص نیست. یعنی نمیتوان گفت: عدالت همه جا خوب است، مگر در فلان مورد! و نیز ظلم همه جا زشت است مگر در فلان مورد! از اینجاست که خدای متعال به ظالم در حق یک کافر هم مهلت نخواهد داد. •
سخن از ضرورتِ عدالت و اخلاق، و سخن از دوریِ از ظلم و تعدی به حقوق انسانها وشهروندان، آنچنان پر اهمیت و ضروری است که باید روزانه کنار گوش حاکمان با صدای بلند از آن گفت و گفت و گفت.*گزیده یادداشت
کانال نویسنده
@kaleme
Telegram
کانال سروش معرفت[هادی سروش]
هوالودود
ازتوقف ومیهمانی شماخوشحالیم.
برآنیم باتوجه به نیازهای روز و نیز ذائقه جوانان "سروش معرفت" باشیم. یعنی؛ پیام آور والاترین باورها ، اخلاق ، رفتار ، و آگاهی ها و نیز حالات معنوی آدمی . انشاءالله
https://www.instagram.com
/soroushmarefat/
ازتوقف ومیهمانی شماخوشحالیم.
برآنیم باتوجه به نیازهای روز و نیز ذائقه جوانان "سروش معرفت" باشیم. یعنی؛ پیام آور والاترین باورها ، اخلاق ، رفتار ، و آگاهی ها و نیز حالات معنوی آدمی . انشاءالله
https://www.instagram.com
/soroushmarefat/